مجتبی کفاشان کاخکی

مجتبی کفاشان کاخکی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

سنجش فرهنگ سازمانی و موانع اشتراک دانش با هدف طراحی زیرساخت اشتراک دانش: یک مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ سازمانی زیرساخت اشتراک دانش اشتراک دانش مدیریت دانش دانشگاه فردوسی مشهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۵ تعداد دانلود : ۱۷۳
مقدمه: فرهنگ سازمانی از اساسی ترین زمینه های تغییر و تحول در سازمان به شمار آمده و از جایگاه ویژه ای در مباحث مرتبط با مدیریت دانش و رفتار سازمانی برخوردار است. اشتراک دانش نیز به عنوان عنصری حیاتی و مهم برای سازمان ها جهت گسترش خدمات یکپارچه، اشتراک منابع، تلاش در جهت ارتقاء یادگیری سازمانی، خلاقیت و نوآوری مطرح شده است. از این رو، مطالعه حاضر تلاش می کند تا چگونگی وضعیت فرهنگ سازمانی و اشتراک دانش در بین اعضای هیئت علمی و کارکنان به عنوان مهمترین نیروی انسانی در دانشگاه را بررسی و موانع آن را مشخص سازد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و نوع تحقیق بر حسب فرآیند عملیات، پیمایشی تحلیلی است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش را 63 نفر از اعضای هیئت علمی و کارکنان دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل داد. برای جمع آوری داده های مورد نیاز این پژوهش از دو پرسشنامه ساخت یافته فرهنگ سازمانی و موانع اشتراک دانش استفاده گردید. همچنین، از آمارهای مناسب توصیفی و تحلیلی برای گزارش نتایج استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که خرده فرهنگ های سازمانی در جامعه مورد مطالعه تفاوت معناداری باهم داشته و به ترتیب سه فرهنگ بروکراتیک، مشارکتی و انطباق پذیر در آن حاکم است. همچنین مؤلفه های فرهنگ بروکراتیک نسبت به سایر خرده فرهنگ ها از رتبه بالاتری برخوردار بوده و بین موانع اشتراک دانش در جامعه مورد بررسی تفاوت وجود داشت. افزون بر این، نتایج نشان داد که عوامل انسانی و راهبردهای رهبری مهمترین گروه ها ی موانع اشتراک دانش در جامعه پژوهش بودند. نتیجه : با در نظر گرفتن غلبه خرده فرهنگ بروکراتیک بر سایر خرده فرهنگ ها و با توجه به یافته ها ی پژوهش به نظر می رسد در صورت تمایل برای اشتراک دانش و راه اندازی زیرساختی مناسب اشتراک دانش در جامعه مورد مطالعه لازم است تا نگاهی ویژه به جایگاه عامل سوم یا همان حامیان اجرایی داشت.
۲.

