مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
نوجوان
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی سیمای شهر و ویژگی های آن در داستان های کودک و نوجوان دهه شصت است. به این منظور محتوای 335 داستان کودک و نوجوان، از 40 نویسنده برجسته که برای نخستین بار در سال های 1360 تا 1369 انتشار یافته اند، به شیوه کمی و کیفی بررسی شد. نتایج این بررسی نشان داد که شهر به عنوان محیط اصلی 195 داستان و بخشی از محیط 21 اثر دیگر، در مجموع با 64 درصد، محیط غالبِ داستان های کودک و نوجوان دهه شصت است. سیمایی که از شهر و شهرنشینان در داستان های دهه شصت ارائه شده، به توصیف عناصری معین و زندگی طبقاتی خاص از جامعه سطوح کم درآمد و فقیر، محدود شده است. از این رو، در بیش تر داستان ها، مکان ها، عناصر محیطی و شخصیت هایی محدود و کلیشه ای به تصویر کشیده شده است و زندگی بخشی دیگر از مخاطبان که اندک هم نیستند، نادیده گرفته شده است. این موضوع از عوامل گوناگون مانند فضای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی حاکم بر جامعه در دهه های پنجاه و شصت، شرایط زندگی خالقان آثار، گرایش بسیار نویسندگان به خلق داستان های واقع گرا و هم چنین دفاع آنان از طبقات محروم جامعه تاثیر پذیرفته است.
تادیب قضایی اطفال و نوجوانان در صورت تکرار جرم
حوزه های تخصصی:
یکی از اصول پذیرفته شده در حقوق جزای اسلامی، تشدید مجازات مکلفی است که مکرراً مرتکب جرمی از جرایم حدی شده باشد. ماده 38 لایحه رسیدگی به جرایم اطفال و نوجوانان مقرر می دارد «مقررات تکرار جرم در مورد اطفال و نوجوانان رعایت نمی شود». در این مقاله با ارائه آرای فقهای امامیه در زمینه حکم سرقت کودک، فرضیه تادیب قضایی کودک در صورت تکرار جرم از ناحیه او با کشف ملاک، و تعمیم آن در تمامی جرایم کودکان به اثبات می رسد و اصلاح ماده 38 به این شرح پیشنهاد می گردد که: «تکرار جرم در مورد اطفال و نوجوانان موجب تادیب و تدابیر بازدارنده متناسب خواهد شد که دادگاه با عنایت به تربیت کودک و اصلاح رفتار او و مصلحت جامعه به آن مبادرت می نماید». در اثبات فرضیه و ارائه پیشنهاد، از روش منطق پژوهش های فقهی یعنی اجتهاد و استنباط از ادله با جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای استفاده شده است.
شیوه های موثر نهادینه کردن حجاب در کودکان و نوجوانان
حوزه های تخصصی:
تربیت دینی و نهادینه کردن آموزه های دینی در کودکان و نوجوانان سبب مصونیت آنان از آسیب های اخلاقی و اجتماعی می شود؛ زیرا دلیل بروز بسیاری از رفتارهای ناهنجار، نداشتن تربیت دینی و اخلاقی است. درونی شدن ارزش هایی مانند حجاب سبب مقاوت بیشتر آنان در برابر این کج روی ها می شود. والدین و مربیان اگر بخواهند کودکان را با حجاب آشنا و در وجود آنان نهادینه سازند، باید از کودکی و نوجوانی شروع کنند. در نظام تربیتی اسلام، آغاز تعلیم و تربیت با روش شناسی و بررسی شیوه های صحیح تربیتی، جایگاه ویژه ای دارد. درخت پرثمر تربیت آنگاه به بار می نشیند که نظریه های تربیتی در قالب شیوه های صحیح و درست به اجرا درآید.
این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و در پی بیان این نکته است که روش های الگوآفرینی، محبت، تشویق، بصیرت بخشی و قصه گویی موثرترین روش های والدین و مربیان برای درونی کردن حجاب در کودکان و نوجوانان به شمار می آید.
تأثیر بازیهای رایانه ای و میزان همدلی نوجوانان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور بررسی رابطه بازیهای رایانه ای و همدلی دانش آموزان مقطع سوم دوره راهنمایی و با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را دانش آموزان مقطع سوم دوره روزانه راهنمایی شهر قم از هر دو جنس (مذکر و مؤنث) تشکیل میدهند. از کل جامعه آماری، تعداد 220 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. شایان ذکر است که در این تحقیق، از نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که: 1. بازیهای رایانه ای با دیدگاه پذیری، رابطه منفی داشته و با متغیر همدلی و زیرمقیاس های اندوه شخصی و نگرانی همدلانه، رابطه ای نداشته است.2. دانش آموزانی که به طور متوسط، روزانه بیشتر از 52 دقیقه به بازیهای رایانه ای پرداخته اند، از دیدگاه پذیری کمتری برخوردارند.3. جنسیت، در همبستگی بین بازیهای رایانه ای و همدلی، تأثیرگذار است.
رابطة حرمت خود بر همدلی نوجوانان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور بررسی رابطة سطح حرمت خود با همدلی دانش آموزان مقطع سوم دوره راهنمایی و با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را دانش آموزان مقطع سوم راهنمایی بخش روزانه شهر قم از هر دو جنس (مذکر و مؤنث) تشکیل میدهند. از تمام جامعه آماری، تعداد 220 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. شایان توجه است که در این تحقیق، از نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که: رابطة معناداری بین متغیرهای حرمت خود و همدلی، وجود ندارد، اما متغیر حرمت خود و زیرمقیاس هایش، رابطة منفی و معناداری با زیرمقیاس اندوه شخصی و رابطه مثبت و معناداری با زیرمقیاس دیدگاه پذیری دارند. این پژوهش نشان میدهد که جنسیت، با میزان همدلی رابطه داشته و میزان همدلی دختران بیش از پسران است.
تاثیر ورزش بر خطرپذیری جنسی دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورزش به صورت سنتی، ابزاری استراتژیک برای تشویق و توسعه رفتارهای سلامت و فاکتور محافظتی و پیشگیرانه از رفتارهای پرخطر مخصوصا خطرپذیری جنسی به حساب می آید. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر ورزش و متغیرهای مرتبط با آن بر خطرپذیری جنسی – گرایش به دوستی با جنس مخالف و گرایش به رابطه و رفتار جنسی- نوجوانان انجام گرفت. 406 دانش آموز شامل 271 پسر و 135 دختر مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (IARS) را تکمیل کردند. علاوه بر این پرسشنامه ای که در آن نوع ورزش، مدت زمان عضویت در تیم ورزشی، سطح رقابتی مسابقات، شرکت در اردوی ورزشی، میزان فعالیت ورزشی گنجانده شده بود، مورد سوال قرار گرفت. روش نمونه گیری چند مرحله ای و ترکیبی از نمونه گیری طبقه ای، متناسب با حجم و تصادفی بود. برای توصیف متغیرها از میانگین و انحراف معیار، فراوانی و فراوانی نسبی و برای مقایسه میانگین ها از تحلیل واریانس چندگانه (MANOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد برخلاف فرض تحقیق، نوجوانانی که در سطوح بالاتر ورزشی فعالیت داشتند، از خطرپذیری جنسی بالاتری برخوردار بودند. میانگین گرایش به دوستی با جنس مخالف و گرایش به رابطه و رفتار جنسی در بین کسانی بیشتر به ورزش می پرداختند، از کسانی که کمتر ورزش می کردند، بطور معنی داری بالاتر بود. تفاوت معنی داری بین میانگین خطرپذیری جنسی در بین اعضای تیم های ورزش انفرادی نسبت به ورزشکاران ورزشهای گروهی وجود نداشت. ورزشکارانی که سابقه حضور در اردوهای ورزشی داشتند در خطرپذیری جنسی بطور معنی داری از میانگین بالاتری نسبت به سایرین برخوردار بودند. برای توجیه رابطه بین ورزش و خطرپذیری جنسی در بین نوجوانان، می توان به اثر استرس و فشار روانی فضای رقابتی، ضعف ارزشها و هنجارهای سازگارانه در محیط های ورزشی غیرحرفه ای، نبود آموزش و آمادگی ذهنی برای مقابله با خطرپذیری و نحوه شکل گیری تشکل های ورزشی، سازماندهی و سیاستگزاری ورزش مدارس اشاره کرد. ضمناً عوامل زیست شناختی دوران نوجوانی از جمله بحران هویت و ساختار شخصیتی ورزشکاران را نیز باید مورد توجه قرار داد.
