مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
استدلال
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲
81 - 98
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر آموزش تفکر انتقادی از طریق شیوه ی سؤال پرسیدن سقراطی، بر مهارت های تفکر انتقادی دانشجویان رشته روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز بود. جامعه این پژوهش، شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی رشته روان شناسی عمومی مشغول به تحصیل در دانشگاه آزاد واحد اهواز بودند. برای انتخاب نمونه، از بین کلیه کلاس های ارائه شده برای دانشجویان کارشناسی روان شناسی، یک کلاس 44 نفره به شیوه نمونه گیری خوشه ای، انتخاب و با استفاده از روش تصادفی ساده، به دو گروه 22 نفری تقسیم و در گروه های مداخله و گواه قرار داده شدند. طرح پژوهش، نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. پس از برگزاری پیش آزمون، برنامه آموزشی تفکر انتقادی، طی 13 جلسه و هر هفته یک جلسه به مدت 90 دقیقه به گروه مداخله ارائه شد و سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در این پژوهش آزمون تفکر انتقادی واتسون گلیزر (فرم الف) بوده است. اعتبار آزمون به روش آلفای کرونباخ 75/0 به دست آمد و تجزیه و تحلیل داده ها به روش کوواریانس یک طرفه (آنکووا) در سطح 05/0 p< (با استفاده از نرم افزار SPSS19)، انجام شد. یافته ها نشان دهنده ی وجود تفاوت معنی دار بین گروه مداخله و کنترل در نمره ی کلی تفکر انتقادی و چهار خرده مقیاس از 5 خرده مقیاس مربوطه بودند. هم چنین یافته ها نشان دهنده ی عدم تأثیر متغیرهای جنسیت و وضعیت تأهل در گروه مورد بررسی بودند.
تحلیل کیفی ساختار استدلال موافقان و مخالفان حق نمایندگی زنان در انتخابات ریاست جمهوری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
65 - 94
حوزه های تخصصی:
موضوع حق نمایندگی زنان در انتخابات ریاست جمهوری ایران طی سال های اخیر سهمی از گفتمان های سیاسی و نیز پژوهش های علمی را در حوزه مشارکت سیاسی زنان به خود اختصاص داده است؛ تا آنجا که به ادعایی بحث برانگیز تبدیل شده است. مقاله حاضر با تمرکز بر اظهار نظرهای برخی « قانون گذاران، ناظران انتخاباتی، فقها، زنان دارای سابقه مدیریت و نمایندگی سیاسی و کاندیدا های زن در انتخابات ریاست جمهوری» در بازه زمانی 1358 1398 و فرض ادعای آن ها به عنوان کنش گفتار استدلالی کوشیده است از منظر مدل استدلالی تولمین نشان دهد چگونه موافقان و مخالفان ساختار استدلالی خود را شکل داده اند. یافته های حاصل از تحلیل محتوای کیفی 50 متن استدلالی بیانگر این است که همه استدلال گران در ساختار استدلالیِ خود اجزای اصلی: ادعا، داده و ضمانت از مدل تولمینی را به کار گرفته اند، اما فقط در دو متن اجزای ششگانه تولمین به کار گرفته شده که درنتیجه، استدلال های کاملی محسوب نمی شوند. استنباط پژوهش گران این است حضور ضمانت های زمینه مند در ساختار استدلالی موافقان دلالت بر این دارد که آن ها در تلاش اند از این طریق ادعای طرف مقابل را به چالش بکشند و مقبولیت استدلال خود را افزایش دهند.
