مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
ایهام تناسب
حوزه های تخصصی:
مراعات نظیر و ارزش هنری آن
حوزه های تخصصی:
تناسب هنری در دو محور همنشینی و جانشینی
حوزه های تخصصی:
خلاقیت و ابتکار شاعر در گونه های مختلف زبانی و ادبی موجب می شود که کلام وی رنگ و بوی دگری یابد و آن را فراتر از همگنان بنشاند. بررسی شگردها و سبک شاعران و نمود خصایص شعری آنان می تواند به شناخت دقیق آن بینجامد. قیصر امین پور به نوآوری مشتهر است و ذوق شاعری همراه با تحصیلات دانشگاهی توانایی به او داده است تا در انتخاب واژگان و ترکیب و تلفیق آن ها در محور جانشینی و نیز همنشینی، تناسب معنایی و لفظی دلپذیری را ایجاد نماید. او در ایهام تناسب، کنایه و مراعات النظیر شگردی خاص دارد. شاعر با استفاده از ابزار کنایه، عمل انتخاب بر محور جانشینی را متناسب با عمل ترکیبِ حاصل از به کار داشتِ مراعات النظیر و ایهام تناسب بر محور همنشینی به نیکی انجام می دهد؛ به گونه ای که کشف یکی از این برجستگی های هنری در یک محور به کشف برجستگی های دیگری در محور دیگر می انجامد.
این مقاله در پی آن است تا به آن دسته از تناسب ها در اشعار امین پور که ارزش هنری بیشتری دارد، بپردازد. به این منظور، پنج دفتر شعر شاعر که عبارتند از: آینه های ناگهان، گلها همه آفتابگردانند، تنفس صبح، در کوچه آفتاب و دستور زبان عشق، بررسی شده است.
ایهام تناسب در قصاید خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین شگردهای ادبی که باعث ابهام کلام می شود و درنگ خواننده را بالا می برد، ایهام تناسب است. این شگرد که از دیدگاه قدما بیش تر به عنوان ایهام (نه ایهام تناسب) از آن یاد شده است، در شعر خاقانی از نظر کمیت و کیفیت، نمود بیش تری پیدا کرده است تا جایی که می توان گفت جزو ویژگی های سبک او شده است و در تکوین سبک پیچیده و دشوار خاقانی، تاثیری بسزا گذاشته است. خاقانی یکی از معدود شاعرانی است که توانسته است تا این اندازه جوهر شعر را با این شگرد، تزیین کند و آگاهانه برای دشواری و دیریابی شعر خود از آن بهره ببرد. او در این زمینه نوآوری هایی کرده است که از دید اغلب بدیع نویسان، پنهان مانده است. گاهی اوقات، خاقانی با بهره گیری از ایهام تناسب، خواننده را در فهم و درک مستقیم و درست مفهوم شعر، دچار مشکل می کند. در این مقاله ضمن بررسی و نقد آرای بدیع نویسان در مورد ایهام و ایهام تناسب، به چگونگی به کارگیری ایهام تناسب در قصاید خاقانی پرداخته شده است.
ایهام تناسب های پنهان در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکثر پژوهشگرانی که دربارة حافظ و شیوة شعری او سخن گفته اند، ایهام و ایهام تناسب را خصیصة اصلی سبک وی دانسته اند. در شعر وی، کلمات در پیوند با یکدیگر و در شبکه ای از تناسبات قرار دارند. اکثر شارحان دیوان وی کوشیده اند تا جنبه هایی از این تناسبات و زیبایی ها را به نمایش بگذراند. با این حال، بسیاری از ایهام های وی از دید حافظ پژوهان پنهان مانده اند. در همین راستا، در این مقاله به بررسی برخی از ایهام تناسب های نهفته در شعر وی که اغلب از دید محقّقان پنهان مانده اند پرداخته ایم. بدین منظور، ابتدا سیر تحوّل ایهام و ایهام تناسب را به طور فشرده در کتب بلاغی فارسی بررسی کرده ایم و پس از آن، ابیات مورد نظر را که به نوعی ایهام تناسب یا دیگر انواع ایهام در آنها به کار رفته، مطرح ساخته ایم. در این بررسی، سعی بر آن بوده است که واژه های مورد نظر را در فرهنگ های معتبر پیگیری کنیم و پس از آن، با ذکر شواهدی از متون نظم و نثر، به تشریح آنها در بیت مورد نظر حافظ بپردازیم.
