مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
فضیلت
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
333-361
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش درصدد توضیح این موضوع هستیم که چگونه نیککولو ماکیاوللی، مبانی اندیشه سیاسی کلاسیک را به صورت بنیادین مورد نقد قرار می دهد و در گسست از آن مبانی، راه را برای ایجاد نگرشی جدید به سیاست و همچنین تأسیس علم سیاست هموار می کند. در این جستار، فلسفه سیاسی ارسطو به عنوان نماینده منطق اندیشیدن سیاسی کلاسیک مطرح شده است و این اندیشه را بر اساس سه اصطلاح استراتژیکِ طبیعت، بخت و فضیلت و همچنین نسبت پیچیده میان آن ها و ارتباطشان به سیاست در منظر ارسطو، مورد تفسیر و بررسی قرار می دهیم و نشان خواهیم داد که سیاست دنباله نگاه طبیعت محور و اخلاق محور ارسطوست. همچنین به صورت همزمان می پردازیم به اینکه چگونه ماکیاوللی با سه اصطلاحی که در مقابل اصطلاحات ارسطو وضع می کند (که عبارتند از قدرت، ویرتو و میهن) مبانی اندیشه سیاسی ارسطو و همچنین به تبع آن اندیشه سیاسی کلاسیک را بی اعتبار می کند و راه را برای ایجاد اندیشه سیاسی جدید که در بیرون میدان جاذبه قدرت طبیعت، قدرت اخلاق و قدرت بخت شکل می گیرد، باز می کند. جایی که آدمی تنها با اتکا به اراده خود و ویرتو و بدون نیاز به نیروی طبیعت و بخت، منطق مناسبات سیاسی را به نفع خود بر هم می زند.
رویکردی فلسفی به تلاقی های اخلاق و هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبب توجه اهل فلسفه به هیجانات آن است که معرفت و شادکامی و اخلاق که از دیرباز دلمشغولی اصلی فلسفه بود تلاقی های بسیاری با هیجانات دارد. از این رو، فیلسوفان کوشیده اند تا نشان دهند ارزش و جایگاه هیجانات در کسب معرفت و تحصیل شادکامی و زندگی اخلاقی چیست. فیلسوفان در مقایسه با عالمان بیشتر بر تحلیل های انتزاعی درباب هیجانات متمرکز اند. کاوش در سرشت هیجان به مسائل فلسفی چندی می انجامد از جمله: هیجان و دیگر عواطف آدمی چه تمایزاتی دارند؟ آیا هیجان ارزیابانه است یعنی باید آن را از جنس حکم و داوری دانست یا از سنخ ادراکات یا چیز دیگری به شمار آورد؟ شأن معرفتی هیجانات و نسبت آن با احکام و داوری های ارزشی چیست؟ چه رابطه ای میان انگیزش و هیجان است؟ و سرانجام، جایگاه هیجان در اخلاق کجاست و چه تأثیری بر شکل گیری فضیلت و منش اخلاقی دارد؟.
فضیلت گرایی در تقریری انسان شناختی؛ مروری بر کتاب The Subject of Virtue: An Anthropology of Ethics and Freedom فاعل فضیلت؛ انسان شناسی اخلاق و آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
انسان شناسی اخلاق یکی از رشته های نوظهور در مطالعات میان رشته ای در حوزه فلسفه اخلاق و انسان شناسی است. کتاب «فاعل فضیلت؛ انسان شناسی اخلاق و آزادی» نوشته جیمز لیدلاو، یکی از تأثیرگذارترین آثار نوشته شده در این حوزه است. نویسنده در این اثر کوشیده است مرزهای انسان شناسی و فلسفه اخلاق را به یکدیگر نزدیک کند. بهره گیری مولف از مفاهیم و نظریه های مختلف در هر دو رشته موجب شده است این کتاب فراتر از یک مطالعه انسان شناسانه صرف قرار بگیرد. به طور نمونه وی فضیلت را از فلسفه اخلاق و آزادی را از مطالعات انسان شناسانه وام گرفته است. از این رو می توان این کتاب را نمونه موفقی از یک مطالعه میان رشته ای قلمداد کرد که علاوه بر بهره گیری از منابع هر دو رشته، از نظر روش شناختی نیز به هر دو حوزه ادای سهم کرده است. او برای این منظور از منابع موجود در رشته فلسفه اخلاق بهره می جوید تا به تقویت پژوهش های انسان شناختی کمک کند. همچنین وی بنا دارد زمینه تولید منابع علمی بیشتری در زمینه انسان شناسی اخلاق را ایجاد کند و حتی برای تکمیل گفتگوی انسان شناسی اخلاق، برخی متفکران از جمله میشل فوکو، مکینتایر و برنارد ویلیامز را در کنار یکدیگر قرار می دهد.
