مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
مسیحیت
منبع:
معرفت ۱۳۸۷ شماره ۱۳۳
حوزه های تخصصی:
«ایمان» عبارت است از: اعتقاد، دلسپردگی و تعهد به یک حقیقت قدسی. ایمان به خداوند به عنوان اصل بنیادین در همه ادیان الهی، مستلزم ایمان به عالم غیب، وحی و حیات پس از مرگ است. از دیدگاه متألّهان اسلامی، ایمان مبتنی بر معرفت است و «عقل»، که قوّه فهم و تفکر بشری است، راه عادی و عام معرفت است. در این دیدگاه، اصول ایمانی از راه عقل، هم قابل اثباتند و هم قابل تبیین، و در نتیجه، با عقل سازگار و هماهنگند. از اینرو، فلاسفه و متکلّمان اسلامی با اتّکا بر توانایی عقل بشری در فهم دین، به تبیین مفاهیم دینی و اثبات باورهای بنیادین دینی پرداخته و نوعی الهیّات عقلانی پدید آوردهاند.
از سوی دیگر، شکی نیست که عقل آدمی مانند وجود او محدود و متناهی است و درک همه وجوه حقایق نامتناهی، فراتر از توان عقلانی بشر است. از اینرو، عرفای اسلامی با تأکید بر محدودیت عقل آدمی، بدون اینکه اعتبار و ارزش آن را انکار کنند، راه دل و تجربه باطنی را برای شناخت حقایق قدسی در پیش گرفتهاند. در دیدگاه عرفانی نیز هرچند شناخت نامتناهی فراتر از درک عقل است، اما رازی که ناسازگار با عقل و در تعارض با آن باشد، وجود ندارد. بدینسان، هم میتوان تفاوت دیدگاه اسلامی و مسیحی را دریافت و هم به وجوه تشابه آنها توجه نمود.
رهبانیت در آیین مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۷ شماره ۱۳۳
حوزه های تخصصی:
رهبانیت به معنای کنارهگیری و انزوا از صحنه اجتماع و پرداختن به عبادتها و ریاضتهای طاقتفرسا، در آیین مسیحیت دارای سابقهای بس طولانی است، به گونهای که این پدیده در شکل رسمی خود از قرن سوم میلادی آغاز شد و تا عصر حاضر ادامه دارد. هدف از این نوشتار آشنایی با پیشینه این پدیده نابهنجار و فرقههای منتسب به آن و نیز مناسک برخی از این فرقههاست. فرقههای رهبانی برای حضور افراد در حلقه خود، شرایط ویژهای را وضع نمودهاند و اعمال بسیار سخت و خشنی را بر نوآموزان خود تحمیل میکنند. رهبانیت نه تنها موفقیت قابل توجهی به دست نیاورد، بلکه بر اثر زیادهروی در ریاضت بر نفس، مبتلا به ناهنجاریهای اجتماعی و حتی اخلاقی نیز شد. از اینرو، در برههای از زمان، کلیسای مسیحیت نیز به مخالفت با چنین فرقههایی برخاست. دین مبین اسلام با راه یافتن امثال این فرقهها در جامعه مسلمانان به شدت مخالفت نموده است.
گناه و ترسآگاهی در اندیشه کییرکگارد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۷ شماره ۱۳۳
حوزه های تخصصی:
کییر کگارد فیلسوف و متفکر مسیحی که به عنوان پدر اگزیستانسیالیسم معاصر مشهور شده است، در زیرکاویهای وجودی خود، آنجا که به موضوع «ترسآگاهی» فلسفی انسانی میپردازد، معنا و مفهوم «گناه» را به عنوان مؤلّفهای که همواره با ترسآگاهی به ظهور و بروز میرسد، آشکار میکند. وی بر این باور است که ترسآگاهی منشأ و علت گناه نیست؛ چراکه انسان به واسطه انسان بودنش و نه به واسطه گناهکار بودنش، ترسآگاه است، اما همواره با او همراه است. همچنین بر این باور است که ترسآگاهی امری است مبهم و هنگامی که در معرض بعضی مؤلّفهها از جمله گناه قرار میگیرد، خود را آشکار میسازد. این تحقیق با رویکرد نظری و کاوشی در آثار کییر کگارد و با هدف تبیین معنای خاص گناه در فلسفهورزی کییر کگارد به عنوان یک فیلسوف مسیحی و نیز توضیح مسئله ترسآگاهی در بستر گناه و گناهکاری پرداخته است.
