مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۲۱.
۴۲۲.
۴۲۳.
۴۲۴.
۴۲۵.
۴۲۶.
۴۲۷.
۴۲۸.
۴۲۹.
۴۳۰.
۴۳۱.
۴۳۲.
۴۳۳.
۴۳۴.
۴۳۵.
۴۳۶.
۴۳۷.
۴۳۸.
۴۳۹.
۴۴۰.
روایت
حوزه های تخصصی:
صداقت و راستگویی یکی از فضائل بزرگ انسانی است که در همه مکاتب الهی و حتی مکاتب مادی دارای ارزش والاست و نوری است که شعاع آن به گستردگی عالم بوده وب ه تمام ظاهر و باطن انسان روشنایی می بخشد. عنوان این مقاله ،آثار اقتصادی صداقت از دیدگاه آیات و روایات است.صداقت به عنوان یک صفت ارزشمند اگر بر جامعه حاکم شود جامعه را به سوی خیر وصلاح سوق می دهد و اعتماد و استواری پیمان ها و غیره در جامعه شکوفا می شود و بزهکاری و پایمال شدن حقوق دیگران از بین خواهد رفت بطوریکه می توانیم از آن جامعه مدینه فاضله بسازیم. لذا به سبب اهمیت و جایگاه این فضیلت اخلاقی و با توجه به نیاز جامعه به آگاهی از اثرات حیات بخش آن در شئونات زندگی وکم رنگ بودن این اصل مهم اخلاقی که از جمله اهداف این تحقیق بوده تصمیم به انجام این مقاله گرفتم تا در راستای موضوع میزان عملکرد این صفت با ارزش ر ادر جامعه منعکس نمایم و در اهمیت آن همین بس که خدای متعال خود را راستگوترین افراد معرفی کرده و شرط لازم برای رسیدن به درجه نبوت را صداقت دانسته است. روشی هم که دراین تحقیق به کاربرده شده توصیفی_تحلیلی می باشد. با بررسی آثار صداقت دریافتیم که این صفت یکی از پایه های محکمی است که جامعه بشری برای تداوم وحیات خویش به آن نیازمند است .چه بسیار اجتماعاتی که برای رسیدن به امیدهای واهی خویش این پایه واساس جامعه بشری را نادیده گرفته و اجتماع خود را به قهقراء و نابودی سوق می دهند. از جمله یافته های این مقاله این است که صداقت باید بر فضای اقتصادی حاکم شود، اگر سازنده ای از راه دروغ کالای غیرمرغوب رابه جای کالای مرغوب نفروشد و از روی صداقت به ساخت باکیفیت آن اقدام کند، اقتصاد جامعه در مدت کمی به رشد مناسب می رسد. انشاء الله که با تمسک به الطاف الهی با آراستگی به صدق و راستی به سعادت واقعی رهنمود گردیم .
روایت جنگ در تاریخ نگاری عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متون تاریخ نگاری عصر صفوی مشحون از روایت جنگ ها و منازعات نظامی داخلی و خارجی حکومت صفویه است. جنگ جایگاه ویژه ای در تاریخ نویسی این دوره می یابد تا آن جا که اگر رویدادی به درگیری نظامی منجر نمی شد در نظر مورخان شایسته نقل و ضبط در تاریخ نبود و شانس کمی برای بازگویی در آثار آنان می یافت؛ بنابراین نحوه روایت جنگ اهمیت خاصی داشت و نیازمند ساختار روایی مناسب برای بازنمایی رویداد و انتقال اهداف واقع در پشت این روایتگری به مخاطبان اثر بود. این پژوهش با اتخاذ روش توصیفی – تحلیلی و ساخت الگویی از نظریات مربوط به روایت در پی پاسخ به این پرسش است که جنگ در تاریخ نگاری دوره صفوی چگونه روایت می شود و مورخین از ثبت آن، چه اهدافی را دنبال می کردند؟ دستاورد پژوهش حاضر این است که مورخان با گزینش عناصر روایت و سرکوب یا برجسته کردن مولفه هایی از این عناصر، طرحی از روایت جنگ ارائه می دهند که هدف آن بازنمایی داعیه های ارضی صفویان و مشروعیت حاکمیت و اقدامات آنان در مناطق جنگی و مورد منازعه بود.
معرفی الگوی روایت محور هَیَجامَدی در بازنگری کتاب های تاریخ زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
155 - 188
حوزه های تخصصی:
یکی از نکته های مهمی که باید در تهیه و تدوین کتاب های درسی به آن توجه شود، در نظر گرفتن ویژگی ها و نیازهای دانشجویان است. از جمله این ویژگی ها، توجه به تمایلات عاطفی آنان است. برای بهره گیری از این ویژگی می توان ابزار روایت را به کار گرفت، زیرا به نظر می رسد روایت سبب افزایش انگیزه دانشجویان در یادگیری می شود. از سوی دیگر، هیجانات از جمله نیازهای اجتناب ناپذیر در فرآیند آموزش و یادگیری است. از این رو، برای پوشش این نیاز و افزایش هیجانات مثبت دانشجویان می توان از الگوی هَیَجامَد در کنار روایت در طراحی کتاب های درسی استفاده کرد. هَیَجامَد تلفیقی از دو واژه (هیجان و بسامد) است که به هیجانات متأثر از استفاده حواس گوناگون در یادگیری توجه می کند و متشکل از سه مرحله هیچ آگاهی (تهی)، برون آگاهی (شنیداری، دیداری و لمسی-حرکتی) و درون آگاهی (درونی و جامع) است. در پژوهش حاضر برای بازنگری محتوای آموزشی کتاب های تاریخ زبان فارسی و بهبود وضعیت موجود، الگوی روایت محور هَیَجامَدی به عنوان الگوی پیشنهادی برای تهیه و تدوین کتاب های تاریخ زبان فارسی معرفی شده است. بر مبنای این الگو، محتوای درس در قالب داستان گنجانده می شود و در طول داستان برای بهره گیری از حواس مختلف شنیداری، دیداری، لمسی-حرکتی و تولید هیجانات ناشی از بهره گیری از این حواس از لوح فشرده و نرم افزارهای صوتی، تصاویری مرتبط با موضوع و فعالیت های عملی به کار برده می شود. به نظر می رسد با بهره گیری از الگوی روایت محور هَیَجامَدی در بازنگری کتاب های تاریخ زبان فارسی بتوان به دانشجویان در یادگیری و یادسپاری مطالب تاریخ زبان فارسی کمک کرد.
معنویت دینی و معنای زندگی: نگاهی به چالش پوچی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معنویت دینی در جهان جدید با چالش های مختلفی مواجه است. یکی از این چالش ها مسئله معناداری یا پوچی زندگی است. در حالی که در جهان سنتی کمتر متفکری پیدا می شد که زندگی را تهی و پوچ بداند، امروزه شاهد نگاه های پوچ گرایانه مختلف به زندگی هستیم. این نگاه ها در تقابل با نگاه معنوی به زندگی هستند. در مقاله حاضر به چالشی می پردازیم که نگاه پوچ گرایانه به زندگی برای معنویت دینی و نگاه معنوی به زندگی ایجاد می کند. ابتدا رویکردهای مختلف به معنای زندگی -طبیعت گرایی، فراطبیعت گرایی، ناطبیعت گرایی و پوچی- را مرور می کنیم. سپس سه خوانش گوناگون از پوچی را مورد بررسی قرار می دهیم. این خوانش ها بر اساس فقدان هدف، فقدان ارزش و آرزوهای دست نیافتنی صورت بندی شده است. راهکارهای مختلفی برای مقابله با پوچی ارائه می شود، از قبیل طغیان، ترک خواستن، بازسازی ارزش ها و مواجهه طنازانه با هستی. پیشنهاد مقاله حاضر در چند محور مطرح می شود: نخست آن که معنای زندگی را باید از جنس «روایت زندگی» بدانیم، و چنین رویکردی به معنای زندگی با رویکردهای صرفاً استدلالی به معنای زندگی تفاوت دارد. دوم این که داوری میان روایت های مختلف بر اساس عقلانیت نظری و عقلانیت عملی امکان پذیر است. سوم این که معنویت دینی با افزودن عناصری به نظام باورهای ما می تواند روایت ما از زندگی را معنادار سازد و ما را از چالش پوچی رها کند.
تحلیل یک رویکرد در مسئله هویّت شخصی؛ بازخوانی هویّت روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۵۰ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
151 - 167
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل در فلسفه، مبحث هویّت شخصی بوده است. پرسش از کیستی انسان، در تمام حوزه های فلسفه، علوم اجتماعی و روان شناسی نشان از همیشگی بودن این دغدغه نزد متفکران داشته است. با توجه به مطالعه سیر تاریخی در علوم مختلف انسانی،جنبه های متفاوتی از این مسئله بازگو و بررسی شده است. هم پوشانی برخی از ارزیابی ها در حوزه های مختلف باعث شده است که متفکران متوجه شوند ذات این پرسش فلسفی است؛ به عبارت دیگر، اندیشمندان در زمینه های مختلف در بحث هویّت شخصی همواره با پاسخ های خود تا حدود بسیاری به این امر اذعان کرده اند. با توجه به این مطلب، در این نوشتار ابتدا پرسش هویّت شخصی را تشریح می کنیم و سپس با پاسخ های فیلسوفانی چون جان لاک و همچنین برخی تحلیل های متأخران در حوزه فلسفه ذهن، نشان خواهیم داد که ذات این پرسش هرمنوتیکال است. در سنت هرمنوتیکی نیز با نگاهی کوتاه، رهیافتی به هویّت شخصی خواهیم برد. ریکور به عنوان یکی از متفکران سنت هرمنوتیکی دغدغه هویّت شخصی را در بستر هرمنوتیکی تحلیل می کند. او تلاش می نماید تا با رهیافت هرمنوتیکی خود پاسخ های مناسبی برای این پرسش تقریر کند. رهیافت ریکور بر بستر خاصیت ذاتی تجربه انسان، یعنی روایت بنا شده است. این پژوهش با تحلیل آرای ریکور درصدد است تا با یافتن نسبتی مناسب میان هویّت شخصی و روایت و همچنین بازخوانی نقدها بر پاسخ های انتزاعی به این پرسش، پس زمینه مناسبی به نام هویّت روایی را ارائه دهد.
نقد و تحلیل گونه روایت در رمان « نخل های بی سر » اثر قاسمعلی فراست بر اساس نظریه ژپ لینت ولت و الگوی لباو و والتسکی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به نقد و بررسی ساختارگونه روایت در رمان « نخل های بی سر »اثر قاسمعلی فراست بر اساس نظریه ژپ لینت ولت و الگوی لباو و والتسکی می پردازد. نخست، ضمن معرفیِ نظریه های ساختارگرایی به تاریخچه مختصری از این دو علم در ادبیات داستانی اشاره خواهد شد و دو الگوی ارتباطیِ در ساختار پیرنگ مورد واکاوی و تحلیل قرار خواهد گرفت. بر این اساس می توان برای این داستان یک الگوی مشابه ترسیم کرد، زیرا در آنها یک شی ارزشی به نام عمل به تکلیف انسانی و دفاع از اسلام و وطن دیده می شود. بنابراین یک اصل مهم در داستان های دفاع مقدس همواره تکرار می شود و آن غیر شخصی بودن نیروی فرستنده در این داستان ها است. بر خلاف گونه های دیگر داستانی که همواره یک شخصیت باعث سوق دادن کنشگر به سمت شیء ارزشی می شود، در داستان های دفاع مقدس همواره یک نیروی درونی برخاسته از اعتقادات دینی باعث حرکت کنشگر و هیچ پاداش دنیوی یا شخصیت بیرونی در این امر دخیل نیست. شناخت ابعاد مختلف داستان ها ضروری می نماید؛ در پژوهش حاضر نگارنده با رویکردهای نوین به واکاوی در رمان دفاع مقدس با عنوان «نخل های بی سر»می پردازد.
تحلیل گفتمان نظریه کارشناسی در دادگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پرونده های موجود در دادگستری بخشی وجود دارد که به «نظریه کارشناسی» مربوط می شود. در واقع قاضی با ارجاع پرونده به کارشناس و دریافت نظر ایشان، حکم یا رأی نهائی را صادر می کند. نکته درخور توجه پیرامون نظریه های مذکور آن است که بسیاری از آن ها مورد اعتراض واقع می شوند و ممکن است پیرامون یک رویداد واحد نظرهای متفاوتی از سوی کارشناسان به قاضی ارائه شود. بر این اساس و با توجه به نقش محوری نظریه کارشناس در دعاوی حقوقی، جستار حاضر به واکاوی گفتمان نظریه کارشناسی در دادگاه می پردازد. در واقع در جستار حاضر تلاش بر این است که پس از واکاوی گفتمان نظریه ها، علت تناقض های موجود در نظر کارشناسان محرز گردد. سوال اصلی پژوهش آن است که «نظریه کارشناسی» به عنوان یک گفتمان قضایی دارای چه مولفه هایی است و آیا وجود تناقض در نظریه های کارشناسان منوط به مولفه های مذکور است. در راستای پاسخ به سوال های مذکور، نگارندگان به بحث و بررسی نظریه های کارشناسی در نوزده پرونده قضایی مربوط به حوادث کار و تصادف شهر شیراز (1398-1399) پرداختند. یافته ها موید آن هستند که نظریه کارشناس علاوه بر مولفه های روایت و ضد روایت دارای مولفه «موضع گیری» نیز می باشد و مشخصه های زبانی آن به صورت آشکار در نظریه ها قابل مشاهده است
تطبیق رواییِ داستان مشترکِ آن درویش که در هری غلامان عمید خراسانی را آراسته دید از مثنوی و منطق الطیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۸
102 - 118
حوزه های تخصصی:
روایت یکی از شیوه های بسیار کارآمد و مؤثر ادبی و تعلیمی است. داستان پردازی در مثنوی معنوی، جایگاهی منحصر به فرد و کاملاً متمایز دارد. مثنوی به عنوان یک اثر تعلیمی سرشار از داستان ها و حکایات می باشد. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانه ای درصدد آن است تا به تطبیق رواییِ یکی از داستان های مثنوی و منطق الطیر با عنوان «داستان مشترکِ آن درویش که در هری غلامان عمید خراسانی را آراسته دید از مثنوی و منطق الطیر» بپردازد. از آنجایی که داستان های تمثیلی، بخش وسیعی از مثنوی را تشکیل می دهند و برترین شیوه و شگرد مولوی در القای تعالیم، شیوه خاص روایتگریِ اوست، با تحلیل این داستان می توان به چگونگی روایتگری و نقش تداعی معنایی در شیوه روایت مولوی پی برد؛ یعنی اطلاع از سبک روایی متن به ما کمک می کند که به ذهنیّت نویسنده نیز نزدیک شویم و با شناسایی سبک رواییِ مثنوی می توان به این پرسش ها پاسخ داد که انتخاب شیوه خاص روایت در داستان مثنوی چه تفاوتی را در برداشت و معنا بخشی به متن یا داستان منطق الطیر به وجود می آورد و مولوی تا چه حد توانسته است در اثر تغییر در شیوه روایت داستان منطق الطیر به خلق معانی جدید بپردازد؟ در بررسی فرایندهای دگرگونی و مطالعه تغییرات داستان های مشترک مولوی و عطار می توان نتیجه گرفت که هم عناصر متغیر داستان و هم عناصر بنیادی که عبارت از محور جانشینی و هم نشینی هستند در مثنوی و منطق الطیر تغییر می کند.