نقد و بررسی کتاب زندگی فضیلت مند در عصر سکولار(مقاله علمی وزارت علوم)
کتاب «زندگی فضیلت مند در عصر سکولار» اثر فرهنگ رجایی اندیشمند ایرانی و چارلز تیلور فیلسوف کانادایی است که بر پایه دغدغه ای مشترک میان این دو به نگارش درآمده است. این دغدغه مشترک همان رابطه میان «دین و تجدد» و امکان زندگی دین دارانه در دنیای مدرن است. کتاب ترکیبی از تألیف و ترجمه است و مطالب آن در چارچوب الگویِ بحران توماس اسپریگنز ارائه شده است. در مقاله حاضر تلاش خواهد شد ضمن معرفی و بررسی اثر مذکور، نقد و ارزیابی انتقادی آن در دستور کار نویسنده قرار گیرد. اینکه مسئله و کانون تمرکز اثر چیست؟ و هدف این اثر و جایگاه آن در منابع موجود این حوزه به چه صورتی است؟، از مهمترین موضوعاتی هستند که نویسنده می کوشد به آنها بپردازد. نقد و بررسی اثر نشانگر آن است که از حیث روش شناختی اثر مذکور نتوانسته مراحل چهارگانه روش شناختیِ اسپریگنز را پیاده نماید. از این رو مهمترین نقد وارده بر اثر حاضر را می توان نقدی «روش شناختی» دانست.
اشتراکات مصادیق فضیلت در اندیشه مولانا و لیندا زاگزبسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مؤلفه فضیلت و اخلاق فضیلت گرا، یکی از مهم ترین مسائلی است که در تفکر مولوی و زاگزبسکی جایگاه ویژه ای دارد. مولوی در نشان دادن و ترویج این امر، با الگو قرار دادن اخلاق فضیلت سعی در تفهیم این اخلاق برای مخاطب خود دارد. در این بین و با توجه به تطبیق آرای زاگزبسکی با مولانا می توان به این امر رسید که اخلاقیات و فضیلت در نزد مولوی در تطابق با نظریات زاگزبسکی قرار گرفته است.این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی بر مبنای داده های کتابخانه ای صورت گرفته است نشان می دهد که مولانا و زاگزبسکی هر دو بر این باور هستند که فضیلت تحسین آمیز است و خیری دائمی در آن نهفته است. در واقع فضایل اخلاقی در نزد مولانا عواطف و احساسات وی را به سمت راستی و درستی هدایت می کند و باعث می شود که این شاعر، اهداف خود را بر طبق این فضایل هدایت کند. و این عمل با نظریه زاگزبسکی در تعامل است که معتقد است، فرآیندها و عادت هایی که عواطف و امیال ما را مدیریت می کنند، فضایل اخلاقی نام دارند. زاگزبسکی انگیزه بنیادین فضایل اخلاقی را عشق به هستی و انگیزه بنیادین فضایل فکری را عشق به حقیقت معرفی می کند. زاگزبسکی و مولوی در اندیشه های خود، خداوند را بنیان نهایی تمام اوصاف و ارزش های اخلاقی می دانند و بر این باورند که خدا دارای انگیزه های عالی است و فضایل وی نمونه اعلای ملکات خوب هستند.
خوانش فضیلت محورانه و تطبیقی از نظریه معرفت شناسی ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
117 - 131
حوزههای تخصصی:
نظریه های معرفت شناسی فضیلت محور شاخه ای از معرفت شناسی برون گرایانه است. نظریه اندیشمندانی مانند آلوین پلانتینگا، ارنست سوزا و لیندا زگزبسکی جزء این نظریه هاست. به باور ایشان عنصر فضیلت نقش بسزایی در تشکیل باور صادق دارد و افزون بر آن عناصر فرایند اعتمادپذیر، قوای معرفتی با کارکرد صحیح و اراده و وظیفه، اعتماد به دیگران و... سبب ارزشمندی باور می شوند. ابن سینا و ملاصدرا به تأثیر فضیلت، قوای معرفتی، فرایند اعتمادپذیر و اراده و وظیفه و... بر معرفت توجه داده اند. در خوانش فضیلت محورانه از معرفت شناسی ایشان می توان قرابت های بسیاری میان رأی ابن سینا و ملاصدرا و زگزبسکی یافت. نظریه ملاصدرا در مقایسه با نظریه ابن سینا همخوانی بیشتری با نظریه های معرفت شناسی فضیلت محورانه معاصر دارد. نظریه ابن سینا به رویکرد سنتی _ ارسطویی درباره تعامل میان فضیلت و معرفت قرابت دارد تا معاصر. رعایت مؤلفه های اخلاقی در معرفت با مبانی فلسفی ملاصدرا سازگاری دار،د اما با برخی مبانی فلسفی وی ناسازگار است.
