مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
علوم انسانی
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال هجدهم فروردین ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
101-126
هدف از نگارش پژوهش حاضر شناسایی وضعیت کنونی علوم انسانی در ایران و پیش نهاد راه کارهایی برای ارتقای آن با بهره گیری از الگوی «SWOT» است. روش پژوهش حاضر کیفی است و برای جمع آوری اطلاعات، از مطالعة کتاب خانه ای و مصاحبه با صاحب نظران استفاده شده است. هم چنین برای تحلیل داده ها از الگوی تحلیل درونی/ محیطی (SWOT) استفاده شده است. پس از گزارش وضعیت علوم انسانی در شاخص های کتاب و نشریه، تعداد مقالات بین المللی، موزه های فعال و ثبت شده، کارگاه های دارای فعالیت تحقیق و توسعه، و تعداد دانشجویان و اعضای هیئت علمی تمام وقت در سال اجرای پژوهش (1392)، با استفاده از روش تحلیل درونی/ محیطی نقاط قوت و ضعف و فرصت و تهدیدها استخراج و شناسایی شد و براساس آن ها استراتژی ها و راه کارهایی، مبتنی بر اصلاح ضعف ها ازطریق بهره مندی از فرصت ها، اصلاح ضعف ها ازطریق رفع تهدیدها، تقویت قوت ها ازطریق رفع تهدیدها، و تقویت قوت ها ازطریق بهره مندی از فرصت ها به منظور ارتقای علوم انسانی در ایران و دست یابی به اهداف چشم انداز ارائه شده است.
اعتباریات و نقد نظریۀ حقیقی بودن گزاره های علوم انسانی با تأکید بر فقه و حقوق(مقاله علمی وزارت علوم)
اعتباریات پایۀ علوم انسانیِ اسلامی است، درصورتی که نگاه جامع و فلسفی به آن داشته باشیم و آن را جزئی از مباحث وجودی بدانیم. درواقع، انسان موجودی تکوینی و حقیقی است که امور خود را در زیست دنیوی و با زبان اعتبار بیان می کند. بنابراین، اعتباریات رابطۀ تنگاتنگی با انسان شناسی و معرفت شناسی دارد و به این علت است که پایۀ علوم انسانی قرار می گیرد. به این دلیل است که گزاره های علوم انسانی، ازجمله گزاره های فقهی و حقوقی، اعتباری به شمار می روند، نه حقیقی و برهان در این علوم جایگاهی ندارد. آن چه در این علوم مهم است، جلب منفعت و دفع ضرر و کسب کمال و سعادت است و در علوم انسانیِ اسلامی رسیدن به قرب الاهی است، اما کسانی که گزاره های فقهی و حقوقی را حقیقی می دانند خلط بین تکوین و تشریع کرده اند، زیرا رابطۀ واقعی در جایی است که رابطۀ علت و معلول برقرار باشد، اما در مسائل فقهی و حقوقی حکمی با جعل شارع و قانون گذار اعتبار شده است و هیچ منشأ تکوینی ای ندارد، بلکه مقررات شرعی یا عرفیِ قانونی است که وضع شده است.
شناسایی موانع ساختاری و فرآیندی و اثربخشی رشته های میان رشته ای علوم انسانی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع ساختاری و فرآیندی و اثربخشی رشته های میان رشته ای علوم انسانی در دانشکده ادبیات دانشگاه ارومیه می باشد. این پزوهش از نوع توصیفی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش 2242 نفر از دانشجویان دانشکده ادبیات می باشد و نمونه اماری آن 325نفر بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه محقق ساخته 34 سوالی بود.در این تحقیق از آمار استنباطی (تی تک گروهی) و آمار توصیفی استفاده شد. نتایج پزوهش نشان داد مهمترین موانع ساختاری عدم ضمانت شغلی و متناسب نبودن این رشته ها با نیاز جامعه بود و مهمترین موانع فرآیندی تاکید بر حفظیات و نبود کارگاه های آموزشی و کمبود تخصص اساتید مربوطه می باشد. همچنین نتایج نشان داد این رشته ها بیشترین اثربخشی را از لحاظ تقویت روحیه مشارکت جمعی و ایجاد تعامل پویا و سازنده بین دانشجویان داشته است.