بررسی اثر بخشی افشای هیجانی نوشتاری بر میزان افسردگی و ظرفیت حافظه فعال در نوجوانان دختر افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی افشای هیجانی نوشتاری بر میزان افسردگی و ظرفیت حافظه فعال در نوجوانان دختر افسرده تنظیم شد. از روش پژوهش تجربی و طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. تعداد 40 دانش آموز دختر به شیوه تصادفی خوشه ای از میان دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر تهران با روش غربالگری انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای اندازه گیری افسردگی افراد از پرسشنامه افسردگی و مصاحبه بالینی استفاده شد و برای ارزیابی ظرفیت حافظه فعال آزمودنی ها از آزمون حافظه فعال (دانیمن و کارپنتر)استفاده شد. به دنبال آن گروه آزمایش به صورت 8 جلسه نیم ساعته تحت مداخلات (افشای هیجانی نوشتاری) قرار گرفتند. پس از اتمام کاربندی متغیر مستقل هر دو گروه به وسیله آزمون های فوق مجدداً ارزیابی شدند. در تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس (با طرح اندازه گیری مکرر)و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین افسردگی و ظرفیت حافظه فعال ارتباط معکوس معناداری وجود دارد و افشای هیجانی نوشتاری میزان علائم افسردگی را کاهش داده و ظرفیت حافظه فعال را در نوجوانان افسرده دختر، افزایش داده است. شایان ذکر است که بعد از دو ماه پیگیری انجام شد و آزمودنی ها مجدداً به آزمون های فوق پاسخ دادند. نتایج نشان داد که افشای هیجانی نوشتار هم چنان تأثیرات خود را بر آزمودنی ها حفظ کرده است.
تاثیردرمان ترکیبی گاباپنتین بالیتیوم درنوجوانان مبتلابه اختلال دوقطبی دریک کارآزمایی بالینی دو سو کور تصادفی کنترل شده با دارونما(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:مطالعات درمان تکدارویی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی با شروع زودرس، رضایتبخش نبوده و مطالعات درمان ترکیبی، اندک است. گزارشاتی در مورد نقش گاباپنتین در درمان اختلال دوقطبی بزرگسالان وجود دارد. مطالعهی حاضر اثربخشی درمان ترکیبی گاباپانتین و لیتیوم را در نوجوانان مبتلا در مقایسه با دارونما بررسی کرده است.
روشکار: در این کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده با دارونما در سال 1387-1388 تعداد 31 بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی 17-10 ساله به صورت متوالی و تصادفی در دو گروه مداخلهی درمانی لیتیوم و گاباپانتین (16 نفر) و لیتیوم و دارونما (15 نفر) قرارگرفتند. مطالعه در طول 8 هفته انجام گرفت. دوز لیتیوم به تدریج تا سطح درمانی سرمی 1/1-8/0
میلیاکیوالان بر لیتر وگاباپانتین تا 400 میلیگرم افزایش یافت. پرسشنامههای مقیاس درجهبندی مانیای یانگ (YMRS)، افسردگی بک (BDI) واضطراب هامیلتون (HARS) هر 2 هفته یک بار تکمیل شده است. عوارض دارویی هر 2 هفته یک بار، سطح سرمی لیتیوم هفتگی و وزن بیماران در ابتدا وانتهای پژوهش بررسی گردید. در تحلیل آماری از آزمونهای تی و ANOVA استفاده شد.
یافتهها:دو گروه از نظر نمرهی YMRS، BDI و HARS، در سطح پایه تفاوتی نداشتند. تفاوت نمره تا هفتهی هشتم در هر دو گروه معنیدار بود (05/0P<) ولی میزان کاهش نمرهی پرسشنامه ها بین دو گروه معنیدار نبود.
نتیجهگیری: افزودن گاباپنتین به لیتیوم، تفاوت معنیداری بین دو گروه از نظر تاثیر بر کاهش علایم مانیا، افسردگی و اضطراب نسبت به دارونما ایجاد نکرد.
