مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
مسیحیت
منبع:
پارسه پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۱
93-108
حوزه های تخصصی:
سلسله اشکانیان که پس از حمله اسکندر و سلوکیان در ایران به قدرت رسیدند گروهی از سکاهای شرقی بوده که پیش از ورود به ایران دارای دینی ابتدایی شامل پرستش عناصر طبیعی، خورشید، ماه، ستارگان و هم چنین ستایش نیاکان می شد. آنها با آمدن به ایران وارد فضای جدیدی شدند که اقوام مختلفی با اعتقادات مجزا در آن زندگی می کردند. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی بر آن است تا با استفاده از اطلاعات موجود به این پرسش پاسخ دهد که دین اشکانیان پس از ورود به ایران چه تغییراتی کرد و اشکانیان چه سیاستی در قبال دیگر ادیان در پیش گرفتند؟ آنها پس از اینکه وارد ایران شدند و در جوار دیگر ایرانیان قرار گرفتند با معتقدات زرتشتی و ادیان غیرایرانی موجود در ایران نیز آشنا شدند. اسناد و منابع موجود بیانگر آن است که آنها معروفترین ایزدان زرتشتی مانند اهورامزدا، آناهیتا، آتش و ایزد مهر را ستایش می کردند. بنابراین یکی از ادیان رایج در عهد اشکانیان دین زرتشتی بوده است. همچنین در این دوره شاهد ترکیب ادیان و مذاهب مختلف در قلمرو اشکانیان هستیم. با توجه به سیاست تساهل مذهبی، نبود دین رسمی در شاهنشاهی اشکانی و حضور اقوام و ادیان مختلف در قلمرو اشکانیان، در این دوره ادیانی همانند یهود، مسیحیت، بودایی و مندایی نیز در ایران مجال گسترش پیدا کرده و صاحب پیروانی شدند.
فهم عوامل اجتماعی مرتبط با جایگاه اجتماعی زنان راهبه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
241 - 260
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله این است که جایگاه اجتماعی مرتبط با زنان راهبه را در ادیان بودایی و مسیحیت، بررسی کند. پژوهش حاضر که از نوع توصیفی و مطالعات تاریخی است، به روش کتابخانه ای انجام شده است؛ در ادیان بودایی و مسیحیت به زنانی که زهد می ورزند (راهبه) و به مردان (راهب) می گویند. در واقع رهبانیت در ادیان، گونه ای زهد ورزی است که به یک نحوه ی زندگی تعبیر می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که ، زنان بودایی در ابتدا جایگاهی نداشتند و بودا از لغزش های اخلاقی زنان واهمه داشته است. اما با پذیرش زنان در سنگهه و ورود آنان در سلک رهبانی با کراهت و با شرایطی که اطاعت مطلق و تابعیت زنان را از راهبان مرد ایجاب می کرد موافقت کرده است؛ اما در مسیحیت در نظام هایِ رهبانی، راهبان، زنان را اغواگر و شیطان دانستنه اند که البته این امر بیشتر به سبب شرایط فرهنگی و اجتماعی آن زمان بوده است. اما به مرور شاهد افزایش راهبه ها و صومعه های خاص زنان می باشیم تا جایی که حتی زنان رهبری صومعه ها را به عهده گرفته اند نتایج پژوهش حاکی از آن است که، نگاه جنسیتی به زن مانع اساسی بر مشارکت های معنوی زنان در حلقه های رهبانیت شده است؛ گرچه در آغاز از ورود راهبه ها به دلایل مختلف مخالفت شده است، اما با تغییر شرایط فرهنگی و اجتماعی زنان به عنوان راهبه ها جایگاه اجتماعی خود را در این دو دین بزرگ یافته اند؛ تا آنجا که شمار آنها با مردان راهب برابری کرده و حتی صومعه های خاص زنان راهب رواج یافته است.
مفهوم خدا در اندیشه پولس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با مطالعه تاریخی، واژگانی و الهیاتی رساله های پولس و آنچه در اعمال رسولان درباره وی آمده است، به بررسی مفهوم خدا در اندیشه او می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که اعتقاد به خدای حقیقی، یگانه شالوده اندیشه پولس است. اما این خدای یکتا، خدای پدر نیز هست. یگانگی خدا بیانگر قدرت، بزرگی و بی همتاییِ و پدر بودنش، نشانه خیرخواهی، محبت و حسن نیت اوست. به گفته پولس «برای ما یک خدا وجود دارد، خدای پدر». این خدا، ضمن برخورداری از همه صفات کمالی بیان شده در ادیان توحیدی، خالق و نجات بخش نیز هست؛ زیرا «همه چیز از او، توسط او و برای او به وجود آمده اند». بااین حال، مسیح وسیله و عامل او در آفرینش و نجات است؛ البته این به معنی غیر فعال بودن خدا نیست، مسیح همه چیز خود را از خدا دارد. خلقت و مشیت به دست خدا است. پولس جز در یک مورد (بند 5/ فصل 9/ نامه به رومیان) که به قرائت و تفسیر جانب دارانه و به یقین سست برمی گردد، میان خدا و عیسی مسیح تفاوت اساسی قائل شده و از مسیح هرگز تعبیر به خدا نمی کند.
مسیحیت و مسیحیان در روزگار نامسلمانی ایلخانان مغول در ایران
حوزه های تخصصی:
مغولان در عین حال که مردمانی بدوی بوده واز ادیان و آیین های جهانشمول روزگار خود بهره مند و برخوردار نبودند، افرادی به تمامی بی دین و بی توجه به دیانت و اثر بخشی آن در عرصه های اجتماعی و سیاسی هم نبودند. شمنیزم، مجموعه آداب و عقایدی بود که جهان بینی و ایدئولوژی مغولان ملهم و متأثر از باور فلسفی و باورمندی های قومی و غیبی مبهم آن بود. رویارویی و مواجهه مغولان با انبوه سرزمین های نو گشوده و آراء و افکار و عقاید متفاوت مردمان آن، بعلاوه ضرورت نوعی سیاست ورزی و استراتژی در چگونگی تعامل و تقابل اجتماعی با آن مردمان، بویژه در امر دین و باورهای مذهبی آنها که در نبود نهادهای اجتماعی امروزین بخش بزرگی از ساختار و سازمان زندگی اجتماعی و فردی آدم ها را تحت الشعاع خود قرار داده بود ایجاب می نمود تا مغولان رویکرد جدید و مشخصی در مناسبات دینی از خود ارائه کنند .. مسیحیت در این دوره ی تاریخی به پشتوانه حمایت حاکمیت سیاسی وقت و نوع تعامل دستگاه حاکم با بزرگان و بدنه ی جامعه ی مسیحی و حمایت و هدایت ساختار سیاسی و اقتصادی آن روزگار، شرایط ویژه یافته و متفاوت از تمام دوره های حیات خود در ایران گونه ی متفاوتی از حیات سیاسی و ایمانی خود را تجربه کرد . نگارندگان در این پژوهش بر آنند تا رویکرد امرای ایلخانی مغول در عهد نامسلمانی ایشان، از آغاز زمامداری هلاکوخان تا غازان خان را نسبت به مسیحیت و مسیحیان بررسی و تحولات و تأثیرات اجتماعی ناشی از این رویه و رویکرد را انتاج نمایند .
رنج قدسی و رهایی در الهیات متأخر مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقال درصدد است، علاوه بر واکاوی مفهوم رنج، به رابطه بین رنج و رهایی (رستگاری) در الهیات مسیحی بپردازد. تمرکز نویسنده بر سه طیف از رنج است که نه تنها از هم گسسته و غیرمرتبط نیستند، بلکه در ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر نیز به سر می برند: رنج مسیح به عنوان انسانی برگزیده و حتی خارق العاده؛ رنج انسان (معمولی) و رنج خدا. سئوال درباره چرایی و چگونگی تحقق رنج است و توجه به یک رویکرد تئولوژیک در الهیات مسیحیت؛ خدایی که رنج می کشد. پاسخ الهیات مدرن مسیحی به این سئوال که آیا خداوند (با همه قدرت و قهاریتش) می تواند دچار رنج شود، مثبت است و البته می کوشد به پارادوکس قادر و مطلق بودن خدای یگانه (که در عین حال پدر است) و رنج کشیدنش، با طرح مفاهیمی چون تجسم، کنوسیس (Kenosis) خدای عشق و رهایی، پاسخ دهد. البته این پاسخ، شرحی توأمان است بر چرایی رنج مسیح، و البته وجه کنوتیکی و غیرفیزیکی رنج او. از این رو وجه کنوتیکی رنج پدر و پسر، نشان از عمق رنجی داوطلبانه، آگاهانه و عامدانه، برای رستگاری بشر دارد؛ هرچند پدر این رنج را از همان ابتدای خلقت و با حلول روح خود در بنی آدم به جان خریده است. روایت چرایی و چگونگی وقوع این رنج که در الهیات مسیحی، رنج قدسی و الهی (sacred and divine suffering) نام گرفته با بهره گیری از رویکردهای متألهان متأخر مسیحیت (کاتولیک) انجام شده است که برخی از آنها مانند یورگن مولتمان، مفهوم رنج قدسی را تا بعد پراکتیکال الهیات امید و رهایی بخش (liberation theology) تداوم داده اند.
