مطالب مرتبط با کلیدواژه

نظریة بنیانی


۱.

بررسی مدیریت ضایعات و بقایای محصولات باغی : مطالعه موردی روستای منصورآقایی شهرستان روانسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت ضایعات ضایعات و بقایای باغی نظریة بنیانی روستای منصورآقایی روانسر (شهرستان)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی توسعه جامعه شناسی توسعه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی روستایی و عشایر
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی زیستی محیط شناسی
تعداد بازدید : ۱۱۶۶ تعداد دانلود : ۴۷۷
پژوهش کیفی حاضر، با هدف تعیین روش های مناسب مدیریت ضایعات و بقایای باغی در شهرستان روانسر استان کرمانشاه، در سال های 90-1389 انجام شد. افراد مورد مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند؛ گردآوری داده ها از طریق مصاحبه عمیق با گروه های متمرکز و تحلیل داده ها نیز به روش نظریه بنیانی صورت گرفت. یافته ها حاکی از آن است که از دیدگاه باغداران، کمبود آگاهی و تجربه باغدار، آفت و بیماری، شرایط نامساعد محیطی، مشکلات مالی، و کمبود کارگر از تبیین کننده های ضایعات به شمار می روند؛ همچنین، بخشی از ضایعات به همراه بقایای تولیدی برای تغذیه دام، حاصل خیزی خاک و تأمین سوخت استفاده و مقداری هم دفع می شود، در حالی که این مواد دفعی قابلیت استفاده برای تولید انواع کمپوست را داراست.
۲.

تبیین انگیزه های مهاجران بین المللی از ارسال سرمایه های مالی با استفاده از نظریة بنیانی (مطالعه موردی: شهرستان لامرد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لامرد نظریة بنیانی انگیزة ارسال سرمایه های ارسالی مهاجران بین المللی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی اقتصاد اقتصاد منطقه ای، شهری، روستایی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای اقتصادی
تعداد بازدید : ۸۱۲ تعداد دانلود : ۵۲۵
جذب و به کارگیری سرمایه های مالی ارسالی مهاجران بین المللی در فرایند توسعه، پیش از هر چیز نیازمند شناخت انگیزة مهاجران ارسال کنندة سرمایه هاست. پژوهش حاضر با روش تحقیق کیفی درصدد تبیین انگیزة مهاجران از ارسال سرمایه های جمعی در محدودة پژوهش است. براساس روش نمونه گیری هدفمند و نظری، 26 نفر از مهاجران ارسال کنندة سرمایه به عنوان نمونه انتخاب شدند. تکنیک های به کار گرفته شده برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم، بر مصاحبة نیمه ساختاریافته، مشاهدات میدانی، بررسی اسناد موجود در سازمان ها و ادارات دولتی و غیردولتی تمرکز یافتند. مصاحبه ها تا جایی پیش رفتند که مرحلة اشباع تئوریک حاصل شد. برمبنای نظریة بنیانی، داده ها در سه مرحلة کدگذاری تحلیل شدند و نتایج حاصل از آن، استخراج 7 مقولة هسته ای بود. پس از بررسی مقولات هسته ای، پدیدة «انگیزة ارسال» به عنوان پدیدة کانونی پژوهش استخراج شد. شرایط علّی این پدیده شامل احساس تعلق مکانی، نگرش دینی- مذهبی، تمایلات نوع دوستانه، رویکردهای فرهنگی، رویکردهای اقتصادی، منافع فردی و تشخص اجتماعی است. تعدد اماکن دینی مذهبی در برخی سکونتگاه ها و گاه جدایی گزینی قومی و گروهی، کمبود و مازادبودن واحدهای آموزشی در بخش های مختلف اداری سیاسی، و واردنشدن سرمایه ها به بخش های تولیدی و سرمایه گذاری به عنوان مهم ترین پیامدهای این پدیده شناسایی شدند. پرداختن به این انگیزه ها و هدایت آنها در مسیر اهداف و برنامه ریزی های توسعه، می تواند عملکرد سرمایه های ارسالی را در عرصه های جغرافیایی ارتقا و اثربخشی آن را افزایش دهد.
۳.

تحلیلی از تجربة زیسته و مسائل دهیاران زن(مطالعة موردی: استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنسیت حکومت محلی دهیاری نظریة بنیانی دهیاران زن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۴ تعداد دانلود : ۵۳۷
نقش آفرینی زنان در حکومت های محلی روندی جهانی است که در بیشتر کشورها آغاز شده است. در ایران نیز دهیاریها عرصة مشارکتی نوینی را برای زنان فراهم آورده اند. پژوهش حاضر در چهار بخش استان اصفهان با مشارکت 8 دهیار زن و 11 عضو شورای اسلامی روستا با هدف بررسی تجربة زیستة دهیاران زن به منظور کشف مسائل و مشکلات آنها با روش تحلیلی نظریة بنیانی در سنت پژوهش کیفی انجام شده است. بنابر یافته های پژوهش حاضر عواملی مانند پیشینة طولانی تمرکزگرایی، ابهام در قوانین بالا دستی و تعریف حکومت محلی، نقص سیاست های حمایتی زنان، رویکرد مذکرگزینی، وابستگی به دولت، فقدان نهادینگی دهیاری، و حس دوگانة دهیار زن، به شکل گیری پدیدة «تعارض جامعه با قدرتمندشدن زنان» انجامیده است. این پدیده دربردارندة تقابل هایی مانند فاصلهگذاری جنسیتی، تلاش برای طرد دهیار زن و تقویت تردید در توانایی و خوداتکایی زنان در ایفای نقش مدیریتی است و شدت وقوع آن برحسب میزان حمایت مقامات بالاتر از دهیار زن و سابقة نقش آفرینی زنان در روستا متفاوت است. در چنین شرایطی، دهیار زن در مواجهه با این پدیده با تکیه بر حمایت مقامات و فرهنگ روستا راهبرد هایی را اتخاذ می کند که هریک می تواند نتایج متفاوتی داشته باشد. راهبرد های حفظ وضعیت موجود، به تثبیت تقسیم کار جنسیتی منجر می شود و راهبرد های مبتنی بر تغییر، نهادینگی تدریجی دهیاری زنان را ایجاد می کند. تصدی سمت دهیار برای زنان و جامعه تجربه ای متعارض است.