ارزش های اخلاقی ارائه شده در تبلیغات بازرگانی تلویزیون جمهوری اسلامی ایران (برای فروش مواد غذایی به کودکان و نوجوانان•)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلویزیون و محصولات آن به عنوان یکی از موثرترین وسایل ارتباط جمعی، می توانند نقشی دوسویه ایفا کنند، به تقویت و نهادینه کردن ارزش های اخلاقی پرداخته یا با عملکرد نادرست خود به تقویت و رواج ضدارزش ها بپردازند. مقاله حاضر با هدف بررسی ارزش های اخلاقی ارائه شده در تبلیغات بازرگانی)تبلیغاتی که به منظور فروش مواد غذایی به کودکان و نوجوانان تهیه شده(، انجام گرفته و برای نیل به این هدف از روش نشانه شناسی استفاده شده است. نمونه های مورد بررسی شامل 16 آگهی تجاری پخش شده در سال 1388 از شبکه یک سیماست. نتایج نشان می دهد که عمده ارزش هایی که از طریق آگهی های مورد بررسی به مخاطب کودک و نوجوان منتقل شده، ارزش های منفی بوده اند که سازندگان آن با بهره گیری از تمهیدات مختلف همچون تسری معنایی با توسل به شخصیت های کارتونی و سخنگو، جهان مبتنی بر رویا، نمایش کالا در کسوت یک ناجی و … ، بر آن بوده اند تا با تهییج و تحریک احساسات، ضمیر ناخودآگاه کودک و نوجوان را تحت تأثیر قرار داده و پیام خود را منتقل سازند و در یک کلام توجه و اعتماد مخاطب را به خود جلب کنند.
تأثیر تماشای انیمیشن های مذهبی ایرانی بر رفتار دینی نوجوانان (مطالعة موردی هشت مدرسة راهنمایی و دبیرستان منطقة دو آموزش وپرورش شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گروهی از مخاطبان پروپاقرص تولیدات رسانه، نوجوانان هستند که با توجه به مقطع سنی حساسشان، دیدی نقادانه و موشکافانه به مفاهیم دینی دارند. از همین رهگذر، نباید از نقش تولیدات تلویزیون به مثابة ابزاری برای اطلاع رسانی با هدف تأثیر و تقویت رفتار و نگرش مذهبی نوجوانان، غافل شد؛ لذا با بهره گیری از محیط مستعد مدارس در گردهم آوردن مخاطبان متجانس، امکان تأثیر گذاری انیمیشن های مذهبی ایرانی بر رفتار دینی مخاطبان نوجوان، به منظور امکان سنجی استفاده از این تولیدات رسانه به مثابة ابزاری برای تبلیغ دین، بررسی شده است.
این پژوهش بر روی جامعه ای از دانش آموزان دوازده تا هجده سالة هشت مدرسة غیرانتفاعی منطقة دو آموزش و پروش شهر تهران، به شیوة «آزمایشی» بوده و بررسی آزمون شوندگان در چهار گروه کنترل و چهار گروه آزمایش، انجام گرفته است. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر انیمیشن های مذهبی ایرانی بر تغییر رفتار دینی دانش آموزان است و با استفاده از آزمون t زوجی، t تک نمونه ای و تحلیل واریانس، تأثیر مؤلفه های سن و جنس و پیشینة دینی (دین داری) آزمون شوندگان در میزان تغییر رفتارشان را سنجیده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که به طورکلی، تماشای انیمیشن های مذهبی، رفتار دینی گروه مخاطب را تقویت کرده است و همچنین، جنسیت و پیشینة دین داری نوجوانان، در این تأثیر نقش دارد.