شبکه های جهانی ارتباطی (توییتر) ظرفیتی برای تقویت سرمایه اجتماعی بین المللی (روایتگری ایران در برجام در مقطع خروج آمریکا برای تقویت سرمایه اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توییتر شبکه جهانی ارتباطی است که در عصر کنونی به ابزاری برای دیپلماسی و ارتقای سرمایه اجتماعی بین المللی کشورها بدل شده است. توییتر نقش مهمی در عرصه سیاست خارجی آمریکا به خصوص پس از برجام ایفا کرده است. از آنجا که برجام به عنوان مهم ترین دستاورد دیپلماسی ایران در معرض خطر است، در این میان به مدد رشد فناوری ارتباطات، کمک شایانی به دیپلماسی ایران شده است. سؤال اصلی این است که آیا نقش توییتر در قدرت دیپلماسی ایران در برجام، ظرفیتی برای تقویت سرمایه اجتماعی بین المللی در زمان خروج آمریکا از برجام است. این مقاله با روش تحلیل محتوای کیفی روی توییت های 2018 رهبران سیاسی ایران و آمریکا (ترامپ، پمپئو و بولتن از آمریکا، و آقای خامنه ای، حسن روحانی و جواد ظریف از ایران) انجام گرفت. درمجموع بالغ بر 5700 توییت با استفاده از نرم افزار مکس کودا 18 بررسی شد. تحلیل محتوای توییت ها با اتکا به رویکرد روایتگری راهبردی و قدرت نرم نشان داد ایران در راستای ترمیم نگرش ها، اعتمادزایی و هویت سازی که عناصر جدی در تولید سرمایه اجتماعی بین المللی هستند، دیپلماسی فعالی را در جهت تأثیرگذاری بر اقدام آمریکا در خروج از برجام تعریف کرده است. تأکید بر شبکه ارتباطی جهانی و ترویج این مهم با اتکا به منابع تولید سرمایه اجتماعی، تصویر تازه ای از دیپلماسی را در سطح جامعه بین المللی ایجاد کرده است. این مهم بستری برای تقویت سرمایه اجتماعی بین المللی در راستای همکاری و کاهش تنازعات است.
مطالعه تجارب ژرف نگری معلمان متخصص دوره ابتدایی و ارائه الگویی برای توسعه آن در دانشجو- معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵۰
۸۸-۶۹
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر مطالعه تجارب ژرف نگری معلمان متخصص دوره ابتدایی و ارائه الگویی برای توسعه آن در دانشجو- معلمان است. پژوهش حاضر از نظر روش، کیفی با رویکرد روایت پژوهی است. جامعه پژوهش شامل معلمان دوره ابتدایی، روش انتخاب مشارکت کنندگان نمونه گیری گلوله برفی و ابزار گردآوری و تحلیل داده ها به ترتیب مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش تحلیل مضمون است. یافته های پژوهش نشان دادند که الگوی روایت پژوهی مبتنی بر کاربست سه گام اصلی "مهارت فهم "، "اصول فهم" و "مضامین تربیتی" است. بر این اساس، مشاهده انفعالی- تأملی، خلاقیت، مدارا، پرسشگری و سکوت مهم ترین مهارتهایی اند که معلمان متخصص در تعامل با رخدادهای زندگی حرفه ای مورد استفاده قرار می دهند. بنیان فکری این مهارتها مبتنی بر کاربست اصولی همچون وجه بی همتای انسان، محبت، ژرف اندیشی و مواجهه زیباشناسانه با هر تجربه زیسته است. تحقق پذیری این گام ، زمینه ای مناسب برای نگاه ژرف نگرانه معلم متخصص در حوزه های شناخت، یادگیری، تدریس، ارزشیابی و رهبری آموزشی فراهم می سازد. دانشجو- معلمان می توانند با بهره گیری از الگوی پیشنهادی، بینشی ژرف تر از تجارب معلمان متخصص کسب کنند و آن را در زندگی حرفه ای خویش به کار بندند.
