مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۰۱.
۵۰۲.
۵۰۳.
۵۰۴.
۵۰۵.
۵۰۶.
۵۰۷.
۵۰۸.
۵۰۹.
۵۱۰.
۵۱۱.
۵۱۲.
۵۱۳.
۵۱۴.
۵۱۵.
۵۱۶.
۵۱۷.
۵۱۸.
۵۱۹.
۵۲۰.
روایت
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۳)
93-120
حوزه های تخصصی:
کنش گفتاری یا کارگفت از نظریات زبان شناسی و فلسفی کاربردشناسی زبان به شمار می آید. در این نظریه ، کاربرد افعال در ساختار گفت وگویی با توجه به موقعیت کلام و ارتباط های اجتماعی بررسی و واکاوی می شود. روایت منطق الطیر نیز با توجه به اینکه متن داستانی شاخصی در زمینه ی گفتمان روایی است، بر پایه ی گفت وگوها پیش رفته و روایت آن در پیوند با ساختار معنایی افعال و جملات گفت وگویی، با کنش گفتاری تلاقی می یابد و در ساختار نظام دهنده ی داستان یا روایت کلی آن بررسی می شود، چنان که معنای افعال در کنش گفتاری و در مسیر القای مفهومی خاص در هنگام کارکرد فعل بازیابی می گردد. هدف پژوهش حاضر، تحلیل افعال و بافت موقعیتی پاره گفتارهای منطق الطیر با توجه به شاخصه های نظریه ی کنش گفتاری است و در پی پاسخ دادن به این پرسش است که گفت وگوهای هدهد و پرندگان قابلیت بررسی بر پایه ی پنج گونه کنش گفتاری دارد یا خیر. این پژوهش به روش تحلیلی و آماری، کنش گفتاری افعال را در پیشبرد گفتمان روایی منطق الطیر و با توجه به بررسی پنج گونه کنش گفتاری «گفت وگوهای هدهد و پرندگان» مطرح می کند و نشان می دهد که نوع کنش گفتاری اظهاری (توصیفی) در گفت وگوهای مذکور، کارکرد اجرایی بیشتری داشته و دیگر کنش های گفتاری موردبحث در سایه ی این گونه تحقق یافته اند؛ هرچند کنش عاطفی پرندگان و کنش ترغیبی افعال هدهد نیز درجهت گفتمان روایی و بافت موقعیتی ساختار جملات نقش برجسته ای داشته اند.
مفهوم تصویر مجازی در فلسفه ژیل دلوز و تاثیر آن بر جنبش سینما هنری اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظر ژیل دلوز، مجاز ((Virtual بعدمثالی (ideal) واقعیت است و تصویر مجازی بخش غیرقابل تجزیهی کریستال-زمان درمیان ذهنیت و عینیت که پیچیده ترین فرم و ساختار روایی-زمانی دلوز است. این پژوهش بر آن است تا به تبیین مفهوم "مجاز" و "تصویر مجازی" در فلسفه ی ژیل دلوز، فیلسوف فرانسوی بپردازد و از آنجایی که فرضیه ی اصلی این پژوهش تاثیر مفهوم تصیر مجازی بر نوع روایت و ساختار روایی در جنبش سینمای هنری اروپاست، ازین رو پژوهش پیش رو در جهت اثبات این فرضیه، پس از تبیین مفهوم تصویر مجازی و جایگاه آن در الگوی زمان کریستالی در فلسفه ی ژیل دلوز، به بررسی برخی از فیلم های جنبش سینمای هنری اروپا، یعنی فیلم های هیروشیما عشق من 1959- سال گذشته در مارین باد 1961- جاویدان 1963 خواهد پرداخت تا ازین طریق نشان دهد که فیلم های ذکر شده با تمرکز بر مفهوم تصویر مجازی چگونه به خلق کریستال زمانی در ساختار روایی خود شده اند. همچنین این مقاله در پی دستیابی به الگویی واحد برای خوانش و واکاوی این نوع روایات زمان محور است. روش کلی این تحقیق به شیوه توصیفی است و با استفاده از منابع کتابخانهای و بررسی موردی فیلمها، این آثار را مورد مطالعه قرار خواهد داد.
تحلیل وبررسی روایت در «داستان جامع مصیبت نامه عطار با تاکید بر طرح وپیرنگ، راوی» با رویکردی به نظریه «چندآوایی یا پولیفونی» باختین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
چندآوایی به معنی تعددآهنگ و صداست و به گفتمانی اطلاق می شود که در آن چندین آوا هم زمان به صدا درمی آید. همانند نوای موسیقی که هرچند از ملودی های گوناگون ساخته شده اند، اما این ملودی ها در یک زمان نواخته می شوند تا آوا و نغمه نهایی خلق شود. منطق مکالمه ومفهوم گفتگو گوهرو اصل اندیشه باختین در زمینه «انسان شناسی فلسفی» است. مسأله و هدف اصلی در این مقاله، بررسی و واکاوی گفتگو و منطق مکالمه با تاکید بر« طرح و پیرنگ»، «راوی، شخصیت »در روایت جامع مصیبت نامه و مراتبی است که سالک فکرت با آن ها روبه رو می شود. سمفونی و منطق گفتگویی عطاردر چهل مقام نمود پیدا می کند. منطق مکالمه در روایت جامع، تلاشی است برای دانایی افراد ، نه فقط از طریق هم سخنی با دیگران، بلکه حضور هم دلانه آنان با خود و دیگران شکل می گیرد. دیدگاه و تفکر شخصیت ها که ممکن است به ایدئولوژی های متضادی تعلق داشته باشد، با دیدگاه نویسنده در یک سطح قرار گرفته و همه از اهمیت یکسانی برخوردار می شوند. در سمفونی آوایی عطار، بازیگران از هر صنف و طبقه و مقامی انتخاب شده ،تابتوانند ساز هم نوایی خود را بنوازند و در نهایت، این آواها منجر به آگاهی و درک بهتری از نغمه هستی و رسیدن به مقام قرب الهی می شود.روایت جامع به وضوح توانسته مفهوم چندآوایی یا پولیفونی را به نمایش بگذارد.
بررسی روایت در رمان اسفار کاتبان بر اساس نظریه روایت شناسی ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژرار ژنت، روایت شناس مطرح ساختارگرا، طرح جامعی برای متون روایی پیشنهاد داده است. او سه وجه از سخن روایی؛ یعنی زمان دستوری (نظم، تداوم، بسامد)؛ وجه (فاصله و کانونی شدن) و لحن یا صدا (راوی در سه سطح: فراداستانی، سطح داستانی و زیر داستانی) را در بررسی روایت خود مطرح کرده است. این پژوهش، رمان اسفار کاتبان، اثر ابوتراب خسروی را بر اساس نظریه روایت شناسی ژنت با روش توصیفی- تحلیلی بررسی کرده است. دستاورد این پژوهش نشان می دهد که نویسنده با استفاده از شیوه بازگشت به گذشته، به زمان پریشی دست یافته است. وی با حذف و خلاصه گویی سرعت روایت داستان را تند و با بیان درنگ توصیفی، سرعت روایت را کند نموده است. همچنین در لحظه های حساس با بسامد مکرر و تکرار یک روایت، به مهم بودن حادثه پرداخته است و رمان با تعدد راوی و روایت، زمان پریشی، مرگ مؤلف و روایت بودن تاریخ، به فراداستان دست یافته است.
تحلیل روایت شناسی ترکیبی در داستان «پرنده من» فریبا وفی از دیدگاه بوطیقای ساختارگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درک روایت ها به واسطه علمی نظری به نام روایت شناسی بررسی و تحلیل می شود و آنچه از ریشه ساختارگرای روایت شناسی در دامنه نظرات صاحبنظران این حوزه شکل گرفته است، به تعبیری روایت شناسی ترکیبی نامیده می شود. این جستار بر آن است تا با توجه به بوطیقای ساختارگرا و مباحث روایت شناسی عمده نظریات روایت شناسان که در این زمینه شکل گرفته است، داستان پرنده من فریبا وفی را تحلیل و بررسی نماید. وفی از نویسندگان زنی است که در بستر روایت زنانه در داستان «پرنده من» براساس مؤلفه هایی که در این پژوهش با نام شخصیت پردازی، کانونی شدگی و زمان روایی به آن پرداخته می شود، توانسته است مخاطب را با این داستان همبوم کند و داستانی روایت پذیر خلق کند تا از طریق بررسی این مؤلفه ها تکامل اشخاص داستان در سیر تکوینی آن مشاهده شود و بحث سفر و مهاجرت در وجوه بیرونی و درونی اذهان شخصیت زن و مرد داستان به ساماندهی روانی آنان در بحث زنجیره روایی روایت بینجامد و در بحث کانونی شدگی، پرنده روح زن و مرد داستان که در اسارت ترس و وابستگی محصور شده بود به رهایی این اشخاص در بحث مؤلفه های روانشناختی در کانونی شدگی برسد. این مقاله در این گفتار به روش توصیفی تحلیلی – تطبیقی انجام گرفته است.