مقایسه تاثیر خودگفتاری آموزشی بر عملکرد و یادگیری پرتاب دختران در اواخر کودکی و دوره نوجوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر خودگفتاری آموزشی بر عملکرد و یادگیری پرتاب دارت در دوره های کودکی و نوجوانی بود. به این منظور تعداد 100 نفر (50 نفر از رده سنی 11-9 سال با میانگین سنی10.1 و 50 نفر از رده سنی 17-15 سال با میانگین سنی 16.08 ) به روش تصادفی ساده از بین داوطلبین انتخاب شدند، که هیچ کدام آشنایی با مهارت پرتاب دارت نداشتند و همگی راست برتر بودند . آزمودنی ها پس از شرکت در جلسه آموزشی و پیش آزمون به گروههای تجربی و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها پس از 5 جلسه تمرین که در هر جلسه 7 بسته 3 کوششی تمرین را ادامه دادند و پس از 24 ساعت بی تمرینی در آزمون یادداری و انتقال شرکت کردند. در این پژوهش، برای طبقه بندی داده ها به لحاظ میانگین و انحراف معیار از آمار توصیفی و برای تحلیل داده ها از روش های غیر پارامتریک ( کروسکال والیس و ویلکاکسون) از نرم افزارspss نسخه ی 17 در سطح معنی داری آلفای 0.05 استفاده شد. نتایج نشان داد که خودگفتاری آموزشی موجب تسریع اکتساب، یادداری و انتقال مهارت پرتاب دارت در هر دو رده سنی شد، اما تاثیر آن در رده سنی نوجوانان بیشتر مشاهده شد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که خودگفتاری به عنوان یک راهکار شناختی در کنار تمرین بدنی می تواند مورد تاکید مربیان در هر دو رده سنی بویژه نوجوانان قرارگیرد.
بررسی و مقایسه سبک های هویت و عوامل مرتبط با آن در دانش آموزان نوجوان شاهد
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی سبکهای هویتی دانش آموزان نوجوان شاهد و عوامل مرتبط با آن بود. بدین منظور ، از میان جامعه آماری این مطالعه، 366 دانش آموز نوجوان مدارس دخترانه و پسرانه 12 تا 18 ساله شاهد به روش نمونه گیری طبقه ای برگزیده شدند. برای انجام این پژوهش از پرسشنامه سبک های هویت، مقیاس کنارآیی نوجوانان، و مقیاس عملکرد خانواده استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که: (1) بین سبکهای هویتی دانش آموزان دختر و پسر به جز در سبک سردرگم/ اجتنابی تفاوت دیده نمی شود. (2) بین سن ، برخی از مؤلفه های عملکرد خانواده و سبکهای هویتی رابطه معناداری دیده شد، 3) بین سبک های هویتی و سبکهای کنار آمدن یا مقابله رابطه معنادار مشاهده شد. نتیجه این که شکل گیری هویت در نوجوانان شاهد تفاوتی با سایر نوجوانان ندارد. از سوی دیگر، نوجوانان دارای هویت موفق در خانواده هایی رشد می کنند که در آنها اعضای خانواده با یکدیگر روابط عاطفی خوبی دارند.
قلدری سنتی و سایبری در نوجوانان دختر مدارس راهنمایی: نقش کیفیت ارتباط معلم- دانش آموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلدری یک نوع خشونت سطح پائین به شمار می آید که اخیراً مورد توجه پژوهشگران و روان شناسان حیطه ی تربیتی قرار گرفته است و به دو صورت نمود می یابد: قلدری سایبری و سنتی. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان شیوع قلدری و رابطه ی آن با کیفیت ارتباط
معلم- دانش آموز در بین نوجوانان دختر مقطع راهنمایی مدارس دولتی شهر تبریز و نیز، مقایسه ی این متغیرها در پایه های مختلف تحصیلی دانش آموزان انجام شد. برای تحقق اهداف این پژوهش توصیفی- رابطه ای، 397 دانش آموز دختر مدارس راهنمایی شهر تبریز (90-1391) با شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و به مقیاس قلدری (BS، پاتچین و هیندوجا، 2011) و پرسشنامه ی ارتباط معلم– دانش آموز (IT-SR، مورری و زوواک، 2011) پاسخ گفتند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS، میزان بروز رفتار قلدری در یک ماه اخیر را 2/64 % بدست آورد. آزمون ضریب همبستگی پیرسون بین قلدری و اشکال سنتی و سایبری آن با کیفیت ارتباط معلم- دانش آموز رابطه ی منفی نشان داد (01/0>P). بر حسب نتیجه ی آزمون رگرسیون چندگانه، عوامل بیگانگی و ارتباط با معلم 19 % تغییرات قلدری را پیش بینی نمودند و عامل بیگانگی (32/0-=ß) متغیر پیش بین بهتری بود. همچنین، مبتنی بر نتایج تحلیل واریانس یک طرفه، قلدری در میان دانش آموزان پایه دوم و سوم نسبت به پایه اول شایع تر بوده و کیفیت ارتباط آنان با معلمان خویش نیز، منفی تر بود. با در نظر گرفتن نتایج تحقیق، توجه مضاعف بر کیفیت ارتباط معلم- دانش آموز برای کاهش رفتار قلدری و ناسازگاری های دانش آموزان دختر پیشنهاد می گردد.
