فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
حضور عناصری همچون تعهد زناشویی، بی آلایشی زناشویی و ارتباط زناشویی در کنار نبود عناصری مانند خشونت خانوادگی و خیانت در میان زوجین، از برجسته ترین عوامل تضمین کننده پیوند زناشویی سالم است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش زوج درمانی شناختی - سیستمی گاتمنی بر تعهد زناشویی زوجین شهر مشهد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده همه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد و نمونه پژوهش دربرگیرنده 32 زوج بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و از راه گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش (16 زن و شوهر) و گواه (16 زن و شوهر) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از سیاهه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997) استفاده شد. متغیر مستقل، زوج درمانی به شیوه گاتمنی (شناختی-سیستمی) بود که در 8 نشست 2 ساعته (هفته ای یک نشست) به گروه آزمایش آموزش داده شد. داده ها با به کارگیری آزمون t گروه های مستقل و روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. برآی ندها نشان می دهد که زوج درمانی شناختی- سیستمی گاتمنی با توجه به آماره به دست آماده (4/6=F) اثربخشی معنی داری (05/0>P) بر تعهد زناشویی داشته و مایه افزایش تعهد در زوجین می گردد. زوج درمانی شناختی - سیستمی گاتمنی به شیوه غیرمستقیم و از راه بهبود کارکرد زوجین در باورهای ارتباطی بر تعهد زناشویی و بهبود تعهد اثرگذار است.
اثربخشی مشاوره گروهی آدلری بر بی آلایشی و بخشایشگری میان فردی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی آلایشی از پایه های استوارکننده عشق زوجین و بخشایشگری لازمه مهار کشمکش و ستیز و پویا ماندن عشق آن ها است. هدف پژوهش آزمودن تأثیر مشاوره گروهی آدلری در افزایش بی آلایشی و بخشایشگری میان فردی زوجین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی است و در چهارچوب طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری زوجین سنندجی 47-24 ساله مراجعه کننده به مرکز مشاوره و خدمات روان شناختی «پرتو بامداد» در سال 1393 بود که 14-3 سال از ازدواج آن ها گذشته بود. آزمودنی ها 20 نفر بودند که با روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه یک اندازه 10 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش 12 نشست مشاوره گروهی آدلری را همراهی کردند و گروه گواه در فهرست انتظار نهاده شد. داده ها با سنجه بی آلایشی واکر و تامپسون 1983 و سنجه بخشایشگری میان فردی احتشام زاده، احدی، عنایتی و حیدری (1389) گردآوری شد. برآیندهای آزمون کوواریانس تک متغیره نشان داد که مشاوره گروهی آدلری در افزایش بی آلایشی زوجین(0/001 =P و 50/011= F) و افزایش همه مؤلفه های بخشایشگری میان فردی اعم از «ارتباط دوباره و مهار کین خواهی» (0/001= P و 122/596 =F)، مهار رنجش (0/013= P و 7/646= F) و درک واقع بینانه (0/001 =P و 48/563= F) آن ها کارساز بود. کاربست مشاوره گروهی آدلری بی آلایشی و بخشایشگری میان فردی زوجین را با بالا بردن کنش همکاری و دگرگونی روش های سازش نایافته زندگی آن ها افزایش داد ازاین رو انجام پژوهش های دیگر برای آسودگی از سودمندی این کاربست در افزایش بی آلایشی و بخشایشگری میان فردی زوجین ایرانی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی پیشنهاد می گردد.
