مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
مجاز
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی صور خیال در کتاب بندهش است. این پژوهش از نوع کیفی است و به شیوه ی تحلیل محتوا انجام گرفته است. متنی که پژوهش بر بنیاد آن صورت گرفته، نسخه ای است که مهرداد بهار به زبان فارسی امروزی برگردانده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از میان صور به کاررفته در این اثر، تشبیه بسامد بیشتری دارد. از میان انواع تشبیه، بسامد تشبیه های حسی بالاتر است و پس ازآن، تشبیه های عقلی حسی قرار دارد که مشبه به آن ها حسی است و برای نزدیک تر شدن مفاهیم انتزاعی به کاررفته است. به نظر می رسد، تشبیه در بندهش، یکی از رساترین و کارآمدترین ابزارهایی است که کاربرد آن بیش تر برای آن است که مفاهیم تعلیمی، فلسفی و انتزاعی مربوط به آفرینش و دیگر موضوع ها را دریافتنی و ملموس تر کند. در این میان، برخی از امور که حتی حسی هستند ولی به طور عادی و طبیعی، شناختشان دشوار است، روشن تر شده اند. در این اثر، تنها یک استعاره یافت شد و از دیگر عناصر خیال مانند کنایه و مجاز در بندهش، اثری دیده نشد؛ شاید به این دلیل که استعاره، مجاز و کنایه، در اثری تعلیمی به جای تأثیرگذاری و روشن سازی، آن را پیچیده تر و دشوارتر می کند. به نظر می رسد در این اثر، استوارترین و سنجیده ترین شیوه ی بیان، برای آموزش مفاهیم تعلیمی به کاررفته است.
تحلیل و بررسی مبانی لغوی مصطفوی در «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معاجم لغوی از جمله کتاب التحقیق فی کلمات القرآن بر پایه مبانی لغوی خاصی نگاشته شده که نیازمند تحلیل و بررسی است. در این مقاله به روش توصیفی تحلیلی، مبانی لغوی نویسنده کتاب تحلیل و بررسی می شود. اصل عدم ترادف، ارجاع کلمه به اصل واحد و مفهوم اصیل، نفی تجوّز یا حصر استعمال کلمات قرآنی در معانی حقیقی، از جمله مبانی مصطفوی در التحقیق است. نتایج این پژوهش نشانگر آن است که مٶلف در برخی موارد بر خلاف مبنای خود، وجود مجاز در بین واژگان قرآنی را پذیرفته و حتی به آن تصریح نموده است. همچنین کنایه را استعمال لفظ در معنای حقیقی و اراده معنایی که ملازم آن است، می دانند، اما بسیاری از قدما و دانشمندان نه تنها کنایه بلکه تشبیه را هم از انواع مجاز دانسته اند. بنابراین از تعریف مصطفوی چنین به دست می آید که در کنایه، معنایی که ملازم معنای اصلی است، اراده می شود و اگر این نوع کاربرد را خروج از معنای اصلی بدانیم، تلویحاً باید وجود مجاز را در میان واژگان قرآنی پذیرفت.
بررسی مجاز در زبان فارسی بر مبنای نظریه ی مفاهیم واژگانی و الگوهای شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال نهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳
151 - 176
حوزه های تخصصی:
مجاز به عنوان یکی از مهم ترین فرایندهای تغییر معنی، نه تنها از اهمیت زیادی نزد متخصصان فن بلاغت و معنی شناسان تاریخی برخوردار بوده، بلکه دست کم به مدت سه دهه، از سوی معنی شناسان شناختی به مثابه فرایندی در زبان خودکار سخنگویان مورد مطالعه قرار گرفته است. نظریه «مفاهیم واژگانی و الگوهای شناختی» که در سال 2006 از سوی ویویان ایوانز ارائه شد، به تبیین چگونگی عملکرد معنی در زبان به ویژه بر مبنای فرایندهای استعاره و مجاز می پردازد. بر اساس این نظریه، واژه ها فاقد معنی هستند و معنی هر واژه تابع پاره گفتاری است که در آن قرار می گیرد. نگارندگان مقاله حاضر، ضمن بررسی و ارزیابی این نظریه در باب مجاز، به این نتیجه می رسند که قائل شدن به بی معنایی مطلق واژه ها در رویکردی واژه بنیاد، اساساً مشکلی روش شناختی به حساب می آید. افزون بر این، نمی توان به لحاظ هم زمانی به فرایندی به نام مجاز، آن هم در قالب سنتی اش قائل شد بلکه باید آن را فرایندی بر مبنای «کاهش» روی محور هم نشینی تلقی کرد. به این ترتیب، می توان واژه ها را به مثابه واحدهایی در نظر گرفت که خارج از بافت، معنی دارند ولی «معنی دار» به حساب نمی آیند.
