مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
فراموشی
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۴ شماره ۵۰
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، نخست به بررسی نکات عمده جهان بینی گنوسی ها درباره دوگانگی روح و جسم و هبوط روح از عالم بالا، و اسارت آن در جسم پرداخته و ضمن اشاره به دیدگاه اورفه ای - فیثاغوری و افلاطون در یونان باستان، و نیز نگرش اسکندرانی، پیشینه این اندیشه هارا نشان میدهد. آن گاه دو مکتب گموسی، سوری مصری و ایرانی را معرفی کرده، و در بخش دوم، ابیات بر جسته قصیده عینیه، با استفاده از رسایل اخوان الصفا شرح داده می شود. و با مقایسه قصیده عینیه، با یکی از متون گنوسی، آن را دارای ساختار گنوسی دانسته، و در پایان با تاکید بر نقش اخوان الصفا در آشنایی حکما و عرفای مسلمان، با اندیشه های گنوسی و هرمسی، پیشینه آشنایی تمدن اسلامی با این افکار را نشان می دهد.
فراموشی به عنوان مانعی در تولید نوشتاری در زبان خارجی (مطالعه موردی نزد زبان آموزان ایرانی در زبان فرانسه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادگیری زبان خارجی همانند زمینه های دیگر یادگیری دستخوش فراموشی است. توجه به پدیده فراموشی در بیان گفتاری و نوشتاری در زبان خارجی اهمیت خاصی دارد، زیرا این دو حوزه، نمود توانش و مهارت های زبان آموز هستند.
این تحقیق با هدف بررسی پدیده فراموشی در حوزه یادگیری زبان های خارجی )زبان فرانسه) در سطح تولید زبانی صورت گرفته است. برای بررسی نظریه های مرتبط با فراموشی، حافظه و ذخیره سازی اطلاعات از روش توصیفی- تحلیلی استفاده کردیم. در ادامه، طی یک تحقیق میدانی با استفاده از کلمات عینی و ذهنی به بررسی فراموشی کلمات در حوزه زبان خارجی پرداختیم. فراموشی کلمات را در قالب دو آزمون بر پایه دو منبع متفاوت، یعنی لیست کلمات جدای از متن و کلمات داخل متن به زبان فرانسه، در میان زبان آموزان زن و مرد با دو رده سنی 25 تا30 سال و 31 تا40 سال بررسی کردیم.
نتایج پژوهش نشان داد که فراموشی، وابسته به نوع کلمات زبانی است و کلمات ذهنی، نسبت به کلمات عینی بیشتر فراموش می شوند. داده ها نیز ثابت کرده اند که سن و جنس آزمودنی ها تأثیر معناداری بر فراموشی کلمات عینی و ذهنی دارند. به بیان دقیق تر، سن و جنس آزمودنی ها و نوع کلمات، زمانی که کلمات در قالب یک متن باشند، بر فراموشی تأثیرگذارند، به طوری که در گروه 25 تا 30 سال فراموشی کلمات عینی در بین مردان معنادار و 82/1 درصد بیشتر از زنان بوده است، ولی در گروه سنی 31 تا 40 سال، نتایج بر عکس بود و میزان فراموشی زنان 5/2 درصد بیشتر شد.
ریشه یابی معرفت در خاطره ازلی الست و همانندی آن با نظریه یادکرد افلاطون با تأکید بر مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عارفان مسلمان سرچشمه های معرفت را در میثاق الست می جویند. مولانا بی تردید یکی از سرآمدان این ریشه یابی است. در این نوشته با طرح موضوع ریشه یابی معرفت در ماجرای الست و همانندی آن با نظریّه یادکرد(anamnesis) افلاطون، به شیوه تحلیلی، دیدگاه مولانا در مثنوی را بازکاویده ایم. بر بنیاد این دیدگاه کسانی که در ماجرای الست و پیش از تعیّن وجودی از معرفت اجمالی شهودی بهره ور شدند، هرچند در زندگی دنیایی، مدّتی حکمت و دانایی نخستین را ازیادمی برند و گرفتار نسیان و گاه غفلت می شوند، این استعداد در آن ها هست که پرورده شریعت و طریقت شوند و با تجدید خاطره ازلی الست، آرزومندانه به جست و جو پردازند و به حضرت حق راه یابند. میثاق الست ماجرایی همگانی بوده است و اگر برخی روح ها گویی بویی از آن شراب ازلی نبرده اند و انگار گم شده ای ندارند، دلیل آن را باید در فراموشی و نسیان جست. بنابراین مولانا بر این باور است که هیچ آفریده ای از معرفت بی نصیب نیست بلکه مرتبه ای از معرفت شهودی اجمالی، از الست با همه هست و محبوب ازلی گم کرده ای همگانی است.