راهبرد تعاملی - توضیحی در آموزش علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
105 - 132
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف دستیابی به رویکردی در آموزش علوم انسانی، به بررسی شیوه های تدریس مؤثر در علوم انسانی در دانشگاه های ایران پرداخته است. برای این منظور چگونگی آموزش استادان بزرگ علوم انسانی و اجتماعی در ایران واکاویده شد. برای دستیابی به چگونگی آموزش این استادان بزرگ از روشی غیرمستقیم در پژوهش بهره گرفته شد: تجارب زیسته استادان کنونی علوم انسانی از حضور در کلاس آن استادان بزرگ در قالب خاطرات آنان بازنمایی گردید. در این بازنمایی از راهبرد پدیدارشناسی تفسیری بهره گرفته شد. مشارکت کنندگان به صورت هدفمند، انتخاب شدند و فرآیند گردآوری داده ها به روش مصاحبه تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. بر مبنای نتایج تحقیق، اساتید مذکور در کار تدریس خود، دو گونه راهبرد داشته اند: راهبرد ساختاری (کلاس درس منظم و مشارکتی) و راهبرد فرایندی (آموزش در سه گام آموزنده، کاربردی و انتقادی). این راهبردها برای رسیدن به آرمان هایی مانند یادگیری دانش نظری، توان تحلیل و نقادی، و برخوردارشدن شاگردان از منش آکادمیک بوده است. اجرای این راهبرد تدریس خود نیازمند برخورداری استاد از دو ویژگی است: دانش منسجم و روزآمد و کم نظیر، و مهارت اجتماعی بالا در تعامل با شاگردان.
مطالعه جامعه شناختی عادت واره های متعارض با الزامات نهادی علم در پژوهش های علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
7 - 46
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش اکتشافی، توصیفی و تفسیری حاضر تبیین چرایی و پیامدهای پیدایش عادت واره های متعارض با الزامات نهادی علم در میان پژوهش گران علوم انسانی از منظر مشارکت کنندگان در تحقیق است. بدین منظور، 35 نفر عضو هیئت علمی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علامه طباطبائی، در قالب نمونه گیری هدفمند انتخاب و فرایند نمونه گیری از آنها تا رسیدن به مرحله اشباع ادامه یافته است. داده ها به کمک مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته و گپ وگفت های دوستانه، جمع آوری و سپس، تحلیل شده اند. به موجب واکاوی مضمونی داده ها، عدم انباشت تجربه پژوهشی و ضعف اشتراک دانش در اجتماع علمی، ابهام در استانداردهای پژوهشی، هزینه هراسی، مضیقه های انگیزشی و روانی، دوگانه مطالعه و اقتصاد و تأملات بازاندیشانه معرفت شناختی، مضامین شش گانه ای هستند که عادت واره های متعارض با الزامات نهادی علم را در پژوهش های علوم انسانی تبیین می کنند. تصمیم سازی مستقل از پژوهش و تکانه های مدیریتی شدید، سیاست گذاری پر هزینه، فروکاست سرمایه اجتماعی و احساس استغنای برنامه ریزی از یافته های پژوهشی علوم انسانی مضامینی هستند که پیامدهای حاصل از وجود عادت واره های متعارض با الزامات نهادی علم را بازنمایی می کنند. برداشت تفسیری تر از نوع روابط میان مضامین برساخت شده نشان می دهد ناروایی های مرتبط با اخلاق پژوهش ذیل مقوله مرکزی فقدان اجتماع علمی قابل فهم است؛ بر همین مبنا، تکوین اخلاق علمی موکول به تحقق اجتماع علمی نقش آفرین خواهد بود که در پی آن اخلاق پژوهشی از سطح ترجیحات شناخت انگارانه فردی خارج و تبدیل به امری نهادی، با سویه های جامعه شناختی می گردد. ارتقاء مذکور متضمن پاسداشت بازاندیشی های معرفت شناختی حول معنای علم و اخلاق پژوهش، تأمل پیرامون نسبت میان علم و جامعه، و بازآفرینی های ساختاری برآمده از موارد فوق، در مقام سیاست گذاری و برنامه ریزی خواهد بود.