اثربخشی رویکرد ایماگوتراپی زوجین بر افزایش سازگاری، صمیمیت و تاب آوری زوجین شهر بوشهر
حوزه های تخصصی:
توجه به عوامل مرتبط و تاثیرگذار بر سازگاری زناشویی، صمیمیت و تاب آوری آن ها از مهمترین کارها در زمینه ارتقاء کارکردهای مثبت خانواده می باشد. باتوجه به همین امر، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش ایماگوتراپی بر تاب آوری، صمیمیت زناشویی و افزایش سازگاری زناشویی پرداخته است. پژوهش نیمه تجربی (آزمایشی) از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش همه زوجین شهر بوشهر در سال 1394 بودند. ابتدا به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 32 زوج انتخاب شد، سپس به روش تصادفی در دوگروه آزمایش و گواه جای گذاری شدند. ابتدا پیش آزمون اجرا شد و شرکت کنندگان به مقیاس تاب آوری کانر و دیوید سون، پرسشنامه صمیمیت باگاروزی و ﻣﻘﯿﺎس ﺳﺎزﮔﺎری زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ پاسخ دادند، پروتکل آموزشی اجرا شد و سپس از گروه آزمایش، پس آزمون گرفته شد. داده های دریافتی توسط فرمول های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-20 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که آموزش تصویرسازی متقابل بر تاب آوری، سازگاری و صمیمیت زناشویی تاثیر معنادار دارند.
تأثیر شرکت در برنامه روان- آموزشگری مبتنی بر روی آورد سیستمی- رفتاری گاتمن در سازش یافتگی زوجی و احساس های مثبت زوجین
حوزه های تخصصی:
سال های اخیر به دلیل نرخ بالای طلاق در کشور رسیدگی به بهبود رابطه زوجین برجسته شده است. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر شرکت در برنامه روان- آموزشگری مبتنی بر روی آورد سیستمی- رفتاری گاتمن در سازش یافتگی زوجی و احساس های مثبت زوجین انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش همه زوجین شهر شیراز سال 95-1394 بود. شمار 28 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شده و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (28 نفر در دو گروه هفت زوجی). اعضای گروه های آزمایش در هفت نشست هفتگی 120دقیقه ای در سالن هتل ستارگان شیراز شرکت کردند. برای گردآوری داده ها سنجه سازش یافتگی زناشویی۱۹۷۶ و پرسشنامه احساس های مثبت درباره به همسر الری، فینچام و ترکویتز (1983) به کاربرده شد. برآیندهای تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد شرکت در برنامه روان- آموزشگری مبتنی بر روی آورد سیستمی- رفتاری گاتمن در افزایش سازش یافتگی زناشویی (P<0/008 ,F=7/564) و بر افزایش نگرش مثبت به همسر(P<0/001 ,F=20/242) کارآمد بوده است. ازاین رو آموزش های مبتنی بر دیدگاه گاتمن می تواند برای افزایش سازش یافتگی زناشویی و ایجاد احساس مثبت آن ها به یکدیگر و کاهش بی ثباتی پیوند زناشویی و جلوگیری از رخداد طلاق کارساز تلقی گردد.
اثر بخشی رویکرد تلفیقی ایماگو تراپی و رابطه با ابژه بر کنترل عواطف زوجین خیانتکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین اثر بخشی رویکرد تلفیقی ایماگو تراپی و رابطه با ابژه بر کنترل عواطف زوجین خیانتکار انجام پذیرفت. طرح پژوهش در این جا، طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش زوجین خیانت کار بوده و نمونه گیری به روش هدفمند از بین زوجین مراجعه کننده به دلیل خیانت به مراکز مشاوره شهر شیراز که نمره پایین تر از میانگین در کنترل عواطف کسب کرده و داوطلب شرکت در پژوهش بودند، 16 زوج به گونه تصادفی انتخاب و سپس به گونه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برنامه درمانی بر مبنای رویکرد تلفیقی ایماگو تراپی و رابطه با ابژه در طی 10 جلسه و هر جلسه به مدت 90 دقیقه به صورت مشاوره گروهی انجام شد و پس آزمون 6 ماه بعد نیز در مورد آزمودنی ها اجرا گردید. از پرسش نامه کنترل عواطف ویلیامز و همکاران جهت گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد که شیوه تلفیقی ایماگو تراپی و رابطه با ابژه بر مقیاس کلی کنترل عواطف و خرده مقیاس های خشم، افسردگی و عاطفه مثبت تأثیر معنادار داشته است، اما بر خرده مقیاس اضطراب تأثیر معنادار نبود. نتایج پس آزمون جلسه پیگیری نشان دادند که نه تنها خرده مقیاس اضطراب تغییری معنادار داشته است بلکه دیگر خرده مقیاس ها نیز نسبت به پس آزمون جلسه دهم تغییر معنادار بیش تری را نشان می دهد که خود بیانگر پایداری و روند رو به افزایش تغییرات در طول زمان می باشد.
اثربخشی گروه درمانی شناختی- انسانگرایانه بر بهبود مهارتهای ارتباطی و حل مساله زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی- انسانگرایانه بر بهبود مهارتهای ارتباطی و حل مساله زنان متاهل روش: روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی زنان متاهل مراجعه کننده به یکی از مراکز مشاوره شهر مشهد بودند که به روش نمونه گیری دردسترس تعداد ۲۲ نفر از آنها انتخاب شد و سپس بر اساس تخصیص تصادفی افراد به دو گروه آزمایش و کنترل،(هر گروه ۱۱ نفر) گمارده شدند. آزمودنیها به پرسشنامه حل مساله خانواده و کارکردهای روان شناختی خانواده ایرانی، مقیاس ارتباط پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کواریانس تک متغیره(ANCOVA) مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس تک متغیره نشان دادکه آموزش گروه درمانی شناختی- انسانگرایانه بر افزایش مهارتهای ارتباطی افراد گروه آزمایش تاثیر معناداری داشت(۰۰۱/۰>P). همچنین آموزش گروه درمانی شناختی- انسانگرایانه بر افزایش حل مساله افراد گروه آزمایش نیز تاثیر معناداری داشت(۰۰۱/۰>P).
تأثیر زوج درمانی متمرکز بر هیجان در کیفیت رابطه، تعارض زناشویی و بی آلایشی زوجین نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیده ناباروری همچون یک چالش و رویدادی تنش زا، زندگی زوجین را به گونه گسترده دستخوش آشفتگی ساخته و مشکلات و آسیب های بسیاری را برای آن ها به دنبال دارد؛ بر این اساس پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر زوج درمانی متمرکز بر هیجان در کیفیت رابطه، تعارض زناشویی و بی آلایشی زوجین نابارور انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری زوجین نابارور مراجعه کننده به درمانگاه های ویژه ناباروری «رویان» و «قفقاز» شهر اردبیل 1395 بود. آزمودنی ها 18 نفر از آن ها بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و هر یک همراه شوهر به صورت تصادفی در دو گروه 18 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند (دو گروه نه زوجی). گروه آزمایش در 10 نشست هفتگی 90 دقیقه ای زوج درمانی متمرکز بر هیجان شرکت کردند شرکت کردند و برای گروه گواه در آن هنگام مداخله ای صورت نگرفت. داده ها با استفاده از ابزارهای روان سنجی بی آلایشی واکر و تامپسون 1983، تعارض زناشویی جان بزرگی و اگاه هریس 2011 و کیفیت رابطه پیرس، ساراسون و ساراسون (1991) گردآوری شد. برآیندهای آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد زوج درمانی متمرکز بر هیجان در افزایش بی آلایشی ( P˂0/001 ,F= 45/01)، کاهش تعارض زناشویی(P˂0/001, F=7/24) و بهبود کیفیت رابطه زوجین ( F=0/8668,P˂0/001) موثر بود. ازاین رو می توان بیان کرد که به کار بستن این مداخله همچون راهکاری مؤثر برای کاهش آشفتگی ارتباط زوجین و بهبود رابطه زناشویی همسران نابارور در سایر شهرهای ایران قابل آزمودن است.
تأثیر زوج درمانی شناختی- رفتاری در تعارض و بی رمقی زناشویی
حوزه های تخصصی:
تعارض و کشمکش های طولانی زوجین و تنش برآمده از آن مایه بی رمقی زناشویی و نابسامانی در کارکرد خانواده است. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی زوج درمانی شناختی- رفتاری بر تعارض و بی رمقی زناشویی زوجین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده زوجین آموزگار شهر نورآباد در سال 1395 بود. 64 نفر با روش غیر تصادفی در دسترس از میان جامعه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 32 نفری (هر گروه 16 زن و شوهر) آزمایش و گواه گمارده شدند. زوجین گروه آزمایش در 12 جلسه مداخله، هفته ای 75 دقیقه ای شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها سیاهه بی رمقی زناشویی پاینز (1996) و پرسشنامه تعارض های زناشویی ثنایی (1387) بود. داده ها با آزمون آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته های این پژوهش نشان داد آموزش مهارت های شناختی- رفتاری بر تعارض های زناشویی (34/18F=،001/0 P=) و بی رمقی زناشویی (11/18F=،001/0 P=) تأثیرگذار است. با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت که درمان شناختی- رفتاری با تغیر باورهای منفی زوجین و کمک به جلوگیری از تعارض های زناشویی می تواند باعث کاهش تنش میان فردی و سرانجام کاهش بی رمقی زناشویی شود.
تأثیر مداخله روان- آموزشی ایرانی برگرفته از دیدگاه دل بستگی در سازش یافتگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازش یافتگی زوجی هم طراز با رضایت و پایداری زندگی زناشویی آن ها از گران مایه ترین چشم اندازهای متخصصین مشاوره و درمانگران متمرکز بر بهبود رابطه زوجین است. هدف این پژوهش آزمودن اثربخشی مداخله روان- آموزشی ایرانی برگرفته از دیدگاه دل بستگی بر سازش یافتگی زناشویی زوجین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی است و با به کار بستن طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری دوماهه انجام شد. جامعه آماری زوجین مراجعه کننده به سه فرهنگسرای شهر اصفهان در سال 1394 بود. نمونه پژوهش 30 زن و شوهر بود که به صورت در دسترس انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (15 زوجی) و گواه (15 زوجی) گمارده شدند. مداخله با مراجعه به منابع معتبر داخلی و خارجی تدوین و روایی آن از سوی پنج نفر از متخصصین «مشاوره خانواده» دانشگاه اصفهان تائید گردید. زوجین گروه آزمایش طی هشت هفته و هر هفته یک نشست 120 دقیقه ای در نشست های گروهی شرکت کردند. اعضای گروه گواه در آن مدت مداخله ای دریافت نکردند. برای گردآوری داده ها از سنجه سازش یافتگی زناشویی اسپانیر 1976 استفاده شد. داده ها با تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره تحلیل شد. برآیند تحلیل کوواریانس نشان داد مداخله روان- آموزشی ایرانی برگرفته از دیدگاه دل بستگی در افزایش سازش یافتگی زناشویی در پس آزمون (92/941= P<0/05, F) و پیگیری (69/137= P<0/05,F) کارساز بوده است. نظر به محدودیت های موجود برای تعمیم برآیندها و بدیع بودن پژوهش بررسی های بیشتر برای آزمودن قابلیت اعتماد مداخله در آینده مطلوب است.
هم سنجی تأثیر شرکت زوجین در نشست های روان- آموزشی طرح واره درمانی با درمانگری پذیرش و تعهد در بی رمقی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش تراز بی رمقی زناشویی به تدریج مایه درگیر شدن زوج ها در رابطه پرتنش و ناکام کننده و سرانجام سستی پیوند زناشویی می گردد. این پژوهش با هدف هم سنجی تأثیر شرکت زوج ها در نشست های روان- آموزشگری طرح واره درمانی با درمانگری پذیرش و تعهد بر بی رمقی زناشویی زوج ها انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون سه گروهی بود. جامعه آماری، شامل همه زوج ها درگیر در تعارض زناشویی بود که در سال 1395 به مناطق )5-1 شهر تهران مراجعه کرده بودند. از میان آن ها 120 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس 48 فرد (24 زوج و زوجه) دارای تراز نسبتاً بالاتر در سنجه بی رمقی زناشویی پاینز (1996) به تصادف در سه گروه، 16 نفری (هشت زوجی) گمارده شدند. دو گروه آزمایش و یک گروه گواه. دو گروه آزمایش جداگانه در 12 نشست هفتگی 90 دقیقه ای مداخله های پژوهش شرکت کردند و گروه گواه در این مدت در لیست انتظار ماندند. سنجه بی رمقی زناشویی پاینز در همه مراحل ابزار گردآوری داده ها بود. برآیند تحلیل کوواریانس نشان داد تفاوت میان گروه ها معنی دار است (0/05P<، F=200/77= ). افزون بر آن، برآیند آزمون توکی نشان داد طرح واره درمانی در هم سنجی با درمانگری پذیرش و تعهد در کاهش بی رمقی زناشویی و دو مؤلفه خستگی هیجانی و خستگی ذهنی کارسازتر بود (0/01≥P). برآیندهای این پژوهش نشان داد مداخله روان- آموزشگری طرح واره درمانی با ایجاد بینش زوج ها درباره علل پدیدایی شناخت، هیجان و رفتار میان فردی ناسازگار و چگونگی زدودن آن ها در کاهش بی رمقی زناشویی کارسازتر بود.
