مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
توانمندی های منش
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر روان درمانی مثبت نگر بر افسردگی و توانمندی های منش افراد مبتلا به بیماری سرطان بود. در قالب یک طرح نیمه آزمایشی همراه با گروه کنترل و ارزیابی به صورت پیش آزمون و پس آزمون، 58 آزمودنی از میان کلیه بیماران مبتلا به بیماری سرطان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از جمعیت نمونه به طور تصادفی ۱۵ نفر در گروه آموزشی مثبت نگر و ۱۵ نفر در گروه کنترل(لیست انتظار) قرار گرفتند. مداخله این پژوهش (درمان مثبت نگر) شامل ۸ جلسه ۱۲۰ دقیقه ای بود که به شکل گروهی و هفتگی برگزار شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس شادکامی- افسردگی آکسفورد ( OHDQ ) و همچنین مقیاس توانمندی ها و فضایل منش لینلی و همکاران ( VIA-IS ) بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان مثبت نگر در کاهش افسردگی، افزایش توانمندی ها و فضائل منش، افزایش سطح زندگی معنادار، زندگی لذت بخش و متعهدانه افراد مبتلا به سرطان مؤثر بوده است.
اثربخشی آموزش مثبت نگری بر حالت های روان شناختی مثبت (توانمندی های منش) دانش آموزان دختر دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مثبت نگری بر حالت های روان شناختی مثبت (توانمندی های منش) دختران نوجوان کلاس های دوم و سوم دبیرستان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. نمونه پژوهش چهل نفر بودند که به روش تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند (هر گروه بیست نفر). ابزار پژوهش پرسشنامه حالت های روان شناختی مثبت (رجایی، خوی نژاد و نسائی) بود. گروه آزمایش نه جلسه نوددقیقه ای (به مدت دو ماه) آموزش مثبت نگری دریافت نمود و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس تک متغیره در مرحله پس آزمون و پیگیری نشان داد که آموزش مثبت نگری در افزایش حالت های روان شناختی مثبت )توکل به خدا، خوش بینی، خودکارآمدی، وظیفه شناسی، احساس کنترل، هدفمندی، امیدواری، رضایت از زندگی، زندگی معنادار، خلق مثبت و شادمانی، اجتماعی بودن، عزت نفس و احساس ارزشمندی، احساس آرامش، قدردانی و بخشش( گروه آزمایش مؤثر بوده است.
الگوی ساختاری روابط فضیلت های شخصیتی، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با کسب خرد در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی روابط ساختاری فضیلت های شخصیتی، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با کسب خرد در دانشجویان بود. بدین منظور با طرح یک مدل ساختاری فرضی که بیانگر شبکه ای از ارتباطات مستقیم و غیرمستقیم بین توانمندی های منش، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با میزان خرد بود، تعداد 200 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان (101 نفر پسر و 99 نفر دختر) به شیوه نمونه گیری دردسترس، انتخاب و با مقیاس های خرد (آردلت، 2003)، ارزش های فعال در عمل- نسخه کوتاه 72سؤالی، اصالت شخصیت (وود و همکاران، 2008) و اقدام برای رشد شخصی (رابیتیشک،1998) ارزیابی شدند. تحلیل معادلات ساختاری نشان داد بین مؤلفه های فضایل و توانمندی های منش، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با میزان خرد در دانشجویان، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که مؤلفه های فضیلت های شخصیتی، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی روابط معناداری باهم دارند. یافته ها از برازندگی مناسب ساختار فرضی متغیرهای پژوهش حمایت کرد. یافته های پژوهش حاضر علاوه بر تلویحات کاربردی، چارچوب مفیدی را در شناسایی مؤلفه هایی در روند کسب و رشد خرد در دانشجویان فراهم می کند.