علوم انسانی، تحوّلات گفتمانی و برنامه ریزی توسعه در ایران 1392-1357(مقاله علمی وزارت علوم)
توسعه نیافتگی، مسئله اصلی جوامع درحال توسعه ازجمله ایران است. این مسئله پس از انقلاب اسلامی همواره دغدغه اندیشمندان و سیاست گذاران بوده که در دوره های مختلف، موجد طرح گفتمان های چندگانه ای شده و نسبت های متفاوتی را با برنامه ریزی توسعه برقرار کرده است. به منظور بررسی موانع برنامه ریزی توسعه، دورهٔ زمانیِ بعد از انقلاب اسلامی تا سال 1392 براساس روش تحلیل موقعیتی (منطق موقعیت)، موردمطالعه قرارگرفته و در قالب پنج موقعیت اجتماعی توصیف شده است. تلاش شده در هر دوره، وضعیت برنامه ریزی توسعه به ویژه در نسبت با علوم انسانی انتقادی مورد تحلیل قرار گیرد. همچنین کنشگران، نهادها و جریان های مؤثر در فرایند برنامه ریزی و تصمیم گیری کشور نیز ارزیابی شده اند. یافته ها نشان می دهند برنامه ریزی توسعه و فرایندهای نوسازی در ایران در دو سطح نظری (عقل گرایی انتقادی) و عملی (مهندسی اجتماعی) با چالش های اساسی مواجه است. موفقیت در برنامه ریزی توسعه از حیث معرفت شناسی مستلزم فهم واقع گرایانه مسائل، پیشرفت علوم انسانی و نقد اندیشه هاست و از بعد اجتماعی نیز منوط به اصلاحات تدریجی، نقد عملکردها و رشد مشارکت اجتماعی در فرایندهای سیاست گذاری است.
رابطه فلسفی علوم انسانی و تکنولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۹۹
19 - 23
هدف مقاله حاضر این است که از منظری فلسفی رابطه علوم انسانی و تکنولوژی را تا حد امکان روشن کند. علوم انسانی دارای دو وجه است: وجهی که علم است، و وجهی که تکنولوژی است. به واسطه این نقش دوگانه، تعامل علوم انسانی با تکنولوژی پیچیده تر از رابطه علوم طبیعی با تکنولوژی است. رابطه وجه تکنولوژیک علوم انسانی با حیطه های مختلف تکنولوژی هم افزایانه است. ولی این رابطه در خصوص رابطه وجه علمی علوم انسانی با تکنولوژی ها یک رابطه نامتقارن بوده، تأثیر تکنولوژی ها بر وجه علمی علوم انسانی تأثیری ایجابی است. این درحالی است که تأثیر وجه علمی علوم انسانی بر تکنولوژی ها به طور عمده سلبی و نقادانه است؛ نه به این معنا که این وجه علمی خدمتی به تکنولوژی نمی کند، بلکه توضیح می دهیم نحوه درست این تأثیرگذاری چگونه است. این تحلیل در توضیح اینکه چگونه تکنولوژی می تواند در سپهر عقلانیت قرار گیرد، مفید است
مهارت حل مسئله و خودکارآمدی در رفتار اطلاع جویی دانشجویان علوم انسانی در تدوین پایان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی رفتار اطلاع جویی دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم انسانی در تدوین پایان نامه . روش شناسی: این پیمایش با استفاده از سه پرسشنامه مهارت حل مسئله، خودکارآمدی عمومی، و پرسشنامه پژوهشگر ساخته رفتار اطلاع جویی روی 328 دانشجوی دانشگاه رازی و دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه، و آزمون t دونمونه ای مستقل به کمک نرم افزار SPSS 23 انجام شد. یافته ها: بین خرده مقیاس های «اعتماد در حل مسئله»، «سبک گرایش-اجتناب»، و «کنترل شخصی» به عنوان خرده مقیاس های مهارت حل مسئله و متغیر خودکارآمدی به عنوان متغیر مستقل با رفتار اطلاع جویی رابطه معنا دار یافته شد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد متغیرهای پیش بین خرده مقیاس های مهارت حل مسئله و همچنین متغیر خودکارآمدی توانستند واریانس رفتار اطلاع جویی را به طور معناداری تبیین کنند. بین میانگین های دو گروه پسر و دختر تفاوت معناداری به دست آمد؛ اما میان مهارت حل مسئله و مقطع تحصیلی و خودکارآمدی با جنسیت و مقطع تحصیلی تفاوت معنادار نبود. نتیجه گیری: دانشجویانی که از مهارت حل مسئله استفاده می کنند خودکارآمدی بالاتری دارند و بهتر رفتار می کنند. نتیجه این پژوهش از بُعد نظری و عملی نقش مهارت حل مسئله و خودکارآمدی را بر رفتار اطلاع جویی روشن کرد.
