مطالب مرتبط با کلیدواژه

انسان شناسی اخلاق


۱.

پژوهشی درباره ماهیت گزاره های زبان اخلاق سینوی: بدیهی یا مشهور؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا هستی شناسی اخلاق معرفت شناسی اخلاق انسان شناسی اخلاق زبان اخلاق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۱۰۰۰ تعداد دانلود : ۵۱۵
ابن سینا معتقد است حقیقت عالم طبیعت، از صور افاضه شده از عقل فعال تشکیل شده است که به ترتیب خاصی کنار یکدیگر قرار گرفته و کلیت واحدی را به وجود آورده اند. انسان نیز با افعال خود، صورت هایی را به این کلیت اضافه می کند. اگر صورت اضافه شده، معلول درک عقلانی وی و هماهنگ با نظام واحد صورت های عالم باشد، رفتار وی اخلاقی است؛ وگرنه اخلاقی نخواهد بود. زبان اخلاق نیز نشان دهنده این وحدت یک پارچه است و صدق آن مطابقِ عالم خارج؛ بنابراین، لازمه دیدگاه ابن سینا این است که زبان اخلاق باید راوی صادقی از وضع عالم باشد؛ اما ظاهر سخن او به گونه ای است که او نمی پذیرد زبان اخلاق این ویژگی را دارد؛ ازاین رو، ذیل بررسی انسان شناسی اخلاقی بوعلی خواهیم گفت اصل توجه او به مخاطبانش است و نشان می دهیم به نظر او صدق زبان اخلاق، به مخاطبانش بستگی دارد. در این مقاله، ابتدا هستی شناسی اخلاق ابن سینا را می کاویم و در ادامه، مخاطبان اخلاق وی را بررسی و ویژگی زبان اخلاق را برای هریک مشخص می کنیم.
۲.

فضیلت گرایی در تقریری انسان شناختی؛ مروری بر کتاب The Subject of Virtue: An Anthropology of Ethics and Freedom فاعل فضیلت؛ انسان شناسی اخلاق و آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۹۷ تعداد دانلود : ۲۵۷
انسان شناسی اخلاق یکی از رشته های نوظهور در مطالعات میان رشته ای در حوزه فلسفه اخلاق و انسان شناسی است. کتاب «فاعل فضیلت؛ انسان شناسی اخلاق و آزادی» نوشته جیمز لیدلاو، یکی از تأثیرگذارترین آثار نوشته شده در این حوزه است. نویسنده در این اثر کوشیده است مرزهای انسان شناسی و فلسفه اخلاق را به یکدیگر نزدیک کند. بهره گیری مولف از مفاهیم و نظریه های مختلف در هر دو رشته موجب شده است این کتاب فراتر از یک مطالعه انسان شناسانه صرف قرار بگیرد. به طور نمونه وی فضیلت را از فلسفه اخلاق و آزادی را از مطالعات انسان شناسانه وام گرفته است. از این رو می توان این کتاب را نمونه موفقی از یک مطالعه میان رشته ای قلمداد کرد که علاوه بر بهره گیری از منابع هر دو رشته، از نظر روش شناختی نیز به هر دو حوزه ادای سهم کرده است. او برای این منظور از منابع موجود در رشته فلسفه اخلاق بهره می جوید تا به تقویت پژوهش های انسان شناختی کمک کند. همچنین وی بنا دارد زمینه تولید منابع علمی بیشتری در زمینه انسان شناسی اخلاق را ایجاد کند و حتی برای تکمیل گفتگوی انسان شناسی اخلاق، برخی متفکران از جمله میشل فوکو، مکینتایر و برنارد ویلیامز را در کنار یکدیگر قرار می دهد.