مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
جنسیت
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی کاربرد زبان های فارسی و مازندرانی در بافت های تعاملی مختلف در میان گویش وران مازندرانی شهر جویبار است. پرسش اصلی این است که کاربرد زبان مازندرانی و فارسی، با توجه به متغیرهای سن و جنسیت در بافت های مختلف اجتماعی، چه تفاوت هایی دارند. نمونة آماری پژوهش حاضر 100 گویش ور جویباری (50 مرد و 50 زن) می باشند که خود به دو گروه 25 نفره، والدین (میانگین سنی 39 سال) و فرزندان (میانگین سنی 16 سال)، تقسیم و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامة محقق ساخته در سال 1388 گردآوری شده و از آزمون های آماری غیر پارامتریک «کولموگورف اسمیرنوف» و «خی دو» برای مقایسه استفاده شده است. بررسی پاسخ های ارائه شده نشان می دهد که به طور کلی گرایش به کاربرد زبان فارسی در میان مادران بیش تر از پدران و در میان دختران بیش تر از پسران است. بررسی تأثیر متغیر جنسیت در مجموع داده ها با استفاده از آزمون آماری خی دو نشان می دهد که تفاوت بین مردان و زنان در کاربرد زبان فارسی و مازندرانی در سطح P≤0/001 است. تفاوت کاربرد فارسی و مازندرانی بین والدین و فرزندان در سطح P≤0/001 معنادار است. در نمونه مورد بررسی در این پژوهش، تأثیر بافت بر کاربرد زبان معنادار نیست.
بررسی تجربی رابطه دینداری، خودکنترلی و رفتار انحرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دین با راهنمایی ها، احکام و قواعد خاصِ اخلاقی خود فرد را مجهز می کند که با کنترل خویشتن از برخی رفتارها امتناع کند. تقوا در معارف اسلامی معادل خودکنترلی است و خودکنترلی نیز به مثابه یک سد مستحکم در برابر گرایشات رفتاری انحراف آمیز است. تحقیق حاضر در پی آن است تا رابطه دینداری، خودکنترلی و رفتارهای انحرافی را در میان دانشجویان دانشگاه مازندران بررسی کند. روش پژوهش، پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است. جمعیت این تحقیق شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه مازندران در سال تحصیلی93-1392 است که 416 نفر از آنان به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم به عنوان نمونه انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفته اند. تحلیل داده ها نشان می دهند: خودکنترلی و دینداری با رفتارهای انحرافی رابطه معکوس و معناداری دارد، اما بین دینداری و خودکنترلی رابطه معناداری مشاهده نشده است. به عبارت دیگر، می توان چنین استنباط کرد که خودکنترلی نقش واسطی در رابطه دینداری و انحراف نداشته، بلکه به طور مستقل بر رفتار انحرافی مؤثر است.
بررسی رابطة جنس و نقش جنسیّتی با میزان تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطة جنس و نقش جنسیّتی با میزان تاب آوری دانش آموزان سال اول دبیرستان های شهرستان سقز انجام شد. روش پژوهش همبستگی بود. جامعة آماری کلیة دانش آموزان سال اول دبیرستان های شهرستان سقز بودند که در سال تحصیلی 89-88، حدوداً از 4075 نفر، نمونة آماری پژوهش 200 نفر (100 نفر دختر و 100 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامة نقش جنسیّتی «بم» و مقیاس تاب آوری «کونور و دیویدسون» استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها آمار توصیفی و آمار استنباطی از قبیل میانگین، انحراف معیار، تحلیل واریانس دو طرفه به کار برده شد. نتایج نشان می دهد که فرضیة مربوط به رابطة جنسیّت و تاب آوری رد شد، تفاوت در نقش جنسیّتی موجب تفاوت در میزان تاب آوری می شود، در واقع آندروژن بودن، بدون توجه به جنسیّت بر تاب آوری مؤثر است. همچنین یافته ها نشان دادند که فرضیة سوم مبنی بر تعامل جنس و نقش جنسیّتی در میزان تاب آوری رد شد.