شهروندی در فلسفه سیاسی اسلامی
سازمان دهی حقوق و تعهدات متقابل فرد و جامعه از مهم ترین بسترهای فکری فیلسوفان سیاسی بوده است. شهروندی در فلسفه سیاسی اسلامی بر بنیان حقیقت استوار است. بنیاد های معرفتیِ حقایقِ سیاسی توسط قوه عاقله انسان درک می گردد و شریعت در تفصیل آن می تواند به فلسفه سیاسی کمک نماید. جامعه، محیط تربیتی است که می کوشد با فضیلتمندنمودن شهروندان سعادت آن ها را تأمین نماید. فضیلت، عنصر بنیادین در شهروندی از نظر فلسفه سیاسی اسلامی است. فضیلت ریشه در حقیقت دارد و می کوشد سعادتمندشدن شهروند را میسر سازد. ویژگی بارز شهر/مدینه در فلسفه سیاسی اسلامی فاضله بودن است و هدف از آن رساندن شهروندان به خیر دو جهان است. مدینه فاضله جامعه ای است که اعضای آن را کسانی تشکیل می دهند که می خواهند به فضیلت نائل شوند. حقیقت، فضیلت و سعادت به ترتیب به عنوان مبدأ، اصل بنیادین و مقصد شهروندی است که حد و حدود اصول شهروندی چون عدالت، آزادی، برابری و مشارکت سیاسی را به عنوان حقوق و تعهدات متقابل فرد و جامعه مشخص می نماید. عدالت در نظام شهروندی چینش درست دیگر مؤلفه ها را مشخص می نماید و با مبناقراردادن فضیلت شهروند، میزان آزادی شهروند را مشخص می کند. برابری، رابطه عمیقی با اصل عدالت دارد و برابریِ عادلانه در فلسفه سیاسی اسلامی مطلوبیت دارد. مشارکت سیاسی، مطلق و رها نیست و فضیلت، حدود مشارکت سیاسی را مشخص می نماید. شهروندی در فلسفه سیاسی اسلامی، در گستره های تعریف شده در فلسفه های کلاسیک و مدرن نمی گنجد و بر این اساس متعلق به ملت و سرزمین خاصی نیست و گستره ای جهان شمول دارد.
توزیع عادلانه قدرت و مناصب سیاسی از دیدگاه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دغدغه اصلی ارسطو در این بحث، مسأله استحقاق و شایستگی در حکومت و تقسیم مناصب آن است بدین منظور او به بررسی نظام های سیاسی مختلف پرداخته و ایرادات آن نظام ها را از این لحاظ بیان می کند او می گوید در امر حکومت و تقسیم مناصب باید سهم هر کس در حفظ و نگهداری و فراهم آوردن عناصر هستی و سازمان حکومت، معیار قرار گیرد. همچنین او بیان می کند که معیار سنجش درستی و نادرستی این حکومت ها فراهم آوردن هر چه بیشتر « نفع مشترک» است. یعنی حکومت هایی که به دنبال نفع فرمانروایان باشند حکومت هایی نادرست و غیرعادلانه و حکومت هایی که به دنبال نفع افراد جامعه باشند حکومت هایی صحیح و عادلانه اند سپس با این معیار به تشریح بهترین نظام سیاسی می پردازد و آن را نظامی می داند که افراد در آن به تناوب فرمانروا و فرمانبرداری می شوند چرا که تنها از این طریق است که می توانند به فضیلت کامل (عدالت) دست پیدا کنند. ولی نهایتا نتیجه می گیرد که این نظام قابلیت اجرایی ندارد بنابراین نظامی ترکیبی را معرفی می کند که شایستگان در راس هرم قدرت قرار دارند و توده مردم وظیفه نظارت و برگزیدن آن ها از طریق شورا و انجمن نمایندگی برعهده دارند.
