مطالب مرتبط با کلیدواژه

مفارقت


۱.

ایرادهای ارسطو به ایده های افلاطونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگو علت غایت ایده کلیات ایراد نظام افلاطونی مفارقت علت نمونه ای اوسیا(جوهر) مبدأ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴۲ تعداد دانلود : ۲۷۷۹
ارسطو در جای جای آثارش از «مابعدالطبیعه» تا «طبیعیات» و «در آسمان» و «کون و فساد»، هر جا می خواهد درمورد موضوعی اظهار نظر کند، با پیش کشیدن افلاطون و دیگر فلاسفة پیش از خود، سعی می کند ایرادهای افکار ایشان را در آن موضوع خاص مطرح کند. شروع از نقد روش مخصوص ارسطو در فلسفه است. به ویژه در مابعدالطبیعه که به قول خود او دانش پرداختن به «موجود بماهو موجود» است و مباحث مربوط به هستی و چیستی موجودات عالم هستی در آنجا مطرح است، ارسطو ابتدا باید آراء مشهور زمان خود و از همه مشهورتر و دست و پاگیرتر «نظریة ایده های افلاطون» را مورد مداقه و نقد قرار دهد. نزاع ارسطو با نظریة ایده های افلاطون از زمان حضورش در آکادمی و دوران دانشجویی او آغاز شد. رسالة کوچک «دربارة ایده ها» ( peri ideon) نوشتة همان دوران است. ما در این مقاله سعی کرده ایم با طبقه بندی ایرادهای ارسطو به ایده های افلاطون و با برشماری یک به یک و موضوعی آنها ماهیت و شدت این انتقادها را نشان دهیم. در این راه سعی شده بیطرفانه و بدون نتیجه گیری یا داوری خاص، تنها به تحلیل و برشماری ایرادها پرداخته شود که این خود پژوهش مناسبی است.
۲.

نظریه مثل افلاطونی و سیر آن در فلسفه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ماهیت کلی مثل افلاطونی مفارقت علم و معرفت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات تاریخ فلسفه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۴۰۵۶ تعداد دانلود : ۹۹۴
در این نوشتار به بررسی سیر نظریه مثل افلاطونی در آرای اندیشمندان اسلامی پرداخته شده است. نظریه مثل افلاطونی، از وجوه مختلف هستی شناسانه، معرفت شناسانه، علم النفسی، اخلاقی، زیبایی شناسانه و خداشناسانه اهمیت فراوانی دارد. از زمان افلاطون تا کنون، هم در میان فلاسفه اسلامی و هم در میان فلاسفه غربی، مسأله مثل افلاطونی، مورد بحث، تأیید و انتقاد فراوان واقع شده است. بررسی محتوایی تاریخی دیدگاه های اندیشمندان اسلامی از جمله فارابی، ابن سینا، شیخ اشراق، محقق دوانی، میرداماد و ملّاصدرا نشان می دهد که اولاً نظریه مثل افلاطونی نزد اندیشمندان مسلمان هم دچار جرح و تعدیل های بسیار و به برخی وجوه، پذیرفته شده و جنبه های اخلاقی و زیبایی شناسانه آن مورد نظر قرار نگرفته است؛ ثانیاً ادله آن ها در رد یا اثبات نظریه مثل ناتمام است؛ و ثالثاً فیلسوفان اشراقی (به معنای عام) و عرفان گرا رغبت بیش تری به پذیرش آن نشان داده اند.