تعیین عوامل اثرگذار بر بازنشر پیام سازمان های غیرانتفاعی در رسانه های اجتماعی: جستاری بر بازاریابی ویروسی محتوای اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازاریابی ویروسی اطلاعات بازنشر پیام سازمان غیرانتفاعی رسانه های اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۲۳۳
مقدمه: مطالعه حاضر به منظور تعیین عوامل اثرگذار بر بازنشر پیام سازمان های غیرانتفاعی در رسانه های اجتماعی انجام شد. در این پژوهش تلاش شد تا ضمن شناسایی و استخراج عمده ترین عوامل مؤثر بر بازنشر پیام در رسانه های اجتماعی میزان تأثیر هر یک مشخص شود. روش شناسی: این پژوهش با روش «توصیفی- پیمایشی» انجام گرفت. پس از استخراج برخی از مهم ترین عوامل مؤثر بر بازنشر پیام ها در رسانه های اجتماعی بر پایه مطالعه اکتشافی، الگوی مفهومی پژوهش طراحی و پس از تعیین روایی و پایایی پرسشنامه محقق ساخته، با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تعداد 400 پرسشنامه در بین دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد توزیع شد که 366 پرسشنامه مبنای تحلیل داده ها قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها : در این پژوهش چهار فرضیه مورد بررسی و آزمون قرار گرفت که هر چهار فرضیه تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد درگیرکردن «احساسات»، «بعد اجتماعی»، «ارزش کاربردی پیام» و «نوع دوستی» بر بازنشر پیام تأثیر مستقیم و معنی داری دارند. بحث و نتیجه گیری: در یک جمع بندی کلی از متغیرهای مورد مطالعه می توان گفت که احساسات، بعد اجتماعی، ارزش کاربردی پیام و نوع دوستی به عنوان متغیرهای مهم و تأثیر گذار بر بازنشر پیام در رسانه های اجتماعی ایفای نقش می کنند. از این رو،سازمان های غیرانتفاعی چنانچه بخواهند صدایشان در میان انبوه پیام های اطلاعاتی که هر لحظه در رسانه های اجتماعی منتشر می شوند؛ شنیده شود و (بدین وسیله با دستیابی به داوطلبین و خیرین بالقوه که پیش تر خارج از حوزه فعالیت یک مؤسسه بوده اند، به منابع بی شماری دست یابند) باید واکنش های احساسی چندگانه ای را در افراد برانگیزند تا اطمینان پیدا کنند پیام آن ها در محمل های اطلاعاتی گوناگون بارها و بارها دیده خواهد شد. همچنین باید از طریق پررنگ کردن بعد اجتماعی پیام با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند. سازمان های غیرانتفاعی باید مطلع از شرایط جامعه و دغدغه مند نسبت به حل مسائل آن جلوه کنند تا افراد را برانگیزند پیام آن ها را برای شروع یک گفتگوی برخط با دوستانشان به اشتراک بگذارند. آن ها باید بدانند افراد تمایل دارند در نظر دیگران فردی هوشمند و بامعلومات جلوه کنند؛ در نتیجه می توانند با غنی کردن محتوای کاربردی پیام، مخاطبان خود را به بازنشر آن وادارند و از طریق بیان نگرانی ها و دغدغه هایی که در حال حاضر افراد جامعه از آن رنج می برند حس «نوع دوستی» انسان ها را برانگیخته و آن ها را وادار به واکنش کنند.  
۳.

جستاری بر فرایند سازماندهی و بازیابی متون وبی مبتنی بر تجمیع مفاهیم معنایی در راستای سازماندهی دانش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: متن کاوی طبقه بندی متن الگوسازی عنوان بازیابی سازماندهی دانش هستی شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۹ تعداد دانلود : ۴۰۰
سازماندهی و بازیابی دانش منتشر شده در محیط وب بعنوان یکی از مهمترین کاربردهای متن کاوی مطرح شده است. از جمله چالش های سازماندهی مجموعه عظیمی از متون در قالب یک پیکره متنی، ابعاد زیاد ویژگی ها و خلوت بودن ماتریس ویژگی ها است. نحوه ی انتخاب ویژگی ها و نحوه ی کاهش ویژگی ها در این مسئله تاثیر بسزایی در بالاتر رفتن دقت سازماندهی و بازیابی متون دارد. در بسیاری از پژوهش ها به بررسی منفک این دو چالش پرداخته شده است. این پژوهش با رویکرد توجه همزمان به این دو چالش شرح یافته است. پس از تعیین متون مرتبط با 20 گروه خبری وبی و پس از فاز پیش پردازش متون با استفاده از الگوریتم الگو سازی عنوان [1] ال دی ای [2] ، کیسه ای (تجمیعی) از مفاهیم معنایی برای پیکره ی متنی مورد نظر ساخته شد. به منظور بررسی میزان تاثیر واژه های پیکره متون در هر مفهوم پنهان، به بررسی نحوه ی وزن دهی واژگان یک پیکره، در مفاهیم استخراج شده توسط الگوریتم ال دی ای پرداخته شد. از این رو، برای هر متن یک توزیع احتمال رخداد حول هر عنوان استخراج گردید که برای سازماندهی و بازیابی دانش موجود در آن مورد استفاده قرار گرفت. برای سازماندهی آن از الگوریتم نزدیکترین K همسایه با معیار شباهت واگرای کولبک لیبلر که میزان فاصله دو توزیع احتمال را می سنجد؛ استفاده شد. نتایج آزمون ها نشان داد که میزان صحت سازماندهی روش پیشنهادی در صورتی که از معیار وزن دهی واکشی اطلاعات متقابل نقطه ای و الگوریتم KL-KNN استفاده شده باشد 5/82% است. نتایج تحلیل ها نشان داد که این روش دارای دقت مشابهی با روش هایی است که از فنون یادگیری عمیق استفاده می نمایند. افزون بر این، روش بکارگرفته در این پژوهش نشان دهنده پیچیدگی کمتری در فرایند سازماندهی و بازیابی متون مورد مطالعه پژوهش بود. 4. Topic modeling 5. Latent Dirichlet Allocation
۴.

