حزب یکی از مهم ترین شاخص های توسعه سیاسی و عاملی جهت ثبات و مشارکت سیاسی است. تاریخچه تحزب در جامعه ایرانی، به عصر مشروطه بازمی گردد. تأسیس ها، انشقاق ها و انحلال های پی درپی احزاب از مشروطیت تا به امروز، حکایت از وجود مسائل عدیده، پیش روی این پدیده اجتماعی دارد. بیشتر مطالعات موجود در زمینه ی احزاب سیاسی بر عوامل ساختاری و کلان اجتماعی، نظیر ویژگی های دولت، مناسبات قدرت و فرهنگ سیاسی تمرکز داشته اند و کنش فعالان حزبی کمتر موردبررسی و تحلیل قرارگرفته است. بررسی الگوهای کنش فعالان حزبی در دهه های 60 تا 90 خورشیدی، می تواند به فهم بهتر ما از آسیب های پیش روی این پدیده اجتماعی کمک کند. در این تحقیق با رویکردی متأثر از نظریه کنش ماکس وبر، متون مرتبط با تأثیرگذارترین احزاب در دهه های موردنظر بررسی شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که الگوی کنش فعالان حزبی بیش از آنکه عقلانی (به عنوان لازمه فعالیت و تحکیم احزاب) باشد احساسی و سنتی بوده، بنابراین پدیده تحزب دچار چالش های اساسی است. دلیل وجود چنین چالش هایی، پیش روی کنش فعالان حزبی، موضوعی است که خود تحقیقات مجزایی را می طلبد.