مقایسه مؤلّفه های فراشناخت در نوجوانان مبتلا و غیرمبتلا به اختلال وسواس فکری ـ عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مقایسه ای مؤلّفه های فراشناخت در نوجوانان مبتلا و غیرمبتلا به اختلال وسواس فکری ـ عملی بود. روش پژوهش از نوع علّی ـ مقایسه ای بود، به منظور بررسی فرضیه های پژوهش، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس نمونه ای به حجم 60 نفر انتخاب شد، به صورتی که 30 نوجوان مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی بودند (از میان افراد مراجعه کننده به درمانگاه های روان پزشکی بیمارستان های امام حسین (ع) و روزبه شهر تهران) و 30 نوجوان غیرمبتلا به اختلال مذکور بودند (از میان دانش آموزان شهر تهران). برای جمع آوری داده ها از تشخیص روان پزشک و مصاحبه بالینی سازمان یافته مطابق با چهارمین نسخه بازنگری شده راهنمای آماری و تشخیص اختلالات روانی انجمن روان پزشکان آمریکا، فرم کوتاه پرسشنامه فراشناخت ولز و کارترایت – هاتون و پرسشنامه وسواس فکری – عملی مادزلی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون T دو گروه مستقل تحلیل شدند. نتایج نشان داد که فراشناخت نوجوانان مبتلا به اختلال وسواس فکری - عملی در مقایسه با نوجوانان غیرمبتلا به این اختلال متفاوت است و تنها در مؤلّفه مربوط به لزوم کنترل افکار در دو گروه تفاوتی مشاهده نشد. با توجه به نتایج به دست آمده، باورهای فراشناخت در مهم جلوه دادن افکار، احساسات، لزوم انجام دادن آیین مندی های وسواسی و همچنین در نگهداری، پایداری و تشدید نشانه های بیماری در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری - عملی نقشی مهم را ایفا می کنند.
اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر سال اول متوسطه شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشرفت تحصیلی از مهم ترین شاخص های پیشرفت نظام آموزشی است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش هوش هیجانی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود.در پژوهشی شبه آزمایشی، بانمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 44 دانش آموز دخترسال اول متوسطه انتخاب و پیش آزمون هوش هیجانی بار- آن در میان آن ها اجرا شد که بعد از همتاسازی در نمره هوش هیجانی ، به صورت تصادفی در گروه های کنترل و آزمایش جایگزین شدند(22 نفر در گروه آزمایش و 22 نفر در گروه کنترل). دوره 36ساعته آموزش هوش هیجانی در گروه آزمایش به اجرا گذاشته شد. سپس برای هر دو گروه پس آزمون هوش هیجانی انجام شد. شاخص پیش آزمون و پس آزمون پیشرفت تحصیلی ، معدل نیم سال اول و دوم اول متوسطه بود. تحلیل داده ها به روش تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش هوش هیجانی در افزایش پیشرفت تحصیلی به طور معنا داری(005/0> P) مؤثر بوده است و افزایش پیشرفت تحصیلی را باعث شده است. بنابراین، آموزش هوش هیجانی می تواند یک روش مداخله ای مفید برای افزایش پیشرفت تحصیلی باشد.
کارایی بالینی مقیاس های اعتباری و بالینی پرسش نامه ی شخصیتی چندوجهی مینه سوتا نوجوانی ( MMPI-A ): مقایسه ی نیم رخ روانی در گروه بالینی با هنجار و تعیین نمره ی برش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسهی نیمرخ گروههای هنجار و بالینی در مقیاس های اعتباری و بالینی پرسشنامهی شخصیتی چندوجهی مینهسوتا-نوجوانی (MMPI-A)، فرم حوادث ناگوار زندگی و تعیین نمرهی برش برای نوجوانان ایرانی انجام شده است.
