مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
مردم
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش و جایگاه مردم در نظریات مربوط به تشکیل حکومت در عصر حاضر از اهمیت ویژه ای برخوردار است تا جایی که پذیرش یا عدم پذیرش مردم ضابطه ای برای تقسیم حکومت ها به اقتدارگرا و مردمسالار تبدیل شده است. از طرف دیگر از آن جا که تشکیل حکومت اسلامی یکی از خواسته های شارع مقدس در جهت سعادت بشر و اقامه دین الهی میباشد که بر مبنای منابع شرعی تحقق آن در همة دوران ها واجب و ضروری به نظر میرسد بررسی نقش و جایگاه مردم در تشکیل حکومت اسلامی ضروری است. براین مبنا در این مقاله سعی شده تا نقش مردم در تشکیل حکومت اسلامی بر مبنای آراء فقها در مشروعیت بخشی به ولایت فقیه جامع الشرایط بر اساس نظریه انتصاب و انتخاب تبیین شود. سپس نقش و جایگاه مردم در تشکیل حکومت اسلامی در موازین دینی اعم از دلایل عقلی، نقلی و سیره ائمه معصومین مورد بررسی قرار گیرد و در پایان نیز ازمجموعه استنادات و استدلال های فوق تحلیلی در این باره ارائه شود. به نظر میرسد مردم در تشکیل حکومت اسلامی نقشی اساسی و تعیین کننده دارند و تحقق حکومت اسلامی مبتنی بر پذیرش یا عدم پذیرش آنان است. هرچند عدم پذیرش حکومت اسلامی به وسیله مردم موجبات مسئولیت در برابر خداوند متعال و عقوبت اخروی آنان را در پی خواهد داشت.
گسترة شمول توقیع شریف در نظریة ولایت فقیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
توقیع شریف، روایتی است که در تاریخ شیعه برای اثبات ولایت فقها به آن استناد شده است. تا کنون بیشتر به بررسی دلالت یا عدم دلالت این روایت بر اصل ولایت فقیهان در عصر غیبت پرداخته شده و به اثبات جنبه های دیگر ولایت فقیه در این روایت، چندان توجه نشده است. در این مقاله تلاش شده است تا افزون بر اثبات ولایت فقها در امور سیاسی و اجتماعی، گسترة شمول توقیع شریف، نسبت به برخی از مسائل مطرح در حوزة ولایت فقیهان شیعه نیز کاوش گردد. بر این اساس، ضمن سنخ شناسی نظریات حاکمیت فقیه، دلالت این روایت بر نظریة ولایت فقیه و انتصاب آن به اثبات رسیده و با نفی شورای رهبری، به نقش مردم در حکومت دینی نیز اشاره شده است. پس از آن، شرط اعلمیت در ولایت سیاسی فقیه بررسی شده و بحث در گسترة اختیارات ولی حاکم نیز پایان بخش این نوشتار است.
رابطه زمامدار و مردم از دیدگاه سعدی
حوزه های تخصصی:
نویسنده این مقاله با ارائه نظریات بزرگانی چون افلاطون، ارسطو، خواجه نصیرالدین طوسی و.. در مورد حاکمان و رابطه آنها با مردم عامهبه مقایسه دیدگاه آنان با سعدی میپردازد و به تشابهات و تفاوتها را بررسی میکند.
بررسی ماهیت بیداری اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت دقیق و جامع از ماهیت هر مسئله ای، از مهم ترین امور مربوط به آن قلمداد می شود تا به واسطه این شناخت، قضاوت و تصمیم در مورد آن امر بهتر صورت پذیرد. این امر در ارتباط با مسئله بیداری اسلامی به دلیل وجود تحلیل های متعدد و بعضاً متضاد از آن ( نظیر عربی، آمریکایی و یا اسلامی بودن ماهیت آن) اهمیت مضاعفی پیدا می کند، لذا در این متن به ماهیت شناسی این جریان از منظر رهبر انقلاب پرداخته شده است. این ماهیت شناسی به واسطه بررسی سه ساحت پیش زمینه ها، عنصر میدان دار و عوامل معارض و مزاحم با این جریان بررسی شده است.