بررسی ابعاد و ضرورت های جامعه فضیلتمند در ایران امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
191 - 220
حوزههای تخصصی:
جوامع معاصر بشری با بحران های مختلفی مانند محیط زیست، آزار حیوانات، فقر، بیماری های ویروسی، جنگ و نظامی گری، ستمگری انسان ها نسبت به یکدیگر، گسترش روابط انتفاعی و ابزاری میان انسان ها، بی-تفاوتی سیاسی و مدنی، فروپاشی اخلاقی و ... مواجه هستند. در میان بحران های مذکور، مقاله حاضر با تمرکز بر بحران اخلاقی، در پی یافتن پاسخی مناسب برای این پرسش است که «چگونه می توان از گسترش بیشتر بحران اخلاق در جامعه امروز ایران جلوگیری کرد؟». به عنوان فرضیه پاسخ آن است که حرکت به سمت جامعه فضیلتمند و شاخص های اخلاقی چنین جامعه ای مانند مسئولیت پذیری، اعتماد، راستگویی، خیرخواهی، همکاری جویی، صداقت، دیگردوستی و مهارت، مهمترین امید ما برای جلوگیری از گسترش بحران اخلاقی است. از این رو، چیستی جامعه فضیلتمند، شناخت ابعاد و شاخص های آن و همچنین اهمیت و ضرورت طرح آن در جامعه امروزِ ایران از مهمترین مسائل مورد بررسی در این مقاله است. با دغدغه ای کاربردی سعی شده تا امکانات نظریه اخلاق فضیلت محور برای به کارگیری در سطوح فردی و اجتماعی معرفی شود تا از این طریق راهی برای حل و فصل معضلات اخلاقی جامعه ایران معرفی شود. برای دستیابی به چنین هدفی ضمن تعریف اخلاقِ فضیلت، به بررسی رابطه فضایل اخلاقی با جامعه و اهمیت چنین موضوعی در جامعه بحرانی ایران پرداخته شده است. روش تحلیل مقاله «هنجاری» است و با آسیب شناسی از «آنچه که هست» در پی «آنچه که باید باشد» حرکت خواهیم کرد. نتایج بحث نشانگر آن است که در پرتو اخلاق فضیلت می توان مواجه ای دیگرگونه با جامعه بحران زده ایرانی داشت و به سازوکارهای آن امیدوار بود.
سازگاری نظریه فضیلت گرایی با اخلاق دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
219-236
حوزههای تخصصی:
مسئله مهم مطرح شده دراین پژوهش این است که اخلاق فضیلت می تواند بهترین وسازگارترین تبیین ازاخلاق دینی باشد. برای رسیدن به این مسئله ابتدا نظریه های اخلاق هنجاری -وظیفه گرایی وغایت گرایی وفضیلت گرایی- تبیین ومقایسه ی بین آن ها انجام می گردد. برتری نظریه فضیلت نسبت به دونظریه رقیب آشکاروپس ازتبیین اخلاق فضیلت محور، هریک مولفه های اصلی آن از قبیل: فضیلت، سعادت، نیت، حکمت عملی، الگوی اخلاقی وحدوسط بیان می-گردد. درادامه برخی مولفه های اخلاق دینی-ازقبیل خداباوری ومعادباوری، پرورش ملکات درونی وخودسازی، جایگاه الگوی اخلاقی دراخلاق دینی، نقش نیت دراخلاق دینی، حدوسط صراط مستقیم یا راه نجات و.... بررسی می شود. همچنین با توجه به قرابت ووحدت موضوع وغایت اخلاق فضیلت واخلاق دینی - به ترتیب علم نفس وسعادت _می توان نتیجه گرفت که اخلاق فضیلت واخلاق دینی نگاهشان به فاعل اخلاقی تکاملی وتعالی بخش است. و نیز می توان با رنگ دینی و جهت الهی دادن به غایت یعنی سعادت دراخلاق فضیلت، زمینه سازگاری این دو اخلاق را فراهم نمود.