گفت و گوى مسیحیت و اسلام (1)
حوزه های تخصصی:
چکیده
گفت وگو از دیر باز نیاز انسان اجتماعى بوده، و امروزه راهکارى شایسته براى بررسى و چارهجویى دشوارىهاى موجود بهشمار مىرود . مقاله حاضر پژوهشى در تبیین بستر و زیرساختهاى گفت و گو بین دو دین اسلام و مسیحیت است که بیشتر بر ایجاد راهکارهاى عملى براى برقرارى روابط سالم اجتماعى و همزیستى مشترک و پایدار میان مسلمانان و مسیحیان بر اساس بازگشتبه اصول ناب و بى آلایش دو دین، تاکید مىکند .
نویسنده مقاله که از استادان ممتاز دانشگاه لبنان و از فعالان برجسته بین المللى در زمینه گفت و گوى ادیان و تمدنهاست، در این مقاله، ادیان آسمانى را سرچشمه زلال آزادى، برابرى و برادرى انسانها و الهام بخش اصلاحات فراگیر جوامع بشرى دانسته است .
فلسفه ازدواج در اسلام و مسیحیت
حوزه های تخصصی:
بهترین راه شناسایی یک پدیده، مطالعهی فرانگر و بررسی در محملهای گوناگون است. شناخت همهجانبه و کشف فلسفهی ازدواج نیز میسّر نمیباشد، مگر در پرتو تطبیق و مقایسه. یکی از ابعاد مؤثر و حایز اهمیت این تطبیق، مقایسهی ازدواج در دو آیین آسمانی اسلام و مسیحیت است. از این رو نوشتار حاضر، به بررسی تطبیقی علل و چرایی، جایگاه و اهداف ازدواج در اسلام و سپس در مسیحیت میپردازد و در آخر یافتههای حاصل را مورد مقایسه قرار میدهد. مهمترین دستاورد این تطبیق عبارت است از اینکه هر دو آیین، تنها راه مشروع تأمین نیاز جنسی، ایجاد نسل پاک و تأمین محبت را در پرتو ازدواج و خانواده میدانند؛ با این تفاوت اساسی که رهبانیت و تجرد نسبت به ازدواج در آیین مسیحیت از جایگاهی ویژه برخوردار است؛ در حالی که در دین مبین اسلام، تجرد و رهبانیت امری کاملاً مردود است و برخلاف مسیحیت عامل تقرب به خداوند محسوب نمیشود؛ بلکه این ازدواج است که زمینهساز تکامل و تقرب الهی خواهد بود.
جریان شناسی عصر رسول خدا (ص)
منبع:
حصون ۱۳۸۵ شماره ۹
حوزه های تخصصی:
جـریـان هـاى فـکـرى و سـیـاسـى نـقش به سزایى در تحولات جامعه و نظام هاى سیاسى دارنـد. از هـمـیـن رو بـراى درس آمـوزى و عـبـرت پـذیـرى از جریان هاى مختلف در گستره تـاریـخ ، شـنـاخـت مـاهـیـت ، اهـداف و عـمـلکـرد آنها امرى ضرورى است . اما نظر به الگو پذیرى انقلاب اسلامى ایران از سیره نظرى و عملى پیامبر اعظم (ص )، ماهیت و ضرورت این مطلب را دو چندان مى کند. هـدف ایـن نـوشـتـار آشـنـایـى اجـمـالى بـا جـریـان هـاى دوران رسـالت رسول خداست اجمالا به بررسى عملکرد مؤ منین به عنوان جریان حق و طرفدار پیامبر در قـالب دو گـروه مهاجر و انصار و نیز جریان هاى مخالف در قالب شرک ، کفر و نفاق مى پردازد و ویژگیها و عملکرد هر یک را بیان مى کند.