تحلیل مفاهیم مرتبط با اثبات عقلی موعودگرایی در تفاسیر قرآنی اهل سنت و تشیع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
73 - 97
حوزه های تخصصی:
بررسی مفاهیم قرآن کریم بسیار حائز اهمیت است به خصوص هنگامی که با منطق و استدلال و تفسیر قرآن به قرآن همراه باشد. این مقاله با تأکید بر تفاسیر اهل سنت و تشیع، به مواردی مهم مانند موعودگرایی و موعودباوری که با سرنوشت بشریت گره خورده است، می پردازد و بیش از 65 آیه در آن ها وجود دارد که کاملاً نگاهی مشترک به موعودباوری دارند؛ با بررسی مفاهیم 10 آیه از آیات قرآن کاملاً مشهود است که فارغ از تفسیر و روایت در مورد این آیات با توجه به مفاهیم خود آیه و در کنار آن قرار دادن با مفهوم کلی قرآن کریم می توان با استدلال و منطق آنچه مورد ادعای مفسران و تفسیرهای قرآن کریم که بیش تر یا روایی هستند یا منبعث از روایات می باشند دست یافت و نوعی مفهوم شناسی مستقل را به کار گرفت. مهم ترین نتایج این تحقیق بیان می دارند که موعود باوری ضرورتی برای زنده بودن حضرت عیسی(ع) ، و لزوم وجود موعود برای غلبه دین خداوند بر تمام ادیان و یکی شدن دین تمام مردم، با سبک مفهوم شناسی آیات مربوطه قابل اثبات است.
مباحثه انتقادی در شبکه های اجتماعی فضای سایبر: استدلال، مغالطه، تخطی از قاعده، نقض قاعده، و بازی های زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ بهار ۱۴۰۲شماره ۳۳
50 - 1
حوزه های تخصصی:
مباحثه، مطالبه بحث از دیگری است؛ پس ارتباط یکسویه صرف طرح ادعاهای خود نیست، بلکه ارتباط (حداقل) دوسویه (تعاملی) است که ارتباطگر و ارتباطگیر، نقش و نوبت خود را مستمر در مکالمه تغییر میدهند و به ادعاهای یکدیگر واکنش نشان میدهند. وقتی مباحثه در شبکه های اجتماعی فضای سایبر واقع شود، فرآیند ارتباطی چندسویه (تراکنشی) خواهد بود؛ زیرا دیگر فقط پرسش و پاسخ دو نفر نیست، بلکه گردبادی از بازخوردها و پیش خوردها از دیگران کاربران نیز درمیگیرد. مباحثه فقط شامل استدلال آوری برای متقاعدسازی طرف مقابل نیست، بلکه شامل مغالطه، ادعاهای بدون تضمین، و البته ترفندهای بلاغی برای اقناع مخاطب است. این مقاله، به زیرفرآیندهای مباحثه (استدلال، مغالطه، و مانور راهبردی بین آنها) توسط کاربران ایرانی در دو جماعت مجازی شبکه اجتماعی فیسبوک میپردازد. در این مقاله از الگوی جدل تولمن استفاده شد تا شیوه استدلال کاربران ایرانی در مباحثه انتقادی بازشناسی شود و مغالطههای آنها تحلیل شود. سپس از الگوی مباحثه فان ایمرن استفاده شد تا کیفیت نقض قواعد بیان و البته انسجام ریسمانهای مباحثه مطالعه شود. در پایان بحث شد این روندهای مباحثه، بیش از آنکه مصداق اصل همیاری گرایس باشند، تداعیکننده مفهوم بازیهای زبانی ویتگنشتاین هستند.
تحلیل نگرش و فهم دانشجویان از روند اثبات مسائل در درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۵ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
29-36
حوزه های تخصصی:
استدلال و اثبات در آموزش ریاضیات در همه مقاطع تحصیلی از مدرسه تا دانشگاه از اهمیت خاصی برخوردار است و درک و فهم ریاضی بدون تأکید بر استدلال و اثبات تقریبا غیر ممکن است. در این مطالعه که به روش توصبقی از نوع زمینه بی انجام گرفته است هدف محقق بررسی درک و فهم دانشجویان از فرایند ساخت اثبات ریاضی و همچنین بررسی نگرش آن ها به اثباتهای ریاضی می باشد. نمونه مورد مطالعه 50 نقر دانشجو ی دختر و پسر در مقطع کارشناسی رباضی از دو دانشگاه آزاد شبسترو آزاد صوفیان می باشد که نمونه در دسترس محسوب می شود. ابزار اندازه گیری در پژوهش حاضر، پرسش نامه می باشد که خود شامل دو بخش اصلی است. در این بخش قضبه ای همراه با اثباتش ارائه گردید و سپس از دانشجوبان خواسته شد تا به سوالاتی, که در مورد فرایند ساخت اثبات است، پاسخ دهند . همچنین طراحی بخش دوم پرسش نامه بر اساس مطالعات انجام گرفته در پیشینه تحقیق و نتایع پژوهش محققان دیگر در زمینه اهداف اثبات های ریاضی و مشکلات دانشجوبان در استدلال و اثبات صورت گرفته است. این مدل هفت سطح مختلف از درک و فهم دانشجویان از فرایند ساخت اثبات ریاضی را بررسی می گند. جنبه ی موضعی اتبات بیشتر روی درک مفاهیم اولیه و چگونگی ارتباط میان گزاره ها و قضایا تأکید دارد ولی جنبه ی کلی اثبات بیشتر به روش های اصلی اثبات و بکاربردن آن در دیگر مفاهیم توجه می کند. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد
تحلیل گفتمان پیامبران در سوره هود براساس الگوی استدلالی پاتریک چاردو (گفتمان حضرت نوح و حضرت شعیب علیهما السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از کاربردهای زبان در جهت تأثیرگذاری بر دیگری استدلال کردن است. استدلال ها در جهت اقناع مخاطب به کار می روند؛ زیرا سعی دارند مخاطب را قانع کنند که این تفکر درست است و یا به نفع اوست که تابع این نگاه یا اعتقاد باشد.نظریه ها و دیدگاه های متفاوتی در استدلال مطرح شده است. الگوی سوم در پژوهش های این نظریه که امتداد پژوهش های پرلمان در راستای احیای بلاغت ارسطویی است، به بررسی استدلال درون یک گفتمان می پردازد.در این رویکرد به بررسی مسأله انواع گفتمان ها در رابطه با استدلال پرداخته و روش هایی که گفتمان شفاهی و مکتوب از طریق آن سعی در تأثیر گذاری در مخاطب دارد، مورد تدقیق و دسته بندی قرار می گیرد.از آنجا که قرآن کریم در بردارنده گفتمان هایی با محوریت موضوعاتی همچون: نفی شرک و بت پرستی،دعوت به توحید، دعوت به عدل،نفی فساد بر روی زمین و...است،می توان متن قرآن کریم را گفتمانی استدلالی قلمداد کنیم که در پی اصلاح گری است. از سوی دیگر،متن استدلال محور، ویژگی هایی دارد که موجب تمایز آن با سایر متون می گردد؛ یکی از این ویژگی ها وجود دو طرف یا یک طرف منازع در آن است که این ویژگی نیز در قرآن بویژه سوره هود که گفت و گوی پیامبران را در خود دارد، قابل مشاهده است. بر همین اساس در این جستار برآنیم تا گفتمان های موجود در این سوره را طبق الگوی استدلالی «پاتریک شاردو» مورد تحلیل قرار دهیم.
بررسی انواع مغالطه در مثنوی «همایون کتاب» شارق یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۶
103 - 137
حوزه های تخصصی:
غلامحسین شارق یزدی (1226-1307 ه.ش) از شاعران معاصر است که به سبب اشتغال به دبیری، قضاوت و وکالت، بر دانش منطق تسلّط داشته و در مثنوی فلسفی-عرفانی اش، با حسن بیان، نقایص استدلال های نامعتبر و برهان های ضعیف و غلط انداز را مطرح کرده است. وی در این اثر، رویکرد تبیینی به مواضع «مغالطه» دارد. مغالطه یا خطا در اندیشه، قیاسی مرکّب از وهمیات یا مشبهات است.این پژوهش، با روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی مغالطه در مثنوی شارق یزدی می پردازد. پرسش اصلی پژوهش این است که شارق یزدی چه سازوکارهایی را برای جلوگیری از خطای تفکّر ارائه کرده است؟ نتایج نشان می دهد که این شاعر، هم به تبیین مواضع مغالطه می پردازد و هم با پاسخ دهی به ایرادهای ابهام ساز حکیم نماها، گونه های لغزش فکری و استدلال های نامعتبر آن ها را مشخص می کند. نکته درخور تأمّل این است که آسیب شناسی مغالطاتی که از ادعاهای بدون استدلال، بویژه، «توسل به احساسات»، سرچشمه گرفته اند و نقد مطالب مبهم خطاساز، بیشترین موارد از آسیب های ذهنی مورد اشاره شارق بودند و این موارد به تقویت جنبه های تعلیمی این اثر یاری رسانده اند. همچنین، این موضوع نشان می دهد که سراینده از این دلالت های مغالطه ای غافل نبوده و عامدانه، آنها را در سروده های خود یادآور شده است. پای بندی سراینده به شریعت نیز سبب شده تا بسیاری از استدلال هایی که ژرف ساخت اعتقادی دارند، در شعر او راه یابند.