ارائه الگوی مطلوب ممیزی در حوزه ترجمه کتب علوم انسانی با تاکید بر آراء مقام معظم رهبری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۷
131 - 155
<span style="font-size: 10px;">ترجمه متون اگر در مجرای صحیح خود قرار بگیرد، یکی از زمینه های تبادل فرهنگی و پیشرفت تمدن ها خواهد بود. اما این ابزار امروزه به بستری برای تسری الگوهای غربی در راستای اهداف جهانی سازی تبدیل شده است. غرب به خصوص در راستای خارج کردن رقیب اصلی فکری خود یعنی جهان اسلام از میدان علوم انسانی تمرکز ویژه ای بر محو الگوهای اسلام شیعی و جایگزین کردن الگوهای سکولار دارد. در عملیات بی. اس. پی[1]<span style="font-size: 10px;"> به عنوان بزرگترین عملیات جاسوسی آکادمیک قرن بیستم، علوم انسانی نافذترین حوزه جنگ نرم و ترجمه کتاب سلاح تبلیغات استراتژیک به شمار می رود. چنین ادعایی نیاز به وجود الگویی هوشمند و قوی در مواجهه با مقوله ترجمه را نشان می دهد. امروزه تنها الگوی نظارت بر ترجمه، شیوه ممیزی مرسوم است که در میان آثار تألیفی و ترجمه شده مشترک است. اما این شیوه در مواجهه با آثار ترجمه شده کارآمدی مطلوب را ندارد. سؤال اصلی پژوهش، چیستی الگوی مطلوب مواجهه با سیل کتب ترجمه شده در حوزه علوم انسانی با تأکید بر آراء مقام معظم رهبری است. در این پژوهش به مدد روش تحلیل مضمون شیوه جدیدی از ممیزی با «عنوان ممیزی» پویا ارائه می شود. در ممیزی پویا تنها راه مقابله با آثار ترجمه شده، از نوع حذف و سانسور نیست؛ بلکه نقد و حاشیه نویسی پایاپای اثر با توجه به مبانی اسلامی در کنار ممیزی مرسوم ضروری است. <br clear="all" /> [1].b.s.p
هرمنوتیک و کاربرد روشی آن در علوم سیاسی و روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال هفدهم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۶۸
59 - 82
برخی از علوم، ابزاری دراختیار گسترش علوم دیگر هستند. همان طور که منطق را ابزاری برای نگهداری فکر از خطا می دانند و قواعد آن را برای صحیح فکر کردن و استدلال منطقی ارائه کردن در علوم بسیاری بکار می برند. هرمنوتیک نیز که به عنوان دانش تفسیر و تبیین شناخته می شود، هر چند در آغاز برای تفسیر متون مقدس شکل گرفت، ولی در سیر تکاملی خود در بسیاری از علوم، کاربرد خود را نشان داد و به گسترش آنها کمک کرد. در این مقاله به رویکردهای عمده هرمنوتیک در دو دسته سنتی و فلسفی اشاره می کنیم و در قالب سنتی به دو رویکرد شلایرماخر و دیلتای و در قالب فلسفی به دیدگاه هایدگر و گادامر می پردازیم و کاربرد هر یک از این رویکردها را در علوم سیاسی و روابط بین الملل مانند: استفاده در نظریات تصمیم گیری و سطح تحلیل فردی، تئوری های روابط بین الملل (مکتب انگلیسی و فمینیستی)، ابهام زدایی مفاهیم و اندیشه های سیاسی بررسی می کنیم
چیستی و ماهیت «فقه الإداره»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فقه الإداره به عنوان یکی از شاخه های فقه از جایگاه ممتازی برخوردار است که به تولید و عمق بخشی ادبیات لازم برای نظام سازی در حوزه مدیریت اسلامی و غنی سازی آن می پردازد. در فقه الإداره چارچوب های لازم در مدیریت اسلامی پی گیری شده و مباحث علم مدیریت با رویکرد فقهی و با روش اجتهادی به بحث گذاشته می شود تا پاسخ های علمی و روشمند حاصل شده و در یک منظومه جامع قرار گیرد و بدین ترتیب، زمینه و امکان نظریه پردازی و نظام سازی مبتنی بر فقه در حوزه مدیریت از دیدگاه اسلام مهیا گردد. در این مقاله تلاش شده است پیش نیازهای لازم برای دست یابی به دیدگاه فقه در حوزه نظام اداری اسلام بررسی گردد و دانش فقه الإداره در میان سایر فقه های مضاف، مرزبندی شود. همچنین الزامات تولید ادبیات متناسب و گزاره های علمی مربوط به نظریه پردازی و نظام سازی اداری از منظر فقه تبیین گردد.