نقش ارتباط علمی در فرآیند تولید دانش در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تولید دانش ارتباط علمی علوم انسانی مطالعات میان رشته ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۴ تعداد دانلود : ۳۸۷
مقدمه : تولید دانش، فرآیندی پیچیده و زمان بر است و نخبگان دانشگاهی، پیشگامان تولید آن محسوب می شوند. بررسی فرآیند «ارتباط علمی» و نقش آن در تولید دانش در حوزۀ علوم انسانی و مهم تر از آن، تأثیرگذاری روابط میان رشته ای بر توسعه حوزه های دانش در علوم انسانی از موضوعاتی است که کمتر مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. این پژوهش به مرور و معرفی اجمالی این مفاهیم به منظور واکاوی برخی از چالش های فرایند تولید دانش میان رشته ای در علوم انسانی با بررسی متون مرتبط می پردازد. روش شناسی : این پژوهش به صورت کتابخآن های و مروری انجام شده و با بررسی متون مرتبط، مفاهیم مورد نظر تبیین شده است. یافته ها : در چهارچوب ارتباط علمی و تولید دانش میان رشته ای در علوم انسانی مشخص می گردد که نه تنها به وجود و حضور مؤثر آفرینندگان دانش و نخبگان علمی موجود در درون جامعه دانشگاهی نیاز است، بلکه لازم است تا افزون بر تمایل و خواست آن ها به نشر ایده ها و افکار خود، بایسته ها و ملزومات زیرساختی تولید و اشاعه دانش میان رشته ای نیز وجود داشته باشد. اگر دانش به عنوان شبکه ارتباطی در علوم انسانی تلقی شود، مشارکت جویان دانایی (مصرف کنندگان و تولیدکنندگان)، می توانند به مفاهمه ای دست یابند که با یک نوع خلاقیت میان رشته ای، مفاهیم خلق شده را به اشتراک گذارند و به سیّالیّت جریان دانایی و دانش مدد رسانند. ازاین رو، نیاز به شناخت بیشتر عوامل موثر بر ارتباط علمی در محیط های دانشگاهی ضروری می نماید. نتیجه گیری : به نظر می رسد، تبادل دانش و بهره گیری از پژوهش های میان رشته ای که به نشر ایده ها و افکار در راستای حل مسئله ها و دشواری های موجود در جامعه منجر می گردد، از نیازمندی های غیرقابل چشم پوشی جوامع انسانی است. ازاین رو، می توان با بهره گیری از برخی چهارچوب ها و با تأکید بر نقش ارتباط میان رشته ای در فرآیند تولید دانش، روند توسعه دانش میان رشته ای در حوزه علوم انسانی را با هدف رسیدن به وضعیت مطلوب مورد توجه قرار داد.
۵.