بررسی تطبیقی حکایتِ شهزاده و کمپیر کابلی در مثنوی با سرود مروارید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
221 - 242
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با روش توصیفی - تحلیلی با تبیین نگرش گنوسی ها در مورد انسان و جهان، سرود مروارید را که متن آن به زبان سریانی و بازمانده از سده دوم میلادی است، با حکایت شهزاده و کمپیر کابلی در مثنوی مولوی مقایسه می کند. در این مقاله با رمزگشایی از دو داستان تمثیلی، باورهای اساسی جهان بینی گنوسی، همچون ثنویت عالم ملکوت و عالم ماده، دوگانگی روح و جسم، هبوط روح از عالم روشنایی به جهان تاریکی و محبوس شدن آن در دنیای مادی و تخته بند تن شدن، فراموش کردن اصل خویش، بیداری و بازگشت به جایگاه نخستین و دیدار با «خویش» یا همان «شاهد آسمانی» را نشان می دهد. همچنین اشاره به چند حکایت عطار نیشابوری که دارای مضمون های مشترک با سرود مروارید و حکایت شاهزاده وکمپیر کابلی است، از دیگر مطالب این پژوهش است.
بازنمایی تیپ های هویتی در پروفایل های تلگرامی، مبتنی بر رویکرد نشانه شناسی اجتماعی تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۸
165 - 192
حوزههای تخصصی:
رسانه های اجتماعی- ارتباطی نوین دریچه های تازه ای را بر زندگی شخصی و اجتماعی کنش گران اجتماعی گشوده اند. این رسانه ها جدای از این که موجبات ارتباط آسان کاربران را در گستره های وسیع زمان و مکانی با کمترین محدودیت فراهم می کنند، آنها را با ارزش ها، باورها و سبک های جدیدی از زندگی آشنا می سازند و امکان بروز جلوه های متنوعی از هویت شخصی را که شاید در عرصه های واقعی زندگی اجتماعی، مجال بروز نیابد، فراهم می آورند. از این رو دنیای مجازی فضای مناسبی برای بررسی و کشف هویت های کاربران آن است. در همین راستا توجه به ماهیت های نمادینی همچون تصاویر پروفایل های کاربری می تواند به مثابه ابزاری برای بازنمود هویت، باورها و ارزش های افراد تلقی شود. مطالعه حاضر با هدف کشف و بازنمایی تیپ های هویت پردازی کاربران شبکه اجتماعی- ارتباطی تلگرام، به تحلیل و سنخ شناسی تصاویر پروفایل های ایشان مبتنی بر روش نشانه شناسی اجتماعی تصویر پرداخته است. بر پایه ی یافته های حاصل که در برگیرنده تحلیل بیش از 600 تصویر بوده است، هفت تیپ هویتی شامل هویت های طبیعت گرا، عاطفه مدار، فردمحور، جمع نگر، واقعیت گرا، تخیل برانگیز، معنویت گرا صورت بندی شد. هر کدام از تیپ های مذکور هویتی، بازنمایی ویژه ای به لحاظ معنایی، ترکیبی و تعاملی دارند که به کاربران امکان انعطاف و قدرت مانور قابل توجهی در تصویرسازی خودِ مطلوب انگاشته شده شان در فضای مجازی داده است.