L2 Learners’ Use of Metadiscourse Markers in Online Discussion Forums استفاده زبان آموزان انگلیسی از نشانه های فراکلامی در جلسات بحث بر خط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This study aimed to investigate the use of interactional metadiscourse markers in 168 comments made by 28 university students of engineering via an educational forum held as part of a general English course. The students wrote their comments on six topics, with a total of 19,671 words. Their comments during educational discussions were analyzed to determine their use of five metadiscourse categories (hedges, boosters, attitude markers, engagement markers, and self-mentions), making up interactional metadiscourse in Hyland’s (2004) model. Following descriptive analysis of the use of metadiscourse categories, chi-square tests were used to investigate the possible differences in the whole sample as well as gender-based differences. The findings showed that although female EFL learners used more metadiscourse markers than males did, the differences were minor and hence gender did not significantly influence the use of interactional metadiscourse markers. However, while male and female participants used all types of interactional metadiscourse, how they used them varied. They used engagement markers and self-mentions more frequently than boosters, hedges, and attitude markers. Since metadiscourse markers play crucial roles in mediating the relationship between what writers intend to argue and their discourse communities, the results of the present study have obvious importance in increasing students’ awareness of the way they organize their writings.
معرفی مشاغل جنسیتی از منظر اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مشاغل جنسیتی، نوعی از مشاغلی است که در آن جنسیت، در کنار سایر شرایط، به عنوان شرط احراز شغل محسوب می شود. امروزه دو نگاه به مشاغل جنسیتی وجود دارد: یک نگاه تفریطی، نقش جنسیت در محیط را جانشین نقش جنسیت در شغل نموده، و تمام مشاغل را در اسلام جنسیتی جلوه داده است. در نتیجه زنان را از دست یابی به بسیاری از منابع و امکانات جامعه محروم کرده است. درمقابل، دیدگاه افراطی فمینیستی، داعیه برقراری تساوی دارد. که دستاورد این دیدگاه، ازهم پاشیدگی کانون خانواده، مزاحمت های جنسی، تحقیر شخصیت زن، و بی توجهی به نقش اقتصادی و مدیریتی مرد در دنیای امروز است.
این مقاله، با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از روابط عقلی حاکم در قلمرو قانون اسلام، مشاغل مشترک و جنسیتی را از هم تفکیک نموده، نقش جنسیت در محیط، از نقش جنسیت در شغل جدا شده است. دوازده اصل جنسیتی به ضمیمة اصل اولی در مشاغل، به عنوان خط مشی کار زن و مرد معرفی شده است.
جامعه شناسی تطبیقی زبان شعری در مرثیه های ابن رومی و سعاد صباح با توجه به متغیر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرودن اشعار حزن انگیز در سوگ فرزندان یکی از رایج ترین موضوعات رثاء به شمار می رود. به دلیل پیوند عمیق نوع ادبی رثا با عواطف و احساسات شاعر، این نوع ادبی بیش از سایر گونه های ادبی، زمینه انعکاس ذهنیّات و افکار شاعر را فراهم می آورد و به همین دلیل ظرفیّت تحلیل و بررسی از نظر بازتاب جنسیّت را دارد.
در پژوهش حاضر با روش توصیفی– تحلیلی و با استفاده از آرای محقّقان جامعه شناسی زبان، کوشش می شود، اشعار «ابن رومی» و «سعاد صباح»، دو تن از پیشتازان شعر رثای عربی را در سه سطح واژگانی، نحوی و بلاغی مقایسه کند، تا از این طریق، پیوند زبان و جنسیّت را در اشعار این دو شاعر به مقایسه، نقد و تحلیل گذارد. مهم ترین نتیجة حاصل از کاربست این نظریه در تحلیل مرثیه های ابن رومی و سعاد صباح، نشان می دهد که رابطة تنگاتنگی بین عاطفه رثاء و جنسیّت شاعر وجود دارد و عاطفة حزن سعاد صباح قوی تر بوده و آن به دلیل ویژگی احساسی و درونی زنان در این زمینه است.
تحلیل جنسیتی از تحقیر اجتماعی در روابط بین فردی (مطالعة کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تلاشی است برای بررسی چگونگی برساخت معانی، درک و تفاسیر کنش گران از تحقیر اجتماعی با رویکردی جنسیتی. برای تحلیل این مسئله از روش کیفی نظریة زمینه ای استفاده شده است و با تعداد 40 نفر از شهروندان ساکن تهران مصاحبة نیمه ساخت یافته انجام شده است. در خلال تحلیل داده ها، سه مقولة عمدة کیفیت مقایسة اجتماعی، بازنگری در نقش های جنسیتی، و آگاهی از جنسیت نهادینه شده از بطن مفاهیم استخراج شده که در نهایت، به تولید مقولة هسته محور مبادرت شد. یافته ها حاکی از فضای گفتمانی جنسیتی است که روابط را زیر سیطرة خود قرار داده و عاملی در راستای تحقیر درون گروهی و بین گروهی است. برخلاف تصور رایج، مردان نیز مانند زنان، اما نه مشابه یک دیگر، چالش هایی را از قِبل جنسیت خود متحمل می شوند که زمینه ساز تحقیر آنان می شود؛ اما جنسیت در زنان، به دلیل کارکرد ایدئولوژیک گفتمان مردسالاری، تهدید بالقوه ای برای تحقیرشدگی آنان است که نحوة مواجهه با تحقیر را برای آنان دشوار می کند.
نقش ویژگی های تحصیلی و جنسیت در تغییرات هوش معنوی دانشجویان دانشگاه امیر کبیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای هوش معنوی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر به تفکیک جنسیت و پایه تحصیلی بود. بدین منظور 220 دانشجو به شیوه تصادفی منظم انتخاب شدند تا به پرسشنامه 24 سؤالی هوش معنوی کینگ SISRI (کینگ، 2007) که دارای چهار خرده مقیاس تفکر انتقادی وجودی (CET)، تولید معنای شخصی (PMP)، آگاهی متعالی (TA) و توسعه حالت هوشیاری (CSE) بود، پاسخ دهند. نتایج به دست آمده از تحلیل واریانس چندمتغیره و تی نشان داد که هوش معنوی دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری ندارد (05/0<P)، اما در مؤلفه تفکر انتقادی تفاوت معناداری میان دوجنس مشاهده شد (05/0>P) و میانگین مردان در این مؤلفه بالاتر از زنان بود. هم چنین تفاوت میانگین ها در مقاطع مختلف تحصیلی در هوش معنوی و مؤلفه های ایجاد معنای شخصی و آگاهی متعالی معنادار بود. اما در سایر مؤلفه های هوش معنوی تفاوت معناداری میان مقاطع مختلف تحصیلی یافت نشد. همچنین رابطه معناداری میان هوش معنوی و سن به دست نیامد.
تحلیل بزه دیده شناختی جرایم یقه سفید ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غالب مطالعات بزه دیده شناختی در سال های اخیر بر بررسی جرایم خشن متمرکز بوده اند. علی رغم فراوانی بزه دیدگی جرایم یقه سفیدها، در این زمینه اطلاعات اندکی وجود دارد و تحقیقات کمی در این حوزه صورت گرفته است. جرم شناسان انتقادی به موضوع بزه دیده شناسی جرایم یقه سفیدها علاقه مند بوده و از این بزه دید گان با عنوان «بزه دید گانی نامرئی» یاد می کنند. هرچند ماهیت بزه-دیدگی جرایم یقه سفیدها اغلب مالی است اما این جرایم می تواند صدمات جسمانی گسترده ای نیز در پی داشته باشد. از طرف دیگر، علاوه بر تفاوت در الگوی بزه دید گی جرایم سنتی در مقایسه با جرایم یقه سفیدها، این الگو دارای مشابهت هایی نیز می باشد. همچنین الگو و نوع بزه دید گی در جرایم یقه سفیدها براساس جنسیت، سن و طبقه متفاوت خواهد بود. جرایم یقه سفیدها فراتر از هزینه-های اولیه و مستقیم، هزینه های ثانویه ی دیگری نیز به همراه دارد که به همان اندازه زیان بار است. تضعیف اعتماد در نظام اقتصادی و در میان رهبران تجاری، از دست رفتن اعتماد و اطمینان در نهادها، فرایندها و رهبران سیاسی و فرسایش اخلاق عمومی سه حوزه ی مهم پیامد ثانویه ی جرم یقه-سفیدها محسوب می شوند.
