مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
نوجوان
منبع:
اخلاق دوره جدید سال هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۸ (پیاپی ۵۰)
185 - 209
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو، نقش عوامل خانوادگی در آسیب های فضای مجازی را بررسی و با توجه به آموزه های اسلامی، راهکارهایی برای رفع این آسیب ها ارائه کرده است. برای گردآوری داده ها از روش توصیفی، از نوع پیمایشی، استفاده شده است. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ای است که متخصصان و چند تن از استادان مجرّب، روایی صوری و محتوایی آن راتأیید کرده اند. جامعه آماری تحقیق، همه دبیران دینی و عربی، مشاوران و مربیان پرورشی ناحیه چهار آموزش و پرورش اصفهان را که در سال تحصیلی95- 94 مشغول به کار بوده اند، دربرمی گیرد. بر اساس فرمول حجم نمونه، 85نفر از آن ها به طور تصادفی برای تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. برای تعیین پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که 92/0 محاسبه گردید و تجزیه و تحلیل آن با نرم افزار آماری spss19 در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. یافته های تحقیق نشان می دهد آسیب ناشی از تمام عوامل آسیب زا، بالاتر از سطح متوسط است.
رابطه بین خودناتوان سازی و حرمت خود ناپایدار: نقش واسطه ای ترس از ارزیابی منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه گری ترس از ارزیابی منفی در رابطه خودناتوان سازی و ناپایداری حرمت خود انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کل دانش آموزان دختر پایه هشتم متوسطه (با میانگین سنی 14 سال) تشکیل می دادند که در سال تحصیلی 94-1393 مشغول به تحصیل بودند. بر اساس طرح زمینه یابی، نمونه ای متشکل از 150 دختر پایه هشتم به روش نمونه برداری در دسترس با استفاده از نسخه کوتاه ترس از ارزیابی منفی (FNES-B؛ لیری، 1983)، مقیاس خودناتوان سازی (جونز و رودولت، 1982) و مقیاس حرمت خود ناپایدار (چابرول، روسیو و کالاهان، 2006) بررسی شدند. داده ها با روش رگرسیون تحلیل شد و نتایج نشان داد که حرمت خود قادر به پیش بینی هر دو بعد خودناتوان سازی است. نتایج از نقش واسطه ای ترس از ارزیابی منفی در رابطه بین ابعاد خود ناتوان سازی و ناپایداری حرمت خود حمایت کرد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که ناپایداری حرمت خود تاحدودی از طریق ترس از ارزیابی منفی، بر خود ناتوان سازی تأثیر می گذارد. در نتیجه با تمرکز بر الگوی نظری و پرداختن به ترس از ارزیابی منفی می توان موجب ارتقای پایداری حرمت خود در نوجوانان شود.
اثربخشی رفتار درمانگری دیالکتیک بر رفتارخودکشی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی دارای نشانگان شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هفدهم زمستان (بهمن) ۱۳۹۷ شماره ۷۱
755-763
حوزه های تخصصی:
زمینه: روی آوردهای مختلف با روش های متفاوت، تلاش در بهبود و درمان اختلال شخصیت مرزی و نشانگان آن داشته اند. در این میان، مؤثرترین روی آورد، رفتار درمانگری دیالکتیک گزارش شده است. هدف: تعیین اثربخشی رفتار درمانگری دیالکتیک انطباق یافته برای نوجوان درکاهش رفتار خودکشی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی دچار نشانگان اختلال شخصیت مرزی بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری کلیه دختران 15 تا 18 سال شهر کرج بودند که از بین آنها بر اساس ادبیات پژوهش، 24 نفر به شرط داشتن تشخیص نشانگان شخصیت مرزی از روانپزشک و حداقل 1 اقدام به خودکشی در 16 هفته اخیر، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند. شرایط خروج از پژوهش نیز ابتلا به اختلال روان گسسته وار، رفتار هنجاری، فزون کنشی-کمبود توجه و وجود مشکلات قانونی بودند. گروه آزمایش 16 جلسه آموزش توانش ها و 16 جلسه رفتار درمانگری دیالکتیک گروهی را دریافت کردند و گروه گواه هیچ گونه مداخله روانشناختی دریافت نکرد. ابزار پژوهش شاخص شدت اختلال شخصیت مرزی بود که توسط آرنتز و همکاران در سال 2003 ساخته شده است و شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به آن پاسخ دادند. یافته ها: ارزیابی تحلیل واریانس مختلط نشان داد کاهش میانگین نمرات پس آزمون و