زمان بندی کارکنان با درجه مهارت متفاوت در کارگاه های کوچک تولیدی پوشاک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
153 - 180
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش سعی شده است تا با در نظر گرفتن مفهوم مهندسی عوامل انسانی در زمان بندی نوبت های کاری، کارایی کارکنان بهینه سازی شود. با توجه به اهمیت پارامترهای انسانی همچون یادگیری و فراموشی در مهارت کارکنان، به ویژه هنگام چرخش شغلی، این عوامل در مسئله زمان بندی گردش شغلی کارکنان مطالعه و مدل سازی شده است. بدین منظور یک مدل برنامه ریزی عدد صحیح غیرخطی برای مسئله زمان بندی کارکنان با دو نوع مهارت (ماهر و نیمه ماهر) ارائه شده است. تابع هدف مدل ریاضی بیشینه سازی کارایی کارکنان مدل سازی شد. برای تجزیه وتحلیل تأثیرات هزینه کارکنان، یادگیری و فراموشی بر کارایی زمان بندی کارکنان، مثال های مختلف با در نظر گرفتن پارامترهای متفاوت حل شد. برای حل مسئله ارائه شده، نرم افزار گمز به کار رفت. نتایج نشان داد که مدل ارائه شده توانایی ارائه طرح های زمان بندی کارکنان با هدف بیشینه سازی کارکنان را دارد؛ همچنین نتایج محاسباتی نشان داد که نرخ یادگیری و فراموشی در تعیین طرح زمان بندی بهینه و استفاده و یا عدم استفاده از کارگران نیمه ماهر و جابه جایی کارکنان اصلی بین ماشین ها نقش مهمی دارد. مدل ارائه شده و نتایج این پژوهش به کارفرمایان در استفاده از انواع طرح های زمان بندی و بهینه سازی سیستم با محدودیت دوگانه کمک مؤثری می کند.
نویسندگان چندزبانه و زبان سوم: از ادبیات مهاجرت تا ادبیات نومد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی موردی نویسندگی به زبان سوم می پردازد و سه عنصر هویت فرامابینی، نوشتار انتزاعی و فراموشی را از ویژگی های برجسته آن برمی شمارد. از میان نویسندگان چندزبانه، برخی نویسندگان مهاجر به منظور رهایی خویش از بند محدودیت های دوگانه جغرافیایی و هویتی به کشوری سوم نقل مکان می کنند و به زبانی سوم می نویسند. این نویسندگان از عنوان ادبیات مهاجرت که تعریف کننده هویت و محدودکننده نوشتارشان است، به تنگ آمده اند و با نفی هویت پیشین و خاطرات گذشته خود به هویت نومد نزدیک می شوند. اینان زبانی انتزاعی را برای نوشتارشان برمی گزینند که از طبقه بندی های اجتماعی و فرهنگی رهاست. نمونه بارز آنان نویسنده هندی آمریکایی جومپا لاهیری است که پس از کسب موفقیت و شهرت در وادی ادبیات مهاجرت در آمریکای شمالی، به قصد رهایی خویش از این هویت به کشوری سوم نقل مکان کرده است و به زبانی سوم می نویسد. این جستار با بررسی تجربه چندزبانی و چندفرهنگی لاهیری در اثرش، به عبارتی دیگر، درصدد است نشان دهد چگونه نویسندگی به زبان سوم می تواند نویسنده مهاجر را از بند خاطرات و هویت دوگانه رها سازد و او را به هویتی فرامابینی یا نومدی نزدیک سازد.
بررسی و تحلیل فراموشی و اشتباه صاحب عصمت در امور عادی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصمت یکی از شاخصه های مهم نبی و خلیفه الهی است که در دامنه یا محدوده آن بین نظریه پردازان اختلافاتی وجود دارد. پیامبر به شاخصه عصمت نیاز دارد تا بتواند ضمانت دریافت و رساندن دقیق و صحیح پیام های الهی به بشر را تأمین کند. بنابراین مسئله این پژوهش آن است که آیا حدود این عصمت به امور معمول و عادی زندگی و یا امور حاکمیتی و اجتماعی ایشان تسری پیدا می کند؟ پیامبر اسلام در اداره حکومت خویش با اصحاب مشورت می فرمود و گاهی نظر اصحاب را نیز می پذیرفت، از آنجایی که اصحاب از عصمت برخوردار نبودند آیا می توان برای این گونه تصمیمات هم عصمت قائل شد؟ روش تحقیق توصیفی تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای است. یافته های تحقیق گویای آن است که بروز سهو در امور اجتماعی و سیاسی را نبایست با امور فردی مقایسه کرد، پیامبر مطابق شرایط موجود پس از مشورت با اصحاب بهترین راه حل را انتخاب می فرمودند.
بررسی استعاری زمان در روایت تقلیدهای انتقادی تام استوپارد با تأکید بر نظریّه ادبی پل ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
163 - 191
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه ذهنیت انسان زمانمند است، عقایدی که به آن می اندیشد و رویدادهایی که به خاطر می آورد و روایت می کند نیز زمانمند هستند، بنابراین درک بُعد زمانی به شناخت عمیق تر ذهن انسان، روایت های او و درنهایت شناخت زندگی می انجامد. این مهم از طریق تفسیر نشانه های متنی که او می آفریند صورت می پذیرد. از این منظر، تام استوپارد، نمایشنامه نویس معاصر انگلیسی، که از بازی های زمانی در جهت بیان اندیشه های خود استفاده می کند، مورد مطالعه قرار گرفته است. نمایشنامه تقلیدهای انتقادی او در قالب نمایشنامه حافظه، با کنار هم نهادن شخصیّت های ادبی‑هنری و سیاسی، به مفهوم هنر از دیدگاه های آنان می پردازد و گفتمان های متناقضی را در برابر خواننده بازنمایی می کند. در این پژوهش، گفتمان های متضاد به صورت گفتگوهای دوبه دو در نظر گرفته شده است به گونه ای که هر مفهومی با مفهوم «دیگریِ» خود در مقابله قرار داده شده که گاه شخصیّت ها و گاه مکاتب فکری یا حتّی بُعدی از زمان هستند. پژوهش های مرتبط با موضوع این مقاله بیشتر در زمینه بررسی هویّت و یا عناصر پوچ گرائی و پسامدرن از طریق شخصیّت پردازی بوده است و هیچ یک با دیدگاه زمانی به بررسی این نمایشنامه نپرداخته اند. هدف پژوهش حاضر تفسیر معنا از طریق استعاری تلّقی کردن زمان در سطح گفتمان بر مبنای رهیافت هرمنوتیکی است و با کاربست نظریّه «روایی پل ریکور» به بررسی چرایی و چگونگی بُعد زمانی می پردازد. این پژوهش با تأکید بر تکنیک های بلاغی نویسنده و با استناد بر نظریّه «سه گانه محاکات» و نیز مفهوم «فراموشی و حافظه» از دیدگاه ریکور با روش تحلیلی‑کیفی و با رویکرد روایت شناسانه، نظم و ساختار را از خلال بی نظمی ها و بازی های زمانی این نمایشنامه بررسی و نشان می دهد.
نقش هبوط، فراموشی و اسارت روح سالک در تجربه موقعیت های مرزی (با تکیه بر داستان های رمزی سهروردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
داستان هبوط روح از تمهیدات بیانی فیلسوفان، عرفا و ادبا در ادوار گذشته بوده است. بررسی قاعده مند این تمهید بیانی در آثار سهروردی، که غالباً به شکل داستان ظهور یافته، رهیافتی است که بر پیوند این تصویر ازیک سو با نظریه تذکار فلاسفه و ازدگرسو با اسطوره یاد و فراموشی صحه می گذارد. نظام فکری و هستی شناختی متفاوت سهروردی «تصویر هبوط» را به رمزی معنی واره مبدل کرده است که از رهگذر آن، حال وهوای فراموشی به منزله گشودگی برتر انسان به نمایش درآمده است. موتیف هبوط که در اکثر داستان ها در هیئت پرنده ممثل شده است سرگذشت روحِ سالکی است که از اصل نخستین خویش جدا شده و به عالم جسمانی فرو افتاده است. شخصیت های داستان های رمزی سهروردی پس از هبوط به فراموشی گرفتار می آیند و این مرحله، مقدماتی را فراهم می کند که به واسطه آن روحِ سالک به محدودیت ها و امکاناتش پی می برد و بسیاری از باورهای یقینی اش به اعتباراتی سست بدل می شود. فراموشی و هبوط در داستان های مذکور مقدماتی را فراهم می کنند تا سالک در موقعیت های مرزی قرار گیرد؛ موقعیتی که واقع شدن در آن اسباب شناخت و تعالی یا جهش را فراهم می کند. این جستار، با روش توصیفی و تحلیلی و با بررسی داستان های عقل سرخ، رساله الطیر، لغت موران و قصه غربت غربی، نشان داده است که فراموشی، نوعی پیش آگاهی یا پیش فهمی است که در تجربه موقعیت های مرزی نقشی محوری برعهده دارد.
کنکاشی پیرامون ذهنیت مدیران نسبت به بازدارنده های پدیده فراموشی سازمانی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
73 - 109
حوزههای تخصصی:
یادگیری سازمانی، اغلب به فرایندهای فراموشی سازمانی وابسته است؛ یعنی سازمان هایی که در خود قصد ایجاد تغییر دارند اغلب باید دانش قدیمی را فراموش کنند که در گذشته، آن ها را محدود کرده است و در این زمینه الگویابی ذهنی کمک کننده خواهد بود. از این رو هدف پژوهش حاضر، برطرف کردن موانع فراموشی دانش ناکارآمد و رویه های قدیمی در سازمان های دولتی است تا بدان طریق سازمان ها بتوانند زمینه را برای القای نوآوری، فرصت های جدید، تجدید روال سازمانی و تصمیم گیری آماده کنند. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی-توسعه ای است و راهبرد آن ذهنیت شناسی (روش شناسی پژوهش کیو) است. برای جمع آوری فضای گفتمان مصاحبه با 6 نفر از مدیران سازمان های دولتی انجام شد و از اسناد و مدارک کتابخانه ای (مبانی نظری) نیز استفاده شد. مشارکت کنندگان در مرتّب سازی کیو، مدیران سازمان های دولتی شهر مشهد بودند که از این میان 30 نفر به روش غیر تصادفی هدفمند انتخاب شده و 20 نفر حاضر به همکاری شدند. یافته های پژوهش هفت نوع الگوی بلوغ سازمانی ضعیف، حافظه سازمانی ضعیف، تمایل به رکود و عدم چابکی سازمان، دلبستگی به گذشته و ظرفیت جذب پایین، ضعف در سرمایه انسانی، مقاومت در برابر یادگیری زدایی و عدم وجود تفکّر خلاق در سازمان را به عنوان عوامل بازدارنده فراموشی سازمانی از دیدگاه مدیران سازمان های دولتی شهر مشهد نشان می دهد. در این راستا، بلوغ سازمانی ضعیف، ذهنیت غالب شناسایی شده است که به دلیل نبود فرهنگ تغییر، تخصص و دانش کارکنان، عدم حمایت های مدیریت ارشد سازمان و عدم ارزیابی عملکردهای درست مانع مهمی در مسیر فراموشی سازمانی است.
فراموشی و یادآوری از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
153 - 171
حوزههای تخصصی:
ادراک و کیفیت حصول آن، اهمیت بسیاری در میان مباحث فلسفی ابن سینا دارد. او تنها فیلسوف مسلمانی است که سعی در بیان نظریه ای منسجم درباره فراموشی و یادآوری داشته است. بانظر به امکان فراموشی و یادآوری در هر موضوع علمی و پیش آمدن آن برای تمامی انسان ها، بررسی این مسئله اهمیت زیادی ازنظر معرفت شناسی در فلسفه سینوی دارد که در پژوهش حاضر به شیوه تحلیلی توصیفی به بررسی آن پرداخته شده است. سئوالاتی که در این پژوهش پاسخ داده شده، چیستی حقیقت یادآوری و فراموشی و مراتب هر یک و تفاوت یادآوری و یادگیری است. مباحث ابن سینا در این زمینه مبتنی بر نظریه او درباره حصول صورت یا ماهیت اشیا و ورود آن از خارج به ذهن است و در اقسام ادراکات حسی و خیالی، وهمی و عقلی بررسی می شود. فراموشی امری مشترک میان برخی از حیوانات و انسان ها است؛ ولی یادآوری صورت های علمی مختص انسان است. با نظر به مادی نبودن قوه خیال و ادراکات آن و هم چنین شواهد حسی، دیدگاه ابن سینا در این زمینه اشکال اساسی دارد. یادگیری، تحصیل صورت علمی جدید و انتقال از مجهول به معلوم است؛ ولی یادگیری ادراک مجدد صورت علمی ای است که در گذشته ادراک شده است. کلید واژگان: ابن سینا، یادآوری، فراموشی، یادگیری، خیال، عقل.
