اهداف: رشد تفکر انتقادی دانشجویان یکی از معیارهای اعتباربخشی به موسسات آموزش پزشکی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش تعیین کننده کیفیت تدریس استاد در گرایش دانشجویان بهداشت به تفکر انتقادی بود.
روش ها : در یک طرح همبستگی در سال 93-1392، 109 نفر (52 زن و 57 مرد) از دانشجویان رشته بهداشت در دانشگاه علوم پزشکی مشهد به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های ارزیابی دانشجویان از کیفیت تدریس (SEEQ) و گرایش به تفکر انتقادی کالیفرنیا (CCTDI) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 17 و در دو سطح توصیفی (شاخص های میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون های T مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره گام به گام) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: ابعاد تحلیل گری و قدرت سازمان دهی رابطه معنی داری با هیچ یک از ابعاد ارزیابی کیفیت تدریس نداشتند. میان سایر ابعاد گرایش به تفکر انتقادی و ارزیابی از کیفیت تدریس روابط معنی داری وجود داشت. ابعاد ارزیابی کیفیت تدریس توانستند واریانس متغیرهای حقیقت جویی (32%)، فراخ اندیشی (11%)، تحلیل گری (14%)، قدرت سازمان دهی اطلاعات (15%)، اعتمادبه نفس برای تفکر انتقادی (24%)، کنجکاوی (17%)، میزان رشدیافتگی (23%) و در نهایت، گرایش به تفکر انتقادی (17%) را تبیین نمایند.
نتیجه گیری: کیفیت تدریس استاد در گرایش دانشجویان بهداشت به تفکر انتقادی موثر است.