مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
رویکردها
سنت¬ها و رویکردها: زبان یا زبان و فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گروه زبان و ادبیات روسی در حال حاضر مجموعه ای با عملکرد فعال و رو به گسترش در ساختار دانشگاه تهران به شمار می رود. طی سالیان متمادی روش تدریس سنتی زبان روسی به عنوان زبان خارجی در این گروه به صورت دستور-ترجمه بوده است. نتیجه چنین روشی آن بوده که دانشجویان از معلومات نظری گسترده ای برخوردار می شدند در حالی که در به کارگیری این معلومات با مشکلات فراوانی مواجه بودند. در مورد تدریس توامان زبان و فرهنگ باید اذعان نمود که تاکنون توجه شایانی به این مقوله نشده است. امروزه ایجاد توانش ارتباطی در نزد زبان آموزان که تسلط لازم و مطلوب بر زبان خارجی را فراهم می آورد به عنوان هدف اصلی در آموزش نوین زبان مد نظر می باشد. همانطور که پیداست توانش ارتباطی شامل توانش زبانی- کلامی و فرهنگی می باشد. کار عملی با دانشجویان دانشگاه تهران بر این امر صحه می گذارد که آنان در طول تحصیل نه تنها با ویژگی های ملی-فرهنگی رفتار کلامی بلکه با ویژگی های رفتار ارتباطی نیز برخورد پیدا می کنند. در همین رابطه اکنون در گروه زبان و ادبیات روسی دانشگاه تهران به صورت کاملاً شفاف و دقیق به رویکرد فراگیری توام زبان و فرهنگ روسی توجه گردیده است. اضافه نمودن دروسی چون «تاریخ روسیه» و «کشورشناسی روسیه» به برنامه درسی گروه زبان و ادبیات روسی و همچنین بازنگری و نوآوری در مطالب و روش های تدریس زبان روسی به عنوان زبان خارجی در دانشگاه تهران این مسئله را تایید می نماید.
مؤلفه های هویت ملی با رویکردی پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت ملی از عوامل اصلی پایداری نظام های سیاسی و اجتماعی است : لذا یکی از اهداف و حوزه های اصلی جامعه پذیری سیاسی در همه نظام های سیاسی را تقویت و باز تولید هویت ملی تشکیل می دهد. اما این امر مستلزم شناخت و ارزیابی دقیق وضعیت هویت ملی در هر نظام اجتماعی است. ولی برای این سنجش لازم است ابعاد، عناصر و مولفه ها و شاخص های هویت ملی تعیین تا امکان اندازه گیری علمی بوجود آید. هویت ملی دارای ابعاد جامعه ای ، تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی و سیاسی است. که هر یک از ابعاد دارای مولفه ها و شاخص های خاص می باشند. در این مقاله سعی شده است این عناصر و شاخص ها تعیین و توصیف گردند، تا زمینه تدوین یک پرسشنامه برای انجام یک پژوهش فراهم آید.
رویکردها و پرسش های بنیادین در تربیت اخلاقی
حوزه های تخصصی:
بشری را تشکیل می دهد و به همین سبب، این موضوع از دیرباز در فرهنگ اسلامی مورد توجه بوده و امروزه نیز در بسیاری از کشورها مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. نخستین گام برای پژوهش در این زمینه، آشنایی با مسائل و موضوعات مطرح در این قلمرو، و بهترین راه برای آشنایی با موضوعات و اندیشه های مطرح در این حیطه، بررسی رویکردهای رایج در آن است. از این رو، این مقاله رویکردهای مطرح در این موضوع را احصا، طبقه بندی و نقد و بررسی کرده و بر پایه آن، مسائل و موضوعات اساسی تربیت اخلاقی را استخراج و طبقه بندی کرده است.
کاربرد فراداده در بافت آرشیوی: ضرورت، استانداردها، و رویکرد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مقاله حاضر به منظور تبیین کاربرد فراداده در بافت آرشیوی، انواع استانداردهای فراداده ای بافت آرشیوی از لحاظ کارکردپذیری، و رویکردهای بهره مندی از فراداده در بافت مذکور طراحی شده است.
روش/رویکردپژوهش: پژوهشی مفهومی است که با رویکرد تحلیلی در راستای تحقق هدف پژوهش گام بر می دارد. بدین منظور، ضمن اشاره به ویژگی های بومی اشیای محتوایی بافت آرشیوی و ضرورت استفاده از فراداده در آن بافت، رویکردهای پیشین و کنونی استفاده از فراداده در بافت آرشیوی مورد بررسی قرار می گیرد.
یافته ها و نتایج: بافت آرشیوی همانند دیگر بافت های اطلاعاتی دارای ویژگی های بومی خاصی از جمله عدم وجود منبع اصلی اطلاعات، وجود روابط درون بافتی و برون بافتی میان اشیای آرشیوی و اشیای دیگر بافت ها، و نظیر آن است که بر روی توصیف و سازماندهی آنها تاثیر می گذارد. از این رو، توصیف و سازماندهی اشیای آرشیوی و برقراری روابط درون بافتی و برون بافتی (با دیگر اشیای بافت فرهنگی) همخوان با ویژگی های بومی آنها ضروری است. کارکردهای توصیفی، مدیریتی، ساختاری، فنی، نگهداری، و حقوقی از تولید فراداده در بافت آرشیو مد نظر است.
در پایان، به رویکرد جدید استفاده از ابزار فراداده در بافت آرشیوی، و همگرایی استانداردهای فراداده ای بافت آرشیوی با دیگر بافت ها به ویژه بافت کتابخانه ای پرداخته خواهد شد.
جایگاه عقل و عاطفه در تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عقل، عاطفه و عمل سه عنصر اساسی تربیت اخلاقی هستند. دربارة تأثیر و برتری عقل و عاطفه در تربیت اخلاقی، بحث های فراوانی شده است. این مقاله قصد ندارد به بررسی این نکته بپردازد که آیا بین این دو ثنویت است یا وحدت، چرا که امروزه دیگر از ثنویت هایی که شاید قرن ها به طول انجامیده است دیگر خبری نیست. آنچه که در این پژوهش مطرح می شود جایگاه و نقش عقل و عاطفه در تربیت اخلاقی با توجه به زمان است. بررسی ها نشان می دهد که از منظر زمان عواطف در دوران اولیة کودکی عواطف زودتر از امور عقلانی و انتزاعی حضور و ظهور پیدا می کنند. بر این اساس تربیت اخلاقی باید از احساسات شروع شود و بهترین زمان دوران کودکی است، چون دنیای کودکی دنیای مملو از عواطف و احساسات است. از این رو تربیت اخلاقی صحیح، در گرو اهتمام و توجه به هر دو ب ُعد عقل و عاطفه با توجه به عنصر زمان است.
شیوه ها، فنون و ابزار تحلیل بصری در شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی علمی دیدهای شهری به دلیل متغیرهای زیاد دخیل در آنها از پیچیدگی زیادی برخوردار است. انواع دیدهای مختلف شهری، زاویه های متنوع دید، روش های مختلف تحلیل و ابزارهای متفاوت برای انجام تحلیل دیدهای شهری باعث شده در بسیاری مواقع منظور از دیدهای شهری مبهم باشد. در رابطه با دیدهای شهری و کیفیت آنها تا کنون تحقیقات زیادی انجام شده که برخی از آنها بسیار فنی و کمی و برخی کیفی است. علیرغم انجام تحقیقات زیاد در رابطه با دیدهای شهر و کیفیت آنها هنوز چارچوب مشخصی که بتواند مطالعات مربوط به این حوزه از مسایل شهری را قاعده مند سازد، اندک است. این تحقیق با هدف دسته بندی انواع دیدهای شهری و شیوه های تجزیه و تحلیل آنها جهت تدوین چارچوبی برای انجام تحقیقات بعدی به صورت علمی در این زمینه تدوین شده است. در ابتدا رویکردهای عمده ای که در ارتباط با بررسی دیدهای شهری وجود دارد مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. جهت دستیابی به رویکردهای موجود به مطالعات پیشین رجوع شده و سپس بر اساس اهدافی متفاوتی که این مطالعات انجام گرفته اند، رویکردهای مختلف دسته بندی شده اند. در این تحقیق هفت رویکرد اصلی در رابطه با دیدهای شهری شامل رویکرد مکانی، تصویری، ذهنی، کالبدی، سازمانی، رؤیت پذیری و رفتاری معرفی شده اند. بر اساس رویکردهای ذکر شده، روش های متفاوت برای تحلیل بصری شهر شامل روش شبکه تصویری، قاب ایستا، تحلیل سازمان بصری شهر، تحلیل فرم بصری شهر، رؤیت پذیری، ارزیابی تأثیر بصری، مدل سازی کیفیت بصری، مدل سازی اثر بصری، تحلیل دید مبتنی بر سه بعد و روش تبدیل هاف شرح داده شده است. در ادامه ابزارهای اصلی برای تحلیل بصری شامل تصاویر فتومونتاژ، نرم افزارها و تصاویر دیجیتالی و همچنین شیوه های تجزیه و تحلیل آنها شرح داده شده است.
نتیجه این مقاله مشخص کننده یک چارچوب برای دسته بندی روش های موجود برای تحلیل دیدهای شهری بر اساس رویکرد، هدف، مقیاس تحلیل، ابزار و تکنیک های تجزیه و تحلیل دیدهای شهری است که می تواند تحقیقی پایه برای مطالعات بعدی در زمینه دیدهای شهری مرتبط با موضوعات معماری، طراحی شهری، برنامه ریزی شهری و یا سایر موارد مرتبط با مطالعات شهری باشد.
رویکردهای عدالت آموزشی (نگاهی به جایگاه عدالت آموزشی در سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی امکان و یا امتناع تحقق عدالت آموزشی در سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش ایران است. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیلی و انتقادی بهره گرفته شد. بنابراین، با نظر به رویکردهای عدالت آموزشی (آرمان گرا، لیبرالیستی، مارکسیستی، فمینیستی و نژادی، پسامدرن و وجودی) سند تحول بنیادین نظام آموزشی ایران مورد نقد و بررسی قرار گرفت. یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش بر بنیاد رویکرد آرمان گرا و بر اساس آمیزه ای از خوانش ایدئولوژیک از دین تدوین شده است. از این رو، به نظر می رسد که سند در تحقق عدالت آموزش دارای چالش هایی است. این چالش ها از یک سو به ماهیت رویکرد آرمان گرایی و از سوی دیگر، به نگاه محدود ایدئولوژیک به عدالت بر می گردد. به نظر می رسد تحقق عدالت آموزشی نیازمند رویکردی معنوی و تکثرگرا به انسان و جامعه است. درون مایه های چنین رویکردی را در درون سنت فکری و عرفانی اسلامی می توان بازیافت.
بررسی تطبیقی رویکردهای تربیت معنوی با توجه به مؤلفه های برنامه درسی در چند کشور جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی رویکردهای تربیت معنوی با توجه به مؤلفه های برنامه درسی در کشورهای منتخب بوده است که با روش تطبیقی و با کمک الگوی بردی انجام گرفت. بدین منظور، اسناد و مدارک مرتبط با موضوع در کشورهای منتخب با استفاده از روش کتابخانه ای و با مراجعه به سایت های اینترنتی مرتبط مانند یونسکو و پروکوئیست و سایت های وزارت آموزش و پرورش کشورهای مورد نظر گرد آوری، توصیف، تفسیر و مقایسه شد. جامعه آماری پژوهش کلیه کشورهایی هستند که در زمینه تربیت معنوی دارای برنامه هایی هستند. از میان جامعه مورد مطالعه کشورهای استرالیا، ژاپن و ترکیه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه مورد بررسی انتخاب گردیدند سپس ویژگی های اصلی رویکردهای تربیت معنوی در ارتباط با مؤلفه های هدف، محتوا و روش های تدریس در کشورهای منتخب مطالعه و بررسی گردید. نتایج بدست آمده حاکی از وجود شباهت ها و تفاوت های شایان توجهی بین اهداف، محتوا و روش های تدریس در کشورهای مورد مطالعه بود. شباهت ها بیش تر در اهداف و گه گاه در محتوا، اما تفاوت ها بیش تر در روش های تدریس وجود دارند.