سالمندی سالم؛ تحلیل مقایسه ای سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت مردان و زنان سالمند در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو با استفاده از داده های حاصل از پیمایش نمونه ای و اجرای «پرسشنامة ساخت یافته» در میان سالمندان 60 ساله و بالاتر شهر شیراز در سال 1390 به بررسی مقایسه ای سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت زنان و مردان سالمند و تبیین تفاوت های جنسیتی بر اساس مشخصه های اجتماعی و جمعیتی می پردازد. نتایج تحلیل های دو متغیره بیانگر تفاوت معنادار بین مردان و زنان سالمند در چهار بُعد از شش بُعد سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت است؛ زنان در ابعادی نظیر مسؤولیت سلامت و روابط بین فردی و در مقابل مردان در ابعاد مدیریت استرس و فعالیت جسمانی نمره بالاتری را کسب کردند. در دو بُعد تغذیه و رشد روحی تفاوت معناداری بین دو جنس مشاهده نشد؛ علاوه بر این، وضعیت سلامت خود ادراک و خود کارآمدی سلامت زنان در سطح پایینتری در مقایسه با مردان بوده است. نتایج تحلیل چندمتغیره با استفاده از آزمون تحلیل طبقه بندی چندگانه نشان داد که بعد از کنترل متغیرهای اقتصادی و اجتماعی (تحصیلات، اشتغال، و درآمد) جنسیت به طور محسوس و معناداری سبک زندگی ارتقای سلامت را تحت تأثیر قرار می دهد و زنان میانگین نمره بالاتری را در شاخص سبک زندگی ارتقای سلامت خواهند داشت. به طور خلاصه، نتایج مطالعه نشان داد جدای از ابعاد زیست شناختی متفاوت زن و مرد، شرایط اجتماعی نابرابر، رفتارهای سلامت متفاوتی را برای زنان و مردان به همراه دارد.
بررسی تجربی رابطه دینداری، خودکنترلی و رفتار انحرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دین با راهنمایی ها، احکام و قواعد خاصِ اخلاقی خود فرد را مجهز می کند که با کنترل خویشتن از برخی رفتارها امتناع کند. تقوا در معارف اسلامی معادل خودکنترلی است و خودکنترلی نیز به مثابه یک سد مستحکم در برابر گرایشات رفتاری انحراف آمیز است. تحقیق حاضر در پی آن است تا رابطه دینداری، خودکنترلی و رفتارهای انحرافی را در میان دانشجویان دانشگاه مازندران بررسی کند. روش پژوهش، پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است. جمعیت این تحقیق شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه مازندران در سال تحصیلی93-1392 است که 416 نفر از آنان به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم به عنوان نمونه انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفته اند. تحلیل داده ها نشان می دهند: خودکنترلی و دینداری با رفتارهای انحرافی رابطه معکوس و معناداری دارد، اما بین دینداری و خودکنترلی رابطه معناداری مشاهده نشده است. به عبارت دیگر، می توان چنین استنباط کرد که خودکنترلی نقش واسطی در رابطه دینداری و انحراف نداشته، بلکه به طور مستقل بر رفتار انحرافی مؤثر است.
از یقین به تردید: بررسی تحول وجه نماییِ قهرمانِ رمان طوبی و معنای شب از دیدگاه نشانه شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بررسی روابط قدرت در رمان طوبی و معنای شب با تأکید بر مسئله جنسیت و بازنمایی جنسیت در این رمان است. یکی از ابزارهایی که زبانشناسی اجتماعی هلیدی برای بررسی متون و آشکار ساختن سازوکارهای ایدئولوژیک آن در اختیار می گذارد، بررسی ساختار وجه و وجه نمایی است. در این پژوهش، با تأکید بر نقش وجه-نمایی در تولید متون و بازتولید روابط قدرت و مناسبات جنسیتی، به بررسی وجه نمایی در رمان طوبی و معنای شب، با روش توصیفی- تحلیلی پرداختیم. در این رمان، چشم انداز تاریخی هفتاد ساله ای از زن ایرانی ارائه می شود؛ اما طوبی، شخصیتِ زنِ محوری، در این سیر تاریخیِ رو به جلو، نه تنها دستاوردی در رسیدن به اهدافش نمی یابد، بلکه سیری قهقرایی را می پیماید. طوبی در ابتدای رمان، زنی است که به ضرس قاطع و با کمال اطمینان سخن می گوید؛ اما در پایان رمان، فردی است که به هیچ چیز یقین ندارد و هیچ باوری در گفته هایش نیست. درواقع، سیر تحول وجه نماهای طوبی از قطعیت و بایدِ بیرونی به تردید و شایدِ درونی میل می کند. این استحاله درونی و سترونی روحی طوبی در پایان رمان، در ارتباط مستقیم با مناسبات و کارکردهای گفتمانی کلان ترِ اجتماعی در دوران قاجار و پهلوی اول قرار می گیرد؛ مناسبات اجتماعی ای که زنان را از اندیشیدن، گفتن و مشارکت اجتماعی در فضای بیرون بازمی دارد.