مقایسه اثربخشی مداخله مبتنی بر روانشناسی مثبت نگر و آموزش تنظیم هیجان بر توانمندی های منش گروه نارانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
159-177
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی مداخله مبتنی بر روانشناسی مثبت نگر و آموزش تنظیم هیجان برتوانمندی های منش گروه نارانان انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش خ انواده افراد معتاد عضو گروه های خانواده ی معتادان گمنام (نارانان) شهرستان امیدیه در سال 1397 بودندکه از بین آنها 60 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه نخست، مداخله مبتنی بر روانشناسی مثبت نگر و گروه دوم، آموزش تنظیم هیجان دریافت کردند اما گروه سوم آموزشی ندیدند. ابزار سنجش آزمون، پرسشنامه توانمندی های منش بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل شدند نتایج نشان داد که اختلاف نمره های دو گروه آموزش دیده نسبت به گروه کنترل در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری معنی دار بود (01/0>P)و نیز تفاوت بین دو گروه آزمایش معنادار بود (01/0>P)؛ و مداخله مبتنی بر روانشناسی مثبت نگر اثر بخشی بیشتری داشت. با توجه به اثربخشی این روش های مداخله می توان از آنها در ارتقا توانمندی های منش افراد معتاد و خانواده های آنها استفاده نمود.
مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر توانمندی های منش زنان مبتلا به روماتیسم مفصلی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: روماتیسم مفصلی شایع ترین بیماری التهابی روماتیسمی است. هدف:پژوهش حاضر مقایسه روان درمانی مثبت گرا با پذیرش و تعهد بر توانمندی های منش زنان مبتلا به روماتیسم مفصلی بود. روش : روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به روماتیسم مفصلی شهر خرم آباد در سال ۱۳۹۸ بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ۶۰ نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایشی۱ (درمان مثبت گرا)، گروه آزمایشی ۲ (پذیرش و تعهد) و گروه گواه (هر گروه ۲۰ نفر) جایگزین شدند. در شرایط یکسان و هم زمان، پیش آزمون با پرسشنامه توانمندی های منش (VIA-IS) از هر سه گروه به عمل آمد. گروه های آزمایشی تحت درمان مثبت گرا و پذیرش و تعهد (۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای) قرار گرفتند، اما گروه گواه هیچ گونه درمانی دریافت نکردند. سپس پس آزمون از هر سه گروه به عمل آمد. یافته ها با نرم افزار ۲۴ SPSS در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مثبت گرا و پذیرش تعهد باعث افزایش توانمندی های منش بیماران گردید (۰/۰۵>P)، آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد، درمان مثبت گرا بر توانمندی های منش دارای تأثیر بیشتری است. نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده می توان گفت، روان درمانی مثبت گرا ،مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش توانمندی های منش در زنان مبتلا به روماتیسم مفصلی شده و درمان مثبت گرا اثربخشی بیشتری داشت؛ لذا از این درمان ها در کنار درمان پزشکی برای بهبود توانمندی این بیماران می توان استفاده کرد.
ساخت و رواسازی پرسشنامه توانمندی های منش ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
55 - 85
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طبقه بندی توانمندی ها و فضائل منش و ساخت و رواسازی پرسشنامه سنجش آن در جمعیت دانشجویان ایرانی بود. روش پژوهش حاضر از نوع آمیخته کیفی-کمی بود. در بخش کیفی از طرح نظریه داده بنیاد (GT) استفاده شد. 35 دانشجو در قالب 6 گروه کانونی ( شامل 24 دانشجوی دختر و 11 دانشجوی پسر) از جامعه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه تهران به شیوه قضاوتی انتخاب شده و مورد مصاحبه نیم ساختار یافته قرار گرفتند. پاسخ ها به شیوه تحلیل مضمون و بکارگیری دو روش تحلیل قالب و ماتریس در نرم افزار MAXQDA10 تحلیل شدند. یافته ها نشان دهنده وجود چهار عامل یا فضیلت در جامعه ایرانی بود که عبارتند از خِرد (شامل توانمندی های تفکر تحلیلی، خودنظم دهی، میانه روی و اعتدال، عشق به یادگیری)، شجاعت (شامل توانمندی های جرأت مندی، و صداقت)، انسانیت (شامل توانمندی های عدالت و انصاف، مهربانی، گذشت و بخشش)، و تعالی (شامل توانمندی های تحسین زیبایی و شگرفی، امیدواری، و معنویت). مطالعه دوم با روش غیرآمایشی (توصیفی) و طرح پیمایش روی جمعیت دانشجویی 456 نفری به اجرا در آمد. تحلیل مولفه های اصلی با چرخش واریماکس، ساختار چهار عاملی را نشان داد. این یافته ها نشان می دهد که پرسشنامه توانمندی های منش ایرانیان می تواند داده های معتبر و قابل اتکایی فراهم آورد.