تأملی بر نظریه فراگیری اسلام در جامعه عصر ظهور
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو، به تبیین و تحلیل گسترش اسلام در جامعه جهانی زمان امام زمان7 و نفی دین های دیگر، نظیر مسیحیت، یهودیت و زردشت می پردازد. برای اثبات این مدعا، به دلایل مختلفی از آیات و روایات تمسک شده است ؛ مثلاً قرآن در چند آیه به نزول حضرت عیسی7 و مسلمان شدن همه اهل کتاب و نیز غلبه ظاهری و منطقی اسلام بر ادیان دیگر و تسلیم شدن پیروان همه ادیان در برابر دین حق که اسلام باشد، تأکید می کند. حضرات معصوم: نیز در روایات گوناگونی به اثبات این موضوع پرداخته و با نفی تشتت در ادیان به وحدت عقیدتی و دینی در حکومت جهانی امام مهدی7 نوید داده اند. علاوه بر آیات و روایات متعددی که توجیه کننده گسترش اسلام در فرجام تاریخ می باشند؛ دلایل دیگری نظیر رشد یافتگی عقلی و معرفتی مردم در عصر ظهور، رسالت ویژه امام زمان در برخورد با مخالفان و به سر آمدن احکام جزیه و تقیه در عصر ظهور؛ همگی گویای وحدت عقیدتی و دینی در دوران ظهور امام مهدی عج می باشند.
بررسی مشترکات معماری ادیان توحیدی (اسلام، مسیحیت، یهودیت)
حوزه های تخصصی:
دین، مهم ترین ایدئولوژی شکل دهنده به ساختار اجتماعی، فرهنگی و هنری در جوامع سنتی به شمار می آید. علی رغم وجود تفاوت هایی که در ایدئولوژی ادیان مختلف وجود دارد، می توان نقاط مشترکی در حوزه ی معماری و پرستشگاه های این ادیان مشاهده کرد. ادیان در جهان سنتی به عنوان عنصر غالب در تعیین خط فکری و آداب و منش های جوامع مطرح بوده و در شکل گیری و نحوه ی گسترش هنر ها تاثیری ژرف داشته، بطوری که در جهان سنتی، دین با فلسفه ی زندگی وهنرها همزاد و همراه است. مراکز عبادی عمیق ترین جلوه گاه اندیشه و اعتقادات فرهنگ ما و مذاهب در طول تاریخ بشری بوده و ماندگار ترین دستاورد تاریخ هنر و تمدن جهانی می-باشد. با وجود تفاوت، در نگرش ادیان مختلف نسبت به موضوعات معماری، خطوط مشترکی نیز در نگاه آنها وجود دارد که در شکل گیری معابد آنها نقش اساسی داشته است. هدف از مطالعه حاضر بررسی نقاط مشترک معماری سه دین توحیدی اسلام، مسیحیت و یهودیت است. در این مقاله فضاهای مذهبی این سه دین شامل مسجد، کلیسا و کنیسه از نظر الزامات معماری که هر دین مشخص کرده است تشریح شده و سپس وجه مشترک معماری این بناها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایح حاصل از این پژوهش بیانگر این است که وجوه مشترکی مانند محور، جهت گیری، نظم، تناسب، تعادل، ریتم به همراه هندسه ای خاص، نمادگرایی، ایجاد سکون برای تفکر و عبادت در نقاط خاص، مرکزیت، سلسله مراتب، توجه به طبیعت، نور، رنگ در بناهای مدهبی هر سه دین توحیدی دیده می شود. روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی و تدوین آن به شیوه توصیفی- تحلیلی است.