مقوله های شعاعی اندام های حوزه سر: بررسی ای شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
87 - 109
حوزه های تخصصی:
این پژوهش توصیفی- تحلیلی به ایجاد و بررسی مقوله های شعاعی اندام های حوزه سر پرداخته است. بدین منظور معانی این واژه های چند معنا با استفاده از فرهنگ روز سخن و فارس نت و کتاب های دیجیتالی ژانرهای مختلف، وبلاگ های فارسی و یا مشاهدات پژوهشگر از گفتار روزمره افراد استخراج شد. آن گاه این معانی مقوله بندی گردید و با توجه به ارتباطات مطرح شده راجع به مجموعه های شعاعی به نقل از لواندوسکا تومازسیک (2007) به بررسی معانی این واژه ها در مقوله های یافت شده پرداخته شد. ارتباطات مطرح شده شامل استعاره مفهومی، مجاز، علاقه و طرحواره تصویری بودند که به ایجاد مقوله های شعاعی که به صورت نمودارهایی متجلی گردید، منجر شد. این پژوهش علاوه بر ایجاد مقوله های شعاعی یاد شده، به دنبال پاسخگویی به این سئوالات بود: آیا با توجه به ارتباطات میان سرنمون و واژه های بسط یافته از آن، امکان مقوله بندی و تشکیل مقوله های شعاعی مفاهیم چند معنای اندام های حوزه سر وجود دارد؟ تبیین چه عباراتی حاوی این اندام ها با کمک این ارتباطات میسر نیست؟ آیا تبیین های ارائه شده می توانند در فرهنگ نگاری و آموزش زبان مفید باشند؟ پس از تحلیل داده ها، نتیجه حاصل نشان داد این ارتباطات در تشکیل مقوله های شعاعی برای واژه های یاد شده کارایی لازم را داشته اما در مورد اصطلاحات حاوی این واژه ها زیاد مفید نبودند. به نظر می رسد با وجود این که می توان با توجه به معنای کلی اصطلاحات آنها را مقوله بندی نمود اما ساز وکارهای معرفی شده در مورد مقوله های شعاعی نمی تواند به آسانی این مقوله بندی را تبیین نماید. همچنین یافته ها حاکی از این بود که مقوله های شعاعی حاصل در آموزش زبان و فرهنگ نگاری نوین قابل استفاده می باشند.
تحلیل تقابلی مجاز در متون مطبوعاتی فارسی و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
7 - 23
حوزه های تخصصی:
متن های مطبوعاتی در تمامی جنبه ها به ویژه در زمینه سیاسی از مجاز بهره گرفته اند. درک این آرایه ادبی، معادل یابی و ترجمه آن در زبان مقصد یکی از چالش هایی است که مترجم ها به طور معمول با آن روبه رو هستند. در اهمیت این آرایه ادبی، افراسیابی و همکاران (Afrasiabi et al, 2006) می نویسد: «مجاز از مهم ترین، گسترده ترین و پیچیده ترین مباحث بلاغی است. اهمیت مجاز از این رو است که هم در معانی به کار می رود (مجاز عقلی) و هم در بیان (مجاز مرسل)؛ به علاوه مجاز زیر ساخت استعاره است که خود از مباحث گسترده ی بلاغت است.» (Afrasiabi et al, 2006, p. 3) از سوی دیگر، پژوهش های اخیر در حوزه زبان شناسی نشان می دهد برخلاف دیدگاه سنتی، آرایه های ادبی از جمله مجاز فقط به حوزه ادبیات تعلق ندارند و در انواع زبان و گفتمان به کار می روند. بر این مبنا، مقاله حاضر پژوهشی بینارشته ای است که از طریق پیوند با حوزه های زبان شناسی، بلاغت و ترجمه شناسی به بررسی نقش مجاز در نمونه هایی از متن های مطبوعاتی فارسی و فرانسه می پردازد تا به شناخت شباهت ها و تفاوت های این آرایه در دو این زبان منجر شود.
