مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
آموزش
حوزه های تخصصی:
چگونگی پیدایش و سیر تحول و شکوفایی نهادهای فرهنگی و دانشگاهی در غرب موضوع پیچیده و دشواری است که به سختی تن به پژوهش می دهد. در این مقاله نخست، با استناد به منابع معتبر، آرای چند مورخ برجستة تاریخ علم و قرون وسطی شناس صاحب نظر دربارة نحوة پیدایش و تأسیس نهادها و مراکز دانشگاهی بررسی می شود و تاریخ نسبتاً دقیقی در خصوص شکل گیری آن ها به دست می آید و سپس اجمالاً به رابطه استادان با دانشجویان و برنامه و مواد درسی و آموزشی آن ها اشاره می شود. در همین زمینه به بررسی کشمکش ها و جدال های فکری و دینی در محیط های دانشگاهی پرداخته و از سوی دیگر به مواضع و رفتار ارباب کلیسا در این مورد اشاره می شود. سرانجام به آمیزه عقلانی و علمی حاصل از این مناقشه ها، که در اواخر قرون وسطی دست مایة پیشرفت تمدن اروپایی و سپس انقلاب علمی شد، اشاره می شود.
اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر باورهای معرفت شناختی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدفِ بررسی اثربخشی آموزش تفکر انتقادی برباورهای معرفتشناختی دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه یزد درسال تحصیلی 91-1390 انجام گرفت که از لحاظ هدف در طبقهی تحقیقات کاربردی و از لحاظ روشِ گردآوری دادهها در قالب تحقیقات آزمایشی قرار میگیرد. جامعه ی آماری شامل کلیهی دانشجویان دورهی کارشناسی دانشگاه یزد به تعداد 11052 نفر بوده است. طی مراحلِ روش نمونهگیری تصادفی خوشهایِ مرحلهای، دانشجویانِ دو کلاس از رشتهی علوم تربیتی به عنوان گروههای نمونه انتخاب و در مراحل بعد به تصادف به گروههای آزمایش و کنترل اختصاص یافتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی معرفتشناختی شومر (1992) با 63 گویه و پروتکل آموزش تفکر انتقادی براساس دیدگاه هایپل (1984)، فیشر (2005) و مایرز (1986) در قالب شش جلسه آموزش دو ساعته بوده است. برای توصیف داده ها وتحلیل فرضیه های تحقیق از شاخص های آمار توصیفی و روش آماری تحلیل کوواریانس (پس از بررسی پیش فرض های آن) استفاده شد. براساس مهمترین نتایج به دست آمده، آموزش تفکر انتقادی باعث بهبود باورهای معرفت شناختی دانشجویان گروه آزمایش در مقایسه با دانشجویان گروه کنترل شده است. در سطح خرده مقیاسها، آموزش تفکر انتقادی باعث افزایش باورهای معرفتشناختی افراد در ابعاد توانایی ذاتی یادگیری، ساده بودن دانش، قطعیت دانش، منبع دانش و یادگیری سریع دانش شد اما تأثیر متفاوتی بر باورهای معرفتشناختی دانشجویان دختر و پسر نداشته است.
بررسی دیدگاه دانشجویان درباره نقش چندرسانه ای ها در آموزش و یادگیری تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه دانشجویان درباره نقش چندرسانه ای ها در آموزش و یادگیری تربیت بدنی است. روش انجام پژوهش از نوع پیمایشی است و جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دانشکده تربیت بدنی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 90- 1389 تشکیل می دادند. از این تعداد، 228 نفر به عنوان نمونه آماری و به شیوه تصادفیِ طبقه ای برگزیده شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که استادان دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزش روایی محتوایی آن را تأیید کردند و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 93/0 برآورد شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی، با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون T انجام شد. نتایج نشان داد از نظر دانشجویان استفاده از چندرسانه ای های آموزشی در تسهیل یادگیری و افزایش انگیزش به یادگیری تأثیر قابل ملاحظه ای دارد. همچنین طبق نتایج، دانشجویان معتقد بودند استادان باید در کنار دیگر روش های مرسوم، از چندرسانه ای های آموزشی نیز به عنوان روشی مکمل آموزشی استفاده کنند.
