مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۴۱.
۵۴۲.
۵۴۳.
۵۴۴.
۵۴۵.
۵۴۶.
۵۴۷.
۵۴۸.
۵۴۹.
۵۵۰.
۵۵۱.
۵۵۲.
۵۵۳.
۵۵۴.
۵۵۵.
۵۵۶.
۵۵۷.
۵۵۸.
۵۵۹.
۵۶۰.
روایت
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
51 - 67
حوزه های تخصصی:
روایت قربانی کردن حضرت ابراهیم از جمله فصول مشترک میان سه مذهب یهودیت، مسیحیت و اسلام است که علی رغم تفاوت های روایی، اما گرانیگاه روایت بر یک محور مهم استوار شده است: «ایثار». این صحنه به دلیل اهمیت روایی اش موردتوجه بسیاری از نگارگران قرار گرفته است و عمدتاً در نسخ مذهبی یا تاریخی دوران تیموری (771 تا 911ه.ق) و صفوی (906 تا 1148ه.ق) می توان این نگاره ها را سراغ گرفت. پرسش بنیادین این نوشتار درباره چیستی ظرفیت نمایشی و کشمکش تصویری موجود در نگاره های قربانگاه است، مبنی بر اینکه چه عناصر نمایشی برای ایجاد کشمکش تصویری در نگاره ها به کار گرفته شده است. این عناصر نمایشی، به فراخور لحظه پرتنش قربانی کردن؛ بر گره افکنی، تعلیق و یا گره گشایی نمایشی متمرکز شده اند. هدف اصلی این نوشتار، بررسی قربانگاه اسماعیل به مثابه محل رویارویی احساسات، شک و تردید شخصیت ها و کشمکش آن ها با یکدیگر است. رویکردهایی از این دست کمک می کنند تا هر نگاره به مثابه یک «متن»؛ خواه تصویری، خواه ادبی و خواه نمایشی، خوانده، تبیین و درک شود. در راستای چنین مطالعه ای از صحنه قربانی کردن ابراهیم(ع)، ابتدا عناصر روایی کشمکش در این صحنه معروف شناسایی شده و سپس هر عنصر در جامعه آماری نگاره های نوشتار، بررسی شده است. روش به کار رفته در نوشتار پیش رو، روش توصیفی-تحلیلی بوده که ضمن آن از منابع مکتوب (اینترنتی و غیراینترنتی) و نگاره ها در سایت موزه ها و کتابخانه های مختلف استفاده شده است. از جمله نتایج این پژوهش، می توان به شناسایی عناصر نمایشی در نگاره های موردبحث این نوشتار اشاره کرد که در آن ها بحران، تعلیق و گره گشایی دراماتیک شناسایی شده اند. به عنوان مثال نگارگر کوشیده است به کمک حالات بدن فیگورها مانند چشمان یا دستان بسته اسماعیل و یا لحظه چنگ زدن کاکل گیسوان اسماعیل توسط ابراهیم(ع)، بحرانی نمایشی را ترسیم کند. ضمن آنکه به کارگیری اشیائی نظیر کارد یا چشم بند، تنش دراماتیک صحنه قربانگاه را دوچندان کرده است. علاوه بر حضور شخصیت های کلیدی؛ ترسیم پیکره شیطان، تمهید نگارگر برای نمایشِ تردید در این صحنه پردلهره بوده است. موقعیت جغرافیایی صحنه قربانگاه که به دو شکل منطقه کوهستانی و یا دشتی با گل و سبزه ترسیم شده، نمودی از صحنه قربانگاه به عنوان یک صحنه نمایشی پردلهره و یا تجلی گاه امر قدسی است.
بررسی شاخص های دو گانه پست مدرنیسم در رمان «هست یا نیست» اثر سارا سالار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
113 - 139
حوزه های تخصصی:
پست مدرنیسم در شمار سومین دوره از ادوار سه گانه تاریخ تفکّر انسانی قرار می گیرد. در این دوره که از پایان قرن نوزدهم تا به امروز را شامل می گردد، خلق واقعیت جانشین کشف واقعیت می شود. بسیاری از داستان نویسان معاصر امروز ایران نیز، تحت تأثیر آثار نویسندگان پسامدرن غرب به نوشتن این سبک از داستان پرداخته اند. از جمله این نویسندگان سارا سالار است که در رمان«هست یا نیست» با مؤلّفه هایی چون انکار حقیقت، شک اندیشی و عدم قطعیت، تناقض، اصالت دادن به ذهن خواننده و زمان پریشی، هنر خود را به عنوان نویسنده ای پست مدرن معرفی نموده است. این پژوهش ضمن برشمردن مؤلّفه های پست مدرن در رمان هست یا نیست، درصدد ارائه پاسخی مستدل به این سوال است که سارا سالاردر این رمان بیشتر از کدام عناصر پست مدرن استفاده کرده است؟ و در میان داستان نویسان پست مدرن چه جایگاهی دارد؟ در این پژوهش نویسندگان با استفاده از روش توصیفی -تحلیلی، به طور خاص به تعریف ویژگی های داستان های پسامدرن و مقوله های آن پرداخته و یافته های پژوهش نشان دهنده این موضوع است که عامل تغییر زاویه دید و عدم قطعیت مهمترین شاخصه های پسامدرن در این رمان است.