تحلیلی از تجربة زیسته و مسائل دهیاران زن(مطالعة موردی: استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش آفرینی زنان در حکومت های محلی روندی جهانی است که در بیشتر کشورها آغاز شده است. در ایران نیز دهیاریها عرصة مشارکتی نوینی را برای زنان فراهم آورده اند. پژوهش حاضر در چهار بخش استان اصفهان با مشارکت 8 دهیار زن و 11 عضو شورای اسلامی روستا با هدف بررسی تجربة زیستة دهیاران زن به منظور کشف مسائل و مشکلات آنها با روش تحلیلی نظریة بنیانی در سنت پژوهش کیفی انجام شده است. بنابر یافته های پژوهش حاضر عواملی مانند پیشینة طولانی تمرکزگرایی، ابهام در قوانین بالا دستی و تعریف حکومت محلی، نقص سیاست های حمایتی زنان، رویکرد مذکرگزینی، وابستگی به دولت، فقدان نهادینگی دهیاری، و حس دوگانة دهیار زن، به شکل گیری پدیدة «تعارض جامعه با قدرتمندشدن زنان» انجامیده است. این پدیده دربردارندة تقابل هایی مانند فاصلهگذاری جنسیتی، تلاش برای طرد دهیار زن و تقویت تردید در توانایی و خوداتکایی زنان در ایفای نقش مدیریتی است و شدت وقوع آن برحسب میزان حمایت مقامات بالاتر از دهیار زن و سابقة نقش آفرینی زنان در روستا متفاوت است. در چنین شرایطی، دهیار زن در مواجهه با این پدیده با تکیه بر حمایت مقامات و فرهنگ روستا راهبرد هایی را اتخاذ می کند که هریک می تواند نتایج متفاوتی داشته باشد. راهبرد های حفظ وضعیت موجود، به تثبیت تقسیم کار جنسیتی منجر می شود و راهبرد های مبتنی بر تغییر، نهادینگی تدریجی دهیاری زنان را ایجاد می کند. تصدی سمت دهیار برای زنان و جامعه تجربه ای متعارض است.
همبسته های تعارض نقش جنسیتی دانشجویان: تعارض نقش جنسیتی می تواند بهزیستی روان شناختی را پیش بینی کند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در تحقیقات مختلف، تعارض نقش جنسیتی به عنوان یکی از همبسته های مشکلات روان شناختی معرفی شده است. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط تعارض نقش جنسیتی و بهزیستی روان شناختی در بین دانشجویان بود.
روش کار: در این مطالعه ی توصیفی-همبستگی، 200 نفر دانشجوی مرد به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از میان دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 92-1391 انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تعارض نقش جنسیتی اونیل و همکاران (1986) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (2002) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندمتغیره، تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که از روی مولفه های موفقیت، قدرت، رقابت می توان مولفه های پذیرش خود (01/0>P)، خودمختاری و تسلط بر محیط (05/0>P) را پیش بینی کرد. هیجان پذیری محدود بر روابط مثبت (05/0>P) و رشد فردی (01/0>P) تاثیر معنی داری دارد و تعارض بین کار وروابط خانوادگی اثر معنی داری بر روابط مثبت (05/0>P)، تسلط بر محیط (01/0>P) و زندگی هدف مند (01/0>P) دارد. هم چنین تعارض نقش جنسیتی 42 درصد از واریانس بهزیستی روانی را درمیان دانشجویان تبیین می کند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این تحقیق، با داشتن اطلاعاتی در مورد وضعیت تعارض نقش جنسیتی می توان در مورد بهزیستی روان شناختی افراد پیش بینی هایی به عمل آورد. به طوری که افراد با تعارض کمتری در نقش جنسیتی برخوردارند بهزیستی روان شناختی بهتری دارند.
ویژگی های افراد خردمند بر پایه نظریه های ضمنی: با نگاهی بر تفاوت گروه های سنی و جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ویژگی های افراد خردمند در قالب نظریه های ضمنی بر پایه یک پژوهش کیفی و کمی انجام شد. شرکت کنندگان 334 نفر بودند (189 مرد و 145 زن) که بطور تصادفی انتخاب و در سه گروه سنی نوجوان (113 نفر)، جوان (134 نفر) و میانسال (87 نفر) جایگزین شدند و پرسشنامه باز پاسخ خردمندی محقق ساخته را پرکردند. یافته ها نشان داد در کل نمونه افراد به صفت/ رفتار همه جانبه نگری به عنوان اولین صفت/ رفتار با 1/39 درصد اشاره کردند و سایر صفات/ رفتارها به ترتیب باایمان، متفکر و منطقی، صبور و باگذشت، صاحب علم و دانش، مهربان، اهل احترام به خود و دیگران، عاقل، آینده نگر و باهوش بود. در مردان و زنان اولین صفت/رفتار عاقل بود که به ترتیب 4/35 و 8/44 درصد را به خود اختصاص داده بود و صفت/ رفتارها با ترتیب هایی متفاوت فقط در ویژگی های باایمان، باهوش، آینده نگر، متفکر و منطقی، اهل عدالت و صاحب درک و فهم به لحاظ آماری معنا دار به دست آمدند. علاوه بر این، تفاوت هایی نیز در ترتیب صفات/رفتارها درگروه های سنی از لحاظ درصد فراوانی مشاهده شد. تنها تفاوت معنا دار مربوط به صفت/رفتار اهل احترام به خود و دیگران بود که در گروه جوان بیش از دو گروه دیگر مشاهده شد.
جنسیت، نقش های جنسیتی و اضطراب در دانش آموزان دختر و پسر مدارس دولتی شهرستان زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق درباره ی تفاوت های جنسیتی در ترس کودکان، عموماً نشان دهنده ی این بوده است که دخترها ترسوترند و نسبت به پسرها اضطراب بیشتری را تجربه می کنند. فرض پیشنهاد شده برای این یافته ها این است که جهت گیری نقش جنسیتی و یا انتظارات عاملی مهم در ایجاد این مسأله باشد. اما این فرضیه مستقیماً درباره ی کودکان مورد بررسی قرار نگرفته است. مطالعه ی حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است و رابطه ی میان داده های به دست آمده از پرسشنامه ی نقش های جنسیتی (مردانگی و زنانگی) و اضطراب آشکار کودکان را در یک نمونه ی عادی از کودکان (شامل 234 نفر، 115 دختر و 119 پسر 9-12 ساله)، بررسی کرده است. نتایج نشان داد که میان نقش جنسیتی مردانه و اضطراب کودکان رابطه ی منفی وجود دارد. اما در مقابل، ارتباط معناداری میان زنانگی و اضطراب کودکان یافت نشد. این یافته ها نشان می دهند که جهت گیری نقش جنسیتی، به ویژه مردانگی، احتمالاً نقش مهمی در رشد و یا ابقاء اضطراب کودکان بازی می کند
تجربیات قبلی و عملکرد تکالیف مرتبط به رایانه دانشجویان: نقش خودکارآمدی رایانه، اضطراب رایانه و جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تجربیات قبلی رایانه با عملکرد تکالیف مرتبط به رایانه با توجه به نقش واسطه گری خودکارآمدی و اضطراب رایانه است که با طرح ریزی مدل مفهومی بر اساس تحلیل مسیر انجام شده است برای این منظور تعداد 282 دانشجوی کارشناسی دانشگاه پیام نور شهرستان گرمی و بیله سوار (142 دختر و 140 پسر) به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب و به پرسش نامه ای متشکل از مقیاس های اضطراب رایانه، خودکارآمدی رایانه، تجربیات قبلی رایانه پاسخ دادند. برای سنجش عملکرد رایانه (تکالیف مرتبط به رایانه) از نمرات آزمون عملی درس آشنایی با رایانه دانشجویان استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که تجربیات قبلی رایانه اثر غیرمستقیم مثبت معنادار بر عملکرد رایانه با میانجیگری اضطراب رایانه و خودکارآمدی رایانه دارد. اضطراب رایانه اثر غیرمستقیم بر عملکرد رایانه با میانجیگری خودکارآمدی رایانه دارد. مدل پیشنهادی با داده های این تحقیق برازش بسیار خوبی دارد و توانسته است 72/0 از واریانس عملکرد رایانه را تبیین کند.