واکاوی برتری امیرالمؤمنین(ع) بر اساس آیه مباهله با محوریت استدلال های اهل بیت(ع) بر اساس منابع شیعه و سنی
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶
241 - 263
حوزه های تخصصی:
آیه مباهله که درباره اثبات حقانیت رسول خدا (ص) در برابر جایگاه حضرت عیسی (ع) نازل شده، یکی از نصوصی است که به واسطه آن بر افضلیت امیرالمؤمنین (ع) و به تبع، بر امامت و خلافت بلافصل آن حضرت در علم کلام استدلال می شد. اهل بیت (ع) در بحث افضلیت آن حضرت بر سایر صحابه، چه در بحث سوابق علی (ع) ، چه در بحث اقربیت به رسول خدا (ص) ، چه درباره پاسخ به شبهاتی که در باب امامت آن حضرت در تفسیر و تحلیل آیه مطرح شده، به طور جدی بحث کرده اند، اما تاکنون پژوهشی متمرکز و خاص مناظرات و استدلال های اهل بیت در این زمینه انجام نشده است. در این پژوهش، سعی شده علاوه بر اصل استدلال ها و گفت وگوهای رسول خدا (ص) ، امیرالمؤمنین (ع) ، امام حسن مجتبی (ع) ، امام صادق (ع) ، امام کاظم (ع) و امام رضا (ع) درباره آیه شریفه مباهله، نحوه استدلال و پاسخ به شبهات مخالفان به صورت تطبیقی از منابع دو مذهب شیعه و سنی بیان و تحلیل گردیده، لوازم سخنان بزرگان، از جمله «افضلیت» که مهم ترین حد وسط استدلال به امامت در این آیه شریفه است، اثبات شده است.
چیستیِ استدلال اخلاقی: تحلیل و نقد دیدگاه پرینز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
185-219
حوزه های تخصصی:
آیا قضاوت های اخلاقی ما برآمده از استدلال اخلاقی است؟ اگر خیر، پس استدلال اخلاقی چه کارکردی دارد و ماهیت آن چیست؟ جسی پرینز، در پاسخ به این سؤالات معتقد است که اخلاق ریشه در خود ما دارد. درستی و نادرستی آن چیزی است که ما آن را درست یا نادرست می دانیم، زیرا اخلاق برساختی انسانی است که ریشه در احساساتی دارد که این احساسات خود برآمده از واکنش های هیجانی ما هستند. پس در نظر او این استدلال اخلاقی نیست که قضاوت های اخلاقی را شکل می دهد، بلکه قضاوت های اخلاقی ما معلول هیجانات است. بااین حال وی استدلال اخلاقی را بی فایده نمی داند. در این نوشته سعی می شود نشان داده شود که طبق نظر پرینز، استدلال اخلاقی به چه معنایی کارکرد توجیه کنندگی دارد و اختلاف نظر اخلاقی را رفع می کند. همچنین پرینز قائل به ظرفیتی فطری به نام استدلال اخلاقی نیست. با تحلیل دیدگاه وی مشخص خواهد شد، پرینز استدلال اخلاقی را استدلالی نظری می داند که انگیزش بخش نیست. ساختار استنتاجی آن تمثیلی یا مبتنی بر مورد است و متشکل از اصول و قواعد کلی نیست. همچنین سیر استدلال اخلاقی درنهایت به هنجارهای بنیادینی ختم می شود که استدلال بردار نیستند. در آخر نقدهایی به برخی از شروط وی در تحلیل استدلال اخلاقی خواهد آمد.
تأثیر نرم افزار شناختی- رایانه ای بر کارکرد اجرایی و استدلال کمی کودکان 12- 7 ساله مبتلا به دیسکلکولیا
حوزه های تخصصی:
مقدمه: توانبخشی شناختی بر بهبود علائم اختلال دیسکلکولیا نظیر کارکرد اجرایی و استدلال کمی تأثیر گذاشته و سایر عملکردهای کودکان را تحت تأثیر قرار می دهند.
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی نرم افزار شناختی- رایانه ای بر کارکرد اجرایی و استدلال کمی کودکان ۱۲-۷ ساله مبتلا به دیسکلکولیا بود.
روش: طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان مبتلا به اختلال دیسکلکولیا شهر اصفهان در سال ۱۴۰۲-۱۴۰۱ بودند. تعداد ۴۵ کودک مبتلا به اختلال دیسکلکولیا به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه گواه و آزمایش جایدهی شدند. برای گروه آزمایش آموزش برنامه شناختی-رایانه ای کاپیتان لاگ (۲۰۲۰) در ۱۰ جلسه ۶۰ دقیقه ای اجرا شد؛ اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل نسخه پنجم مقیاس هوشی وکسلر (وکسلر، ۲۰۱۴)، آزمون کامپیوتری عملکرد پیوسته (رازولد، ۱۹۵۶)، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین (گرانت و برگ، ۱۹۴۸)، آزمون برج لندن (شالیس، ۱۹۸۲) بود. داده های حاصل از پژوهش، با نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ و با اس تفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که نرم افزار شناختی رایانه ای کاپیتان لاگ، بر کارکرد اجرایی (توجه، خطای حذف و پاسخ صحیح، حل مساله و انعطاف پذیری شناختی) تأثیر معناداری داشت (۰/۰۰۱>p)، اما بر استدلال کمی اثر معناداری نداشت (۰/۰۵<p).
نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که توانبخشی شناختی برنامه شناختی- رایانه ای کاپیتان لاگ می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود توانایی شناختی کودکان ۱۲-۷ ساله مبتلا به دیسکلکولیا مورد استفاده قرار گیرد.
تقابل جهان بینی گفتمانی حضرت نوح(ع) و قوم او در سوره هود طبق تحلیل گفتمان انتقادی وان دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی درصدد کشف جهان بینی گوینده از طریق بررسی نحوه گفتمان با شرایط برون متنی است. وان دایک زبان را حامل ایدئولوژی گوینده و دارای بار قدرت می داند. او در گفتمان انتقادی، به تأکید بر ویژگی های مثبت خود و ویژگی های منفی دیگری، تأکید بر طرد ویژگی های مثبت دیگری و ویژگی های منفی خودی در ساختارهای خرد واژگانی، نحوی، بلاغی، معنایی، استدلالی و کنشی اشاره دارد. سوره هود دارای گفتگوی حضرت نوح و قومش است که دو طرف گفتگو سعی در تأکید ویژگی های مثبت خود و ویژگی های منفی دیگری و طرد ویژگی های منفی خود و ویژگی های مثبت دیگری است. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و تحلیل گفتمان انتقادی وان دایک درصدد تحلیل گفتمان نوح(ع) و قومش در سوره هود است. این پژوهش ثابت می کند که در سوره هود، گفتمان نوح، با وجود سرسختی ها و تهدیدها و تحقیرهای قومش علیه او، بیشتر برپایه تقویت ویژگی های مثبت خود و ویژگی های منفی قومش با نرمی و مدارا و زبانی انعطاف پذیر و پرسشی و دارای بار عاطفی سرشار از نوع دوستی برپایه مردم سالاریِ دینی و استدلال منطقی برای به تفکر واداشتن قومش جهت دوری از سرسختی است که با کاربست صورت های مختلف زبانی، گفتمان را با در نظر گرفتن منفعت خود و قومش، به سمت خود تغییر می دهد تا آنان را به راه راست هدایت نماید، در حالی که گفتمان قومش، با کاربست صورت های مختلف زبانی، سعی در تغییر جهتِ قدرتِ گفتمان به نفع خود و به ضرر حضرت نوح با خشونت و تهدید و زبانی انعطاف ناپذیر و قطعیت و سخت سری در کلام برپایه دیکتاتوری بدون استدلال منطقی را برپایه دیکتاتوری دارند.