آموزه «سعادت و رستگاری» از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله سعادت و رستگاری انسان از مهمترین دغدغه های ذهنی بشر است. نظامهای دینی و فکری مختلف با توجه به جهانبینی خاص خود، سعی کرده اند پاسخی شایسته به این مسئله مهم بدهند. ابن سینا از جمله متفکرانی است که دیدگاهی بدیع در اینباره دارد. در نوشتار حاضر کوشش بر تبیین این مسئله است که دیدگاه ابن سینا دربار ه رستگاری چیست و با کدامیک از نظریه های نجات مطرح در الهیات امروزی قابل تطبیق است؟ پور سینا نجات انسان را در دستیابی به فضایل و احتراز از رذایل، کسب معرفت عقلی و رسیدن به کمال قوه عاقله، اتحاد با مجردات و فرمانبرداری از پیامبران و شرع مقدس میداند. او قائل به نجات حداکثری است و اکثریت انسانها را شایسته ورود به بهشت و نجات از عذاب میداند. با توجه به آراء ابن سینا، دین اسلام برگزیده ترین دین است اما پیروان سایر ادیان نیز میتوانند بر اساس معرفت عقلانی و تزکیه نفس به مراتبی از رستگاری نائل شوند؛ بدینسان دیدگاه وی درباره رستگاری به نظریه شمولگرایی نزدیک میشود اما برخلاف شمولگرایان که دایره نجات انسان را به دین محدود میکنند، ابن سینا نگاهی فرا دینی دارد و برای رستگاری سه ضلع ترسیم میکند: عقل، اخلاق و دین.
تأثیر رهبری اخلاقی مدیران مدارس بر فضیلت سازمانی معلمان با میانجیگری اعتماد و تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
107 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر تبیین تأثیر سبک رهبری اخلاقی بر فضیلت سازمانی با واسطه گری اعتماد سازمانی و تعهد سازمانی معلمان مدارس ابتدایی شهر خرم آباد است. روش پژوهش توصیفی همبستگی با استفاده از الگوی معادلات ساختاری است. نمونه تحقیق 300 نفر از معلمان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و براساس جدول کرجسی مورگان تعیین شدند. گردآوری داده های پژوهش نیز با استفاده از پرسش نامه رهبری اخلاقی کالشون و همکاران (2011)، پرسش نامه سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998) و پرسش نامه فضیلت سازمانی کامرون و همکاران (2004) انجام شد. پس از تایید روایی و پایایی، این مقیاس ها بین نمونه توزیع شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها و بررسی فرضیه ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد که به این منظور نرم افزار آماری 19 SPSS و Smart PLS.2 به کار گرفته شد. نتایج گویای آن بود که سبک رهبری اخلاقی با فضیلت سازمانی رابطه معناداری دارد؛ این رابطه به ویژه هنگامی که متغیرهای میانجی اعتماد سازمانی و تعهد سازمانی وارد معادله می شوند، از استحکام بیشتری برخوردار است. به بیان دیگر می توان گفت که اعتماد سازمانی و تعهد سازمانی، شدت تأثیر رهبری اخلاقی را بر فضیلت سازمانی افزایش می دهند.
طراحی الگوی اثر بخش سازمان های فضیلت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹۸
57 - 83
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی الگوی اثربخش سازمان های فضیلت گرا با تأکید بر بانک توسعه تعاون و با روش تلفیقی (نوع اکتشافی) در طی چهار مرحله انجام شده است: نخست به روش اسنادی، بسترها و شاخص های سازمان های فضیلت گرا استخراج گردیده، سپس به منظور تدوین نهایی شاخص ها از روش دلفی استفاده گردیده (41 نفر)، به واسطه روش تحلیل عاملی (اکتشافی) به تشخیص مؤلفه ها پرداخته شده و درنهایت مدل استخراجی به کمک مدل سازی معادلات ساختاری اعتباریابی گردیده است. جامعه آماری در دو مرحله کیفی و کمی شامل خبرگان، اعضای هیئت علمی و کارکنان و کارشناسان بانک توسعه تعاون شهر اصفهان و پنج شهرستان استان اصفهان (160) بوده که با استفاده از تکنیک پیمایش مورد ارزیابی قرار گرفته اند. درنهایت، الگوی سازمان های فضیلت گرا در بانک توسعه تعاون در قالب 10 مؤلفه رهبری مشارکتی، تیم محوری، تعهد و حمایت مدیران، پشتیبانی ساختاری، راهبردهای سازمانی، ارتباطات سازمانی، اسناد بالادستی، پویایی محیطی و زیرساخت های فناورانه و 67 شاخص استخراج گردیده و داده های گردآوری شده از برازش مطلوبی در قالب مدل سازمان های فضیلت گرا برخوردار بودند.
