میلاد عبداللهی

میلاد عبداللهی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

تأثیر تمرین هوازی و قهوه سبز بر متابولیسم لیپیدی کبد در موش های چاق C57BL/6(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرینات هوازی قهوه سبز سوخت و ساز چربی سیروز کبدی سندرم متابولیک چاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۸
در دنیای امروز با توجه به افزایش نگرانی ها درمورد بیماری های متابولیک و کبدی، روش های طبیعی و بدون دارو برای بهبود سلامت کبد مدنظر قرار گرفته اند. در این مطالعه، تأثیر تمرین هوازی منظم و مصرف قهوه سبز بر متابولیسم لیپیدی کبد بررسی شده است. تعداد ۲۸ موش به مدت 12 هفته با رژیم غذایی پرچرب تغذیه شدند. پس از 12 هفته، ارزیابی هایی همچون وزن بدن و گلوکز خون انجام شد. سپس موش ها به طور تصادفی به چهار گروه تقسیم بندی شدند: گروه کنترل (n=7)، گروه قهوه سبز (n=7)، گروه تمرین هوازی (n=7) و گروه ترکیب تمرین هوازی و قهوه سبز (n=7). گروه تمرین هوازی به مدت ۱۰ هفته، ۵ روز در هفته و هر جلسه ۴۵ دقیقه تمرین انجام دادند وگروه قهوه سبز ۳ روز در هفته به میزان ۲۰۰ میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن موش گاواژ شدند. ۲۴ ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی و گاواژ، موش ها قربانی شدند و نمونه ها جمع آوری شده و برای ارزیابی های بیشتر ذخیره شدند. نتایج نشان داد که تمرین هوازی منظم به همراه مصرف قهوه سبز می تواند به طور معناداری سطوح لیپیدی کبدی و آنزیم های مؤثر در مسیر سنتز درون زا اسیدچرب و بتااکسیداسیون آن را بهبود بخشد و به کاهش خطر بیماری های کبدی کمک کند. این یافته ها می توانند به توسعه رویکردهای جدید درمانی برای مدیریت بیماری های کبدی کمک کنند. ورزش منظم، رویکرد غیردرمانی مؤثری برای افراد دارای سبک زندگی غلط است و قهوه سبز می تواند جایگزینی برای تقلید بخشی از اثرات مفید تمرین هوازی باشد.
۲.

اثر تمرین هوازی بر ذخایر گلیکوژن کبدی موش های پیش دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۵۴ تعداد دانلود : ۱۸۹
زمینه و هدف: از آنجا که بسیاری از مسیرهای سلولی و مولکولی درگیر در دیابت ناشناخته هستند، مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر تمرین هوازی بر ذخایر گلیکوژن کبدی در موش های پیش دیابتی به اجرا درآمد روش تحقیق: تعداد 21 سر موش نر هموژن نژاد C57BL/6 به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول موش های تغذیه شده با رژیم غذایی استاندارد (تعداد 7 سر) و گروه دوم موش های تغذیه شده با رژیم غذایی پرچرب (تعداد 14). موش ها به مدت 12 هفته تغذیه شدند و سپس شرایط پیش دیابتی، با آزمون گلوکز ناشتا و آزمون تحمل گلوکز بررسی شد. پس از تائید شرایط پیش دیابتی، موش های تغذیه شده با رژیم غذایی پرچرب به دو گروه شامل رژیم غذایی پرچرب- بی تحرک و رژیم غذایی پرچرب- تمرین هوازی تقسیم گردیدند. موش های گروه تمرینی به مدت 10 هفته، پنج روز در هفته و به مدت 45 دقیقه در هر جلسه، بر روی نوار گردان تمرین کردند. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، موش ها کشته شدند و نمونه خونی از قلب موش ها گرفته شد. بافت کبد جدا نیز گردید و برای اندازه گیری بیان ژن گلیکوژن سنتاز (که با روش RT-Real time PCR صورت گرفت) در نیتروژن مایع فریز شد. از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک راهه در سطح p<0/05 جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها استفاده گردید. یافته ها: سطوح گلیکوژن سنتاز در گروه تمرین هوازی نسبت به گروه پیش دیابتی بیشتر بود، بدین معنی که تمرین تأثیر معنی داری (001/0=p) بر بیان گلیکوژن سنتاز داشت همچنین سنجش گلیکوژن کبد نشان داد که میزان ذخایر گلیکوژن کبدی در گروه تمرین نسبت به گروه پیش دیابتی افزایش معنی داری (001/0=p) داشته است. نتیجه گیری:  انجام تمرین هوازی  می تواند منجر به بهبود شرایط از وضعیت پیش دیابتی به وضعیت سالم شود.
۳.

تأثیر گروه های سنی مختلف و نوع پروتکل (کارسنج پایی در برابر کارسنج دستی) بر عملکرد تنفسی مردان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بلوغ سن اسپیرومتری تمرینات پیش رونده

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۳۲۲ تعداد دانلود : ۹۳۲
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر گروه های سنی مختلف و نوع پروتکل تمرینی بر عملکرد تنفسی مردان، متعاقب اجرای پروتکل هوازی پیش رونده بود. از بین مردان سالم با میانگین سنی 7/1±7/12، 9/4±3/34 و 7/5±52 سال، که داوطلب شرکت در این پژوهش بودند، 37 نفر انتخاب شدند. ابتدا کارسنج پایی با تعداد دور ثابت پنجاه دور در دقیقه و با شدت اولیه حدود پنجاه وات شروع و هر 2 دقیقه، 25 وات به آن اضافه شد. پس از یک ساعت استراحت،آزمون کارسنج دستی هم با همان شدت کارسنج پایی انجام و ظرفیت حیاتی اجباری و حجم بازدمی با فشار با روش اسپیرومتری در قبل و بلافاصله پس از اجرای کارسنج ها اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از روش های آماری آنالیز دوطرفه، ANOVA، t زوجی و آزمون تعقیبی توکی در معنی داری (05/0p<) تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که سن و نوع پروتکل بر FVC و FEV1 اثر معنی داری دارد، طوری که سطح FVC متعاقب اجرای کارسنج پایی و دستی، در افراد نابالغ به طور معناداری از سالمند و میان سال کمتر(05/0p<) و میان سال از سالمند بیشتر بود (05/0p<). به علاوه، FEV1 متعاقب اجرای کارسنج ها به طور معنی دار در گروه میان سال از سالمند (05/0p<) بیشتر و نابالغ از سالمند و میان سال کمتر بود(05/0p<). اثر تعاملی هم سن و نوع پروتکل های تمرینی بر روی شاخص های ریوی مشخص شد. به علاوه، روشن شد که اجرای پروتکل کارسنج پایی بر گروه سنی نابالغ، FVC را افزایش و FEV1 را در هر سه گروه سنی بهبود داده است؛ اما در پروتکل کارسنج دستی، تنها FEV1 درگروه های سنی نابالغ و میانسال بهبود پیدا کرده بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان