در این مقاله برای پاسخ به این پرسش که آیا جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی در تخاصم با هم تعریف می شوند یا رابطه آن ها در اصل نوعی تعامل و تکمیل هم است، ضمن بررسی رابطه میان جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی از دو رویکرد ذات باور و تبارشناسانه یاد کرده و با اتخاذ موضعی تبارشناسانه، این رابطه را در بستر اجتماعی انگلستان و امریکا بررسی کرده ایم. ضمن این بررسی، گسست هایی پارادایمی را که در مطالعات فرهنگی انگلستان رخ داده تشریح کرده و رابطه آن را با شرایط اجتماعی انگلستان سنجیده ایم. با این رویکرد معین می شود که به جای سخن از نسبت جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی لازم است از رابطه جامعه شناسی ”ها” و مطالعات فرهنگی ”ها” سخن به میان آورد. بررسی رابطه این دو صورت بندی گفتمانی در انگلستان این امکان را فراهم می آورد که این رابطه را در ایران بررسی کنیم و شباهت ها و تفاوت های آن را به ویژه با مصادیق انگلیسی اش بسنجیم و به این ترتیب راهی نشان داده شود که به توان در آن به بیشینه کردن دستاوردهای این دو حوزه رسید.