مبانی فقه حکومتی (1)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بخش اول از متنِ قلمی شدة خارج فقه مبانی فقه حکومتی استاد میرباقری است، که در دو بخش تنظیم شده است: «مراحل سیر بحث از مبانی فقه حکومتی» و «بررسی رویکردهای مختلف در تعریف فقه حکومتی». در بخش اول در قالب پنج مرحله از قرار ذیل خواهد بود: بیان تعریف و ضرورت فقه حکومتی؛ طرح و طبقه بندی مبانی شامل و حاکم بر فقه حکومتی؛ طرح رویکردهای مثبت و منفی در دست یابی به فقه حکومتی؛ دسته بندی منطقی رویکردهای مختلف در مبانی فقه حکومتی و طرح نظریه جامع و ترکیبی در مبانی فقه حکومتی. بخش دوم نیز پس از تعریف اجمالی فقه و حکومت به چهار دیدگاه در تعریف فقه حکومتی اشاره خواهد داشت: دیدگاه اول: فقه حکومتی، فقهی که به احکام مبتلابه حکومت می پردازد؛ دیدگاه دوم: فقه حکومتی، فقهی که با رویکرد حکومتی استنباط شده باشد؛ دیدگاه سوم: فقه حکومتی، فقه ناظر به اجراء و حل تزاحمات احکام؛ دیدگاه چهارم: فقه حکومتی، به معنای فقه احکام الزامی حاکم در منطقه الفراغ. ادامه بحث دیدگاه ها و تعریف مختار به شماره پسینی این مقاله (در شماره های بعدی گفتمان فقه حکومتی) واگذار شده است.
دو نگاه و دو رویکرد: بازخوانی روشی دو کتاب «بعض مثالب النواصب» عبدالجلیل رازی و «مثالب النواصب» ابن شهرآشوب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«مثالب نویسی» گونه ای از نگارش تاریخی - جدلی است که بر نقاط ضعف، کاستی ها و عیب ها تأکید دارد و مطاعن افراد یا گروه های مخالف و رقیب را در نگارش، به صورت برجسته و یکجا مطرح می کند. ادبیات مثالب نگاری، که از قرن دوم با اوج گیری نزاع های ملی و مذهبی آغاز شد، روند رو به رشدی را پیمود و تا قرن ششم، بیش از 40 کتاب با عنوان «مثالب» پدید آمد. دو نمونه از این کتاب ها، که در قرن ششم نگارش یافتند، بعض «مثالب النواصب» اثر عبدالجلیل رازی (م 585 ق) و «مثالب النواصب» اثر ابن شهرآشوب (م 588ق) است. این نوشته با بررسی تطبیقی این دو کتاب، درصدد یافتن تشابه ها و تفاوت های آنهاست. دیدگاه و رویکرد عبدالجلیل رازی دیدگاه تقریبی، اصولی و کلامی است و تلاش کرده با مشی تقریبی میان اهل سنت و شیعه، به گونه ای تفاهم برقرار سازد، بر خلاف دیدگاه و رویکرد ابن شهر آشوب که رویکرد اخباری، حدیثی و به دور از رویة تقریب است. با توجه به این دیدگاه ها، هریک از این نویسندگان روش و شیوة خاص خود را برای تدوین مطالب برگزیده است. روش عبدالجلیل مبتنی بر اقناع، تحلیل، دفاع و همراه با ادبیات محترمانه است، اما روش ابن شهرآشوب بر پایه اسکات، استناد، هجوم و همراه با ادبیات تحریک کننده است.
رویکردها و مدل های اعتیاد
منبع:
سلامت اجتماعی و اعتیاد سال پنجم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
105-138
حوزه های تخصصی:
رویکردها و مدل های اعتیاد عوامل متعددی را در گرایش به اعتیاد مؤثر می دانند. روش این پژوهش کتابخانه ای و اسنادی بود. مدل ها و رویکردهای اعتیاد با مرور یافته های علمی و رویکرد تحلیلی و نظری مورد بررسی قرار گرفت. هر یک از مدل ها برای درک اعتیاد یا رفتارهای اعتیادی خاص به شیوه گرایش به اعتیاد و عوامل متفاوت در تداوم اعتیاد تأکید دارند. مدل اجتماعی/ محیطی، اعتیاد را اکثراً بازتاب عوامل محیطی همچون فقر، پایگاه پایین اقتصادی اجتماعی، فشار اجتماعی، همنشینی با افراد کج رو و... می داند. مدل روانی، اعتیاد را حاصل شکست در اراده فرد وابسته به مواد می داند و مدل ژنتیکی و وراثتی به دنبال پاسخی از منظر بیولوژیکی است. به این علت که هرکدام از این مدل ها نظرات تک بعدی و ناقصی را ارائه داده اند برخی از صاحب نظران به سمت ادغام این تبیین ها حرکت کردند و مدل زیستی-روانی- اجتماعی را مطرح کرده اند. البته در سال های اخیر بعد معنوی نیز به این مدل اضافه شده است. طبق این مدل، اعتیاد حاصل ترکیب عوامل زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی است. اعتیاد به عنوان یک آسیب اجتماعی در کنار مشکلاتی چون بیکاری، فقر، طلاق و ... تحت تأثیر دلایل روان شناختی فردی که خود در بستر خانواده، ارتباط با همسالان و جامعه شکل می گیرد، به دلیل تبعات فراوان آن در نظام سیاسی اقتصادی کشور نیازمند توجه و اراده جدی برای کاهش آسیب های آن است. بنابراین بهتر است برنامه ریزی برای پیشگیری و درمان اعتیاد با در نظر گرفتن ابعاد زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی باشد. مهم ترین ویژگی این مدل، نگاه جامع و کل نگر به انسان است.
آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی به دانش-آموزان با نیازهای ویژه: مطالعه ای مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال هجدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
119-138
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از این مقاله، مطالعه و بررسی فرایند آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی به دانش آموزان با نیازهای ویژه ( آسیب شنوایی، آسیب بینایی، طیف اتیسم، ناتوانی هوشی، ناتوانی ویژه یادگیری، مشکلات ارتباطی-زبانی، اختلالات رفتاری هیجانی، معلولیت جسمی-حرکتی، و چندمعلولیتی) و ارائه راهبردهایی برای تسهیل و تسریع این فرایند است. روش : در پژوهش حاضر، با روش توصیفی – تحلیلی و جستجو در منابع اینترنتی موجود در گوگل پژوهشگر، پرتال جامع علوم انسانی، و پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، متون و مقاله های مرتبط از سال های 1964 تا 2017 مورد بررسی قرار گرفت. سپس، منابع مرور، تحلیل، و مقوله بندی شدند. یافته ها و نتیجه گیری : برای هر گروه از این دانش آموزان، راهبردها و روش های خاصی برای آموزش زبان خارجی وجود دارد. برای نمونه می توان به استفاده از رویکرد دیداری برای آموزش واژه (برای گروه آسیب دیده شنوایی)، استفاده از متن چاپی یا خط بریل انگلیسی (برای گروه آسیب دیده بینایی)، تکرار فعالیت ها (برای گروه طیف اتیسم)، استفاده از رویکرد های ارتباطی، واژه محور، و پاسخ فیزیکی کامل (برای دانش آموزان دارای ناتوانی هوشی)، استفاده از روش چندحسی و روش آگاهی واجی (برای دانش آموزان دارای ناتوانی ویژه یادگیری)، استفاده از تکنیک های گفتاردرمانی و تعدیل محتوای آموزشی (برای دانش آموزان دارای مشکلات ارتباطی-زبانی)، استفاده از برنامه های مداخله ای رفتاری در کلاس همزمان با برنامه های آموزش زبان (برای دانش آموزان دارای اختلال رفتاری-هیجانی)، تسهیل دسترسی به تجهیزات آموزشی (برای دانش آموزان دارای معلولیت جسمی-حرکتی)، و تأکید بر ارتباط کلی و توانایی های سازشی (برای دانش آموزان چندمعلولیتی) اشاره کرد. برنامه آموزش زبان انگلیسی به دانش آموزان با نیازهای ویژه در ایران باید متناسب با توانایی های آنها طراحی شود. در نتیجه، متناسب سازی، بومی سازی، و ارائه حمایت های آموزشی ضروری است.
نقد و بررسی پژوهش های ادبی زن محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل تاریخی اندیشه پیوستگی متن قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه پیوستگی متن قرآن کریم پیشینه ای دیرین در مطالعات قرآنی دارد و به سده های نخست اسلامی باز می-گردد. باور به پیوستگی متن قرآن در مباحثی نظیر نظم، اعجاز قرآن و تناسب آیات و سور بازتاب یافته و به تدوین آثاری دراین باره انجامیده است. بااین همه، آرا و نظریات در این باب نشانگر وجود رویکردهایی متناقض و متفاوت به مسئله پیوستگی متن قرآن کریم است. از این رو، در مقاله حاضر با روش تحلیلی- تاریخی به بررسی این اندیشه، رویکردهای متفاوت دراین باره و بررسی خاستگاه و روش آنها پرداخته ایم. در این راستا، پس از تبیین خاستگاه پیوستگی در مطالعات قرآنی، دو رویکرد کلی به مسئله پیوستگی متن قرآن را صورت-بندی و تحلیل کرده ایم: 1-رویکرد گسسته باور که ریشه در مطالعات تاریخی-انتقادی به متن قرآن کریم دارد و رویکرد غالب قرآن پژوهان اروپایی-امریکایی است. 2-رویکرد نظم باور که به دو شاخه نظم اندیشی کهن و نظم-پژوهی نوین تقسیم می شود. نظم اندیشی کهن، عموماً برمبنای توقیفی بودن ترتیب آیات و سور و با روش خطی-جزئی در صدد اثبات پیوستگی به مثابه یکی از وجوه اعجاز قرآن کریم است. نظم پژوهی نوین رویکردی جدید درمیان قرآن پژوهان معاصر مسلمان و قرآن پژوهان اروپایی-امریکایی است که با روش تحلیلی-ترکیبی به اثبات انسجام قرآن به ویژه در سوره های بلند مدنی می پردازد. این رویکرد در میان قرآن پژوهان مسلمان معاصر برخاسته از نهضت بازگشت به قرآن است که می کوشد به شبهات مطرح شده درباب ساختار قرآن پاسخ دهد. در میان قرآن پژوهان اروپایی-امریکایی نظم پژوهی نوین ریشه در تغییر جهت رویکرد به متن قرآن از نگاه درزمانی به همزمانی، مطالعات ادبی کتاب مقدس و ترکیب آن با زبانشناسی ساختگرا دارد.
