آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۰

چکیده

در نظریّه ی دولت رانتیر، درآمد نفت علّت خودمختاری دولت و صعود اقتدارگرایی دانسته می شود. رانت بر سرشت، ساختار و کارکردهای دولت تاثیر دارد اما صرف وجود آن به استقلال دولت از جامعه و اقتدارگرایی نمی انجامد. برقراری اقتدارگرایی در کشورهای صاحب نفت مستلزم وجود پیشینه ای از فرهنگ سیاسی تبعی و ساختارهای سیاسی ای متناسب با آن است. بر این اساس درآمد نفت نه عامل تعیّن بخش بلکه تنها ابزار مناسبی برای مهندسی فرهنگی و باز تولید فرهنگ سیاسی تبعی و اقتدارگرایی در این جوامع است. به این ترتیب پایه های استیلای دولت بر جامعه نه بر نفت، بلکه بر فرهنگ و ساختارهای سیاسی تبعی ایی استوار می شود که از گذشته در این جوامع وجود داشته و به کمک درآمدهای نفتی بازتولید شده اند. این مقاله با پذیرش اهمیت درآمدهای نفتی در توضیح کارکردهای دولت و همزمان با عطف توجّه به کاستی های نظریّه ی دولت رانتیر، نقش دولت پهلوی در بازتولید وجوه تبعی فرهنگ سیاسی ایران و اقدامات آگاهانه ی آن را برای مهندسی فرهنگی به کمک ابزارها و نهادهایی مانند نظام آموزشی ، مراکز فرهنگی و رسانه های جمعی و از این طریق شکل گیری اقتدارگرایی در ایران بررسی می کند.

تبلیغات