آینده پژوهی تلاش سیستماتیک در قرن 21
حوزه های تخصصی:
آینده پژوهی تلاش سیستماتیک برای بررسی دراز مدت آینده علم، فناوری، محیط و جامعه به منظور شناسایی پدیده های نو ظهور و حوزه های زیر بنایی تحقیقات استراتژیک است که بیشترین منافع اجتماعی و اقتصادی را در برداشته باشد. عصر حاضر، عصر آینده پژوهی است و مدیریت آینده، یکی از راهبردهای اساسی برای اداره جامعه بشری به حساب می آید. سرعت تغییرات در دنیای امروز بیشتر از گذشته است و همه سازمان ها، دولت ها، گروه ها و مردم با پیش بینی آینده، باید خود را برای رودرویی با آن آماده کرده و چشم اندازهای ممکن، متحمل و مرجح را به کمک آینده پژوهی برای خود انتخاب نمایند. امروزه شناخت روندها و توصیف دقیق آینده و ترسیم آنچه در انتظار جوامع است، مقدمه هرگونه طراحی و برنامه ریزی به حساب می آید.آینده پژوهی به عنوان دانش شناخت و شکل دهی به آینده، امروزه جایگاه مهمی در دنیا پیدا کرده و وارد عرصه های مختلف زندگی بشر اعم از فرهنگ، سیاست، اقتصاد، اجتماع و... شده است. این دانش نو پدید، با اینکه ریشه در گذشته تاریخ دارد ؛ اما سامان جدیدی پیدا کرده و دارای اصول، مبانی، رویکردها و روش های خاصی شده است. شاید بتوان بزرگترین هنر آینده اندیشی و آینده پژوهی را ایجاد آمادگی برای رویارویی با آینده دانست. بزرگترین دستاورد دانش نوپای آینده پژوهی این است که امروز به خوبی درک شود که فرآیند تکامل آینده، بسیار پیچیده تر از آن است که بتوان آن را پیشگویی کرد. رسیدن به آینده مورد نظر و ارتقای دانش آینده پژوهی، مهمترین دستاوردهای تعامل دو سویه آینده پژوهی و مدیریت دانش حوزه علوم انسانی تشخیص داده شده است. همچنین پیش بینی آینده، ایجاد تغییرات مطلوب در آینده و شناسایی عوامل تغییر، مهمترین اثرات ناشی از فرایند آینده پژوهی بر علوم انسانی قلمداد گردیده است.
مفهوم علوم انسانی در اندیشه متاخر ویلهلم دیلتای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیلتای در بخش اول اندیشه اش برای استقلال بخشیدن به علوم انسانی موفقیت چندانی به دست نیاود بدین جهت برای یافتن راه حل مناسب اندیشه اولیه خود را مورد تامل و بازبینی قرار داد. دستاورد این تلاش مجدد این بود که تنها با روش درون بینی نمی توان علوم انسانی تاسیس کرد زیرا که طریق درون نگری اساساً واسطه تفهیم و تفاهم قرار نمی گیرد. لذا دیلتای در بخش دوم اندیشه اش معتقد می شود که باید تاریخ را آیینه قرار داد و از طریق تامل در آن به شناخت خود رسید. مفاهیم کلیدی که دیلتای برای رسیدن به مقصود خود به کار می برد، عبارتند از: تجربه زیسته، عینیت یافتگی روح و فهم. فهم از نظر دیلتای بازسازی و باز تولید محتوای فکری نهفته در یک جلوه فیزیکی است. در این بازسازی باید فضای فکری و زمینه های تاریخی – فرهنگی و سایر اموری که با مولف نسبت دارد مورد توجه قرار گیرد. دیلتای مقولاتی را در تقابل با مقولات صوری تحت عنوان مقولات حیات معرفی می کند که شامل: زمان، معنا، ارزش، غایت و نیروی مولد است.از میان این مقولات زمان جایگاه ویژه ای در نظام فکری دیلتای دارد. زیرا که مقولات دیگر از تامل در این مقوله به دست می آید.
