مقدمه: از آنجا که حرفه پزشکی در حال تغییر است، روشهای آموزشی دانشجویان پزشکی نیز تغییر میکند. مولفان مختلف تصدیق کردهاند که به استراتژیهای تدریس و یادگیری دیگری نیاز است که دانشجویان را قادر به حفظ مقادیر عظیم اطلاعات، یکپارچهسازی مهارتهای تفکر انتقادی و حل دامنه مشکلات پیچیده بالینی کند. پژوهشهای قبلی نشان دادهاند که نقشههای مفهومی ممکن است از جمله چنین استراتژیهای تدریس و یادگیری باشند. این مقاله قصد دارد: (الف) تحقیق حاضر را بهعنوان یک رویکرد آموزشی بالقوه برای یادگیری دانشجویان پزشکی مورد بازبینی قرار دهد و (ب) پیامدهای آن را برای تدریس و یادگیری دانشجویان پزشکی مطرح کند تا راهنمایی برای تحقیقات آینده باشد.
نتیجهگیری: عملکرد نقشههای مفهومی از طریق 4 روش اصلی (الف) ارتقای یادگیری معنیدار، (ب) ارایه منبعی برای یادگیری، (ج) قادرساختن اساتید برای ارایه بازخورد به دانشجویان و (د) اجرای ارزیابی یادگیری و کارآیی اعمال می شود. این بازبینی، ایده هایی را برای گروه اساتید پزشکی در زمینه استفاده از نقشههای مفهومی در تدریس و یادگیری ارایه میدهد. استراتژیهایی مانند پرورش تفکر انتقادی و استدلال بالینی، گنجاندن نقشهکشی مفهومی در یادگیری براساس حل مساله و استفاده از نقشه کشی مفهومی در یادگیری جمعی و گروهی شناخته شده است. تحولات جدید در آموزش پزشکی شامل استفاده از نقشههای مفهومی سریالی، استفاده از نقشههای مفهومی بهعنوان روشی برای کمک به فراگیران با قابلیت هوشی پایینتر و ترکیب نقشههای مفهومی گروهی با بازخورد ساختاری است.