مطالب مرتبط با کلیدواژه

خیر


۴۱.

رابطه سعادت و فضیلت از دیدگاه ارسطو و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سعادت خیر اخلاق ارسطو فضیلت فارابی سیاست کمال

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  7. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  8. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۱۷۸۹ تعداد دانلود : ۱۴۱۸
تبیین مسئله سعادت و فضیلت در نظام فکری ارسطو به عنوان معلم اول و فارابی به عنوان معلم ثانی گره-گشای مهم ترین مسائل حکمت عملی یعنی اخلاق و سیاست بوده است. مسئله ی اساسی این نوشتار بیان رابطه ی فضیلت و سعادت است. اطلاق عنوان کمال اول به فضیلت و کمال ثانی به سعادت و حصول سعادت از طریق فضیلت بر مبنای رعایت حدوسط، در نگرش این دو فیلسوف مشایی بهترین رابطه لحاظ شده این دو مسئله است. از طرفی به کارگیری طرح مدینه ی فاضله توسط فارابی و تأکید بر آن به این دلیل بوده که تحقق سعادت فردی منوط به سعادت اجتماع است و این مسئله را بیان می کند که فارابی سعادت را در نظام اجتماعی هم به صورت کامل به کاربرده است. هردو فضیلت را برحسب جنس ملکه و برحسب نوع حدوسط می دانستند. باوجوداین اشتراکات اختلافاتی در دیدگاه این دو فیلسوف وجود دارد که مهم ترین آن ها تفاوت در نگرش این دو متفکر بوده است؛ ارسطو سعادت را مسئله ای اخلاقی و نه دینی دانسته، ولی فارابی سعادت را مسئله دینی و اخلاقی قلمداد کرده و اساس هستی شناسی خود را بر مبنای توحید بنانهاده است. نقطه افتراق دیگر این دو فیلسوف در تحقق سعادت است که ارسطو سعادت را به این دنیا محدود می داند ولی فارابی علاوه بر سعادت دنیوی به سعادت قصوی معتقد است که همان قرب به کمال خداوند است و در این دنیا محقق و حاصل نمی شود. فارابی با این تفکر به سعادت جنبه و حیثیتی عرفانی بخشیده است. علاوه بر این در مشهورترین تقسیم فضیلت که مشترک بین ارسطو و فارابی است، ارسطو بر نقش فضایل عقلانی در تحصیل سعادت اعتقاد داشته اما فارابی هرچند سعادت را درگرو کسب فضایل دانسته، درعین حال مهم ترین نقش را به فضایل اخلاقی داده است و به سعادت اجتماعی در قالب مدینه ی فاضله توجه بیش تری نموده است.
۴۲.

سعادت ناقص و کامل و ارتباط آن با رؤیت خداوند از دیدگاه توماس آکوئیناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سعادت خیر فضیلت توماس آکویناس رؤیت خداوند

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
تعداد بازدید : ۱۱۱۶ تعداد دانلود : ۶۷۴
سعادت از منظر توماس آکویناس خیر کاملی است مبتنی بر غایت نهایی و پس از رؤیت خداوند در جهان باقی به دست می آید. سعادت مورد نظر آکویناس سعادت کامل یا اخروی است، که در مقابل سعادت ناکامل یا دنیوی قرار دارد. سعادت ناکامل یا دنیوی از متلبس شدن به فضایل عقلانی و اخلاقی حاصل می شود و مقدمه رسیدن به سعادت کامل است، سعادتی که در پناه لطف حق در فضایل الهیاتی احسان و امید و ایمان متبلور می شود. آکویناس برای توضیح موضوع حقیقی سعادت موضوعات احتمالی دیگر سعادت همچون ثروت، افتخار، شهرت، قدرت، خیر جهانی، و لذت را رد می کند و متذکر می شود که موضوع سعادت خیر کاملی است که راه رسیدن به آن در نفس انسانی قرار داده شده است. او بر این باور است که بهجت و صحت اراده از لوازم ضروری سعادت کامل است، ولی جسم انسانی به صورت پیشینی و پسینی برای رسیدن به سعادت حقیقی لازم است. همچنین خیرهای خارجی و همراهی دوستان انسان را در وصول به سعادت ناکامل که مقدمه سعادت کامل است یاری می دهند.
۴۳.

بررسی نشانه معناشناختی واژگان «ذکر» و «خیر» در قرآن و معادل های آن ها در هفت ترجمة فرانسوی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه معناشناسی چندمعنایی قرآن ذکر خیر فرانسه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۰ تعداد دانلود : ۶۶۲
نشانه معناشناسی به بررسی نشانه به منظور دستیابی به معنا می پردازد. بر مبنای این دیدگاه نشانه و معنا دو عامل وابسته به یکدیگرند و یکی بدون حضور دیگری هیچ است. از جمله مسائلی که در زبان شناسی و معناشناسی مطرح است چندمعناییست که مترجمان را با مشکل روبه رو می سازد و می تواند معیار برتری ترجمه در نظرگرفته شود. چندمعنایی در قرآن نیز حائز اهمیت است؛ زیرا به دلیل فراوانی وجوهِ برخی واژگانِ قرآن، مشکل می توان معنای درست را بیان کرد و حضور این پدیده ابعاد گفتمانی متنوع را ایجاد می کند و مسیر گفتمان را تغییر داده و به سوی هدفی خاص به پیش می برد. در ترجمة این واژگان، بافت و واحدهای هم نشین بسیار مهم می باشند. مترجم بافت را با مراجعه به کتب تفسیری معتبر دریافت کرده و به مدد کلمات هم نشین به تحلیل معنایی می پردازد. در این پژوهش، پس از بیان گفتمان غالب قرآن، دو واژه چندمعنایی «ذکر» (آیة ۹ سورة جمعه) و «خیر» (آیة ۳۰ سورة نحل) با توجه به بافت و واحدهای هم نشین و به منظور دریافت معنای صحیح بررسی شده و سپس چگونگی معادل گزینی این واژگان توسط هفت مترجم فرانسوی، یعنی ماسون، ساواری، شورکی، برک، گروس ژان، بلاشر و کازیمیرسکی تحلیل شده است. همچنین ترجمة پیشنهادی ارائه شده و در نهایت به این سؤال پاسخ داده شده که مترجم چگونه می تواند در عین وفاداری نسبی به متن مبدأ، فحوای کلام را به مخاطب انتقال دهد.
۴۴.

رابطه اختیار و شرور اخلاقی از دیدگاه ملاصدرا و آگوستین(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا آگوستین مسیله شر خیر اخلاقی اختیار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۵ تعداد دانلود : ۵۸۳
مسیله شر از چالش بر انگیزترین مباحث فلسفه و کلام به شمار می رود. عده ای از متفکران در طول تاریخ با این اشکال در صدد نفی وجود و صفات کمالیه خداوند بر آمدند. در مقابل اندیشمندان بسیاری نیز برای پاسخ به اشکال شرور کوشیدند. در این مقاله به مهم ترین پاسخ کلامی به مسیله شرور، یعنی شرور لازمه اختیار، از دیدگاه ملاصدرا و آگوستین پرداخته ایم. این دو فیلسوف در این مسیله اشتراکات و اختلافاتی دارند، البته به خاطر اعتقاد به توحید و توجه آنان به آثار افلاطون، نقاط مشترک آراء آنان بسیار بیشتر از اختلافاتشان است. آنان انسان را موجودی مختار می دانند و بالطبع از این موجود مختار، گاهی خیر و گاهی شر صادر می شود. هرچند پاسخ اختیار لازمه وجود شرور، تنها پاسخ مسیله شرور نیست، اما قسمت قابل توجهی از شرور یعنی شرور اخلاقی با آن توجیه می شود.
۴۵.

بررسی تطبیقی «خیر و شر» در تصوف اسلامی و قبّالای یهودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصوف خیر شر قبالا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۵ تعداد دانلود : ۸۲۴
خیر و شر و نسبت آن ها با مبدأ هستی، و صدورشان از اصل واحد یا اصول دوگانه یا چندگانه مهم ترین بحث در آموزه های مکاتب عرفانی است. تصوف و قبّالا نیز متأثر از آبشخورهای فکری خود درباره وجود خیر و شر و نسبت آن دو با یکدیگر و نیز منشأ صدور آن ها و اصالت یا نسبیت شان در عالم دیدگاه های ویژه ای دارند که نوشتار حاضر در صدد تبیین تطبیقی این دیدگاه ها است. صوفیه و قبالا خداوند را خیر محض می دانند و در عین حال نمی توانند وجود شر را در این عالم انکار کنند. در این میان، صوفیه با تمسک به مفهوم نسبیت، تناقضی را که از نسبت دادن شر به خیر محض پدید می آمد، حل کرده اند؛ اما بیشتر قبالائیان این تناقض را نادیده گرفته و شر را مستقیماً به خدا نسبت داده اند. بزرگان صوفیه خیر را امری ذاتی و شر را عَرَضی می دانند اما قبالائیان، برخی شر را نیز ذاتی می دانند و برخی دیگر، مانند صوفیه، شر را ناشی از محدود بودن موجودات می پندارند.
۴۶.

بررسی مسئله نیست انگاری شر در رهیافت فلسفی با تکیه بر دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بالذّات بالعرض خیر شر عرفی فلسفی نیست انگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۷ تعداد دانلود : ۳۸۸
مسئله شر یکی از مسائل بنیادی در نظام های الهیات به ویژه در فلسفه اسلامی به شمار می آید. معضل شر گاهی قرینه ای بر رد خدا و گاهی به عنوان امری ناسازگار با برخی از اوصاف خدا مانند؛ عدل، خیرخواهی و قدرت مطلق مطرح شده است. بسیاری از فلاسفه و متکلمان تلاش کرده اند برای ابعاد گوناگون مسئله شر، راه حل پیدا کنند. یکی از راه حل های بسیار معروف، تحلیل هستی شناسانه از شرور است.در این تحلیل شر به امر عدمی اعم از عدم ذات یا عدم کمال ذات تحویل می شود (نظریه نیست انگاری شر). این دیدگاه در بین اندیشمندان، موافقان و مخالفانی دارد. صدرالمتألهین در برخورد با این مسئله دو نوع موضع گیری متفاوت داشت. در آثار فلسفی متقدم به ویژه در کتاب اسفار از نظریه نیستی انگاری شر دفاع و آن را برهانی دانسته و در تحلیل و پاسخ به برخی از مسائل فلسفی و کلامی، از جمله ارتباط مسئله شر با صفات الهی، نظام احسن، قضا و قدر و شر ادراکی از آن سود جسته است. اما از برخی عبارت های کتاب شرح اصول کافی که جزو آثار متأخر ملاصدرا محسوب می شود، چنین برمی آید که از نظریه خویش عدول کرده است. توصیف و نقد و بررسی دیدگاه موافقان و مخالفان این نظریه و به ویژه تبیین مواضع دوگانه ملاصدرا از مهم ترین یافته های پژوهش است.
۴۷.

ناسازگاری زبان اخلاقی جدید با زبان اخلاقی سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تسامح فضیلت عدالت خیر خود مختاری زبان اخلاقی جدید و واژه نامه ی اخلاقی آن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۲۸۶
مقاله ی حاضر در صدد بررسی زبان اخلاقی جدید از منظر ارزش ها و فضایلی که مورد نظر آنهاست و مقایسه ی آن با زبان اخلاقی سنتی میباشد. هر یک از این دو، واژه نامه ای مختص به خود دارند که کاملا با دیگری متفاوت ویا حتی ناسازگار می باشد. در زبان اخلاقی جدید، به فضایل خارجی از جمله عدالت، آزادی، تسامح، عقلانیت و خود مختاری فردی توجه شده است که طبیعتا این انتخاب، لوازم و آثاری از جمله عدم التفات به فضایل نفسانی و کمالات نفس، داشتن یک زبان خنثی و مشتمل بر بی طرفی و عدم توجه به ضعف عقل آدمی و لحاظ آن به عنوان معیار نهایی در انتخاب صور مختلف زندگی، در مقابل اخلاق ارسطویی ابتدا به بحث از نفس و کمالات آن و فضایل نفسانی پرداخته و سپس آن ها را پلی برای کسب خیرات خارجی قرار میدهد علاوه بر اینکه ملاک راعقل عملی می داند که در سایه ی تلبّس به حکمت، صاحب آن قادر به تشخیص صحت و سقم افعال میباشد.
۴۸.

زیبایی و نسبت آن با خیر در نظام فلسفی توماس آکوئیناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی خیر صفات فرامقوله ای آکوئیناس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۵ تعداد دانلود : ۴۳۱
در نظام فکری توماس زیبایی امری متافیزیکی است. اتخاذ چنین رویکردی نسبت به زیبایی، لزوماً آن را با دیگر مفاهیم فلسفی ارزشی مرتبط می سازد. می توان گفت که در بستر تفکر یونانی و قرون وسطایی که غالباً تفکری مابعدالطبیعی است، فهم زیبایی جدای از خیر امری تقریباً غیرممکن است. دلیل این امر را شاید بتوان اینگونه تبیین کرد: زیبایی و خیر در این بستر فلسفی، عمدتاً به عنوان صفات عینی موجودات تلقی می شوند. توماس نیز در این بستر تاریخی - فکری قرار دارد؛ به همین دلیل او نیز به عنوان فیلسوفی مابعدالطبیعی همچون پیشینیان خویش رویکرد مشابهی را نسبت به زیبایی اتخاذ کرد و این مفهوم را با وجود پیوند داد. از این رو می توان زیبایی را صفتی فرامقوله ای تلقی کرد که لزوماً با خیر در ارتباط است؛ زیرا صفات فرامقوله ای نه تنها با وجود، بلکه با یکدیگر نیز مرتبط هستند. زیبایی در فلسفه توماس، در عین حال که امری عینی است، با ادراک و با نفس شناسنده نیز مرتبط است و این ارتباط به نوبه خود، آن را با قوه دیگر نفس، یعنی با قوه شوقیه نیز مرتبط می سازد. در پی این ارتباط است که قوه شوقیه نفس به واسطه قوه تعقل زیبایی را تصاحب کرده و اتحادی عینی و واقعی با آن می یابد و در نتیجه به کمال و فعلیّت نهایی خویش می رسد.
۴۹.

آرای اندیشمندان غرب درباره عدالت از زاویه منازعه «حق» و «خیر»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حق خیر عدالت نتیجه گرایی وظیفه گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۴ تعداد دانلود : ۴۵۶
پرسش از نسبت دو مفهوم «حق» به معنای درستی و «خیر» به معنای غیرارزشی آن و تقدم و تأخر یا اولویت هر یک نسبت به دیگری از مسائل مهم حوزه هنجارهاست که نخست در قلمرو نظری فلسفه اخلاق، بخش شایان توجهی از مباحث اندیشمندان را به خود اختصاص داده است. ازآنجا که مباحث بنیادین فلسفه اخلاق در خصوص هنجارها منحصر به حوزه اخلاق فردی نیست و پاسخ به پرسش های آن ساحت اندیشه سیاسی را نیز به عنوان بخش دیگری از حکمت عملی درمی نوردد، پرسش یادشده نیز در اندیشه سیاسی و به طور خاص عدالت پژوهی، گرایش های فکری و در نتیجه تجویزهای مختص خود را به وجود آورده و در مقابل یکدیگر قرار داده است. این نوشتار درصدد است با خوانش برخی آرای مهم اندیشمندانغرب درباره عدالت از دوران باستان تا دوران معاصر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، نشان دهد که اندیشمندان عدالت اعم از اینکه با اصل پرسش از منازعه حق و خیر به عنوان یک سؤال مستقل مواجه بوده اند یا نه، همواره به یک جانب این دوگانه (حق و خیر) گرایش داشته اند و نوع نگرش به این منازعه نقشی محوری در شکل گیری آرای ایشان درباره عدالت داشته است.
۵۰.

بررسی تطبیقی سعادت از دیدگاه فارابی و علامه طباطبایی(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: سعادت شقاوت فضیلت خیر ایمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۲ تعداد دانلود : ۳۲۷
مسئله سعادت از دیرباز اذهان اندیشمندان حوزه اخلاق و فلسفه اخلاق را به خود معطوف داشته است. از دیدگاه فارابی و علامه طباطبایی سعادت ، لذت ، کمال و خیر مفاهیمی هستند که بسیار به هم نزدیک اند و سعادت انسان امری اختیاری است که با توجه به ابعاد وجودی اش، به سعادت حقیقی و مظنون و دنیوی و اخروی تقسیم می شود و انسان با کسب فضائل از طریق تلقین علمی و تکرار عملی می تواند بدین مهم دست یابد . از دیدگاه هر دو متفکر، سعادت امری مشکک و ذو مراتب است و بالاترین مرتبه آن قرب وجودی به خداست که در جهان آخرت و بعد از مرگ و مفارقت از این عالم برای انسان حاصل می شود. ایمان ، توحید و نیت در نظام اخلاقی مرحوم علامه با تأثیر پذیری ایشان از قرآن، جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده اند در حالی که فارابی به تبعیت از فیلسوفان یونانی ، بیشتر به فضائل چهار گانه شجاعت ، عفت،حکمت و عدالت پرداخته است.
۵۱.

چیستی لذت از منظر ابن سینا و فخر رازی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: لذت لذت عقلی ادراک نیل کمال خیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۱ تعداد دانلود : ۴۲۶
«لذت» از اساسی ترین انگیزه های رفتار آدمی است که مورد توجه ویژه فیلسوفان قرار گرفته است. ابن سینا پاسخ به پرسش «چیستی لذت» را از طریق شناخت نفس و قوای ادراکی آن میسر می داند. از نظر او، لذت عبارت از ادراکی حضوری است که از دستیابی مدرِک به آنچه در نظرش کمال و خیر به شمار می رود، حاصل می شود و به واسطه ادراک، کمال و خیر ذومراتب و تشکیکی است. فخر رازی نظریه متزلزلی دارد؛ گاهلذت را بی نیاز از تعریف می داند و گاه آن را به ادراک ملائم تعریف می کند. او مراتب چندگانه ای برای آن در نظر نمی گیرد و تنها معتقد به وجود لذت عقلی بوده، لذات حسی را رفع الم یا تغییر حالت می داند. در این مقاله به تحلیل و بررسی ماهیت لذت از دیدگاه این دو فیلسوف می پردازیم.
۵۲.

بررسی تطبیقی پیوند فضیلت، معرفت و خیر در اندیشه ی افلاطون و ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: فضیلت حکمت معرفت خیر سعادت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۶ تعداد دانلود : ۴۱۱
رابطه ی فضیلت، معرفت و خیر با یکدیگر یکی از محورهای اساسی در فلسفه ی اخلاق محسوب می گردد و نوع نگاه به این رابطه طبیعتا پیامد هایی در رابطه با اصالت علم یا اصالت عمل و یا دیدگاه سومی را به دنبال دارد.در این زمینه افلاطون- فیلسوف بزرگ یونان باستان- و ملاصدرا-اندیشمند بزرگ فلسفه ی اسلامی- هر دو در مسئله فضیلت نگاه منحصر به فردی دارند که مؤید ارتباط تنگاتنگ اخلاق، معرفت شناسی و هستی شناسی است.این پژوهش بر آن است تا با روش تحلیلی- توصیفی، ضمن بررسی مبانی فلسفی افلاطون (از جمله نظریه ی ایده) و ملاصدرا (از جمله مراتب تشکیکی وجود و نیز نگاه ویژه به نفس و حرکت استکمالی آن)، تشابهات و تناظر آراء آن دو را بیان کند و تفاوت ها و افتراقات موجود در این زمینه را مورد واکاوی و تحلیل قرار دهد.با تشریح مسئله فضیلت و تحلیل ساختاری آراء و نیز توجه به مبانی فلسفی متفاوت آن دو اندیشمند، این همانیِ وجودی معرفت، فضیلت و خیر را می توان دریافت. یگانگی سه مقوله ی مذکور با تکیه بر محوریت معرفت، و احاطه ی مفهومی آن بر فضیلت و خیر می باشد؛آنچنانکه تحقق معرفت، به معنای حصول فضیلت و نیز پیدایش خیر است.
۵۳.

تئودیسه یا عدل الهی از نگاه لایب نیتس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ئودیسه عدل الهی لایب نیتس نظام اصلح عالَم ممکن شر خیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۹ تعداد دانلود : ۶۶۹
بررسی تاریخ تحول تفکر فلسفی در غرب بیانگر آن است که از زمان افلاطون که خدای صانع (دمیورژ) با نظارة جهان معقول، جهان محسوس را به وجود آورد و گفت که خداوند نمی تواند بر برخی از ضرورت های طبیعی فائق آید؛ تا شروع قرن هفدهم، و پیدایش دیدگاه جدید انسان محور دکارت دربارة هستی، پیوسته یکی از موضوعات مشترک و پرسشی که برای اغلب فلاسفه در خلال مباحثی از قبیل چیستی و نحوة هستی خدا، جهان و انسان، مطرح بوده است، این پرسش هاست که: عدل چیست؟ آیا خدا عادل است؟ و آیا انسان به بهترین وجه خلق شده است؟ آیا جهان موجود، بهترین جهان ممکن است؟. تحلیل، توجیه یا هر گونه پاسخی به این مسأله از سوی فیلسوفان مسیحی پیش از لایب نیتس، اغلب صبغة کلامی داشته است. حتی در قرن پانزدهم هم این پرسش که چگونه اختیار انسان با علم پیشین و با مشیّت الهی سازگار است، محور مباحث فلسفی- کلامی است. پیشرفت علم و قوانین ضروری در علوم مختلف سبب شد که اختیار انسان خدشه دار شود. اسپینوزا و لایب نیتس هر یک به شیوة خاص خود در صدد برآمدند تا ثابت کنند که اختیار انسان و جبر علّی- معلولی علوم قابل جمع اند و خدا آنچه را که بیش از همه هماهنگی دارد، اراده می کند. موضوع تصور جهان به عنوان یک هماهنگی کلی پیشین بنیاد در آرای لایب نیتس (در قالب جوهر فرد یا مُناد) از جمله مطالبی است که در این مقاله مقدم بر بررسی چیستی و چرایی «بهترین جهان ممکن» مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
۵۴.

بررسی حوزه های کاربردی استدلال به "خَیرٌ وَ أَبْقى" در قرآن کریم(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: خیر أبقی دنیا آخرت استدلال (قرآنی)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۵ تعداد دانلود : ۳۴۰
استدلال "خَیْر ٌوَ أَبْقى" در مواضع تقابل دنیا و آخرت به کار رفته و در این راستا دارای حوزه های کاربرد متفاوتی، مربوط به تصمیم گیری های انسان است، که باید یکی از دو طرف را بر دیگری ترجیح دهد. این موقعیّت ها عبارتند از: موقعیّت رزق که شامل دو حوزه تنگی رزق و مقایسه در روزی می باشد، موقعیّت دعوت به هدایت و موقعیّت تهدید ایمان، که دو راهی دنیا یا آخرت عنوان جامع همه موقعیّت هاست. توجّه به این استدلال باعث می شود، انسان با نگاهی واقع بینانه، بهترین رویکرد را جهت عملکرد صحیح برای مواجهه شدن با موقعیّت های نامبرده داشته باشد. به کارگیری استدلال به تناسب کاربردهایی که دارد، پیامدهای کار آمدی را به همراه خواهد داشت، از جمله: قناعت ورزی، بردباری، سپاسگزاری، رضامندی از زندگی، هدایت پذیری، تعالی خواسته ها، از بین رفتن ترس و اضطراب، استقامت بر هدف و دستیابی به فلاح.
۵۵.

جامعه گرایی و اجتماعی بودن فضیلت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جامعه گرایی لیبرالیسم خیر اخلاق حق فردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۵ تعداد دانلود : ۳۷۷
مکتب جامعه گرایی، بحران های اجتماعی جوامع غربی مانند ازهم گسیختگی اجتماعی، فروپاشی خانواده ها، افزایش اعتیاد، تشدید شکاف طبقاتی، بی حسی سیاسی و برخی از مشکلات بین المللی مانند فجایع زیست محیطی را به لیبرالیسم و فردگرایی آن نسبت می دهد. این مقاله سرفصل های کلیدی نگرش هنجاری جامعه گرایانرا، با تمرکز بر اندیشه مک اینتایر، سندل و تیلور، بررسی می نماید. نتیجه بررسی آن است که جامعه گرایان با نقد مبانی فلسفی لیبرالیسم، جامعه را محور قرار می دهند. آن ها در برابر ارزش های لیبرالی، هنجارهایی را تجویز می کنند که با دو صفت فضیلت محوری و جامعه محوری متمایز می شوند. در دیدگاه آنان، جامعه و پیوندهای اجتماعی دارای ارزش ذاتی بوده و هویت شخص را می سازند، لذا نگاه ابزاری به آن ها نافی ارزش حقیقی شان است. از دید ایشان، ارزش ها و هنجارها اساساً بنیادی اجتماعی دارند و تلقی آن ها به عنوان خواسته های فردی به مثابه مخدوش ساختن ماهیت جمعی شان است. این مکتب بر جایگاه ویژه خیرها در سلسله مراتب هنجارها تأکید ورزیده و خواهان ایفای نقش دولت در پیشبرد خیرات و اهداف اخلاقی است.
۵۶.

معرفی، بررسی و نقد کتاب اخلاق ائودموسِ ارسطو (Eudemian Ethics)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۸۵ تعداد دانلود : ۳۶۷
این مقاله به بررسی و نقد کتاب اخلاق ائودموسِ (Eudemian Ethics) ارسطو بر اساس ترجمه سر آنتونی کنی می پردازد. در این مقاله نشان داده ایم که اخلاق در نظر ارسطو به معنای نیک زیستن است و هدف وی از نوشتن این اثر یافتن پاسخی به چیستی زندگی نیک یا سعادت و چگونگی دست یابی به آن در سنت فضیلت انگارانه موجود در فضای فلسفی پیش از زمان خود وی است. از این رو فهم چیستی ماهیت سعادت مبتنی است بر فهم ماهیت فضیلت. وی پس از بررسی همه جانبه فضایل گوناگون، نهایتاً سعادت را به « فعالیت زندگی کامل بر طبق فضیلت کامل» تعریف می کند (1219 الف، 39) و این فضیلت کامل فضیلتی دربردارنده همه فضایل، یعنی فضیلت اخلاقی و فضیلت عقلانی است. مطالعه و آشنایی با چنین کتابی برای علاقمندان به پژوهش های اخلاقی این حسن را دارد که می توانند برخی از مسائل اخلاقی موجود در جامعه را از بستر نگاه فضیلت گرایی ارسطو مورد بررسی قرار دهند.
۵۷.