پیگیری گروه رفتار درمانگری دیالکتیک، نسبت به گروه گواه دارای تفاوت معنی دار بود(0/001> P ). نتیجه گیری: رفتار درمانگری دیالکتیک انطباق یافته برای نوجوان می تواند رفتارخودکشی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی مبتلا به نشانگان اختلال شخصیت مرزی را کاهش دهد و در طول زمان ثبات خوبی داشته باشد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر ناگویی هیجانی نوجوانان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: ناتوانی در پردازش شناختی، اطلاعات هیجانی و تنظیم هیجان ها، ناگویی هیجانی نامیده می شود. ناگویی هیجانی یکی از مشکلات رایج در افراد است. پژوهش حاضر به منظور اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر ناگویی هیجانی دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه نظری در سال تحصیلی ۱۳96-۱۳۹۵ انجام گردید. مواد و روش ها: طرح پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه دبیرستان های نظری شهر نیشابور در سال تحصیلی ۹۵-۹۶ بودند. به منظور انجام این پژوهش ۳۰ دانش آموز دختر دبیرستانی به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند و به صورت تصادفی در ۲ گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). به منظور بررسی سطح ناگویی هیجانی از پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو (Toronto Alexithymia Scale-20) استفاده شد. برنامه آموزشی طی ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای، هفته ای یک بار برای گروه آزمایش انجام شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. در پایان جلسات هر دو گروه مجدد مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد بین افراد شرکت کننده در گروه آزمایش و گروه کنترل در میزان ناگویی هیجانی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0p<). با در نظر گرفتن اندازه اثر می توان گفت 5/73 درصد تغییرات ناگویی هیجانی ناشی از مداخله آموزش تنظیم هیجان است. نتیجه گیری: با آموزش تنظیم هیجان در مدارس می توان باعث کاهش ناگویی هیجانی و ارتقا سطح سلامت روان دانش آموزان شد.
رابطه خودپنداره، همجوشی شناختی و بهزیستی اجتماعی با اختلال بدریخت انگاری بدن در بین نوجوانان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال بدریخت انگاری بدن یک بیماری غیرفعال است که شیوع بالایی در سراسر جهان دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودپنداره، همجوشی شناختی و بهزیستی اجتماعی با اختلال بدریخت انگاری بدن در بین نوجوانان دختر صورت پذیرفت. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری مطالعه کلیه نوجوانان دختر متوسطه شهرستان دامغان در سال 1398-1397 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای 310 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. سپس با روش نمونه گیری هدفمند 110 نفر به عنوان نمونه نهایی برگزیده شدند. برای جمع آوری داده ها از ابزارهای خودپنداره (Self-Concept Scale)، همجوشی شناختی (Cognitive Fusion Scale)، بهزیستی اجتماعی (Social Well-Being Scale) و مقیاس اختلال بدریخت انگاری بدن (Body Dysmorphic Disorder Scale) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد. داده ها در نرم ا فزار آماری SPSS وارد شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین خودپنداره (55/0-r=)، همجوشی شناختی (59/0r=) و بهزیستی اجتماعی (62/0-r=) با اختلال بدریخت انگاری بدن در نوجوانان دختر رابطه معنا داری وجود داشت (05/0p<). همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که خودپنداره (28/0-=B)، همجوشی شناختی (32/0=B) و بهزیستی اجتماعی (39/0-=B) اختلال بدریخت انگاری بدن نوجوانان را پیش بینی می کنند (05/0p<). نتیجه گیری: اختلال بدریخت انگاری بدن نوجوانان دختر توسط متغیرهای خودپنداره، همجوشی شناختی و بهزیستی اجتماعی قابل پیش بینی است، بنابراین پیشنهاد می شود که روا ن شناسان و مشاوران جهت کاهش اختلال بدریخت انگاری بدن نوجوانان، نقش خودپنداره، همجوشی شناختی و بهزیستی اجتماعی را موردتوجه قرار دهند. همچنین پژوهشگران، انجام پژوهش های بیشتر در زمینه اختلال بدریخت انگاری بدن در نوجوانان را توصیه می کنند.