تدوین مدل تبحر مداری مبتنی بر توانمندی های منش در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، تبیین تبحرمداری دانش آموزان براساس توانمندی های منش آنان است که با روش همبستگی انجام شد. در این پژوهش، 417 (213 دختر و 204 پسر) دانش آموز پایه نهم با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به سیاهه ارزش ها در عمل از مقیاس توانمندی های نوجوانان پارک و پیترسون، جهت گیری هدف الیوت و مک گرگور، خودکارآمدی شوارتز و جرسلم، ارزش موفقیت پینتریج و همکاران، مسئولیت پذیری نعمتی و شادی لیبومیرسکی و لپر پاسخ دادند. یافته ها نشان دادند مدل مفروض با داده ها برازشی پذیرفتنی دارد و توانمندی های منش، تبیین کننده تبحرمداری است. همچنین اثر غیرمستقیم متغیرهای توانمندی منش، خودکارآمدی، مسئولیت پذیری و ارزش موفقیت بر تبحرمداری معنادار است. در مقایسه مدل مفروض بین دختر و پسر ازنظر شاخص های کای اسکوئر بهنجارشده، شاخص برازش مقایسه ای، شاخص برازش تطبیقی، ریشه میانگین مربعات برآورد تفاوتی وجود نداشت. نتایج پژوهش نشان دادند تبیین تبحرمداری مبتنی بر توانمندی های منش با متغیرهای میانجی خودکارآمدی، مسئولیت پذیری، ارزش موفقیت و شادی تبیین پذیر است و می توان تبحرمداری را در محیط های آموزشی و برای دانش آموزان نوجوان افزایش داد.
اثربخشی آموزش توانمندی های منش فرهنگ محور بر تقویت توانمندی های منش و ارتقای بهزیستی ذهنی دانشجویان در دوره پیش بزرگسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (اسفند) ۱۳۹۹ شماره ۹۶
1523-1546
حوزه های تخصصی:
زمینه: اخیرا مداخلات توانمندی های منش نتایج بسیار تأثیرگذاری بر افزایش بهزیستی در مطالعات متعدد در نقاط مختلف جهان داشته اند. هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی آموزش توانمندی های منش فرهنگ محور بر تقویت توانمندی های منش و ارتقای بهزیستی ذهنی دانشجویان در دوره پیش بزرگسالی بود. روش: این مطالعه از نوع شبه آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه تهران در سال تحصیلی 1398-1399 بودند که از میان آنها تعداد 34 دانشجوی کارشناسی ارشد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (19 نفر) گنجانده شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل مقیاس بهزیستی ذهنی ( اندروز و رابینسون، 1991) و نسخه ایرانی سیاهه توانمندی های منش (حسنی راد، 1399) بود. قبل از اجرای مداخله از دو گروه پیش آزمون گرفته شد. سپس گروه آزمایش مداخله توانمندی های منش فرهنگ محور (حسنی راد، 1399 ) را طی 12 جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمود. پس از اجرای مداخلات، پس آزمون و یک ماه بعد آزمون پیگیری از دو گروه به عمل آمد. داده های به دست آمده توسط تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . یافته ها: نتایج مرحله پس آزمون نشان داد که در گروه آزمایش، میزان نمرات رضایت از زندگی، عاطفه منفی، و توانمندی های منش و فضائل (شامل خرد، شجاعت، انسانیت، و تعالی) همه در مقایسه با گروه گواه بالاتر بوده است (01/0 P < ). تغییرات مشاهده شده در گروه آزمایش در مرحله پیگیری نیز تا حدی پایدار بود. نتیجه گیری: بر این اساس می توان نتیجه گرفت که بسته تدوین شده در افزایش توانمندی های منش و بهزیستی ذهنی دانشجویان نقش مؤثری داشت.