تاثیرات میتراییسم بر مسیحیت و پیامدهای اجتماعی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقارن شدن گسترش و نفوذ مهرپرستی با ظهور مسیحیت در اروپا موجب نزاع بین آنها گردید و در نهایت، مسیحیت توانست بر میتراپرستی فایق آمده و بسیاری از شعایر آن را به خود گیرد. بر این اساس باید ریشه های مسیحیت را در جهان بینی میتراییسم جستجو کرد. هدف از این پژوهش، بررسی روند تأثیرپذیری مسیحیت از میتراپرستی و شباهت شعایر و باورهای آنها است. پرسش اصلی در این پژوهش: «پیامد های اجتماعی جامعه مسیحی که به واسطه تأثیرپذیری مسیحیت از میتراییسم چگونه است و به چه شکل توانست خودنمایی کند؟» و فرضیه مطروحه: «شباهت هایی که آشکارا نشان از میتراپرستی بر مسیحیت می باشد، تأثیر منطقی مسیحیت از آیین میتراییسم دارد.» می باشد. این پژوهش بر اساس هدف از نوع تحقیقات بنیادی و بر اساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی است. چگونگی گردآوری اطلاعات در این پژوهش به روش اسنادی (کتابخانه ای) است که بر اساس آن کلیه منابع و شواهد تاریخی مورد مطالعه و فیش برداری قرار خواهند گرفت. نتایج حاصل بدست آمده، اقتباس شعایر میتراییسم ازجمله حربه های روحانیون مسیحی در جذب سنّت ها و باورهای میترایی و تبدیل آنها به شاخصه های ایمانی آیین مسیحیت بود. این تأثیرات در بسیاری از مبانی مسیحیت همچون غسل تعمید و شام آخر، به وضوح قابل مشاهده است.
نقد و بررسی کتاب هایدگر و مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال بیستم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
205-227
نوشتار حاضر بررسی ای از ترجمه فارسی کتاب «هایدگر و مسیحیت» (Heidegger and Christianity) حاصل سخنرانیهای جان مک کواری در سال های1994- 1993 در دانشگاه آکسفورد است که در سال 1994 میلادی توسط انتشارات کانتینیواِم نیویورک و در ایران نیز در سال 1397 شمسی، با ترجمه فارسی شهاب الدین عباسی توسط انتشارات بنگاه ترجمه، چاپ شده است. در این بررسی، پس از مقدمه ای بر کتاب و معرفی صوری و محتوایی اثر، به نقد سه تن از پژوهشگران برجسته جهان بر هایدگر و مسیحیت پرداخته شده و سپس امتیازات و کاستیهای اثر از لحاظ صوری و محتوایی مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه اجمالی نوشتار حاضر حاکی از آن است که ترجمه فارسی، صرف نظر از نمونه هایی که محل تجدید نظر هستند، به دلیل ترجمه ای روان، قابل فهم، رعایت امانت داری علمی، پیراستگی متن از غلط های چاپی و دقت حداکثری در انتخاب معادل های فارسی برای اصطلاحات هایدگر، برای خوانندگان ایرانی جهت آشنایی با برداشت مک کواری از رابطه هایدگر با مسیحیت سودمند است؛ اما همان طور که برخی منتقدان هایدگر و مسیحیت نیز بدان اشاره داشته اند، علی رغم تلاش مک کواری در توضیح ارتباط هایدگر با مسیحیت، این کتاب از نظر محتوا برای خواننده تصویری شفاف از رابطه هایدگر با مسیحیت ارائه نمی دهد.