اثربخشی آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر رفتارهای خود آسیب رسان و عوامل محافظت کننده سوءمصرف مواد در نوجوانان کانون اصلاح و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
205-228
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر رفتارهای خود-آسیب رسان و عوامل محافظت کننده سوءمصرف مواد در نوجوانان کانون اصلاح و تربیت تهران بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری عبارت بود از: نوجوانان 17-13 سال در نوجوانان کانون اصلاح و تربیت در سال 1397 در تهران. نمونه نهایی شامل 24 دانش آموز پسر مقطع سوم متوسطه در کانون اصلاح و تربیت بود که به طور تصادفی در گروه آزمایش و گواه (12 نفر) قرار گرفتند. جلسات آموزشی برای گروه آزمایش به مدت 8 جلسه (هفته ای یک بار هر جلسه 2 ساعت) برگزار شد. ابزار پژوهش سیاهه خود گزارشی خود-آسیب رسانی کلونسکی و گلن (2009) و پرسش نامه عوامل خطرساز و حفاظت کننده در برابر مصرف مواد بود. یافته ها: نتایج نشان داد برنامه آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش نمرات رفتارهای خود آسیب رسان، و نگرش به مصرف مواد، احساس افسردگی و هیجان خواهی و افزایش نمرات جرات مندی و خودکنترلی شد. نتیجه گیری : آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی روش موثری برای بهبود متغیرهای اثرگذار بر اعتیاد است. می توان در کارگروه های تخصصی و کارگاه های آموزشی و جلسات توانمندسازی، این روش را به کار گرفت.
اثربخشی گروه درمانی چند خانواده ای مبتنی بر هدف بر رفتارهای مشکل دار نوجوانان
حوزه های تخصصی:
بخش عمده اقدامات درمانی برای نوجوان بر فرآیندهای خانواده تمرکز دارد و یکی از روش هایی که میان درمانگران مقبولیت ویژه یافته گروه درمانی با چند خانواده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی چند خانواده ای مبتنی بر هدف بر رفتارهای مشکل دار نوجوان، روی دانش آموزان سال آخر انجام پذیرفت. جامعۀ آماری در این پژوهش، همه دانش آموزان دختر و پسر پیش دانشگاهی مدارس دولتی شهر بجنورد بود. نمونۀ پژوهش شامل 22 دانش آموز دارای ملاک های ورود به طرح پژوهشی بود که به تصادف در سه گروه آزمایش، کنترل و شم کنترل جایگزین شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از ابزار خودسنجی نوجوان استفاده شد. داده های حاصل از پرسشنامه ها در سه مقطع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری گردآوری و به کمک آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که نوجوانان در گروه آزمایش نسبت به نوجوانان در گروه های شم کنترل و کنترل، نمرات کمتری در مقیاس های برونی سازی و درونی سازی دریافت داشتند ( P<0/01 ). این مهم نشان داده که گروه درمانی چند خانواده ای متمرکز بر هدف نسبت به شرایط گروهی چند خانواده ای معمولی، به واسطۀ اصلاح روش های ارتباطی والد-نوجوان و آموزش سبک والدگری هدفمند به خانواده ها، در کاهش رفتارهای مشکل دار نوجوانان مؤثرتر عمل می کند.
اثربخشی آموزش شناختی جبران و ترمیم بر مبنای ارزیابی عصب روانشناختی کارکردهای اجرایی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال پنجم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۹)
73 - 88
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف نشان دادن تأثیر آموزش شناختی جبران و ترمیم بر مبنای ارزیابی عصب روانشناختی کارکردهای اجرایی نوجوانان صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی است که در آن از طرح پیش آموزن پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. نمونه مورد بررسی در مطالعه حاضر 31 نوجوان دانش آموز بوده است که به طور تصادفی در سه گروه آزمایش جبران، ترمیم و گروه کنترل قرار گرفتند. افراد هر دو گروه آزمایش جبران و ترمیم، هر کدام در طول شش هفته در آموزش شناختی شرکت کردند. به منظور ارزیابی عصب روانشناختی کارکردهای اجرایی، افراد هر سه گروه با استفاده از بسته ارزیابی شناختی قلم و کاغذی فارسی (PCAP) قبل و بعد از مداخله مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های این پژوهش با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که حافظه کاری، انعطاف پذیری و کنترل مهاری دو گروه جبران و ترمیم در مقایسه با گروه کنترل بعد از جلسات آموزش شناختی بهبود یافته است. نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد که آموزش شناختی جبران و ترمیم موجب ارتقاء کارکردهای اجرایی نوجوانان شده است.
تبیین اهداف تربیت اسلامی نوجوانان با رویکرد مسئولیت پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نیازهای اساسی انسان برای شناخت و قرارگیری در مسیر صحیح تربیت و پذیرش مسئولیت در زندگی، آشنایی با هدف است. زیرا بدون شناخت هدف امکان انحراف از مسیر صحیح تربیت وجود دارد. ازهمین رو، اولین شرط هماهنگی فعالیت های تربیتی، داشتن هدف است که می باید برنامه ها و فعالیت های مربوط را هدایت کند. لذا ضروری است که برنامه ریزان تعلیم وتربیت، هدف از تربیت متربیان را مشخص نمایند. زیرا اهداف تربیت در هر مکتبی، کمال مطلوب آدمی است و تمام فعالیت های او متأثر از آنهاست. پژوهش حاضر به منظور تدوین اهداف تربیت اسلامی نوجوانان باتأکیدبر رویکرد مسئولیت پذیری انجام شده است که ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، تحلیل محتوای کیفی است. جامعه آماری قرآن و روایات (شامل کتاب های منبع در زمینه حدیث و روایت) است. در این پژوهش ابتدا داده های موردنیاز از بررسی متون اسلامی استخراج شد. سپس تحلیل داده ها در سه مرحله ی کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفته و در مراحل بعد مقوله بندی، یکپارچه سازی و پالایش انجام شده و مقوله مرکزی به نام «اهداف تربیت اسلامی نوجوانان با رویکرد مسئولیت پذیری» حاصل شد. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که مهم ترین اهداف تربیت اسلامی با رویکرد مسئولیت پذیری عبارتند از: اهداف اعتقادی شامل: پرستش و عبادت خدای یگانه (ادای فرایض، تقوا، سپاس گزاری)؛ اهداف اقتصادی شامل: روحیه کار و معاش، انفاق؛ اهداف فرهنگی شامل: خودباوری، مشارکت و همکاری در فعالیت های گروهی، پاسداری از قداست و روابط خانواده، تعاون، روحیه امر به معروف و نهی ازمنکر به عنوان وظیفه ای همگانی، تقویت روحیه نظم و انضباط؛ اهداف علمی آموزشی شامل: تقویت روحیه تعقل، تحقیق و تفکر، پرورش روحیه تعلیم وتعلم مستمر، پرورش روحیه مشارکت و همکاری در فعالیت های گروهی و پرورش روحیه کتابخوانی و مطالعه.
بررسی سلیقه و میزان اقبال نوجوانان مدارس متوسطه اول شهر شیراز نسبت به آثار داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نظر و سلیقه نوجوانان نسبت به آثار داستانی، با رویکرد کمی و از طریق پرسش نامه ای محقق ساخته به انجام رسیده است. نمونه آماری شامل 484 نوجوان پایه هفتم و هشتم (243 نوجوان دختر و 241 نوجوان پسر) است که به صورت تصادفی از مدارس 4 ناحیه آموزش و پرورش شیراز انتخاب شده اند. تحلیل یافته ها با استفاده از روش های آمار توصیفی نشان می دهد 6/71% دختران و 2/45% پسران داستان می خوانند. همچنین رمان ها و داستان های بلند، محبوبیت بیشتری نسبت به داستان های کوتاه، داستانک و دیگر گونه ها دارند. مهم ترین منبع تامین کتاب های داستان برای نوجوانان پسر و دختر، خرید کتاب و سپس مطالعه ی اینترنتی است. محبوب ترین نوع داستان در میان همه ی نوجوانان داستان های واقع گرا و پس از آن فانتزی ها هستند. دختران بیشتر طرفدار موضوعات عشقی- عاطفی و پسران بیشتر متمایل به خواندن موضوعات پلیسی- جنایی اند. گرچه در انتخاب لحن و فضای داستان بین دختران و پسران نوجوان اختلافاتی وجود دارد اما در مجموع داستان های ماجراجویانه و ترسناک بیشترین طرفدار را دارند. مقایسه ترجیحات نوجوانان در انتخاب گونه و موضوع داستان و نیز مقایسه جذاب ترین داستان های خوانده شده توسط آنان با کتاب های منتخب شورای کتاب کودک در سال های 88 تا 90 حاکی از فاصله نشر، با سلیقه و انتخاب نوجوانان است.
فرایند تحول شخصیت در رمان هستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش رمان «هستی» نوشته فرهاد حسن زاده بر اساس نظریه شخصیت اریکسون تحلیل شده است. داستان هستی فرایندی منسجم از تجربه های فردی و اجتماعیِ نوج وانی را بی ان می کند که با گسست از دوران کودکی بحران های روحی و تعارضات اجت ماع ی را در یکی از بحرانی ترین شرایط اجتماعی از س ر می گذراند. نویسنده تلاش کرده است با برجسته سازی کنش های فردی و اجتماعی هستی در موقعیت جنگ، شخصیت داستان را در صیرورت رشد اجتماعی به عنوان بخشی از رشد همه جانبه کودکان نشان دهد. بر اساس فرایند رشد شخصیت، زمینه های بی هویتی فردی برای نوجوان داستان به شکلی برجسته نمایش داده می شود، اما او هویت خود را به مدد الگوی مناسب بازمی یابد.شخصیت اصلی داستان «هستی» نوجوانی است که در جست و جوی هویت خود با همسانی درونی، نیروی بنیادین وفاداری را در کاربست نقش ها، عقیده و حتی رفتارهای متفاوت به دست می آورد. هستی در پایان داستان با قرار گرفتن در«نقش اجتماعی کارآمد» و «وحدت هویت در برابر سر درگمی نقش» به مرحله ای تازه از مجموعه مراحل هشت گانه رشد اریکسونی وارد می شود.
تاثیر هشت هفته تمرینات تعادلی بر عملکرد اندام فوقانی و نمره ی آزمون های غربالگری حرکت عملکردی والیبالیست های نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
طب ورزشی سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۱)
231 - 246
حوزه های تخصصی:
تعادل یکی از اجزای کلیدی اجرای مهارت های ورزشی است. بنابراین هدف پژوهش حاضر تاثیر 8 هفته تمرینات تعادلی بر عملکرد اندام فوقانی و نمره ی آزمون های غربالگری حرکت عملکردی والیبالیست های نوجوان است. در این تحقیق نیمه تجربی 30 نفر از بازیکنان والیبالیست نوجوان در لیگ استان گلستان به صورت تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. در ابتدای و انتهای پژوهش از آزمون عملکردی اندام فوقانی به وسیله دستگاه تعادلی Y و آزمون FMSاستفاده شد. سپس گروه تجربی به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته تمرینات تعادلی را انجام دادند. نتایج آماری نشان داد در گروه تجربی نمره آزمون FMS و آزمون های گام به جلو در یک خط، اسکات کامل، گام برداری روی مانع و عملکرد اندام فوقانی بهبودی ایجاد شده است اما در گروه کنترل تفاوت معناداری ایجاد نشد. همچنین آزمون های تحرک پذیری شانه، بالا آوردن پا به صورت صاف و فعال، آزمون پایداری تنه از طریق شنای سوئدی و پایداری در چرخش، در گروه تجربی و کنترل قبل و بعد از تمرینات تفاوت معناداری ایجاد نشد. با توجه به نتایج تحقیق مربیان ورزشی می توانند از این تمرینات با هدف پیشگیری از آسیب های ورزشی و بهبود عملکرد استفاده کنند.
رفتار پرخطرنوجوانان: نقش نظارت والدینی و همنشینی با همسالان منحرف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۲ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴۸
4-22
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش نظارت والدینی و همنشینی با همسالان منحرف در رفتارهای پرخطر نوجوانان صورت گرفته است.طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی با استفاده از روش الگو یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه نوجوانان دختر و پسر مقطع متوسطه شهر تهران بود، که 1241 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس های خطرپذیری نوجوانان ایرانی، نظارت والدینی و همنشینی با همسالان منحرف استفاده شد . داده ها با استفاده از شاخص های آماری همبستگی،T مستقل و مدلسازی معادلات ساختاری، به کمک نرم افزارهای 18SPSS و 50/8 LISREL، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج پژوهش نشان می دهد که بین پسران و دختران را از نظر رفتارهای پرخطر، نظارت والدینی و همنشینی با همسالان منحرف تفاوت معنی داری وجود دارد.نظارت والدین از طریق همنشینی با همسالان دارای تأثیر معنی دار بر رفتر پرخطر دارا می باشد و مدل واسطه ای ارائه شده قادر است 55 درصد از واریانس این رفتارها را تبیین می کند.توجه جدی به نقش نظارت والدینی در کاهش هنمشینی با همسالان منحرف و به دنبال آن کاهش احتمال گرایش به رفتارهای پرخطر از سوی نوجوانان از اهمیت بالایی برخوردار است. .
ساخت و اعتباریابی آزمون مشکلات بین نوجوان و والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۳ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۵۱
43-64
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، ساخت و اعتبار یابی آزمون مشکلات بین نوجوانان پسر و والدین شان است تا نوع مشکلاتی که با همدیگر دارند، شناسایی شود. روش پژوهش ترکیبی از نوع طرح اکتشافی بوده که در دو مرحله انجام شد. مرحله اول به صورت روش کیفی، با مطالعه منابع علمی و تحقیقاتی، مصاحبه با نوجوانان و والدین شان و مصاحبه با متخصصان، مقولات مرتبط با مشکلات والدین و نوجوان به شیوه تحلیل سیستماتیک گردآوری شد و پرسشنامه ای 60 سئوالی در دو فرم پدر و مادر تنظیم گردید. در مرحله دوم با روش کمی روایی و پایایی ابزار مورد نظر بررسی گردید. 200 نفر از بین دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر اصفهان براساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند و با استفاده از نرم افزار spss تحلیل عاملی اکتشافی صورت گرفت و آلفای کرونباخ کل آزمون و خرده آزمون های آن مشخص گردید. یافته های پژوهش نشان داد که آزمون مشکلات بین والدین و نوجوان دارای سه عامل می باشد که عبارت است از؛ مشکلات درونی، مشکلات در روابط بین فردی و مشکلات در شیوه والدگری. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تجویزی بیانگر تبیین درصد قابل توجهی از واریانس متغیر مورد نظر توسط عامل ها بود. آلفای کرونباخ کل آزمون در فرم پدر 92/0 و در فرم مادر 93/0 به دست آمد. آزمون مشکلات بین نوجوانان و والدین دارای اعتبار و روایی بالایی است که عوامل منسجمی از آن به دست می آید و می توان با توان بالایی مشکلات نوجوانان را مورد مطالعه و در پژوهش های بالینی برای سنجش مشکلات مورد استفاده قرار داد.
بررسی نقش پیش بینی کنندگی مؤلفه های ساختار خانواده ایرانی بر احساس تنهایی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۴ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۵۴
79-95
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بینی کنندگی مولفه های ساختار روابط خانوادگی بر احساس تنهایی نوجوانان انجام گرفت. فرض اساسی آن است که الگوهای ارتباطی خانواده شاخصی برای تبیین احساس تنهایی نوجوان است. روش پژوهش حاضر همبستگی می باشد. بدین منظور 225 دانش آموز دختر دبیرستانی به روش تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان به دو مقیاس احساس تنهایی تجدیدنظرشده و ابزار تجدیدنظر شده الگوهای ارتباط خانواده RECP (ریچی و فیتزپاتریک،1990)، پاسخ دادند. روش تجزیه و تحلیل داده ها رگرسیون چندگانه همزمان بود. نتایج نشان دادند که الگوهای ارتباطی خانواده با احساس تنهایی نوجوان ارتباط مثبت معنی دار دارند. سبک گفت وشنود و سبک هم نوایی هر دو با احساس تنهایی همبسته بودند. گفت وشنود و هم نواییِ بیشتر بین اعضای خانواده با احساس تنهایی کمتر در نوجوان همراه است. نتایج ضرورت تغییر الگوهای ارتباطی منفی در خانواده ها یادآوری می کند. .
محتوایی ارتباط کلامی مبتنی بر آیات قرآن کریم بر کاهش تعارضات مادر - دختر نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۴ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۵۴
96-110
حوزه های تخصصی:
ارتباط والد- فرزندی، نقش مهمی در شکل گیری آرامش در محیط خانواده دارد. این پژوهش به منظور تعیین میزان اثربخشی آموزش محتوایی ارتباط کلامی مبتنی بر آیات قرآن کریم بر کاهش تعارضات مادر - دختر نوجوان انجام شد. روش تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی با سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل است. به این منظور به روش نمونه گیری خوشه ای، از بین نواحی شهری شهرستان اصفهان یک ناحیه و سپس به صورت تصادفی از بین مدارس آن ناحیه، یک مدرسه (دبیرستان دوره اول دخترانه)، انتخاب و سپس فراخوان داده شده است و دختران دارای تعارض با مادران خود انتخاب گشته اند. پس از انجام مصاحبه و مشخص شدن تعارض والد- فرزند، 32 نفر از بین افراد انتخاب شدند به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش ( گروه مادران، گروه دختران) و یک گروه کنترل قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از «مقیاس تاکتیک های تعارض موری ای. اشتراس » استفاده شد و در دونوبت، قبل و بعد از آموزش محتوایی ارتباط کلامی مبتنی بر آیات قرآن کریم، پیش آزمون و پس آزمون بعمل آمد. در نهایت، داده های جمع آوری شده، به کمک تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش محنوایی ارتباط کلامی مبتنی بر آیات قرآن کریم بر کاهش تعارضات مادر - دختر نوجوان شرکت کنندگان در گروه های آزمایش تأثیر معنی داری داشت. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که ارائه محتوایی ارتباط کلامی مبتنی بر آیات قرآن کریم، شیوه مناسبی برای کاهش تعارضات مادر - دختر نوجوان است. از یافته های پژوهش، مدلی استنباطی از لحاظ محتوایی و براساس روابط کلامی میتنی بر قرآن کریم استخراج شد. (مجذور خی= 07/29؛ 00/0= P). (مجذور خی= 59/29؛ 00/0= P). .
فراتحلیل پژوهش های انجام شده پیرامون نقش خانواده در بزهکاری نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۴ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۵۵
114-135
حوزه های تخصصی:
هدف: فراتحلیل حاضر با هدف تحلیل و ترکیب نتایج پژوهش های انجام شده پیرامون نقش خانواده در بزهکاری نوجوانان انجام شده است. روش: بدین منظور، تعداد 40 پژوهش انجام شده از بین پایان نامه های دانشگاه های تهران گردآوری و از میان آنها تعداد 20 پژوهش که قابلیّت بررسی داشت، برای فراتحلیل انتخاب شد. این پژوهش ها بر اساس مؤلفه های روش شناختی تحقیق مانند پرسش ها، فرضیه ها، اهداف، جامعه آماری، نمونه گیری، روش پژوهش، روش آماری، روایی و پایاییِ پرسشنامه ها برای فراتحلیل انتخاب شدند. تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار فراتحلیلِ جامع صورت گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر با بهره گیری از روش ترکیب اندازه اثر به روش «اشمیت و هانتز» نشان داد که متغیرهای عملکرد خانواده، طلاق و جدایی والدین، تحصیلات والدین، نظارت والدین، وضعیت اقتصادی خانواده، وضعیت اعتقادی خانواده سوءسابقه در خانواده و بزهکاری نوجوانان با اندازه اثر34-36 بر بزهکاری مؤثر هستند، ولی تعارض والدین بر بزهکاری نوجوانان مؤثر نیستند. نتیجه گیری: از این اطلاعات می توان در راستای تدوین و اجرای برنامه های آموزشی و درمانی در سطح مدارس، دانشگاه ها و مراکز مشاوره و روان درمانی به منظور پیشگیری از بزهکاری و کاهش میزان اثرهای منفی عوامل خانوادگی در بزهکاری نوجوانان استفاده کرد.
مقایسه فعالیت ها و عوامل والدینی در ورود موفق و ناموفق به مرحله نوجوانی چرخه زندگی (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۱
166-190
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی و مقایسه عوامل موثر در ورود موفق و ناموفق به مرحله نوجوانی چرخه زندگی در خانواده ها انجام گرفت. روش: مطالعه حاضر با استفاده از روش کیفی صورت گرفته و داده های به دست با روش نظریه زمینه ای مورد تحلیل قرار گرفت. جامعه پژوهش کلیه خانواده های با نوجوان موفق و خانواده های با نوجوانان ناموفق در شهر تهران بودند و نمونه پژوهش شامل 10 خانواده با نوجوان موفق و 12 خانواده با نوجوانان ناموفق بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد و با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته به جمع آوری داده ها پرداخته شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشانگر آن است که عوامل حفاظت کننده موثر بر انتقال موفق و ناموفق در سه حیطه خانواده، والدینی و اجتماعی تعریف می شوند. عوامل حفاظتی والدین موفق و ناموفق در حیطه خانواده تفاوت های اساسی با یکدیگر دارند. یافته ها نشان می دهد که شیوه های ارتباط در خانواده، شیوه های مدیریت در خانواده، ساختار خانواده و وضعیت اقتصادی خانواده در والدین موفق و ناموفق متفاوت بود. یافته های مربوط به عوامل والدین موفق و ناموفق در حیطه والدینی نشان می دهد که نگرش به تربیت، نگرش والدین به موفقیت، رفتار والدین به موفقیت و آسیب پذیری والدگری در والدین موفق و ناموفق متفاوت بود. همچنین عوامل حفاظتی والدین موفق و ناموفق در حیطه اجتماعی نیز تفاوت های اساسی با یکدیگر دارند. یافته ها نشان می دهد که والدین موفق در مؤلفه های مدیریت ارتباطات اجتماعی و رفتار والدین در ارتباط با موفقیت در اجتماع با والدین ناموفق تفاوت اساسی داشتند. نتیجه گیری: در نهایت نتایج نشان داد به منظور انتقال موفق از مرحله نوجوانی چرخه زندگی خانوداگی سه محور شرایط محیط اجتماعی ، آموزش به والدین و نوجوان و هم چنین تقویت منابع حفاظتی خانواده اثرگذار هستند.
مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت و تکنیک های آن و درمان پذیرش و تعهد بر سرگردانی ذهنی نوجوان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سرگردانی ذهن و انحراف از توجه روی کار در زمان حال در بین نوجوانان شایع است و دارای عواقب منفی می باشد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه درمان فراشناخت و تکنیک های آن ( آموزش توجه، تمرکز مجدد توجه بر موقعیت) و درمان پذیرش و تعهد بر سرگردانی ذهن نوجوانان انجام گرفت . مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری و جامعه آماری ۲۰۸۳۷ نوجوان دختر در مدارس متوسطه دوم شهر کرج در سال تحصیلی ۱۳۹۷-۱۳۹۶ بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای ۷ ۵ نفر که بر اساس ابزار اندازه گیری سرگردانی ذهن ی دارای کمترین نمره در سرگردانی ذهن بودند، انتخاب شده و بر اساس ملاک های پژوهش، به طور تصادفی در پنج گروه قرار گرفتند. درمان های فراشناخت، تکنیک آموزش توجه، تمرکز مجدد توجه بر موقعیت و پذیرش و تعهد، طی ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای، هفته ای یک بار در مورد گروه های آزمایش اجرا شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس آمیخته یا مختلط توسط نرم افزار آماری SPSS-۲۳ بررسی شد . یافته ها: نتایج تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که هر چهار درمان بر کاهش میزان سرگردانی ذهن نوجوان مؤثر است و اثربخشی درمان فراشناخت بیشتر از درمان های دیگر بود (۰۱ /۰> p ). این اثربخشی در مرحله پیگیری ۳ ماهه نیز پایدار بود . نتیجه گیری : درمان فراشناختی، نوجوان را قادرمی سازد که با سرگردانی ذهن خود به شیوه ای متفاوت ارتباط برقرار کند به طوری که توانایی جدا کردن خود از سرگردانی ذهن را داشته باشد .
اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر شفقت خود بر خود انتقادگری و اجتناب شناختی رفتاری در نوجوانان افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر شفقت خود بر خود انتقادگری و اجتناب شناختی رفتاری در نوجوانان تا تشخیص افسرده بود. روش: پژوهش حاضر از نوع روش آزمایشی کنترل شده تصادفی بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان مبتلا به نشانه های افسردگی آموزش و پرورش ناحیه 4 شیراز که در سال 97-98 در مقطع تحصیلی دهم تا دوازدهم در حال تحصیل بودند، بود. از بین این افراد 30 نفر به صورت پس از غربال گری بصورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. پرسشنامه سطوح خود انتقادگری ، پرسشنامه اجتناب شناختی - رفتاری و پرسشنامه افسردگی بک اجرا شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه ۹۰ دقیقه ای تحت آموزش گروهی شفقت درمانی قرار گرفتند. داده ها به کمک روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری و با استفاده از نرم افزار SPSS-20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین نمرات خود انتقادگری و اجتناب شناختی - رفتاری در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون، نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی داری داشت. گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری را در نمرات خود انتقادگری و اجتناب شناختی -رفتاری نشان دادند. نتیجه گیری: این یافته ها حاکی از آن است که آموزش گروهی مبتنی بر شفقت خود عامل تأثیرگذار مهمی بر کاهش مؤلفه های افسردگی شامل خود انتقادگری و اجتناب شناختی - رفتاری در نوجوانان است.