آداب معاشرت و هم نشینی در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایرانیان باستان به آداب معاشرت و هم نشینی اهمیت ویژه ای می داده اند. احترام به پادشاه، بزرگان، پدر و مادر و همچنین ادب سخن گفتن، غذا خوردن، هدیه دادن، رازداری، راست گویی و... از جمله اموری است که ایرانیان به هنگام تعامل با یکدیگر رعایت می کردند. ما این بحث را از دو طریقِ ارتباط با پادشاه و تعامل مردم با همدیگر، از زمان مادها تا پایان حکومت ساسانیان، در این تحقیق بررسی کرده ایم. بنابراین، جستار حاضر در پی آن است که با روش تحلیلی توصیفی به بررسی چگونگی آداب معاشرت و هم نشینی در ایران باستان بپردازد. به نظر می رسد رعایت آداب معاشرت و هم نشینی نسبت به پادشاه در این دوره زمانی، به مرور دارای سازوبرگ و تجملات بیشتر شده و از شاه شخصیتی جداگانه نسبت به دیگران ساخته است. اما، رعایت همین امر در بین مردم، بیشتر مبنا و اساسی اخلاقی داشته و تقریباً در همین مسیر تا پایان به حیات خود ادامه داده است.
جایگاه مردم در تاریخ سیاسی قدیم و جدید ایران بر اساس رویکرد «دوران» محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ سیاسی هر کشوری جلوه گاه عملی آن است. این حوزه سرشار از اطلاعاتی است که می تواند روشمند مورد شناسایی قرارگیرد. یکی از موضوعات مهم آن، تبلور مردم در عرصه سیاست است. تبلور مردم یعنی نوع نگاه سیاست و سیاستمداران به مردم و نوع نگاه و رویکرد مردم به سیاست و اصحاب قدرت که خود را در نحوه فعالیت و تعامل آن ها با یکدیگر در حوزه قدرت سیاسی نشان می دهد.
امروزه، موضوع تعامل مردم با قدرت سیاسی از تنوّع بسیاری برخوردار شده و یکی از موضوعات «در حال شدن» به حساب می آید؛ یعنی، روزبه روز بر ابعاد جدید آن افزوده و تعمیق و تکمیل می شود. با توجه به رویکرد «دوران محور» با نگاهی به منابع تاریخی می توان به نمود مردم در تاریخ سیاسی پرداخت. شناسایی جایگاه مردم در تاریخ سیاسی در حوزه دانش تاریخ از پیچیدگی و ظرافت خاصی برخوردار است که بحث روش از الزامات مهم آن است. پرداختن به روش و بررسی موردی آن در این مقاله صورت می گیرد. از یافته های این پژوهش آن است که در منابع تاریخی و دیگر منابع اندیشه ای اجتماعی و سیاسی، در یک تقسیم بندی، دو دوران متفاوت قدیم و جدید در تاریخ سیاسی و اجتماعی مطرح است که مردم در دو جایگاه متفاوت با یکدیگر قرار دارند. جلوه ها و نمودهای اجتماعی و سیاسی آن ها با توجه به ویژگی هایی چون «آگاهی»، «اراده» و «کنشگری» در دوران جدید نسبت به دوران قدیم، از گستردگی، عمق و تنوّع بیشتری برخوردار است.
مشارکت فضا و مردم یا اتصال امر سیاسی و فضای شهری (نمونه موردی : محلة باب الوزیر و میدان التحریر قاهره، 1391)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت در دهه های اخیر، جایگاهی مهم در حوزه های گوناگون طراحی و برنامه ریزی فضا از جمله برنامه ریزی شهری و طراحی منظر به دست آورده است. در عین آنکه رویکرد مشارکتی به واقع رویکردی اساساً سیاسی و عدالت خواهانه است، اما در دو دهة اخیر چرخش الگوهای مشارکتی برنامه ریزی و طراحی از مبارزه برای احقاق حقوق مردم، شهروندان و محرومان به سوی مذاکره با دولت و نیز دور شدن آنها از سویه های سیاسی مشارکت، تصمیماتی جدا از ریشه های اجتماعی-سیاسی بحث مشارکت به دنبال داشته که نتایج آن را به هیچ روی نمی توان عدالت خواهانه دانست. سؤال اینجاست که آیا می توان الگویی از مشارکت را برای پیوند دوبارة امر سیاسی و ادراک فضا و منظر شهر برساخت؟ این مقاله می کوشد با بررسی برخی نظریات مهم در حوزة طراحی و برنامه ریزی مشارکتی و سپس نقد آنها، از یک سو الگویی جدید از مشارکت به نام «الگوی مشارکت فضا-مردم» با توجه به مفهوم سیاسی آن و از سوی دیگر توجه به ویژگی های ادراکی و ذهنی فضا و منظر شهر مطرح کنیم. در این الگو، مشارکت، گونه ای از روابط قدرت در نظر گرفته شده که در آن، فضا نیز در کنار مردم و نهاد قدرت، به کنشگری می پردازد. این الگو از یک سو بر پایة نظریة کنشگر-شبکه1 و از سوی دیگر بر خواست انتقال قدرت از دولت یا نهاد قدرت به مردم، به عنوان هدف پایه ای رویکرد مشارکتی استوار است. الگوی مذکور تغییر عناصر ذهنی منظر و مردم را در فرآیند تولید فضا هدف قرار داده، منظر را حاصل مشارکت مردم و فضا برای عقب راندن نهاد قدرت از حوزة سیاست های فضا می داند. در این الگو معیار ارزیابی کیفیت مشارکت، میزان تأثیر فرآیند مشارکت در تغییر عوامل ذهنی ادراک شهر و کاهش و افزایش سهم مردم یا نهاد قدرت در معادلات قدرت شهری دانسته شده است. در انتها بر این اساس پروژة باب الوزیر در شهر قاهره را به عنوان نمونه ای از پروژه های مشارکتی رایج با میدان تحریر به عنوان نمونه ای از مشارکت های حقیقی در مقام مقایسه قرار گرفته است.
بازنمایی «نگرش مردم به روحانیت» در سینمای ایران (مورد مطالعه: سه فیلم زیرنورماه، مارمولک، و طلا و مس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، سنخ شناسی نگرش های ابراز شده مردم نسبت به روحانیت در سه فیلم زیرنورماه، مارمولک، و طلا و مس می باشد. تلاش بر آن بوده تا با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی سه فیلم مورد نظر -که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند- مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند. نتایج این تحلیل نشان می دهد که نگرش مردم نسبت به روحانیت در فیلمهای مذکور را می توان به سه گونه ی نگرش مثبت (مانند نگرش مثبت آمیخته با تقدّس، نگرش مثبت همراه با احترام، نگرش مثبت همراه با اعتماد، نگرش مثبت کورکورانه و مقلّدانه، نگرش مثبت منفعت طلبانه و ابزاری) نگرش منفی (مانند نگرش منفی به استفاده ابزاری از جایگاه روحانیت، نگرش منفی آمیخته با ترس، نگرش منفی همراه با تحقیر و تمسخر، تصورات قالبی منفی) و عناصر مرتبط با تغییر نگرش نسبت به روحانیت (مانند اقناع، ناهماهنگی شناختی) تقسیم و طبقه بندی نمود. نگرش منفی به روحانیت، در این سه فیلم، عمدتاً به شکل پیشداوری و تصورات قالبی منفی بازنمایی شده است. مضامین بازنمایی شده در این حوزه عبارت از به قدرت و ثروت رسیدن روحانیون پس از انقلاب اسلامی، استفاده ابزاری روحانیون از لباس روحانیت، فاصله گرفتن روحانیت از متن جامعه، و سنتی بودن همه روحانیون می باشد.