شرافت انسان و هویت شخصی علت ناکامی رویکردهای عمل گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سراسر اتحادیه اروپا مفهوم « منزلت انسان» نقش مهمی در مباحثات مربوط به حقوق بشر ایفا می کند. یک دلیل عمده این امر بیانیه حقوق بشر سازمان ملل است که در آن صراحتاً « منزلت انسان» ذکر گردیده است. دلیل دیگر این است که اشاره به منزلت انسان در متون قانون اساسی جمهوری فدرال آلمان که در آن حقوق بشر معرفی گردیده، نکته ای ضروری است. بحث منزلت انسان مبحثی میان رشته ای است اما تمرکز آن خصوصاً بر روی اخلاق اجتماعی و عملی است: « ما باید به گونه ای [درست] با انسانها رفتار کنیم، چرا که آنها دارای منزلت خاصی هستند». «تمام انسانها حقوق خاصی دارند، چرا که آنها موضوع منزلت انسان هستند». اما «منزلت انسان» واقعاً به چه معنایی است و چگونه می توان آن را به لحاظ نظری توضیح داد؟ من در مقاله خود نمی توانم پیرامون مسئله مبنای نظری منزلت انسان بطور کلی بحث نمایم. اما، قصد دارم در مورد یک راه (امروزه بسیار مؤثر) در رسیدن به حل مسئله یافتن مبنایی برای منزلت انسان بحث نمایم. این رویکردها ریشه در فلسفه نوین آلمان داشته و می توان آنها را « رویکردهای عمل گرایانه» نامید. من در بحث خود پیرامون رویکردهای عمل گرایانه در سه مرحله پیش خواهم رفت. 1) نخست، تلاش خواهم نمود فرض کلی تمام رویکردهای عمل گرایانه را روشن سازم: معنای این ایده در فایده عملی آن نهفته است. به عبارت دیگر: منزلت انسانی را باید (بدون توجیه بیشتر) پذیرفت زیرا پذیرش آن مفید است مثلاً برای همزیستی افراد در یک جامعه و برای وجود همزمان جوامع و تمدن های مختلف. (در مرحله اول همچنین بین انواع مختلف رویکردهای عمل گرا تمایز قائل خواهم شد.) 2) در مرحله دوم من تلاش می نمایم که انگیزه های فلسفی را برای پذیرش یک دیدگاه عمل گرا نشان دهم. من می خواهم خاطر نشان سازم که این انگیزه ها تقریباً به طور کامل منفی هستند: نویسندگان در نظریه خود در مورد منزلت انسان عمل گرا هستند زیرا امکان تلاش برای مثبت نمودن زمینه های آن را انکار می نمایند. مبانی متافیزیکی (الهیاتی) کار آمد نیستند زیرا (به گفته عمل گرایان) این مبانی «خارق العاده» بوده و« مورد قبول همگان نیستند». این مطلب (به گفته عمل گرایان) در مورد دیدگاههایی که تلاش می نمایند زمینه منزلت خاص انسانها را در برخی قابلیت های خود مثلاً در قابلیت های عقلانی و اختیاری خود قرار دهند. دلیل این امر وجود انسانهایی است که فاقد این قابلیت ها هستند و به گفته آنها، وجود غیر انسانهایی که دارای این قابلیت ها هستند. اما منزلت انسان باید متعلق به همه انسانها و تنها متعلق به انسانها باشد. 3) مرحله سوم کار من ارزیابی نقادانه ای از رویکردهای عمل گراست. به نظر من عمل گرایی در چار چوب مبحث منزلت انسان به سه دلیل به شکست می انجامد: الف) استدلال هایی که عمل گرایان علیه سایر رویکردها ارائه می کنند، مربوط به دیدگاه خودشان هم می باشد. ب) عمل گرایی به ایده ای از منزلت انسان منتهی می شود که برای آن دسته از اهداف نظری که ایده مذکور برای آن عرضه گردیده، بیش از حد ضعیف است. ج) یک مفهوم دارای مبنای عمل گرایانه از منزلت انسان آنقدر مبهم است که نمی تواند نقش بایسته خود را ایفا نماید: [یعنی] چنین ایده ای کاملاً بی فایده است. نهایتاً، من می خواهم تناسب ردّ رویکردهای عمل گرایانه را برای نظریه سازنده دیگری از منزلت انسان خاطر نشان نمایم.