اثربخشی آموزش غنی سازی روابط زوجین بر اساس مدل انریچ بر افزایش تعهد زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
غنی سازی رابطه همسران در مدل بهبود رابطه
حوزه های تخصصی:
درمانگری بهبود رابطه همسران بخشی از مجموعه درمان های خانواده است که با هدف غنی سازی پیوند زناشویی و توانمندسازی هر مشاور و درمانگر در به انجام رساندن کارآمد روند درمانگری بهبود رابطه فراهم شده است. درمانگری بهبود رابطه همسران دربرگیرنده دیدگاه، برنامه کاربردی و فنونی نو برای درمان رابطه همسران است. این روش درمان، بر مدل بهبود رابطه استوار است؛ مدلی که در سال 1962 به دست برنارد گارنی بنانهاده شد. این نوشتار با هدف آشناسازی روش «درمانگری بهبود رابطه: چاره گری از راه همدلی ژرف و گفتگوی صمیمانه» و با بکار بس تن روش توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده است. بازشناسی بخشی از گستره مدل بهبود رابطه، بهره گیری بهتر مشاورین و روان شناسان از آن را شدنی می سازد. شواهد نشان می دهد که به کارگیری مدل بهبود رابطه از سوی متخص صین ایرانی برای یاری رساندن به همسران آشفته و همسران خواستار تجربه رابطه و پیوند زناشویی غنی، سودمند است.
اثربخشی درمان وجودی به شیوه ی گروهی بر تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی دانشجویان دختر مرحله عقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تعیین اثربخشی درمان وجودی به شیوه گروهی بر تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی دختران دانشجوی مرحله عقد. روش: روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آمون-پس آزمون با گروه کنترل بوده و جامعه ی آماری مورد مطالعه کلیه دانشجویان دختر عقد کرده ی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی ۹۳-۹۲بودند. گروه آزمایش به مدت ۱۰جلسه به صورت گروهی درمان وجودی را تجربه کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. داده های پرسش نامه با استفاده از نرم افزارSpss۱۲ و روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: پس از مداخله ، آزمودنی های گروه آزمایش در متغیرالگوی ارتباطی متوقع/کناره گیر و واکنش عاطفی کاهش معناداری را در مقایسه با گروه کنترل نشان دادند ( ۰۵/۰≥P )، در متغیرالگوی ارتباطی سازنده متقابل ،تمایزیافتگی وجایگاه من افزایش معناداری را در مقایسه با گروه کنترل نشان داده شد (۰۵/۰≥P). مداخله وجودی به شیوه گروهی می تواند زمینه ی رویارویی اعضا با خلاء های ارتباطی خود را در قالب گروه فراهم کند. و اثربخشی این درمان در گروه دختران عقد کرده از بروز مشکلات بعد از رفتن به زیر یک سقف پیشگیری خواهد کرد.