فضیلت بخشودن از نظر موافقان و مخالفان
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
9 - 27
حوزههای تخصصی:
عفو و بخشودن، در متون دینی و اخلاقی یکی از مفاهیم بنیادی و کاربردی در راستای اصلاح و تعالیِ فردی و اجتماعی محسوب می شود. امروزه یکی از مباحث مطرح در این حوزه، آن است که آیا بخشودن، همواره یک فضیلت است یا نه؟ در سنت مسیحیت، گذشت، یکی از ارکان دین محسوب شده و امید به بخشوده شدن از سوی خداوند منوط به بخشودنِ فرد دانسته شده است. یونانیان باستان و نیز عده ای در فرهنگ غربی، امروزه نه تنها گذشت را فضیلت تلقی نکرده، که آن را حاکی از ضعف نفس و زبونیِ شخص می دانند. در این مقاله دلایل موافقان و مخالفانِ بخشودن طرح شده و مورد ارزیابی قرار می گیرد. با توجه به آموزه های اسلامی به نظر می رسد بخشودنِ هر خطاکاری با هر درجه از لغزش و خطا، امری فضیلت مندانه محسوب نمی شود؛ در این راستا باید قابلیتِ قابل، میزان و نوع خطا، حالات شخصِ خطاکار مانند پشیمانی او، قصد جبران و یا اصرار او بر خطا و ... در نظر گرفته شود. تعالیم اسلامی عفو را فضیلتی بزرگ دانسته و با وجود آنکه قصاص و نیز اجرای عدالت را مایه حیات، ضامن امنیت نظام و کنترل خطاکاران تلقی کرده، با ارائه ی راهکارهایی همچون تغافل، انجام آن بدون منت گذاری و صرفاً به جهت درستیِ عمل، گسترده کردن محدوده ی آن به همه انسا ن ها و ... راه را برای بخشودن هموارتر کرده و با بیان پیامدهای دنیوی و اخروی و نیز فردی و اجتماعیِ آن، خواستار صلح و آرامشِ همگان شده است.
بررسی ویژگی های روان سنجی سیاهه ارزش ها در عمل از مقیاس توانمندی های نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
243-223
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی سیاهه ارزش ها در عمل از مقیاس توانمندی های نوجوانان بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری دانش آموزان مشغول به تحصیل پایه نهم شهر تهران بود که با روش نمونه گیری خوشه ای 417 دانش آموز (213 دختر و 204 پسر) از مناطق 3، 4، 10، 13 انتخاب شدند. کلیه دانش آموزان به سیاهه ارزش ها در عمل از مقیاس توانمندی های نوجوانان پارک و پیترسون (2006)، مقیاس شادی عمومی لیبومیرسکی و لپر (1999)، مقیاس خودکارآمدی شوارتز و جرسلم (1995) و خودناتوان سازی روزنبرگ (1965) پاسخ دادند. جهت بررسی پایایی و روایی پرسشنامه از ضریب همسانی درونی و روایی همگرا، روایی واگرا و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که 3 ≥ CMIN/DF، 90/0 =CFI، 60/.=PCFI و 08/0 = RMSEA ساختار پیشنهادی مقیاس با داده های برگرفته از نمونه نوجوان ایرانی تأیید می شود که همبستگی معنادار مقیاس توانمندی های منش با شادی و خودکارآمدی (001/0>p؛ 56/0 – 28/0r=) موید روایی همگرا و با خودناتوان سازی ادعایی، رفتاری و خودناتوان سازی عمومی (001/0>p: 61/0 - 12/0r=) موید روایی واگرا است. مقادیر ضرایب آلفای کرانباخ این سازه برای فضائل 79/0 تا 97/0 است و پایایی مقیاس با فاصله زمانی 15روز 76/0 تا 94/0 به دست آمد. نتیجه گیری: مقیاس توانمندی های منش نوجوان 96 ماده ای ابزاری روا و پایا در نوجوانان است و می توان از آن برای شناسایی توانمندی های منش کودک و نوجوان استفاده کرد.
سیاست به مثابه فضیلت در اندیشه فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
ملا محسن فیض کاشانی (996 1077ق) از اندیشمندان بزرگ امامیه در دوره دوم حکومت صفویه در ایران است که تحت تأثیر دو نگرش حکمی صدرایی و حدیثی است. او با تکیه بر روایات اهل بیت(ع) و با محوریت فضیلت مطرح در حکمت اسلامی، به ارائه اندیشه اش در باب سیاست پرداخته است. بر این مبنا، پرسش اصلی این نوشتار این است که فیض کاشانی سیاست و زندگانی سیاسی را چگونه می بیند؟ یافته های پژوهش که حاصل متن پژوهی نظریه محور و داده های کتابخانه ای است، بیانگر این است که دلبستگی حقیقی فیض را مکتب اهل بیت و پیروی از راه و روش آنان یعنی فضیلت گرایی تشکیل می دهد. لذا بر مبنای نگرش حکمی (فلسفه سیاسی) فضیلت محور و شرعی (قرآن و سنت اهل بیت) و با توجه به شرایط زمانه خویش، در پی تثبیت قدرت فکری و سیاسی تشیع به عنوان اسلام حقیقی است. او بر همین مبنا، سیاست را فضیلت و محور هدایت و تربیت انسان ها برای رسیدن به سعادت حقیقی می داند. از دید او، سیاست مبتنی بر فضیلت با عقل و شرع موافقت تام دارد و اطاعت آن رواست، ولی چنانچه فضیلت محور نباشد در تعارض با خرد سلیم و شرع الهی قرار گرفته در نتیجه، اجتناب از آن ضروری است. بر همین اساس، زندگی اجتماعی انسان نیاز به قانون و مجری دارد و این قانون همان شرع الهی است و مجریانش فضیلت گرایان بزرگ یا نمایندگان شرع یعنی پیامبران و امامان اند. بنابراین، حکومت مطلوب فیض حکومت فضیلت محور است که از طریق تحقق سیاست فاضله عملی می گردد و رهبر در چنین حکومتی پیامبر یا امام منصوص و منصوب الهی است. اما در زمان غیبت امام معصوم، تحقق این نیاز در گام اول و با فراهم شدن شرایط بر عهده عالمان حقیقی و فاضل است و در گام دوم، پادشاهی فاضل یا عادل دین مدار مورد تأیید اوست.
دگردیسی مفهوم سعادت در فلسفه اسلامی از کندی تا خواجه نصیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره بیستم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۷
1 - 28
حوزههای تخصصی:
در واکاوی پرسش از مصداق سعادت اخلاقی و با وفاداری به ظاهر الفاظ، پاسخی تقریبا یک دست در کلمات فلاسفه اسلامی بیان شده که از تجمیع سعادت دنیوی و اخروی، یا اصلاح توأمان نظام معاش و معاد حکایت می کند. اما در خوانش تفصیلی تر، پرسش از ترجیح جانب دنیوی یا اخروی سعادت همچنان گشوده است. مطابق نتایج حاضر، از عصر کندی تا زکریای رازی سعادت اخروی را در امتداد سعادت دنیوی می یابیم. با ظهور فارابی و تا پیش از خواجه نصیر جریانی حاکم می شود که در پی توازن سعادت دنیوی و اخروی است. در اخلاق ناصری نگرشی به بار می نشیند که سکونت دنیوی را به عنوان مقدمه جبری یا داروی شفای اخروی تلقی می کند و از پی آن مضمون سعادت دنیوی عملا متروک می گردد. با این حال از پی تغییر موازنه به سود سعادت اخروی، مسیر تضعیف عمران اجتماعی به نفع سعادت فردی رواج می یابد. تحلیل انتقادی این وضع هدف مقاله پیش روست.
مفهوم خرد در جامعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی و شناسایی مؤلفه ها و ابعاد خرد با استفاده از رویکرد ادراک افراد از خرد (نظریه ضمنی خرد) در جامعه ایران انجام گرفت. جامعه پژوهش حاضر شامل تمامی افراد بالای 20 سال ایران بودند. 328 شرکت کننده (134 زن و 194مرد) از قومیت های ایران (ترک، کرد، لر، عرب، بلوچ، ترکمن و فارس) به روش هدفمند و در دسترس برای پاسخ گویی به پرسش نامه باز پاسخ محقق ساخته انتخاب شدند. پژوهش به روش تحلیل محتوا و با استفاده از رویکرد کیفی انجام گرفت. یافته ها در ارتباط با نمونه های خرد نشان داد که میانگین سنی آنها 9/62 و 2/94 درصد از آنان از گروه مردان بودند. 9/27 درصد از نمونه های خرد را شخصیت های دینی، 1/20 درصد نزدیکان فرد، 15/19 درصد افراد متخصص، 6/12 درصد شخصیت های اجتماعی سیاسی و مابقی را سایر گروه ها تشکیل دادند. همچنین مؤلفه ها و ابعاد خرد در 5 طبقهٔ اصلی فضیلت های عقلانی، اخلاقی، مدنی، عملکردی و معنوی به دست آمد. نتایج بررسی مؤلفه ها، مقولات و طبقات نشان داد که 05/37 درصد از کل ویژگی ها و رفتارهای به دست آمده ذیل طبقه فضیلت های عقلانی قرار گرفتند و فضیلت های عملکردی، اخلاقی، مدنی و معنوی به ترتیب 5/26، 6/18، 01/8 و 4/4 درصد از کل مؤلفه ها و ویژ گی ها را به خود اختصاص دادند. به طور کلی، نتایج نشان داد ادراک خرد ایرانیان تلفیقی است از مؤلفه های مورد تأکید فرهنگ غرب (شناختی، عقلانی) و شرق (اجتماعی عاطفی و معنویت).