بررسی و نقد کتاب مسیحیت و دموکراسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال بیستم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
365-380
نقش و جایگاه دین در زندگی سیاسی و اجتماعی انسان موضوعی است که به جهت اهمیت باید مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. برای پرداختن به چنین موضوعی مقاله حاضر سراغ یکی از مهمترین آثار این حوزه یعنی کتاب «مسیحیت و دموکراسی» اثر ژاک ماریتن فیلسوف نئوتومیستی فرانسوی رفته است. ماریتن در این اثر به دفاع از دموکراسی با ارجاع آن به مسیحیت پرداخته است. البته این نوع دفاع خالی از انتقاد نیست و ماریتن در این اثر نگاهی تراژدیک به دموکراسی های معاصر نیز دارد. آشکار است که مسئله نسبت «دین و دموکراسی» محدود به اندیشه ژاک ماریتن نیست و اندیشمندان متعددی در پارادایم های فکری مختلف این مسئله را صورتبندی نموده اند. همچنین این رابطه فقط مختص به دین مسیحیت نیست و چنین موضوعی از مباحث قابل توجه در دنیای اسلام نیز به شمار می آید. با عنایت به چنین مباحثی نویسنده در این مقاله کوشیده تا الگوی نظری ژاک ماریتن در خصوص نسبت «مسیحیت و دموکراسی» را از منظر سیاسی، فلسفی و الهیاتی به بحث و فحص بگذارد و مدعای مطرح شده از سوی وی را با رویکردی انتقادی تجزیه و تحلیل نماید.
مواضع سیاسی نظامی پیامبر در مواجهه با مسیحیان جزیره العرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جاذبه های بازرگانی جزیر ه العرب باعث جذب شماری از پیروان ادیان الهی در نواحی یمن، نجران، شمال شبه جزیره و به صورت پراکنده، عمان شده بود. در بحرین نیز، برخی از قبایل عرب به مسیحیت گرویده بودند. ظهور اسلام روابط جدیدی را با جماعات مسیحی ایجاب کرد و تعاملات تازه ای را با ایشان تحت نظمی متفاوت تر از قبل در شبه جزیره پدید آورد. بنا به رویکردهای متفاوتی که جماعات مسیحی در برابر حکومت اسلامی اتخاذ می کردند، مواضع سیاسی و نظامی پیامبر 6 نیز آشکارا متفاوت می شد. در این پژوهش، مواضع و راهبردهای سیاسی و نظامی دوره پیامبر نسبت به جوامع مسیحی شبه جزیره بررسی خواهد شد تا به این پرسش پاسخ داده شود که چرا در برخی مواضع این دوره، نسبت به مسیحیان تنوع دیده می شود. برای پژوهش این موضوع با روش مطالعات تاریخی، منابع مربوط مطالعه و داده های مربوط، به منظور سنجش فرضیه ها و آزمون متغیرهای دخیل در موضوع، جمع آوری شد. یافته های پژوهش بیانگر این است که در دوره پیامبر، سیاست های تعامل یا تقابل با مسیحیان بر اساس احکام قرآن و نیز نوع رفتار مسیحیان شکل می گرفت. بر این اساس، مسیحیان جنوب و غرب شبه جزیره، که به برتری پیامبر گردن نهادند، با پرداخت جزیه از آزادی های دینی و مذهبی برخوردار شدند و نقش خود را در اقتصاد نجران حفظ کردند. ولی مسیحیان شمال شبه جزیره، بنا به علل مختلف، مواضع خصمانه ای برابر پیامبر اتخاذ کردند و با تقابلات نظامی روبه رو، و درنهایت، وادار به عقد قرارداد های صلح و پرداخت جزیه شدند.
فوکو؛ کنش پارهسیاییِ انقلابِ شیعی و یونان باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
555 - 572
حوزه های تخصصی:
پژوهش های بسیاری درباره رویکرد فوکو به انقلاب اسلامی ایران انجام گرفته، اما هیچ کدام به رابطه آن با فلسفه یونان باستان اشاره نکرده است. هدف این مطالعه تطبیقی نشان دادن این نکته است که بدون فهم فلسفه یونان و نقد مسیحیت، علت حمایت فوکو از انقلاب روشن نخواهد بود. ازاین رو پرسش مقاله حاضر این است که از دید فوکو، چه رابطه ای میان انقلاب شیعی ایران و فلسفه یونان باستان وجود دارد؟ آیا چنین قرینه سازی هایی موجه است؟ از دید فوکو، پارهسیا عنصر بنیادین مشترک میان فلسفه یونان و تشیع است. سه مفهوم «شهید»،« آفرینش سوژه» و «مرجعیت» از ویژگی های پارهسیایی شیعی است. از دید او، غایت پارهسیا و تشیع، تبدیل افراد به سوژه های خودآیین است. او دریافتی متفاوت از مفهوم سیاسیِ «انقلاب» پیشنهاد می کند، همان گونه که تشیع را همچون معنویت سیاسی فهم می کند. هدف این مقاله، کشف خاستگاه فلسفیِ رویکرد فوکو به انقلاب است.
ویژگی های وصی از منظر قرآن و عهدین
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
31 - 42
حوزه های تخصصی:
حاکمیت، بالذات از آن خداست و حاکمیت انبیاء، در عرض حاکمیت خداوند است. استمرار این حاکمیت در اوصیای مابعد تداوم مییابد تا زمین از حجت الهی خالی نماند. پیامبر گرامی اسلام (ص) از همان ابتدای دعوت خود، به وصایت و امامت بعد از خود توجه داشته و در موقعیتهای مختلف، وصایت امام علی (ع) را اعلام کرده و به این نکته نیز اشاره میکند که این انتخاب از جانب خداوند است نه شخص ایشان. پیامبران دیگر نیز از جانب خداوند مأمور به تعیین وصی بودند. حضرت آدم (ع) به عنوان اولین نبی، از جانب خدا مأمور شد که شیث را به عنوان وصی انتخاب کند. حضرت موسی (ع) به عنوان بزرگترین پیامبر اولوالعزم دین یهود، از جانب خدا مأمور شد که یوشع بن نون را به عنوان وصی به مردم معرفی کند. حضرت عیسی (ع) نیز به عنوان بزرگترین پیامبر اولوالعزم دین مسیحیت، از جانب خدا مأمور شد که شمعون را وصی خود کند. پس این سنت، در شریعتهای گذشته نیز وجود داشته و امتها هرگز بدون رهبر و سرپرست نبودند. امام علی (ع)، یوشعبننون و شمعون پطرس به عنوان برترین اوصیای ادیان ابراهیمی، ویژگیها و شرایط مشابهی مانند علم و حکمت، تقوا و عصمت، منصوص بودن، منصوب بودن و معجزه داشتن دارند که در این مقاله به تفصیل و با روش توصیفی- تحلیلی بررسی میشوند. البته باید به تفاوتها نیز توجه شود؛ زیرا اوصیای پیامبران گذشته، خودشان نبی بودند و از طریق وحی با خداوند ارتباط داشتند، اما وصی پیامبر گرامی اسلام (ص) به دلیل بحث خاتمیت، دیگر نبی نبوده، ولی مقام امامت داشته و پیامبر (ص) ایشان را کاملترین اوصیا دانسته؛ زیرا لازمه کاملترین و آخرین دین، کاملترین وصی است.
زن دررهبانیت مسیحی
منبع:
زن و فرهنگ سال هفتم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۵
77-93
حوزه های تخصصی:
درمسیحیت، زنانی که ازخدا می ترسندوبه عبادت او می پردازند وبه امورات دنیوی وهوس ها پشت پا می زنند«زنان راهبه» گفته می شود.این زنان پس ازگذشتن،از تعلقات دنیوی، هم چون ازدواج ودوری از خانواده،به صلاحیت اسقف کلیسا، به عضویت صومعه در می آیندو ملزم به اجرای قوانینی خاص وشاق می شوند.در بررسی های این پژوهش نشان داد که رهبانیت شرقی بیشتر بر مبنای قوانین سنتی انزوا وعزلت گزینی است.امادررهبانیت غربی، بلکه زنان عارف (راهبه ها) به عنوان مبلغ ومعلم دینی به سایر نقاط فرستاده می شوند و وظیفه ی تبلیغ قوانین کلیسایی را بر عهده دارند. قرون وسطی، دوران طلایی راهبه هاست که توانستند شخصیت های ممتازی را درخود شکوفا کنند و باعث تعالی وپیشرفت موضوعات عرفانی شوند. دراین دوران شکوفایی فرقه های متعددی از قبیل فرانسیسکن ها، دومینیکن ها و بیگن ها ظهور کردن دکه زنان درآنها نقش پررنگی داشتند.
دین در عصر نئولیبرال؛ دین، رفاه و شکل گیری جناح راست معاصر آمریکا
حوزه های تخصصی:
جناح راست معاصر آمریکا امروزه محصول ائتلاف بین حامیان نئولیبرالیسم و محافظه گرایی دینی است و این امر تأثیر بسیاری در شکل دهی به صحنه سیاسی امروزه آمریکا داشته است. این ائتلاف در شرایطی شکل گرفته است که هر دو جریان دارای منطق و جهان شناسی های کاملا متفاوت و متعارض هستند. از همین جهت است که کنکاش در چرایی و چگونگی ائتلاف بین نئولیبرالیسم -به عنوان مکتبی سکولار - و محافظه گرایی دینی - به عنوان مکتبی بنیادگرا - جای بررسی بسیار دارد. نگارنده تحقیق، مفهوم «خدمات رفاهی» را یکی از حوزه های کلیدی در توضیح چرائی و چگونگی شکل گیری این ائتلاف می داند. ارائه خدمات رفاهی توسط نهادهای غیر دولتی دینی، سیاستی بوده است که در دهه های اخیر هم مورد استقبال نئولیبرال های سکولار قرار گرفته است و هم جریانات مسیحی بنیادگرا. نگارنده با بررسی تاریخچه پیگیری این سیاست در آمریکا، به تبیین بیشتر ماهیت و چالش های ائتلاف بین این دو جریان قدرتمند در جامعه معاصر آمریکا و همچنین در سطح جهان می پردازد. در نتیجه این بررسی ها، نگارنده استدلال می کند که طرح ارائه خدمات رفاهی توسط نهادهای دینی، ظرفیت بسیاری در تحکیم بخشیدن به چنین ائتلافی دارد؛ چرا که فراهم کننده نقاط اشتراک عملی - و نه نظری – بسیاری بین دو جریان است. با این وجود، ماهیت چند وجهی خدمات رفاهی، اِعمال چنین سیاستی را در عمل بسیار دشوار گردانده است، تا جایی که بعضی تلاش ها در راستای تقویت سازمان های خدمات رفاهی ایمان پایه موجب تضعیف - و نه تحکیم - ائتلاف بین راست دینی و راست سکولار شده است
بررسی و تحلیل نقش ایرانیان باستان در ترویج دین های آسیایی در چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
75 - 92
حوزه های تخصصی:
دین، یکی از مهم ترین حوزه های روابط ایران و چین در دوره باستان است که تاکنون به صورت مستقل بررسی نشده است. مطابق منابع چینی، همه ادیان و آیین های مهم چین به غیر از دین تائویی و آیین کنفوسیوسی، مذاهب غیربومی چین اند و ادیان و آیین های دیگر ازجمله بودایی، زرتشتی، نسطوری، مانوی و اسلام همه از خارج از چین و توسط ایرانیان وارد چین شده اند؛ ازاین رو، نخبگان ایرانی علاوه بر ترویج دین های ایرانی در چین، نقش مهمی در ترویج دین های غیربومی ایران ازجمله مسیحیت در چین داشتند. با توجه به اینکه تاکنون مطالعه ای مستقل درباره میزان تأثیرگذاری این ادیان در چین باستان و براساس متون چینی صورت نگرفته، در نوشتار حاضر سعی شده است با روش مطالعه تطبیقی داده های تاریخی و باستان شناختی، با واکاوی متون چینی و دیگر مواد باستان شناسی مکشوفه در چین، نحوه ورود این دین ها به چین و میزان تأثیرگذاری آنها بر فرهنگ چین بررسی شود.
هزاره های موعود در الهیات مسیحی و شاخصه های جنبش های هزاره گرا؛ رویکردها و رهیافت های نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۲۶۹
53-61
حوزه های تخصصی:
یکی از مقوله های مطرح در ادبیات فرجام گرایانه دینی مفهوم هزاره گرایی یا هزاره های موعود است. در آیین مسیحیت، اندیشه هزاره گرایی که در معنای آخرالزمان باوری است، با اعتقاد به بازگشت مسیح، استقرار حکومت او، رستگاری و نجات، پیوند دارد. نمود عینی و مصداق عملی این اندیشه در جنبش های هزاره گرا بازتاب یافته است. گستره این جنبش ها، ضرورت بررسی های تحلیلی انتقادی را در باب ماهیت و علل تکوین آن ایجاب می کند. ازاین رو، مقاله پیش رو می کوشد از طریق اتخاز یک رویکرد توصیفی تحلیلی دیدگاه های مطرح در مورد این جنبش ها را مورد واکاوی قرار دهد. یافته های این پژوهش ضمن نشان دادن رهیافت های نظری گوناگون در ماهیت جنبش های هزاره گرا، حاکی از تأثیر عناصر اجتماعی، روان شناختی در شکل گیری این جنبش هاست. در کنار این عوامل هزاره گرایی پاسخی ایدئولوژیک و معقول در برابر مظالم حکومت ها و دول استعماری بوده است.