بررسی تغییرات معنایی چند واژه از تاریخ بیهقی
منبع:
رخسار زبان سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
۸۲ – ۶۵
حوزه های تخصصی:
زبان در طول سالیان متمادی دستخوش تغییرات می شود. تغییرات معنایی در واژه ها از رایج ترینِ این تغییرات است. در مطالعات انجام شده درباره تغییرات معنایی به سه دسته مختلف از مفاهیم اشاره شده است: انواع تغییرات معنایی، دلایل تغییرات معنایی و مکانیزم یا ساز و کارهای تغییرات معنایی. وقتی از انواع تغییرات معنایی حرف می زنیم مقصودمان نتایجی است که این تغییرات به همراه دارند؛ برای مثال تغییر مدلول واژه یا حذف آن از زبان. زبان شناسان مکانیزم هایی را برای انجام تغییرات معنایی پیش بینی کرده اند؛ مجاز و استعاره دو مکانیزم اصلی هستند. به طور مشخص، ما در این نوشته تغییرات معنایی چند واژه از کتاب تاریخ بیهقی را که از متون نثر باقیمانده از قرن پنجم هجری قمری است، بررسی می کنیم. پرسش پیش رو این است که آیا با مکانیزم های معرفی شده می توان تغییرات معنایی این کلمات را توضیح داد و آیا شواهدی تاریخی برای تأیید این مدعا وجود دارد یا خیر. نتیجه این مطالعه نشان می دهد که تغییرات معنایی غالب واژه های بررسی شده با فرایند مجاز تبیین می شوند و می توان از شواهد تاریخی نیز برای تبیین این ادعا سود برد.
الگوی مابعدالطبیعی سازی در تطور تاریخی دیدگاه مفسران در تفسیر «الله نور السموات و الارض»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اطلاق نور بر خدا در آیه 35 سوره نور مسأله ناسازگاری آن با تنزیه الهی را به میان آورده است. مسأله این تحقیق بررسی تاریخی دیدگاه مفسران جهت کشف الگویِ تطور دیدگاه ها و مبانی آنها است. مفسران تا قرن 5 مسأله ناسازگاری را با تفسیرهای مجازانگارانه و استعاره نگر حل کرده اند. تلاش برای تفسیر حقیقیت انگارانه اطلاق نور بر خدا از قرن پنجم با آراء کسانی مانند ثعلبی و عبدالقاهر جرجانی آغاز می شود. این تلاش به دست مفسران عرفانی و فلسفی مشرب چون غزالی، میبدی، سهرودی، ابن عربی و ملاصدرا مبانی هستی شناختی می یابد. مدل رایج در تفسیر حقیقت انگارانه، مابعدالطبیعی سازی مفهوم نور است. در این فرآیند، با تحلیل مفهوم عرفی نور به دو بخش هسته -معنای حقیقی- و پوسته – معنای ظاهری- مفهوم آشکار بودن و آشکار کردن غیر، به عنوان مفهوم اصلی و هسته ای نور دانسته می شود. بر این اساس دایره شمول مفهوم حسی گسترده تر می گردد و شامل دیگر مصادیق اعم از حسی و غیر حسی می شود. در گام بعد، حقیقت نور دارای مراتب لحاظ می گردد و خدای متعال به عنوان بالاترین مرتبه نور مطرح می شود که دیگر مراتب در نسبت با او مجازی بیش نیستند. در این پژوهش با مطالعه تاریخی تفسیر صدر آیه نور می توان به مراحل تکامل فرآیند مابعدالطبیعی سازی مفهوم نور دست یافت.
مناقشه بر مختار صاحب کفایه پیرامون مفردات و مفاد قاعده لا ضرر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال سوم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۷
109 - 133
حوزه های تخصصی:
قاعده «لاضرر» از قواعد مهم و پرکاربرد استنباط احکام است. آخوند، نیز مانند دیگر اصولیان در <em>کفایه</em>، درباره این قاعده بحث کرده است. در این پژوهش، مختار صاحب کفایه، در معنای مراد از قاعده مشهور «لاضرر» با تأکید بر تصرّف معنوی حدیث، مورد نقد قرار گرفته است. نگارنده معتقد است که دیدگاه ایشان در تبیین قاعده لاضرر با قواعد ادبی، اصول لفظی و اثر فقهیِ مترتّب بر آن، قابل مناقشه و با قول اهل لغت، عالمان صرف و بلاغت، اصول لفظی و نیز آرای مفسران ناسازگار است. نتیجه این که، قاعده «لاضرر»، در عین ایجاز بلاغی، حکایت از فنّ مترقی قانون نویسی داشته و دو فقره آن (لاضرر و لاضرار) برخلاف نظر آخوند، دارای دو معنای متفاوت و دو اثر فقهی تحت عنوان حکم وضعی و تکلیفی می باشد.
إشعار؛ مفهوم شناسی، اقسام و ویژگیها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۰
41 - 70
حوزه های تخصصی:
این مقاله با پیگیری تعاریف موجود و تحلیل کاربردها و ارتکازات اندیشمندان فقه و اصول، تلاش می کند از اصطلاح پرکاربرد «إشعار» ابهام زدایی نماید و پس از تعریف ، تفاوت آن را با ظهور و استظهار بیان نموده و ارتباطش را با هر یک از دلالتهای التزامی ، سیاقی، مفهومی و مجازی تبیین کند. بنا بر نتایج تحقیق إشعار قسیم ظهور بوده و تقابل آن با مفهوم در بعضی متنها از این روست که مفهوم نیز مصداقی از ظهور است. همچنین إشعار اختصاص به دلالت حقیقی ندارد و در دلالت مجازی و دلالت سیاقی نیز، إشعار وجود دارد. می توان إشعار را به «إشعار فعل» و «إشعار قول» و با ملاکی دیگر به «إشعار عاطفی»، «إشعار علّت»، «إشعار حکم تکلیفی»، «إشعار حکم وضعی» و «إشعار فضای صدور» تقسیم نمود. در فرجام ، مقاله با بیان ویژگی های إشعار و بیان اصل اولی در هنگام تردید بین ظهور و إشعار یک متن خاتمه می یابد.
ماهیت رسانه های نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر کوششی است در جهت تبیین چیستی "رسانه های نوین" و توصیف ویژگی هاو تبیین وجوه تفاوت آن با رسانه های قدیم. با توجه به هم زیستی روز افزون انسان با رسانه های نوین، درک ماهیت این رسانه امروزه بسیار ضروری است. نتایج این نوشته که از روش تحلیلی-توصیفی بهره برده است، نشان می دهد که رسانه های نوین جهت ویژگی هایی بسیار متفاوت و نوظهور،از سایر رسانه ها متمایز گردیده است و به تبع آن مفاهیم و معانی جدیدی به وجود آمده است تا حدی که آثار و لوازم آن، همه ابعاد زندگی انسان معاصر را در بر گرفته است. روشن است هرگونه آینده پژوهی، مدیریت، تعامل و یا نظارت و بهینه سازی رسانه های نوین مبتنی بر شناخت آن است.
تحلیلی بر دیدگاه ابن تیمیه در مجاز قرآنی و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۲
105 - 125
حوزه های تخصصی:
یکی از صناعات ادبی و اعجازی <em>قرآن</em>، وقوع مجاز در آن است. اصل وقوع مجاز در <em>قرآن</em> پذیرفته بیشتر علمای اسلام است و کتاب های فراوانی در این زمینه نوشته اند. از این میان، ابن تیمیه حرّانی (د. 728 ق.) به عنوان برجسته ترین نظریه پرداز جریان سلفی تکفیری وهابیت، وقوع مجاز در <em>قرآن</em> را انکار می کند. وی به عنوان یکی از مؤسسان جریان تکفیری و آرای او مورد پذیرش این فرقه می باشد. بنابراین، معرفت به اندیشه های ابن تیمیه در حقیقت، شناختن دبدگاه این فرقه است. این مقاله با روشی اسنادی تحلیلی در پی پاسخگویی به این سؤال هاست که «دیدگاه ابن تیمیه درباره مجاز چیست؟» و «استدلال های او چقدر محکم است؟». با جستجو در آثار ایشان به این نتیجه رسیدیم که استدلال های ابن تیمیه در انکار وقوع مجاز در <em>قرآن</em> نا پذیرفنی می باشند. در واقع، این استدلال ها شایسته نقد و مناقشه جدی هستند و پذیرش دیدگاه او موجب محرومیت از اعجاز، لطایف و ظرایف <em>قرآن</em> می شود.
