آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۷

چکیده

زمینه و هدف :اختلالات مصرف مواد، یکی از مهم ترین مسایل حوزه سلامت روانی به حساب می آید که می تواند برای افراد مبتلا و خانواده و جامعه ای که این افراد در آن زندگی می کنند، موجب پیامدهای زیانباری گردد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان با متادون و درمان شناختی- رفتاری بر کیفیت زندگی، مقابله با ولع و پریشانی روان شناختی افراد در حال پرهیز از مواد مخدر بود. مواد و روش ها:پژوهش در چارچوب طرح های تجربی تک آزمودنی با استفاده از طرح خطوط پایه اجرا شد. بر اساس ملاک های ورود به پژوهش، ۴ نفر با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه متادون درمانی و درمان شناختی- رفتاری قرار گرفتند. افراد تحت درمان با متادون مطابق با تجویز پزشک، درمان خویش را دریافت نمودند و افراد گروه شناخت درمانی، تحت ۱۲ جلسه درمان شناختی- رفتاری اعتیاد قرار گرفتند. تمامی آزمودنی ها در فواصل معین پرسش نامه های کیفیت زندگی، عقاید وسوسه انگیز، پرسش نامه افسردگی Beck (Beck Depression Inventory یا BDI) و پرسش نامه اضطراب Beck (Beck Anxiety Inventor یا BAI) را تکمیل نمودند. یافته ها:با در نظر گرفتن بازبینی دیداری نمودارها، اندازه اثر، شاخص های بهبودی و کاهش نمرات، درمان شناختی- رفتاری در افزایش کیفیت زندگی (اندازه اثر 9/0- در برابر 62/0-) و کاهش علایم افسردگی (اندازه اثر 92/0 در برابر 78/0) مؤثرتر از درمان با متادون بود، اما هر دو روش درمانی در کاهش ولع (اندازه اثر 84/0 در برابر 74/0) و علایم اضطراب (اندازه اثر 86/0 در برابر 87/0) به یک اندازه مؤثر به دست آمد. نتیجه گیری:درمان شناختی- رفتاری از طریق اصلاح چارچوب تفکر موجب کاهش پریشانی های روان شناختی و ولع مصرف و همچنین، بهبود کیفیت زندگی می گردد.

تبلیغات