کارکرد اسامی نوعی غلامان و کنیزان در ساخت ایهام تناسب در ادب پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت ایهام و ایهام تناسب از قرن ششم به بعد در آثار ادبی نمود فراوانی پیدا کرده است. بسامد این صنعت در دیوان شاعرانی همچون خاقانی، خواجوی کرمانی، سلمان ساوجی، حافظ و... به گونه ای است که می توان آن را از مختصات سبکی آن ها دانست. این شاعران ایهام پرداز از اکثر امکانات زبانی و واژگانی برای ساخت ایهام تناسب بهره برده اند. یکی از این امکانات، به کارگیری اسم هایی است که در گذشته بر غلامان و کنیزان می نهادند. در این پژوهش، در پی نشان دادن این برآمده ایم که اهل سخن چگونه این اسامی خاص را برای ایهام آوری به کار گرفته اند. بدین منظور، ابتدا ایهام های شاعران مذکور در دو دسته تقسیم بندی، و پس از آن، به بررسی اسامی نوعی غلامان و کنیزان در ساخت ایهام تناسب پرداخته شده است. در این بخش، پس از ذکر هر یک از اسامی مذکور، با آوردن شواهدی از متون فارسی، معنای آن ها تقویت، و آنگاه کارکرد آن ها در متون ادبی بررسی شده است. یادآوری می شود که برخی از این اسامی، نظیر اقبال، مثقال، سرور، دینار، سنبل، ریحان، شادکام، یاقوت، لؤلؤ، نیکبخت، هلال و... از فرهنگ های معتبر فوت شده اند. بنابراین، مقالة حاضر زمینه ای خواهد بود برای ضبط این اسامی ویژه و فرهنگ نویسان آینده باید این اسامی را در فرهنگ های خود وارد کنند و به شواهد یادشده در این مقاله استناد جویند.
تحلیل بازتاب ایهام تناسب و حوزه های معنایی آن در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۸
80 - 55
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی کاربرد آرایه ایهام تناسب و تحلیل عناصر سازنده این صنعت در <em>مثنوی</em> مولاناست. نتایج این تحقیق که به شیوه تحلیل محتوا صورت گرفته است، نشان می دهد مولوی علی رغم اینکه در سرایش <em>مثنوی</em> به صورت ارتجالی عمل کرده است و در مجالس خود تحت تأثیر جرّ جرار کلام و تداعی معانی و افکار قرار داشته، اما دانش و آگاهی او نسبت به برخی از علوم باعث شده است تا ظرافت و دقت های خاصی را نیز در زمینه صنایع بدیعی، به ویژه ایهام تناسب و انواع آن؛ نظیر ایهام تناسب تلمیحی، تضاد، ترجمه و تبادر داشته باشد و تناسب هایی را پدید آورد که بیش از همه در ارتباط با حوزه هایی همچون موسیقی، نجوم، طب، مسائل دینی و قرآنی و نیز امور اساطیری و تاریخی است؛ حوزه هایی که برخی از آن ها با توجه به نگرش و جهان بینی وی، مورد علاقه او بوده است و نسبت به آن ها تعلّق خاطر خاصی داشته و توانسته با استفاده از این شگرد بلاغی ظرفیت بالایی برای خلق معانی درباره آن ها ایجاد کند.
تبیین اهمیّت جنبه های بلاغی در تصحیح متون (با تکیه بر صنعت ایهام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر تلاش کرده ایم به این پرسش پاسخ دهیم که آیا پس از تأیید اصالت نسخ به دست آمده از یک اثر ادبی و ثبت اختلافات آن ها، توجّه به جنبه های بلاغی متون می تواند مصحّح را یاری رسان باشد؟ مزایا و معایب این نگرش چیست؟ به این منظور ابتدا نگاهی مختصر به پیوند تصحیح متون (در سبک های مختلف) و جنبه های بلاغی انداخته ایم و پس از تبیین مبانی پژوهش، از بین جنبه های بلاغی گوناگون، «ایهام» را برگزیده ایم و ضبط های مختلف شاعران ایهام پرداز را با این سنجه محک زده ایم و نشان داده ایم که گاهی مصحّحان و شارحان متون، به سبب بی توجّهی به صنعت مذکور، و یا به علّت ناشناخته و متروک بودن برخی از معانی ایهامی کلمات، ضبط برتر را به حاشیه برده اند و ضبط مرجوح را در متن قرار داده اند.