بررسی و تحلیل زمان روایت در داستان موسی (ع) بر اساس دیدگاه ژرار ژنت با تکیه بر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
623 - 641
حوزه های تخصصی:
در هر روایت داستانی، روایت گری یکی از جنبه ی اساسی و اولیه ی آن است که بازنمایی اشیا، مکان ها و جنبه های ایستای داستان و شخصیت ها از طریق آن صورت می گیرد. از مولفه های مط رح در روای ت گری، مس أله ی زم ان است که مورد توجه روایت شناسان مختلف قرار گرفته است. ژرار ژنت ساختارگرای فرانسوی از نظریه پردازان برجسته در این زمینه می باشد؛ ایشان علاوه بر (وجه و آوا) زمان و زمان پریشی هایِ روایت را یکی از مهم ترین مؤلفه های روایتِ داستان درجهت انتقال سریع و بهتر پیام دانسته است. با توجه به اهمیت این موضوع در روایت گری های قرآن کریم، پژوهش مذکور سعی کرده ضمن اشاره به نظریه ی روایی ژنت، با روش توصیفی - تحلیلی، زمانِ روایی داستان موسی (ع)،که از برجسته ترین داستان های قرآنی است، را مورد بررسی قرار دهد. نتیجه این بررسی مشخص می کند که در این داستان، هر چند کما بیش از تمامی شگردهای زمان پریشی، اعم ازترتیب، تداوم و بسامد استفاده گشته است، اما وجه غالب در زمان پریشی ها، با گذشته نگری درون داستانی، در بسامد با نوع مکرر و در تداوم هم بیشتر با حالت حذف یا خلاصه بوده است.
نقد و تحلیل مبنای فقهی ماده 645 قانون مجازات اسلامی «دیه ناخن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
65 - 84
حوزه های تخصصی:
مبنای قانون گذاری در جمهوری اسلامی ایران شریعت اسلامی است و به همین جهت در عمده موارد قوانین جمهوری اسلامی ایران بر اساس نظر مشهور فقها تدوین شده است. قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 نیز از این امر مستثنی نبوده و عمده مطالب آن بر اساس نظر مشهور فقها تدوین و تصویب شده است، اما مشهور بودن یک دیدگاه طبعا دلالت بر صحت یا وجاهت آن ندارد؛ چه بسا دیدگاهی با وجود نادر بودن به جهت استناد به ادله قابل قبول، صائب و صحیح باشد. یکی از مواد قانون مجازات اسلامی که دارای همین اشکال است، ماده 645 آن است که با تبعیت از دیدگاه مشهور فقیهان میزان دیه از بین بردن ناخن را در صورت رشد مجدد پنج دینار و در صورت عدم رشد و یا معیوب رشد نمودن ده دینار قرار داده است. با کنکاش در آثار مکتوب فقهی چهار دیدگاه در فرض مسئله مورد شناسائی قرار گرفت. در نوشتار فرارو با پژوهشی توصیفی-تحلیلی و با نگاهی مسئله محورانه، پس از بررسی و ارزیابی تمام دیدگاها و مستندات آن ها مشخص می شود که ادله دیدگاه مشهور و دو دیدگاه نادر دیگر با اشکالات غیرقابل توجیهی همراه هستند؛ در مقابل یکی از نظریات نادر به دلیل استناد به ادله محکم فقهی و پاسخ به اشکالات وارده بر آن، صائب و قابل دفاع است که می تواند مبنای عمل قانون گذار در قانون مجازات اسلامی قرار گیرد.