تحلیل گفتمان روایی و بُعد تعاملی کلام در روایت «حسن قناد و ملک ابراهیم» «با هره گیری از الگوی شعیری و تلفیق آن ا طرح وارۀ روایت شناسی ویلیام لباو»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه- معناشناسی روایی به بررسی ویژگی های روایی داستان می پردازد تا شرایط تولید و دریافت معنا در گفتمان را نشان دهد. گفتمان پایه و اساس پژوهش های معناشناسی است. این پژوهش با روش تحلیلی– توصیفی، در قالب نشانه- معناشناسی و با بهره گرفتن از الگوی شعیری و آمیختن آن با الگوی الماسی شکل ویلیام لباو به تحلیل گفتمان روایی، پویایی و بُعد تعاملی کلام در روایت «حسن قناد و ملک ابراهیم» از مجموعه قصه های «دیار همیشه بهار» اختصاص دارد. در تحلیل گفتمانی این روایت، تلاش بر این است که، علاوه بر تبیین زنجیره های پیکره روایی این داستان به بیان ابعاد کلامی شکل دهنده آن نیز پرداخته شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که در این گفتمان روایی، «ملک ابراهیم»، شخصیت اصلی داستان، به دنبال شناخت محیط اطراف و تغییر وضعیت زندگی خویش است و این تغییر ناخودآگاه و توسط دختری زیباروی، در بستر زمانی و مکانی ویژه ، همراه با حوادث پیاپی رخ می دهد و فرآیند پویای تولید معنا در آن از یک طرف، به سبب تعامل عوامل درون متنی(کنش گزاران وکنش پذیران) و از سویی دیگر، به سبب تعامل عوامل برون متنی (راوی و روایت شنو) است؛ راوی در این داستان بخوبی توانسته است با گذر از کارکردهای تعاملی در خلق معنای نخستین و رسیدن به کارکردهای معنایی برون زبانی، نظام های خاصی از گفتمان روایی را شکل داده و دست به آفرینش پیکره روایی پویا و هدفمند در قلمرو زبان و ادبیات بزند.
حکایت شیخ صنعان؛ الگوی لحنی حکایات بلند مثنوی معنوی
حوزه های تخصصی:
به دلیل این که کارکردروایت در آثار تعلیمی - عرفانی مقدم بر شکل و ساختار آن است، در آغاز ادبیات روایی عرفانی و تعلیمی فارسی نیز توجه زیادی به ساختار و عناصر روایت نشده، اما با گذشت زمان توجه به این عناصر بیشتر شده است. در آثار تعلیمی روایی، لحن، مهم ترین عنصر محسوب می شود؛ چون از سویی یکی از عناصر مهم روایت به شمار می رود و از دیگر سو، با توجه به لزوم ایجاد جذابیت در آثار تعلیمی برای جذب حداکثری مخاطب، عنصر لحن بیشترین کارکرد را دارد. به کارگیری عناصر روایت با نگاه امروزی، در مثنوی معنوی به عنوان مهم ترین اثر تعلیمی عرفانی روایی فارسی، نسبت به کتاب های روایی سنایی و عطار، منسجم تر و جدّی تر است. تنها نمونۀ استثنا در این زمینه، داستان شیخ صنعان در منطق الطیر است که از نظر شکل روایت، خاصه در مباحثی مثل شخصیت پردازی، زبان، لحن و فضاسازی شباهت زیادی به مثنوی دارد و با توجه به شواهد، الگوی مولوی در پردازش حکایاتِ بلند مثنوی بوده است. لحن مناسب راوی و شخصیت ها در حکایت شیخ صنعان که حاصل برایند سایر عناصر روایت محسوب می شود، الگوی لحنی مناسبی برای حکایات بلند مثنوی است. از مهم ترین دلایل استحکام و شباهت لحن در این حکایت و حکایات بلند مثنوی می توان به وزن مناسب و مشترک، تنوّع شخصیت ها، گفت وگوهای زیاد و طولانی، توجّه راوی به پرداخت شخصیت ها، تعداد زیاد شخصیت های خاکستری، عدم جبهه گیری و دخالت راوی در شخصیت پردازی، کلمات و اصطلاحات خاص، تنوّع و تقابل لحنی مناسب و تحکیم لحن قاطعانه به صورت مستقیم توسط راوی اشاره کرد.
بررسی جرم شناختی مجموعه تلویزیونی «سرقت پول»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
115 - 154
حوزه های تخصصی:
فیلم جنایی، رسانه ای فرهنگی است و در ساخت پدیده اجتماعی و القاء شیوه تفکر نقش آفرینی می کند. این پژوهش با هدف تقویت مطالعات جرم شناسی و ارائه راهکار به دنبال پاسخ به این پرسش است که بازنمایی والقا نوع نگرش به جرم، مجرم و عدالت کیفری در مجموعه «سرقت پول» متأثر از کدام دسته از نظریه های جرم شناسی است. به نظر می رسد بازنمایی در این مجموعه عموماً متاثر از نظریه جرم شناسی انتقادی است . در این مقاله مجموعه «سرقت پول» با روش تحلیل محتوای کیفی مورد بررسی قرارگرفته است. یافته ها حاکی از تقابل میان منافع حاکمان و محکومان، اثرپذیری جرم از عوامل اجتماعی، ارتکاب جرم به منزله مقاومت و ایستادگی در مقابله سرمایه داری و دیدگاه های عموماً انتقادی و رادیکال جرم شناسی است. الگوهای روایتی، بیشتر شامل نابرابری های اجتماعی ازجمله فقر، بیکاری و تبعیض جنسیتی، فساد نظام سرمایه داری و نقش آن در ارتکاب جرم و ناکارآمدی مجازات است. با رمزگشایی بازنمایی متن و زیرمتن ها، سارقان، قهرمان مردمی هستند و در مقابل نابرابری های حاکم بر جامعه قیام کرده اند. مأموران اجرای قانون، عموماً نالایق و فاسد هستند. در سیاست خودی/ غیرخودیِ، دور شدن از مرکز قدرت موجب افزایش شعاع حلقه غیرخودی ها و کاهش شعاع حلقه حمایت قانونی است.
ظرفیت های اقتباس برای نویسندگی در کتاب صوتی (مطالعه موردی روی کتاب قطار به موقع رسید از هاینریش بُل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۱)
163 - 177
حوزه های تخصصی:
امروزه کتاب صوتی به کمک انسان معاصر آمده است. بنابراین باید به عنوان یک رسانه مستقل عمل کند. رسانه جدید، باید روایت جدیدی ارائه دهد. اینجا اهمیت نویسنده کتاب صوتی مشخص می شود. این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی و مطالعه موردی بنابر نظریه لیندا هاچن انجام شده ا ست. هاچن، به پهنه مطالعات اقتباس وسعت بیشتری می دهد، و رابطه خطی و سلسله مراتبی اقتباس را کنار می گذارد و مدل جدیدی به نام بینامتنیت مطرح می کند. هاچن مسئله ارزش گذاری را از موضوع اقتباس حذف می کند و اقتباس را، نه به عنوان محصول نهایی که اتفاق افتاده، بلکه یک فرایند می بیند. به نظر می رسد تجربیات رسانه رادیو برای تولید کتاب صوتی کمک کننده است. بنابراین، کتاب صوتی به جایگاه اندیشمندانه تری دست می یابد. اقتباس مقوله ای است که در عرصه های ادبی، هنری و رسانه ای ورود کرده، و کتاب های صوتی ظرفیت های شگرفی در این زمینه دارند. اقتباس در سطوح مختلف صورت می گیرد. به عبارتی، اقتباس در وهله نخست با تغییر ماده اتفاق می افتد، چون فرایندی است که از یک رسانه به رسانه دیگر صورت می گیرد. بنابراین می تواند پا را فراتر بگذارد. همچنین کتاب صوتی برای جذب مخاطب و حفظ جایگاه خود، باید دست به بازآفرینی بزند. نویسنده اقتباس شنیداری، با پرواز تخیل خود در راستای طرح داستان، بازآفرینی می کند. پایه و اساس بازآفرینی، تخیل است. اثر بازآفریده، اثری است مستقل و تازه. وقتی به کتاب صوتی، موسیقی، افکت اضافه می شود، اثر خودبه خود رنگ و بوی اقتباس می گیرد. در نتیجه اقتباس در سراسر کتاب صوتی جاری است، از شروع گرفته تا پایان.
نقد و بررسی دلیل حادی عشر کتاب فصل الخطاب
روایات تحریف نمای قرآن کریم مهم ترین مستند مدعیان تحریف قرآن است،محققان اسلامی روش های مختلفی را در ردّ اینگونه روایات به کار بسته اند. اکنون ما نیز در این پژوهش با به کارگیری از این روش ها درصدد نقد روایات دلیل حادی عشر هستیم که جناب محدث نوری در کتاب فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب الارباب جمع آوری کرده اند و ما نیز تمام توان خود را در تاویل این روایات به کار بسته ایم چرا که موضوع تحریف قرآن کریم با استناد به خود قرآن کریم:« إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» بی پایه و اساس بوده است.
مردم شناسی دردهای کولبران پیرانشهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: حیات کولبری و شرایط زندگی کولبران، آمیخته و آغشته با دردهایی است که در طیف وسیعی از دردهای مزمن و بیماری های دردناک گرفته تا دردهای ناشی از سختی کار، تهدیدها و احتمال صدمه و مرگ ومیر و حتی دردهای مربوط به استرس و اضطراب، خود و خانواده های آنان را دربرمی گیرد. دردهایی که حیات اجتماعی آنان چنان در آن درگیر و مضمحل شده است که تصور حیاتی فاقد درد برای بسیاری از آن مضحک و حتی غیرطبیعی است. روش: این تحقیق به روش مردم نگاری و با حضور در میدان کولبری در مناطق کوهستانی پیرانشهر و مطالعه تعدادی از کولبران و خانواده های ایشان در منطقه بالاشهر پیرانشهر و کونه خانه و روستاهای قزقاپان، گزگسک، قبرحسین و قوچ حسین صورت گرفته است. چهارچوب نظری: این نوشته بر مبنای بررسی مفهوم هبیتاس یا عادتواره دردِ کولبران به ویژه در آراء بوردیو و همچنین مطالعه مردم نگاری درد خانواده های کولبران بر اساس آراء بندیلو، ویلیامز و لاک است که می تواند برای شناخت درد و ساخت اجتماعی آن قابل توجه باشد. نتایج: نتایج نشان می دهد که درد در میدان کولبری، تمام ابعاد اجتماعی/اقتصادی و شکاف ها و فقدان های کولبر را به هم گره زده و روایت کولبران از زندگی خود را مفصل بندی می کند. حیات اجتماعی کولبران بدون مطالعه دردهای بدن مند شده آنان کاری ناتمام خواهد بود. استنتاج کلی: درد در مطالعه کولبران و روایتهای آنان و خانواده هایشان بخشی از یک خشونت ساختاری یا توسعه نامتوازن اقتصادی/اجتماعی است، که به عنوان هبیتاس درد نزد کولبران و خانواده های آن به شکلی بدنی شده با هکسیس و رفتار آنان ممزوج شده است که در زمینه و میدان کولبری نمایشی بدنی/معناشناختی از آن را می توان مشاهده کرد.
سیمای نابغه رمانتیک در اقتصاد: روایت کارآفرینان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۶
1 - 40
حوزه های تخصصی:
در روایت های فعالان اقتصادی، کارآفرینان و مدیران، به عناصر و مفاهیم رمانتیکی اشاره می شود که تقویت کننده نوعی نظم اقتصادی است. در این نظم ساختاری، جایگاه اقتصادی افراد، بسته به میزان ریسک، ایده پردازی و به کارگیری استعداد و تخیل توسط آنها، طبیعی، منطقی و متعادل جلوه داده می شود. اکوسیستم کارآفرینی، در چارچوب بینشی رمانتیک، با اصالت دادن به نبوغ به نحوی سرایت کننده به تصورها و هنجارها پیرامون شغل و کسب و کار شکل داده و مسئولیت ناکامی به نحوی فردگرایانه تعیین شده است. در این بین قهرمانانی جدید با صفاتی قابل الگوبرداری به وجود آمده اند و نوعی عمل با ارزش نیز شکل گرفته است. مطالعه حاضر، روایت پژوهی و مصاحبه مستقیم و نیمه ساختار یافته را به کار گرفته است تا سیمایی از نابغه و کارآفرین ایرانی ترسیم کند. فعالان اقتصادی در این تحقیق طیفی از بنیان گذاران و مدیرعاملانِ استارتاپ ها، سرمایه گذار، مدیر مرکز رشد، کارآفرین سنتی و خیّر را شامل می شود. این پژوهش کیفی به لحاظ نظری به دنبال کنکاشی پیرامون نبوغ، رمانتیسم اقتصادی و زیبایی شناختی کردن اقتصاد است. بر اساس یافته های پژوهش بسیاری از روایت های اکوسیستم کارآفرینی منطبق بر شیوه عمل رمانتیک است، این در حالی است که احساسی گری و فرصت گرایی حاصل از رمانتیسم توجه به زمینه را مختل می کند.
