مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
پرتاب دارت
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر نوع جلب توجه الگوی مشاهده ای بر یادگیری مهارت پرتاب دارت با واسطه خود- کارآمدی بوده است.48 دانشجوی تربیت بدنی و فاقد تجربه در مهارت موردنظر به طور داوطلبانه انتخاب شدند و برمبنای نمرات پیش-آزمون به چهارگروه براساس نوع تمرین (بدنی و مشاهده ای) و نوع توجه (درونی و بیرونی) تقسیم شدند. برای سنجش خود- کارآمدی از پرسش نامه خود-کارآمدیِ پرتاب دارت که محقق آن را براساس دستورالعمل باندورا ساخت (اعتبار و پایایی 93/0 و 83/0) در مراحل پیش- آزمون اکتساب یادداری و انتقال استفاده شد. توجه گروه درونی به نحوه عمل اندام ها و توجه گروه بیرونی به دست کاری تیرها و هدف جلب شده بود.گروه مشاهده ای فقط در مراحل یادداری و انتقال مهارت پرتاب دارت را انجام داد. تعداد کوشش های مراحل اکتساب یادداری و انتقال به ترتیب 60 12 و 12 بود. نتایج تحلیل عاملی واریانس و کوواریانس نشان داد که نوع توجه اثر معنی داری بر اجرای پرتاب دارت ندارد درحالی که یادگیری بهتر را از طریق جلب توجه بیرونی و آن هم از طریق دخالت خود-کارآمدی موجب می شود (05/0>P). همچنین اثر اصلی نوع تمرین و اثر تعاملی نوع تمرین و نوع توجه معنی دار نبوده است (05/0
اثر دستورالعمل کانون توجه بر سینماتیک و دقت پرتاب طی یادگیری پرتاب دارت در افراد مبتدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثر دستورالعمل کانون توجه بر دقت و همچنین سینماتیک پرتاب دارت افراد مبتدی طی یادگیری مهارت بود. 20 دانشجوی دختر راست دست رشته تربیت بدنی دانشگاه الزهرا، بدون تجربه در مهارت پرتاب دارت، در دامنه سنی 22-20 سال داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. دانشجویان بر اساس امتیاز پیش آزمون، به دو گروه همسان کانون توجه بیرونی و کانون توجه درونی تقسیم شدند. سپس تمرینات دوران اکتساب هر گروه با دستورالعمل مربوط به آن (گروه کانون توجه بیرونی تمرکز بر دارت و مسیر آن، و گروه کانون توجه درونی تمرکز بر دست و حرکت آن)، شامل 6 دسته کوشش 10 تایی انجام گرفت. پس از 48 ساعت، شرکتکنندگان در آزمون یادداری بدون دستورالعمل، شامل 2 دسته کوشش 10 تایی، شرکت کردند. داده های سینماتیک با استفاده از فیلمبرداری از اجرای مهارت و تحلیل آن با نرم افزار تحلیل حرکت شریف استخراج شد. خطای شعاعی و خطای متغیر دو بعدی در هر دسته کوشش به عنوان معیار سنجش نتیجه اجرا محاسبه شد. دامنه حرکت شانه، حداکثر دامنه باز شدن آرنج و خم شدن مچ دست پرتاب در پیش آزمون، آخرین دسته کوشش مرحله اکتساب و یادداری به عنوان داده های سینماتیک و معیار سنجش فرایند اجرا در نظر گرفته شد. نتایج تحلیل واریانس دو عاملی با تکرار سنجش نشان داد که اگرچه اثر تمرین بر هر دو نوع خطا معنادار بود (05/0P<)، تفاوت معناداری بین دو گروه وجود نداشت (05/0P>). داده های سینماتیکی فقط در مرحله اکتساب تحت تأثیر نوع کانون توجه تغییر کرد، که البته این اثر تنها در مورد خم شدن مچ دست معنادار بود (05/0P<).