تحلیل متنی سندی روایات جری و تطبیق پیرامون آیه 58 سوره نساء با تأکید بر تفاسیر طبری و حویزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کتابی است که مخاطب آن تمامی مردمان در همه دوره ها هستند و یکی از رموز این جاودانگی، قاعده «جری و تطبیق» است. احیاء این روش و بهره گیرى درست و روشمند از آن، یکى از کارآمدترین شیوه هایى است که حضور فعال، مؤثر و همیشگى قرآن را در سراسر تاریخ گذشته، حال و آینده نمایان مى سازد؛ از این رو این روش از دیرباز در تفاسیر روایی اهل سنت و امامیه دیده می شود؛ اما گاهی ذیل یک آیه چند روایت دیده می شود؛ همچنین راه یافتن احادیث ساختگی به مجموعه روایات، موجب شده است که محقق نداند به کدام یک باید اعتماد کرد. یکی از این آیات، آیه 58 سوره نساء است که در منابع اهل سنت، چهار و در منابع شیعی، یک دسته روایت در تفسیر آن دیده می شود. این پژوهش با تحلیل محتوا و اسناد احادیث مذکور، معلوم می کند آیه در شأن افرادی نازل شده، که عهده دار نظام مسلمانان، عزت ایشان و صلاح آنها در دنیا و آخرت می باشند و مصداق اتم آن امامان اند که هر امامی باید لوازم امامت را به امام بعدی واگذار کند. سایر روایات وارد در این حوزه، از نظر متن و سند دارای اشکالاتی هستند که اعتبار آنها را زیرسؤال می برد؛ البته این بدان معنا نیست که باید آنها را کنار گذاشت.
بررسی روایت گری نوح در قرآن کریم و کتاب مقدس
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
130 - 159
حوزه های تخصصی:
روایت نوح× در کتاب مقدس و قرآن کریم از جهت موضوع مشترک است؛ اما شیوه روایت گری این متون درباره نوح× به دلیل تفاوت ها در درون مایه و هسته مرکزی، زمینه تفاوت روایت ها در بیان ویژگی های نوح× را فراهم کرد. متون دینی یادگشته با توجه به رهیافت های متفاوت در گستره خداشناسی، هستی شناسی و انسان شناسی به روایت گری از داستان نوح پرداخته اند و همین جهت منشأ اختلاف کتاب مقدس و قرآن کریم در روایت گری داستان نوح می باشد. در روایت قرآن کریم با محوریت توحید به عنوان هسته مرکزی متن، روایت نوح از جهت ساختاری و محتوایی با روایت کتاب مقدس متفاوت است. در این ساختار، قوام بخش روایت نوح× در گستره فردی، پیراستگی و بی آلایشی از گناهان دینی و برگزیدگی از جانب خدا شناخته شد که این هویت در حوزه اجتماعی نقش تبشیر و انذار قوم بازنمون یافت. پژوهش حاضر با شیوه توصیفی و تحلیلی و با استفاده از اسناد کتابخانه ای در بازنمایی ویژگی های فردی و اجتماعی و منش زیسته نوح× در روایت گری کتاب مقدس و قرن کریم است. تأثیرپذیری مستقیم روایت ها از درونمایه متون خود و واگرایی هرکدام از روایت ها در بازشناسی هویتی نوح× از یافته های پژوهش است.
ویژگی ها و ضوابط تشخیص احکام قضایی و حکومتی در فقه اسلامی
حوزه های تخصصی:
احکام اسلامی و به تبع آن احکام جزایی با توجه به مناصب معصومان هنگام صدور حکم به سه دسته الهی، قضایی و حکومتی تقسیم می شوند. عدم توجه به تفکیک این احکام از یکدیگر باعث انحراف فقیه یا قانون گذار در مسیر اجتهاد یا قانون گذاری می شود؛ زیرا برخلاف احکام الهی که ابدی هستند و تغییر زمان یا مکان تأثیری در آن ها ندارد، احکام قضایی و حکومتی به مقتضای شرایط قابل تغییر هستند. ازاین رو مسئله حائز اهمیت در اینجا چگونگی تشخیص و تفکیک این احکام از یکدیگر است. بر اساس پژوهش انجام شده به روش توصیفی-تحلیلی، استشهاد معصوم به قرآن کریم و نیز وجود حکم در شرایع پیشین، اماره الهی بودن یک حکم دانسته شده است. همچنین، به کار رفتن واژه های «حَکَم»، «اَمَر» و «قَضی» در روایات منقول از پیامبر اکرم و امام علی (علیهما السلام) یا استفاده از تعابیری مانند «قال امیرالمؤمنین» درصورتی که امام در منصب قضاوت و در مقام فصل خصومت در واقعه ای خاص باشد، بیان کننده قضایی بودن حکم و در غیر این صورت، حکم حکومتی شمرده می شود. بدیهی است در صورت فقدان یکی از این قرائن، اصل و قاعده بر الهی بودن حکم امام معصوم است.