بررسی ویژگی های روان سنجی سیاهه ارزش ها در عمل از مقیاس توانمندی های نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
243-223
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی ویژگی های روان سنجی سیاهه ارزش ها در عمل از مقیاس توانمندی های نوجوانان بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری دانش آموزان مشغول به تحصیل پایه نهم شهر تهران بود که با روش نمونه گیری خوشه ای 417 دانش آموز (213 دختر و 204 پسر) از مناطق 3، 4، 10، 13 انتخاب شدند. کلیه دانش آموزان به سیاهه ارزش ها در عمل از مقیاس توانمندی های نوجوانان پارک و پیترسون (2006)، مقیاس شادی عمومی لیبومیرسکی و لپر (1999)، مقیاس خودکارآمدی شوارتز و جرسلم (1995) و خودناتوان سازی روزنبرگ (1965) پاسخ دادند. جهت بررسی پایایی و روایی پرسشنامه از ضریب همسانی درونی و روایی همگرا، روایی واگرا و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که 3 ≥ CMIN/DF، 90/0 =CFI، 60/.=PCFI و 08/0 = RMSEA ساختار پیشنهادی مقیاس با داده های برگرفته از نمونه نوجوان ایرانی تأیید می شود که همبستگی معنادار مقیاس توانمندی های منش با شادی و خودکارآمدی (001/0>p؛ 56/0 – 28/0r=) موید روایی همگرا و با خودناتوان سازی ادعایی، رفتاری و خودناتوان سازی عمومی (001/0>p: 61/0 - 12/0r=) موید روایی واگرا است. مقادیر ضرایب آلفای کرانباخ این سازه برای فضائل 79/0 تا 97/0 است و پایایی مقیاس با فاصله زمانی 15روز 76/0 تا 94/0 به دست آمد. نتیجه گیری: مقیاس توانمندی های منش نوجوان 96 ماده ای ابزاری روا و پایا در نوجوانان است و می توان از آن برای شناسایی توانمندی های منش کودک و نوجوان استفاده کرد.
تأثیر آموزش توانمندی های منش بر تبحرمداری نوجوانان: نقش شادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین اثر آموزش توانمندی های منش بر تبحرمداری نوجوانان با واسطه گری شادی بود. پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری و با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر متوسطه اول بود. 66 دانش آموز پایه نهم (33 نفر در گروه آزمایش و 33 نفر در گروه کنترل) از منطقه 4 تهران به روش نمونه گیری چندمرحله ای خوشه ای انتخاب شدند. هر دو گروه، قبل و بعد از اجرای برنامه و یک ماه پس از آموزش به جهت گیری هدف الیوت و مک گرگور و شادی لیبومیرسکی و لپر پاسخ دادند. برنامه آموزشی توانمندی های منش به شیوه گروهی (به صورت حضوری و مجازی) برای دانش آموزان گروه آزمایش در 10 جلسه دو ساعته اجرا شد. تجزیه وتحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس آمیخته و تحلیل کواریانس انجام شد. یافته ها نشان دادند برنامه مداخله ای توانمندی های منش ازطریق شادی موجب افزایش تبحرمداری می شود. نتایج نشان دادند برنامه آموزش توانمندی های منش نه تنها دانش آموزان را در راستای تبحرمداری هدایت می کند، موجب شادی بیشتری در دانش آموزان می شود.