بررسی تطبیقی جایگاه دینی و اجتماعی پطرس و پولس در تفاسیر قرآن کریم
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن پژوهی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷
131 - 156
حوزه های تخصصی:
دین اسلام به دلیل خویشاوندی که با ادیان سامی پیش از خود، از جمله مسیحیت دارد؛ در منابع خود به برخی از شخصیت های این دین، همچون پطرس و پولس اشاره کرده است. پطرس در زمره ی برترین شاگردان عیسی(ع) و پولس علی رغم عدم درک عیسی مسیح(ع) از جمله رسولانی معرفی شده اند که تأثیر زیادی در گسترش مسیحیت در جهان غرب داشته اند. این مقاله با روش تطبیقی- تحلیلی، به بررسی و تطبیق جایگاه دینی و اجتماعی پولس و پطرس در تفاسیر قرآن کریم می پردازد. نتایج این بررسی ها نشان داد که؛ پطرس به جهت راست کیشی و تأکید بر شریعت مداری به عنوان وصی و جانشین حضرت عیسی(ع) معرفی و از جایگاه ویژه ای برخوردار است، اما پولس در تفاسیر اسلامی، مسبب انحراف و رواج اباحه گری در مسیحیت شناخته شده و هم ردیف با یهودا از دوزخیان دانسته شده است.
جایگاه حواریون در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۲۷۶
9-20
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم ازیک سو حواریون را انصارالله و دارای ایمان بالا معرفی کرده و از سوی دیگر، از ظاهر برخی آیات تردید در ایمان حواریون استشمام می شود. هدف از این پژوهش تبیین دیدگاه قرآن درباره حواریون است که با روش تحلیلی و با استفاده از تفاسیر معتبر، به ویژه تفسیر المیزان به این مهم پرداخته است. قرآن به ایمان بالای حواریون و یاری دین خدا از سوی آنان اشاره کرده است. اما آنچه مفسران را به تفکر واداشته تبیین و تفسیر چهار آیه ای است که در سوره «مائده» به درخواست حواریون بر نزول مائده پرداخته که نوع درخواست حواریون باعث ایجاد سؤالات مهمی درباره جایگاه حواریون شده است. وجه جمع این آیات با آیات دیگر مربوط به حواریون این است که اصل درخواست مائده مورد سرزنش نبوده، بلکه کیفیت پرسش و خصوصیت الفاظ به کاررفته در آن مورد نقد واقع شده که حضرت عیسی علیه السلام نیز با تصحیح الفاظ آنان، همان را از خداوند درخواست کرده و پروردگار متعال نیز درخواست آنان را اجابت کرد.
بررسی تطبیقی موعودباوری در اسلام، مسیحیت و یهودیت
منبع:
موعودپژوهی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
49 - 65
حوزه های تخصصی:
امروزه آنچه باعث ایجاد اندیشه ظهور منجی می شود، گرفتاری ها و درماندگی بشر است. انزجار از وضع موجود و انتظار برای ورود به یک وضع مطلوب ازخواسته ها و نیازهای بشر امروزی است. بسیاری از پیامبران پیشین، آمدن فردی را وعده می داده اند که در جهت زدودن ستم و برقراری عدالت اجتماعی و نجات بشر قدم برمیدارد. در همه ادیان اعتقاد به ظهور منجی مطرح بوده و هر دین و مکتبی به تناسب فرهنگ دینی خود از موعود به نامی یادکرده است. یهودیان به مسیح از نسل اسرائیل، مسیحیان به آمدن حضرت عیسی و مسلمانان به ظهور مهدی موعود (عج) ازنسل حضرت زهرا (سلام الله علیها) اعتقاد دارند. همه ی اینها در هدف کلی یعنی هدایت و ارشاد و نجات بشر از نادانی و گمراهی وحدت نظر دارند . حال ممکن است در امور و اهداف جزئی و برخی ویژگیها ، دیدگاه های متفاوتی داشته باشند . در این مقاله با مراجعه به کتب دست اول و با استفاده ازروش تطبیقی و مقایسه ای سعی شده مسئله اعتقاد به موعود در اسلام وادیان دیگر مورد بررسی قرار گرفته و شباهت و تفاوت های آن تبیین گردد .