آرمان شهر عرفی شدن دین در سپهر سیاست، شرح و نقد اندیشه های سیاسی و اجتماعی سعید حجاریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نقد کتاب، اندیشه های سیاسی و اجتماعی سعید حجاریان بررسی، و محتوای کتاب "از شاهد قدسی تا شاهد بازاری"، به طور مختصر معرفی می شود. عرفی شدن دین در سپهر سیاست، محور اساسی مباحثی است که در حوزهی سنت، گفتمان، ایدئولوژی و آرمان شهر، تحلیل و تبین می شود. در واقع، رهیافت بنیادین حجاریان، نگرش جامعه شناختی به مقوله عرفی شدن در حوزه جامعه شناسی سیاسی و مسایل توسعه ی ایران است. نگارنده با اتخاذ رویکردی انتقادی، رهیافت، چارچوب نظری و اندیشه های حجاریان را به چالش می کشد و در پایان نتیجه می گیرد که حجاریان بدون در نظر گرفتن واقعیت های موجود جامعه ایران و با تفسیری موسع به نتایج مطلوب و دلخواه دست می یابد.
کارکرد مشترک اسطوره و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نگاه نخست، به نظر می رسد اسطوره و عرفان دو مقوله متفاوت در حیطه علوم انسانی هستند؛ در حالی که با بررسی آن دو از منظری که در این مقاله فرا روی خواننده باز می شود، این دو نه تنها جدا از هم نیستند بلکه می توان گفت عرفان دنباله و تکمله اساطیر خدایان است. اساسی ترین کارکرد مشترک اسطوره و عرفان، انگیزه نیرومند تقرب انسان به خدا یا خدایان است، انگیزه ای که اساطیر با پایین آوردن خدایان به سطح زندگی زمینی انسان و عرفان با بالا بردن انسان به سوی ملکوت خداوندی بدان دست یافته است. از این رو کارکرد اساطیر در برداشتن فاصله انسان و خدایانش کارکرد تنزلی است؛ اما کارکرد عرفان برای حصول به این مقصود کارکرد صعودی است. آیینها و ادیان اساطیری، مبلغان نزول خدایان به سوی انسان و پدید آمدن گروهی «خدایان انسان وار» است؛ در حالی که ادیان و آیینهای عرفانی تبیین کننده چگونگی صعود و معراج انسانهای کامل به ملکوت خداوندی و در فرجام پیدایش گروهی« انسانهای خداگونه» هستند.
نبوت در دین های یهود و مسیحیت ( بر اساس کتاب مقدس )
حوزه های تخصصی:
«عرفان و رهبانیت در مسیحیت»
حوزه های تخصصی:
پارسایی و زهد یکی از مهم ترین ویژگی های ادیان مختلف بوده است و بسیاری را به دوری از دنیا و رهبانیت کشانده است. این مطلب در دین مسیحیت عمومیت بیشتری داشته و در دین اسلام با دستور صریح پیامبر اسلام (ص) از گسترش رهبانیت جلوگیری شده است. زهد و رهبانیت یکی از زمینه های مناسب برای پیدایش آموزه های عرفانی بوده و در این مقاله کوشش گردیده که مقدمه ای برای شناسایی جنبه های مختلف رهبانیت و عرفان در دین مسیحیت مطالعه گردد و نشان داده شده که این رهبانیت اگرچه از جنبه فردی برخی را به خودسازی و پارسایی کشانیده اما از نظر اجتماعی و سیاسی و دینی چه آثار زیانباری را به دنبال داشته است.