واکاوی پیوند شبکه های اجتماعی با قصد مطالعه: پژوهشی بر مبنای نظریه فرهنگ مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبکه های اجتماعی اینستاگرام قصد مطالعه نظریه فرهنگ مصرف کننده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۹ تعداد دانلود : ۴۵۲
مقدمه : سرانه مطالعه به عنوان یکی از شاخص های مهم ارزیابی، رشد و توسعه فرهنگی جوامع محسوب می شود. از این رو، توجه به چگونگی استفاده از فناوری های نوین در راستای به خدمت گرفتن آن به منظور افزایش سرانه مطالعه منطقی به نظر می رسد. با توجه به گسترش و اهمیت شبکه های اجتماعی؛ این پژوهش با هدف بررسی عواملی که در شبکه های اجتماعی بر قصد مطالعه افراد تأثیر می گذارد؛ به انجام رسید. به منظور سنجش تطابق متغیرهای مورد ارزیابی از نظریه فرهنگ مصرف کننده استفاده شد. روش شناسی : این پژوهش با روش «توصیفی- پیمایشی» انجام گرفت. پس از استخراج برخی از مهمترین عوامل مؤثر بر مطالعه در فضای رسانه های اجتماعی بر پایه مطالعه اکتشافی، الگوی مفهومی پژوهش طراحی و پس از تعیین روایی و پایایی پرسشنامه، با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تعداد 400 پرسشنامه در بین دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد توزیع شد که 366 پرسشنامه مبنای تحلیل داده ها قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: در این پژوهش، 7 فرضیه مورد بررسی و آزمون قرار گرفت که تمامی فرضیه ها مورد تأیید قرار گرفت. نتایج تحلیل مسیر نشان داد عواملی از قبیل اعتبار منبع اطلاعاتی، کیفیت مباحث و مذاکرات مطرح شده، بررسی کنندگان صفحات مجازی و تعاملات فرا اجتماعی، به ترتیب بیشترین تا کمترین میزان تأثیر بر قصد مطالعه افراد را نشان می دهند. همچنین دو عامل اعتبار منبع و تعداد فالوورها بیشترین میزان هم افزایی را بر دو گروه ناآشنایان و بررسی کنندگان نشان داده اند. همچنین، افراد بیش از آشنایان به ناآشنایان و بررسی کنندگان و نظرات آنها تکیه می نمایند که خود این نظرات نیز تحت تأثیر جدی مسائلی همچون اعتبار منابع، تعداد فالوورها و به ویژه تعاملات فرا اجتماعی بررسی کنندگان قرار می گیرد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان دهنده انطباق معنادار مفاهیم مطرح شده در نظریه فرهنگ مصرف کننده با قصد مطالعه افراد در شبکه های اجتماعی بود. از این رو، توسعه فرهنگ مطالعه با بهره گیری از فضای مجازی متأثر از عوامل متعددی است که می توان به مواردی از قبیل کیفیت کپشن ها، نظرات یا هشتک های نوشته شده، نظرات مثبت یا منفی درباره یک اثر علمی، تعداد لایک ها در صفحات، بهره گیری از نظرات افراد مشهور؛ همچنین نظرات دوستان و ناآشنایان، تعداد کامنت ها و یا تعداد فالوورها اشاره نمود که می تواند منجر به قضاوت مثبت یا منفی افراد پیرامون یک پست و در نهایت قصد مطالعه آنها شود. بر این پایه، متولیان این حوزه به منظور استفاده از ظرفیت های فضای مجازی در راستای معرفی آثار علمی مانند کتاب ها یا سایر منابع قابل مطالعه و سودمند ضروری است به موارد برشمرده شده توجه ویژه ای نمایند. در فضای مجازی صفحاتی که به صورت تخصصی/ علمی به معرفی کتاب یا سایر آثار علمی اختصاص دارد باید به تمامی موارد برشمرده شده و چگونگی تأثیر آنها توجه نمایند. در این صورت می توان امیدوار بود که گامی در راستای توسعه فرهنگ مطالعه و ترغیب آن در جامعه با استفاده از ظرفیت های شبکه های اجتماعی برداشته شود.
۶.

