مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
رئالیسم
حوزه های تخصصی:
این نوشتار درصدد پاسخگویی به این سؤال است که آیا میتوان مجموعه دغدغههای فمینیستی را در قالب اندیشه سیاسی فمینیستی مطالعه نمود. برای پاسخ در ابتدا باید مفاهیم کلیدی فمینیستها را بررسی کرده و سپس روش شناخت آنها را تبیین نمود. تمرکز فمینیستها بر مفاهیمی مانند دولت، قدرت، عدالت، صلح و امنیت و ارائه تفسیری جنسیت محور از آن مفاهیم و نیز اتخاذ روش پست پوزیتویستی در شناخت پدیدهها، مجموعه سؤالات و پاسخهای فمینیستها را در قامت اندیشه سیاسی فمینیستی نشان میدهد. در این مقاله پس از روش فمینیستی شناخت، مهمترین مدعیات آنها در حوزه اندیشه سیاسی، تشریح و در نهایت سلسله تجویزهای فمینیستی در زمینه مفاهیم پایهای اندیشه سیاسی نقد و ارزیابی میشود. به اعتقاد مؤلف نقدهای فمینیستی در آشکار ساختن ساحتهای مغفول اهمیت تعیین کنندهای دارد، اما کاستی اساسی این نقدها، تشتت آنهاست. مسئول و مجرم1 شمردن مردان در تحلیل فمینیستی به قدری برجسته است که گویی مردان بانی و حامی همه مرارتهای هستی بودهاند.
عقلانیت رئالیسم متافیزیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی ۱۳۸۷ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
فیلسوفان تحلیلی معاصر وجود شناسی را شاخه معرفتی مستقلی به شمار نمی آورند و به همین علت، هر گونه بحث درباره رئالیسم متافیزیکی را نامشروع و بی معنا تلقی می کنند. نویسنده در این مقاله، با محور قرار دادن نوعی رئالیسم معتدل، از معناداری رئالیسم متافیزیکی جانبداری می کند. وی در ضمن، نشان می دهد بیشتر دلایلی که برای اثبات بی معنایی رئالیسم طرح شده بر پیش فرض های ضدرئالیستی استوارند و در نهایت خود ویرانگر خواهند بود. همچنین، در این مقاله، به پاره ای از زمینه های تاریخی شکل گیری ضدرئالیسم اشاره خواهد شد.
عقلانیت رئالیسم متافیزیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیلسوفان تحلیلی معاصر وجود شناسی را شاخه معرفتی مستقلی به شمار نمی آورند و به همین علت، هر گونه بحث درباره رئالیسم متافیزیکی را نامشروع و بی معنا تلقی می کنند. نویسنده در این مقاله، با محور قرار دادن نوعی رئالیسم معتدل، از معناداری رئالیسم متافیزیکی جانبداری می کند. وی در ضمن، نشان می دهد بیشتر دلایلی که برای اثبات بی معنایی رئالیسم طرح شده بر پیش فرض های ضدرئالیستی استوارند و در نهایت خود ویرانگر خواهند بود. همچنین، در این مقاله، به پاره ای از زمینه های تاریخی شکل گیری ضدرئالیسم اشاره خواهد شد.
نگاهی انتقادی به ابعاد معرفتی ایده آلیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با اینکه ایده آلیسم در غرب معاصر حضور و نتایج گسترده ای داشته است، اما به نظر می رسد که مبانی و پیامدهای معرفتی این دیدگاه دستخوش ناسازگاری های درونی و کاستی های اساسی است. در این نوشتار، نخست پاره ای از مبانی معرفتی ایده آلیسم با نگاهی انتقادی ارزیابی خواهد شد، سپس از نظریه های انسجام، پراگماتیسم، و ساخت گرایی به عنوان سه پیامد معرفتی اصلی ایده آلیسم سخن به میان خواهد آمد و در پایان، با مرور دلایل وجود جهان مستقل از ذهن، به برخی از مشکلات نهایی ایده آلیسم اشاره خواهد شد.
نقد و تحلیل وجوه تمایز و تشابه اصول کاربردی مکتبهای ادبی رئالیسم و ناتورالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیر مبانی فکری و فلسفی مکانیک کوانتوم بر تئوری های سازمان و مدیریت
حوزه های تخصصی:
اخیراً در ادبیات مدیریت به مباحثی بر می خوریم که سخن از پارادیم جدید در حوزه سازمان و مدیرت دارند، پارادیمی که با دوتئوری آشوب و کوانتوم شناخته می شود. در مورد تئوری آشوب بحث های زیادی مطرح شده، اما به تئوری کوانتوم کمتر پرداخته شده است. هدف از نوشتن این مقاله شناسایی این دو رویکرد از علم فیزیک و تأثیر مبانی فکری و فلسفی آن بر تئوری های سازمان و مدیریت می باشد. دراین مقاله ما ابتدا برای درک بهتر تئوری کوانتوم آن را با تئوری نیوتن مقایسه نموده و پس از شناخت مبانی فکری آن به بحث در مورد تأثیری که بر تئوری های سازمان و مدیریت داشته می پردازیم.
کارنپ و رئالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۴ شماره ۴۷
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تحلیل معناشناختی کارنپ و تحولات فکری وی در خصوص مساله رئالیسم بررسی می شود. هدف نهایی کارنپ اتخاذ موضعی بی طرفانه نسبت به مساله رئالیسم است. مقایسه ای میان موضع نهایی کارنپ و موضع رئالیسم ساختاری راسل به عمل خواهد آمد و در نهایت به ارزیابی و میزان توفیق رویکرد کارنپ خواهیم پرداخت.
مبانی و ساختار رئالیسم در ادبیات داستانی
حوزه های تخصصی:
رئالیسم، در مفهوم عام به معنی علاقه و تمایلی بنیادین به عین موضوع خارج از ذهن است و از دیرباز فکر بشر را به خود مشغول داشته است. ارسطو در هنر شاعری، آثار هنری را محاکات از طبیعت دانسته است و پس از او همواره این اندیشه با فراز و فرودهایی تداوم یافت، تا آنکه در سده نوزدهم، نخست در فرانسه و سپس در دیگر کشورها مکتب و جنبشی پدید آمد که در پی تثبیت اصول و مبانی رئالیسم بود. نویسنده رئالیست در قلمرو ادبیات داستانی همواره با ترفندهای روان شناختی مجاب کننده ای، انگیزه های درونی و بیرونی کنش شخصیت های داستان را در عرصه زندگی فردی و اجتماعی به تصویر می کشد. در این پژوهش پس از توضیح و تبیین رئالیسم، چه در مفهوم عام آن، و چه به مثابه مکتبی معروف در سده نوزدهم، مبانی و ساختار رئالیسم و انواع مهم آن در ادبیات داستانی نقد و بررسی شده است.
مقایسه تحلیلی رمانهای ناتورالیستی «نانا» و رئالیستی «باباگوریو»
حوزه های تخصصی:
شباهت ظاهری و دشواری تمایز اصول و قواعد مکاتب ناتورالیسم و رئالیسم، منشأ اشتباهات فراوانی برای منتقدان بوده است. تا آنجا که گاهی آثار ناتورالیستی به عنوان آثار رئالیستی معرفی میشوند. در این مقاله اصول و قواعد مکاتب فوق، در دو اثر برجسته نانای امیل زولا و بابا گوریوی بالزاک، نقد و تحلیل شده است. اشخاص داستانی «نانا» در عین عادی و معمولی بودن، هر یک معرف قشر معینی از جامعهاند و نویسنده ناتورالیست اصراری بر تیپسازی ندارد. ولی در «باباگوریو» با وجود برگزیده شدن قهرمانان از میان افراد جامعه، به آنها برجستگی خاصی (تیپ) بخشیده میشود. انتقاد در آثار ناتورالیستی به مثابه مبارزه با بیماریهایی تلقی میشود که بر وحدت ارگانیک جامعه هجوم میآورد. اما در آثار رئالیستی عمیقترین ریشههای تضادهای اجتماعی عصر کاویده میشود. با وجود اینکه اصول علمی ناتورالیسم پرداختن به هر موضوعی را صرف نظر از طبقه مجاز میداند، موضوع آثار ناتورالیستی بیشتر طبقات متوسط و پایین جامعه را شامل میشود. اما نویسنده رئالیست در آثار خود با وجود به تصویر کشیدن هر دو طبقه بالا و پایین جامعه، بیشتر به واقعیتها و رنجهای مربوط به طبقه کارگر توجه میکند. اکثر رمانهای ناتورالیستی دارای پایانی اندوه بار، نگران کننده و فاجعهآمیز هستند و موجب ناراحتی خواننده میشوند. ولی آثار رئالیستی با وجود اینکه معمولاً پایانی غم انگیز دارند، تا حد آثار ناتورالیستی فاجعهآمیز نیستند.
مرز بی نهایت رئالیسم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
رئالیسم معنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تحلیل مبادی هستی شناختی و معرفت شناختی مسئله عدالت در اندیشه استاد شهید مطهری(ره)
حوزه های تخصصی:
عدالت منتهی آمال بشریت در همه اعصار و زمان ها بوده است و کمتر جریان فکری و جنبش اجتماعی را می توان سراغ گرفت که شعار عدالت را مطرح نکرده باشد. اما آنچه در این میان باقی است اینکه حسب میراث مکتوب معارف و علوم انسانی - اجتماعی هیچ گاه توافقی بر سر چیستی عدالت در بین متفکران حاصل نشده است و تعریف از عدالت و مبادی مابعدالطبیعی هر تعریف و همچنین دلالت های سیاستی آن ها همیشه محل غفلت و یا منازعه واقع شده است. تحلیل و واسازی هستی شناختی، معرفت شناختی و کلامی از مسئله عدالت مقوله ای است که ادبیات ناظر بر نظریه های عدالت نیازمند آن بوده و هرگونه پالایش نظری و انتخاب در عرصه سیاست گذاری و کاربرد، مستلزم تفطن بدان هاست؛ از سوی دیگر، معرفی آرای حکمای اسلامی در این زمینه نیز فارغ از توجهات فلسفی و مابعدالطبیعی ایشان، آن چنان که باید، محصولی معرفتی در پی ندارد. از این رو در این نوشته سعی شده که تعاریف یکی از متفکران معاصر اندیشه اسلامی، استاد شهید مرتضی مطهری(ره)، از مقوله عدالت حسب نظرات کلامی و فلسفی خود ایشان مورد واسازی هستی شناختی، معرفت شناختی و کلامی قرار گیرد تا دلالت های فلسفی هر یک از تعاریف مطرح شده توسط ایشان، به ویژه در حوزه رویکردهای معتزلی، اشعری و شیعی بررسی بیشتری شود و نشان داده شده است که رئالیسم در مسئله عدالت جایگاه رکینی را در مباحث ناب اسلامی داراست
در جستجوی رئالیسم علمی در مکانیک کوانتومی
حوزه های تخصصی:
چکیده
مواردی برجسته از مناقشه بر سر توصیف کامل مکانیک کوانتومی از واقعیت فیزیکی مورد تحلیل قرار میگیرد. تعابیری که از نقض موضعیت - به عنوان نتیجهای از قضیه بِل - به عمل آمده مورد ارزیابی و بازنگری قرار خواهد گرفت. فلسفه کپنهاگی به عنوان تعبیری ضدّ رئالیستی مورد نقد قرار میگیرد و دیدگاه رئالیستی به عنوان دیدگاه مناسبی برای پیشرفت علم و نیز تبیین پیشرفت آن مورد تأکید قرار خواهد گرفت و در نهایت بر لزوم جستجوی تعابیر رئالیستی و ارزیابی نقّادانه نظریههای رقیب تأکید میشود و سعی در یافتن حدود اعتبار نظریه کوانتومی و نسبیت خاص میکنیم.
پژوهشی در سیر تحول رئالیسم داستانی: از شارل سورل تا نیکلا رتیف
حوزه های تخصصی:
از زمان شکل گیرى رئالیسم " یاو اقع گرایی در نظریه ها و اندیشه هاى فلسفى توسط افلاطون و ارسطو،و ظهور دیر هنگام ان در عرصهء ادبیات، مفهوم رئالیسم همواره دستخوش دگرگونى ها، تحولات بسیار اساسى بوده است. على رغم سابقه دو هزار و پانصد سالهء ان در عرصه هاى فلسفى، ادبى، غالبا قرن نوزدهم میلادى معرف عصر طلایى رئالیسم داستانى در فرانسه است. اما این شهرت، مدیون تلاش هایى است که از سه دو رهء پیش از ان صورت گرفته است. از عصر باروک تا شکوفایى رئالیسم در اغاز قرن نوزدهم، ادبیات داستانى فرانسه شاهد د و رهء بازنگرى اساسى در زمینهء تبیین مفهوم رئالیسم داستانى گردید. این بازنگرى همواره با توجه به مفهوم "واقعیت" صورت گرفته است. این مقاله ضمن بررسى در ریشه هاى معنایى "واقعیت" در رئالیسم، به پژ و هشى در سیر تحول رئالیسم داستانى در سه دورهء کلیدى، اساسى در عرصهء ادبیات فرانسه درو اپسین سال هاى عصر باروک تا پایان قرن هجدهم میلادى مى پردازد.
کاوش اونوماستیک در ادبیات معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اونوماستیک علمی است که بر اساس آن می توان به رابطه بین شیء و نامی که بر آن نهاده شده است یا‘ به دیگر تعبیر ‘ به رابطه میان دال و مدلول پرداخت‘ نامگذاری شخصیت ها و هنچنین پاره ای از مکان های داستان می تواند به موضوع این علم بدل شود. چنین رابطه ای همواره در ادبیات جهانی به عنوان شگردی که نویسنده از طریق آن ناگفته هایی را در مورد شخصیت های داستانش با خواننده در میان می نهاد مطرح بوده است. ادبیات معاصر ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست. در این مقاله تلاش کرده ایم تا با تکیه بر تحقیقی از مقوله اونوماستیک به دو شیوه نگرش متفاوت از دو داستان پرداز مطرح ایرانی ‘ احمد محمود و محمود دولت آبادی ‘ بپردازیم.
نهضت اومانیسم در اروپا
حوزه های تخصصی:
امنیت بینالمللی ، قدرت هژمون و نظام بینالمللی پس از 11 سپتامبر
حوزه های تخصصی:
پس از یازده سپتامبر که در حقیقت به عنوان یک « رویداد مهم جهانی » میتوان از آن یاد نمود ، تئوری حاکمیت « قدرت هژمون » در چارچوب یکجانبه گرایی بیمانند آمریکا قوت چشمگیری گرفت . بر این اساس ، ایالات متحده ، به عنوان بازیگر نقش قدرت هژمون ، کوشید « امنیت » را به جهان بازگرداند و از این منظر به افغانستان و عراق حمله نظامی نمود تا رژیمهای مستبد حاکم در این دو کشور را ساقط نماید . ...
نقد و بررسی اندیشه خردگرایی و آزاد اندیشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهضت شعوبیه یا اومانیسم ایرانی ـ اسلامی، جنبشی بود که به دنبال انحصارطلبی بنیامیه که آرمانهای اسلامی را در سایه قدرت طلبی و زراندوزی ازیاد برده بودند، رخ نمود. ماهیت این حرکت ماهیتی اومانیستی با ژرف ساختی دینی و برگرفته از قرآن کریم بود. از این روی بسیاری از مؤمنان راستین با آن همداستان شدند. شعوبیه دو شاخه اصلی در ایران داشت که در ادبیات و شعر ما تا قرنها ادامه داشت. شاخه نخست در حوزه عرفان و تصوف بود. شاخه دوم شاخه خردگرایی برمبنای دانش بود. از جمله این جریان فکری، اخوان الصفا بودند که با مقالات و رسالههای علمی خود، موضوعات علمی را تشریح کردند و شک و شناخت را به مردم آموختند و خاطر نشان کردند که آغاز حرکت به سوی شناخت، شک است و با شک کردن، اندیشیدن، وجود پیدا میکند. از جمله مسایلی که حرکت خردگرایی در آثار اهل قلم، جایگزین کرد، مسأله واقعبینی بود که در حقیقت با نوعی رئالیسم ابتدایی مطرح میشد. ناصرخسرو قبادیانی اوج آزاداندیشی در ادبیات فارسی است. متنبّی شاعر بزرگ عرب را اگرچه نمیتوان به طور قطع و یقین در این جنبش جای داد و حتی برخی او را مخالف شعوبیه میدانند، اما در اشعارش، نوعی عزت نفس و آزادگی حتی از نوع اگزیستانسیالیستی هم دیده میشود که میتوان میان او و ناصرخسرو همانندیهایی یافت. و این پژوهش چنین مهمی را تا حدی که در یک مقاله میگنجد، انجام داده است..
هانس جی. مورگنتا و جنگ عراق: رئالیسم در مقابل نومحافظه کاری
حوزه های تخصصی:
در خصوص جنگ عراق، بین دو نظریه رقیب در سیاست بین الملل، یعنی رئالیسم و نومحافظه کاری، نزاعی در گرفته است. از نگاه نومحافظه کاران، دموکراسی نیرومندترین ایدئولوژی سیاسی جهان است. بر این اساس، اگر ایالات متحده به ساختن جهانی متشکل از دموکراسیها بپردازد، صلح گسترش خواهد یافت. آنها بر اهمیت گسترش دموکراسی در خاورمیانه، از طریق نظامی، تاکید میکردند و اشغال عراق، اولین گام در این جهت بود. در مقابل، رئالیستها معتقدند که ما نه در دنیای مبتنی بر فرصت طلبی، بلکه در جهانی مبتنی بر توازن قوا زندگی می کنیم. به نظر آنها، قویترین ایدئولوژی سیاسی، ناسیونالیسم است نه دموکراسی. بنابراین، تجاوز و اشغال کشورها هزینه بسیار بالائی دارد و باعث رشد ناسیونالیسم و ایجاد ناآرامی می شود.
پویش فعالگرایی اسلامی ؛ نشانگانی برای گسترش دموکراسی و حقوق بشر
حوزه های تخصصی:
پویش فعالگرایی اسلامی»، عنوان گزارشی است که شورای علمی سیاستگذاری دولتی هلند تهیه و به دولت این کشور ارایه کرده است. گزارش، از زبان هلندی به انگلیسی ترجمه شده و توسط دانشگاه آمستردام انتشار یافته است. کتاب درصدد تبیین پدیده فعالگرایی اسلامی، اشکال و ابعاد آن و به ویژه چگونگی نگرش آن به دموکراسی و حقوق بشر از دهه 1970 به بعد است. به سخن دیگر، نویسندگان به دنبال پاسخگویی به این پرسش ها هستند: «فعالگرایی اسلامی در جهان اسلام از دهه 1970 چه سمت و سویی داشته و نسبت آن با دموکراسی و حقوق بشر چه مییباشد؟