بررسی نقش برنامه درسی پنهان در هدایت دانش آموزان دوره متوسطه به سمت رشته علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۹
125 - 150
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسینقش برنامه درسی پنهان در هدایت یا عدم هدایت دانش آموزان دوره متوسطه به سوی رشته علوم انسانی می باشد. روش تحقیق ترکیبی از نوع اکتشافی – متوالی می باشد. در بخش کیفی نمونه تحقیق 22نفر از دانش آموزان دوره دوم متوسطه به روش نمونه گیری هدفمند از نوع موارد مطلوب و بر اساس قاعده اشباع نظری به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این بخش داده های تحقیق با استفاده از مصاحبه گردآوری و بر اساس روش تحلیل مضمون بررسی شد که در نتیجه 60 کد مفهومی پایه استخراج شد. این کدها ابتدا در قالب مضامین سازمان دهنده و سپس در قالب مضامین فراگیر قرار گرفت. در بخش کمی 352 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند . اطلاعات نیز با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شد که دارای روایی و پایایی (87/0 = α) قابل قبول بود. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد، چهار مؤلفه اساسی محیط فرادستی آموزشگاه، سیستم اداری و مدیریت آموزشگاه، معلم و دوستان از مؤلفه های مهم برنامه درسی پنهان در عدم هدایت دانش آموزان به سمت رشته علوم انسانی می باشند.
قلمرو دین در اندیشه آیت الله العظمی خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم تیر ۱۳۹۹ شماره ۲۷۱
37-47
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت موضوع قلمرو دین در عصر حاضر و بحث هایی که در فلسفه دین نسبت به آن صورت می گیرد، این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی به دنبال به دست آوردن دیدگاه آیت الله العظمی خامنه ای نسبت به سؤال از گستره دین و پاسخ گویی آن به نیازهای انسان است. پاسخ این مسئله با توجه به تفکیکی که بین دو بخش علوم تجربی و انسانی گذاشته می شود، به دست آورده شده است. آنچه مشخص می شود این است که ایشان در علوم تجربی نگاه حداکثری را نمی پذیرند و در علوم انسانی هم با تفاوتی که بین آموزه های توصیفی و هنجاری دین می گذاریم، می شود گفت نظر ایشان این است که دین باید اصول، مبانی و اهداف علوم انسانی را توصیف کند و اما در جهت هنجاری، دین باید به طور حداکثری پاسخ گوی نیازهای انسان ها باشد و ارزش گذاری کند که البته ایشان این کار را بر خلاف علوم تجربی که از عموم متخصصان درخواست می کنند، مخصوص علما و مجتهدین دانسته و از حوزه علمیه می خواهند که مسئولیت خود را در این زمینه انجام دهند.