ظرفیت های روش پژوهش روایتی در حوزه مطالعات آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۷
33 - 51
حوزه های تخصصی:
بهره گیری از ظرفیت های پژوهش روایتی، راهبردی حیاتی در علم فراهم می کند، اما منابع محدودی برای کمک به افراد در جهت اجرا و تدوین یافته های این نوع مقاله ها وجود دارند. مقاله حاضر با هدف معرفی ظرفیت های پژوهشی روش پژوهش روایتی در حوزه مطالعات آموزش عالی تدوین شده است. برای شناسایی و معرفی رویکردهای پژوهش روایتی در حوزه مطالعات آموزش عالی، از روش اسنادی استفاده شد. در ابتدا و پس از جستجوی اسناد مرتبط در پایگاه های علمی سیج، اریک، ابسکو، تیلور و فرانسیس، اسپرینگر، امرالد، پاب مد، الزویر، در دامنه زمانی 2000 تا 2017، 22 سند بازیابی شد. پس از بررسی اولیه، 13 سند بر اساس ملاک های سودمندی و به روز بودن، مبنای مطالعه و تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل این منابع، از راهبرد تحلیل محتوای کیفی الزاید (1996) استفاده شد. یافته ها به شناسایی و معرفی چهار رویکرد روایتی مناسب برای پژوهش در حوزه آموزش عالی شامل 1- رویکرد روان شناختی؛ 2- رویکرد جامعه شناختی؛ 3- رویکرد روایت و تفسیر درباره تجارب خاص فرهنگی توسط خود فرد؛ و 4- رویکرد نهادی سازمانی، منتج شد. در این مقاله تلاش شده تا با توجه به محدودیت ها و ظرفیت های روش روایتی، افق های نوینی در جهت بهره گیری از این روش در مطالعات آموزش عالی معرفی شود.
منطق چند روایتی/ تک روایتی در تولیدات رسانه ای (مورد مطالعه: مجموعه های تلویزیونی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۵)
33 - 56
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تلاشی برای واکاوی منطق چندروایتی/ تک روایتی در تولیدات رسانه ای است که به طور خاص ژانر مجموعه های تلویزیونی برای مطالعه انتخاب شده است. به لحاظ نظری، از آرای میخاییل باختین، رولان بارت و ژیل دلوز برای مفهوم پردازی دوگانه تک روایتی/ چندروایتی بودن متن استفاده شده است و به لحاظ روشی، تحلیل محتوای کیفی به کار رفته است. با اتکا بر نمونه گیری نظری هدفمند دو مجموعه "روزگار قریب" و "پروانه" برای تحلیل انتخاب شدند که وجه مشترکشان روایت پردازی قصه ای تاریخی است. از "روزگار قریب" پنج سکانس و از "پروانه" سه سکانس که حاوی غنی ترین داده ها هستند انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد که "روزگار قریب" مبتنی بر منطق چندروایتی است و در آن روایت پردازی قصه اصلی در متن پرداختن به انواع خرده داستان ها و خرده روایت های دیگر انجام می پذیرد. نه فقط شخصیت ها و کنش ها و تعامل ها در ابعاد مختلف و از نقطه نظرهای متفاوت به نمایش گذاشته می شوند، بلکه طیف وسیعی از ماجراها و رخدادهای به ظاهر حاشیه ای، شخصیت های فرعی، صداهای ناشنیده و برهم کنش های به ظاهر بی اهمیت در کنار قصه اصلی روایت پردازی می شوند. درست در نقطه مقابل، مجموعه "پروانه" داستانی واحد را با اتکا بر روایتی خطی و یک سونگر به نمایش می گذارد که در آن مخاطب فقط قادر به شنیدن صدای راوی مسلط، و نه هیچ کس دیگر، است.
