هدف این مقاله پایه ریزی مبانی و اصول نظریه آینده پژوهشی دانش بنیان براساس الگوی نظریه پردازی دربارة بنیان های فهم، درک و زمان است. رویکرد نوشتن مقاله، توصیفی استدلالی، بدیهه گرایی و علتیابی است، لذا با تبیین گزارة فهم و درک، آن را زیربنای پیشبرد تمام امور معرفی کرده سپس مولفة زمان را به صورت یک پدیدة اصلی و مستقل با چند قضیه معرفی کرده؛ سپس، هدف، جوهره، رسالت، نقش، سازوکار و رفتار زمان تبیین میشود. پس از این نظریه، اصول موضوعه و فنون آینده پژوهی به همراه پیش فرض ها و رویکردهای آینده پژوهی، آموزه های کلیدی و ذهن های چندگانه، تشریح میشود. در نهایت، این نتایج به دست میآید اگر فهم و درک به خوبی شناخته و معماری شود میتوان آن را مدیریت کرد. با سازوکار فهم و درک درست میتوان پدیدة حیات، مرکب و شاهراه زمان را شناخت، نقش و سازوکارهای آن را تدوین و مورد بهره گیری قرار داد. آنگاه ساختمان آینده را از درون زمان بیرون آورد، آینده پژوهی اگر چه شرح و توصیفی از جلوه های زمان های بالقوه با خصیصه های مورد انتظار است اما روشی نظام مند نیاز دارد تا آن را بر پایه های راهبرد و بزرگراه های زمان پیش نگر با مبانی فکری و اعتقادی، شایستگی، تواصی به حق و شکیبایی، صبوری و استقامت جستجو، طراحی، تعبیه و تحقق بخشید.