طراحی الگوی برنامه درسی هنر آموزش های عمومی (ابتدایی و متوسطه اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
133 - 154
حوزه های تخصصی:
امروزه آموزش هنر یکی از دغدغه های ملی و جهانی نظام های آموزشی است. در این راستا، هدف اصلی مقاله، طراحی الگوی برنامه درسی هنر آموزش های عمومی (دوره ابتدایی و متوسطه اول) به منظور ایجاد یک چارچوب مفهومی در جهت اندیشیدن بیشتر پیرامون مؤلفه های مرتبط با آموزش هنر بود تا مورد استفاده تولیدکنندگان برنامه درسی قرار گیرد. در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیلی به سؤالات مرتبط پاسخ داده شد. به منظور طراحی الگو، بر اساس یک قیاس عملی، هدف غایی، درک معنا به عنوان مقدمه اول در نظر گرفته شد. در مقدمه دوم نیز اهداف عام و رویکردهای آموزش هنر قرار گرفتند. اهداف عام شامل: ابراز خود، درگیر شدن در جامعه، فهم جهان، مهارت های ارتباطی، اخلاق حسته و پرورش عواطف و رویکردهای تأثیرگذار در این الگو شامل: رویکرد اسلامی، دیسیپلین محور، دریافت احساس و معنا، رویکرد تلفیقی و چشم بصیرمی باشند. نتیجه این قیاس، شامل: اصول مغایر نبودن برنامه ها با هنر اسلامی، دیسیپلین مداری، تلفیق انگاری، توجه به ویژگی های تحولی، واکاوی معنا، جهت گیری به سوی ادراک فرم، پرورش خلاقیت و تخیل و اصل ارتباط و کاربرد هنر به عنوان گزاره های تجویزی مشخص شدند. در ذیل هر اصل ارتباط آن ها با مبانی، رویکرد یا رویکردها تعیین گردید و همچنین ویژگی ها و روش های دستیابی به هر اصل بیان گردید. طراحی الگوی جامع آموزش هنر جهت بهبود و ارتقاء تربیت هنری در نظام آموزشی نیز پیشنهاد گردید.
گونه شناسی رویکردهای مطالعات خلیج فارس
این مقاله بر آن است که از منظری بین رشته یی به بررسی و نقد چارچوب های مختلفی که تاکنون در تبیین و تحلیل خلیج فارس و موضوعات آن بکار رفته، بپردازد. آنچه تا عصر حاضر در مورد خلیج فارس نمایه سازی شده، فقط بررسی موضوعی مقالات و کتابهای منتشرشده داخلی و خارجی بوده است؛ در حالی که رویکردهای نظری این مطالعات هنوز مورد بررسی قرار نگرفته اند. سوالات مطرح شده در این نوشتار عبارت از این است که چارچوب یا رویکردهای بکاررفته در مطالعه پدیده یا موضوعی به نام خلیج فارس، بویژه میزان کارآمدی این مطالعات در شناخت این حوزه بر چه اساسی است؟ و علت ورود این رویکردها به این حوزه چیست؟ فرضیه مهم، آن است که خلیج فارس موضوعی بین رشته یی است. از اینرو، رویکردهای تاریخی- جغرافیایی، فرهنگی– سیاسی و امنیتی و اقتصادی به ترتیب از جمله رهیافتهای پژوهشی بکار رفته در مطالعات مربوطه بوده و بیشترین کاربرد را در تولید ادبیات این حوزه داشته اند. این تحقیق با استفاده از روش تحلیلی – مقایسه یی انجام شده و گردآوری داده ها مبتنی بر روش کتابخانه یی است. یافته های پژوهش نشان از شکل گیری این رویکردها بر اساس نیازهای بیرونی و ملاحظات بین المللی، منطقه یی و داخلی دارد. آنها همچنین حاکی از این امر هستند که مناقشه بر سر بحرین، جزایر سه گانه و نام خلیج فارس، مهمترین مولفه های داخلی در گسترش مطالعات این حوزه با نگرش تاریخی بوده است.
