مطالب مرتبط با کلیدواژه

شالوده‏شکنی


۱.

نقد و بررسی اندیشه خردگرایی و آزاد اندیشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اِگزیستانسیالیسم رئالیسم آزادی درک زمانه شالوده‏شکنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵۱ تعداد دانلود : ۹۲۲
نهضت شعوبیه یا اومانیسم ایرانی ـ اسلامی، جنبشی بود که به دنبال انحصارطلبی بنی‏امیه که آرمان‏های اسلامی را در سایه قدرت طلبی و زراندوزی ازیاد برده بودند، رخ نمود. ماهیت این حرکت ماهیتی اومانیستی با ژرف‏ ساختی دینی و برگرفته از قرآن کریم بود. از این روی بسیاری از مؤمنان راستین با آن همداستان شدند. شعوبیه دو شاخه اصلی در ایران داشت که در ادبیات و شعر ما تا قرن‏ها ادامه داشت. شاخه نخست در حوزه عرفان و تصوف بود. شاخه دوم شاخه خردگرایی برمبنای دانش بود. از جمله این جریان فکری، اخوان الصفا بودند که با مقالات و رساله‏های علمی خود، موضوعات علمی را تشریح کردند و شک و شناخت را به مردم آموختند و خاطر نشان کردند که آغاز حرکت به سوی شناخت، شک است و با شک کردن، اندیشیدن، وجود پیدا می‏کند. از جمله مسایلی که حرکت خردگرایی در آثار اهل قلم، جایگزین کرد، مسأله واقع‏بینی بود که در حقیقت با نوعی رئالیسم ابتدایی مطرح می‏شد. ناصرخسرو قبادیانی اوج آزاداندیشی در ادبیات فارسی است. متنبّی شاعر بزرگ عرب را اگرچه نمی‏توان به طور قطع و یقین در این جنبش جای داد و حتی برخی او را مخالف شعوبیه می‏دانند، اما در اشعارش، نوعی عزت نفس و آزادگی حتی از نوع اگزیستانسیالیستی هم دیده می‏شود که می‏توان میان او و ناصرخسرو همانندی‏هایی یافت. و این پژوهش چنین مهمی را تا حدی که در یک مقاله می‏گنجد، انجام داده است..
۲.

بازشناسی گذار ساختارگرایی به پساساختارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پساساختارگرایی ذاتزدایی ساختارگرایی شالوده‏شکنی هویت سوژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۱ تعداد دانلود : ۵۷۲
این مقاله از جریان فکری ساختارگرایی سخن در میان می نهد و پس از آن با تعریف ساختارگرایی و شرح گونه های آن، از جمله زبان شناسانه، انسان شناسانه و مارکسیستی، فهم ساختارگرایان از غیرذاتی بودن، ارتباطی بودن و متمایز بودن ساخت ها را بررسی می کند. ساختارگرایی بینشی خاص نسبت به هویت بود و از این منظر هویت ها برساخته هایی گفتمانی و درون ساخت ها ساکن اند. این بینش ضد ذات گرایانه ساختارگرایان درباره هویت سوژه، نقطه برگشتگاه کار فکری پساساختارگرایان شد و آنها در این راه به فهم جدیدی از هویت سوژه دست یافتند؛ سوژه به مثابه هویتی کدر و آغشته به (دیگری). دیگر خواهی پساساختارگرا، این جریان فکری را به شالوده شکنی روابط فرادستی و فرودستی مسلط بر جریان اصلی سیاست و همچنین واسازی ساخت های اقتدارگرایانه موجود در جوامع انسانی مصمم کرد.