درنگی بر پیوندهای معنایی و بلاغی واژگان در ابیاتی از حافظ؛ نگاهی به کتاب مهندسی سخن در سروده های حافظ از محمد راستگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
35 - 52
حوزه های تخصصی:
ازآنجاکه مهم ترین ویژگی سبکی و هنری شعر حافظ، استفاده اعجاب انگیز او از ایهام و انواع آن و به ویژه ایهام تناسب است، محققان بسیاری کوشیده اند با استخراج شواهد ایهام و انواع آن در شعر او، لایه های معنایی و رمزوارگی زبانی او را به تصویر بکشند. ازجمله پژوهشگرانی که درزمینه شعر حافظ، مطالعات درخوری انجام داده است و آثار ارزشمندی را در این حوزه به جامعه ادبی و علمی تقدیم کرده، محمد راستگوست. از جمله آثار راستگو، کتاب مهندسی سخن در سروده های حافظ است که در سه دفتر گردآوری شده است. دفتر نخست، به نام در پی آن آشنا ، شامل سه گفتار در باره زبان و بیان هنری حافظ است. نویسنده در این کتاب، کوشیده است شگردهای هنری حافظ را برای دستیابی به هندسه استوار و خلل ناپذیر سخن خویش بازنماید. این مقاله کوشش دارد ضمن تأیید یا نقد توضیحات راستگو ذیل ابیات که در پیوند با شگردهای هنری حافظ آورده شده است، نکات و مطالب دیگری نیز برای تکمیل و تبیین ظرفیت های بیشتر هنری شعر حافظ و به ویژه ابیات بحث شده مطرح کند. روش پژوهش، کتابخانه ای و اسنادی است.
بررسی ایهام تناسب و کارکردهای آن در غزل های سلمان ساوجی
حوزه های تخصصی:
ایهام و به خصوص ایهام تناسب نقش مهمی در هنری کردن شعر هر شاعری دارد. هدف از نگارش این مقاله نیز بررسی این صنعت بدیعی و کارکردهای آن در اشعار سلمان ساوجی است. ایهام تناسب مهمترین مختصه ی سبکی شعر سلمان است و از آن برای ایجاد ابهام هنری، موسیقی شعر، برجسته سازی معنا، گسترش زبان، تزئین هنری و انسجام بهره برده است. ایهام تناسب به گونه ای در شعر سلمان به کار رفته است که می توان هر دو معنی را مد نظر داشت یا این که انتخاب یکی از دو معنی بسیار دشوار است، این موضوع سبب ایجاد ابهام هنری در شعر وی شده است. همچنین از طریق تقابل و تناظرهای ایجاد شده از طریق ایهام تناسب، موسیقی شعر خود را غنی کرده است. با ارتباطی که از طریق ایهام تناسب در بین کلمات شعر ایجاد می کند، انسجام شعر وی نیز بسیار قوی شده است. همراه شدن ایهام تناسب با صنایع بدیعی و صورخیالی همچون تضاد و ترادف، تلمیح، تشخیص، حس آمیزی، تشبیه، استعاره، مجاز و به خصوص کنایه، موجب شده تا زبان شعر سلمان از زبان نثر فاصله بگیرد، ظرفیت زبان شعر وی برای برانگیختن عواطف خواننده بالا برود و با توجه به این که خواننده در کنش خواندن و خلق معنا مشارکت می یابد، به یک خواننده فعال تبدیل شود و در نتیجه به التذاذ هنری دست بیابد.
