مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
خیر
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳
319 - 336
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی مسأله شر از دیدگاه ابن میمون در دین یهود و امام محمد غزالی در دین اسلام است. ابن میمون شر را صادره از خدا نمی داند؛ چون معتقد است که ضد وجود، فعلیت ندارد و همه شرور عدم هستند که هیچ فعلی به آن ها تعلق نمی گیرد. ابن میمون خداوند را از شر مبرا و همیشه خداوند را خیر محض می داند. او جهان خیر و شری را که انسان در آن قرار می گیرد را ناشی از وجود انسان می داند. غزالی نیز تأکید دارد که خیر و شر از جانب خداست و کسی که شر را از جانب خدا نداند، جاهل است؛ به این معنا که خداوند شر را برای شر نمی آفریند، و غرض خداوند از ایجاد شر، در واقع نیل به یک خیر بزرگ تر است. به نظر غزالی ابهام در باب سازگاری رحمت خدا و وجود شرور ناشی از درک نادرست معنای حقیقی رحمت است. نتیجه اینکه ابن میمون شر را صادره از خدا نمی داند؛ او شر را عدمی می داند؛ و اصل وجود آن را ناشی از عواملی چون جهل و قدرت محدود انسان می داند و شر را به واسطه انسان بودن افراد می داند؛ در حالی که غزّالی شرّ و خیر را با هم آفریده خدا دانسته و اصل وجود شر را عاملی برای رسیدن به خیر بزرگتر و نامعلوم می داند.
رابطه فلسفه و دین در آفرینش از نظر بوئثیوس با تکیه بر رسائل کلامی و تسلّای فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
261 - 280
حوزه های تخصصی:
محور اصلی این پژوهش پی بردن به رابطه فلسفه و دین در بحث آفرینش از نظر بوئثیوس است. بدین منظور مؤلفه هایی همچون خلقت موجودات از عدم و علّت دانستن خداوند، الگوی خلقت، غیر موجَب بودن خداوند در آفرینش، ازلیّت زمان و سرمدیّت خداوند، در رسائل کلامی به عنوان نماینده کلام بوئثیوس و در تسلّای فلسفه به عنوان نماینده فلسفه بوئثیوس به روش تحلیلی-توصیفی به صورت جداگانه و مقایسه ای بررسی می شوند. در رسائل کلامی به این مؤلّفه ها با توجه به آموزه آفرینش در کتاب مقدّسو تعالیم مسیحی پرداخته می شود؛ امّا در تسلّای فلسفه این مؤلّفه ها بعد از پرداختن به تعریف خیر، اذعان به وجود خدای خالق و یکی دانستن خیر و خدا بررسی می شوند. با مقایسه مؤلّفه ها، پیش فرض ها، روش و غایت بوئثیوس از آفرینش در رسائل کلامی و در تسلّای فلسفه پی می بریم کهپیش فرض بوئثیوس در تبیین این مقوله در هر دو، بر دو اصل خالق بودن خداوند و ضروری بودن وجود برای خداوند استوار است که او در این مورد متّکی بر قول کتاب مقدّس است. مؤلّفه هایی که او از آموزه آفرینش در تسلّای فلسفه ارائه می دهد، مؤلّفه های آفرینش در رسائل کلامی را نقض نمی کند. او در هر دوی این آثار به روش مکتب نوافلاطونی وفادار است. تنها تفاوت در بحث مزبور این است که بوئثیوس در تسلّای فلسفه بر اثبات خیر اصرار دارد که البته تأکید می کند که خیر و خداوند یکی هستند و این گونه نیست که با اثبات وجود خیر در این رساله، بوئثیوس منشأ و مبدأ موجودات را چیزی غیر از خداوند بداند.
بررسی تلقی کانت از دین و اخلاق با تکیه بر رساله «دین در محدوده عقل تنها»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کانت در کتاب دین در محدوده عقل تنها، بر مبنای زمینههای تربیتی پیتیستی و تاکید بر دوگانگی طبیعت انسان به لحاظ خیر و شر، در متن مسیحیت به تشریح تلقی خود از دین میپردازد. وی با استناد به ذات خیر انسان در آغاز خلقت، او را بر حسب استعدادش موجودی خیر و بر حسب ذات محسوس و ملموساش موجودی شرور معرفی میکند که پس از کشاکش میان دو اصل خیر و شر، نهایتاً به غلبه خیر و برقراری حکومت خداوند بر زمین منجر میشود. میتوان گفت که نظام دینی او در جهت اصلاح انسان و مکمل نظام اخلاقی اوست؛ چراکه معتقد است در نهایت، رود خروشان ارادههای نیک باید به هم بپیوندند و جامعه مشترک المنافع اخلاقی را شکل دهند و سرانجام، فضل الهی تضمین کننده این جامعه است. کانت تلاش میکند تا حقیقت کتاب مقدس را بر مبنای مضامینی که کاملاً جدا از سنت تاریخی لحاظ میکند، روشن نماید. وی در این جهت، از اخلاق، مسیحیت، کلیسا و کتاب مقدس بهعنوان یک نمونه و الگوی اولیه و وسیلهای برای آنچه دین اخلاقی ناب مینامد بهره میجوید تا از رهگذر دستیابی به آن در اقدامی ناموجه، دین تاریخی را حذف نماید. اما دیدگاه او تقلیلگرایانه مینماید چرا که ابعاد شریعتی، کلامی، مناسکی را در بعد اخلاقی محدود میکند و ما با نوعی فروکاهی دین به اخلاق از سوی او مواجهایم. اندیشه کانت را میتوان نمونهای از تاکید بر خودبنیادی انسان دانست که انتقادهای زیادی بر آن وارد است.
نسبت زیبایی با خیر و حقیقت در رساله اسماء الهی دیونوسیوس آریوپاگی (مجعول): تکوین زیبایی شناسی الهیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
87 - 99
حوزه های تخصصی:
یکی از زمینه های ظهور زیبایی شناسی مدرن یا «استتیک» در دوره موسوم به روشنگری، حکم به استقلال قلمرو امر زیبا از قلمروهای خیر و حقیقت بوده است؛ اما در فلسفه غرب پیش مدرن، یعنی در دوره یونان باستان و قرون وسطی، زیبایی مستقل از خیر و حقیقت فهم و تبیین نمی شد. ایده پیوند زیبایی با خیر و حقیقت در مسیحیت دوران باستان متأخر و پیش از دوره قرون وسطای مسیحی در غرب لاتینی، در آرای دیونوسیوس آریوپاگی به صورت مبسوط مطرح شد. دیونوسیوس در رساله اسماء الهی خود، با الهام گرفتن از چشم انداز نوافلاطونیان متأخر به ویژه پرُکلُس و تلفیق آن با نظرگاه الهیاتی مسیحی، از پیوند زیبایی با خیر و حقیقت به مثابه سه نام اساسی خداوند سخن می گوید. در این پژوهش، کوشش شده است با تمرکز بر رساله اسماء الهی و با روش تحلیل متن، کیفیت پیوند این سه نام بررسی و تبیین شود. این پژوهش روشن می کند دیونوسیوس در عین تصریح به اتحاد بنیادین زیبایی، خیر و حقیقت، بر جنبه متجلی کننده زیبایی و نقش آن در حرکت معرفتی و عاشقانه نفس به سوی خداگونه شدن تأکید می کند. بدین سان، دیونوسیوس را می توان آغازگر گونه ای زیبایی شناسی الهیاتی عرفانی در مسیحیت دانست که اثری ماندگار بر اندیشمندان مسیحی پس از خود در قرون وسطی داشت.
مطالعه جامعه شناختی عوامل موثر بر مشارکت خیرین در مراکز درمانی خیریه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نظام و حیات اجتماعی در جامعه بشری به تعاون و مشارکت اعضای آن بستگی دارد و در این راستا، نظام سلامت نیز، نیازمند استفاده از ظرفیت های بالقوه مردمی در قالب مشارکت خیرین نظام سلامت می باشد. در این تحقیق کاربردی و کیفی، با هدف مطالعه جامعه شناختی عوامل مؤثر بر مشارکت خیرین در مراکز درمانی خیریه، مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نفر از خیرین انجام شده است. در فرآیند کدگذاری و پس از تبدیل فایل صوتی مصاحبه ها به فایل متنی، واحدهای معنایی شناسایی و کدهای اولیه به آن ها تخصیص داده شده و سپس به صورت دستی و با استفاده از نرم افزار Maxqda به روش تحلیل محتوا، تحلیل گردیده اند. یافته های تحقیق، ضمن شناسایی 296 واحد معنایی، 27 تم فرعی و 3 تم اصلی، مؤید آن است که ابعادی از سرمایه اجتماعی انگیزه بخش، تسهیل کننده و ترغیب کننده خیرین در انجام کنش مشارکتی در امور خیر بوده است. از جمله اعضای شبکه اجتماعی خیرین، تبلیغات و اطلاع رسانی، وجود سنت عمل خیر در خانواده و دوستان خیرین، حمایت های اجتماعی، عاطفی، اطلاعاتی و حمایت های ابزاری که مشارکت خیرین را تسهیل و نیز آن ها را برای ورود به امر خیر در نقاطی که مورد نیاز بود، ترغیب می کرد.
بررسی چیستی لذت از طریق مؤلفه ها و جایگاه طرح آن در فلسفه سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
119 - 142
حوزه های تخصصی:
ابن سینا درباره موضوع لذت در آثار مختلف خود مباحث و اطلاعات پراکنده ای بیان کرده است. یکی از آن مباحث، تعریف ارائه شده از لذت است که نیاز است برای دستیابی به دیدگاه منسجم وی بررسی دقیقی صورت گیرد. در این نوشتار، ما از دو طریق به بررسی چیستی لذت می پردازیم: یکی از طریق طبقه بندی تعاریف شش گانه بر مبنای مبحثی که هر تعریف ذیل آن بیان شده است؛ دیگری از طریق بررسی واژه های به کار رفته در تعاریف. بررسی بر اساس هر روش ما را به درک بهتر چیستی لذت از منظر بوعلی نزدیک می نماید. طریق نخست ما را به این نتیجه می رساند که هر تعریف در مطابقت با متعلق مبحثی که ذیل آن بیان شده است از نظر ساختار عبارت متفاوت است، بوعلی با استفاده از تعابیر و تفاوت گذاری در نوع بیان خود، تعاریف را بنا به مقاصد خود گونه گونه نموده است. با این وجود به واسطه بررسی از طریق دوم مشخص می گردد دیدگاه او درباره لذت دیدگاهی واحد و دارای انسجام است، زیرا با توجه به بهره گیری از مؤلفه هایی همچون «ادراک» و «ملائم» که هسته اصلی تمام تعاریف را تشکیل می دهند، همه آنها از هماهنگی واژگانی و مفهومی برخوردارند.
بانو فخرالدوله واسطه بین قاجاریه و پهلوی
منبع:
پژواک زنان در تاریخ سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
121-133
حوزه های تخصصی:
فخرالدوله از نخستین زنان قاجار بود که از اندرونی به بیرون پا نهاد و به خوداگاهی همت گماشت، و رفته رفته به پهنه عمومی راه یافت و با تلاشی خستگی ناپذیر پیش رفت و شایستگی خود را در اداره خانواده، مشارکت در جامعه مدنی و مدیریت اقتصادی و کارآفرینی آشکار ساخت. سهم بزرگ او در فرآیند دگرسازی ایران، معادل در هم شکستن جمله زن برابر با ضعیفه است، آن هم در زمانی که زنان جامعه و حتی طبقه مرفه و اشراف، هیچ حضوری در اقتصاد و کارآفرینی نداشتند. او یکی از پیشگامان پایه های مدرنیته و بنیان بناهای خیریه در تهران بود که نام خود را در اقدامات نیکوکارانه جاودانه نموده است. این مقاله با رویکردی توصیفی به بررسی نقش اجتماعی، سیاسی و فرهنگی فخرالدوله در دوره معاصر پرداخته است.
ناموس طبیعت بمثابه راهکار سعادت بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
13 - 16
حوزه های تخصصی:
جهان آفرینش و طبیعت براساس قواعد و قوانین (نوامیس یا سنن الهی) خلق شده و نظام خلقت بر آنها استوار است. مشیت و تقدیر الهی بر این قرار گرفته که تمام اجزاء و اعضای جهان هستی، با یکدیگر و با مجموعه جهان خلقت، در ارتباطی و تعاملی دوسویه باشند. انسان نیز بعنوان عضوی از این جهان، هم میتواند بر آن اثر بگذارد و هم میتواند از آن تأثیر بپذیرد. این تأثیر و تأثر بر اساس قانون (ناموس) و قاعده» اصلی این جهان، یعنی تساوق «وجود» و «خیر» مقدر شده است؛ آنجا که خیر هست، وجود نیز هست (و برعکس) و آنجا که خیر نباشد، «شر»، یعنی لاوجود و عدم است (و برعکس.) یگانه راه رسیدن انسان به سعادت حقیقی، هماهنگی و همراهی با نظام طبیعت و قواعد حاکم بر آن است؛ سنت الهی یا قانون و ناموس طبیعت بگونه یی است که انحراف از آن، شر، بلا، ضرر، آفت، بیماری و ... را در پی خواهد داشت. جهان (انسان کبیر) در برابر اعمال خوب و بد انسان (عالم صغیر) واکنش نشان میدهد؛ «گناه» که همان تمرد از فرامین الهی یا انحراف از قواعد تکوین و طبیعت است، موجب شقاوت و بدبختی انسان خواهد بود و عذاب و کیفر الهی را در پی خواهد داشت. در اینجاست که اسماء و صفات جلالیّه» خداوند، ظهور و تجلی می یابد.
روش شناسی استنباط اولویت های اخلاقی براساس روایات «افعل تفضیل»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
۱۴۵-۱۶۴
حوزه های تخصصی:
باتوجه به سطوح مختلف ارزش های اخلاقی در اسلام، برای شناختن مهم ترین ارزش ها و نیز رفع تزاحم لازمست استنباط از متون آیات و روایات انجام شودکه یکی از مهم ترین هیئت ها در این متون، «ساختار تفضیل» است؛ برخی روایات این ساختار، حاکی از اولویت یک یا چند ارزش و برخی دیگر حاکی از قاعده ای در تعیین اولویت هستند، تنافی ابتدایی بین این روایات قاعده مند این سوال را پیش می آورد که برای استنباط اولویت های اخلاقی بر اساس این روایات، چگونه باید تنافی ظاهری بین آنها را برطرف کرد؟ روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی است که بر مدار فقه الاخلاق استوار شده است. بررسی روایات قاعده مند در ساختار تفضیل حاکی از عدم تنافی بین آنهاست؛ برخی از آنها در مقایسه با هم تقدم رتبی دارند و برخی دیگر که در یک رتبه هستند یا حیثیت های مختلفی از عملِ دارای اولویت هستند و یا آنکه یک عملِ دارای اولویت به بیان های مختلف تبیین شده است
جُستاری در باره چیستی کمال از منظر ابن سینا و نسبت آن با خیر، فضیلت و سعادت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۰
119 - 138
حوزه های تخصصی:
ابن سینا بر این باور است که حکمت الهی اقتضا می کند هر موجودی به کمال مطلوب و شایسته خود نائل گردد و هر حالتی از حالات انسان نیز اقتضای کمالی دارد که آن ها را به سوی غایت و هدفی سوق دهد و آن را همانند صفت تفکر و تعقل از لوازم ذاتی وجود انسان و مقوم ذات او و هدف مشترک همه علوم می داند و می گوید که مفهوم کمال در مقایسه با مفاهیم خیر و سعادت، مطلوب بالذات است. ابن سینا چیستی کمال را با روش های مختلفی بیان کرده است: 1. در ضمن تعریف نفس ناطقه به بیان چیستی کمال پرداخته است. 2. در تعریف فلسفه نیز از مفهوم کمال استفاده کرده است و بر این باور است که جوینده فلسفه باید برای نیل به کمال، فلسفه بیاموزد. 3. تبیین مفاهیم خیر، سعادت و لذت را بر تعریف مفهوم کمال مبتنی کرده است. در بررسی چیستی کمال و نسبتی که با مفاهیم خیر، لذت، سعادت دارد، معلوم می شود که تحقق خیر و سعادت بر وجود و تحصیل کمال است و می توان گفت که کمال به نوعی تقدم ذاتی و رتبی بر آن ها دارد. روش نویسنده در این پژوهش، روش جمع آوری اطلاعات و به نوعی پدیدارشناسی مبتنی بر متن به همراه روش توصیفی تحلیلی است.
بررسی تقریر نوین شلنبرگ از مسئله منطقی شر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جان شلنبرگ در تقریر جدیدی از مسئله منطقی شر می کوشد از راه ناسازگاری منطقی ترکیب مدعیات خداباوری با وجود شر، روایت جدیدی از صورتِ منطقی مسئله شر ارائه دهد. سه ادعای خداباورانه تقریر وی شامل برتری تفوّق ناپذیر، استقلال وجود شناختی و خلوص پیشین است. شلنبرگ برای نشان دادن ناسازگاری منطقی ترکیب وجود خدا و وجود شر، دو رویکرد الگوگرایانه و انگیزه گرایانه را در پیش می گیرد. هدف او از به کارگیری این دو رویکرد بسط استدلال برای افزودن گزاره های تکمیلی ضروری به چهار گزاره اصلی استدلال است. بنابراین، آنچه از مجموع سه لازمه خداباوری و گزاره های تکمیلی به دست می آید این است که در جهان شر وجود نداشته باشد، و این منطقاً با وجود شر در جهان ناسازگار است. این مقاله با روشی انتقادی در صدد نشان دادن نادرستی استدلال شلنبرگ است. بر این اساس، از طریق اشکالاتی تلاش شده کذب مقدمه (8) به عنوان مقدمه محوری استدلال شلنبرگ نشان داده شود. با نشان دادن کذب مقدمه (8)، مصونیت استدلال شلنبرگ نسبت به دفاع مبتنی بر اختیار نیز نقض می شود. از این رو، در مقاله حاضر، افزون بر نقدهای جِروم گِلمن بر مقدمه (8)، نقد دیگری از طریق قیاس ذوحدین بر مقدمه (8) مطرح شده است، که نادرستی استدلال شلنبرگ و ضعف استدلال وی نسبت به کارکرد دفاع پلنتینگا نشان داده می شود.
بررسی تطبیقی مسئله شرّ از دیدگاه جان هیک و سهرودی؛ نقاط اشتراک و اختلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
۱۱۶-۹۹
حوزه های تخصصی:
سهروردی و جان هیک به عنوان فیلسوفان اسلامی و غربی هرکدام با نظریه ها و مبانی خاصی به بحث درباره مسئله شرّ پرداخته اند؛ «نظریه عدمی بودن شرّ، ملازمه شرّ و خیرهای برتر، ملازمه شرّ و عالم ماده، ملازمه شرّ و اختیار انسان» را می توان از جمله راه حل های سهروردی در مسئله شرّ دانست. جان هیک نیز با تئودیسه «پرورش روح»، اختیار و نسبی بودن شرّ، درصدد ارائه پاسخ مناسب به این مسئله و اثبات عدم تنافی بین شرّ و صفات خداست. هرکدام راه حل هایی را برای رفع اشکالات درباره معضل شر در عالم ارائه کرده اند. روش تحقیق دراین پژوهش، روش توصیفی و تحلیلی و شیوه داده پردازی کتابخانه ای و بررسی آراء این دو اندیشمند می باشد؛ تبیین و بررسی تطبیقی مبانی فکری و نوع رویکرد هر دو فیلسوف به مسئله شرّ، مسئله تحقیق و مقایسه و ارزیابی راه حل های خاص آن دو فیلسوف با حفظ قضایای اصلی به طوری که هیچ گونه تناقض و ناسازگاری بین قضایای مذکور در آن مشاهده نشود از جمله یافته های تحقیق می باشد.
بررسی سندی و دلالی روایتِ «خَیْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَایَرَیْنَ الرِّجَالَ وَ لَایَرَاهُنَّ الرِّجَالُ»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
29 - 54
حوزه های تخصصی:
روایتِ « خیر للنساء » ازجمله از جمله روایات مشهوری است که با عبارات گوناگون در متون تاریخی، اخلاقی و حدیثی شیعه و اهل سنت گزارش شده است ؛ اما به رغم گزارش روایت در متون حدیثی مختلف، به اعتبار سندی آن کمتر توجه شده و بیشتر مطالعات در حوزه دلالت این روایت صورت گرفته است. این پژوهش با توجه به سیر روایتگری حدیث در منابع شیعه و اهل سنت و بررسی دیدگاه های ارائه شده در فهم متن آن، به این نکته متفطن شده که ازنظر سندی این حدیث فاقد اعتبار است و بیشتر منابع آن را به صورت مرسل گزارش نموده اند؛ همچنین در برخی گزارش ها اضطراب قابل توجهی دیده می شود. در بخش دلالت نیز بیشتر پژوهشگران، روایت را ناظر به حکمی خاص در مورد زنان دانسته و بر این باورند که زنان باید با پرداختن به فعالیت های مربوط به خانه داری و تربیت فرزند از حضور در اجتماع پرهیز کنند؛ درحالی که با اغماض نسبت به سند این حدیث، اگر مضمون روایت مورد تأمل قرار گیرد، برداشت های دیگری نیز درباره آن قابل طرح است و درنتیجه نمی توان براساس این کلام، زنان را از حق حضور اجتماعی خود محروم ساخت .
دوگانه حق و خیر: از تقابل کهن تا ترکیب نو در نظریه عدالت رالز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
95-124
حوزه های تخصصی:
تأسیس مفهوم و نظام عدالت از موضوعات مهم اندیشه و فلسفه سیاسی و اخلاقیات از عهد باستان تاکنون بوده است. در تاریخ اندیشه، اغلب باورها درباره عدالت، بنیان خود را بر ایده ای عالی از خیر نهاده اند و گاه مقدماتی در باب خیر فراهم کرده اند که از آن می توان نظامی از حق و عدالت را استنباط کرد. با این حال تقابل میان حق و خیر به عنوان مفاهیمی که به دو نظام متفاوت از عدالت می انجامند، از مباحث مهم و طولانی اندیشه سیاسی بوده است. اهمیت بحث در آن است که تقدم مفهومی یکی بر دیگری می تواند تبعات گسترده ای در زندگی اجتماعی- سیاسی یک جامعه داشته باشد. «جان رالز»، فیلسوف سیاسی پرنفوذ سده بیستم، کوشیده تا ترکیبی از مفاهیم حق و خیر را در نظریه عدالت خود مطرح کند، به نحوی که حق از ایده های خیر قابل استنباط شود و خیر تابع نظام عدالت به عنوان شعبه ای از مفهوم حق باشد. در این مقاله، تبیین و تفسیری از تلاش پیچیده رالز برای ترکیب دو مفهوم متقابل حق و خیر و نیز چگونگی تقدم منطقی حق بر خیر در نظریه عدالت ارائه می دهیم.
معناشناسی ساختاری واژه «خیر» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
221 - 244
حوزه های تخصصی:
معناشناسی ساختاری «خیر» در قرآن کریم با تبیین معانی مرتبط با خیر از میان شبکه ی گسترده به کشف روابط مفهومی «خیر» می پردازد. پژوهش حاضر بر مبنای روابط هم نشین و جانشین با رویکرد ساخت گرا به تحلیل معنایی واژگانی درصدد کشف مؤلفه های معنایی «خیر» در قرآن می باشد. سؤال اصلی پژوهش این است که کاربرد واژه «خیر» در قرآن کریم بر اساس روش معناشناسی ساختاری ازنظر مصداقی و مفهومی به چه مؤلفه هایی برمی گردد. پژوهش حاضر بر اساس روش معناشناسی ساختاری به توصیف مفهوم «خیر» در قرآن کریم پرداخته است. ماده «خیر» در 196 آیه قرآن کریم به صورت های مختلف آمده است. بروز و ظهور خارجی به ویژه در مقام فعل، فیوضات لایتناهی خیر مطلق اعم از مادی و معنوی، باور قلبی، رغبت، پراکنده شدن، دست زدن، یافتن و چسبیدن، مؤلفه های معنایی «خیر» از طریق روابط هم نشین هستند و در محور جانشینی تبعیت محض در علم و عمل، بازگشت به سوی منبع اصلی خیرات، فعل خیر شناخته شده عقل یا شرع، گسترش دادن، بازدارندگی نفس از انحراف، تمایل و رغبت، آشکار شدن خلوص انسان، تجسّم اعمال در قیامت را شامل می شود. با توجه به نتایج به دست آمده جانشینی برای «خیر» کشف نشد.
تفاوت معنایی دو واژه اجر و ثواب در قرآن
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۲۹
1 - 16
حوزه های تخصصی:
یکی از آموزه های قرآن اعطاء پاداش عمل در دنیا و آخرت است که با واژه هائی مانند جزا، عقوبت، اجر، ثواب و ... بیان شده، دو مورد از این واژه ها «اجر و ثواب» است که در برخی آیات یکی و در برخی دیگر هر دو آن ها استعمال شده، این نوشته به دنبال بیان تفاوت های این دو واژه در استعمال های قرآنی است اهمیت بحث این است که برخی واژه ها در نگاه ابتدایی مترادف به نظر می رسند اما دقت در استعمال آنها در قرآن حاکی از تفاوت های ظریف و معناداری در بین آنها است به طوری که امکان جایگزینی یکی از آنها به جای دیگری نیست و این خود نشان دیگری از بلاغت معجزه آسای قرآن است؛ از این رو این پژوهش با بهره مندی از روش گردآوری کتابخانه ای و با پردازش توصیفی تحلیلی به تعریف و تبیین دو واژه «اجر و ثواب» پرداخت و با توجه به موارد استعمال آنها در قرآن به دنبال پی بردن به تفاوتهای آنها بود یافته های پژوهش این شد که دو واژه «اجر» و «ثواب» در این امور تفاوت دارند: «استعمال ثواب» برای جزای «عمل خیر و شر» و «استعمال اجر» تنها برای «عمل خیر»؛ «بدل از عین بودن» برای «ثواب» و «بدل از منفعت» برای «اجر»؛ «تعیین ثواب» «بعد از عمل» و «تعیین «اجر» «قبل از عمل» ؛ «عطا کننده ثواب» تنها «خداوند» و «عطا کننده اجر» «هم خدا و هم انسان»؛ «شرط ثواب دنیوی»، «نیت» و «شرط اجر دنیوی»، «منفعت» و همین طور «شرط ثواب اخروی» «نیت» و شرط «اجر اخروی» «منفعت همراه نیت» است.
بررسی اندیشه کلامی «خیر و شر» در مکتب گنوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
167 - 184
حوزه های تخصصی:
«خیر و شر» و انتساب آن به مبدأ آفرینش و صدور این دو از اصل واحد یا اصول دوگانه، بنیادی ترین مباحث مکاتب عرفانی و کلامی به شمار می رود. مکتب گنوسی نیز که در صدر مسیحیت ظهور کرد، با تأثیر از فرهنگ و باورهای ملل گوناگون، به ویژه تأثیر از مشرق زمین، دیدگاه های خاصی درباره منشأ صدور خیر و شر و اصالت و نسبت آنها با خداوند دارد. این جستار درصدد تبیین توصیفی و تحلیلی این دیدگاه هاست تا به این سؤال بنیادی پاسخ دهد که مصادیق خیر و شر در اندیشه گنوسی و ارتباط آن با قلمرو الوهیت چیست؟ شاخص ویژه جامعه قمران در عهد عتیق، گرایش دو بن انگاری است که در مراحل ابتدایی، تقسیم یا انتساب آن توسط شمعون مغ، پدر کیش گنوسی، به قلمرو الوهیت سریان نداشت، ولی در قرن دوم میلادی، مرقیون گنوسی با طرح سؤال درباره ماهیت خیر و شر و نسبت آنها به خداوند، ثنویت شرک آمیز را بنیان نهاد. او و گنوسیان هم عقیده اش همچون کِردو و لوکیان به تقلید از عرفان ایران باستان، اصل «ثنویت» را پذیرفتند و بعدها با ظهور مانی، این اصل در شمار آموزه های گنوسی جایگیر گشت و وجهه جهانی یافت. این در حالی است که در نظر مسیحیان راست کیش، گنوسیان با طرح دو خدای شر و خدای متعالی، یکتایی خداوند را در آیین یهود و مسیح زیرسؤال می بردند و این امر به هیچ وجه برای آنها قابل پذیرش نبود. ناتوانی گنوسیان در تشخیص نسبی بودن شر و شناسا بودنش در میان ماسوی الله و القای شخصیت «سوفیا» به مثابه وجه مؤنث الهی توسط شمعون، در قرن های بعدی باور به ثنویت و تفکیک خدای نیک و شر را توسط زعیمان گنوسی قرن دوم به دنبال داشت.
دیو در فرهنگ ایران زمین با تکیه بر خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
دیوواژه ای است ابهام آمیز در بودن یا نبودن، در شکل ظاهر و شمای ذهنی و نقش آفرینی مثبت یا منفی که در فرهنگ فارسی تعابیر گوناگونی برای آن بیان شده است. تقابل نیروهای خیر و شر، تقسیم جهان به دو پهنه نور و تاریکی و عقیده به ستیز دائمی میان پدیده های اهورایی و اهریمنی، باوری رایج در میان تمام اقوام و ملت هاست؛ پیکاری که تا جهان برپاست، ادامه دارد و پیروزی نهایی در آن با جبهه نور است. رد پای چنین باوری را در اسطوره ها، ادیان و حتی تفکرات دنیای جدید نیز می توان دید. در فرهنگ عامه و متون ادبی اعم از آثار منظوم و منثور ایران این موجود، با کارکردهای گوناگون مجال بروز و ظهور و نقش آفرین پیدا کرده است. مقاله ی حاضر با هدف جستجوی جایگاه دیو و کارکردهای آن در فرهنگ ایران با تأکید بر بازنمودهای این واژه در فرهنگ خراسان جنوبی تدوین شده است. بررسی های این نوشتار نشانگر شباهت های نگرشی مردم خراسان جنوبی با سایر نقاط ایران زمین است. این مقاله هم چنین نشان می دهد که مردم این خطه توانسته اند در پرتو تدبیر، تعلل و مدارا دیوها را به خدمت گرفته و از آثار منفی و آسیب های آن ها مصون بمانند.
بررسی و نقد نظریه «شر از لوازم وجود خیر است» در حل مسئله شر
منبع:
کاوش های عقلی سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲
73 - 85
حوزه های تخصصی:
هدف از این نوشته، بررسی و نقد نظریه معروف شر از لوازم وجود خیر در جهان است در پاسخ به شبهه ماندگار و دیرپای مساله شر است. این دیدگاه در پی اثبات این است که برای نیل و تحقق خیرها در عالم، چاره ای جز تحمل شرور و درد و رنج ها نیست و خداوند جهان را این گونه ساخته است. یکی از مهم ترین منتقدان این نظرگاه، دیوید هیوم است که معتقد است خدایی که قادر مطلق وخیرخواه محض است و خودش خالق نظام و قوانین طبیعت است، چرا آن را به گونه ای نساخته است که بدون شر یا حداقل بدون شرور عظیم، خیر محقق شود. طبق این نقد،خداوند به اصطلاح، در برابر کار انجام شده قرار نگرفته است. به عبارت دیگر، چرا خدا از نظام وسیله و هدف که مختص به انسان است استفاده می کند. به نظر می رسد دیوید هیوم صفا خیرخواهی و مصلحت اندیشانه خدا را در نظر نگرفته است .کلید واژه: خدا، قدرت مطلق، خیر محض، خیر، شر
پایه نظری رضامندی بر اساس منابع اسلامی؛ بازسازی و بسط نظریه پیشین
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
40 - 77
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی ماهیت رضامندی و پایه نظری آن بر اساس منابع اسلامی است. نوع پژوهش، کتاب خانه ای و روش آن تحلیل محتوا با استفاده از مدل فهم روان شناختی متون دینی است. یافته های پژوهش نشان می دهد رضامندی، نوعی ارزیابی مثبت از کل زندگی است و به عنوان حسی درونی، ترکیبی از «مطابقت»، «پذیرش» و «خرسندی» است. پایه نظری رضایت مندی، بر اساس منابع دینی، مبتنی بر «خیر» است؛ یعنی اگر زندگی خیر ارزیابی شود، موجب رضامندی می شود. بر اساس این دو یافته، تحقق رضامندی بسته به این عوامل است: ۱. توان انطباق با واقعیت های هستی و تنظیم انتظارات و آرزوها؛ ۲. خیرشناسی که لازمه و مقدمه مؤلفه خیر در رضامندی است؛ ۳. خیرآوری و ساخت زندگی خوب؛ ۴. خیریابی و کشف نکات مثبت زندگی؛ ۵. خیرباوری و اعتقاد به خیر بودن تقدیرهای خدا؛ ۶. خیرگرایی در ارزیابی زندگی که منجر به تمییز خیر از شر و کشف خیرهای زندگی می شود؛ ۷. اقبال به زندگی و پذیرش وضعیت خود؛ ۸. احساس سرور و شادی از داشته ها و وضعیت موجود. نتیجه پژوهش چنین است: برای ایجاد رضایت مندی در افراد و جامعه و افزایش آن باید: ۱. انتظارات را تنظیم، و شناخت ها و ارزیابی های فرد را اصلاح کنیم تا انتظارات واقعی شوند و خیرهای موجود در زندگی را درک کنیم؛ ۲. تلاش برای ساخت زندگی خوب را تقویت کنیم؛ ۳. حالت پذیرش و سرور را در فرد به وجود آوریم.