«ایران» و «ایرانی» در فرهنگ و شعر صفوی
حوزه های تخصصی:
شعرا و نویسندگان دوره صفوی، چه آنها که ارتباطی با دربار دارند و چه افرادی که خارج از نظام درباری به نوشتن و خواندن مشغول اند، با ادراک جدیدی از هویت ایرانی بدان پرداخته اند. نشانگرهایی که آنها در نوشتار خود دارند، به صورت مستقیم و غیرمستقیم به مفاهیم ایران و ایرانی اشاره دارند و در این موضوع باورهای خود را تبیین می کنند. در این پژوهش به متون منظوم بیش از ده تن از شاعران این دوره دقت شد و تمامی قسمت های مربوط به مفاهیم هویت ایران و ایرانی استخراج و با روش تحلیل محتوای کیفی مطالعه شد. مؤلفه هایی که نشان از هویت ایرانی دارد، لزوماً لفظ مستقیم «ایران» نیست، بلکه نشانگرهای دیگری از باورها و سنت ها و تقابل ها با غیرایرانی ها این هویت را تعیین می کند. نظریه بازنمایی استوارت هال در نوع خوانش و تفسیر نشانه های فرهنگی و استدلال و نتیجه گیری کمک شایانی می کند. به ویژه کلیشه سازی در ابلاغ این نظر تأثیر دارد. بااین حال گاهی برخی نکات تنها از متون این پیکره پژوهشی ناشی می شود که با استقراء آنها و توجه به تاریخ اجتماعیات ایران قابل بررسی است. در نتیجه مطالعات می توان پربسامدترین مفاهیم مربوط را «افتخار و مباهات به ایران باستان»، «ایران و ایرانی بودن در قیاس با نژاد و هویت و قدرت سایر کشورها»، «غم و ویرانی ایران» و «قدرت ایران و ایرانی» دانست. علاوه بر ذکر صریح نام ایران، مؤلفه هایی اعم از باورهای شیعی، اعتنای جدی و معنادار به قدرت های باستانی ایرانیان در حکومت و در سنت گرایی نشان از تجدید هویت ایرانی دارد.