هدف اصلی این مقاله بررسی تأثیر هم سویی راهبرد تولید و عدم اطمینان محیطی بر بهبود عملکرد کسب وکار در صنایع غذایی ایران است. در این پژوهش با استفاده از رویکرد گشتالت، علم رده بندی از راهبردها از طریق گروه بندی شرکت ها به خوشه هایی با ویژگی های مشترک مبتنی بر شبکه عصبی خودسازمانده شکل می گیرد. خروجی شبکه عصبی و شاخص های اعتبارسنجی خوشه ها در 247 شرکت متوسط و بزرگ فعال در صنایع غذایی نشان می دهد که تعداد ترکیبات بهینه برای راهبرد تولید چهار خوشه و تعداد ترکیبات بهینه برای عدم اطمینان محیطی نیز چهار خوشه است. نتایج حاکی از آن است که شرکت های کارا در محیط هایی با عدم اطمینان تقاضای پایین و عدم اطمینان عرضه پایین، شرکت های ریسک گریز در محیط هایی با عدم اطمینان تقاضای پایین و عدم اطمینان عرضه بالا، شرکت های پاسخگو در محیط هایی با عدم اطمینان تقاضای بالا و عرضه پایین و شرکت های انعطاف پذیر در محیط هایی با عدم اطمینان تقاضای بالا و عدم اطمینان عرضه بالا عملکرد بالاتری دارند.