مرزهای همجواری فلسفه و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
31 - 50
حوزه های تخصصی:
این مقاله به امکان تعامل میان دو دانش عقلی فلسفه و عرفان می پردازد و به تعاون این دو با یکدیگر می رسد. فلسفه ملاصدرا پیوند و ترکیب این دو دانش را نمایان ساخته است و استدلال را در کنار مشاهده نشانده است. این ترکیب جز به طرد عوامل ناسازگار یا ناسازگارنما ممکن نمی شود. همانطور که طرد جدل از دانش استدلالی کلام، آن را با دانش استدلالی فلسفه همجوار ساخت، سیطره قواعد و پایه های مشترک یا سازگار میان توانایی استدلال و توانایی شهود در نیروی عقل، دو دانش عرفان و فلسفه را به یکدیگر نزدیک ساخت. عقل در مقام استدلال، هرچند به طور تأسیسی نتواند به بخشی از واقع گذر کند، اما عبور شهود به بخش اکتشاف شده را معقول و فهم پذیر می کند و آن را با قیاس برهانی در دسترس همگانی قرار می دهد. بدین ترتیب، علم آلی منطق در خدمت تنظیم یافته های شهود به کار گرفته شد و دو دانش عرفان و فلسفه با دو دسته از مفاهیم و قوانین در ترکیبی کنار یکدیگر قرار گرفتند.
اثر بخشی آموزش مهارت های فراشناختی بر افزایش هوش سیال دانش آموزان متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
424 - 440
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثر بخشی آموزش مهارت های فراشناختی بر افزایش هوش سیال دانش آموزان متوسطه اول (13 تا 15 سال ) مدارس شاهد انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات تجربی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی مورد پژوهش شامل دانش آموزان مدارس شاهد متوسطه اول منطقه 3 شهر تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بود . با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر از دانش آموزان جامعه مورد مطالعه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش) 15 نفر بسته آموزش مهارت های فراشناختی) و یک گروه کنترل، جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش آموزش مهارت های فراشناختی را طی 8 جلسه هر جلسه 90 دقیقه دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها آموزش مهارت های فراشناختی (فلاول،1999) و آزمون هوش سیال (سعادتی شامیر و زحمتکش،1401) استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بسته آموزش مهارت های فراشناختی ، باعث افزایش هوش سیال در دانش آموزان 13 تا 15 سال شد. آموزش مهارت های فراشناختی به کودکان سال های اول متوسطه باعث افزایش توانایی های ادراکی، استدلالی ،محاسباتی، حافظه کاری ، حافظه شنیداری ، دیداری ، سرعت پردازش و توجه تک بعدی و چند بعدی می شود و خودبسندگی آنها را برای رسیدن به اهداف بالاتر بیشتر می کند و می تواند آنها در جنبه های مختلف شناختی توانمند کند و برای آینده ای بهتر و غنی تر آماده کند. همچنین دانش آموزانی که آموزش مهارت های فراشناختی بیشتر و دقیق تری دریافت می کنند حمایت اجتماعی بیشتری دریافت می کنند لذا در مولفه های پنج گانه هوش سیال ماهر شامل ادراک، استدلال، حافظه ، توجه و سرعت پردازش عملکرد بهتری دارند و در نتیجه وضعیت تحصیلی بهتر و نگرش مثبت تری درباره تحصیل دارند در مجموع از مدرسه راضی ترند. بنابراین خودارزشمندی از طریق ارتقای توانایی های شناختی سیال منجر به افزایش موفقیت و تاب آوری تحصیلی وی می شود.