مسئولیت های دولت مردم سالار درباره مشارکت سیاسی مردم از منظر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
حکومت به مثابه امر جامعه شناختی پدیده ای ارتباطی است که از ارتباط فرمانروایان و فرمانبرداران تشکیل شده است. از منظر دینی دو طرف این رابطه دارای حقوق و تکالیف مشخص اند. تا کنون به حقوق فرمانروایان و تکالیف مردم بیش از حد توجه شده و در مقابل از حقوق مردم و مسئولیت های حاکمان غفلت گردیده است. از منظر قرآن حکومت از امور مشترک است و مردم مانند حاکم در آن سهیم اند و درنتیجه به اندازه ای که شراکت مردم در فرایند تصمیم سازی های سیاسی تضمین گردد، به همان اندازه حکومت مشروع، وگرنه غیرشرعی خواهد بود. در راستای اثبات فرضیه با طرح جامعه آرمانی قرآنی که در آن مردم نه عوام که بالغ اند، نه بی سواد که آموزش دیده اند، نه جاهل که عاقل اند، نه درجه بندی شده که برابرند، کارشان با تعاون و همیاری و ولایت همگانی بر همدیگر پیش می رود، تلاش کرده ایم با استخدام هفت قاعده و نظریه و تمرکز بر آیه شورا در سوره آل عمران دربارة حقوق سیاسی مسئولیت آفرین برای دولت و فرمانروایان دینی بحث کنیم. نتیجه نهایی این است که حکومت های مردم سالار امروز که در آن مشارکتِ فعالانه مردم در عرصه سیاسی تسهیل گشته است، از حکومت های دیگر که کمترین زمینه برای استیفای حقوق سیاسی مردم وجود دارد، مشروعیت بیشتری برخوردارند و هرگونه توافق در زمینه تضمین حقوق سیاسی مردم در خصوص امکان مشارکت بیشتر آنان در فرایندهای تصمیم سازی، برای حاکم از لحاظ قانونی و شرعی الزام آور است.
قاعده عدم ولایت و حقوق مردم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قاعده عدم ولایت فردی بر فرد دیگر از قواعد مسلّم فقهی است و مبنای بسیاری از احکام و موضوعات فقه است. این قاعده در فقه سیاسی از قواعد زیر بنایی بوده، کاربردهای زیادی دارد و مبنای بسیاری از احکام سیاسی و آزادی های مردم به شمار می رود. از آنجا که لازمه این بحث غور در باب ولایت در فقه بود، لذا در این مقاله انواع ولایت افراد و حاکمان در زندگی دیگران مورد کنکاش و فحص قرار گرفته است. البته ولایت حاکم در امور جامعه در این مقاله نیامده و صرفاً به ولایت حاکم که به زندگی خصوصی افراد مربوط است پرداخته شده است. بنا بر این قاعده ولایت حاکم در زندگی خصوصی افراد و به اصطلاح ولایت در انفسِ حاکم، لازم است با ادله متقن ثابت شود و در هر موردی که ولایت او ثابت نشد ولایتی ندارد.
نظارت عمومی؛ مردم سالاری دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی حقوق فقه و حقوق مباحث فقهی –حقوقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی مفاهیم فقه سیاسی نظارت عمومی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی مفاهیم فقه سیاسی حسبه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه مباحث کلی
این پژوهش با طرح این پرسش که نظارتِ عمومی در الگوی مردم سالاری دینی دارای چه ابعاد، مؤلفه ها و نماگرهایی است؟ در پی تبیین این امر است که در مردم سالاری دینی، افراد جامعه نسبت به جامعة خویش مسئولیت داشته و دارای وظایف و حقوقی اند که لازم است آنها را انجام دهند، و مؤلفه هایی همچون امر به معروف و نهی از منکر یا تأسیس نهادهایی همچون حسبه و نهادهای مردمی، روند نظارت بر جریانات اجتماعی و به ویژه نظارت بر قدرت را پی می گیرند. نظام سیاسی متشکل از چهار مؤلفة ایده (بعد ماهوی و ارزشی)، رهبری، ساختار، و مردم (شهروندان) است، و نماگرهای نظارت با توجه به آنها سامان می یابد.
در بعد ماهوی، ایدة مشروعیت ولایت فقیه در عصر غیبت، مبنای نظری نظارت در حاکمیت دینی است و دیگر نماگر های نظارت در ساحت ساختار و رفتار مردم با استناد به آموزة مشروعیت مدلل می شود. در مؤلفة رهبری، ضرورت توجه به مقولة مقبولیت در حاکمیت دینی و این امر که کارامدی با مسئله مقبولیت رقم می خورد، و در ظرف ساختاری، برنامه ریزی و مدیریتی نظام اسلامی باید تحقق بخش و بسترساز نظارت عامه باشد، و در حوزة نظارت در ساحت رفتار مردم نیز می توان به دو مؤلفة حوزه شناخت (بینش) و عملکرد اشاره کرد.
مراسم ازدواج در عصر قاجار از نگاه سیّاحان اروپایی
حوزه های تخصصی:
یکی از منابع مهم برای بررسی اوضاع اجتماعی-فرهنگی ایران سفرنامه ها یی است که در هر دوره نوشته شده اند. چون مراسم هر کشوری برای خارجیان نا آشناست معمولا این رسوم مورد توجه آن ها قرار می گیرد و تلاش می کنند تا آن را به صورت دقیقی در سفرنامه هایشان بازتاب دهند. یکی از ادوار مهم که تعداد قابل توجهی سیاح و سفیر از کشورهای مختلف وارد ایران شدند و سفرنامه های زیادی از خود به یادگار گذاشتند عصر قاجار بود؛ از این رو در این زمان آداب و رسوم ایرانیان در زمینه های مختلف از جمله رسم ازدواجشان، توسط سیاحان به نگارش درآمد.
انواع ازدواج ، مراحل مختلف آن، از خواستگاری و شیرینی خوران تا عقد و عروسی، همراه با آداب جذّاب آن، رسوم مختلف ازدواج میان اقوام و اقلیّت های مختلف و تفاوت های آن ها به قلم روان و ساده ی بسیاری از سیّاحان اروپایی دوره ی قاجار به نگارش درآمد. در این پژوهش تلاش شده به روش توصیفی-تحلیلی دیدگاه آن ها را در این خصوص بررسی کرده و با بیان گفته های آن ها و مقایسه ی آن با منابع داخلی زمان قاجار درصدد آنیم تا دریابیم که رسم ازدواج در دوره ی قاجار در سفرنامه های اروپاییان به صورت واقع بینانه ای گزارش شده یا اینکه بعضی از گفته های اروپاییان در این خصوص، با واقعیّت های جامعه قاجار مغایرت دارد.
نگرش عوام به آثار باستانی در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره قاجار و مخصوصا عصر ناصری در ایران با تحولات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی فراوانی همراه است که همه جنبه های زندگی مردم را تحت تاثیر قرار داد. یکی از این تاثیرات در زمینه کشفیات باستانشناسی و تغییر نگرش مردم به آثار باستانی و تاریخ کشورشان بود. با این وجود پیش از آنکه حفاری های علمی در ایران آغاز شود ایرانیان با آثار باستانی محیط زندگیشان، تعامل داشتند. آن ها آثار را به افسانه ها و اسطوره ها مرتبط می ساختند یا اینکه جنبه مقدس به آن می دادند. پس از حضور دلالان عتیقه مردم بومی گاهی به تجارت مواد فرهنگی نیز اقدام می کردند. نگاه مردم به آثار در نگرش آن ها به خود نیز اهمیت داشت. این نگرش در ساخت هویت تاریخی ایرانیان موثر بود و بعدها قسمتی از هویت ملی ایرانیان را تشکیل داد. این پژوهش با روش کتابخانه ای و تحلیل تاریخی به بررسی تاثیر نگاه ایرانیان به میراث فرهنگی در ساخت هویت ملیشان پرداخته است.
تحلیل گفتمان برنامه های تولیدی شبکه ""من و تو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرایش عمده مخاطبان ایرانی به استفاده از شبکه های ماهواره ای، لزوم مطالعه پیام های ارسالیِ این شبکه ها را، از طریق واسازی پیام و کشف مفروضات بدیهی انگاشته شده آن ها، ایجاب می کند. بر این اساس پژوهش حاضر با مدنظر قرار دادن برنامه های تولیدی شبکه «من و تو» و تحلیل گفتمان آن ها بر اساس نظریه و روش لاکلاوموفه، پاسخ به سؤال پژوهش را آغاز کرد. در این وضعیت با استفاده از مفهوم واسازی، و قطع رابطه دال و مدلول های گفتمانی برنامه (مفروضات بدیهی انگاشته شده)، مفروضات گفتمانی برنامه شناسایی و مفصل بندی برای آن ها شکل گرفت. به حسب مطالعه انجام شده، «مردم»، «تساهل و مدارا»، «تجربه های جدید»، «خوش گذرانی» و «فرهنگ و هنر» به عنوان دال های مرکزی گفتمان برنامه های این شبکه مورد شناسایی قرار گرفتند. همچنین مشخص گردید، بیشترین هویت های گفتمانی که این شبکه مورد بازنمایی قرار می دهد، دو هویت گفتمانی «مردم ایران» و «حکومت جمهوری اسلامی ایران» می باشد. «مردم ایران» در زنجیره هم ارزی شبکه قرارگرفته و بازنمایی می شوند و «حکومت ایران» در راستای زنجیره تفاوت من وتو. در این وضعیت گفتمان من وتو از کارکرد دال خالی و فضای استعاری گفتمانی نیز استفاده می کند، و با بازنمایی منفی از گفتمان حکومت ایران و نمایش دال هایی که-به حسب بازنمایی- جایشان در مفصل بندی گفتمانیِ این حکومت خالی می باشد؛ و در مقابل مفصل بندی آن دال های خالی در گفتمان خود، تلاش می کند تا بتواند گفتمان رقیب خود را مورد حاشیه رانی قرار دهد و هژمونی معناییِ خود را تثبیت کند. ازجمله مشخصه های گفتمانی دیگر برنامه های مورد مطالعه تاکید بر «معنویت یا خدا گرایی/پرستیِ فاقد شریعت و تعصب» و پرداخت مثبت به «سلطنت پهلوی» به حسب پیوند آن با «گذشته خاطره انگیز» مخاطب می باشد.
تئوری مردم سالاری دینی در گفتمان توسعه محور امام خمینی(ره)
با شکل گیری انقلاب تاریخی 1357، به رهبری امام خمینی (ره) و استقرار نظام جمهوری اسلامی، بحث در مورد جایگاه مردم در این حکومت به یکی از مهمترین سوالات در ذهن محققان انقلاب بدل گردید و از آنجا که امام نقش ایدئولوگ و تئوریسین انقلاب را نیز داشتند، با واکاوی اندیشه های امام خمینی (ره) این سوال قرین پاسخ خواهد بود. نگارنده معتقد است در عصر سیطره گفتمان های لیبرالیستی و مارکسیستی در هنگامه پیروزی انقلاب، امام با مطرح کردن دموکراسی (مردم سالاری) در چارچوب اسلام یا به قول مودودی تئو-دموکراسی خط بطلانی بر آن گفتمان های اومانیستی محض، کشیدند. نظریه مردم سالارانه امام خمینی (ره) با بارز نمودن معایب دیگر مکاتب طرفدار حقوق مردمی، مردم سالاری زیر نظر ولایت فقیه را که شأنیت اسلام و مردم به بهترین نحو اعمال گردد، مدنظر داشتند و حقوق مردم به معنی اعم آن در تمام شئونات جامعه جاری و ساری خواهد بود. نگارنده در این پژوهش به اهتمام نظری و عملی امام خمینی(ره) در جهت توجه به مردم در مرحله قبل از انقلاب و بعد از آن می پردازد.
حق تعیین سرنوشت؛ از ادعای سیاسی تا مطالبه حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جدایی کریمه از اوکراین، به پرسش های کهنه حیات جدیدی بخشیده و انجام تحقیقات جدید را با لحاظ کردن ماهیت حقوقی و سیاسی مفهوم حق تعیین سرنوشت ضروری کرده است. بر این اساس، مقاله حاضر، با تمرکز بر قضایای مختلف، تحول بعد داخلی حق تعیین سرنوشت و ابهامات آن را مورد بحث قرار می دهد و به این پرسش محوری می پردازد که حق تعیین سرنوشت در چارچوب حقوق بین الملل، بیشتر از رویه های سیاسی پیروی می کند یا از قواعد حقوقی؟ در پاسخ باید گفت به لحاظ پراکندگی و فقدان یگانگی در رفتار دولت ها، قواعد حقوق بین الملل عرفی که معرف همه وضعیت های حامل حق تعیین سرنوشت باشد، شکل نگرفته است. بنابراین، در بیشتر وضعیت ها، ادعای سیاسی از مطالبه حقوقی قابل مرزبندی روشن نیست و شناسایی که مهم ترین عنصر اعطای این حق به مردم طالب آن است، مقید به اراده سیاسی دولت هاست و از معیارهای حقوقی روشنی پیروی نمی کند.
الگوی مفهومی مشارکت سازمان یافته مردمی برای تحقق استحکام ساخت درونی قدرت نظام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در نظام های سیاسی، مشارکت مردم در امور مختلف به عنوان ابزار کارآمدی در حل مسائل و مشکلات و توسعه اجتماعی و سیاسی محسوب می شود. بااین حال مشارکت مردم به عنوان ارکان اصلی نظام، در سطوح و درجات مختلف امکان پذیر است. در پایین ترین سطح، مشارکت صرفاً به «اطلاع رسانی مردم در خصوص درک مسائل و مشکلات، جایگزین ها، فرصت ها و نیز راه حل ها» و در بالاترین سطح، «سپردن تصمیم گیری نهایی به دست مردم» هست.
مقاله حاضر تلاشی برای بررسی اجمالی ساخت درونی قدرت ملی و نقش مشارکت سازمان یافته مردمی در ایجاد، استقرار و تقویت آن از طریق ارائه یک الگوی مفهومی است. این تحقیق بر اساس هدف، کاربردی توسعه ای و به لحاظ روش، پیمایشی و توصیفی است. ابزار و روش گردآوری داده ها شامل دو بخش کتابخانه ای جهت تهیه ادبیات موضوع و میدانی بر اساس جمع بندی مباحث، نقطه نظرات و خرد جمعی خبرگان است. یافته ها، نشان می دهد اگر مشارکت با سه ویژگی برجسته «سیهم شدن مردم در قدرت (ساخت، استقرار و اعمال)»، «امکان نظارت مردم بر سرنوشت خویش» و «بازگشودن فرصت های پیشرفت به روی مردم» باشد، می تواند موجب اعتلای مسئولیت پذیری، اعتماد، تعهد و نهایتاً تاب آوری مردم به عنوان ارکان اصلی جامعه شود. در این صورت چنین مردمی می توانند جامعه ای مولد، منسجم، عقلایی و یادگیرنده را بسازند.
نوآوری مقاله حاضر این است که در طراحی الگوی مفهومی اشاره شده، پیش فرض اساسی ابتناء بر ظرفیت درون زا و پیامد مورد انتظار استحکام ساخت درونی قدرت تحقق استحکام ساخت درونی قدرت شامل «چیستی»، «چرایی» و «چگونگی» مشارکت موردتوجه قرار می گیرند. همچنین بازتعریف مفهوم مشارکت مبنی بر اینکه فرآیندی مسئولانه توسط مردم برای ایجاد، استقرار، تقویت و اعمال قدرت است، از دیگر نوآوری این مقاله است.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در چشم انداز حکمرانی خوب
حوزه های تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر بررسی ویژگی های حکمرانی خوب در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. بر این اساس، در ابتدا با استفاده از منابع دست اول و نیز روش تحلیلی و توصیفی ویژگی های یک جامعه خوب را با محوریت کتاب «احیای دمکراسی: شهروندان در قلب حکمرانی» بررسی نموده؛ سپس لایه های جامعه خوب مشخص و در انتها قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر اساس آن مورد واکاوی قرار می گیرد. در پایان نتایج تحقیق نشان داد که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیازهای مردم در هر سه لایه مورد توجه بوده است.
تحلیل مضمون محتوای «مردم» در اندیشه سیاسی امام خمینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
موضوع مقاله حاضر، تحلیل مضمون محتوای مردم در اندیشه سیاسی امام خمینی است. ایده مردم در اندیشه و نظریه ایشان، ایده ای مهم و کلیدی است. اینکه از نظر امام، منظور از مردم چیست و چه مفهومی از آن در نظام سیاسی به کار برده شده است، نیازمند بررسی و پژوهش است. در این مقاله، چیستی دال «مردم» در اندیشه سیاسی ایشان، با روش کیفی تحلیل مضمون و به کارگیری نرم افزار MAXQDA بررسی شده است. با توجه به بررسی سخنان امام خمینی درباره ویژگی های مردم، حقوق ملت، جایگاه و نقش ملت در نظام اسلامی و شاخص های ملت در نظام اسلامی می توان نتیجه گرفت که ایشان در فرایند سیاسی و اجتماعی و نیز صحنه های مشارکتی و جمعی، افراد را به مثابه یک کل در نظر گرفته و آنها را با واژه «ملت» خطاب کرده اند. در همین راستا، بنیان گذار جمهوری اسلامی برای «ملت» در نظام اسلامی، جایگاه والایی قائل بود و سخن معروف ایشان که «میزان رأی ملت است»، تأیید این مطلب است و به ملتی اشاره دارد که به آگاهی سیاسی، بصیرت و بینش اجتماعی دست یافته است و با قرار گرفتن در فرایند سیاسی اجتماعی، اقدام به عمل مشارکتی جمعی می کند. از نظر ایشان، رأی و نظر چنین ملتی برای نظام اسلامی، میزان و معیار عمل و تصمیم گیری است.
تحلیل گفتمان سیاسی اجتماعی رابطة عاشق و معشوق در غزلیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات عاشقانة سبک عراقی به ویژه در غزلیات سعدی از جفای معشوق و خواری عاشق در برابر او، بسیار صحبت می شود. عشق در ادبیات فارسی مقدّس است؛ اما گاه به مانعی در راه عاشق تشبیه می شود. پرسش این پژوهش آن است که آیا ورای این گونه مضامین، مفاهیم و مقاصدی فراتر از عشق زمینی وجود دارد. در پاسخ به این سؤال، یک چهارم غزلیات سعدی بر اساس تحلیل گفتمان سیاسی اجتماعی بررسی شد. در نتیجه آن می توان دریافت در این گونه مضمون سازی ها، معشوق، نمادی از پادشاهان مستبد و شاعر، نمایندة ملّت است که در برابر جفا و بیداد، فریاد اعتراض برمی آورد. استعارة عشق به منزلة مانع به تعارض گفتمان عاشق و معشوق دلالت می کند و به منزلة دام، نشان دهندة تلاش معشوق برای تسلّط همه جانبه بر عاشق است. این تصویر با انگارة ارباب رعیّتی یا شبان رمگی میان حکومت کنندگان و حکومت شوندگان مطابقت دارد.تشبیه معشوق به پادشاه و شیوة مقابله با او در غزلیات سعدی، طرح آگاهانه تری از شاعران دیگر دارد. سعدی به پذیرش مانع معتقد است و با این شگرد، صلح طلبی تودة مردم را در برابر ستیزه جویی طبقة حاکم برجسته می کند. انتقاد از قدرت در قالب عشق، استتار و نهان شدن شاعر پشت این استعاره را ممکن می کند. در اینجاست که شاعر می تواند دیدگاه انتقادی خود را مستقیم و بی پروا و گاه تلخ و گزنده مطرح کند.