تأملی بر مفهوم و مبانی دولت کمال گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کمال گرایی بی طرفی حق خیر دولت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۷ تعداد دانلود : ۳۲۰
ویژگی ها و نیازهای پیچیده انسان، وی را همواره در مسیر پی ریزی و طراحی الگویی خاص برای زندگی قرار می دهد و هر فرد حسب ظرفیّت ها،استعدادها و مطلوب خویش، از برداشت ها و تلقّی های خاصی از«خیر» پیروی کرده و به زندگی اش معنا می بخشد. دین،اخلاق،فرهنگ، هنر و تجربیّات زیبایی شناختی، حوزه هایی هستند که می توانند برداشت های زندگی مطلوب را برای افراد جامعه تعریف کنند. درعین حال، ضرورت های اجتناب ناپذیرِ زیست جمعی و نقش انکارناپذیرِ زمینه ها و نهادهای اجتماعی چون «دولت» درحیات انسان موجب شده تا سنجشِ حدودِ صلاحیت دولت درتعیین الگوی خیر شهروند به یکی از دغدغه های خاطر اندیشمندان بدل شود. درباب این مسئله ، کمال گرایی ، رویکردی مهم درتاریخ اندیشه های اخلاقی- سیاسی به شمارمی رود که براساس بینش خاص خود به انسان و هویت وی و با هدف اشاعه فضیلت، رسالت دولت در قبال خیر و نقش تربیتیِ این نهاد را تحت عنوان «دولت کمال گرا»خاطرنشان می سازد.مقاله حاضر تلاش نموده با بررسی مبانی نظریِ کمال گرایی،همچون ایده تقدّم خیر برحق و رویکرد مخالف یعنی بی طرفی دولت، به تحلیل مفهومیِ دولت کمال گرا بپردازد.نگارنده اتّخاذ راهبرد «اِقناع» به جای «اجبارِ» گزینه های خیر و احترام حکومت به تکاپوی نهادهای مدنی درپیگیریِ برداشت های زندگی مطلوب را، نافیِ برخی آثارکمال گرایی همچون تظاهرِ غیرصادقانه به رعایتِ گزینه های خیرِ دولتی و رواج خشونت و بی ثباتی می داند.
۶۰.

چهره چالشی قدرت؛ از شر ضروری تا خیر وجودی با تأکید بر اندیشه سیاسی امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امام خمینی قدرت متعالی قدرت متعارف قدرت متدانی خیر شر حکمت متعالیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۲۶۳
مسئله این مقاله، تبیین هویت قدرت، و بررسی دلالت های سیاسی آن است. در بخش نخست، مقاله به کنکاش سه دیدگاه درباره هویت قدرت پرداخته است:1. قدرت شر است؛ 2. قدرت ماهیت خنثی و ابزاری دارد؛ 3. قدرت خیر است. در بخش دوم به دلالت های سیاسی آن دیدگاه ها اشاره، و گفته شده، که خروجی آنها در عرصه سیاست به سه قدرت منجر می شود: 1. قدرت مُتَدانی؛ 2. قدرت متعارف؛ 3. قدرت متعالی. بخش نخست با روش توصیفی تحلیلی، و بخش دوم با روش استنباطی و براساس نظریه دلالت در دانش منطق و اصول فقه بررسی شده است. برای طراحی اسکلت مقاله نیز از چهارچوب مفهومی بهره گرفته ایم تا نخست، جایگاه بحث در میان مفاهیم مختلف علوم سیاسی، و دوم رویکردهای متضاد به مفهوم قدرت را نشان دهیم، پس لازم است که به بحث قدرت نگاه بنیادی و ماهوی داشت. در این مقاله از دیدگاه امام خمینی در جایگاه حکیم حکمت متعالیه، که بیش از بیست سال به تدریس حکمت متعالیه اشتغال داشته، و «از نظر ماهوی ذاتاً قدرت را خیر می داند که از نظر سیاسی به قدرت متعالی منجر می شود ، دفاع شده است. قدرت متعالی رویکردی معنوی و اخلاقی و الهی به سیاست دارد، با سکولاریسم میانه ای ندارد و چون ذاتاً قدرت را خیر می داند، لاجرم باید قدرت در اختیار معنوی ترین و پاک ترین انسان ها قرار بگیرد؛ ازاین رو امانت بودن، ذاتی قدرت متعالی است و ظهور حضرت حجت، که روزبه روز قدرت جهانی اسلام است، طبق همین تبیین از قدرت است.