نقد داستان «یوسف آباد؛ خیابان سی وسوم» اثر سینا دادخواه بر مبنای مؤلفه های رمان شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان شهری یکی از انواع ادبیات داستانی است که نویسنده طی آن تلاش می کند تا از ظرفیت محیط های شهری برای شکل دهی به روایت سود جوید. در این نوع از رمان شهر به مثابه کلیتی است که سایر عناصر همچون شخصیت ها، کنش ها، طرح و کشکمش ها را در برمی گیرد و مکان شهری از حالت خنثای محل روی دادن حوادث به درمی آید و به عنصری معناساز مبدّل می شود. نظریه های مختلفی به بررسی نسبت شهر و روایت پرداخته اند که عمده ترین آنها دیدگاهی است که فضای شهریِ بازتاب یافته در داستان ها را به مثابه جلوه فیزیکی فرایند مدرنیزاسیون می داند و از این رهگذر به نقد مدرنیته و مظاهر آن می پردازد. وجود تلقی های مختلف از این نوع ادبی باعث گردید تا در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، متن داستان «یوسف آباد؛ خیابان سی وسوم» اثر سینا دادخواه به عنوان یکی از نمونه های متمایز روایت های شهری مورد بررسی قرار گیرد تا پس از استخراج و دسته بندی شگردهای به کاررفته در این اثر، به مؤلفه های تمایزبخش این نوع رمان از سایر رمان ها دست یابیم. در این مسیر از دیدگاه های کوین لینچ نظریه پرداز حوزه برنامه ریزی شهری در تقسیم بندی عناصر شهری نیز استفاده شده است. نتایج نشان می دهد استفاده از خاطره مکانی شخصیت ها، اشاره به جزئیات مکان های شهری در فرایند روایت گری، ایجاد هم نوایی میان احساسات شخصیت ها با مکان ها، بازی معناسازانه با نام مکان های شهری و کاستن از بُعد عینی و افزودن بر بُعد انتزاعی مکان ها ازطریق بارش ابر احساسی شخصیت ها بر آنها، ازعمده ترین شگردهای خلق روایت شهری در اثر یادشده محسوب می شود. شگردهایی که می توانند به عنوان الگویی برای سایر نویسندگان در مسیر خلق رمان های شهری به شمار آیند.
بررسی تأثیر روایت های اسطوره ای بر تاب آوریِ شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
197 - 221
حوزه های تخصصی:
روایت های اسطوره ای برآیند تجارب بشر از رویارویی با چالش ها و مسائلی هستند که بر زندگی او تأثیر گذاشته و یکی از این مسائل، تاب آوری شهرهاست. شهرهایی که تمدّن های کهن را در خود جای داده اند، بیش از آن که برای تاب آوری، متّکی بر سازوکارهای اقتصادی، مدیریّتی یا مهندسی باشند، متّکی بر بینشی اساطیری بودند. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی می کوشد با بهره گیری از نظریات اسطوره شناختی میرچا الیاده، کارل گوستاو یونگ و ژیلبر دوران، به تبیین پیوند روایت های اسطوره ای با به سازی و بازسازی شهرها بپردازد. نتیجه و برآیند این پژوهش آن است که روایت های اساطیری به سبب ریشه دار بودن تصاویر کهن الگویی شان در ضمیر ناخودآگاه جمعی، هم دلی و هم راهی افزون تری میان بیشینه مردم ایجاد می کنند؛ از سویی هم سانی و هم سویی هایی میان شهرسازی و روایت گری اسطوره ها وجود دارد که توجّه به آن می تواند موجب تقویّت هویّت یک شهر و درونی سازی تمایل به به سازی و بازسازی آن گردد. سه روشِ ممتاز کردن فضای قدسی شهر از فضای بیرونی که تمدّن های کهن به یاری آن تاب آوری شهرهای خود را افزایش می دادند، عبارت بود از: الف) ساخت حصار نمادین، ب) آیین ها و ج) تطبیق جای گاه های نمادین اساطیری با شهر؛ هنوز هم می توان از این روی کردها برای افزایش تاب آوری شهرها بهره برد.