رابطه توانمندی های منش، تناسب شغلی و مشغولیت شغلی با بهزیستی سازمانی در سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
476 - 449
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه توانمندی های منش، تناسب شغلی و مشغولیت شغلی با بهزیستی سازمانی در کارکنان سازمان تأمین اجتماعی غرب تهران بزرگ صورت گرفت. روش: طرح پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از مدل معادلات ساختاری بود. شرکت کنندگان این پژوهش 312 نفر از کارکنان شاغل در اداره کل تأمین اجتماعی غرب تهران بزرگ و شعب تابعه آن در سال 1399 بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های شکوفایی در محل کار کرن (2014)، مقیاس تناسب شغلی احمدی (1394)، فضیلت های دخیل در عمل پترسون و سلیگمن (2004) و مشغولیت شغلی کانونگو (1982) پاسخ دادند. در مجموع 312 پرسشنامه قابل استفاده دریافت شد. ارزیابی داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده های به دست آمده نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مناسبی برخوردار است (0.733 GOF=). برای رابطه غیر مستقیم بین دو متغیر بهزیستی سازمانی و توانمندی های منش با میانجی گری مشغولیت شغلی مقدار 3.543 t= و 0.05P= و برای رابطه غیرمستقیم بین دو متغیر بهزیستی سازمانی و تناسب شغلی با میانجی گری مشغولیت شغلی 3.137 t= و 0.05P= به دست آمد. نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها پیشنهاد می شود با توجه به رابطه متغیرهای مطالعه شده در این پژوهش، تدوین برنامه هایی برای پرورش توانمندی های منش و همچنین توجه به تناسب شغلی در هنگام جذب و بکار گیری افراد در مشاغل مختلف، مد نظر سازمان قرار گیرد.
تأثیر آموزش توانمندی های منش مبتنی بر ذهن آگاهی بر ارتقای کامیابی زنان در انتهای بارداری و پس از زایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آذر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
۱۴۷۰-۱۴۵۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: جهت ارتقای کیفیت دوران حساس گذار بارداری، نیازمند طراحی مداخلاتی کارآمد مختص زنان باردار هستیم. روانشناسی مثبت مداخلاتی را برای این دوره ارائه کرده که مورد توجه روزافزون قرار گرفته ولی این نخستین بار است که تمرین توانمندی های منش مبتنی بر ذهن آگاهی در گروه زنان باردار طراحی و اجرا می شود. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش توانمندی های منش مبتنی بر ذهن آگاهی بر عوامل بهزیستی زنان قبل و پس از زایمان بود. روش: این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با مرحله پیگیری و گروه گواه است. جامعه آماری شامل زنان باردار ساکن شهر تهران در ماه های 6 و 7 بارداری بود که در صفحه های اینستاگرام و تلگرام 5 متخصص زنان و زایمان فعال بودند. از این افراد 60 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 30 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش در 8 جلسه آموزشی 2 ساعته آنلاین شرکت کردند. هیچ مداخله ای در این مدت برگروه گواه صورت نگرفت. در انتهای دوره هر دو گروه در پس آزمون شرکت کردند. جهت پیگیری، یک ماه بعد از زایمان نیز آزمون مجدداً در هر دو گروه انجام شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس جامع کامیابی (سو، تای و دینر، 2014) و پرسشنامه ارزش های فعال در عمل (پترسون و سلیگمن، 2004) و همچنین بسته آموزشی توانمندی های منش مبتنی بر ذهن آگاهی در بارداری (نیمیک، 2014 و بارداک، 2010) بودند. جهت بررسی نتایج از نسخه 23 نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که افزایش معنا داری درکلیه عوامل بهزیستی در گروه آزمایش وجود دارد (0/01 >p) و این افزایش در مرحله پیگیری نیز همچنان معنادار باقی مانده بود (0/01 >p). نتیجه گیری: به طور کلی می توان گفت؛ کاربرد بسته آموزشی تمرین توانمندی ها مبتنی بر ذهن آگاهی در بارداری می تواند منجر به ارتقای بهزیستی مادران در دوران بارداری و همچنین اوایل دوره بعد از زایمان شود.