مطالعه تطبیقی روایت و معماری: نقش روایت در افزایش تعاملات اجتماعی مخاطبان در موزه های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
670 - 685
حوزه های تخصصی:
براساس نگرش کارتزینی و دوگانه انگارى تقدم ذهن بر بدن، موزه ها از زمان به کار آغاز آن ها در قرن هفدهم، تحت تأثیر مفاهیم بصری بوده اند و نمایش به عنوان تجربه ای کاملاً بصری در نظر گرفته می شد. با اهمیت یافتن نقش مخاطب در قرن بیستم میلادی به تدریج ظرفیت حافظ بدن در عمل به خاطر سپردن و همدلی مورد توجه قرار گرفت. هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی روایت و فضا و تحلیل نقش روایت در افزایش تعاملات اجتماعی مخاطبان در موزه های شهر تهران است. تهران به عنوان پایتخت تاریخی و فرهنگی کشور، روایت های متعددی از فضاهای شهری ارائه می دهد. این مطالعه از نوع کاربردی است و براساس نظریه داده بنیاد صورت گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از این است که حضور مخاطبان در فضا فرصت تعاملات اجتماعی را افزایش می دهد. در فرآیند ادراک بدنمند از موزه ها، مخاطب در رویدادهای گذشته با پیشینیان همدردی می کند، با دیگر بازدیدکنندگان تعامل داشته و در نهایت روایت خود را از فضا می سازد.اهداف پژوهش:شناسایی مؤلفه هایی که روایت از طریق آن کیفیت فضای موزه را بهبود می بخشد.شناخت چگونگی ارتباط مخاطبان با موزه در روند ادراک فضا.سؤالات پژوهش:روایت از طریق چه مؤلفه هایی کیفیت فضای موزه را بهبود می بخشد؟ارتباط موزه و مخاطبان در روند ادراک فضا چگونه است؟
تأثیر فقهی قید «عَلَی المُؤْمِنِ» در مفاد روایت لَاضَرَرَ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
265 - 277
حوزه های تخصصی:
قید «عَلَی الْمُؤْمِنِ» تنها در یکی از نقل های روایت «لَاضَرَرَ» استعمال شده است. تاکنون یک تحقیق جامع و مستقل دربارۀ وجود و فقدان قید «عَلَی الْمُؤْمِنِ» این روایت و تأثیر آن در استنباط مسائل فقهی آن انجام نگرفته است. در مقالۀ حاضر محققان درصدد این کار برآمدند و سؤال اصلی تحقیق این است که تأثیر فقهی وجود و فقدان قید «عَلَی الْمُؤْمِنِ» در مفاد روایت «لَاضَرَرَ» چیست؟ پاسخ این سؤال اصلی و سؤالات فرعی مرتبط با آن به بررسی وجود و فقدان قید «عَلَی الْمُؤْمِنِ» در این روایت نیاز دارد تا تأثیر فقهی وجود و فقدان قید «عَلَی الْمُؤْمِنِ» در این روایت در ارتباط با استنباط مسائل فقهی آن تعیین شود. در تحقیق حاضر محققان مسئله را با روش تحلیلی و استنادی بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که وجود و فقدان قید «عَلَی الْمُؤْمِنِ» در مفاد این روایت، برخلاف تصور غالب محققان، هیچ تأثیری در استنباط مسائل فقهی آن ندارد.
بررسی عنصر روایت در منظومه «ناظر و منظور» وحشی بافقی بر اساس نظریه تزوتان تودوروف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۶
117 - 145
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی عنصر روایت در منظومه ی عاشقانه « ناظر ومنظور» اثر وحشی بافقی بر اساس نظریه «تزوتان تودوروف» می پردازد. ساختار روایت به شیوه سازمان دهی و مجموعه روابط و عناصر و اجزای سازنده اثر اطلاق می گردد و تحلیل ساختاری چگونگی ارتباط مابین این عناصر را بررسی می کند. از جمله دریافتن گزاره و پی رفت و هم چنین بررسی پیرنگ، راوی و زوایای سیر خطی داستان. البته غیر از موارد ذکر شده فکر و اندیشه محتوای اثر نیز بررسی می شود. بنابراین با توجه به پیدایش مکاتب نقد ادبی که باب تازه ای در پژوهشهای زبان فارسی گشوده است و هم چنین جایگاه منظومه های عاشقانه فارسی به عنوان آثار برجسته از آغاز پیدایش تاکنون، حامل بسیاری از ویژگیهای این زبان و ادبیات بوده اند و بررسی آنها از جنبه روایی قابل تأمّل است. این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به استخراج جنبه های روایی در این اثر پرداخته است. وجود هشت پی رفت وگزاره که گاه در بین آنها تعادل و عدم تعادل دیده می شود و اینکه پی رفت ها به تعادل نهایی نمی رسند، جنبه های علیت و علیت سازی برای ادامه روایت، شیوه پردازش شخصیت ها با توجه به دو عنصر عاشق و معشوق و موانع موجود برای رسیدن آنها به هم و موادگزاره ساز در روایت و... از یافته های این پژوهش است.
خیزاب در نقش استعاره ای برای توالی، روایت و هویت در رمان خیزاب های ویرجینیا وولف(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
271 - 288
حوزه های تخصصی:
رمان خیزابها (1356) تنش بین توالی و عدم توالی را به نمایش می گذارد. توالی زمانی که عنصری ثابت در شکل گیری روایت در داستان سرایی یا عبارت پردازی و در نها یت هویت فردی می باشد به شکل حرکت بی وقفه ی خیزاب ها به استعاره در آمده است. ویرجینیا وولف در این رمان ازحرکت مستمر و بی وقفه ی خیزاب ها که بر اساس توالی زمانی منظمی یکی پس از دیگری با الگو و ریتم خاصی پی در پی در جوش و خروشند به سان استعاره ای بسط یافته برای توالی زمانی در روایت بهره برده است. هویت فردی شخصیت ها نیز به دلیل اینکه زایییده ی زبان آنها می باشد در طول این روایت پردازی ها شکل می گیرد؛ از این رو، هویت نیز عنصری تابع توالی زمانی و روایت می شود چرا که مشمول قاعده ی الگوی توالی زمانی گذشته-حال-آینده می باشد. زمانی که خیزاب ها بالا میایند و شکل مشخصی به خود میگیرند مظهر تشکیل خود از طریق روایت زنجیره ای میباشند که فرایندی متوالی میباشد و زمانی که آنها در ساحل به عدم بدل میشوند مظهر زوال، انحلال و اضمحلال هویت میباشند. مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی استعاره ی بنیادین "خیزاب" که متضمن مفهوم شکل گیری خود، هویت و روایت از دیدگاه وولف میباشد را مورد واکاوی قرار می دهد و همچنین نشان می دهد که چگونه وولف بر این اساس زبانی طبیعی بر پایه ی ریتم و موسیقی بنا نهاده است.
بررسی و نقد تکنیک های روایی میرزا حیدر دوغلات در تاریخ رشیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
83 - 109
حوزه های تخصصی:
تاریخ رشیدی ، اثر میرزاحیدر دوغلات، یکی از مهم ترین تاریخ های دوره مغولان آسیای شرقی، در دوره بابریان است. شیوه روایت در این اثر، سبب شده است که تاریخ، شکل داستان به خود بگیرد. قلم میرزاحیدر، در توصیف صحنه ها و لحظات تاریخی، مهارت در به کارگیری تکنیک های روایی، استفاده از شعر و حکایات، ظرفیت نمایشی ای که در شیوه روایت وقایع وجود دارد نشان می دهد که این اثر در کنار رویه تاریخی بودن، به حوزه ادبیات، بسیار نزدیک شده و با به کارگیری فنون روایت، وضع تاریخ خویش را از سطح گزارش صرف خطی به سطح تاریخی فلسفی، پویا و زنده، ارتقا داده است. با اینکه تاریخچه نظریات روایت شناسی، به قرن بیستم بازمی گردد، تجزیه وتحلیل اطلاعات، حاکی از این است که میرزاحیدر، به طور ناخودآگاه، از این شگردها بهره برده و اثری پدید آورده است که جنبه های داستانی آن، از جنبه های تاریخی اش، کمتر نیست. این پژوهش که به روش توصیفی تبیینی، و با استفاده از منابع کتاب خانه ای صورت گرفته است، می کوشد توانمندی های میرزاحیدر را در به کارگیری مؤلفه های روایی نشان دهد. از میان شگردهای خاص و متعدد روایت پردازی، مسئله زمان و طراحی ساختار روایت، در تاریخ رشیدی میرزاحیدر، کاربرد حرفه ای تری دارد؛ لذا در این پژوهش، تکنیک های روایی، با مرکزیت زمان و طرح روایی، بررسی شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در این کتاب، سیر خطی زمان و طرح سلسله وار داستان، گاه به بهانه های مختلف، شکسته شده و در روال منطقی زمان و طرح، شکاف رخ می دهد. نویسنده با اهمیت دادن به عنصر زمان، از انواع زمان پریشی و نابهنگامی، در جذب مخاطب و پویایی تاریخ بهره می برد. زمان پریشی از نوع گذشته نگری درونی، در این کتاب، بیشتر مشاهده می شود و کارکرد آن، به سبب بیان تاریخ و مرور خاطرات شخصیت هاست.
ارزیابی مدل الهیات روایی مکتب ییل با تاکید بر مفهوم روایت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
234-225
حوزه های تخصصی:
روایت شیوه ای برای فهم امور از جمله خود انسان است. تجارب برای اینکه به فهم درآیند نیازمند میانجی ای به نام روایت هستند. روایت امکانی را برای تقریر خود فراهم می آورد که خود متصل نام دارد. خود متصل در جهان زیسته دینی متاثر از روایت های است که تجارب را شکل می دهند. جنبشی در مسیحیت به نام الهیات روایی شکل گرفت که نشان داد فهم انسان دین دار در جهان مدرن از خودش از طریق داستان های کتاب مقدس شکل می گیرد. الهیات روایی در پاسخ به مساله انسان بودن در جهان مدرن مستلزم چه شرایطی است، منظومه فکریی را طراحی کرد که مبتنی بر روایت بود .در این مقاله نشان خواهم داد که خود متصل بر پایه روایت به چه معناست و با تقریری مختصر از مکتب ییل، جان مایه مبنای روایت را تشریح خواهم کرد. در انتها با ارزیابی الهیات مذکور نقدهایی را مبتنی بر مفهوم روایت ارایه خواهم کرد.
تصویرِ هنری مباهله در مجمع البحرین (حماسه تاریخی دینی در قرن دهم هجری)
منبع:
طالعات ادبیات شیعی سال ۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
163 - 193
حوزه های تخصصی:
صورت منظوم و شاعرانه واقعه مباهله در شعر فارسی را که همواره مهم ترین رسانه فرهنگی فارسی زبانان مسلمان محسوب می شده است، تا پیش از قرن دهم یا نمی بینیم یا بسیار نادر است. در یکی از حماسه های دینی ناشناخته اوائل قرن دهم، که مجمع البحرین نام دارد و شاعر آن اسیری در یازده هزار و چهار صد بیت زندگی و جنگ های پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) را هنرمندانه روایت کرده است، داستان مباهله به زبانی فاخر و لحنی حماسی در صد و سی و دو بیت به نظم کشیده شده است. از آنجا که مجمع البحرین تقریباً ناشناخته مانده است و به شماره 2655 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی به صورت خطی نگهداری می شود . تمام ابیات مباهله منظوم (132 بیت) در این مقاله ارائه شد تا نشان دهیم چگونه شاعر با استفاده از توصیفات و ابزارهای متنوع هنری، برشی کوتاه از سیره عملی پیامبر(ص) در مواجهه با منکرانش را به گونه ای بازنمایی کرده است که نه سرراستی و خشکی یک روایت صرف تاریخی و بی پیرایه را دارد و نه با اغراق در شاعرانگی، وجه تاریخی آن را یکسره مخدوش شده است. برای نمایش کاستی ها و فزونی های او در این نمایش هنری، ضمن بررسی سبک شناسی اشعار او، منظومه اش را با بخشی از سعادت نامه نظام استرآبادی سنجیدیم و نشان دادیم اسیری با برگزیدن وزنی حماسی (متقارب) و کاربرد به جای عناصر خیال در توصیف گری، درمجموع در تعادل بین روایت و شاعرانگی موفق تر از شعرای همانند خود عمل کرده است.
تحلیل ساختاری بازی تعاملی رایانه ای «قصه بیستون» از منظر سطوح نه گانه روایت گری «ماری لوره رایان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
41 - 68
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر، بازی های رایانه ای به دلیل ماهیت تعاملی شان بیشتر از سایر پلتفرم های دیجیتال، مخاطب را با خود درگیر کرده اند. توجه به بُعد سرگرمی و در نتیجه، فقدان روایت گری در اکثر این بازی ها باعث شده موضوع آموزش سبک زندگی به کودکان و نوجوانان مغفول واقع شود. این مقاله با تمرکز بر ضرورت روایت گری در جهت فرهنگ سازی و همچنین آموزش قشر کودک و نوجوان، بازی بومی «قصه بیستون» را از منظر روایت شناسیِ ماری لوره رایان- نظریه پرداز معاصر در حوزه بازی های رایانه ای- مورد واکاوی قرار داده است. پرسش اصلی پژوهش، چیستیِ نقش قصه و روایت در فرهنگ سازی و جهت دهی بازی های رایانه ای تعاملیِ حوزه کودک و نوجوان است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و با هدف توسعه ای- کاربردی، به معنای الگوبرداری روایت گری در بازی های تعاملی رایانه ای انجام شده است. بر این مبنا، برای پاسخ دادن به پرسش هایی پیرامون ماهیت روایت در این بازی، به جمع آوری اطلاعات درباره مسئله روایت در بازی های رایانه ای توجه شده و سطوح نه گانه روایت گری در بازی رایانه ای قصه بیستون تحلیل شده است تا نقش مخاطب را به عنوان کنشگر روایت و هدایتگر بازی با استفاده از پی رنگ ها بررسی کند. نتایج پژوهش بیانگر این است که با وجود مزیت های بسیار پلتفرم های تعاملی در حوزه کودکان و نوجوانان، پژوهشگران معدودی از قابلیت های مهم و مزایای استفاده از این رسانه در جهت آموزش ارزش های فرهنگی اطلاع دارند. تحلیل این بازی نشان می دهد روایت در مرحله پایانی و سرنوشت نهایی بازی، با توجه به انتخاب های مخاطب در طول مسیر بازی صورت می گیرد و به این ترتیب، مخاطب، نقش کنشگر روایت و هدایتگر بازی را بر عهده دارد.