شگردهای ایهام اصطلاحات موسیقی در اشعار عصّار تبریزی و مقایسه آن با نظامی و حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر و موسیقی ارتباط دیرین و تنگاتنگی با یکدیگر دارند و معمولاً لازم و ملزوم همدیگر بوده اند. اگرچه در این روزگار، به خاطر گستردگی، هر کدام برای خود راهی پیدا کرده و به کمال رسیده اند، اما آن پیوند دیرینه هنوز پابرجاست و بدون همدیگر ناقص و ناتمام هستند. ایهام یکی از آرایه هایی است که در شعر تعدادی از شاعران نمود و برجستگی خاصی دارد و به دلیل کاربرد کلمات و جملات موهم ، سخنوران به آن عنایت ویژه ای داشته اند. این آرایه را می توان جزو ویژگی های سبکی آن شاعران محسوب کرد و اگر ایهام با اصطلاحات موسیقی درهم بیامیزد زیبایی ویژه ای پیدا می کند و بیشتر، خواننده را به اعجاب و ژرف اندیشی وا می دارد. عصّار تبریزی (792 ه ق) جزو معدود شاعرانی است که به خوبی از این شیوه، بهره برده است. در این پژ وهش، تمام اشعار مثنوی «مهر و مشتری» عصّار، منظومi خسرو و شیرین نظامی و غزلیات حافظ از دیدگاه ایهام موسیقایی مطالعه شد، و هر سه شاعر را با همدیگر مقایسه کردیم. عصّار در تعدادی زیادی از اصطلاحات ایهام موسیقایی با نظامی و حافظ اشتراک دارد و گاهی نیز از مواردی استفاده کرده است که نظامی و حافظ به آن اشاره ننموده اند ، اصطلاح «شهناز» از آن جمله است. می توان گفت که عصّار نیز در حوزه ایهام و ایهام موسیقایی همچون حافظ شاعری پرکار و صاحب سبک است و بیشتر از نظامی به این آرایه ادبی پرداخته است.
«افسانه» بازشناسی یک اصطلاح موسیقی در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰ (پیاپی ۹۵)
159 - 180
حوزه های تخصصی:
موسیقی با پیشینه ای چندهزارساله در میان ایرانیان، هم در جایگاه یکی از هنرهای زیبا و هم به منزله یک فن کاربردی، در ساحت های گوناگون زندگی فردی و اجتماعی حضور داشته است. افزون بر بازتاب این حضور، پیوند دیرینه و تنگاتنگ موسیقی با شعر، دواوین شعر فارسی را مشحون از اصطلاحات موسیقی و نام الحان و نغمه ها و سازها و سازندگان کرده است. بدیهی است که در گذر زمان، برخی واژگان و اصطلاحات جدید در این حوزه رواج یافته اند و شماری نیز مهجور مانده و سرانجام فراموش شده اند و بعضی دیگر دچار تحول لفظی یا معنایی یا نوسان در گستره شمول شده اند. ازسوی دیگر، درک درست معانی و حتی دریافت بسیاری از جنبه های هنری متون، در گرو تسلط بر رویه های گوناگون معنایی واژگان و وجوه دلالت اصطلاحات است. بی گمان، یکی از کارکردهای مهم نگارش شرح بر آثار گذشتگان، توضیح معنی لغات مهجور یا معنی تحول یافته یک واژه همچنان رایج و نیز آگاهاندن مخاطب از مفهوم اصطلاحی کلمات و ترکیباتی است که بدون اشراف بر آنها، درک متن برای خواننده میسر نیست یا دست کم ناقص است. پژوهندگان تعداد زیادی از اصطلاحات فراموش شده موسیقی را در متون شناسایی و معرفی کرده اند، اما به نظر می رسد هنوز تعدادی از این مصطلاحات مغفول مانده است. «افسانه» یکی از این اصطلاحات است. در این جستار، به روش تحلیل محتوا و به شیوه توصیفی تحلیلی، رویه موسیقایی این اصطلاح کاویده شده و ظرافت های هنری شماری از ابیات، که در سایه فراموشی معنای اصطلاحی واژه محجوب مانده، آشکار شده است.
پژوهشی درباره اسامی عام غلامان و کنیزان و بازتاب آن در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مناسبات اجتماعی مرتبط با برده داری، موضوع نام گذاری مالک بر بنده بود. مالک نه تنها صاحب اختیار جان و تن مملوک بود که اختیار نام و لقب بنده نیز از آن او بود و معمولاً نام برده خود را به میل و سلیقه خود تغییر می داد. اما این نام گذاری ها غالباً چارچوب گونه ای داشت و درنتیجه نام هایی چون مبارک، مقبل، بنفشه، یاسمن، کافور، یاقوت، بشارت و شادی رواج بیشتر داشت. کاروبار بندگان، به عنوان مسئله ای درهم تنیده با همه سطوح زندگی روزمرّه، در ادبیات فارسی بازتاب مفصل دارد. ازجمله همین موضوع نام غلامان و کنیزان که دست مایه مضمون سازی و ایهام پردازی ادیبان و به ویژه شاعران شده است. در این مقاله با توجه به منابع تاریخی و رجالی و ادبی، بسیاری از نام های عمومی بندگان و خادمان احصا شده و نکاتی درباره چندوچون این نام گذاری ها طرح شده و نمونه هایی از استفاده های شاعران از این جنس مضمون پردازی عرضه گردیده است.