سنجش میزان تاثیر عوامل موثر بر شکل گیری رفتار اشتراک دانش از دیدگاه دانشجویان (مطالعه موردی: دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگرش دانشگاه فردوسی مشهد ارزش درک شده سهولت درک شده رفتار اشتراک دانش اعتماد، انگیزش قصد اشتراک دانش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۴ تعداد دانلود : ۴۱۵
مقدمه: مطالعه حاضر به منظور شناسایی مهمترین عوامل موثر بر شکل گیری رفتار اشتراک دانش در بین دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد و در راستای سنجش میزان تاثیر این عوامل بر رفتار اشتراک دانش آنها انجام شد. پژوهش حاضر تلاش نموده است تا ضمن شناسایی و استخراج عمده ترین عوامل موثر بر رفتار اشتراک دانش در بین دانشجویان، نوع روابط حاکم بین عناصر موثر بر آن را مشخص کند. روش شناسی: این پژوهش با روش «توصیفی- پیمایشی» و بر پایه آزمون برخی از عوامل موثر بر رفتار اشتراک دانش در بین دانشجویان کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد انجام گرفت. برای این منظور، پس از استخراج برخی از مهمترین عوامل موثر بر رفتار اشتراک دانش بر پایه مطالعه اکتشافی، فرم نظر سنجی تدوین و بر مبنای نظرات کسب شده از ۱۸ نفر از خبرگان این حوزه، با استفاده از آزمون فریدمن عمده ترین عوامل موثر بر رفتار اشتراک دانش شناسایی و استخراج شد. سپس الگوی مفهومی پژوهش طراحی و پس از تعیین روایی و پایایی پرسشنامه محقق ساخته ، با استفاده از روش نمونه برداری تصادفی طبقه ای، تعداد ۳۹۰ پرسشنامه توزیع گردید که ۳۷۱ پرسشنامه مبنای تحلیل داده ها قرار گرفت. برای آزمون الگوی پیشنهادی پژوهش و تحلیل داده ها از نرم افزار لیزرل و از روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون فریدمن نشان داد که بر پایه نظر خبرگان؛ ارزش درک شده، انگیزش، سهولت درک شده و اعتماد عمده ترین عوامل موثر بر رفتار اشتراک دانش است. این عوامل در کنار دو عامل «نگرش به اشتراک دانش» و «قصد رفتاری» الگوی اولیه پژوهش را شکل داد. در این پژوهش، ۶ فرضیه مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. از مجموع ۶ فرضیه طراحی شده در این پژوهش، ۱ فرضیه مورد تایید قرار نگرفت. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که ارزش درک شده بر قصد اشتراک دانش تاثیر مستقیم و معنی داری دارد. همچنین، نتایج نشان دهنده تاثیر مستقیم و معنی دار انگیزش بر نگرش و قصد اشتراک دانش بود. افزون بر این، تاثیر سهولت درک شده بر نگرش و قصد اشتراک دانش اثبات گردید. نگرش و قصد اشتراک دانش نیز به صورت مستقیم و معنی داری رفتار اشتراک دانش را شکل دادند. بحث و نتیجه گیری: در یک جمع بندی کلی از متغیرهای مورد مطالعه می توان گفت که اعتماد، انگیزش، نگرش و قصد اشتراک دانش به عنوان متغیرهای مهم و تاثیر گذاری در تحقق رفتار اشتراک دانش دانشجویان ایفای نقش می کنند و برای بروز و توسعه این رفتار باید مورد توجه ویژه ای قرار گیرند. از این رو، دانشگاه ها در صورتی که بخواهند فرایند اشتراک دانش را توسعه داده و سهم بیشتری از اشتراک علمی در درون دانشگاه را به دست آورند بایستی به اعتماد، انگیزش و نگرش دانشجویان به فرایند اشتراک دانش بیش از پیش توجه کنند. در واقع، رفتار اشتراک دانش دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد اگر چه متاثر از کلیه عوامل مورد بررسی در این پژوهش بود لیکن میزان اعتماد، انگیزه آنها به اشتراک دانش، نگرش و قصد آنها به اشتراک دانش از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در چارچوب نتایج الگوی نهایی این پژوهش، نه تنها توجه به اعتماد، انگیزش، نگرش مثبت و قصد اشتراک دانش ضروری است، بلکه لازم است تا افزون بر توجه به توسعه ارزش درک شده از اشتراک دانش، بایسته ها و ملزومات زیرساختی اشاعه و اشتراک دانش تولید شده به منظور تسهیل این فرایند نیز وجود داشته باشد.
