این مقاله به تحلیل رابطه بین شغل، به عنوان یکی از اصلی ترین فعالیت های بشری و الگوی مصرف برخی کالاهای فرهنگی می پردازد. مطالعه مباحث نظری پیرامون ارتباط شغل با سبک زندگی و مصرف نشان می دهد که گروه بندی شغلی افراد به واسطه مؤلفه های ملموس و عینی سبک زندگی بر مصرف آن ها به ویژه مصرف فرهنگی تأثیرگذار است. یکی از متفکرانی که در این حوزه نظریاتی ارائه نمود، پی یر بوردیو است. همان طور که بوردیو تأکید داشت مصرف را باید مانند دسته ای اعمال اجتماعی و فرهنگی به عنوان راهی برای ایجاد تمایزات بین گروه های اجتماعی در نظر بگیریم. بر این اساس شغل افراد با توجه به اینکه یکی از مهم ترین عوامل نشان دهنده منزلت اجتماعی آن ها محسوب می گردد، به طور عامدانه یا غیرعامدانه عاملی برای در پیش گرفتن سبک متفاوتی از زندگی و نمایان ساختن آن به وسیله عینی نمودنش به صورت استفاده از کالاهای فرهنگی خاص دیده می شود. به تعبیر دیگر مدل نظری تحقیق حاضر نشان می دهد که چگونه گروه های شغلی مختلف با انتخاب الگوی های خاص مصرفی تلاش دارند تا روش زندگی مجزایی را انتخاب کرده و خود را از دیگران متمایز سازند. در واقع این تمایزطلبی از طریق اثرگذاری شغل افراد بر مؤلفه های عینیت یافته سبک زندگی امکان پذیر می گردد. روش تحقیق این پژوهش تحلیل ثانویه بوده که در آن از اطلاعات ثانوی پیمایشی ملی که در کل استان های کشور اجرا گردید استفاده شده است. نتایج نشان داده است که فرض های اصلی تحقیق مبنی بر وجود رابطه بین گروه بندی شغلی از جمله دانشجو، کارمند، معلم، مهندس، کارگر، بازاری و... و میزان مصرف کالاهای فرهنگی همچون تلویزیون، ماهواره، کتاب، سینما و... مورد تأیید قرار گرفته است.