مدل ارتقای ایمنی جاده ای ایران با تاکید بر فرهنگ ایمنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آمار بالای متوفیات ناشی از تصادفات جاده ای در ایران و خسارات مالی و اقتصادی آن یکی از مسائل مهم جامعه است، که یافتن راه حل برای آن ضروری و اجتناب ناپذیر است. با عنایت به معضلات فرهنگ ایمنی و مقابله با آن ،این پژوهش به دنبال طرح مدلی برای ارتقای ایمنی جاده ای ایران با تاکید بر فرهنگ ایمنی است. با انجام مطالعات تطبیقی ، راهکارهای استفاده شده توسط کشورهای موفق در این زمینه و عوامل تاثیرگذار برگرفته شده از مطالعات نظری، مدل مورد نظر استخراج شد و با تشکیل پانل دلفی در سه دور متوالی ،ابعاد ،مولفه ها و شاخصهای مورد نیاز مشخص و میزان اهمیت آنها با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی تعیین گردید.اعضاء پانل متخصصان و خبرگان در حوزه ایمنی جاده ای ایران می باشند. نتایج پژوهش نشان میدهد تقویت هر یک از مولفه های استخراج شده موجب ارتقای فرهنگ ایمنی می شود. از ویژگیهای حائز اهمیت این مدل قابلیت انعطاف پذیری در شرایط مختلف است زیرا در شرایط خاص و امکان تقویت هر یک از عوامل ، می توان موجب ارتقای فرهنگ ایمنی شد.
مطالعة برنامة آموزش، ارزیابی و ارتقای مربیان ورزش کشورهای منتخب و ارائة پیشنهادها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به موازات رشد سریع دیدگاه حرفه ای، رویکرد فعلی تشکیلات ورزش جهان به آموزش و ارتقای مربیان، رو به توسعه است. آنان از ارکان اصلی در آموزش، رهبری و هدایت تیم اند و نقش مهمی در پرورش ورزشکاران ایفا می کنند. هدف از انجام این تحقیق مطالعة نظام آموزش، ارزیابی و ارتقای مربیان ورزش کشورهای منتخب و ارائة الگوی پیشنهادی است. این تحقیق به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده و در جمع آوری اطلاعات از منابع موجود در کتابخانه ها و مروری بر اسناد موجود و مطالب اینترنت استفاده شده است. در ایران وزارت ورزش تلاش های مفیدی درخصوص آموزش، ارزیابی و ارتقای مربیان انجام داده است؛ لیکن عدم رویکرد سیستمی موجب شده تا همگامی آن با سیستم های پیشرفتة جهان با اشکال های متعددی مواجه گردد. در استرالیا دربارة آموزش مربیان مطالعات گسترده ای انجام شده و نوشتار هایی در باب چارچوب، سرفصل، محتوی و معیارهای آموزش و ارتقای مربیان نگاشته شده است. در انگلستان ویراست های متعددی از نظام آموزش مربیان ارائه شده و محتوای آموزشی جدیدی برای سطوح مختلف مربیگری در حال تدوین است. در ایالات متحده با توجه به سیستم آموزشی حاکم، معیارها و برنامه های آموزشی مربیان تدوین و در حال به روزرسانی است. در کانادا نیز مطالعات گسترده ای انجام شده است، به طوری که برنامةپیشرفت مربیان و ورزشکاران هر رشته تدوین و این برنامه های آموزشی به سایر کشورها نیز ارائه می شود. نتایج مطالعات نشان می دهد رویکرد سیستمی و هماهنگی با انجمن های قاره ای و جهانی مربیان از نیازهای عاجل مربیگری ورزش کشور است و تأسیس بنیاد بین المللی مربیان از ضروریات آن است. در این راه بهره گیری از تجارب کشورهای منتخب و نظام های مربوط مفید خواهد بود.
رابطه آشنایی با فن آوری اطلاعات و توانمند سازی دبیران متوسطه شهرستان بجنورد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی از انجام این پژوهش، بررسی رابطه آشنایی با فن آوری اطلاعات و توانمند سازی دبیران می باشد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه مورد بررسی، شامل: کلیه دبیران شهرستان بجنورد به حجم 1100 نفر می باشد که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 287 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، شامل پرسش نامه توانمند سازی اسپریتزر که پایایی آن بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 82/0 و پرسش نامه محقق ساخته در زمینه فن آوری اطلاعات می باشد که پایایی آن بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 71/0 محاسبه شد. برای بررسی فرضیه های تحقیق، از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. هم چنین برای تعیین متغیرهای تأثیرگذار و نشان دادن تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مستقل بر وابسته از رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. یافته ها نشان داد که بین کاربرد اینترنت، استفاده از دوره های آموزشی، توانایی انتقال اطلاعات دبیران، توانایی مدیریت بانک های اطلاعاتی، توانایی اشتراک اطلاعات و در کل آشنایی با فن آوری اطلاعات؛ با توانمندسازی شغلی دبیران رابطه وجود دارد. هم چنین استفاده از دوره های آموزشی، توانایی انتقال اطلاعات، نگرش به انتقال و مبادله اطلاعات نقش تعیین کننده ای در توانمندسازی دبیران دارند.
پیش فرضهای برنامهی درسی آموزش سلامت جنسی از منظری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در متون دینی، برای زندگانی مسلمانان اصولی وضع گردیده است که هر مسلمانی می بایست از این اصول و رهنمودها در عمل پیروی نماید. اگر هدف آموزش و پرورش به طور عام، پرورش انسان کامل باشد، هدف آموزش و پرورش اسلامی نیز پرورش انسان کامل الاهی با تأکید بر ویژگی هایی هم چون ایمان و عقیده می باشد. برنامه درسی ناشی از این هدف نیز برگرفته از دانش های موجود و هم چنین رهنمودهای قرآن، سنت پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت می باشد. به علاوه، در ایجاد برنامه ی درسی مبتنی بر ارزش ها و عقاید اسلامی، باید به مقاصد و اهداف اعتقادی و دینی توجه نمود، به عبارت دیگر، این مقاصد و اهداف بعضاً مستقل، باید با هم تلفیق شوند، هدف این مطالعه ارائه ی پیش فرض های برنامه ی درسی آموزش سلامت جنسی از منظری اسلامی بود که به ساختار دانش مربوط به سلامت جنسی نیز توجه نماید، بدین منظور با استفاده از روش هم سوسازی، پس از بررسی آیات قرآنی و روایات و احادیث، پیشینه ی تحقیقات انجام شده و دیدگاه های محققین غربی و اسلامی، بر اساس الگوها و عناصر یک برنامه ی درسی، پیش فرض هایی برای تعیین اهداف کلی، عینی، تعیین محتوا، روش های یاددهی - یادگیری، ارزشیابی، انتخاب مدرس، منابع کمک آموزشی برای تدوین برنامه ی درسی آموزش سلامت جنسی ارائه گردید.
عوامل موثر بر تعامل دانشجو و استاد در محیط آموزشی مبتنی بر وب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: ایجاد تعامل به عنوان عنصر کلیدی فرآیند آموزش و یادگیری یکی از چالش های مربیان و طراحان دوره های آموزش از راه دور به ویژه آموزش مبتنی بر وب است. یکی از پیش شرط های طراحی موثر آموزش مبتنی وب، شناسایی عوامل تاثیرگذار بر تعامل است. هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر تعامل یادگیرنده با استاد در آموزش مبتنی بر وب به منظور ارایه راهکارهای مناسب برای افزایش تعامل بود.
روش ها: در این پژوهش کیفی با روش تحلیل محتوای کیفی، 15 دانشجوی مجازی مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشکده علوم پزشکی و نیز 10 نفر از اساتید آموزش مجازی دانشکده های پزشکی دو دانشگاه تربیت مدرس و تهران به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده های حاصل از هر مصاحبه کدگذاری و سپس مصاحبه بعدی انجام شد. برای تحلیل محتوای استقرایی از نرم افزار Maxqdata 10 استفاده شد. تشخیص زیر طبقات و در نهایت، طبقات براساس داده های به دست آمده از تحلیل محتوای کیفی توسط خود پژوهشگر انجام شد.
یافته ها: از تجزیه و تحلیل داده ها، 110 کد اولیه استخراج شد و پس از ادغام و همپوشانی کدها، 8 طبقه اصلی و 56 زیرطبقه به عنوان عوامل موثر بر تعامل یادگیرنده با استاد به دست آمد.
نتیجه گیری: عوامل موثر بر تعامل یادگیرنده با استاد در محیط آموزشی مبتنی بر وب شامل مهارت های فنی و ابزاری، مهارت های ارتباطی، تعهد و نظم، تسلط علمی، ارتباط صوتی و تصویری زنده، کمیت و کیفیت امکانات ارتباطی، انگیزه و نگرش نسبت به آموزش مجازی و تعداد دانشجویان است.
تاثیر فناوری های نوین بر کارآیی و اثربخشی آموزش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: استفاده از فناوری های نوین آموزشی توسط متخصصان تعلیم و تربیت مورد تاکید قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر فناوری های نوین بر کارآیی و اثربخشی آموزشی بود.
روش ها: این پژوهش توصیفی پیمایشی و از نظر هدف کاربردی بود. فناوری های نوین در قالب ۵ فاکتور اصلی که شامل؛ پایگاه داده های علمی، نرم افزارهای کاربردی، فیلم های آموزشی، اینترنت و رایانه بود، مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش در میان دانشجویان کارشناسی و ارشد دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 92-1391 اجرا شد. ۳۵۶ نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند که در نهایت ۲۹۱ پرسش نامه توسط آنها تکمیل شد. داده های مورد نیاز پژوهش با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 20 و آزمون Smart PLS برای بررسی برازش مدل مفهومی تدوین شده، استفاده شد.
یافته ها: فناوری های نوین (91/4=t)، و فاکتورهای آن مانند پایگاه داده های علمی (47/2=t)، اینترنت (44/2=t)، فیلم های آموزشی (42/2=t)، و رایانه (73/2=t)، بر کارآیی و اثربخشی آموزشی تاثیر مثبت و معنی دار داشتند، درحالی که نرم افزارهای آموزشی (42/0=t) بر کارآیی و اثربخشی آموزشی تاثیر معنی دار نداشت.
نتیجه گیری: پایگاه داده ها، اینترنت، فیلم های آموزشی و کاربرد رایانه از شاخص های فناوری های نوین بر کارآیی و اثربخشی آموزش موثر هستند.
تأثیر آموزش خوش بینی به روش قصه گویی بر افزایش میزان خوش بینی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در چند سال اخیر، خوش بینی به عنوان یکی از مهمترین موضوعات روانشناسی مثبت از اهمیت ویژه ای برخوردار گشته است؛ به گونه ای که می توان گفت که خوش بینی همانند سلاحی است که باعث سلامت روانی و جسمانی، رضایت از زندگی، بهبود عملکرد خانوادگی، تحصیلی، شغلی و اجتماعی می شود. بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش خوش بینی به روش قصه گویی بر افزایش میزان خوش بینی دانش آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه ی شهر همدان بود. روش: روش مطالعه نیمه آزمایشی، به صورت پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه دبیرستانهای روزانه و دولتی شهر همدان و روش نمونه گیری از نوع خوشه ای چند مرحله ای بود. در چارچوب طرح آزمایشی، 48 نفر از دانش آموزان به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه 24 نفری(یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار گرفتند. در این پژوهش در مرحله پیش آزمون ، از پرسشنامه ی خوش بینی الری و فینچام(2000) استفاده شد و سپس طرح آزمایشی برای گروه آزمایش طی ده جلسه اجرا شد و پس از اتمام جلسات آموزشی، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و داده ها با استفاده از آزمون T برای مقایسه دو گروه مستقل تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خوش بینی به روش قصه گویی، در افزایش خوش بینی دانش آموزان مؤثر بوده است. نتیجه گیری: می توان گفت که با توجه به ظرفیتها و نیازهای ویژه ی کودکان و نوجوانان، لازم است که در امر آموزش و درمان این قشر، از روشهای جدیدی همچون قصه گویی بهره گرفته شود.
بررسی میزان بهره گیری اعضای هیأت علمی تربیت بدنی و علوم ورزشی از فناوری اطلاعات در فرایند آموزش و پژوهش با توجه به عواملی دموگرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان بهره گیری اعضای هیأت علمی از فناوری اطلاعات در فرایند آموزش و پژوهش رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی با توجه به عوامل دموگرافی بود. نمونه آماری 83 نفر از اعضای هیأت علمی دانشکده های تربیت بدنی و علوم ورزشی که در مقطع تحصیلات تکمیلی مشغول به تدریس می باشند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه توسط متخصصان فناوری اطلاعات و ارتباطات و متخصصان رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی تأیید و میزان روایی سازه پرسشنامه از طریق ضریب همبستگی پیرسون(738/0r=) گزارش شده است. میزان پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ 89/0 بدست آمده است. نتایج نشان داد بین سابقه کار (0.59, P<0.05 -r=)، رتبه علمی(,P<0.05 0.395-r=) و کارکردهای پژوهشی (05/0,p< 279/0r=) اعضای هیأت علمی با بهره گیری از فناوری اطلاعات ارتباط معنا داری وجود دارد. نتایج نشان می دهد بین میزان بکارگیری فناوری اطلاعات درفعالیت های آموزشی و پژوهشی در گرایش های متفاوت رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی تفاوت معنا-داری وجود دارد.
اثر آموزش بر سلامت در ایران: رویکرد تابع تولید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد روز افزون بیماری های غیر مسری و هزینه های هنگفت مراقبت های بهداشتی و درمانی، سبب توجه بیشتر سیاست گزاران به امر «آموزش» برای، بهبود سلامت جامعه شده است؛چراکه آموزش قادر است شیوه زندگی مردم را اصلاح کند، وضعیت سلامتی را بهبود و امید به زندگی را افزایش دهد. هدف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر آموزش بر سلامت در ایران طی سال های 1389-1353 است. بر این اساس ابتدا تابع تولید سلامت بر اساس مدل گروسمن(1972) تعریف و سپس الگوی تحقیق با استفاده از تکنیک هم انباشتگی یوهانسن و مدل تصحیح خطا برآورد می شود. تفکیک اثرات کوتاه مدت و بلندمدت آموزش، هم چنین، برآورد «تأثیر با وقفه زمانی» تغییرات موقت و دائمی آموزش بر سلامت از جنبه های نوآوری این تحقیق به شمار می آید.
نتایج حاصل از تخمین، حاکی از وجود رابطه تعادلی بلند مدت و مثبت بین آموزش و سلامتی است. بر اساس شواهد به دست آمده، آموزش نقش اساسی در بهبود سلامت ایفا می کند. آموزش از شیوع بسیاری از بیماری های غیر واگیر جلوگیری می کند. با توانمند سازی افراد از طریق سرمایه گذاری در آموزش، می توان از شیوع بسیاری از بیماری های ناشی از شیوه نامناسب زندگی امروزه کاست؛ از همین رو با در گیر کردن نهادهائی همچون دبستان، دبیرستان، دانشگاه و رسانه های جمعی و گروهی در مسیر افزایش سطح آگاهی ها می توان وضعیت سلامت جامعه را بهبود بخشید.