۷.

بررسی ادراک اعضاء هیأت علمی در استفاده از خدمات کتابخانه های دانشگاهی از دیدگاه نظریه رفتار برنامه ریزی شده آجزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک کتابخانه های دانشگاهی رفتار برنامه ریزی شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۲ تعداد دانلود : ۴۶۲
هدف: مطالعه حاضر به منظور بررسی کاربرد نظریه مدل رفتار برنامه ریزی شده آجزن در پیش بینی چگونگی استفاده اعضا هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد در استفاده از خدمات کتابخانه دانشگاه انجام شده است. روش: این پژوهش با روش «توصیفی- پیمایشی» و بر مبنای نظریه رفتار برنامه ریزی شده آجزن، به بررسی رفتار و ادراک اعضاء هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد در استفاده از خدمات کتابخانه مرکزی این دانشگاه پرداخت. برای این منظور پس از تعیین روایی و پایایی پرسشنامه، با استفاده از روش نمونه برداری تصادفی طبقه ای، تعداد ۳۲۰ پرسشنامه توزیع شد که ۲۷۸ پرسشنامه مبنای تحلیل داده ها قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد و سپس مدل با استفاده از نرم افزار لیزرل آزمون شد. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که باورهای کنترل شده و قصد به طور مستقیم بر رفتار تأثیر گذاشته و باورهای کنترل شده، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری نیز بر نگرش تأثیر می گذارند. نگرش به صورت غیرمستقیم و از طریق قصد بر رفتار تأثیر گذاشته و باورهای رفتاری و باورهای هنجاری به ترتیب بر کنترل رفتاری و هنجارهای ذهنی تأثیرگذارند. این یافته ها زمینه طراحی و برنامه ریزی بهتر را برای ارائه خدمات مورد نیاز در کتابخانه های دانشگاهی فراهم سازد.
۸.

پیش شرط ها و پیامد های قصد اشتراک دانش در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشتراک دانش قصد اشتراک دانش رفتار برنامه ریزی شده دانشگاه علوم پزشکی شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۳۸۵
هدف: هدف این مقاله، شناسایی میزان تأثیر پیش شرط های قصد اشتراک دانش بر پایه نظریه رفتار برنامه ریزی شده «آجزن» (1991) و بررسی پیامدهای رفتاری آن بر مبنای نظریه «نوناکا و تاکوچی» (1995) است. روش: پژوهش انجام شده از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی شیراز تشکیل داده اند و نمونه انتخاب شده، 289 نفر از دانشجویان این دانشگاه بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه بود و از الگویابی معادلات ساختاری برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد نگرش، هنجارهای ذهنی، باورهای رفتاری و باورهای هنجاری بر قصد اشتراک دانش تأثیر می گذارند. قصد اشتراک دانش تأثیری مستقیم و معنا دار بر انواع رفتار های فرد در خصوص اشتراک دانش دارد. همچنین رفتار های درون دهی بر ترکیب؛ ترکیب بر تعاملی؛ تعاملی بر برون دهی تأثیر می گذارند. رابطه مستقیم و معنا داری نیز بین رفتار های درون دهی و برون دهی شناسایی شد. یکی دیگر از نتایج قابل توجه در این تحقیق، نقشی است که نگرش بر متغیرهای تأثیرگذار الگو دارد. نتایج تحقیق نشان داد نگرش به طور مستقیم بر هنجارهای ذهنی، قصد اشتراک دانش و رفتار های درون دهی و برون دهی تأثیر دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان