این تحقیق سعی دارد که اصل ارتباط والدین نوجوانان را همان طوری که در انواع مختلف سیستم های خانواده مشاهده شده)طبق الگوی سرکامپلکس السون( توصیف کند و تأثیر آن را بر روی رفتارهای انحرافی نوجوانانبررسی کند. برای انجام تحقیق حاضر از میان 18071 نوجوان ساکن در قائم شهر، 088 نفر به صورت نمونه گیریخوشه ای تصادفی انتخاب شدند؛ و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد شده و محقق ساخته استفاده شدو پایایی هر یک از ابعاد با روش آزمون آلفای کرونباخ مورد سنجش و قابل قبول ارزیابی شده است. در اینتحقیق برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک سویه و آزمون t دو گروهی مستقل استفاده شد.یافته های این تحقیق نشان داد که: رفتارهای انحرافی در بین پسران بیشتر از دختران میباشد و اکثر نوجوانان درخانواده های پیوسته متعادل و انعطاف پذیر متعادل بوده اند و تفاوت معناداری بین انواع خانواده و رفتارهایانحرافی وجود داشته است و با توجه به آزمون شفه، نوجوانانی که خانوادههایشان جداست به طور معناداری بانوجوانانی که در خانوادههای مرتبط و گرفتار است از رفتارهای انحرافی بالاتری برخوردارند. تفاوت موجود درمیانگین رفتار انحرافی بین خانواده ساختارمند با خانواده انعطافپذیر وجود دارد و نوجوانانی که نوع خانوادهشانساختارمند است به طور معناداری با نوجوانانی که نوع خانوادهشان انعطافپذیر و آزاد است رفتارهای انحرافیبالاتری را دارند. به طور کلی می توان گفت : طبق الگوی سرکامپلکس السون نوجوانانی که در خانواده های میانیقرار دارند، رفتارهای انحرافی بیشتری برخوردارند.