رویکردشناسی بازنمایی اطلاعات دانش فقه
حوزه های تخصصی:
دانش فقه به سبب گستردگی ساختاری و فزونی تولید اطلاعات از یک سو و نیاز به آن از سوی دیگر، نیاز به مدیریت اطلاعات از طریق بازنمایی اطلاعات دارد. از سویی بازنمایی اطلاعات به دلیل شمول عنوان آن بین حداقلی و حداکثری، نیاز به تنقیح مفهوم، روش ها و رویکردهای عملیاتی دارد که هر کدام نیاز به بحث و بررسی مستقل دارند؛ اما این پژوهش که از جهت گردآوری، کتابخانه ای و از جهت مطالعات، توصیفی با رویکرد تحلیلی و براساس هدف، کاربردی است، با هدف تبیین و شفاف سازی رویکردهای نمایه سازی، درصدد بررسی گرایش های مختلف بازنمایی اطلاعات است و آن را از دو جهت شناسایی و بررسی کرده است: اول از جهت گرایش بازنمایی اطلاعات و دوم از جهت محتوای بازنمایی اطلاعات. در گرایش بازنمایی اطلاعات، سه رویکرد به نام های رویکرد مدرک گرا ، رویکرد کاربرگرا و رویکرد حوزه گرا وجود دارد که برای مدیریت اطلاعات دانش فقه، رویکرد حوزه گرا لازم تر است. در محتوای بازنمایی اطلاعات نیز سه رویکرد به نام های رویکرد واژگانی، رویکرد موضوعی و رویکرد استنادی وجود دارد که بهترین رویکرد بازنمایی دانش فقه رویکرد موضوعی معرفی شده است.
عوامل مؤثر بر سبک زندگی پایدار و رویکرد های طراحی و ارزیابی سیاست ها و اقدامات (بررسی نگرش شهروندان 5 منطقه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پاسخگویی به این سئوال است که «عوامل مؤثر بر سبک زندگی پایدار کدامند و با چه روش هایی می توان سیاست ها و اقدامات مربوط به سبک زندگی پایدار را طراحی و ارزیابی کرد؟» برای رسیدن به هدف مذکور محقق تلاش کرده با بررسی ادبیات نظری موجود در این حوزه، ضمن ارائه تعریفی جامعه شناختی از سبک زندگی پایدار، عوامل مؤثر را در سه مقوله انگیزه ها، پیشران ها و تعیین کننده ها مشخص سازد. عوامل تعیین کننده نیز به نوبه خود به نگرش ها، تسهیل کننده ها (دسترسی) و زیرساخت ها تقسیم می شوند. بعلاوه، نشان داده است که دو روش برای طراحی و ارزیابی سیاست ها و اقدامات مرتبط با سبک زندگی پایدار وجود دارد: الف) رویکرد REDuseکه راهبردی از پایین به بالاست و ب) رویکرد AFI که راهبردی از بالا به پایین است. سپس با تکیه بر رویکرد AFI و به کارگیری روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه محقق ساخته (از نوع طیف لیکرت) در صدد برآمده تا یکی از عناصر تشکیل دهنده نگرش ها یعنی دانش و آگاهی گروهی از ذینفعان (شهروندان 5 منطقه تهران) را با حجم نمونه 1200 نفر (593 مرد و 607 زن) و روش نمونه گیری تصادفی ساده در زمینه سبک زندگی پایدار بسنحد. یافته های مطالعه نشان داد که در صورت عدم وجود گزینه های پایدار و دسترسی به آنها یا گیر افتادن در میان گزینه های ناپایدار، به راحتی نمی توان طبق آگاهی عمل کرد. افزایش آگاهی شهروندان تنها بخشی از کارهایی است که باید انجام شود