رسانه ای شدن و سیاست حافظه جمعی؛ فراترکیب مطالعات حافظه رسانه ای شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
75 - 104
در پژوهش های جهانی، موضوع سیاست حافظه، موضوعی برجسته در مطالعات فرهنگی و رسانه ای محسوب می شود. از منظر سیاسی نیز، حافظه یکی از میدان های نزاع های هویتی است. رقابت های هویتی در سال های اخیر منجر به شکل گیری شکاف های هویتی در بین برخی افراد جامعه شده است. در سده گذشته، رسانه ها نقشی میانجی برای انتقال حافظه ایفا کرده اند به نحوی که امروزه برخی این تعبیر را به کار برده اند که رسانه، حافظه است. از این رو، تقاطع بین مطالعات حافظه و مطالعات رسانه ای، حوزه پژوهشی پرطرفداری محسوب می شود. این مقاله به مطالعه ابعاد مختلف مطالعه درباره روایت گری حافظه در تقاطع با رسانه ها، می پردازد. یکی از کارکردهای رسانه ها در زمینه حافظه، بازسازی حافظه جمعی و فردی است. این مقاله نشان می دهد که انتقال حافظه جمعی، اساساً، امروزه، عملی رسانه ای است. به همین منظور، از نظریه رسانه ای شدن استفاده شده است تا نشان داده شود رسانه ای شدن چه ویژگی هایی را به حافظ جمعی بخشیده است. به همین منظور، به سراغ 30 مقاله برگزیده در این زمینه رفتیم تا با استفاده از روش فراترکیب مشخص کنیم مطالعات حافظه و رسانه از چه روندها و کلان مولفه هایی پیروی می کند. بنابر یافته های پژوهش حاضر مطالعات حافظه رسانه ای شده در سطح جهانی، بر چهار مقوله اصلی و پُرتکرار تمرکز دارد: 1. عینیت بخشی به حافظه با استفاده از رسانه ها (ژانرهای حافظه رسانه ای شده و دیجیتالی شدن)، 2. ارجاع مندی و انضمامی بودن روایت حافظه (راه گشایی برای مشکلات و تأثیرپذیری و عاطفی)، 3. کارکردهای فردی و اجتماعی روایت حافظه (یادآوری جمعی و چارچوب بندی فردی) و 4. سیاسی-روانی بودن روایت حافظه (ضدروایت ها و الگوی ذهنی آشنا).
تحلیل و تعریفی نو از تقریر، بر اساس روایات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
112 - 126
حوزه های تخصصی:
بر اساس برداشت و تلقی مشهور، تقریر آن است که «در حضور معصوم7 کاری انجام گیرد و مورد انکار او واقع نشود، به گونه ای که بتوان سکوت او را دلیل بر تأیید آن دانست.» این تعریف، جامع و دربرگیرنده همه مصادیق تقریر نیست و صحیح آن است که در تعریف آن گفته شود: «هرگونه تثبیت، تأیید و امضای عمل یا گفتار اشخاص توسط معصوم7 از هر طریق ممکن.» برخلاف تعریف نخست که تنها بر یک قسم تقریر منطبق است، این تعریف، همه اقسام آن را در بر می گیرد. ارائه این اقسام و استخراج نمونه های آنها از متون روایی، به تبیین جایگاه و اهمیت تقریر کمک می کند.
کاربرد «حدیث» و «روایت» در فهرست و رجال پیشینیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۰ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
93 - 119
حوزه های تخصصی:
«حدیث» در لغت به هر چیز جدید گفته شده است؛ اما معمولاً این واژه در سخن و گفتار به کار می رود. «روایت» نیز در لغت به معنای جریان و نقل است؛ اما بیشتر در معنای گزارش کاربرد یافته است.
این پژوهش با تکیه بر کاربردهای «حدیث» و «روایت» در نزد فهرست نگاران و قدمای رجالیان، تلاش نموده است فهمی بهتر از مقصود ایشان در گزارش شرح حال محدثان و ارزیابی آنها به دست دهد. تأکید این نوشتار بیشتر بر تبیین کاربردهای «روایت» است؛ زیرا گستردگی کاربرد روایت در باره منابع مکتوب، محور بودن آنها در روایت احادیث نمایان می سازد.
بررسی استعمالات نشان می دهد که «حدیث» در معنای لغوی، درج اقوال ائمه:، گزینش آنها از دیگر آثار و در احادیث منقول از یک مؤلف در آثار دیگر به کار رفته است. «روایت» نیز علاوه بر معنای لغوی، در گزارش شفاهی احادیث، گزارش کتب دیگران و گزارش نسخه ای از یک کتاب، کاربرد یافته است.
بررسی سندی و دلالی روایت «وَضَعَ اللهُ یَدَهُ عَلی رُؤُسِ العبادِ» در پرتو سنت های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۸۹)
76 - 101
حوزه های تخصصی:
روایات قیام قائم آل محمد 7 بخشی از تراث مکتوب حدیثی مسلمانان است. بدون درنظر گرفتن مفهوم درست و شرایط ویژه عصر قیام، روایات گاهی ناباورانه و گاهی از باب معجزه جلوه می کند. امام باقر7 فرمود: هنگامه قیام قائم ما، خداوند دستش را بر سر مردم نهاده، عقول آنان تجمیع و حلم آنان کامل می شود. این مقاله در صدد بررسی سندی و دلالی این روایت و سپس صحت دلالی آن در پرتو سنت های الهی در دنیاست. روش مقاله، توصیفی- تحلیلی است و از منابع کتابخانه ای فراهم آمده است. یافته های مقاله نشان می دهد رشد علمی و تجارب تلخ و شیرین بشر، زمینه ساز رحمت الهی است و خود مقدمه امدادهای غیبی برای کسانی است که قابلیت آن را تحت مدیریت و رهبری امام زمان 7 پیدا کنند. روایت صحیح است و دست خدا بر سر بندگان کنایه از رحمت الهی با قالب های گوناگون و پس از قیام به واسطه امام زمان 7 است. رخدادهای عصر قیام با نگاه فوق، منطبق با سنت های الهی در قرآن است.
تحلیل قلمرو محتوایی قاعده «خذوا بما رووا و ذروا ما رأوا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
3 - 27
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین روایات قاعده ساز، روایت «خذوا بما رووا و ذروا ما رأوا» درباره کتاب های بنی فضال است که از امام حسن عسکری7 نقل شده است. این روایت از گذشته محل مناقشه بوده و برداشت ها و استدلال های مختلف و گاه متناقضی درباره این روایت مطرح شده است. برداشت هایی چون: وجوب رجوع به راویان حدیث، تقلید از میت، توثیق عام، عدم اشتراط ایمان در وثاقت راوی و غیره. نگارندگان در این مقاله درصدند ضمن بیان دیدگاه های مختلف درباره قلمرو محتوایی «خذوا بما رووا»، با شیوه ای توصیفی- تحلیلی محتوای روایت را مطالعه کرده و صحت یا سقم برداشت ها و استدلال های متنوع را تبیین نمایند. مقاله حاضر به این نتیجه رسیده است که علت اصلی اختلافات عالمان در تفسیر روایت، معنای دو فعل «رووا» و «رأوا» است. در این روایت «رووا» به معنای ظاهری خود حمل می شود و تنها اشاره به نقل روایت دارد. «رأوا» نیز به معنای اجتهاد و نظر شخصی بنی فضال است. بر همین اساس، برخی از برداشت ها صحیح و بقیه نادرست است.
تاریخ گذاری روایات معجزه براساس روش تحلیلی متن و إسناد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۹۶)
48 - 72
حوزه های تخصصی:
«معجزه» از مباحث مهم علوم قرآنی است که همواره کانون توجه عالمان دینی و متالّهان بوده و تفسیرهای مختلفی از حیث مفهوم، شروط و امکان تحقّق آن مطرح است. لذا با عنایت به عدم کاربرد این واژه در قرآن و اختلاف نظر در مورد استعمال آن در لسان احادیث، بحث در کیفیت پیدایش اندیشه ی اعجاز و استعمال واژه ی معجزه، ضرورتی انکار ناپذیر است. این مقاله با روش تاریخ گذاری تحلیلی متن و إسناد، روایات حاوی کلمه ی «معجزه» را بررسی نموده است. تاریخ گذاری متن، حاکی از وجود تفاوت هایی در تحریرهای گوناگون روایات است و تاریخ گذاری سندی نشان می دهد «شیخ صدوق» به عنوان «حلقه ی مشترک» روایات «معجزه»، این کلمه را در کتب حدیثی خود آورده است. تاریخ گذاری ترکیبی متن و إسناد نیز حاکی از آن است که نمی توان ائمّه(ع) را ایده پرداز اصطلاح «معجزه» دانست، لذا ایشان به تأسّی از قرآن، در احادیث گوناگونی واژه های «آیات، بیّنات و براهین» را در این زمینه بکار برده اند.
تحلیل اندیشه های رجالی شیخ محمد عاملی در استقصاء الاعتبار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۹۶)
124 - 146
حوزه های تخصصی:
بی تردید، مباحث رجالی سهم بسزایی در اعتبارسنجی روایات دارند، اما اختلاف دیدگاه های عالمان در برداشت از تعابیر رجالیان متقدم، گاه نیل به حقیقت را دشوار ساخته است. تبیین اندیشه های رجالی شیخ محمد عاملی نواده شهید ثانی که از مدققان فن است، می تواند در این زمینه راهگشا باشد. نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی، به تبیین برخی دیدگاه های خاص وی در حوزه اعتبارسنجی روایات و علم رجال می پردازد. بنا به یافته های پژوهش، شیخ عاملی توصیفاتی را که در کتب رجالی متقدم، ذیل نام راوی فرعی مطرح شده، به راوی اصلی برمی گرداند؛ طرق شیخ طوسی به احمد بن محمد اشعری را معتبر می داند؛ وکالت را فقط در شرایط خاص دال بر وثاقت وکیل دانسته، درحالی که برای متأخران، احراز این شرایط اغلب امکان پذیر نیست؛ قائل به تفصیل در معنای «خیر» شده و آن را مفیدِ مدح می داند؛ همچنین، با اقامه شواهد و مدارک، استثنائات ابن ولید را در نوادر الحکمه موجب قدح راوی نمی انگارد؛ که دو دیدگاه آخر ایشان قابل نقد هستند.
تلقی فراطبیعی از وقایع طبیعی در اخبار معجزات پیامبر (ص) (مطالعه موردی؛ روایات شفای چشم از حدقه در آمده و دست مقطوع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
89 - 107
حوزه های تخصصی:
بخشی از سنت روایی جهان اسلام به نقل معجزات منتسب به پیامبر(ص) اختصاص دارد. رشد صعودی این اخبار از نظر کمّی و کیفی در منابع متأخر نسبت به منابع متقدّم، احتمال تلقّی گردیدن برخی وقایع طبیعی زمان رسول اکرم(ص) را به عنوان پدیده های فراطبیعی مطرح می سازد. از جمله معجزات منسوب، شفای چشم از حدقه درآمده و دست مقطوع تعدادی از صحابه است. بررسی متنی و تبارشناسی این گزارش ها، حاکی از عدم وجود جنبه های فراطبیعی در نسخه های اصلی و تغییر ماهیت آن در طول زمان، به سمت پدیده ای خارق العاده است. بررسی سندی نیز بیانگر ضعف اسناد اکثریت قریب به اتفاق این اخبار است. همچنین از دیدگاه پزشکی، بهبود چشم از حدقه درآمده، با شرایطی که در اصل خبر وجود دارد، کاملا طبیعی و رایج است. لذا اطلاق اصطلاح «معجزه» بر آن و کاربرد آن برای اثبات نبوت پیامبر(ص) صحیح به نظر نمی رسد.
مفهوم تأویلی سبعاً من المثانی در روایات بحاراانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
132 - 152
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم در ساختاری ویژه و منحصربه فرد در ذیل آیات و سطور ظاهری _براساس روایات ذوبطن بودن قرآن_ دارای لایه های معنایی است. یکی از این آیات و عبارات، آیه 87 از سوره حجر و عبارت "سبعاً من المثانی" است. نوشتار پیش رو روایات سؤال برانگیزی را که مراد ار سبعاً من المثانی را ائمه علیهم السلام می دانند با محوریت باب 39 از جلد 24 بحارالانوار با عنوان "أنّهم علیهم السلام السّبع المثانی" که شامل ده روایت می باشد، از سه منظر مصدر، سند و متن مورد بررسی قرار داده و مشخص شد که این روایاتِ ده گانه از هر سه جهت دارای مشکلاتی می باشند که نه تنها پذیرش آنها را دشوار می نماید؛ بلکه داعیه جعل آنها را تقویت می نماید.
ناپایداری رسانه ای؛ نسبت بازنمایی رسانه و پایداری محیط (با تمرکز بر تحول معنایی جزیره هرمز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۱۳۲
31 - 42
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: رسانه به عنوان یکی از قدرتمندترین ابزار معاصر در انتقال و تولید معنا نقش غیرقابل انکاری در جهت دهی به صنعت گردشگری ایفا می کند. در دهه اخیر با بازنمایی گسترده تجربه «سفر هرمز» در رسانه های اجتماعی و هم چنین تبلیغات وسیع رسانه های گردشگری، موجب شده تا روایتی رسانه ای که مبتنی بر خوانش بستر نیست به «روایتی فراگیر» بدل شود. تجربه سال های اخیر بیانگر آن است که این روایت به بازتولید خرده فرهنگ های رسانه ای غیربومی منجر شده و به مرور معنای هرمز را که محصولی تاریخی از تعامل ساکنین با محیطشان بوده متحول کرده و سبب «دو فضایی شدن» روایت فرهنگی هرمز شده است. از سویی پایداری به عنوان دانشی که در پی حفظ ارزش های بستر است با معرفی مفهوم «گردشگری پایدار»، به ارزیابی اثرات صنعت گردشگری می پردازد.هدف پژوهش: این جستار به دنبال آن است که به نسبت بازنمایی رسانه و پایداری محیط به عنوان امری معاصر و اثرگذار بپردازد. فراتر از آن با توجه به آن که وجود دو جریان فرهنگی متعارض به تنازع فرهنگی منجر شده است.روش پژوهش: این پژوهش در پی آن است که با روشی کیفی و با اتکا به داده های کتابخانه ای و مشاهدات میدانی، اثرات بازنمایی رسانه ای ِ جزیره هرمز را از منظر گردشگری پایدار ارزیابی کند و هم چنین با فرض تداوم شرایط موجود، به پیش بینی آینده نزاع معنایی هرمز بپردازد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بیانگر آن است که رویکرد حاضر رسانه ای -که مبتنی بر امر گردشگری است- را می توان ضد پایداری ارزیابی کرد که موجب می شود در فضایی دو فرهنگی، بومیان و گردشگران هرمز را به دو شکل متفاوت خوانش کنند و هرمز از طریق دو روایت متعارض که از بن موجب شکل گیری «دو مکان» متفاوت می شود، تفسیر شود. هم چنین برمبنای نظریه «ساخت اجتماعی واقعیت» می توان پیش بینی کرد که با گسترش جریان رسانه ای غیربومی، به دلیل ساختار اقناع گرایانه آن، این قرائت می تواند بر روایت متعارض خود تفوق یابد و به برساخت غالب از هرمز بدل شود.
تبیین ساختار روایت در منظر شهری به مثابه یک گفتمان روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
77 - 91
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: ظهور دانش روایت شناسی در مجامع دانشگاهی و درک اهمیت روایت در حوزه های مطالعاتی مرتبط با انسان در اواخر قرن بیستم منجر به پدیداری رویکردی شد که از آن به عنوان «چرخش روایی» نیز یاد می شود؛ که در حوزه های مختلف، ازجمله منظر و شهرسازی نیز مورد توجه قرار گرفت. در واقع این نکته که شهرها و مناظر شهری متن هایی قابل تفسیر می باشند که به روایت خاطرات، رویدادها و ادراک شهروندان از شهر می پردازند، باعث شده تا مطالعه پیرامون ماهیت و سازوکار روایتگری در شهرها از اهمیت بسیاری برخوردار باشد. زیرا شناخت درست از ظرفیت های روایتگری منظرشهری می تواند نحوه درک، مداخله و تعامل ما با شهرها را تحت تأثیر قرار بدهد.هدف: هدف اصلی این پژوهش مطالعه و تببین ساختار روایت در منظر شهری به مثابه یک گفتمان روایی و نیز شناخت ابزارهای روایی منظر شهری و سازوکار آن ها در محیط شهری است.روش: روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است. نخست با انجام مطالعه و تحلیل ساختاری روایت، اجزاء تشکیل دهنده و روابط میان اجزاء آن استخراج شده و سپس با استدلال منطقی و تحلیل تحلیل محتوا مفهوم منظر شهری و ابزارهای روایی آن در ساختار نظریه روایت تبیین شده است.یافته ها: هر روایت شامل سه مولفه داستان، گفتمان روایی و مخاطب است که در این ساختار داستان پدیده ای واسطه مند است و گفتمان روایی حلقه اتصال داستان و مخاطب است. براساس تعاریف، منظر شهری نیز گونه ای گفتمان روایی است که واسط و میانجی ذهن شهروندان و کالبد شهر بوده و امکان خوانش لایه های معنایی شهر را فرآهم می کند.نتیجه گیری: روایتگری بخشی از ماهیت منظرشهری است و منظر شهری به عنوان پدیده ای عینی-ذهنی که حاصل تعامل شهروندان با کالبد شهر است، به مثابه یک رسانه گفتمان روایی عمل نموده و به کمک ابزارهای روایی مختص یعنی ایجاد بستری تعاملی برای تماس با داستان و نشانه-معناهای عینی و ذهنی خود لایه های داستانی و معنایی شهر را روایت می نماید.