نقش آراء انسان شناختی سارتر بر ابعاد مختلف علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۲۷۳
61-72
حوزه های تخصصی:
به باور فیلسوفان علوم انسانی، مبانی فلسفیِ پذیرفته شده توسط یک نظریه پردازِ علوم انسانی، تأثیر بنیادین در شکل گیری نظریات وی داشته و درواقع، بستر و زمینه تولید علوم انسانی را فراهم می کند. این نوشتار، با توجه به اهمیت این نکته در پی آن است که به عنوان نمونه با روشی توصیفی، تحلیلی و انتقادی به بررسی آراء انسان شناختی ژان پل سارتر پرداخته و در ادامه تأثیر مبانی انسان شناختیِ پذیرفته شده توسط وی را در برخی از مهم ترین عرصه های علوم انسانی مانند موضوع، روش شناسی، اهداف و غایات، مسائل و بُعد ارزش شناختی نشان دهد. در این راستا، به این نتیجه رهنمون می شویم که سارتر «با انکار واجب الوجود و نفی هرگونه طرح و سرشت پیشین برای انسان، آزاد دانستن وی، مسئول شمردن او در قبال ساختن ماهیت خویش به واسطه گزینش ها و طرح ریزی های مستقلانه و اصیل گونه خود، نفی هرگونه منبع زایای ارزش ها به جز آزادی و عدم ارائه آرمان و غایتی مشخص و قابل دستیابی برای انسان»، منطقاً چاره ای ندارد که موضوع علوم انسانی و روش کاربردی آنها را به ترتیب، «کنش های انسانی و آثار دنیوی آنها» و «روش های کیفی» بداند و از منبع غنی وحی و آموزه های دینی مرتبط با علوم انسانی محروم باشد. در نهایت دستش از علوم انسانی هدفمند و همگانی با ارزش های عینی و قابل توصیه به همگان کوتاه باشد.
نقد و بررسی کتاب رابطه منطقی دین و علوم کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
با اینکه از زمان انتشار نخسیتن چاپ کتاب «رابطه منطقی دین و علوم کاربردی» بیش از دو دهه می گذرد، اما با توجه به اینکه این کتاب یکی از منسجم ترین آثاری است که موضع این جریان فکری را نمایندگی می کند، کتاب را شایسته معرفی و نقد دانستیم.در این کتاب نویسنده کوشیده است تا با توجه به ادبیات آکادمیک در موضوعاتی همچون علم، تکنولوژی و توسعه و از سوی دیگر با عنایت به مبانی فکری فرهنگستان علوم اسلامی، به تاملات قابل اعتنایی دست یابد . در این مقاله نشان داده ایم که مولف کتاب نسبت به مناقشات عمده معاصر در حوزه علم پژوهی و دین پژوهی اشراف چندانی ندارند؛ مناقشاتی که از قضا با به چالش کشیدن هژمونی اروپا- مسیحیت محور مطالعات علم و مطالعات دینی معاصر می توانند فضایی برای طرحی متفاوت از مناسبات دین و فرهنگ تکنیکی معاصر بگشایند.از این روی پیشنهاد می گردد نویسنده با بهره گیری از آخرین دستاوردهای علم پژوهشی و دین پژوهشی معاصر نسبت به ویرایش دوم این کتاب یا نگارش کتابی جدید در این زمینه اقدام نماید.
نقدی بر کتاب Not by Genes Alone ناکافی بودن ابتنای انسان شناسی بر ژن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
نوشتار حاضر به نقد و بررسی کتاب ناکافی بودن ابتنای انسان شناسی بر ژن ها ، نوشته پروفسور پیتر ریچرسون و پروفسور رابرت بوید اختصاص دارد. دراین مقاله با مقدمه ای بر مساله علوم انسانی در جهان و ایران به بررسی ابعاد مختلف این موضوع میپردازیم و نقش عوامل زیستی و ژنتیک در شکل گیری رفتار و فرهنگ را مطرح کرده و سپس به نقد کتاب میپردازیم. در مقدمه زمینه زیستی انسان و عوامل مختلف زیستی تاثیر گذار در رفتار و فرهنگ مورد بررسی قرار گرفته است. اگرچه این اثر یک کتاب اجتهادی و نوآورانه نیست ولی بطور کلی به اهمیت موضوع فرهنگ و تکامل زیستی می پردازد و سعی اصلی نویسندگان در این کتاب به ایده پردازی و توصیف اهمیت نقش فرهنگ برای فهم رفتار انسان و توصیف این نکته بوده است که فرهنگ بخشی از زیست است. از نظر نویسندگان کتاب فهم فرهنگ از طریق "تفکر جمعیتی" (تفکری که تاثیر بر جمعیت ملاک ایجاد و تحول در فرهنگ است و نه فرد انسانی) ایجاد می شود و درک این موضوع که ژن ها و محیط در ارتباط و تعامل هستند و هر دو نقش در ایجاد رفتار انسان دارند.