تاثیر مداخله آموزشی هوش مثبت بر توانمندی های منشی و معنای زندگی معلمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر بسته آموزشی هوش مثبت در ارتقای توانمندی های منشی و معنای زندگی معلمان دوره ابتدایی انجام شد. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با دو گروه آموزش هوش مثبت و کنترل است که بر اساس هدف کاربردی است. حجم نمونه شامل شامل 44 معلم دوره ابتدایی بود که به شیوه نمونه گیری ملاکی انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آموزش هوش مثبت (22 نفر) و کنترل (22 نفر) گمارده شدند. تمام شرکت کنندگان از طریق پرسشنامه توانمندی و ارزش ها در عمل سلیگمن و پرسشنامه معنا در زندگی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه مورد سنجش قرارگرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل ورایانس آمبخته طرح اندزه گیری تکراری، تحلیل شدند. در گروه آموزشی هوش مثبت، زیرمولفه های توانمندی منش شامل خلاقیت، کنجکاوی، هوش اجتماعی، معنویت و امید بطورمعناداری نسبت به خط پایه ارتقا یافتند (0001/0=p). در مولفه معنای زندگی نیز افزایش معناداری در گروه آموزش هوش مثبت مشاهده شد (0001/0=p). با توجه به نتایج مطالعه حاضر، می توان گفت که آموزش هوش مثبت باعث بهبود توانمندی های شخصیتی و معنای زندگی در معلمان مدارس ابتدایی می شود. از این رو کاربرد آن برای سایر معلمان و مربیان توصیه می گردد.
مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت نگر و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر انعطاف پذیری شناختی، تحمل پریشانی و توانمندی های منش زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۳
125 - 145
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت نگر و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر انعطاف پذیری شناختی، تحمل پریشانی و توانمندی های منش زنان مطلقه انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه زنان مطلقه شهر دامغان در سال 1399 بودند که از میان آنان 45 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش (تعداد هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس تحمل پریشانی، پرسش نامه انعطاف پذیری شناختی، توانمندی های منش، پروتکل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و پروتکل روان درمانی مثبت نگر استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده گردید. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد گروه روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت به گروه روان درمانی مثبت نگر در تمام مؤلفه های انعطاف پذیری شناختی، به طور معنی داری نمرات بالاتری کسب کردند (01/0>P). همچنین نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد گروه روان درمانی مثبت نگر نسبت به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در متغیرهای تحمل پریشانی و توانمندی های منش به طور معنی داری نمرات بالاتری کسب کردند (01/0 >P). با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان گفت روش های روان درمانی مثبت گرا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، نقش مهمی در ارتقای سلامت روان زنان مطلقه دارند.
طبقه بندی توانمندی های منش و فضایل با تأکید بر فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
371 - 394
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی توانمندی های منش و فضایل در میان دانشجویان ایرانی 18 تا 28 ساله و طبقه بندی این توانمندی ها و فضایل با توجه به فرهنگ ایرانی است. روش پژوهش حاضر از نوع کیفی با استفاده از طرح نظریه مبنایی از نوع اکتشافی بود. به منظور تحلیل مصاحبه های گروه کانونی از فن تحلیل مضمون استفاده شد. جامعه پژوهش، دانشجویان دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند که به شیوه هدفمند، از نوع قضاوتی انتخاب شدند. نفرات منتخب با پرسشنامه نشانگرهای بزرگسالی ارزیابی شدند و تنها کسانی که ویژگی های دوره پیش بزرگسالی را داشتند، در این مطالعه، شرکت کردند. کفایت حجم نمونه در رویکرد کیفی با توجه به اصل اشباع طی روند پژوهش تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه بود که از طریق گروه کانونی (6 گروه شامل 24 دانشجوی دختر و 11 دانشجوی پسر) انجام گرفت. تحلیل مضامین در این پژوهش با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام گرفت. یافته ها نشان دهنده وجود چهار عامل یا فضیلت زیر در جامعه ایرانی بود: خِرد (شامل توانمندی های تفکر تحلیلی، خودنظم دهی، میانه روی و اعتدال، عشق به یادگیری)، شجاعت (شامل توانمندی های جرئت مندی، صداقت، و استقلال)، انسانیت (شامل توانمندی های عدالت و انصاف، مهربانی، گذشت و بخشش)، و تعالی (شامل توانمندی های تحسین زیبایی و شگرفی، امیدواری، و معنویت). به عبارت دیگر، به جای تقسیم بندی 6 گانه فضایل و 24 گانه توانمندی های مؤسسه ارزش ها د رعمل (و یا)، در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل مضمون مدلی شامل چهار فضیلت و 13 توانمندی با توجه به اولویت های جامعه ایرانی به دست آمد.
اثربخشی آموزش استفاده از توانمندی های منش بر استفاده از توانمندی های منش، بهزیستی روان شناختی و سرمایه های روان شناختی مدیران میانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی اثربخشی آموزش روش های استفاده از توانمندی های منش بر استفاده از توانمندی های منش، بهزیستی روان شناختی و سرمایه های روان شناختی بود.روش: طرح تحقیق یک طرح شبه آزمایشی با گروه آزمایش و گروه گواه است. نمونه آماری شامل 30 نفر از مدیران میانی یک سازمان است که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش روش های مداخله استفاده از توانمندی های منش را دریافت کردند اما گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. پرسشنامه های تحقیق شامل پرسشنامه استفاده از توانمندی های منش (گاوینجی و لاینلی، 2007 )، بهزیستی روانشناختی (ریف و سینگر، 2003) و سرمایه های روان شناختی (لوتانز و همکاران، 2007) بودند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره و یک متغیره تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان دادند که بعد از کنترل پیش آزمون ها، مداخله آموزش روش های استفاده از توانمندی های منش میانگین نمرات استفاده از توانمندی های منش، بهزیستی روان شناختی و سرمایه های روان شناختی را در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور معنی داری افزایش داده بود.نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش روش های تقویت شخصیت روشی مؤثر برای افزایش استفاده از قدرت شخصیت، بهزیستی روان شناختی و سرمایه های روان شناختی است.
رابطه توانمندی های منش والدین و مهارت اجتماعی فرزندان با توجه به نقش واسطه ای تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
235 - 244
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای تنظیم هیجان در رابطه بین توانمندی های منش والدین با مهارت اجتماعی فرزندان بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری والدین دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. حجم نمونه 300 نفر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و از این تعداد 286 نفر پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های مهارت های اجتماعی (SSRS) گرشام و الیوت، (1990)، مشکلات در نظم بخشی هیجانی (DERS) گراتز و روئمر (2004) و آزمون مختصر توانمندی های منش (BST) پترسون و سلیگمن (2004) بودند. جهت تحلیل داده ها از معادلات ساختاری به روش حد اقل مربعات جزئی (PLS-SEM) استفاده شد. یافته ها نشان داد که مسیر مستقیم فضیلت های والدین به تنظیم هیجان خود (001/0=p) و همچنین مهارت اجتماعی فرزندان( 001/0= p) به طور مثبت معنی دار است، مسیر تنظیم هیجانی به مهارت اجتماعی در والدین (001/0= p) به طور مثبت معنی دار است. یافته ها نشان داد که مسیر غیرمستقیم توانمندی های منش والدین به مهارت اجتماعی با توجه به نقش واسطه ای تنظیم هیجانی ( 002/0= p) نیز معنی دار بوده است. شاخص های برازش مدل در وضعیت مطلوب بودند. با توجه به نتایج توانمندی های منش والدین با توجه به نقش واسطه ای تنظیم هیجانی می تواند تبیین کننده مهارت اجتماعی فرزندان باشد.