مقایسه اثر نابرابری های جنسیتی در اشتغال و آموزش بر شاخص توسعه انسانی (1990- 2010)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین معیار ها برای سنجش توسعه یافتگی یک کشور، میزان اهمیت و اعتباری است که زنان در آن کشور دارند. در جوامع پیشرفته و توسعه یافته ، حضور زنان مؤثر تر و پررنگ تر است. از آن جا که توزیع عادلانه موقعیت ها و منابع میان زنان و مردان موجب رشد اقتصادی و بهره وری بیش تر می شود، بررسی تأثیر نابرابری های جنسیّتی بر شاخص توسعه انسانی، به عنوان معیاری برای سنجش توسعه اقتصادی، ضرورت می یابد. در این پژوهش به کمک داده های تابلویی و روش سیستم معادلات همزمان، با استفاده از نرم افزار استاتا(STATA)، اثر نا برابری های جنسیّتی در آموزش و اشتغال بر شاخص توسعه انسانی و مقایسه بین این دو اثر، در سه گروه کشورهای در حال توسعه، در حال گذار و توسعه یافته طی سال های 1990 تا 2010 بررسی شد. نتایج نشان داد که نابرابری های جنسیّتی در اشتغال و آموزش، بر شاخص توسعه انسانی اثر منفی دارند و نابرابری جنسیّتی در اشتغال بر شاخص توسعه انسانی نسبت به نابرابری های جنسیّتی در آموزش اثر بزرگ تری دارد.
نقش متوسط سالهای تحصیل در روند رشد اقتصادی کشورها (رویکرد بارو و لی در سنجش سرمایه انسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه، بررسی نقش سرمایه انسانی روی رشد اقتصادی در اقتصادهای مختلف است. برای این منظور مدلی را بررسی می کنیم که نرخ رشد عامل بهره وری کل، به سطح سرمایه انسانی وابسته است و سرمایه انسانی از دو راه، نوآوری و افزایش سرعت پذیرش تکنولوژی از خارج، رشد بهره وری عامل کل را تحت تأثیر قرار می دهد.
با استفاده از رهیافت پانل برای 104 کشور در وقفه های 5 ساله در طول سال های 2005-1980 پی می بریم که رابطه سطوح سرمایه انسانی و رشد اقتصادی، غیر خطی است و توسعه تکنولوژی داخلی عامل مهمتری در رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه است؛ درحالی که انباشت سرمایه انسانی از طریق افزایش سرعت پذیرش تکنولوژی از خارج نقش مؤثرتری را روی رشد کشورهای توسعه یافته دارد.
آسیب شناسی آموزش تاریخ اجتماعی در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ اجتماعی شاخه ای از پژوهش های تاریخی مبتنی بر مطالعه تاریخی جنبه های گوناگون زندگی اجتماعی عامه مردم است که مطالعات مستمر آن، از حدود نود سال پیش با شکل گیری مکتب آنال آغاز شد. به رغم مطالعات گسترده در اروپا و ایالات متحده، در ایران کمتر به مباحث نظری و علمی تاریخ اجتماعی پرداخته شده است. این امر در حالی است که تاریخ اجتماعی از مباحث واحدهای درسی رشته های تاریخ، علوم اجتماعی، کتابداری و ایران شناسی به شمارمی رود. از این رو، در پژوهش حاضر، با اتخاذ روش تحقیق اکتشافی بر مبنای گردآوری داده های مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، میدانی و تجزیه و تحلیل داده ها مبتنی بر شاخص های کمّی و کیفی، ضمن بازشناسی آموزش تاریخ اجتماعی در نظام آموزش عالی ایران، با استفاده از روش SWOT نقاط ضعف، قوت، فرصت ها، تهدیدها معرفی و در نهایت روند آتی، راهکارها و تحلیل راهبردی برای نیل به وضعیت مطلوب آموزش تاریخ اجتماعی در نظام آموزش عالی ایران ارائه شده است. نتایج این پژوهش، مبیّن ضعف موجود در مطالعات نظری و علمی تاریخ اجتماعی در سطح آموزش عالی است. اما، توجه روزافزون مجامع علمی رشته تاریخ به اهمیت این حوزه، ایجاد نخستین گروه تاریخ اجتماعی ایران در نظام آموزش عالی و پرداختن به مباحث نظری بومی از نقاط قوت و فرصت های پیش رو است که باید برای تقویت آن برنامه ریزی شود.