فطرت به مثابه یک نظریه انسان شناختی رقیب برای علوم انسانی مدرن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
7 - 38
حوزه های تخصصی:
امروزه به نظر می رسد که دیدگاه داروین درباره ماهیت انسان، به نحوی زیربنای انسان شناسی اومانیستیِ مدرن قرار گرفته است و تمامی مسائل انسان در حد یک حیوان تکامل یافته و در افق غریزه تحلیل می شود. در مقابل، آنچه در معارف اسلامی، انسان را موجود ویژه می کند، بهره مندی او از حقیقتی متعالی به نام «روح» یا «فطرت انسانی» است. با اینکه برخی از متفکران در فرهنگ اسلامی، فطرت را «ام المعارف» دانسته اند، اما حق این است که تاکنون «فطرت» به عنوان یک نظریه منسجم که بتواند در مقایسه با دیدگاه های رقیب در عرصه علوم انسانی و اجتماعی لوازم خود را بروز دهد، ارائه نشده است. در این مقاله تلاش شده است ایده «فطرت»، در قبال برخی از دوگانه های مهم اندیشه غربی، در افق یک نظریه بازسازی شود، و برخی از زوایای آن، به نحو انضمامی در ساحت انسان شناسی نشان داده شود؛ نوعی انسان شناسی که از کلی گویی فراتر رود و بتواند به عنوان مبنایی در ساحت علوم انسانی و اجتماعی در قبال نظریه های غربی به کار گرفته شود.
طفره روی اجتماعی: ارایه الگویی برای اندازه گیری عوامل موثر بر آن در تیم های تولید دانش علوم انسانی (با تاکید بر پایان نامه ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر اطلاعات، جوامعی دارای رشد و توسعه خواهند بود که چرخه تولید دانش و نوآوری در آنها از رونق و استمرار بیشتری برخوردار باشد و در این بین، دانشگاه ها به عنوان پایگاه های اصلی تولید علم، نقشی اساسی در این امر ایفا می نمایند، از این رو لازم است که نظام تولید دانش در دانشگاه مورد مطالعه، آسیب شناسی و بررسی مستمر قرار گرفته تا از آسیب های احتمالی مصون بماند. یکی از مهم ترین منابع تولید علم در دانشگاه ها فرآیند تدوین و ارزیابی پایان نامه ها است. اما به دلیل این که این امر در یک گروه شامل: دانشجو، استاد راهنما، استاد مشاور و استاد داور صورت می پذیرد در برخی از مواقع ما شاهد وقوع پدیده طفره روی اجتماعی هستیم. از این رو، محققین تمرکز خود را بر روی شناسایی عوامل موثر بر ایجاد این طفره وری قرار داده و با این هدف و با استفاده از روش تحقیق آمیخته اکتشافی و استفاده از روشِ تحلیل محتوای کیفی در بخش کیفی (برای شناسایی عوامل موثر بر طفره روی اجتماعی از دید خبرگان و دست یابی به مدل اولیه) و سپس در مرحله دوم استفاده از روش پیمایشی و استفاده از مدل معادلات ساختاری در بخش کمّی (به منظور تایید کمَی مدل استخراج شده در بخش کیفی) به بررسی عوامل موثر در ایجاد طفره روی اجتماعی پرداخته و پس از دست یابی به کفایت نظری در مصاحبه با خبرگان و اجرای روش تحلیل محتوای کیفی، اقدام به توزیع پرسش نامه با استفاده از روش پیمایشی نموده و به 14عامل موثر بر طفره روی اجتماعی در تیم های تدوین پایان نامه حوزه ی علوم انسانی در 2 دسته عوامل تیمی(شامل: بی انگیزگی اعضای تیم، محدودیت زمانی اعضا، نامناسب بودن موضوع، مرتبط نبودن تخصص اساتید، ضعف ارتباطات درون تیمی، رویکرد محافظه کارانه اعضا، تعداد اعضا، خطاهای ادراکی افراد) و عوامل فراتیمی(شامل: ضعف فرهنگ کار تیمی در کشور، سیاست های دانشگاه، رویه های توزیع پایان نامه، بهینه نبودن نظام نظارت، فراهم نکردن منابع تحقیق توسط دانشگاه، دیدگاه مادی نسبت به علم و رفتارهای غیرعلمی) دست یافته اند.