انسان شناسی ادبی شیلر از دیدگاه پژوهش معاصر و از منظر لوکاچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
415 - 432
حوزههای تخصصی:
اثر فلسفی شیلر "در باب تربیت زیبایی شناختی انسان در رشته ای از نامه ها" انسان شناختی به شخصیت انسان و جامعه می پردازد و سه نوع شخصیت را مورد مداقه قرار میدهد: بربر، متوحش و شخصیت سوم، شخصیت های غیر اخلاقی و شخصیت ایده آل اخلاقی. لوکاچ و پژوهش های معاصر شخصیت های نمایشی شیلر را در ارتباط با نامه های تربیت زیبایی شناختی – بی آنکه به تحلیل انسان شناختی این نامه ها بپردازند- تجلی کمشکش درونی میان فضیلت و رذیلت می دانند که از آن می توان به نزاع میان باید های اخلاقی و بودنِ روانشناختی نیز تعبیر کرد. چنانچه در آثار ادبی و در اثر فلسفی شیلر شاهد حضور و تطور اندیشه های انسان شناختی شیلر باشیم، درک، دریافت و تحلیل کامل این انسان شناسی - انسان شناسی اثر فلسفی و آثار نمایشی - و بدین ترتیب تحلیل شخصیت های نمایشی در گرو نگاهی همزمان به این آثار است. بدین منظور با نگاهی به نظریه ی لوکاچ، پژوهش های معاصر و تربیت زیبایی شناختی شیلر به تحلیل شخصیت های آثار نمایشی پرداخته و سعی بر ارائه تصویری کامل از انسان شناسی شیلر خواهد بود .
استجابت دعا و تغییر اراده الهی؛ پاسخی بر مبنای اخلاق دینی فضیلت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال هجدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
221 - 242
حوزههای تخصصی:
در خصوص استجابت دعا یک تصور عرفی وجود دارد و آن اینکه خداوند از دعای بندگان متأثر می شود و با تغییر اراده خود در عالم تصرف کرده و دعا را اجابت می کند. آیا به واقع، دعای ما موجب تغییر در اراده الهی می شود؟ در این مقاله، ضمن تبیین پنج پاسخ ممکن به این مسئله در اندیشه اسلامی شیعی، تلاش شده تا تبیین موجه تری از پاسخ این مسئله در ساختار اخلاق فضیلت جست وجو شود. پاسخ نخست متعلق به ابن سیناست که دعا را از مقدرات الهی می داند؛ پاسخ دوم را صدرالمتألهین بیان کرده که تأثیرپذیری را به واسطه های فیض الهی نسبت داده است. پاسخ سوم را می توان در قالب تفکیک صفات ذات از صفات فعل جست وجو کرد. پاسخ چهارم را کسانی دنبال می کنند که فرایند استجابت دعا را سرّ قدر می دانند. پاسخ پنجم از سوی عرفا، استجابت را به تجلی الهی گره زده است. اما پاسخ مدنظر مطابق تقریر دینی از اخلاق فضیلت، این است که در فرایند استجابت، تغیر و انفعال در مدعو رخ نمی دهد، بلکه در داعی محقق می شود. ذات و اراده مدعو ثابت است و فیضیان وجودیِ خداوند همواره جاری است. ازاین رو به هر اندازه که داعی مهذب تر شود، سنخیت وجودی بیشتری با مدعو می یابد و اراده او همراستا با خدا خواهد شد، قدرت او بر تصرف در تکوین بیشتر می شود و طلب او به اجابت نزدیک تر خواهد شد. هر اندازه انسان از معرفت و حکمت حقیقی و از نفسی پالوده و مهذب برخوردار شده باشد، به همان اندازه سخنش در ملکوت شنیده خواهد شد و دعا و طلب مبتنی بر اراده و خواسته اصیل او محقق خواهد شد.