این مقاله به دنبال مطالعه فنومنی از عناصر فرهنگی مرتبط با فرهنگ عامه همدانی تحت عنوان ضرب المثل است. این پژوهش می خواهد بداند که ضرب المثل های همدانی بیان کننده کدام مسایل و مفاهیم اجتماعی و فرهنگی برای شهر همدان می باشد. بنابراین، مقاله بر مبنای پژوهش های کیفی تهیه شده است. چارچوب نظری این مقاله نظریه تفسیر فرهنگی کلیفورد گیرتز است بر این مبنا مقاله حاضر اطلاعات جمع آوری شده را با توجه به زیر نظریه های تفسیرگرایی از جمله ساخت گرایی، کارکردگرایی، نشانه شناسی و معنی شناسی بهره می گیرد تا بتواند نقش زبان اجتماعی را برای فولکلور و ضرب المثل های همدانی ترسیم نماید. هم چنین این پژوهش کیفی برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز خود از تکنیک اسناد و مدارک و مصاحبه اپیزودیک بهره گرفته است. این مطالعه در نقاط سنتی شهر همدان مانند سیزده خانه، کولپا، سر دوگوران، چپرخانه، جولان، سرباشاقه، قلعه، سنگ شیر و... انجام شده است. مصاحبه های مربوط نیز با شهروندان سنتی همدان صورت پذیرفته است. لازم به یادآوری است که مصاحبه های صورت گرفته به صورت انتخابی و اشبایی انجام یافته است. تفسیر یافته ها نشان می دهد که ضرب المثل ها در زمینه های گوناگون زندگی اجتماعی کاربرد دارند که شرح آن ها در متن مقاله خواهد آمد.