شهر محل زندگی است و می تواند کانون تعلق، وابستگی، عشق و در عین حال محل خستگی، فشار و تنفر باشد. اجزای خاصی از شهر می تواند مردم پسند و یا غیر مردم پسند باشد. این مقاله درصدد پاسخگویی به این پرسش است که آیا شهر نیز همچون عناصر دیگر فرهنگی مانند موسیقی، فیلم و کالاها می تواند از خصیصه مردم پسند بودن و غیر مردم پسند برخوردار شود و اگر کلیتی به نام شهر موضوع این علاقه و یا بی علاقه گی برجسته می شود، عناصر مهم مردم پسندی و یا غیر مردم پسندی آن چیست؟ با این نگاه در این مقاله ابتدا به ابعاد مفهومی فرهنگ مردم پسند توجه خواهد شد و بر تفاوت های آن با فرهنگ عامه تاکید می شود. عناصر اصلی فرهنگ مردم پسند که هر کدام به صورت مجزا یا در شکل قدرتمند فرهنگ، بصورت جمعی می تواند ظهور پیدا کند، بررسی خواهد شد. در بخش دوم مقاله نسبت بین فرهنگ مردم پسند و نخبگی و نخبگان اجتماعی بحث خواهد شد. در واقع فهم نخبگی، پرده برداشتن از منابع فرهنگ مردم پسند و توضیح دهنده رابطه فرهنگ مردم پسند با "الگوهای فرهنگی" است که از این مسیر به تعامل نمادین به شهر توجه خواهد شد. در بخش پایانی مقاله بر پیوند بین نگاه نظری مقاله و مطالعه موردی که بر ابعاد مردم پسند و نمادهای شهر تهران تاکید دارد، پرداخته خواهد شد. با رویکرد تفسیری تلاش شده است رابطه معناداری بین نظر پاسخگوها و رویکرد نظری مقاله برقرار شود.