The Relationship between Gender and Space in the Public and Private Realms in the Qajar Era (رابطة جنسیت و فضا در عرصه های خصوصی و عمومی دورة قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنسیت، مفهومی اجتماعی- فرهنگی است که در خلال زمان و مکان دستخوش تغییر است و در شک لدهی به آن، عوامل متعددی
چون عقاید و باورها، آموزه های دینی و آداب و رسوم دخالت داشته اند. پژوهش حاضر با روش تاریخی- تفسیری و با تکیه بر متون
تاریخی و سفرنام هها و تمرکز بر ساختار فرهنگ و مذهب در جامعة ایرانی، عرص ههای جنسیتی و علل اجتماعی فرهنگی شک لگیری
آن در جامعة شهریِ دورة قاجار را مورد بررسی قرار م یدهد. همچنین عرص ههای جنسیتی در سه جامعة شهری، روستایی و عشایریِ
آن دوره با یکدیگر مقایسه شده است و با این پی شفرض که میان «هویت جنسیتی » و «هویت فضایی » رابطة مثبت وجود دارد، در
پی پاسخگویی به یک پرسش اصلی است : ویژگ یهای فضایی و نحوة استفاده از عرص ههای خصوصی و عمومی در دورة قاجار چگونه
از هویت جنسیتی تأثیر پذیرفته است؟ در این راستا، ابتدا عرص ههای جنسیتی در عرص ههای خصوصی و عمومیِ دورة قاجار را یافته
و سپس به تبیین و تحلیل نظرات سفرنامه نویسان م یپردازد. یافت ههای تحقیق حاکی از آن است که عوامل فرهنگی چون باورهای
آیینی، نحوة پوشش، آموزش زنان و نفوذ عناصر فرهنگ غرب در اواخر دورة قاجار، عوامل اجتماعی شامل ساختار قدرت، طبقة اجتماعی
و هنجارهای اجتماعی، همچنین عوامل اقتصادی شامل شیوة معیشت و منطقة جغرافیایی، رابطة جنسیت و فضا را متغیر می سازند.
چگونگی تأثیرگذاری این عوامل مبحثی است که در این مقاله به آن پرداخته شده است.
بررسی رابطه جهت گیری ارزشی مُ درن با هویت دینی و مقایسه جنسیتی آن ( مورد مطالعه: دانش آموزان متوسطه شهر مرودشت )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر چگونگی رابطه و نسبت مدرنیته و دین از مهمترین بحث ها و چالش های فکری و سیاستگذاری اندیشمندان و مدیران جامعه ایرانی بوده است. اما بیشتر این بحث ها در سطح تحلیل های نظری بوده و به صورت تجربی این رابطه کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. مقاله حاضر، با روش پیمایشی و بر اساس نظریه های بک فورد و گیدنز، به بررسیِ رابطه جهت گیری ارزشی مدرن با هویت دینی دانش آموزان متوسطه شهر مرودشت، به تفکیک جنس، پرداخته است. روش نمونه گیری، روش نمونه گیریِ خوشه ای چند مرحله ای بوده است. بر اساس نتایج تحقیق میانگین نمره جهت گیری ارزشی مدرن و هویت دینی دختران در هر سه بعدعاطفی، اعتقادی و عملی بالاتر از میانگین نمره پسران و معنی دار بوده است. همبستگی جهت گیری ارزشی مدرن با ابعاد اعتقادی و احساسی هویت دینی منفی و معنی دار بوده؛ اما همبستگی آن با بعد عملی و کلی هویت دینی معنی دار نبوده است. تفاوت جنسیتی هویت دینی پس از کنترل تأثیر متغیر جهت گیری ارزشی مدرن نیز معنی داربوده است. در کل بر اساس نتایج تحقیق به نظر می رسد، بر خلاف مفروضات رایج نظریه دنیوی شدن، رابطه بین جهت گیری ارزشی مدرن و هویت دینی، حداقل در بین پاسخگویان این تحقیق، نوعی رابطه تقابلی نبوده است.