تأثیر کانون توجه و فراوانی بازخورد در اکتساب و یادداری مهارت حرکتی پرتاب دارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی همزمان کانون توجه و فراوانی بازخورد KP در اکتساب و یادداری مهارت حرکتی پرتاب دارت است. 60 دانش آموز پسر (با میانگین سنی 2/1 ± 17) به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها بعد از اجرای پیش آزمون، به-صورت همگن در یکی از چهار گروه آزمایشی (گروه بازخورد تمرکز درونی با فراوانی 33%، گروه بازخورد تمرکز درونی با فراوانی 100%، گروه بازخورد تمرکز بیرونی با فراوانی 33%، گروه بازخورد تمرکز بیرونی با فراوانی 100 %) جای گرفتند. آزمودنی ها در مرحله اکتساب، به مدت شش جلسه (هر جلسه پنج دسته کوشش شش تایی) تکلیف پرتاب دارت را تمرین کردند به طوری که بازخوردهای کانون توجه مربوط به گروه خود (درونی و بیرونی) با فراوانی های مربوط (33% و 100%) را دریافت می کردند. کلیه امتیازات مرحله اکتساب ثبت شد و بعد از پایان آخرین جلسه تمرینی، آزمون های یادداری با فواصل یک ساعت، دو روز و 10 روز بعد همانند پیش آزمون (یک دسته کوشش ده تایی) به عمل آمد. تحلیل واریانس عاملی با اندازه های تکراری نشان داد تعامل بین کانون توجه و فراوانی بازخورد در مرحله اکتساب (001/0 =Pv) و یادداری (006/0 =Pv) معنی دار بود به نحوی که اختلاف بین گروه بازخورد تمرکز درونی 33% با 100% درونی معنی دار (001/0 =Pv) بود، ولی اختلاف بین گروه بازخورد تمرکز بیرونی 33% با 100% بیرونی معنی دار نبود (287/0 =Pv). در کل، نتایج بیانگر آن است که فراوانی مطلوب بازخورد به کانون توجه بازخورد وابسته است.
مقایسه تاثیر خودگفتاری آموزشی بر عملکرد و یادگیری پرتاب دختران در اواخر کودکی و دوره نوجوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر خودگفتاری آموزشی بر عملکرد و یادگیری پرتاب دارت در دوره های کودکی و نوجوانی بود. به این منظور تعداد 100 نفر (50 نفر از رده سنی 11-9 سال با میانگین سنی10.1 و 50 نفر از رده سنی 17-15 سال با میانگین سنی 16.08 ) به روش تصادفی ساده از بین داوطلبین انتخاب شدند، که هیچ کدام آشنایی با مهارت پرتاب دارت نداشتند و همگی راست برتر بودند . آزمودنی ها پس از شرکت در جلسه آموزشی و پیش آزمون به گروههای تجربی و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها پس از 5 جلسه تمرین که در هر جلسه 7 بسته 3 کوششی تمرین را ادامه دادند و پس از 24 ساعت بی تمرینی در آزمون یادداری و انتقال شرکت کردند. در این پژوهش، برای طبقه بندی داده ها به لحاظ میانگین و انحراف معیار از آمار توصیفی و برای تحلیل داده ها از روش های غیر پارامتریک ( کروسکال والیس و ویلکاکسون) از نرم افزارspss نسخه ی 17 در سطح معنی داری آلفای 0.05 استفاده شد. نتایج نشان داد که خودگفتاری آموزشی موجب تسریع اکتساب، یادداری و انتقال مهارت پرتاب دارت در هر دو رده سنی شد، اما تاثیر آن در رده سنی نوجوانان بیشتر مشاهده شد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که خودگفتاری به عنوان یک راهکار شناختی در کنار تمرین بدنی می تواند مورد تاکید مربیان در هر دو رده سنی بویژه نوجوانان قرارگیرد.
تقلیل منابع توجه و بهبود عملکرد تحت فشار در یک تکلیف حسی ـ حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی تغییرات سازوکارهای توجه و اجرای یک تکلیف حسی ـ حرکتی (پرتاب دارت) در شرایط فشار بود. بیست فرد مبتدی (با میانگین سن12/1±50/20 سال) و داوطلب، پس از یک جلسه تمرین، در سه وضعیت شامل: 1. موقعیت پایه، 2. تکلیف دوگانه ـ فشار پایین، و 3. تکلیف دوگانه ـ فشار بالا، مورد ارزیابی قرار گرفتند. در تکلیف دوگانه از شرکت کنندگان خواستیم هم زمان با اجرای پرتاب دارت، به یک محرک شنیداری که با دو فرکانس قابل تشخیص ارائه می شد نیز پاسخ دهند. در شرایط فشار به شرکت کنندگان گفته شد اگر به 150 درصد امتیاز پایه ی خود برسند، پاداش می گیرند. بررسی دست کاری شرایط فشار نشانگر افزایشی در حدود 10 ضربه در دقیقه در ضربان قلب بود. نتایج تحلیل واریانس با اندازه های تکراری نشان داد که تحت فشار سرعت واکنش و نرخ دقت پاسخ به تکلیف ثانویه به میزان معناداری کاهش یافته است، اما عملکرد پرتاب دارت دچار افت نشد، بلکه بهبود یافت. بنابراین، فشار از یک طرف باعث تقلیل منابع توجه و ناکارآمدی پردازش شد، و از طرف دیگر انگیزه ای شده تا فرد مبتدی نظارت آشکار تری به اجرا داشته باشد.
تأثیر افزایش فاصله توجه بیرونی بر فعالیت الکتریکی عضلات در پرتاب دارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر افزایش فاصله توجه بیرونی بر فعالیت الکتریکی عضلات در پرتاب دارت بود. آزمودنی ها شامل 20 نفر پسر دانشجوی تربیت بدنی با دامنه سنی 24-19 سال دانشگاه خوارزمی بودند. در این پژوهش از تکلیف پرتاب دارت استفاده شد و دستورالعمل های مربوط به توجه شامل توجه بیرونی نزدیک (پرواز دارت) و توجه بیرونی دور (نقطه مرکز دارت) به شرکت کنندگان آموزش داده شد. آزمودنی ها در هر شرایط توجه، 24 کوشش را کامل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی هم بسته انجام گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد افزایش فاصله توجه بیرونی بر دقت اجرا تأثیر مثبت دارد خطای شعاعی P=0.003))، خطای متغیر دو بعدی (P=0.01)؛ اما در میزان فعالیت الکتریکی عضلات در دستورالعمل های مختلف توجه بیرونی تفاوت معناداری مشاهده نشد (05.0< P). نتایج نشان داد دستورالعمل هایکانونتوجهبیرونی دور نسبت به توجه بیرونی نزدیکمنجر به دقتبیشترمی گردد ودر نتیجه، موجب عملکرد بهتریدرمهارتپرتاب دارت می شود. همچنین در شرایط مختلف توجه بیرونی، سطح بالاتری از نوفه (فعالیت عضلات) سیستم حرکتی در حین اجرا به وجود نمی آید که بتواند عملکرد فرد را تحت تأثیر قرار دهد؛ بنابراین، دستورالعمل های توجه بیرونی مربوط به اثر حرکت هستند و تفاوتی در فعالیت عضلات ایجاد نمی کنند. با توجه به نتایج این پژوهش مربیان می توانند شاگردان خود را برای اجرای دقیق تر به سمت دستورالعمل توجه بیرونی دور سوق دهند.
