هدف از پژوهش ، تحلیل تاثیر عوامل اجتماعی -اقتصادی و فرهنگی بر گرایش دانشجویان به ورزش همگانی است. پژوهش توصیفی - همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور (5000 نفر) می باشد که با استفاده از جدول کوکران 357 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش استفاده از تلفیق نظریات گافمن،گیدنز، بوردیو و بلوخ است که مفهوم جدیدی را به نام سبک زندگی ورزش محور طراحی کرده اند. برای تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار pls استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که متغیرهای جمعیت شناختی با ضریب مسیر 14/0 و مقدار T 06/4، متغیر نمایشی از جنبه های فردی با ضریب مسیر 17/0 و مقدار T 83/4، متغیر قضاوت دیگران از مدیریت فرد بر بدن با ضریب مسیر 39/0 و مقدار T 83/10، متغیر نقش رسانه های ارتباطی با ضریب مسیر 13/0 و مقدار T 13/3، متغیر سرمایه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی با ضریب مسیر 11/0 و مقدار T 24/3و متغیر طبقه اجتماعی-اقتصادی با ضریب مسیر 15/0 و مقدار T 33/3 بر گرایش دانشجویان به ورزش همگانی تاثیر داشته است .. در این میان تاثیر قضاوت دیگران از مدیریت فرد بر بدن دارای بیشترین تاثیر و متغیر سرمایه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کمترین تاثیر را بر گرایش به ورزش همگانی داشته است.