آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۰

چکیده

پژوهش حاضر در راستای واکاوی اندیشه روشنفکری در جریان دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی، به مقایسه تحول خواهی در اندیشه میرزاملکم خان و علی شریعتی می پردازد. مسئله پژوهش حاضر این است که چه تفاوتی میان اندیشه تحول خواهی در اندیشه این دو متفکر با توجه به شرایط زمانه شان وجود دارد؟ در این راستا، این مقاله با استفاده از رهیافت توماس اسپریگنز(کشف بحران، شناسایی علل آن و ارائه بدیل و راهکار) اندیشه این دو روشنفکر را مورد تحلیل قرار می دهد. جوهر اندیشه ملکم بر رویارویی با عقب ماندگی و ترویج آیین ترقی استوار است و با تمجید مدرنیزاسیون، دین را تنها برای توجیه و یاری اندیشه خود مورد تاکید قرار می دهد. وی با دغدغه رفع عقب ماندگی در پاسخ به مسئله چه باید کرد، پیروی از غرب را مطرح می کرد. در مقابل او، شریعتی به احیای هویت دینی و طرح و ساخت الگو برای مقابله با برداشت های سطحی از غرب و مدرنیته و مدرنیزاسیون پرداخت و در پاسخ به مسئله چه باید کرد، احیای اندیشه های عدالت خواهانه و ازادیخواهانه(بازگشت به خویشتن) را مطرح می کرد. ایران امروز برای تاکید بر بنیان های هویتی خود و همچنین دستیابی به پیشرفت، به رویکردهای اندیشه ای و الگوهای مناسب توسعه نیاز دارد که بتواند ضمن جمع میان پیشرفت و هویت، هیچ کدام از آنها را به مخاطره نیاندازد و هیچ یک را برتر جلوه ندهد. زیرا تاریخ معاصر ایران نشان داده ارجحیت هریک از این دو باعث برهم خوردن تعادل جامعه و موجب ناپایداری آن در بلندمدت می شود.

تبلیغات