اصول بهداشت روانی

اصول بهداشت روانی

اصول بهداشت روانی سال پانزدهم بهار 1392 شماره 57 (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

مقالات

۱.

شیوع قلدری، آسیب عمدی به خود و عوامل مرتبط با آن در دانش آموزان پسر دبیرستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: نوجوانان مصرف سیگار قلدری آسیب به خود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره نوجوانی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی پرخاشگری، تعارض و خشونت
تعداد بازدید : ۲۳۹۸ تعداد دانلود : ۱۲۴۳
مقدمه:هدف از این مطالعه، برآورد شیوع آسیب­های عمدی به خود و قلدری و تعیین عوامل مرتبط با آن­ها در یک نمونه از نوجوانان ایرانی است. روش­کار: دراین مطالعه­ی مقطعی­تحلیلی در سال 1390 یک نمونه­ی تصادفی 1064 نفره از دانش­آموزان پسر دبیرستانی شهر زنجان به روش نمونه­گیری تصادفی چندمرحله­ای انتخاب شد. اطلاعات مرتبط با شیوع رفتار قلدری و آسیب­های عمدی به خود و نیز استعمال دخانیات، وضعیت اقتصادی­اجتماعی و متغیرهای روانی­اجتماعی از طریق پرسش­نامه به دست آمد. از مدل رگرسیون لجستیک دوحالته­ی تک­متغیره و چندمتغیره برای ارتباط بین متغیرهای مورد نظر و رفتارهای آسیب عمدی به خود و قلدری استفاده شد. یافته­ها:از 1064 شرکت­کننده، 285 نفر (8/26 درصد) و 280 نفر (3/26 درصد) به ترتیب آسیب عمدی به خود و رفتار قلدری را گزارش کردند. نسبت شانس مصرف سیگار برای آسیب عمدی به خود از سایر عوامل خطر بیشتر بود (92/5=OR، فاصله­ی اطمینان 95%: 79/9-57/3) اما وضعیت اقتصادی­اجتماعی بیشترین نسبت شانس را برای رفتار قلدری داشت (92/2=OR، فاصله­ی اطمینان 95%:74/4-80/1). در میان عوامل حمایتی، عزت نفس بالا بر آسیب عمدی به خود (32/0=OR، فاصله­ی اطمینان 95%: 84/0-12/0) و نظارت والدین بر سیگار کشیدن نوجوان برای قلدری (53/0=OR، فاصله­ی اطمینان 95%: 75/0-37/0) بیشترین تاثیر حمایتی را داشتند. نتیجه­گیری: شیوع رفتارهای خشونت­آمیز مانند آسیب عمدی به خود و قلدری در بین نوجوانان نگران­کننده است. تجربه­ی مصرف سیگار و وضعیت اقتصادی­اجتماعی به ترتیب بیشترین همبستگی را با رفتارهای آسیب عمدی به خود و قلدری داشتند. داشتن عزت نفس زیاد و نظارت والدین، بیشترین اثر حمایتی را روی این دو رفتار خشونت­آمیز داشت.
۲.

همه گیرشناسی همسرآزاری در زنان ارجاع شده به مراکز پزشکی قانونی شهر مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: همسرآزاری خشونت خانوادگی همه گیرشناسی پزشکی قانونی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان آسیب شناسی مسایل زنان آسیب شناسی جسمی و روانی
  2. حوزه‌های تخصصی حقوق حقوق جزا و جرم شناسی پزشکی قانونی
  3. حوزه‌های تخصصی حقوق حقوق بین الملل حقوق بشر حقوق زنان
  4. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی پرخاشگری، تعارض و خشونت
تعداد بازدید : ۲۵۹۵ تعداد دانلود : ۱۵۲۱
مقدمه:همسرآزاری عبارت است ازسوءرفتار با زن که به اشکال مختلف بوده و گستره­ی وسیعی از صدمات روانی- جسمی تا مرگ را به دنبال دارد. با توجه به اهمیت موضوع و عدم انجام مطالعه در منطقه بر آن شدیم که موارد همسرآزاری ارجاع شده به مراکز پزشکی قانونی شهر مشهد را مورد بررسی قرار دهیم. روش­کار: در یک مطالعه­ی مقطعی تحلیلی درطی سال­های 1385 تا 1386، 816 نفر از زنان مراجعه­کننده به مراکز پزشکی قانونی مشهد با استفاده از روش نمونه­گیری غیر احتمالی (آسان) و روش جمع­آوری اطلاعات بر اساس تکمیل پرسش­نامه وارد مطالعه گردیدند. داده­ها با استفاده از نرم­افزار آماری SPSS نسخه­ی 13 ثبت و جهت بیان نتایج از آمار توصیفی و برای تحلیل یافته­ها از آزمون­های آماری تی و مجذور خی استفاده گردید. یافته­ها:در کل 816 نفر با میانگین سن زنان 83/4 ±34/27 سال و مردان 23/8 ±77/32 سال و میانگین مدت ازدواج در 98/3 ±24/8 سال وارد مطالعه گردیدند. بیشتر زنان آسیب­دیده درسنین 20 تا 35 و مردان نیز اکثرا کمتر از 40 سال بودند و اکثرا نیز در سال­های اولیه­ی ازدواج اقدام به همسرآزاری کرده بودند. تقریبا نیمی ازمردان همسرآزار، اعتیاد به مواد مخدر داشتند و در حدود 80 درصد، موارد سابقه­ی خشونت قبلی وجود داشت. نتیجه­گیری: با توجه به این که اعتیاد به مواد مخدر و پایین بودن سطح سواد همسر از عوامل مهم در بروز خشونت علیه زنان بود، لزوم اتخاذ تدابیر لازم در راستای پیشگیری از اعتیاد زوجین از راهکارهای مهم پیشگیری از خشونت علیه زنان خواهد بود.
۳.

مقایسه ی فعالیت سیستم های مغزی رفتاری وابستگان به مت آمفتامین با افراد بهنجار؛ بر اساس نظریه ی تجدیدنظر شده ی حساسیت به تقویت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: رفتاری حساسیت بازداری فعّال سازی مت آمفتامین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵۵ تعداد دانلود : ۷۴۱
مقدمه: هدف مطالعه­ی حاضر، مقایسه­ی سه سیستم تجدیدنظرشده (فعال­ساز رفتاری، بازداری رفتاری و جنگ/گریز/انجماد) نظریه­ی حساسیت به تقویت در بیماران وابسته به مت­آمفتامین با افراد بهنجار بود. روش­کار: این پژوهش علی­مقایسه­ای در شش ماه اول سال 1390 انجام شد. جامعه­ی مورد مطالعه، مردان وابسته به مت­آمفتامین فاقد اختلال سایکوتیک همراه و یا اختلالات بارز محور دو شهر مشهد بودند. از این بین، تعداد 25 نفر به روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب شدند. هم­چنین 25 نفر از بستگان نزدیک گروه وابسته به مت­آمفتامین که به لحاظ متغیرهای سن، جنسیت و تحصیلات با آن­ها همتا شده بودند به عنوان گروه بهنجار شرکت کردند. نمونه­ها با استفاده از مصاحبه­ی بالینی ساختاریافته­ی راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی،پرسش­نامه­ی اطلاعات جمعیت­شناختی و پرسش­نامه­ی 5 عاملی جکسون ارزیابی گردیدند. داده­ها با آزمون­های کولموگروف-اسمیرنوف، مجذور خی و تی مستقل تحلیل شدند. یافته­ها:گروه وابسته به مت­آمفتامین نسبت به گروه بهنجار از حساسیت بیشتری در سیستم­های تجدیدنظرشده­ی فعال­سازی رفتار، بازداری رفتار، جنگ و انجماد برخوردار بودند (05/0>P) اما در سیستم تجدیدنظرشده­ی گریز، تفاوت معناداری بین دو گروه دیده نشد (05/0<P). نتیجه­گیری: الگوی شخصیتی بیماران وابسته به مت­آمفتامین با افراد بهنجار متفاوت می­باشد. این افراد از یک سو به دلیل حساسیت بالای سیستم بازداری رفتار و از سوی دیگر به دلیل حساسیت بالای سیستم فعال­ساز رفتاری، در شرایطی با احتمال تنبیه از قبیل مقایسه شدن در موقعیت­های اجتماعی و هم­چنین گرایش به تقویت و پاداش از حساسیت بالایی برخوردارند.
۴.

رابطه ی بین منبع کنترل و خودپنداره با تنش ادراک شده بر مادران کودکان درخودمانده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: منبع کنترل خودپنداره تنش درخودماندگی مادران

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات شناختی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
تعداد بازدید : ۱۵۷۷ تعداد دانلود : ۸۴۸
مقدمه:پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه­ی منبع کنترل و خودپنداره با تنش ادراک شده بر مادران کودکان درخودمانده، انجام گرفت. روش­کار: این پژوهش توصیفی همبستگی در سال 1390، بر روی 42 نفر از مادران کودکان درخودمانده که به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت داشتند و در مراکز اختلال درخودماندگی نور هدایت، آوا و تبسم شهرستان مشهد انجام شد. به منظور اندازه­گیری منبع کنترل از مقیاس کنترل درونی-بیرونی راتر و برای اندازه­گیری خودپنداره از مقیاس خودپنداره­ی بک و برای اندازه­گیری تنش ادراک شده از مقیاس تنش ادراک شده استفاده شد.تحلیل داده­ها با استفاده از نرم­افزار SPSS و با ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. یافته­ها:بین منبع کنترل درونی با تنش ادراک شده­ی مادران کودکان درخودمانده، رابطه­ی مستقیم و معنی دار وجود دارد (05/0P<) و بین منبع کنترل بیرونی و تنش ادراک شده­ی مادران کودکان درخودمانده، رابطه­ی مستقیم و معنی دار وجود ندارد (05/0P>)، هم­چنین میان خودپنداره و تنش ادراک شده­ی مادران کودکان درخودمانده نیز رابطه­ی مستقیم و معنی دار وجود دارد (05/0P<). نتیجه­گیری: منبع کنترل با خودپنداره و تنش ادراک شده­ی مادران کودکان درخودمانده، رابطه­ی مستقیم و معنی­داری دارد.
۵.

اثربخشی روان درمانی معنوی مبتنی بر بخشودگی در افزایش رضایت مندی زناشویی و کاهش تعارضات زوجین شهر مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: رضایت مندی تعارضات زناشویی معنویت روان درمانی بخشودگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱۷ تعداد دانلود : ۹۴۳
مقدمه: خانواده به عنوان کوچک­ترین و مهم­ترین واحد اجتماعی، نیازمند سرمایه­گذاری روانی گسترده­ای است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی روان­درمانی معنوی مبتنی بر بخشودگی در افزایش رضایت­مندی زناشویی و کاهش تعارضات خانواده بود. روش­کار: در این پژوهش نیمه­آزمایشی با طرح پیش­آزمون و پس­آزمون و پی­گیری با گروه شاهد در سال­های 89-1388، نمونه­ی آماری شامل 10 نفر از زوجین مراجعه­کننده به درمانگاه­های سطح شهر مشهد بودند که با استفاده از شیوه­ی نمونه­گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. درمان به مدت 9 جلسه برای گروه آزمون انجام و پرسش­نامه­های رضایت­مندی زناشویی انریچ و سنجش تعارضات خانواده در جلسات پیش­آزمون، پس­آزمون و پی­گیری (1 ماه) در دو گروه اجرا شد. داده­های پژوهش با استفاده از شیوه­ی تحلیل واریانس مختلط تحلیل گردید. یافته­ها:روان­درمانی معنوی مبتنی بر روش بخشودگی باعث افزایش معنی­دار بخشودگی و در نتیجه رضایت­مندی زناشویی و کاهش معنی­دار تعارضات زوجین در مرحله­ی پس­آزمون شده است (001/0>P)، اما با این وجود، تغییرات در دوره­ی پی­گیری معنی­دار نبوده است (به ترتیب 10/0=Pو 20/0=P). نتیجه­گیری: بخشودگی با درک عواطف زوجین و ایجاد فرصتی برای پردازش شناختی به بهبود روابط پرداخته و زوجین را در اتحادی دوباره به هم نزدیک می­کند.
۶.

راه اندازی اولین مرکز سلامت روان جامعه نگر در ایران: تجربه ی مراقبت مشارکتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سلامت روان جامعه اختلالات روان پزشکی رابط درمانگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۶ تعداد دانلود : ۷۴۳
از حدود 40 سال پیش، راهبردهای ارایه­ی خدمات سلامت روان در جهان دچار تحول چشمگیری شده است. چنان که آن را انقلاب دیگر در سلامت روان می­دانند و آن جنبش سلامت روان جامعه­نگر بوده است. در کشور ما نیز مراکز سلامت روان جامعه نگر (CMHC) با هدف ایجاد تحول در سلامت روان شهری طراحی شدند. اولین مرکز سلامت روان جامعه­نگر در منطقه­ی 16 تهران در سال 1389 راه­اندازی شد. در این مقاله، مراحل راه­اندازی اولین مرکز سلامت روان جامعه­نگر شرح داده می­شود.
۷.

تاثیردرمان ترکیبی گاباپنتین بالیتیوم درنوجوانان مبتلابه اختلال دوقطبی دریک کارآزمایی بالینی دو سو کور تصادفی کنترل شده با دارونما(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلال دوقطبی نوجوان گاباپنتین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۵ تعداد دانلود : ۹۹۳
مقدمه:مطالعات درمان تک­دارویی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی با شروع زودرس، رضایت­بخش نبوده و مطالعات درمان ترکیبی، اندک است. گزارشاتی در مورد نقش گاباپنتین در درمان اختلال دوقطبی بزرگسالان وجود دارد. مطالعه­ی حاضر اثربخشی درمان ترکیبی گاباپانتین و لیتیوم را در نوجوانان مبتلا در مقایسه با دارونما بررسی کرده است. روش­کار: در این کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده با دارونما در سال 1387-1388 تعداد 31 بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی 17-10 ساله به صورت متوالی و تصادفی در دو گروه مداخله­ی درمانی لیتیوم و گاباپانتین (16 نفر) و لیتیوم و دارونما (15 نفر) قرارگرفتند. مطالعه در طول 8 هفته انجام گرفت. دوز لیتیوم به تدریج تا سطح درمانی سرمی 1/1-8/0 میلی­اکی­والان بر لیتر وگاباپانتین تا 400 میلی­گرم افزایش یافت. پرسش­نامه­های مقیاس درجه­بندی مانیای یانگ (YMRS)، افسردگی بک (BDI) واضطراب هامیلتون (HARS) هر 2 هفته یک بار تکمیل شده است. عوارض دارویی هر 2 هفته یک بار، سطح سرمی لیتیوم هفتگی و وزن بیماران در ابتدا وانتهای پژوهش بررسی گردید. در تحلیل آماری از آزمون­های تی و ANOVA استفاده شد. یافته­ها:دو گروه از نظر نمره­ی YMRS، BDI و HARS، در سطح پایه تفاوتی نداشتند. تفاوت نمره تا هفته­ی هشتم در هر دو گروه معنی­دار بود (05/0P<) ولی میزان کاهش نمره­ی پرسش­نامه ها بین دو گروه معنی­دار نبود. نتیجه­گیری: افزودن گاباپنتین به لیتیوم، تفاوت معنی­داری بین دو گروه از نظر تاثیر بر کاهش علایم مانیا، افسردگی و اضطراب نسبت به دارونما ایجاد نکرد.
۸.

اثربخشی درمان فراشناختی به شیوه ی گروهی بر علایم افسردگی و نشخوار فکری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: دانشجویان گروه درمانی نشخوار فکری علایم افسردگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری فراشناخت
تعداد بازدید : ۲۰۰۵ تعداد دانلود : ۹۳۹
مقدمه:هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان فراشناختی گروهی بر علایم افسردگی و نشخوار فکری در دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز بود. روش­کار: در این کارآزمایی بالینی، از بین دانشجویان دختر ساکن خوابگاه شهید چمران اهواز در سال 90-1389، 40 دانشجو که علایم افسردگی را بر اساس آزمون افسردگی بک و مصاحبه بالینی دارا بودند، به صورت تصادفی در دو گروه آزمون (20 نفر) و شاهد (20 نفر) وارد شدند. دانشجویان گروه آزمون در 8 جلسه­ی درمانی شرکت و در مراحل پیش­آزمون و پس­آزمون، پرسش­نامه­های افسردگی بک و نشخوار فکری را تکمیل کردند. یک ماه بعد از اتمام جلسات، پرسش­نامه­های ذکر شده توسط شرکت­کنندگان مجددا تکمیل شد. داده­ها با شاخص­های توصیفی و آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره، توسط نرم­افزار آماری SPSS نسخه­ی 18 تحلیل شدند. یافته­ها:نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که تفاوت­های معنی­داری بین گروه آزمون و شاهد در مراحل پس­آزمون و پی­گیری وجود دارد. در گروه آزمون از لحاظ کاهش علایم افسردگی (001/0>P و 831/23=F) و نشخوار فکری (001/0>P و 122/13=F) در مرحله­ی پس­آزمون، تفاوت­های معنی­داری وجود دارد. هم­چنین درگروه آزمون از لحاظ کاهش علایم افسردگی (001/0>P و 814/20=F) و نشخوار فکری (008/0>P و 277/8=F) در مرحله­ی پی­گیری یک ماهه، تفاوت­ها معنی­دار بود که این تفاوت­ها در گروه شاهد مشاهده نشد. نتیجه­گیری: نتایج نشان می­دهد به­کارگیری الگوی فراشناختی ولز در کاهش علایم افسردگی و نشخوار فکری دانشجویان دارای این علایم، موثر است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۱