چالش های معنایی-ترجمه شناختی ترجمه صنایع ادبی. رویکرد کوچک ساختارگرا در ترجمه پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اهمیت تحقیقات در حوزه ترجمه پژوهی بر زبانشناسان و نیز متخصصان ادبیات تطبیقی پوشیده نیست. اهمیت ترجمه پژوهی، حتی در نگاه کوچک ساختار نگر که مبتنی بر تحلیل مسائل زبانی در ترجمه است، از آنجاست که دیگر متن ترجمه ادبی از نظر نقشی که در زبان و فرهنگ مقصد بازی میکند چیزی کم از بار و نقش ادبی و فرهنگی متن اصلی در بستر زبانی-فرهنگی خودش ندارد، بویژه هنگامی که به ترجمه پژوهی شاهکارهای ادبیات جهان میپردازیم. مقاله حاضر به بررسی ترجمه آرایه های استعاره و مجاز در نسخه فرانسوی «دیوان حافظ» به ترجمه شارل-هانری دو فوشه کور [1] می پردازد. این ترجمه به زبان فرانسه بر اساس نسخه گردآوری شده توسط پرویز ناتل خانلری انجام شده است. این مقاله ابعاد معناشناختی ترجمه آرایه های ادبی را مورد مطالعه قرار داده است. پس از بررسی آرایه های استعاره و مجاز موجود در نیمی از اشعار دیوان حافظ، در مجموع 50 مورد آرایه غیر مشابه برای ارائه در این مقاله انتخاب شدند و با اخذ رویکرد معناشناختی-واژگانی از یکسو و بکارگیری نظریه های ترجمه شناختی آنتوان برمن [2] از سوی دیگر، آرایه های منتخب مورد تحلیل و نقد قرار گرفته اند. یافته های به دست آمده نشان میدهد که مترجم تنها در مواردی محدود موفق به ارائه برگردان جامعی از آرایه ها شده است؛ در برخی موارد تنها توانسته معنای صریح آرایه ها را انتقال دهد، در مواردی بدون انتقال دادن معنای صریح آرایه ها معنای ضمنی آنها را در ترجمه منتقل نموده و در برخی دیگر از آرایه ها متوسل به تفسیر آنها گردیده است. [1] Charles-Henri de Fouchécour [2] Antoine Berman
بازکاوی آرایه مشاکله و نقش شناخت آن در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فن "مشاکله" از آرایه های معنویِ بدیع و بر پایه همگونی است که بسیاری از نمونه های برجسته آن در میان کاوش های قرآنی، ناشناخته یا کم شناخته مانده است. این پژوهش پس از بازخوانی تاریخچه و بازشناخت جایگاه مشاکله در علوم بلاغت و بازتعریف گونه های آن، به شیوه توصیفی-تحلیلی، با نو خوانی آیات در پی یافتن نمونه های تازه و نغز این آرایه در قرآن رفته است. از آنجا که برخی قرآن پژوهان، دانش بدیع را تنها در زیبایی شناسی متن کارا دانسته و در تفسیر سودمند ندیده اند، هدف بنیادین این جستار، پاسخ بدین پرسش است که شناخت آرایه مشاکله در فرایند برداشت معنای متن قرآن چه کارکردهایی دارد؟ این پژوهش نشان می دهد مفسّر آشنا با این شیوه ادبی، به مدلول ظاهریِ واژگان بسنده نکرده، در دام خطای در تفسیر نیفتاده و در پی آشکارسازی انگیزه گزینش واژگان خواهد رفت. افزون بر این چند سودمندی، نشان داده می شود نمایان سازی لحن تهکمی متن و پیش آوری برداشتی رسا و گیرا بر پایه همگونی، از دیگر کارکردهای شناخت آرایه مشاکله است.
گستره معنایی «رب» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اسمای الهی که بعد از اسم جلاله «الله»، بیشترین کاربرد را در قرآن دارد، واژه «رب» است. این واژه در قرآن از معانی مختلفی برخوردار است که در فرهنگهای لغت عربی، تنها به برخی از معانی آن اشاره شده است. در این مقاله به بررسی آیات قرآن و سیاق آنها در این خصوص پرداخته می شود، تا معانی مختلف این واژه و مشتقات آن در قرآن کریم استخراج گردد. با بررسی آیات پی می بریم این واژه در اکثر موارد در معنای خداوند متعال و در موارد اندکی در معنای غیر خداوند استعمال شده است. واژه «رب» و مشتقات آن، در 10 مورد در قرآن کریم، در معنای غیر خداوند استعمال شده است: ارباب، ربائب، بت، ستاره، ماه، خورشید، ملک، فرعون، ربانیّون و ربانیّین، و ربیّون. در بقیه موارد، در معنای خداوند به کار رفته است که معانی آن با توجه به آیات مرتبط از این قرارند: خالقیت، احیاء، اماته، هدایت تکوینی، هدایت تشریعی و رحمت. بنابراین می توان برای واژه «رب» و مشتقات آن در قرآن کریم، دو معنای محوری «خداوند» و «غیر خداوند» را در نظر گرفت. استعمال این واژه در معنای خداوند، ما را به گستره معنایی این واژه می رساند، به طوری که تمامی معانی ذکر شده در این واژه نهفته است و در هریک از آیات، با توجه به سیاق، بر یکی از معانی آن تأکید شده است. اما استعمال این واژه در معنای غیر خداوند، به معنای در نظر گرفتن بخشی از معنای حقیقی واژه است.
بررسی و تحلیل ماهیت و کارکرد مجاز در مجازالقرآن ابوعبیده مَعمَر بن مثنَّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میراث مکتوب کهن سرشار از اطلاعاتی است که هسته اولیه شکل گیری علوم مختلف را روشن می سازد. مجازالقرآن ابوعبیده معمر بن مثنی از مهم ترین آثار حوزه پژوهش های ادبی و زبانی است که تأثیر زیادی بر آثار بعدی گذاشته است. در این مقاله با تبیین جایگاه مجازالقرآن در میان تفاسیر و تحلیل مبانی و الگوهای تفسیری آن، به تحلیل مفهوم مجاز و کارکردهای آن در مجازالقرآن پرداخته شده است. با تحلیل جایگاه مجازالقرآن در میان تفاسیر، وثاقت و مهارت های ابوعبیده می توان به حوزه مفهومی مجاز و نیز تحلیل درست دیدگاه دانشمندان در مورد اثر پی برد و پشتوانه علمی تحلیل متن مجازالقرآن را نیز کشف نمود. نتایج پژوهش نشان می دهد که ابوعبیده برای تبیین ماهیت و حوزه معنایی مجاز، پس از بیان مبانی اش نسبت به زبان قرآن و تبیین علت نیاز به تفسیر، از ابزارهای تفسیری مختلفی مانند تبیین واژگان، صرف و نحو، علوم بلاغت و قرائات بهره جسته است. همچنین باید اشاره کرد که معنای اصطلاح مجاز در گذر زمان تطور یافته و نخستین کاربرد آن در مجازالقرآن تفسیری بوده، اما در دوره های بعد در معنای خاص ادبی و در مقابل حقیقت به کار رفته است.
بررسی انگیزه ها و ابزارهای زبانی محاکات تقبیحی در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
111 - 130
حوزه های تخصصی:
آلن و بوریج در کتاب زبان به مثابه سپر و سلاح به دو کارکرد زبان شناختی-کاربردشناختیِ موجود در یک متن اشاره می کنند ؛ زبان حسن تعبیری به مثابه سپر و زبان قبح تعبیری به مثابه سلاح. میزان و نحوه حضور هریک از این دو در یک متن، از عوامل قاطع در تشخیص گونه متن، سبک و دلالت های ضمنی آن و نیز تشخیص اغراض ثانویه پنهان در متن است. از این منظر، می توان صور خیال را به لحاظ کارکرد، به دو گروه حسن تعبیری و قبح تعبیری تقسیم کرد: گروه اول برای «محاکات تحسینی» و گروه دوم، برای «محاکات تقبیحی» به کار می رود. نظر به اینکه قبح تعبیرات در مثنوی از عوامل سبک ساز بوده و در کمتر پژوهشی به شکل مستقل به آن پرداخته شده است، نوشتار حاضر با بررسی دلایل و دلالت های قبح تعبیرگونه در دفتر پنجم مثنوی ، به چهار ابزار زبانی اصلی در شکل گیری قبح تعبیرهای هنری (تقابل، تمثیل و استعاره، کنایه و مجاز) اشاره می کند تا نشان دهد قبح تعبیرهای متن عمدتاً در زمره حسن تعبیرهای قبح تعبیرگونه و چندبعدی است و در راستای قطب بندی ایدئولوژیک از نوع «خود» مثبت و «دیگریِ» منفی عمل می کند تا در نهایت، به تثبیت گفتمان تصوف بینجامد.
بررسی انگیزه باهم آیی واژگانی بر پایه معناشناسی قالبی: نمونه موردی "دست"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر تلاش شده است تا انگیزه های معناشناختی و کاربردشناختی باهم آیی واژگانی بر اساس معناشناسی قالبی که مشخص می کند چه واژه هایی با واژه "دست" باهم آیی دارند و چه انگیزه شناختی می تواند توجیه گر کنار هم قرار گرفتن این واژه ها باشد، بررسی شود. به عبارت دیگر، پرسش این است آیا انگیزه ای که واژه های پایه و باهم آی را در کنار یک دیگر نگاه می دارد، تناسب قالبی بین دو واژه است یا خیر. برای بررسی این مهم لازم است قالب واژه های باهم آی و پایه با قالب کل ترکیب مقایسه شود. به این ترتیب، باهم آیی با واژه "دست" مورد بررسی قرار گرفته و در آن باهم آیی فعلی و اسمی از یک دیگر بازشناخته شده اند. به علاوه، مشاهده شده که هر چند واژه "دست" با برخی از واژه ها باهم آیی دارد، اما با واژه های مترادف آن ها باهم آیی ندارد. همچنین، گاهی ساختارهایی وجود دارند که در ظاهر تناسب قالبی ندارند، اما از طریق استعاره و مجاز متناسب می شوند. گاهی اوقات استعاره و مجاز به واسطه مفاهیم فرهنگی امکان مفهوم سازی پیدا می کنند که از آن جمله می توان به شیطان، استعمار و عالم غیب اشاره کرد.
احساسِ عاطفه نفرت مجازهای مفهومیِ عاطفه «نفرت»: تحلیلی شناختی-عصبی-زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخلاف بسیاری از انسان ها، عواطف و احساسات را نباید اموری ناملموس و بی اساس دانست. جایگاهِ اصلی آن ها روشن است و می توان آن ها را به سیستم های مشخصی در بدن و مغز مربوط کرد. هدف از این پژوهش، بررسی مجازهای مفهومیِ مفهومِ عاطفیِ نفرت از دیدگاهی شناختی-پیکره ای و تطبیق نتایج تحلیل داده های زبانی با یافته های عصبی-زیستی است. در این مقاله، ابتدا، تعریف «عاطفه» و تمایز آن با «احساس» از دیدگاه عصبی-زیستی ارائه گردید. سپس، با بررسی مجازهای مفهومی نفرت، معلوم شد که در زبان فارسی به روشنی، هر چهار وجه اثرات عاطفه بر انسان (جسمی، روانی، چهره ای و رفتاری) بیان می شوند. همچنین، تحلیل های زبانی موردِ اشاره، یافته های عصبی-زیست شناختی عواطف را تأیید کردند. در پایان، نیز یک الگوی سه مرحله ای در پیوند با شکل گیری و بروز عواطف از جمله عاطفه نفرت که نتیجه تحلیل شناختی-عصبی-زیستی پژوهش حاضر است، ارائه شد؛ نخست، وقوع رویداد خلاف؛ علتِ شکل گیری نفرت؛ دوم، شکل گیری عاطفه نفرت و سوم، بروز نفرت.
