بیان مسئله : تاکنون تعریف واحدی از مفهوم عدالت فضایی در شهرسازی ارایه نشده است. این موضوع نشان دهنده وابستگی این مفهوم به شرایط اجتماعی، سیاسی و جهان بینی هر جامعه است. پذیرش دربست هرکدام از تعاریف غربی، می تواند شهرسازی ایرانی- اسلامی و طرح های شهری را از هدف اصلی خود، که همانا تجلی آرمان های مکتب اسلام در فضاهای شهری است، دور کند. هدف : هدف اصلی این پژوهش از یک سو، کشف یک صورت بندی بومی از مفهوم عدالت فضایی براساس آرای متفکران مسلمان در ساحت شهرسازی است؛ و از سوی دیگر این پژوهش به دنبال فهم رویکرد طرح موضعی عتیق شهر تبریز در زمینه چگونگی دست یابی به عدالت فضایی است. روش تحقیق : در این پژوهش در بخش تبیینی از روش استدلال منطقی و در بخش ارزیابی از روش تحلیلی-توصیفی بهره گرفته شده است. همچنین از شیوه های اسنادی و پرسش نامه ای برای جمع آوری داده های پژوهش استفاده شده است. یافته های تحقیق : از بررسی آرای متفکران مسلمان چنین استدلال می شود که محورهای کانونی عدالت در مکتب اسلام «حق گرایی، ظلم ستیزی، انصاف گرایی و اکرام انسان» است. از ترجمان فضایی این محورها در ساحت اجتماع شهری می توان به ترتیب به معیارهای «حق مردم بر شهر، بسیج مردمی، تعادل فضایی و توانمندسازی» نایل شد. این معیارها در عین حال که به برون دادهای عادلانه توجه می کنند، فرآیندهای دست یابی به آنها را نیز جستجو می کنند. طرح موضعی عتیق شهر تبریز، دستیابی به عدالت فضایی را تنها از طریق برون دادهای عادلانه جستجو کرده و نسبت به اصلاح ساختارهای قدرت و فرآیندهای تصمیم سازی بی توجه بوده است؛ این مهم در عمل موجب نارضایتی شهروندان شده است.