روشکار: در این مطالعهی پیمایشی-کاربردی نسخهی نهایی پرسشنامه روی نمونهی هنجاری 2018 نفر (975 پسر و 1043 دختر نوجوان) به روش خوشهای چندمرحلهای در مراکز استانهای تهران، خراسان رضوی، فارس، اصفهان و آذربایجان شرقی در سال تحصیلی 89-1388 اجرا شد. نمونهی بالینی 73 بیمار 18-14 ساله بودند که با مصاحبهی بالینی با پرسشنامهی اختلالات عاطفی و اسکیزوفرنیا برای کودکان سنین مدرسه و بر اساس چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی تشخیصگذاری شدند. دادهها با تحلیل واریانس چندمتغیره و روش منحنی ویژگی عملیاتی تحلیل شدند.
یافتهها: بین گروه هنجار و بالینی در مقیاسهای اعتباری ناهماهنگی پاسخ متغیر، ناهماهنگی پاسخ صحیح، نابسامدی نوع یک و دو، نابسامدی، دروغگویی و در مقیاسهای بالینی خودبیمارانگاری، افسردگی، هیستری، سایکوپاتی، مردانگی-زنانگی، پارانویا، ضعف روانی، اسکیزوفرنیا، مانیک و درونگرایی اجتماعی و فرم حوادث ناگوار زندگی، تفاوت معنیداری مشاهده شد (P>0.01). برای تفکیک دو گروه بالینی و هنجار به روش منحنی ویژگی عملیاتی برای هر یک از مقیاسهای اعتباری و بالینی بین دو گروه هنجار و بالینی، نمرهی برش بهینهای تعیین شد.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج، روایی تشخیصی مقیاسهای اعتباری و بالینی MMPI-A و فرم حوادث ناگوار زندگی در گروه بالینی و هنجار در حد رضایتبخشی است. نمرهی برش برابر با نمرهی استاندارد تی 65، دارای حساسیت و ویژگی بهینه برای تمییز دو گروه و کارایی بالینی قابل قبول است.
مطالعه اثربخشی آموزش در تغییر میزان آگاهی نوجوانان نسبت به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: نظر به گسترش روزافزون مصرف مواد مخدر در جامعه، مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان اطلاعات نوجوانان درباره مواد اعتیاد آور و سپس بررسی نقش آموزش در تغییر میزان آگاهی پایه ریزی گردید.
روش: طرح نیمه تجربی، بر روی 60 دانش آموز دبیرستانی انجام، میزان اطلاعات عمومی آنان درباره مواد اعتیاد آور سنجیده شد. 4 جلسه آموزشی در مورد انواع مواد اعتیاد آور برگزار و مجدداً آگاهی عمومی آنها بررسی شد.
یافته ها: میزان آگاهی صحیح گروهها بیش از 50% نبود. میانگین طلاعات صحیح پسران قبل از آموزش 7/28 و بعد از آموزش 8/37 بود. میانگین اطلاعات صحیح دختران قبل از آموزش 29 و بعد از آموزش 2/39 بود. میزان اطلاعات غلط در دختران کاهش معنی داری را بعد از آموزش نشان داد که در پسرها این کاهش معنی دار نبود.
نتیجه گیری: میزان آگاهی صحیح نوجوانان در مورد انواع مواد اعتیاد آور پایین است که با آموزشی کوتاه مدت میتوان آگاهی های غلط آنها را کاهش و آگاهی های صحیح آنها را افزایش داد.
تأثیر آموزش هوش هیجانی بر مهارت های روانی نوجوانان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش هوش هیجانی بر مهارتهای روانی نوجوانان ورزشکار بود. بهاین منظور 80 دانشآموز (40 دختر و 40 پسر) داوطلب با میانگین سنی 53/0±15 سال به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و به دو گروه گواه و آزمایش تقسیم شدند. ابزار اندازهگیری شامل پرسشنامة هوش هیجانی برادبری و گریوز برای سنجش هوش هیجانی و پرسشنامة آمادگی روانی اوتاوا (OMSAT 3) برای سنجش مهارتهای روانی بود. پرسشنامههای مورد استفاده در داخل کشور دارای پایایی و روایی هستند. برنامة آموزش مهارتهای هوش هیجانی به ورزشکاران نوجوان طی 10 جلسه انجام گرفت. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای آماری مانند همسانی واریانسها، آزمون کلوموگروف اسمیرنوف و آزمون t مستقل (مقایسة میانگینهای دو گروه براساس تفاضل میان نمرههای پیشآزمون از پسآزمون) در سطح معناداری 05/0 P< استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگینهای پسآزمون دو گروه در 4 مؤلفة هوش هیجانی (خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت رابطه) و مهارتهای روانی وجود دارد (05/0 P<). بنابراین بهنظر میرسد آموزش مهارتهای هوش هیجانی یکی از بخشهای مهم آمادگی روانی بهشمار میرود که لازمة دستیابی به اجرای بهینة ورزشی است.
اثربخشی مداخله ی مثبت نگر گروهی در کاهش نگرش های ناکارآمد و افزایش میزان شادکامی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مداخلات مثبت نگر با تمرکز بر نقاط مثبت و توانمندی های افراد، یکی از انواع مداخلات نسبتاً جدید در روان شناسی می باشند . این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مداخله ی مثبت نگر در کاهش نگرش های ناکارآمد و افزایش میزان شادکامی دختران نوجوان انجام شده است. روش: 31 نفر از دانش آموزان 14 تا 15 سال، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش وکنترل جای گرفتند. آموزش های مثبت نگر در طی 11 جلسه ی 2 ساعته، به افراد گروه آزمایش ارائه شد. در این مدت ، گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکرد. نگرش های ناکارآمد توسط مقیاس نگرش های ناکارآمد ویسمن و میزان شادکامی توسط پرسشنامه شادکامی آکسفورد قبل و بعد از مداخله و 4 و 9ماه پس از اتمام مداخله اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج اندازه گیری های مکرر نشان داد که آموزش های مثبت نگر باعث کاهش معنادار نگرش های ناکارآمد و افزایش معنادار میزان شادکامی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت مداخلات مثبت نگر نه تنها باعث کاهش نگرش های ناکارآمد می شوند، بلکه میزان شادکامی را نیز را افزایش می دهند؛ بنابراین می توان آنها را برای کاهش مشکلات روان شناختی که زمینه ساز بروز اختلالات روانی هستند و همچنین برای ارتقای کیفیت زندگی به کار برد.
چیدمان گرافیک: بررسی ساختارهای تصویرگری کتاب کودک و نوجوان
حوزه های تخصصی:
تصویرگری هنری مردمی است که تصویرگر به وسیله آن اندیشه و مفاهیمی را به مخاطب انتقال می دهد. امروزه بیشترین کاربرد این هنر در کتاب برای کودکان و نوجوانان است. آگاهی هنرمند از روش های متفاوت تصویرسازی سبب ایجاد ارتباط بهتر با بیننده می گردد. در این راستا نظرات مخاطب، ناشر و نویسنده مؤثر بر انتخاب های طراح در اجرای کار است. این تحقیق با معرفی برخی از ساختارهای تصویرگری پاسخی به این پرسش است که کتاب کودک و نوجوان چه دسته بندی هایی دارد؟ لذا با روش شناسایی و معرفی، ضمن بررسی ساختارگرایانه، به طبقه بندی آن پرداخته و از نظر سطح، توصیفی می باشد. روش جمعآوری اطلاعات کتابخانه ای، میدانی و مشاهدهنگر است. بر این اساس انواع تصویرگری بر طبق رابطه آن با محتوا، سن مخاطب، سبک های نقاشی، نحوه رنگ گذاری، صفحه آرایی، صحافی و تکنیک اجرایی بیان شده است. روش هایی چون کولاژ، تصویرسازی سه بعدی، تصاویر کارتونی، تصویرسازی فرهنگی و قومی، استفاده از بافت و ترکیب بندی، کاربرد حاشیه و قاب بندی تزئینی و داستان مصور دنباله دار از جمله راهکارهای ارائه شده در این گروه بندی ها جهت تصویرگری برای این قشر است.