تأثیر برنامه آموزش شناختی- رفتاری بر رضایت زناشویی زنان دچار کم کاری میل جنسی
حوزه های تخصصی:
کارکرد جنسی سالم هر یک از همسران از عوامل برجسته و تأثیرگذار بر کیفیت رابطه زناشویی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزش شناختی- رفتاری بر افزایش رضایت زناشویی زنان دارای اختلال کم کاری میل جنسی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش دربرگیرنده زنان دچار کم کاری جنسی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه بودند. نمونه های به اندازه 30 نفر با به کارگیری روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه 15 نفری گمارده شدند. نخست پیش آزمون اجرا شد، سپس گروه آزمایش فرارو برنامه آموزش شناختی– رفتاری قرار گرفتند. در پایان آموزش در هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. داده های دریافتی با کمک نرم افزار آماری 19SPSS، آزمون های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که آموزش شناختی- رفتاری بر رضایت زناشویی زنان دچار کم کاری میل جنسی با ضریب اثربخشی 48/0 تأثیرگذار است. به این معنی که برنامه آموزش، شناختی- رفتاری به طور معنی داری در زنان دارای کم کاری میل جنسی مایه افزایش رضایت زناشویی شده است (001/0P=). با توجه به تأثیر آموزش شناختی- رفتاری بر افزایش رضایت زناشویی زنان بکار بستن این آموزش ها از سوی کارآزمودگان ورزیده در برنامه درمانی زنان دارای اختلال کم کاری میل جنسی پیشنهاد می گردد.
تأثیر واقعیت درمانی گلاسر بر تعهد شخصی زوجین
حوزه های تخصصی:
تعهد به همسر و ازدواج، یکی از مهمترین عوامل تضمین کننده تداوم ازدواج و تحکیم بنیان خانواده است که به دلیل افزایش روز افزون معاشقه نامشروع و طلاق در دو دهه اخیر، در مطالعات نوین خانواده و ازدواج، بسیار مهم تشخیص داده شده است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر واقعیت درمانی گلاسر بر تعهد شخصی زوجین بود. روش این پژوهش، شبه آزمایشی با استفاده از پیش آزمون- پس آزمون و گروه آزمایش و گواه بود. اعضای نمونه این پژوهش، 32 زوج ناسازگار از زوجین داوطلب مراجعه کننده به مراکز مشاوره و مداخله در بحران شهرستان خمینی شهر، اصفهان بودند که پس از انتخاب، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16 زوج) و گواه (16 زوج) گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش در 9 جلسه زوج درمانی گروهی طی مدت زمان دو ماه شرکت نمودند. متغیر وابسته، تعهد شخصی بود که توسط پرسشنامه ابعاد تعهد آدامز و جونز (1997) ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاه شد. نتایج این پژوهش نشان داد که واقعیت درمانی گلاسر، تعهد شخصی زوجین را افزایش داده است (001/0(P ≤ . ولی بین زنان و مردان از نظر میزان تعهد شخصی برحسب جنسیت، تفاوت معنی داری وجود نداشت. در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد که مفهوم تعهد که تاثیر محافظت کننده آن در پژوهش های متعدد خارجی و شمار محدودی پژوهش داخلی به اثبات رسیده است، می تواند در کاهش و پیشگیری از معضلات و آسیب های مختلف حوزه خانواده مانند طلاق و عهدشکنی زناشویی، مؤثر باشد.
تأثیر آموزش مهارت های جنسی بر دانش و نگرش جنسی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های جنسی بر روی دانش و نگرش جنسی زنان متأهل شهر ارومیه به انجام رسید. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره و سلامت روانی شهر ارومیه در سال 1395 تشکیل می دادند، از میان آن ها 36 نفر که دارای شرایط ورود به نمونه بودند و نمرات پایینی در مقیاس رضایت زناشویی کسب کرده بودند، به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (18 نفر) و گواه (18 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مهارت های جنسی دریافت کردند، ولی گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند، برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ (ENRICH) و دانش و نگرش جنسی (SKAS) بشارت استفاده شد و برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس به کاربرده شد. برآمدهای پژوهش نشان داد آموزش مهارت های جنسی بر افزایش دانش و نگرش جنسی مؤثر بوده است و میانگین نمرات دانش و نگرش جنسی پس آزمون گروه آزمایش در سنجش با گروه گواه تفاوت معنی داری داشت (01/0> p)؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت آموزش مهارت های جنسی مایه افزایش دانش و نگرش جنسی در زنان شده است؛ بنابراین آموزش مهارت های جنسی می تواند در بهبود روابط جنسی متعادل و پیشگیری از آسیب های وابسته به این گستره در خانواده ها نقش بسزایی داشته باشد.
بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل بر باورهاى ارتباطى و دلزدگی دانشجویان پسر متاهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دل زدگی زناشویی یکی از عواملی است که به مرور زمان عشق و علاقه بین زوجین را کم رنگ ترکرده و گاهی به طور کامل محو می کند و موجبات مشکلات روانی، ادامه روابط سرد و بی تفاوت و در نهایت اتمام یک رابطه را فراهم می کند و ارتباط تنگاتنگی با باورهای ارتباطی افراد دارد که لزوم مداخلات زودهنگام را نشان می دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل بر باورهاى ارتباطى و دلزدگی دانشجویان پسر متاهل بود. روش کار: در این طرح بالینی با پیش آزمون و پس آزمون، از بین دانشجویان پسر متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد قوچان در رشته های علوم انسانی، تعداد 24 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدندکه طی مرداد لغایت مهر سال تحصیلی 95-1394 به دفتر مشاوره دانشگاه مراجعه کرده بودند. سپس به روش کاملا تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. از هر دو گروه پرسش نامه های باورهای ارتباطی آدیلسون و اپشتاین، دل زدگی زناشویی به عنوان پیش آزمون گرفته شد و سپس گروه آزمون ده جلسه در کارگاه گروه درمانی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل شرکت نموده و دو هفته پس از اتمام دوره، دوباره با همان پرسش نامه ها مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: گروه درمانی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل بر خرده مقیاس های باور به مخرب بودن مخالفت (04/0=P)، باور به عدم تغییرپذیری همسر (04/0=P)، کمال گرایی جنسی (04/0=P) و باورهای ارتباطی غیرمنطقی (04/0=P)، مؤثر بوده و بر خرده مقیاس های باور به تفاوت های جنسیتی (48/0=P)، توقع ذهن خوانی (65/0=P) تأثیر معناداری نداشته است. همچنین گروه درمانی مبتنی بر تحلیل رفتار مقابل بر دل زدگی زناشویی (02/0=P) نیز مؤثر بوده است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از این بود که گروه درمانی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل بر باورهای ارتباطی و دل زدگی دانشجویان پسر متأهل، مؤثر است.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن در رضایت زناشویی زنان مواجه شده با پیمان شکنی همسر: مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن در رضایت زناشویی زنان مواجه شده با پیمان شکنی همسر بود. پژوهش در چارچوب طرح های تجربی تک آزمودنی از نوع چند خط پایه ای اجرا شد . تعداد 5 نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان سیرجان با مشکل پیمان شکنی همسر بر مبنای ملاک های ورود به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مدت 8 جلسه120 دقیقه ای مورد آموزش شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن قرار گرفتند. پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ ( ENRICH )در جلسه های خط پایه، دوم، چهارم، ششم، هشتم و پیگیری تکمیل شد. بازبینی دیداری نمودار ها، شاخص های درصد بهبودی، درصد کاهش نمره ها، اندازه اثر و تغییر پذیری و هم چنین، تحلیل واریانس با طرح اندازه گیری مکرر نشان داد که اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن در افزایش رضایت زناشویی زنان مواجه شده با پیمان شکنی همسر معنادار نبود. روی هم رفته، می توان گفت شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن تاًثیری بر رضایت زناشویی زنان مواجه شده با پیمان شکنی همسر ندارد .
اثربخشی مشاوره گروهی به روش ساختاری بر عملکرد خانواده و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد ساختاری بر عملکرد خانواده و رضایت زناشویی زنان متاهل. روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش-آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری زنان متاهلی بودند که به خاطر مشکلات زناشویی و خانوادگی به کلینیک دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد مراجعه کرده بودند. از بین مراجعه کنندگان ۲۰ زن متاهل به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه رضایت زناشویی و مقیاس عملکرد خانواده بود. گروه آزمایش در ۸ جلسه مشاوره گروهی هر جلسه به مدت ۲ ساعت شرکت نمود و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. داده های خام به روش تحلیل کواریانس یک راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از وجود تفاوت معنادار در عملکرد خانواده و رضایت زناشویی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه بود (۰۵/۰p