اندیشه های عرفانی در اعتقادات مانوی
حوزه های تخصصی:
پیشینه اندیشه های عرفانی در اعتقادات ایرانیان هم پای حضور زرتشت در جامعه ایرانی است. مانی که در عهد ساسانی برای اصلاح جامعه زرتشتی قیام کرد، متاثر از گنوسیسم پیش از خود و دارای اندیشه های عرفانی قوی بود. آیین وی تلفیقی از همبستگی های مسیحیت و اعتقادات ایرانی بر اساس نگرش های باستانی بین النهرین بود که به صورت اعتقادات عرفانی تعمیدی شکل گرفته بود. وی در این راستا تلاش نمود تا نحله های عرفانی پیش از خود را به شکل دینی گسترده در آورد. آمیختگی دین و دانش به گونه ای عرفانی در اندیشه مانی نشان می دهد که وی اساس تعالیم خود را بر تاثیر از اندیشه گنوسی بنا نهاد. اخلاق و عرفان به عنوان مبنای تعالیم مانوی تاثیر خود را در میان عارفان و صوفیان بعد از خود حفظ نمود . زهد و رهبانیتی که در تعالیم وی وجود دارد تبلوری از نگرش گنوسی است که با ظهور اسلام اندیشه های عرفانی مانی در برخی از نگرشهای صوفیانه تاثیر خود را بر جای گذاشت، چنانکه برخی از اندیشه های آنان با اندیشه های مانوی و مخصوصاً گنوسی همانندی هایی دارد.
عرفان و حقوق زن
حوزه های تخصصی:
در فرهنگ غربی و در دوران معاصر، نظام حقوقی ادیان به ویژه دین یهودیت و مسیحیت زن ستیزانه بوده و تمدن غربی ادعا دارد که می خواهد حقوق زن را به او برگرداند. این مطلب به دنبال نهضت های فمینیستی از فرانسه به دیگر کشورهای غربی گسترش یافته و منجر به تصویب کنوانسیون رفع تبعیض از زنان در سازمان ملل متحد و کنفرانس های مشابه شد. در بررسی مواد کنوانسیون مبنای اصلی «تساویِ کامل زن و مرد» است که چون تفاوت های عاطفی، جنسی، روحی و جسمی زنان را با مردان در نظر نگرفته، ظلمی جدید به زنان کرده و زنان را معرض آسیب های مختلف قرار داده است. در مقابل از دیدگاه اسلام و به ویژه در عرفان اسلامی، زن احترامی بالاتر از مرد دارد و همین ویژگی از اندیشه حقوق غربی جلوتر است، شاید برخی از احکام آن اجرا نشده باشد، اما از نظر منطقی و نظری با حقوق زن مناسبت بیشتری دارد.
میرزای قمی و حکومت قاجار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد بررسی نوع تعامل و ارتباط میرزای قمی با حکومت قاجاری، عوامل این تعامل و دیدگاه وی نسبت به حکومت وقت است. در این مقطع تاریخی(ابتدای دوره قاجار مصادف با دوره آغامحمدخان و به ویژه دوره فتحعلی شاه قاجار) بسیاری از علما با حکومت قاجار ارتباط نزدیکی داشتند، اما ارتباط و تعامل میرزا ابوالقاسم قمی - که از برجسته ترین علمای این دوره بود - با حکومت وقت، بسیار مهم و تاثیرگذار بود. با توجه به سابقه تاریخی عدم ارتباط یا تقابل علمای شیعه با پادشاهان و حکومت های آنها، اگر در موارد و مقاطعی که بین علما و حکومت های وقت، ارتباط و تعامل نزدیک برقرار شده است، این سؤال مطرح می گردد که چه علل و عواملی باعث ایجاد این ارتباط و تعامل شده است؟ این ارتباط با دیدگاه علما در خصوص عدم مشروعیت حکومت وقت چگونه سازگار است؟ در این نوشتار بیان گردیده است که رویکرد مذهبی حکومت وقت و بحرانها و مشکلات داخلی و خارجی ای که اساس کیان اسلام و دین مردم و مذهب تشیع را تهدید می کرد، باعث شده بود که عالمانی همچون میرزای قمی از راه ارتباط با حکومت وقت از ابزار قدرت در راه مقاصد شریعت اسلام و حفظ کیان اسلامی، گسترش اسلام و مذهب تشیع نهایت استفاده را بنمایند.