بررسی تغییرات معنایی واژه ها و اصطلاحات رایج در زبان زندان با توجه به متغیرهای اجتماعی جنسیت، سن، تحصیلات، موقعیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه زبان زندان و واژه ها و اصطلاحات رایج در این زبان از نظر جامعه شناختی، روان شناختی، زبان شناختی و جرم شناختی دارای اهمیت است. هدف از پژوهش حاضر آن است که یکی از جنبه های مهم گونه زبانی زندان، یعنی جنبه معنایی را بررسی کند و مهم ترین تغییرات معنایی واژه ها و اصطلاحات رایج در این گونه زبانی را با توجه به چهار متغیر اجتماعی جنسیت، سن، تحصیلات و موقعیت اجتماعی واکاوی کند. برای گردآوری داده های پژوهش از روش های مشاهده عینی و مصاحبه استفاده شده است. این داده ها شامل 615 اصطلاح رایج در زبان زندانیان مرد و 496 اصطلاح رایج در زبان زندانیان زن است (مجموع 1111 مورد). تعداد کل زندانیانی که مصاحبه شدند، 70 نفر بود. از این تعداد، 20 نفر آن ها زن و همگی از زندان شهر ری بودند. 50 نفر آن ها مرد و از چهار زندان رجایی شهر، قزل حصار، فشافویه و تهران بزرگ بودند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که چهار گونه تغییر معنایی رایج در زبان زندان شامل تغییر استعاری، تغییر مجازی، تغییر کنایی و تنزل معنایی بیشترین تأثیرپذیری را از دو متغیر اجتماعی تحصیلات و موقعیت اجتماعی دارند و کم تر تحت تأثیر جنسیت و سن هستند.
پیشنهادهایی برای سامان دهی تشتّت تعاریف استعاره و تقسیماتش در بلاغت فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاره در بلاغت فارسی، صرف نظر از ابهام ذاتی اش، به سبب آمیزشی که با بلاغت اسلامی عربی یافته و در پی آن سرریزگاه انواع مباحث کلامی و دستوری نامتجانس شده، قرن هاست که دچار پیچیدگی گشته تا بدانجا که با همه اهتمامی که ادبای بلاغت در این مدتِ مدید کرده اند و اشارات راه گشا و البته عمدتاً محافظه کارانه ای که در مطاوی مطالب خود آورده اند، هنوز بخش هایی از مباحثش دچار مشکلات ریشه ای و دست کم برخی ابهامات ساختاری است. این وضع با باب شدن موضوعات بلاغت غربی، سخت تر شده، چنانکه موجب پریشانی و تداخل و تزاحم مسائل بیشتر گشته است. در این تحقیق، جسورانه سعی بلیغ نموده ایم تا بی هرگونه ادعای جامع نگرانه ای و با نگاهی صرفاً ادبی استعاره را بعنوان یکی از متفرّعات مجاز بررسی کنیم و در این راه با اتّکا به یکی از مبانی نظری نظریه فرمالیستی که از نظر ما قابل اعتمادترین و فایده مندترین روش برای کشف ادبیّت کلام است، استفاده بسیار نمودیم. غرض اصلی ما در تحقیق آن است که انواع حقیقی استعاره را بشناسیم و بشناسانیم تا مخاطب متن ادبی پارسی به واسطه آن با کمترین پریشانی و سرگشتگی ای، بتواند از عهده تحلیل ساده بلاغی استعارات در حد امکان به سلامت بیرون آید . به بیان ساده تر، در این مقاله، پس از ذکر تشویش های مفهومی و ساختاری در باب استعاره و اقسامش در منابع درسی، در گام نخست بی آنکه وارد مباحث فلسفی و ژرف ساخت فکری و تخییلی متن شویم، بر آن بخشی که زبان از صورت حقیقی خود خارج شده و وجه مجازی یافته، تمرکز کرده ایم و سپس به تحلیل ماهوی آن از منظر استعاری و غیر استعاری بودن و یا به عبارتی، تخییلِ تصویری و ادراکی پرداخته ایم و در ضمنِ آن، زواید و نیز نقایص آنها را بیان کرده، پیشنهادهای خود را در این راستا عرضه کرده ایم.