تأثیر کانون توجه درونی و بیرونی بر اکتساب، یادداری و انتقال پرتاب دارت در کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر کانون توجه بر یادگیری پرتاب دارت در کودکان کم توان ذهنی بود. در این مطالعه شبه تجربی، 22 پسر 10 تا 12 ساله کم توان ذهنی براساس هوشبهر 70 - 50 به صورت تصادفی انتخاب و پس از یک جلسه تمرین و پیش آزمون، براساس امتیاز به دست آمده، سن و هوشبهر در دو گروه توجه (درونی، بیرونی) همسان قرار گرفتند. افراد، 5 بلوک و هر بلوک 8 پرتاب را تمرین کردند. از آزمون های تحلیل واریانس دوطرفه مکرر و تحلیل واریانس استفاده شد. در مرحله یادداری، هر دو گروه در پرتاب ها دقت خود را افزایش دادند و در اثر تمرین، تغییرپذیری (044/0= P) و دقت پرتاب ها (047/0= P) کاهش یافت. در مرحله انتقال، گروه توجه درونی قادر به انتقال مهارت به شرایط جدید نبودند، ولی گروه تمرین متغیر در انتقال مهارت خود به شرایط جدید موفق بودند. همچنین گروه توجه بیرونی نسبت به گروه توجه درونی تغییرپذیری (049/0= P) کمتر و دقت (048/0= P) بیشتری داشتند. براساس یافته های تحقیق، گروه توجه بیرونی قادر به یادداری و انتقال مهارت به شرایط جدید بودند که فرضیه عمل محدودشده ولف و همکاران (2001) در افراد کم توان ذهنی نیز تأیید می شود.
تاثیر رنگ های زمینه منتخب بر عملکرد پرتاب دارت دختران قبل و بعد از بلوغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش، بررسی تأثیر رنگ های زمینه منتخب بر عملکرد پرتاب دارت دختران قبل و بعد از بلوغ بود. در این پژوهش نیمه تجربی، 240 نفر به صورت تصادفی انتخاب و پس از اجرای پیش آزمون در قالب شش گروه بارنگ های زمینه متفاوت قرار گرفتند. یک هفته بعد پس آزمون مشابه با پیش آزمون انجام گرفت. از پرسش نامه اطلاعات فردی، دارت و صفحه استاندارد دارت به عنوان ابزار استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های کلموگروف اسمیرنوف، لون، تی همبسته، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی انجام شد. یافته ها نشان داد در رده سنی 7-9 سال، گروه رنگ زمینه دلخواه عملکرد بهتری داشتند. در رده سنی 15-17 سال، رنگ زمینه آبی اثر مثبت و رنگ زمینه قرمز اثر منفی بر عملکرد پرتاب دارت داشت، رنگ های زمینه منتخب در دو رده سنی اثر متفاوتی داشتند. بنابراین احتمالاً رنگ را می توان به عنوان یک عامل محیطی در بهبود یا افول عملکرد پرتاب دارت به حساب آورد.
تأثیر کانون توجهی دستورالعمل بر یادگیری مهارت در مبتدیان بر اساس مدل مراحل یادگیری نیوول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل مراحل یادگیری نیوول یک مدل یادگیری براساس دیدگاه سیستم های پویاست که براساس شکل گیری ارتباط بین درجات آزادی یادگیرنده به سه مرحله تقسیم می شود. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر کانون توجه دستورالعمل بر یادگیری یک مهارت ساده (پرتاب دارت) و یک مهارت پیچیده (ضربه چیپ با پای غیربرتر) بود. این مطالعه شامل دو آزمایش بود. در آزمایش اول 24 دانشجوی پسر دانشگاه تهران تحت آموزش مهارت پرتاب دارت قرار گرفتند. شرکت کنندگان براساس نمره های پیش آزمون به دو گروه تقسیم شدند و یک گروه دستورالعمل کانون توجه درونی و گروه دیگر دستورالعمل کانون توجه بیرونی دریافت کردند. نتایج نشان داد که در یادگیری مهارت پرتاب دارت کانون توجه بیرونی مفیدتر بود. در آزمایش دوم 24 دانشجوی پسر دانشگاه تهران تحت آموزش مهارت شوت چیپ با پای غیربرتر قرار گرفتند. شرکت کنندگان براساس نمره های پیش آزمون به دو گروه تقسیم شدند و یک گروه دستورالعمل کانون توجه درونی و گروه دیگر دستورالعمل کانون توجه بیرونی دریافت کردند. نتایج نشان داد که در یادگیری شوت چیپ با پای غیربرتر کانون توجه درونی مفیدتر بود. نتایج این مطالعه نشان داد در مهارت هایی که ساختار هماهنگ آنها هنوز شکل نگرفته، اتخاذ کانون توجه درونی سودمندتر است.
مقایسه تأثیر تمرینات نوروفیدبک و تصویرسازی ذهنی بر اکتساب و یادداری مهارت پرتاب دارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه تأثیر تمرینات نوروفیدبک و تصویرسازی ذهنی بر اکتساب و یاد داری مهارت پرتاب دارت بود. روش: از میان دانشجویان دختر رشته تربیت بدنی در دانشگاه ارومیه که همگی راست دست بودند و هیچ گونه سابقه آموزش نوروفیدبک، تصویرسازی ذهنی و پرتاب دارت نداشتند، 24 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 8 نفری تصویرسازی ذهنی، نوروفیدبک و کنترل قرار گرفتند. پروتکل تمرینی، به مدت 5 هفته هر هفته 3 جلسه، صورت گرفت و سپس پس آزمون به عمل آمد. آزمون یاد داری 5 روز پس از آخرین جلسه تمرینی گرفته شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس دوراهه با اندازه گیری مکرر نشان داد که اگرچه عملکرد آزمودنی ها در مرحله اکتساب هر دو گروه تصویرسازی ذهنی و نوروفیدبک پیشرفت داشتند، اما تفاوت معنی داری بین گروه های آزمایشی در این مرحله مشاهده نشد. از سوی دیگر، اثر اصلی مراحل آزمون در این پژوهش معنی دار بود، اما اثر اصلی گروه و همچنین تعامل مراحل آزمون و گروه به لحاظ آماری معنی دار نبود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، نقش تصویرسازی ذهنی و نوروفیدبک بیش از پیش مورد توجه قرار می گیرد و تأکید بر استفاده از آن ها در کنار تمرین بدنی توصیه می شود.
آثار تغییرپذیری تم رین و توجه در یادگیری مهارتی ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش آثار برنامه ریزی آرای ش تمرین و کانون توجه بر یادگیری مهارتی ورزشی بررسی شد. 40 دانش آموز دختر دبیرستانی (میانگین سن= 88/0 ± 02/16 سال) در حالی مهارت پرتاب دارت را با آرایش مسدود یا تصادفی تمرین کردند که توجه آنان با استفاده از تکالیف دوگانه، به مهارت (امتیازهای دارت) یا به علامت نامربوط (اصوات ثانویه) هدایت شد. تحلیل واریانس روی وضعیت پایه، مرحله تمرین و آزمون انتقال تأخیری انجام گرفت. نتایج نشان داد همه گروه ها از وضعیت پایه تا آزمون انتقال تأخیری پیشرفت امتیازی معنادار داشتند. به علاوه ، بیشترین پیشرفت از وضعیت پایه تا آزمون تأخیری در مقایسه با دیگر وضعیت ها، در شرایط تمرین تصادفی- توجه به عامل نامربوط دیده شد. به عنوان نتیجه گیری باید گفت پژوهش حاضر اطلاعات تازه ای در خصوص رابطه تعاملی آرایش تمرین و تمرکز توجه در طی یادگیری یک مهارت ورزشی فراهم کرد.
بررسی اثر بازخورد خودکنترلی و اضطراب صفتی بر یادگیری مهارت حرکتی پرتاب دارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر بازخورد خودکنترلی و اضطراب صفتی بر یادگیری مهارت حرکتی پرتاب دارت در دانش آموزان پسر دبیرستانی بود. بدین منظور، 80 آزمودنی به روش دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از "پرسش نامه اضطراب صفتی حالتی اشپیل برگر" (1983) استفاده شد. آزمودنی ها براساس نتایج پرسش نامه به دو گروه اضطراب (کم یا زیاد) و براساس نوع بازخورد به دو گروه (خودکنترل یا جفت شده) تقسیم شدند. اطلاعات با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس موردبررسی قرار گرفت. یافته های مرحله یادگیری در عامل اضطراب و بازخورد متفاوت می باشد و آزمودنی های گروه بازخورد خودکنترلی با اضطراب صفتی کم نسبت به سایر گروه ها اجرای بهتری را از خود نشان داده اند. به نظر می رسد که هنگام ارائه بازخورد خودکنترلی، توجه به سطح اضطراب صفتی از اهمیت خاصی برخوردار است؛ بنابراین، اجرای پژوهش های بیشتر در این زمینه توصیه می شود.
اثر تمرینات نوروفیدبک بر ارتقا عملکرد ورزشی و فرایند حرکتی هشیار در بازیکنان ماهر دارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رشد و یادگیری حرکتی - ورزشی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
139 - 157
حوزه های تخصصی:
به کارگیری نوروفیدبک در ارتقا عملکرد ورزشی به سرعت روبه رشد است. هدف پژوهش حاضر اثر تمرین نوروفیدبک بر عملکرد حرکتی و فرایند حرکتی هشیار بازیکنان ماهر دارت بود. آزمودنی ها 20 بازیکن مرد ماهر دارت بودند. اجرای این پژوهش شامل 5 مرحله پیش آزمون، تمرینات نوروفیدبک و پس آزمون اول، آزمون تحت فشار و پس آزمون دوم بود. دوره تمرینات نوروفیدبک شامل تمرین بازداری باند فرکانسی آلفا(8 تا 12 هرتز) در جایگاه اف 4 بود. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و روش آماری آزمون تحلیل واریانس مرکب استفاده شد. نتایج نشان داد مقادیر فرایند حرکتی هشیار برای گروه تمرین نوروفیدبک در مرحله پس آزمون اول(001/0=p) و آزمون تحت فشار(001/0=p)کاهش یافته است، اما در گروه کنترل این کاهش مشاهده نشد(83/0=(P. امتیازات پرتاب دارت برای گروه نوروفیدبک و کنترل در مرحله پس آزمون اول به نسبت پیش آزمون افزایش یافته بود(001/0=p)، اما تنها گروه نوروفیدبک(001/0=(P توانست این افزایش را در آزمون تحت فشار حفظ کند. یافته ها نشان می دهد تأثیری بین تمرینات نوروفیدبک، فرایند حرکتی هشیار و عملکرد ورزشی وجود دارد. به عبارت دیگر، تمرینات نوروفیدبک از طریق کاهش فرایند حرکتی هشیار منجر به عملکرد حرکتی مطلوب می شود و حس خودکاری را در ورزشکار ایجاد می کند.
تأثیر تمرین نروفیدبک با تأکید بر برتری دستی بر یادگیری مهارت پرتاب دارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رفتار حرکتی بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۱
109 - 128
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر، تعیین تأثیر تمرین نروفیدبک با تأکید بر برتری دستی بر یادگیری مهارت پرتاب دارت بود. 39 دانشجوی دانشگاه شهید رجایی تهران (میانگین سنی: 57/2 ± 62/21 سال) به طور هدفمند در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان پس از آموزش و مشاهده فیلم مربوط به مهارت پرتاب دارت و اجرای پیش آزمون (10 کوشش) در یکی از گروه های نروفیدبک راست دست، نروفیدبک چپ دست، کنترل راست دست و کنترل چپ دست قرار گرفتند. مرحله اکتساب شامل هشت جلسه تمرینی بود که در آن شرکت کنندگان در هر جلسه 20 کوشش تمرینی را پس از مداخله نروفیدبک انجام دادند. 72 ساعت پس از اتمام مرحله اکتساب، آزمون یادداری و سپس آزمون انتقال با دست غیربرتر انجام شد. تحلیل یافته ها در مرحله اکتساب نشان داد که اثر جلسات تمرین معنادار است؛ به عبارت دیگر، عملکرد پرتاب دارت شرکت کنندگان در طول جلسات تمرینی پیشرفت معناداری را نشان داد. همچنین، نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که تفاوت بین چهار گروه تمرینی در آزمون یادداری معنادار است؛ به این معنی که هریک از گروه های نروفیدبک در آزمون یادداری ، نمرات بیشتری را در مقایسه با گروه کنترل به دست آوردند؛ اما تفاوت معناداری بین گروه نروفیدبک راست دست و چپ دست وجود نداشت . از سوی دیگر، گروه های آزمایشی در مرحله انتقال، تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند. پروتکل اس ام آر/تتا با تقویت ریتم حسی حرکتی و به دنبال آن بهبود فرایندهای توجهی، به ارتقای عملکرد در مهارت پرتاب دارت منجر می شود و به نظر می رسد استفاده از این پروتکل می تواند به تسریع روند خبرگی در رشته دارت کمک کند.
اثر تغییر پذیری تمرین ترکیبی (جسمانی و خودالگودهی مثبت) بر بازتحکیم حافظه و انتقال مهارت حرکتی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تمرین جسمانی در ترکیب با خود الگودهی از نوع خود مرورگری مثبت (تحت ساختار ثابت و متغیر) بر پردازش بازتحکیم حافظه و انتقال مهارت حرکتی کودکان انجام شد. تعداد 36 دانش آموز دختر 12-9 سال از دبستان مکتبی ناحیه1 شهر قم مهارت پرتاب دارت را آموزش دیدند. از میان 15 پرتاب فیلمبرداری شده (از فواصل 1.5، 2 و 2.5 متری در ترتیب قالبی) در پیش آزمون، ویدئوی خودمرورگری مثبت تهیه شد. یک هفته بعد افراد در سه گروه تمرین ترکیبی ثابت، قالبی و تصادفی تمرین کردند. مقایسه های زوجی میانگین خطای شعاعی پایان اکتساب با آزمون یادداری 24 ساعت بعد از فراخوانی (با ساختار قالبی) نشان دهنده پیشرفت معنی دار مهارت در هر سه گروه تمرینی ( P≤0.05 )، با آزمون یادداری 24 ساعت بعد از فراخوانی (با ساختار ثابت) نشان دهنده پیشرفت معنی دار مهارت تنها در گروه تمرین ترکیبی قالبی ( P=0.016 )، با آزمون انتقال 24 ساعت بعد از فراخوانی نشان دهنده کاهش معنی دار عملکرد در همه گروه های تمرینی بود. بنابراین تثبیت دوباره حافظه حرکتی در طول فرایند بازتحکیم در کودکان رخ داده، تمرین ترکیبی با تغییر پذیری کم (قالبی) باعث هدایت بهتر کودکان به سوی فرایندهای مربوط به باز تحکیم و انتقال حافظه حرکتی در آن ها می شود.
تداخل کم خطا و یادگیری حرکتی: نقش حافظه کاری در خودکاری مهارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رفتار حرکتی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
81 - 110
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر ترکیب برنامه های تمرینی مسدود و تصادفی با مدل یادگیری کم خطا (تمرین کم خطا و پرخطا) بر یادگیری و خودکاری مهارت پرتاب دارت در دو شرایط حافظه کاری بالا و پایین انجام شد. تعداد 100 شرکت کننده (با میانگین سنی 13/20) بدون تجربه پرتاب دارت انتخاب شدند و با استفاده از آزمون حافظه کاری «ان بک» به دو طبقه حافظه کاری بالا و پایین تقسیم شدند. افراد هر طبقه به طور تصادفی در پنج گروه مسدود-کم خطا، مسدود-پرخطا، تصادفی-کم خطا، تصادفی-پرخطا و تصادفی قرار گرفتند. شرکت کنندگان پس از پیش آزمون و مرحله اکتساب (سه جلسه 70 کوششی) در آزمون یادداری (با و بدون تکلیف ثانویه شناختی) شرکت کردند. از ریشه میانگین مجذور خطا برای ارزیابی عملکرد افراد استفاده شد. نتایج نشان داد در هر دو شرایط حافظه کاری بالا و پایین، گروه تصادفی-کم خطا بهترین عملکرد و گروه تصادفی-پرخطا بدترین عملکرد را داشتند؛ اگرچه عملکرد گروه های مسدود در شرایط حافظه کاری پایین بهتر بود. این نتیجه نشان می دهد در شرایط حافظه کاری بالا، پردازش های شناختی گروه مسدود-کم خطا برای ایجاد تلاش شناختی و چالش مناسب تمرین کافی نیست. همچنین نتایج نشان داد سه گروه تصادفی-کم خطا، تصادفی-پرخطا و تصادفی در شرایط حافظه کاری بالا در مقایسه با شرایط حافظه کاری پایین، هم زمان با تکلیف ثانویه شناختی عملکرد بهتری داشتند. نتایج این پژوهش نشان می دهد حافظه کاری نقش بسیار مهمی در یادگیری مهارت های حرکتی و به ویژه دستیابی به سطوح بالای خودکاری اجرای تکالیف خواهد داشت.
تاثیر تصویر سازی ذهنی فعال و غیر فعال بر اکتساب و یادگیری مهارت پرتاب دارت(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر نوع تصویرسازی ذهنی بر اجرا و یادگیری پرتاب دارت دانشجویان پسرجوان مبتدی بود. بدین منظور از بین دانشجویان پسر راست دست و مبتدی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی با دامنه سنی 20 تا 24 سال و توانایی تصویرسازی متوسط (پرسشنامه تجدید نظر شده هال و مارتین(1997 .نسخه تجدید نظر شده پرسشنامه تصویر سازی حرکتی)[1]، 33 نفر به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شده و بر اساس نمرات پیش آزمون (10 پرتاب دارت) در 3 گروه 11 نفری همگن (تصویرسازی فعال، تصویرسازی غیر فعال،کنترل) قرار گرفتند. شرکت کنندگان در گروه های تصویر سازی طی 6 جلسه و هر جلسه 20 پرتاب بدون تصویرسازی و 20 پرتاب همراه با تصویرسازی به تمرین پرداختند. گروه تصویرسازی فعال، با لباس و کفش ورزشی در پشت خط پرتاب دارت و گروه تصویرسازی غیر فعال، به صورت نشسته در یک اتاق، مهارت پرتاب دارت را تصویرسازی کردند. گروه بدون تصویرسازی (کنترل) فقط به اجرای20 پرتاب دارت پرداختند. دو روز پس از آخرین جلسه تمرین، آزمون یادداری بدون تصویرسازی (10 پرتاب دارت) و 2 ساعت بعد از آزمون یادداری، آزمون انتقال بدون تصویرسازی و با افزایش فاصله پرتاب (10 پرتاب دارت) انجام گردید. تجزیه و تحلیل داده های مرحله اکتساب با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و همچنین داده های مراحل یادداری و انتقال با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه در سطح معنی داری 05/0p≤ انجام شد. مطابق نتایج، اثر تعداد جلسات تمرین در مرحله اکتساب معنی دار بود، اما اثر تعامل تعداد جلسات تمرین در مرحله اکتساب با نوع تصویر سازی معنی دار نبود. همچنین، در آزمون یادداری و انتقال اثر اصلی نوع تصویر سازی معنی دار نبود. با توجه به نتایج بدست آمده استفاده از تصویرسازی ذهنی بدون توجه به نوع آن توصیه می شود.
<br clear="all" />