حکم اهانت به مریم مقدس در شریعت مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهانت به شخصیت های مقدس هر یک از ادیان الهی، از جانب پیروان دین دیگر گفتگوی ادیان را به بن بست می کشاند. ولی احترام و تکریم آنان زمینه را برای برقراری ارتباط، تقریب ادیان و تفاهم در راه شناخت حق فراهم می آورد و آثار مثبت و سازنده ای دارد. آگاهی از احکام ادیان الهی در مسئله توهین به شخصیت های مقدس، از رویارویی و تقابل پیروان ادیان می کاهد و آنان را از توهین به مقدسات یکدیگر باز می دارد. این پژوهش فقهی درصدد است بر اساس مدارک و منابع معتبر شرعی مسیحیت، حکم اهانت به مریم مقدس را به دست آورد. از این رو نخست منابع اصلی پذیرفته شده از جانب مذاهب مسیحی شناسایی و معرفی شده و سپس فضایل مریم مقدس از درون کتاب و سنت مسیحی و آرای پاپ استخراج گردیده و در نهایت حکم و جزای توهین به این شخصیت بی نظیر مسیحیت استنباط و ارائه شده است.
آگاهی های ایرانیان روزگار صفوی از اوضاع مذهبی اروپا(با تاکید بر نخستین بازتابهای نهضت پروتستان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایرانیان از دیرباز با آئین مسیحیت آشنائی ها و تعاملاتی داشته اند.این دین درپاره ای ازبرهه های تاریخ، دربخشهائی از ایران نیز گسترش یافته بود.امامسیحیت در طول تاریخ یکسان باقی نماند و در سرزمنیهای مختلف ، صورتبندی های گوناگونی به خودگرفت و به فرقه های مختلف تقسیم شد.صورتهای اروپائی مسیحیت با گونه های رایج آن درایران و سرزمینهای همسایه متفاوت بود.در درازای نزدیک به هزارسال، به تدریج، سه فرقه کاتولیک، ارتدکس و پروتستان به همراه شعباتشان به عنوان اصلی ترین بخشهای مسیحیت اروپائی پاگرفتند.دراین پژوهش کوشش شده است تا میزان آگاهی ایرانیان روزگار صفوی به این صورتبندی ، به ویژه نخستین آشنائیهای ایرانیان با نهضت و فرقه پروتستان که همزمان با دوران صفویه شکل گرفت،بررسی شود.
تحول مفهوم فرد در اندیشه سیاسی دوران میانه در مغرب زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فردگرایی، یکی از ارکان شکل گیری هویت انسان متجدد درغرب است اما آنچه امروز از این مفهوم برداشت می شود چیزی نیست که بدون زمینه تاریخی و فی البداهه در طی سده های اخیر پدیدآمده باشد.این نوشتار در صدد واکاوی ریشه های تاریخی شکل گیری این مفهوم با استفاده ازرهیافت اندیشه سیاسی و بازگشت به سرچشمه های هستی شناسانه آن دردوران میانه است.بدین منظور، ابتدا به تشریح مفهوم و تعریف فردگرایی بدانگونه که در فرهنگ غربی فهمیده میشود اشاره خواهدشد.پس از آن، مقاله به سیر تحول این مفهوم از دیدگاه تاریخ شناسان اندیشه دوران میانه و ارزیابی دیدگاه های مختلفی که در این زمینه وجود دارد می پردازد.در بخش پایانی ، مفهوم اهمیت دادن به زندگی عادی دردوران جدید که می تواند به عنوان مهم ترین نقطه تمایز توجه به فردنسبت به دوران پیش از آن به شمار آید تشریح خواهد شد.
