زمینه و هدف : سوء هاضمه عملکردی، نوعی اختلال مزمن دستگاه گوارش فوقانی است که نابهنجاری عضوی و یا بیوشیمیایی آن را تبیین نمی کند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش میانجی استرس، اضطراب و افسردگی در رابطه بین آلکسی تایمی و سوء هاضمه عملکردی انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع همبستگی بود و در آن 224 بیمار زن و مرد مبتلا به سوء هاضمه عملکردی به روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به معیارهای ورود، انتخاب شدند. استرس، اضطراب و افسردگی بیماران با استفاده از فرم 21 سؤالی مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (21-Depression Anxiety Stress Scales یا 21-DASS)، آلکسی تایمی به وسیله پرسش نامه آلکسی تایمی Toronto (Toronto Alexithymia Scale یا TAS) و شدت سوء هاضمه عملکردی پس از تشخیص اولیه پزشک فوق تخصص گوارش، با استفاده از پرسش نامه شاخص شدت علایم گوارشی (Gastrointestinal symptom rating scale یا GSRS) ارزیابی گردید. در نهایت، داده ها در نرم افزار SmartPLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: آلکسی تایمی تأثیر مستقیمی بر شدت سوء هاضمه عملکردی داشت (میزان تأثیر: 44/0). همچنین، آلکسی تایمی با میانجی گری افسردگی (20/0) و اضطراب (17/0)، بر شدت سوء هاضمه در سطح اطمینان 95 درصد تأثیر گذاشت، اما به دلیل معنی دار نبودن ضریب مسیر بین متغیر استرس و سوء هاضمه عملکردی (96/1 > T)، تأثیر غیر مستقیم آلکسی تایمی بر شدت سوء هاضمه عملکردی با میانجی گری استرس تأیید نشد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان دهنده اهمیت نقش عوامل روان شناختی (آلکسی تایمی، اضطراب و افسردگی) در سوء هاضمه عملکردی می باشد.