اثربخشی آموزش رفتاری مادران بر مشکلات هیجانی و رفتاری کودکان پیش دبستانی محروم از پدر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش رفتاری مادران بر مشکلات هیجانی و رفتاری کودکان پیش دبستانی محروم از پدر بود.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی با روش نمونه گیری هدفمند، از مادران مراجعه کننده به انجمن مددکاری امام زمان (عج) اصفهان در سال 1389 که دارای کودکان 4 تا 6 ساله ی بدون پدر بودند، خواسته شد تا به پرسش نامه ی توانایی و مشکلات (فرم والدین)، چک لیست علایم روانی 90 آیتمی و پرسش نامه ی جمعیت شناختی پاسخ دهند. 18 نفر از مادرانی که کودکان شان بر اساس نمره ی کل پرسش نامه، بیشترین مشکلات هیجانی و رفتاری را دارا بودند، به عنوان نمونه ی مقدماتی به طور تصادفی در دو گروه 9 نفره ی آزمون و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمون، آموزش رفتاری را در 8 جلسه ی 90 دقیقه ای در محل انجمن مددکاری دریافت کردند. در پایان جلسات از هر دو گروه، پس آزمون و بعد از 3 ماه،
پی گیری به عمل آمد. داده ها با آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار SPSS نسخه ی 15تحلیل گردیدند.
یافته ها: آموزش رفتاری مادران، میزان مشکلات هیجانی و رفتاری کودکان
پیش دبستانی محروم از پدر را در هر دو مرحله ی پس آزمون و پی گیری، به طور معنی داری کاهش داد (01/0P<). این نتیجه در مورد تمام زیرمقیاس های مشکلات هیجانی و رفتاری (مشکلات هیجانی در پس آزمون، سلوک، بیش فعالی، مشکل با همسالان) به استثنای زیر مقیاس مشکلات هیجانی در مرحله ی پیگیری، صادق بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد آموزش رفتاری مادران در کاهش مشکلات هیجانی و رفتاری کودکان پیش دبستانی محروم از پدر موثر است.
اثربخشی آموزش شناختی-رفتاری گروهی بر دلبستگی، نگرش های ناکارآمد و میزان سازگاری زناشویی افراد متاهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی میزان اثربخشی آموزش شناختی-رفتاری گروهی بر دلبستگی، نگرش های ناکارآمد و میزان سازگاری زناشویی افراد متاهل انجام شد.
روش کار: شرکت کنندگان این کارآزمایی بالینی، 16 نفر از متاهلین با سبک دلبستگی ناایمن و سازگاری زناشویی پایین بودند که به صورت در دسترس از مراجعین به مجتمع بهداشتی-درمانی شهرداری مشهد در سال 1390 انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 8 نفره ی آزمون و شاهد قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه با مقیاس های سبک های دلبستگی بزرگسالان کالینز و رید (RAAS)، سازگاری زناشویی لاک و والاس (LWMAS) و مقیاس نگرش های ناکارآمد (DAS) ارزیابی شدند. گروه آزمون در 8 جلسه ی هفتگی گروه درمانی شناختی-رفتاری (2 ماه) در مجتمع بهداشتی-درمانی شهرداری مشهد شرکت کردند. گروه شاهد نیز هم زمان تحت 8 جلسه آموزش مهارت های زندگی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون های مک نمار، تحلیل کوواریانس یک سویه و تی گروه های مستقل با کمک نرم افزارSPSSتحلیل شدند.
یافته ها: آموزش شناختی-رفتاری گروهی باعث کاهش معنی دار نگرش های ناکارآمد (001/0P<) و اضطراب و افزایش میزان وابستگی در روابط می شود و
می تواند به بهبود سبک دلبستگی بینجامد (005/0P<). هم چنین تعداد بیشتری از افراد گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد به سازگاری زناشویی رسیده اند. درصد بهبودی آزمودنی های گروه آزمون در تمام متغیرهای پژوهش بیشتر از درصد بهبودی آزمودنی های گروه شاهد بود.
