این پژوهش در زمینه اجرای برنامه های راهبردی بازاریابی به موازات گسترش پژوهش های حوزه تدوین راهبرد پیش نرفته است و با وجود طراحی ابزارهای کمی و کیفی و مدل های فراگیر به منظور تدوین راهبرد، تعداد کمی از فعالیت های پژوهشی مسائل حوزه اجرای راهبرد بازاریابی را مورد نظر قرار داده و به تبیین چارچوب هایی برای بررسی اجرای راهبرد بازاریابی پرداخته اند. پژوهش حاضر به مسئله اجرای راهبرد بازاریابی و موانع پدید آمده در حین فرآیند اجرا پرداخته است. پس از بررسی پیشینه پژوهشی و جمع آوری مهم ترین موانع مورد استناد، پرسشنامه پژوهش طراحی شد و به منظور بررسی های آماری در اختیار نمونه ای به حجم 391 نفر از مدیران و کارشناسان ارشد بانک ملت قرار گرفت. پس از دسته بندی موانع از طریق تحلیل عاملی اکتشافی در شش گروه، موانع منابع سازمانی، ساختاری، انسانی، ارتباطی و راهبردی و محتوایی، روابط ساختاری مدل پژوهش بااستفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و آزمون و مهم ترین موانع در هر یک از شش ساختار یادشده، شناسایی شد. نتایج نشان می دهد از میان شش مؤلفه شناسایی شده برای مدل، موانع ارتباطی بیشترین تأثیر و موانع ساختاری کمترین تأثیر را بر اجرای برنامه های راهبردی بازاریابی در بانک ملت دارند. در نهایت نیز پیشنهادهایی برای بهبود هر یک از موانع شناسایی شده ارائه شده است.