معنویّت مسیحی(بخش نخست)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از نیازهای اساسی انسان در دوران های مختلف، نیاز به معنویّت بوده و هست. از این رو، غالب ادیان، مکاتب، مذاهب و تمدّن ها، غیر از توجّه به نیازهای مادی، به نیازهای معنوی نیز توجّه داشته اند؛ به گونه ای که اگر نظامی این مهم را، آنچنان که شایسته و بایسته است، ارج ننهد، از پایایی و پویایی آن نیز کاسته خواهد شد.
معنویّت، از جمله واژگان پر کاربردی است که اندیشمندان عصر جدید، به توضیح و تبیین آن همّت گمارده اند و هر یک در تعریف آن بیانی متمایز از دیگران دارند. از دیگر سو، عدّهای از اندیشمندان درصدد یافتن معنویّت، در درون دین های تاریخی و سنّتی هستند و گروه دیگر به مقولهی معنویّت، به عنوان مسألهای فرادینی نظر میکنند.
مقالهی حاضر قصد آن دارد که به مقولهی معنویّت از منظر درون دینی و به طور خاص از دیدگاه مسیحیّت بپردازد. اندیشمندان مسیحی نیز هر یک از زاویهای به مسأله پرداختهاند و در قالب نظامهای الاهیاتی متعدّد، مسألهی معنویّت را مورد دقّت و بررسی قرار دادهاند. نظامهای الاهیاتی چون: الاهیات سیستماتیک،[1] الاهیات تاریخی،[2] الاهیات دفاعی،[3] الاهیات کاربردی[4]و الاهیات انجیلی،[5] نظامهای الاهیاتی رایجی هستند که در هر یک از آنها، تعریفی متمایز و راهکاری ویژه برای رسیدن به معنویّت پیشنهاد شده است.
نوشتهی حاضر تلاش دارد از منظر الاهیات انجیلی به معنویّت مسیحی، نظر افکنده و با بررسی کتاب مقدّس، آن را تبیین و نقد نماید.
معنویّت مسیحی مبتنی بر کتاب مقدّس را از دو منظر کاملاً متمایز میتوان جستجو کرد: نگاه مقدّماتی عمومی و نگاه الاهیاتی. در بخش اوّل به نگاه مقدّماتی عمومی پرداخته و در بخش دوم به نگاه الاهیاتی خواهیم پرداخت. عناصر اساسی شکل دهندهی معنویّت در بخش اوّل عبارتند از: الف) «خدای پدر»: خدای قادر و خالق جهان و جهانیان؛ ب) «عیسی مسیح»:کلمهی متجسّد خداوند و منجی مصلوب که برخاست و همه در انتظار اویند؛ ج) «روح القدس»: منبع حیاتبخش یا تمام مقدّسات و تطهیر کنندهها؛ د) «کلیسا»: مشارکتی مقدّس در امور قدسی؛ هـ) «پیروزی نهایی در زندگی جاودان.»
معنویّت مسیحی(بخش دوم)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
معنویّت، از جمله واژگان پرکاربردی است که اندیشمندان عصر جدید به توضیح و تبیین آن همّت گماردهاند و هر یک در تعریف آن، بیانی متمایز از دیگران دارد. از دیگر سو، عدّهای از اندیشمندان، درصدد یافتن معنویّت، در درون دینهای تاریخی و سنّتی هستند و گروه دیگر به مقولهی معنویّت، به عنوان مسألهای فرادینی نظر می کنند.
آنچنان که در بخش اوّل مقالهی «معنویّت مسیحی» گذشت، مقالهی حاضر قصد آن دارد که به مقولهی معنویت از منظر درون دینی و به طور خاص از دیدگاه مسیحیّت بپردازد. اندیشمندان مسیحی نیز هر یک از زاویهای به مسأله پرداخته و در قالب نظامهای الاهیاتی متعدّد، مسألهی معنویّت را مورد دقّت و بررسی قرار دادهاند. نظامهای الاهیاتی چون «الاهیات سیستماتیک»، «الاهیات تاریخی»، «الاهیات دفاعی»، «الاهیات کاربردی» و «الاهیات انجیلی»، نظامهای الاهیاتی رایجی هستند که در هریک از آنها، تعریفی متمایز و راهکاری ویژه برای رسیدن به معنویّت پیشنهاد شده است. نوشتهی حاضر در صدد است که به معنویّت مسیحی از منظر «الاهیات انجیلی» نظر افکنده و با بررسی کتاب مقدّس، آن را تبیین و نقد نماید.
معنویّت مسیحی مبتنی بر کتاب مقدّس را از دو منظر کاملاً متمایز میتوان جستجو کرد. نگاه مقدّماتی عمومی و نگاه الاهیاتی. در بخش اوّل به نگاه مقدّماتی عمومی پرداختیم و در این بخش به نگاه الاهیاتی خواهیم پرداخت. مفاهیم اساسی که در این بخش بررسی خواهند شد، عبارتند از: خالق شناسی، مسیح شناسی، روح القدس شناسی، کلیسا شناسی و آخرت شناسی، که هریک از آنها از منظر مسیحیان بررسی شده و نقد آن نیز از منظر اسلام، بیان میگردد.
اخلاق فضیلت و اخلاق دینی
حوزه های تخصصی:
«اخلاق فضیلت»، نظریه ای هنجاری است که به دلیل فضیلت محوری از دو نظریه «سودگروی» و «وظیفه گروی» متمایز میگردد. در این باره که آیا میتوان اخلاق دینی را تقریری از اخلاق فضیلت دانست یا خیر، دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. اغلب فیلسوفان مسلمان و مسیحی با ارائه تبیینی فلسفی ـ دینی از نظریه فضیلت، این امر را ممکن دانسته اند و برخی دیگر در سازگاری این دو تردید نموده و با دلایلی به توجیه آن پرداخته اند.
در این نوشتار، ضمن تبیین دو رویکرد مخالف و موافق، سعی شده تا با ذکر شواهدی بر قرابت و سازگاری بین اخلاق دینی و فضیلت و نیز اصلاح و تکمیل لازم در اخلاق فضیلت، امکان تقریری دینی از این نظریه توجیه گردد. اسلام و مسیحیت، دو دین الاهی هستند که در این نوشتار مورد نظر میباشند.
حجاب و پوشش در ادیان زرتشت، یهود و مسیحیت
حوزه های تخصصی:
براساس جهان بینی ادیان الاهی، انسان خلیفه خداوند و مرکز و محور جهان هستی است. وی عهده دار رسالت کسب معرفت، تهذیب نفس و اصلاح جامعه است. و حیات او در جهان آخرت نیز استمرار دارد. علاوه بر حفظ کرامت انسان، استعدادهای معنوی و عقلانی بشر در پرتو رهیافت های فطری و هدایت های وحیانی شکوفا میشود. حجاب و پوشش از جمله موضوعاتی است که رعایت آن موجب حفظ کرامت انسان است.
برخی معتقدند پوشش و حجاب، صرفاً نتیجه تعامل فرهنگی بین فرهنگ هاست. در نتیجه ادیان الاهی در مورد چگونگی حضور زن در برابر نامحرم، قانونی خاص ندارند. از دیدگاه ایشان، آنچه امروز به صورت دستوری شرعی درآمده، مستندی شرعی ندارد. این مقاله با رویکرد نظری و اسنادی، به تحقیق درباره صحت و سقم این نظر پرداخته و مستندات دینی پوشش و حجاب را در سه دین زرتشت، یهود، مسیحیت تبیین و تشریح کرده است.