آموزش معماری مبتنی بر زندگی: رویکرد روایت محور در طراحی با روش سناریونویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
187 - 204
حوزه های تخصصی:
توجه به زندگی انسان و نحوه ی حضور و رفتار او، از دغدغه های اصلی در طراحی معماری است. از رویکردهای مطرح در این خصوص، تفکر روایت محور و سناریومحور در معماری و آموزش آن است. هدف پژوهش بررسی نقش سناریونویسی و فرصت های آن در کارگاه آموزش طراحی است. پژوهش حاضر که به روش نیمه تجربی انجام شده، حاصل تأمل در گزارش ثبت فرآیند تدریس در کارگاه طراحی معماری با موضوع پیشنهادی «طراحی ویلای من» است. در این پژوهش 52 دانشجوی معماری دانشگاه تهران شرکت نمودند و آموزش طراحی «ویلای من» با روش سناریونویسی در طی شش گام مشخص انجام گرفت که هر یک از این گام ها در یک جلسه آموزش داده شد. در هر جلسه یک آزمون طراحی از شرکت کنندگان گرفته شد تا تغییرات حاصل از نمرات هر مرحله نسبت به مرحله قبل مشخص شود. در دو بخش کیفی و کمی مورد بررسی قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک آزمون تی همبسته و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 صورت گرفت. یافته ها بین میانگین نمرات آزمون طراحی در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (P<0.05). نوع سناریو (فضاها، فعالیت، تجسم زمینه و...) بر مراحل بعد تأثیرگذار است و درصد گرایش افراد پس از آموزش سناریونویسی به سمت رویکردهای کاربرمحور (55.77 درصد) و رویدادمحور (28.85 درصد) بیشتر از قبل شده است. در نتیجه آموزش سناریونویسی و تمرین های مرتبط، بازخورد مثبتی در پیش برد و تسهیل فرآیند طراحی دارد. رویکرد روایت محور با روش سناریونویسی در معماری روند طراحی کاربرمحور را توصیف می کند و چارچوب های نظری و فنی مرتبط را معرفی می کند. اهداف پژوهش: بررسی نقش رویکرد روایت محور در طراحی با روش سناریونویسی. بررسی تفکر روایت محور در معماری مبتنی بر زندگی. سؤالات پژوهش: رویکرد روایت محور با روش سناریونویسی چه تأثیری بر طراحی معماری دارد؟ روش سناریونویسی چه تأثیری بر فرایند خلق ایده در طراحی دانشجویان معماری دارد؟
محله دولت آباد: خانه ای برای بودن در جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
103 - 125
حوزه های تخصصی:
تلقی ساکنان یک محله از زندگی شان در آنجا ممکن است حکایت از «بی قراری» و تنش و یا «قرار» و آرامش آنان داشته باشد. نقطه عزیمت مطالعه حاضر، تجربه زیسته یکی از نگارندگان و مشاهده اکتشافی دو نگارنده دیگر در محله دولت آباد شهر کرمانشاه است. چنین استنباط شده بود که احساس عمومی ساکنان محله یادشده از سکونت در آنجا، قرین «قرار» و حس تعلق بدانجاست. مقاله حاضر به دنبال آن است که عوامل ایجاد چنین حسی در ساکنان دولت آباد را واکاوی کند. در ضمن این واکاوی، درستی گزاره کمابیش شهودی گفته شده نیز محک خورده است اما ثقل کار، یافتن عناصری بوده است که زندگی در دولت آباد را برای ساکنانش کمابیش مقبول کرده است. بنای نظری این مطالعه نگاهی روایت شناسانه، و به طور مشخص مفهوم خرد روایت بژه، بوده و از مسیر فنون مصاحبه، مشاهده و البته داده هایی مبتنی بر تجربه زیسته، دو عنصر مهم در ساحت زندگی ساکنان محله برجسته شدند و این دو معنای مقبولیت محله برای ساکنانش را هویدا ساختند: مسجد و بازارچه محلی، نمادهایی از دین و دنیا. اما آنچه این دو کالبد را به عناصر مهم ایجاد حس تعلق و مقبولیت محله در نزد ساکنانش بدل کرده است، چگونگی درهم تنیدگی آنها با زندگی روزمره و البته جای گرفتن ابعادی از این نمادها در حافظه جمعی است. مقاله حاضر شرحی از توصیف و تحلیل این واقعیت ها است.
مفهوم روایت و تخیّل در اندیشه سیاسی؛ خوانش روایی تنبیه الامّه و تنزیه الملّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو با بهره گیری از امکانات نظریِ مفهوم روایت و تخیّل به خوانش روایی بخش نخست رساله تنبیه الامّه و تنزیه الملّه، اثر مشهور محقق نائینی (1240-1315ش) می پردازد. نقطه آغاز این تحقیق، پیوند ناگسستنی میان تاریخ -به مثابه پیرنگی پویا از رویدادها و مفاهیم و نه مرور گاه شناسانه رویدادهای تاریخی- و اندیشه سیاسی است. در این راستا، به نقش عنصر تخیّل در همسان سازی اسنادی/پیرنگ میان رویدادها و مفاهیم از یک سو و میان مفاهیم فلسفی و شرعی از سوی دیگر پرداخته می شود. پرسش اصلی این پژوهش دائر بر چگونگی نسبت میان قوه تخیّل/تصور و قوه منطقی/استدلالی در متن رساله مذکور است. متناسب با این پرسش، فرضیه اصلی این پژوهش بر تقدّم قوه تخیّل بر قوه عقلانی در سایه مفاهیمی چون تخیّل مولّد، پیرنگ، محاکات و استعاره در اندیشه پل ریکور و مفهوم تصور اجتماعی در اندیشه چارلز تیلور تأکید دارد. این مهم با کالبدشکافی مفاهیمی که محقق نائینی در مطلع رساله اش به کار برده است، قابل کشف و رهگیری است. کلیدواژگان: روایت، تخیّل، پیرنگ، شریعت، حکمت عملی.
روایات لیلی و مجنون در ادبیات مکتوب کردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
179 - 197
بیش از نُه روایت مکتوب از داستان لیلی و مجنون در ادبیات کردی وجود دارد که اغلب آنها در پیروی از نظامی گنجوی و مقلّدان او به نظم و نثر درآمده است. از این آثار، چهار روایت متعلق به گویش کرمانجی در مناطق کردنشین ترکیه و شمال خراسان است که تنها شاعر و مترجم دو روایت از آن مشخص است، اما پنج روایت دیگر مربوط به گویش گورانی رایج در کردستان ایران است. از میان روایات کرمانجی و گورانی به ترتیب دو روایت حارث بدلیسی و خانای قبادی از شهرت و تفصیل بیشتری برخوردارند. در این مقاله سعی شده تا با شناسایی و معرفی روایات لیلی و مجنون کردی هم گستره نفوذ لیلی و مجنون نظامی در ادب کردی بر اهل پژوهش معلوم شود و هم برخی از شاعران کردزبان گمنام و سهم آنها در اتصال ادب فارسی و کردی برای جامعه علمی ما شناخته شود.
آفرینش سرمایه نمادین از گنجینه های نسخ خطی با ایجاد موزه های روایت مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش پیش رو به بررسی ظرفیت های پنهان و آشکار گنجینه های نسخ خطی برای آفرینش سرمایه های نمادین تازه، با بهره گیری از نسخ، در قالب موزه هایی روایت مند، از گونه علمی تاریخی می پردازد. روش: در پژوهش پیش رو با روش تحلیلی توصیفی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، برداشتی اساطیری از معنای واژگانی موزه ارائه می شود و ضمن ارائه طرحی نو برای چیدمان و معماری موزه ها با بهره گیری از الگوهای معابد و آیین های اسطوره ای، ضرورت ایجاد موزه های روایت مند متکی بر نسخ خطی تبیین می گردد. یافته ها: گنجینه های نسخ خطی، سرمایه هایی نهفته هستند که روایت مندساختن آن ها در قالب موزه های علمی تاریخی می تواند به آفرینش سرمایه های نمادین تازه برای جامعه بیانجامد. موزه، پیوندگاه میدان آموزش، میدان گردشگری و میدان هنر است که نسخه های خطی در این میدان مشترک، با بهره گیری از یک روایت ویژه، می تواند به سرمایه نمادین مبدل شود. نتیجه گیری: تجسم تاریخ تطور علوم و مفاهیم علمی در قالب موزه هایی روایت مند، افزون بر کارکردهایی چون آموزش، هویت بخشی و آفرینش سرمایه های نمادین، می توانند پیامدهایی شبیه پیامدهای آیین های اساطیری برای بازدیدکننده داشته باشند. الگوبرداری از نیایش گاه ها و آیین های اساطیری در اجرای موزه، می تواند تصاویر کهن الگویی ضمیر ناخودآگاه جمعی بازدیدکننده را برانگیزاند و او را در فضایی شبه اساطیری قرار دهد؛ فضایی شبه اساطیری که بازدیدکننده در آن ضمن بازگشت به دوره های تاریخی پیشین، رهایی از زمان خطی و احساس نو شدن بر پایه حضور در زمان قدسی اساطیری را تجربه کند.
بررسی تطبیقی جایگاه روایات امام صادق (ع) در تفسیرهای لطائف الإشارات و کشف الأسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین مسئله: حدیث یکی از مهم ترین منابع تفسیری قرآن کریم است. به استناد روایات پیامبر (ص) و امامان (ع) ، تأویل صحیح قرآن و حقایق آن را تنها ایشان می دانند. از مباحث مؤثر در فرهنگ شیعه شناخت جایگاه و مقام اهل بیت (ع) در تفاسیر قرآن و سایر فرق دینی است و این مهم تنها با تبیین رویکرد مفسران به روایات ایشان امکان پذیر است. سُلَمی در کتاب حقایق التّفسیر ، تفسیری بر بخش هایی از قرآن منسوب به امام جعفر صادق (ع) را آورده است که پل نویا برای نخستین بار آن را منتشر کرد. وی امام صادق (ع) را نخستین مفسّری یافت که قرآن را با تجربه درونی خود بازخوانده و تفسیر کرده است. روش در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و شیوه مقایسه ای بین دو تفسیر لطائف الإشارات قشیری و کشف الأسرار میبدی از مهم ترین تفسیرهای عرفانی قرآن میزان و شیوه به کارگیری روایات امام صادق (ع) ، به ویژه روایات منسوب به آن امام در حقایق التّفسیر سُلَمی و رویکرد هرکدام سنجیده می شود. یافته ها و نتایج: این بررسی نشان می دهد همه روایات امام در لطائف ، برگرفته از حقایقِ سُلَمی است؛ اما کشف الأسرار فقط مرجع بخشی از آنهاست. قشیری به کلام امام صادق (ع) ، تنها مانند سخن یکی از مشایخ تصوف نگریسته است. میبدی با نقل روایات از قول امام صادق (ع) از تفسیر منسوب به امام (ع) و دیگر منابع، از ایشان، هم مانند پیشوای مذهبی و هم مثل پیر طریقت یاد کرده است. هر دو مفسر براساس روایتی از امام صادق (ع) به وجود مراتب در قرآن معتقدند و تفسیر ظاهری را در کنار تفسیر باطنی می پذیرند. هر دوی آنها به اتحاد بین شریعت، طریقت و حقیقت باور دارند. بنای تفسیر اشاری در هر دو تفسیر، تجربه عرفانی است که مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی و زبان شناختی را شکل داده است.
تحلیل داستان پیر چنگی برپایه الگوی روایی گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین مسئله: داستان پیر چنگی ازجمله داستان های جذّاب مولوی در دفتر اول مثنوی است که خوانش های متفاوتی از آن صورت گرفته و هر خوانش، یکی از ابعاد معنایی و وجوه پنهان آن را برکاویده است. در این پژوهش، به تحلیل ساختار روایی این داستان برپایه الگوی روایی گریماس پرداخته می شود. هدف اصلی، ترسیم طرح روایی و فهم موضوع اصلی داستان از راه تشخیص کارکرد و کنش است؛ ضمن اینکه به پرسش های زیر به گونه ای مشخص پاسخ داده می شود: کارکرد اصلی این داستان که پایه طرح روایی آن را شکل می دهد، چیست؟ داستان های ضمنی ای که درون این داستان آمده اند و به نوعی اجزای تشکیل دهنده کل نظام روایی هستند، چه مسئله ای را برای کارکرد اصلی در این داستان تقویت می کنند؟ فرض پژوهش بر این است که از میان همه کارکردهای شامل در داستان پیر چنگی، دو کارکرد می تواند کارکردهای اصلی باشد؛ این دو کارکرد، دو درون مایه اصلی را در این داستان می پرورد؛ نخست «طلب مال» که پیر چنگی با نواختن چنگ از خداوند می طلبد و دوم، «قضاوت سطحی و آگاهی نداشتن از حقیقت اصلی». از میان این دو کارکرد مهم، یکی از آنها را می توان به کمک تحلیل ارتباطِ معانی پنهان داستان های ضمنی، با یکی از این دو کارکرد و ترسیم طرح پیرنگ داستان براساس الگوی روایی گریماس، هسته اصلی همه کارکردها شناخت. روش در این پژوهش، ساختار روایی داستان پیر چنگی مثنوی برپایه الگوی روایی گریماس تحلیل می شود. یافته ها و نتایج: نتیجه پژوهش نشان می دهد که با دقت در ژرف ساخت روایت و عامل های کنشی در این داستان، کارکرد پایه «بیرون شدن پیر چنگی از مکان بسته به بیابان» برای شکل گیری درون مایه اصلی داستان، یعنی « آگاهی نداشتن از حقیقت اصلی» است؛ زیرا هم زیرساخت روایی و هم داستان های ضمنی، نظامی را برای فُرم بخشیدن به این کارکرد و درون مایه شکل می دهند.
خوانش روایی از مواجهه انسان با مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین مسائل جدی در فلسفه ،چگونگی مواجهه انسان با مرگ است.متفکران بسیاری از دیرباز نسبت به مساله مرگ در خلال تجارب زیسته مواجهه خود را تقریر کردند.برخی نگاه تراژیک و برخی نگاه کمیک را در زیست و نوع تفکر خویش برگزیدند.در عین حال اگر مرگ از زیست انسان حذف شود ،نامیرایی و ملال مساله بغرنجی است که زیست انسان را فرا می گیرد.تجارب زیسته انسان حاوی یک ویژگی ذاتی روایی هستند. روایت یک فرم ادبی صرف نیست ،بلکه قابلیت سامان دهی به تجارب بی شکل و بی زمان انسان را دارد.روایت حاوی توان قاب گیری رخدادهای معنادار را در زیست انسان در بهترین شکل است.در این پژوهش نشان خواهیم داد که روایت چیست و سپس نسبت روایت با تجربه را تقریر می کنیم.در ادامه پس از توصیف کوتاه از مساله مرگ و شکنندگی زیست انسان ،امکانهای روایت را در مقابله با مساله مرگ و شکنندگی زندگی با ذکر مثالهای ارائه خواهیم نمود.