هویت فرهنگی ایرانی؛ به روایت موزه مردم شناسی
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ ۰پیاپی ۲۲)
144 - 167
حوزههای تخصصی:
فرهنگ ایرانی، فرهنگی مانا و پایدار است و از عوامل اصلی این ماندگاری، سه ویژگی انعطاف پذیری، تعامل فرهنگی و درنهایت هویت فرهنگی است که به رغم تنوع و تکثر موجود در جامعه امروزی به انسجام ملی ایرانیان کمک کرده است. موزه، آیینه ای از خودآگاهی یک جامعه و پویایی فرهنگ آن در گذر زمان و عبور از رخدادهای تاریخ است. خصلت آیینگی موزه، با بازتاب فرهنگ و تمدن یک سرزمین در طی زمان همراه است. ازاین رو، برجسته ترین موزه های جهان را می توان در سرزمین هایی یافت که به علم شناخت فرهنگ و خودآگاهی برآمده از آن بهایی فراوان داده و جایگاه موزه را در آموزش و افزایش خودآگاهی انسان ها دربارة تاریخ، تمدن، فرهنگ، هویت و سرزمین خود بسیار مهم می دانند. موزه های مردم شناسی در ایران، مکان هایی معنادار برای ارایه و نمایش هویت فرهنگی ایران هستند که به صورتی نمادین عمل می کنند. مقاله حاضر با اتخاذ روش تاریخ شفاهی و مصاحبه های عمیق و تحیل مضمون یافته ها تلاش دارد به فهمی از نقش موزه های مردم شناسی در شکل دهی به هویت فرهنگی ایران دست یابد. یافته های به دست آمده در قالب چندین مفهوم عمده مانند (موزه مردم شناسی؛ فضایی برای یادآوری فرهنگ ایرانی، موزه مردم شناسی؛ تنوع، اصالت و ماندگاری ویژگی های فرهنگی ایرانی، موزه مردم شناسی؛ موزه فرهنگ ایرانی، موزه زندگی ایرانی، موزه مردم شناسی؛ نهادی تاریخی- فرهنگی، موزه مردم شناسی؛ جریان زندگی، آرایش بافت محور، موزه مردم شناسی؛ خاطره جمعی ایرانیان، موزه مردم شناسی؛ مرکزی برای پژوهش مردم شناختی از ایران و موزه مردم شناسی؛ تعالی فرهنگی جامعه ایرانی) و یک مضمون اصلی (موزه مردم شناسی؛ فضایی برای هویت بخشی و شکل گیری هویت فرهنگی ایران) ارایه شده اند. این مفاهیم نشان می دهند که موزه مردم شناسی نقشی انکار ناپذیر در نمایش هویت فرهنگی جامعه ایرانی دارد و سبب تولید و بازنمایی هویت ملی، افزایش آگاهی تاریخی، تشدید حس تعلق خاطر قومی و ملی در میان ایرانیان می شود.
بازتاب ساختار و واژه های «سرود مروارید» در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
135 - 159
حوزههای تخصصی:
بن مایه های تبعید روح، هبوط، اسارت، فراموشی، بیداری، رهایی و بازگشت به اصل نخستین، مضامینی نوظهور و مربوط به عرفان اسلامی نیستند، بلکه بسیار کهن تراند. «سرود مروارید» یکی از کهن ترین داستان های رمزی در جهان است؛ که مضامین یاد شده در آن به کم ترین لفظ و معنی بسیار، به زیبایی و با زبانی رمزی بیان شده، در عرفان جهان تأثیر گذاشته است. جوهر اندیشه سرود مروارید، گنوسی است، که در آرای مانوییان، بوداییان و مسیحیان به فراوانی دیده می-شود. در این مقاله تلاش شده تا جلوه ها و بازتاب ریخت شناسانه و واژگانی سرود مروارید، در اندیشه و اشعار حافظ بررسی شود. بررسی ها نشان می دهد حافظ همراه و هم دل با بن مایه های سرود مروارید، در یک سیر و سفر روحانی، که از ازل آغاز شده، روح را تنبیه و تربیت می کند تا مانند شاهزاده سرود مروارید، سرانجام از پیراهن تن جدا شود و به وطن مألوف بازگردد و بار امانت را به معشوق ازلی تقدیم دارد. این پژوهش به روش توصیفی ، تطبیقی، تحلیلی و مطالعه کتاب خانه ای، انجام شده است.