نتیجه گیری: آموزش شناختی-رفتاری گروهی به عنوان یک رویکرد درمانی
می تواند در تغییر میزان وابستگی،اضطراب، نگرش های ناکارآمد و سبک های دلبستگی زوجین، موثر باشد.
رابطه سواد آکادمیک و سواد هیجانی در اعضای هیات علمی؛ دانشگاه کردستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: سواد آکادمیک اصلی ترین پشتوانه آموزش عالی است که لزوماً باید با سواد هیجانی بالا که یکی از عوامل مهم در تعیین موفقیت فرد در زندگی است، همراه باشد. سواد آکادمیک در راستای سواد هیجانی می تواند اثری انکارناپذیر بر جامعه علمی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر ، بررسی رابطه سواد آکادمیک و سواد هیجانی اعضای هیات علمی دانشگاه بود.
روش ها: در این پژوهش توصیفی- همبستگی، 100 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه کردستان در سال 1391 که نمرات پژوهشی آنها به ثبت رسیده بود به روش نمونه گیری تصادفی ساده و طبق فرمول کوکران انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، فرم بررسی سوابق پژوهشی و پرسش نامه سواد هیجانی بار- آن با پایایی 81/0 در مقیاس آلفای کرونباخ بود. روایی پرسش نامه نیز از طریق تحلیل عاملی اکتشافی، بالا گزارش شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون دو متغیری ساده) با به کارگیری نرم افزار SPSS 20 انجام گرفت.
یافته ها: بین سواد هیجانی و حوزه های آن با سواد آکادمیک رابطه معنی داری وجود نداشت. همچنین مدل سواد آکادمیک در پیش بینی سواد هیجانی اعضای هیات علمی دانشگاه موفق نبود (87/0= p ).
نتیجه گیری: در اعضای هیات علمی دانشگاه، بین سواد آکادمیک با سواد هیجانی و حوزه های آن رابطه ای وجود ندارد و سواد آکادمیک بالا لزوماً به معنی داشتن سواد هیجانی بالا به عنوان عامل تعیین کننده توانایی یک شخص برای اثربخش بودن نیست.
همبستگی بین نمرات ارزشیابی اساتید توسط دانشجویان، مدیر گروه و رئیس دانشکده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: ارزش یابی استاد نقش مهمی در برنامه ریزی و بهبود کیفیت آموزش در دانشگاه ها دارد. یکی از چالش هایی که دانشگاه ها با آن مواجه اند، استفاده از روش ها و منابع مناسب برای ارزیابی عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی است. این مطالعه با هدف تعیین میزان همبستگی بین نمرات ارزش یابی استاد توسط دانشجویان، مدیران گروه های آموزشی و روسای دانشکده ها انجام شد.
روش ها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، نمرات ارزش یابی 205 نفر از اعضای هیات علمی علوم پایه دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در سال تحصیلی 91-1390 مورد بررسی قرار گرفت. نمرات ارزش یابی مربوط به تمامی اعضای هیات علمی غیربالینی دانشگاه بود که توسط سه گروه دانشجویان, مدیران گروه ها و روسای دانشکده ها به اساتید داده شده بود. برای گردآوری داده ها از سه پرسش نامه که روایی و پایایی آنها قبلاً مورد تایید قرار گرفته بود، استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 18 و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین نمرات ارزش یابی اساتید توسط دانشجویان، مدیران گروه های آموزشی و روسای دانشکده ها به ترتیب 40/0±07/4، 49/0±44/4 و 52/0±39/4 بود. بین نمرات ارزش یابی اساتید توسط مدیران گروه ها و روسای دانشکده ها رابطه معنی دار آماری وجود داشت (0575/0= r ؛ 0001/0= p )، اما در سایر موارد همبستگی معنی دار مشاهده نشد.
نتیجه گیری: میزان توافق مدیران گروه ها و روسای دانشکده ها در مورد ارزش یابی استاد با همدیگر بیشتر از میزان توافق آنها با دانشجویان است.
عوامل ارتقای عملکرد سربازِ پیاده نظام آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی: