مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
نوجوان
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه امروزه بازی های رایانه ای گستره وسیعی از فرهنگ فراغتی نوجوانان را در بر گرفته اند و تأثیرات رفتاری زیادی بر آنها گذاشته اند، هدف از بررسی پیش رو مطالعه نقش انواع بازی های رایانه ای به عنوان بخشی از خرده فرهنگ نوجوانان در رفتارهای اجتماعی جامعه ستیز آنها در شهر اصفهان بود. به ویژه که خرده فرهنگ های نوجوانی تأثیر زیادی در الگوپذیری رفتاری نوجوانان دارند و هدایت کننده رفتارهای اجتماعی آنها در جهت مثبت و منفی هستند. به همین دلیل برای دستیابی به هدف از بین 127817نوجوان 18-12ساله در کلیه نواحی شش گانه آموزشی شهر اصفهان، نمونه ای 666 نفری به روش سهمیه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته با 38 سؤال بسته بود. همچنین پاسخگوئی به سؤالات بر اساس طیف لیکرت پنج درجه ای انجام شد. سؤالات پژوهش در مورد ویژگی های شخصی پاسخگویان مانند سن، جنس و وضعیت تحصیلی آنها و نیز متغیرهای مورد بررسی تحقیق همچون رفتارهای جامعه ستیز نوجوانان (میزان ناسزاگوئی، وندالیسم و بی توجهی به حقوق دیگران) بود. تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد و از برخی آزمون ها نظیر درصد، میانگین، فراوانی و نیز ضرایب همبستگی پیرسون، کای دو، t و رگرسیون برای بررسی متغیرها استفاده شد. یافته ها نشان داد که رابطه معنی داری بین متغیر رفتارهای جامعه ستیز (ناسزاگوئی، وندالیسم و بی توجهی به حقوق دیگران) با نوع بازی های رایانه ای به عنوان بخشی از خرده فرهنگ نوجوانان وجود دارد. همچنین نتایج مشخص نمود که جنسیت در میزان استفاده از اغلب انواع بازی ها توسط نوجوانان مؤثر است. متغیر سن تفاوت معنی داری در سه گروه سنی نوجوانان از نظر انواع بازی های کامپیوتری نداشت.
ارتباطات گروهی نخبگان نوجوان؛ مورد مطالعه سیاست های کانون دانش پژوهان نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نخبگان جزو سرمایه های مهم هر جامعه ای محسوب می شوند که اگر به موقع و به درستی شناسایی، جذب، هدایت و به کارگیری نشوند آسیب هایی جدی به پیشرفت جامعه وارد می شود. از طرف دیگر نوجوانی دوره ای است که شخصیت افراد شکل می گیرد و مقدمه ای اساسی برای مراحل بعدی زندگی انسان ها به شمار می رود. بدین جهت این دوره برای قشر نخبه می تواند سرنوشت ساز باشد و اگر درست و بهینه مورد استفاده قرار نگیرد، هم خود فرد، هم جامعه ای که در آن زندگی می کند خسارت های جبران ناپذیری را متحمل خواهند شد. نوجوان در این دوره برای ساختن هویت خود و پاسخگویی به سایر نیازهای مادی و معنوی اش عضو گروه های مختلف می شود. ارتباطات گروهی ذیل عنوان روان شناسی اجتماعی موضوعات مختلفی را با عنوان پویایی گروه بررسی می کند؛ از ماهیت و شاخصه های یک گروه گرفته تا نظریه های تشکیل آن، نوع ارتباط اعضا و کارکردهای آن. شناخت این ظرفیت ها درسیاست گذاری ارتباطات گروهی حوزه نخبگان می تواند نقش بسزایی در شناسایی، جذب و هدایت نخبگان یک جامعه از مقطع نوجوانی باشد. در این پژوهش سعی شده تا با استفاده از ظرفیت های موجودِ ارتباطات گروهی در حوزه نخبگان نوجوان، سیاست های مجموعه کانون دانش پژوهان نخبه که با تشکیل گروه هایی نخبگانی در مقطع نوجوانی در مناطق جنوبی تهران فعالیت می کند مورد مطالعه قرار گیرد و نهایتاً مدلی از ظرفیت های ارتباطات گروهی به منظور سیاست گذاری در حوزه نخبگان نوجوان ارائه گردد. برای این کار علاوه بر استفاده از روش های اسنادی، از مشاهده مشارکتی و مصاحبه عمیق برای شناخت ظرفیت های ارتباطات گروهی و مطالعه مجموعه مورد نظر بهره گرفته شده است.
تأثیر آموزش سواد رسانه ای بر پرخاشگری و نگرش به خشونت در کاربران نوجوان بازی های رایانه ای خشن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال دوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۸
173-201
حوزه های تخصصی:
کودکان و نوجوانان به واسطه رشد شناختی ناقص تر و تجارب کمتر، بیش از بزرگسالان از خشونت رسانه ای تأثیر می پذیرند. آموزش سواد رسانه ای به عنوان یکی از شیوه های مصون سازی افراد در برابر تأثیرات رسانه ها، می تواند تفکر انتقادی را در مخاطبین خود پرورش دهد. بنابراین هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی آموزش سواد رسانه ای در کاهش میزان خشونت کاربران بازی های رایانه ای خشن می باشد. در این مطالعه تجربی 100 نوجوان کاربر بازی های رایانه ای خشن مراجعه کننده به گیم نت های شهر قم به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل تقسیم شدند و پرسشنامه های مربوط به اطلاعات دموگرافیک، مقیاس پرخاشگری اهواز و نگرش نسبت به خشونت را تکمیل کردند. مداخله آموزشی سواد رسانه ای با تأکید بر بازی های رایانه ای خشن در سه جلسه به صورت سخنرانی و بحث گروهی برای گروه آزمون اجرا شد. سپس داده ها توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون تی مستقل نشان داد که میانگین نمره پرخاشگری و نگرش به خشونت بین دو گروه قبل از مداخله تفاوتی ندارد، اما یک ماه بعد از مداخله آموزشی میانگین نمره پرخاشگری و نگرش مثبت به خشونت در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری یافت (0001/0=P). نتیجه این که آموزش سواد رسانه ای می تواند میزان پرخاشگری کاربران نوجوان بازی های رایانه ای خشن را کاهش دهد. گنجاندن مبانی سواد رسانه ای در متون درسی و تولید و پخش برنامه های پیشگیرانه در این زمینه ضرورت دارد.
واکاوی مختصات تلفیق عاملیت نوجوانان و فنآوری با توجه به خانگی شدن ICTS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۳
145-180
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات فضای مجازی، جهانی شدن و تکنولوژی های نوین ارتباطاتی تکنولوژی های نوین ارتباطاتی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده جوانان
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات فضای مجازی، جهانی شدن و تکنولوژی های نوین ارتباطاتی مطالعات فضای مجازی شبکه های اجتماعی
بر اساس تغییرات اجتماعی-فنآورانه شهر اطلاعاتی تهران، خانگی شدن فنآوری های ارتباطی و اطلاعاتی سبب شده است تا ایده هم زیستی انسان و فنآوری در ابعادی از سطوح شناختی تا کنشی تسهیل شود. در این میان، عاملان اجتماعی نوجوان از سطح انطباق پذیری بیش تری با فنآوری های جدید در بُعد کنش های روزمره برخوردارند؛ تا جایی که تشدید وابستگی به فنآوری های به روز، زمینه ادغام عاملیت انسان و فنآوری را فراهم می آورد. در این مقاله، نویسندگان تلاش کرده اند تا برخی از جنبه های زندگی خانوادگی مرتبط با مسئله مذکور را بر طبق نگرش نوجوانان(نسل جدید) و نیز مادران و پدران تحلیل کنند. پس از برآورد آمایشی اطلس کلان شهر تهران، با توجه به نمونه گیری هدفمند و تیپیک و با اتخاذ روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 120 نوجوان و 20 نفر از مادران و پدران مصاحبه شد. رویکرد نظری منطبق بر دوگانه ساختار-عاملیت برای انسان و فنآوری بوده و از تحلیل کدگذاری چند-مرحله ای و سنخ یابی استفاده شده است. در مجموع، نتایج نشان می دهند که طیفی از نگرش های متعدد میان نوجوانان و والدین مانند سه گانه تکنیک گرایان، محافظه کاران و انسان گرایان قابل احصاست. یکی از مضامین کلیدی در تحلیل مسئله و امکان تلفیق عاملیت عبارت از ایده «فنآوری به مثابه منبع قدرت» برای نوجوانان است. از این رو، نوعی «انسان شناسی جدید» در فهم کنش نوجوانان به دلیل اتصال به ابزارها و فنآوری های جدید شکل می گیرد که بر سطحی از ادغام کنشگر با فنآوری های نو ظهور دلالت دارد. در این چشم انداز، توجه به مفهوم «نمایش قدرت» حائز اهمیت است.
نقش کارکردهای اجرایی و افکار خود آیند منفی در تبیین دشواری در تنظیم هیجان نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش کارکردهای اجرایی به عنوان عامل شناختی/ عصب شناختی و افکار خود آیند منفی به عنوان عامل شناختی/ روان شناختی در دشواری در تنظیم هیجان نوجوانان است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر متوسطه ی دوره اول شهر بوشهر که در سال تحصیلی 94 – 95 مشغول به تحصیل بودند. از بین این دانش آموزان تعداد 128 نفر (دامنه سنی آن ها حداقل 12 و حداکثر 16 بود) از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان، پرسشنامه افکار خود آیند منفی و نرم افزارهای کامپیوتری ویسکانسین، استروپ و عملکرد مداوم جهت سنجش کارکردهای اجرایی استفاده شد. برای تحلیل داده ها ی این پژوهش نیز از روش آماری رگرسیون همزمان و گام به گام استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که از بین مؤلفه های کارکردهای اجرایی، بازداری شناختی پیش بینی کننده فقدان آگاهی هیجانی بود و همچنین از بین مؤلفه های افکار خود آیند منفی ناسازگاری شخصی پیش بینی کننده تمام ابعاد شامل عدم پذیرش پاسخ هیجانی، دشواری در رفتار هدفمند، فقدان آگاهی هیجانی، دسترسی محدود به راهبردها و عدم وضوح هیجانی است و همچنین خود پنداشت منفی پیش بینی کننده فقدان آگاهی هیجانی است. نتایج پژوهش حاضر، نقش افکار خود آیند منفی و کارکردهای اجرایی را در دشواری های تنظیم هیجانی نوجوانان را برجسته می کند، لذا یافته های این پژوهش می تواند کاربردهای بالینی داشته و در برنامه های آموزشی مربوط به تنظیم و کنترل هیجان مؤثر واقع شود.
پیش بینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با استفاده از انعطاف پذیری ذهن، بازداری و توجه پیوسته در نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش کارکردهای اجرایی (انعطاف پذیری ذهن، بازداری و توجه پیوسته) در پیش بینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در نوجوانان دختر است. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دختر متوسطه شهرستان خورموج هستند که در سال 94 – 95 تحصیل کرده اند. نمونه پژوهش شامل 117 نوجوان دختر مقطع متوسطه دوم است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. ابزارهای پژوهش مقیاس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، نرم افزارهای ویسکانسین، استروپ و عملکرد پیوسته می باشند. داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد که انعطاف پذیری و بازداری پیش بینی کننده سرزنش خود؛ انعطاف پذیری، بازداری و توجه پیوسته پیش بینی کننده نشخوارگری؛ انعطاف پذیری شناختی و بازداری شناختی پیش بینی کننده راهبرد تمرکز مجدد مثبت؛ انعطاف پذیری شناختی و توجه پیوسته، پیش بینی کننده ارزیابی مجدد و توجه پیوسته و بازداری پیش بینی کننده توسعه دیدگاه بوده است. همچنین بازداری شناختی توانسته است که میزان فاجعه سازی را در نوجوانان گروه نمونه پیش بینی کند. نتایج: این نتایج رهنمودهایی به منظور بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با استفاده از کارکردهای اجرایی را ارائه می دهد.
اثربخشی آموزش روان شناسی مثبت نگر بر رضایت از تصویر تن دختران نوجوان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسي تأثير آموزش گروهي روان شناسي مثبت نگر بر رضايت از تصوير تن (Body image) دانش آموزان نوجوان دختر شهرستان کوهدشت بود.
مواد و روش ها: این تحقیق به روش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون و همراه با گروه شاهد انجام شد. از میان دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهرستان کوهدشت که رضایت پایینی را از تصویر تن خود گزارش نمودند، 32 نفر به صورت تصادفي انتخاب شدند و در دو گروه آزمايش و شاهد قرار گرفتند (در هر گروه 16 نفر). ابزار پ ژوهش، پرسش نامه رضایت از تصویر تن (Satisfaction with Body Image Scale یا SWBIS) بود. ابتدا از دو گروه پيش آزمون گرفته شد. آموزش مثبت نگری در 14 جلسه یک ساعته و به صورت دو بار در هفته برای گروه آزمايش به اجرا درآمد و گروه شاهد هيچ آموزشي دريافت نکرد. در پايان، از دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون تحليل کواريانس مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
یافته ها: رضایت از تصوير تن دانش آموزاني که مداخله آموزش گروهي روان شناسی مثبت نگر را دريافت کرده بودند، در مرحله پس آزمون بهبود يافت (001/0 > P).
نتيجه گيري: از نتايج به دست آمده چنین مي توان نتيجه گیری کرد که آموزش روان شناسی مثبت نگر با تکیه بر فضایل و توانایی های فرد، می تواند نگرش وی را نسبت به خود و تصوير تن خود تغییر دهد. از این رو، آموزش روان شناسی مثبت نگر به دختران نوجوان، بر بهبود تصویر تن آن ها اثربخش بوده است.
انتقال نزدیک و دور در آموزش ظرفیت حافظه کاری با استفاده از تکالیف فراخنای ساده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به نقش محوری حافظه کاری در شناخت عمومی، برنامه های تقویت ظرفیت حافظه کاری در سال های اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران را در حوزه های مختلف روان شناسی به خود جلب کرده است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثر تقویت ظرفیت حافظه کاری با استفاده از تکالیف فراخنای ساده بر انتقال نزدیک و دور در نوجوانان پسر با ظرفیت حافظه کاری پایین بود.
مواد و روش ها: 30 نفر از نوجوانان پسر مقطع متوسطه دوره های اول و دوم مدارس شهرستان دامغان که ظرفیت حافظه کاری پایینی داشتند، به طور داوطلبانه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. برنامه تقویت حافظه کاری سینا به عنوان برنامه مداخله به کار گرفته شد. گروه آزمایش، برنامه تقویت ظرفیت حافظه کاری سینا را با استفاده از تکالیف فراخنای ساده، طی 20 جلسه دریافت نمودند. ظرفیت حافظه کاری شنیداری و دیداری با استفاده از تکالیف فراخنای عددی شنیداری و دیداری خرده آزمون های Wechsler و حافظه کاری بروزرسانی از طریق آزمون N-back در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سنجیده شد.
یافته ها: تقویت ظرفیت حافظه کاری با استفاده از تکالیف فراخنای ساده، تنها منجر به بهبود ظرفیت حافظه کاری شنیداری گردید (001/0 > P)، اما بهبود معنی داری در ظرفیت حافظه کاری دیداری (085/0 = P) و بروزرسانی حافظه کاری (128/0 = P) مشاهده نشد.
نتيجه گيري: برنامه تقویت ظرفیت حافظه کاری با تکالیف فراخنای ساده، تنها منجر به انتقال نزدیک در برخی تکالیف می شود، اما در انتقال دور هیچ نتیجه معنی داری به دست نیامد.
رابطه عملکرد خانواده و نیازهای روان شناختی با سلامت روانی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دهم بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۷
99-111
حوزه های تخصصی:
خانواده و عملکرد آن اولین نهاد اجتماعی است که نقش مهمی در تحول روان شناختی فرزندان دارد. هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه عملکرد خانواده و سطح ارضای نیازهای روانی با بهداشت روانی فرزندان نوجوان خانواده می باشد. روش پژوهشی نیز مطالعه از نوع توصیفی همبستگی است که در جامعه آماری خانواده های ساکن شهرک های مسکونی سازمان صنایع دفاع در شهر تهران و با انتخاب تصادفی 200 خانواده دارای نوجوان و جوان (14 تا 22 ساله) انجام شد. داده های پژوهشی با استفاده از سه پرسش نامه ابزار سنجش خانواده 1 ، پرسش نامه نیازهای روان شناختی 2 و پرسش نامه سلامت روانی عمومی 3 گردآوری شد. یافته ها نشان داد که بین عملکرد کلی خانواده ها و سلامت روان فرزندان نوجوان آن ها رابطه معنادار وجود دارد. یافته دیگر نشان دهنده رابطه منفی بین عملکرد پایین خانواده ها و ارضای نیازهای اساسی فرزندان آن هاست. در پایان ضمن بررسی این یافته ها پیشنهاد هایی برای بهبود عملکرد خانواده مطرح شده است.
مطالعه شیوه های فرزندپروری ادراک شده نوجوانان بر اساس جنسیت و سن آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵۱
447-459
حوزه های تخصصی:
شیوه های فرزندپروری نقش اساسی در تعیین سبک های زندگی نوجوانان داشته و بنابراین از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوه های فرزندپروری ادراک شده نوجوانان بر اساس جنسیت و سن آنان انجام شد. این پژوهش به روش پس رویدادی و با نمونه ای به حجم 623 نفر (311 دختر، ۳۱۲ پسر) که با روش نمونه برداری چندمرحله ای انتخاب شده بودند، انجام شد. داده ها پس از گردآوری به کمک پرسش نامه سبک های فرزندپروری بامریند، با روش تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شد. نتایج تحلیل نشان داد اثرهای اصلی جنسیت و سن در سطح 0/01 معنادار بوده و والدین با فرزندان پسر بیشتر به شیوه مستبدانه و با فرزندان دختر بیشتر به شیوه مقتدرانه تعامل می کنند، آن ها در تعامل با نوجوانان 17ساله در مقایسه با نوجوانان زیر 17 سال بیشتر از سبک فرزندپروری سهل گیرانه استفاده می کنند. اثر تعاملی جنسیت و سن در سطح 0/05 و تنها در متغیر شیوه فرزندپروری سهل گیرانه معنادار بود، به این معنا که بر خلاف دختران، والدین همگام با افزایش سن فرزندان نوجوان پسر بیشتر از شیوه فرزندپروری سهل گیرانه استفاده می کنند. چنین نتیجه گیری شد که الگوهای تعامل والدین با فرزندان ثابت نبوده و در مجموع این الگوها متناسب با جنسیت و سن فرزندان تغییر می یابد.
پیش بینی آمادگی به اعتیاد بر اساس راهبردهای تنظیم هیجانی و سیستم های مغزی رفتاری در نوجوانان
منبع:
سلامت اجتماعی و اعتیاد سال پنجم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۰
103-118
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی آمادگی به اعتیاد بر اساس راهبردهای تنظیم هیجان و سیستم های مغزی رفتاری در نوجوانان بود. روش این پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه نوجوانان پسر شهر تهران بودند. 2 20 پسر نوجوان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان ، مقیاس های سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری و پرسش نامه آمادگی به اعتیاد پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به روش گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آمادگی به اعتیاد با راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان شامل پذیرش، تمرکز مجدد مثبت و تمرکز مجدد به برنامه ریزی رابطه منفی معنی دار و با همه راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان (سرزنش خود، سرزنش دیگران، نشخوار فکری ، و فاجعه سازی) رابطه مثبت معنی دار داشت. همچنین بین سیستم فعال سازی رفتاری با آمادگی به اعتیاد رابطه مثبت معنی دار وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و سیستم فعال ساز رفتاری 24 درصد از کل واریانس آمادگی به اعتیاد را پیش بینی کردند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و سیستم های مغزی رفتاری نقش مهمی در پیش بینی آمادگی به اعتیاد دارند. در نتیجه، می توان انتظار داشت که با آموزش مهارت های تنظیم هیجان و شناسایی افرادی که سیستم فعال ساز رفتاری بالایی دارند، از مصرف مواد در این افراد پیشگیری کرد.
نقش دین بر مراقبت های اجتماعی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین دین مداری و اسیب های اجتماعی می باشد که با روش میدانی و کتایخانه ای به بررسی ان پرداخته ایم که جامعه اماری ان دانش اموزان مقطع متوسطه دوم دبیرستان فاروق اعظم شهرستان ایرانشهر می باشد که در سال تحصیلی 1396-1395 مشغول به تحصیل بوده اند که مورد مصاحبه و مشاهده قرار گرفته اند و همچنین از منابع متعدد جهت تکمیل پژوهش مذکور استفاده شده است.
نقش انسجام خانواده و خودارزشمندی در پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر در دانش آموزان مقطع متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
147 - 162
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به رفتار پرخطر در نوجوان از طریق انسجام خانواده و احساس خودرازشمندی بود. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. جمعیت مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل در دوره متوسطه اول مدارس دولتی شهرستان بجنورد در سال تحصیلی 94-1393 بودند. از این میان 300 نفر از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، که شامل 7مدرسه و از هر مدرسه دوکلاس میشد انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بود از مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی، مقیاس انسجام خانواده فیشر و پرسشنامه خودارزشی. داده ها از طریق آمارتوصیفی، همبستگی و مدل رگرسیون چندگانه گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که انسجام خانواده و خودارزشمندی با تمام زیر مقیاس های گرایش به رفتار پرخطر همبستگی منفی معنادار دارند. همچنین با توجه به مدل رگرسیون، انسجام خانواده و احساس خودارزشمندی به طرز معناداری گرایش نوجوانان به رفتارپرخطر را پیش بینی کرد. انسجام خانواده به عنوان یک منبع موثر بیرونی و احساس خودارشمندی به عنوان یک منبع موثر درونی در برابر گرایش نوجوانان به سمت رفتارهای پرخطر به صورت سپر محافظتی عمل می کنند.
پیش بینی افسردگی، اضطراب و استرس نوجوانان پسر بر اساس سبک فرزندپروری مادر: ارزیابی نقش پیش بین سبک فرزندپروری استبدادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم شهریور ۱۳۹۷ شماره ۶ (پیاپی ۲۷)
101-116
حوزه های تخصصی:
اضطراب، افسردگی و استرس از جمله اختلالاتی هستند که می توانند عواقبی را برای نوجوانان ایجاد کنند و از آنجا که شیوه تربیتی والدین نقش مهمی را در رشد شخصیت نوجوان ایفا می کند لذا این پژوهش در صدد آن بود تا به بررسی نقش سبک فرزندپروری مادران در پیش بینی افسردگی، اضطراب و استرس نوجوانان پسر بپردازد. روش این مطالعه توصیفی همبستگی بود و جامعه ی آماری آن شامل کلیه نوجوانان پسر 18- 15 سال ساکن شهر همدان به همراه مادرانشان بودند. از بین این افراد نمونه ای به حجم 200 نفر (100 نفر مادر و 100 نفر فرزند) با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و با پرسشنامه های سبک فرزندپروری بامریند و مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS-21) ، به جمع آوری داده ها اقدام شد و داده های به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین آشفتگی روانشناختی نوجوانان با سبک فرزندپروری استبدادی مادران رابطه مثبت و با سبک فرزندپروری قاطع رابطه منفی وجود دارد. از بین خرده مقیاس های آشفتگی روانشناختی نیز افسردگی، اضطراب و استرس با سبک فرزندپروری استبدادی رابطه مثبت دارند و اضطراب نیز با سبک فرزندپروری قاطع رابطه منفی دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که سبک فرزندپروری استبدادی مادران 30 درصد (30/0= ß ) واریانس آشفتگی روانشناختی نوجوان پسر را به صورت مثبت تبیین می کند. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش برای پیشگیری و کنترل افسردگی، اضطراب و استرس نوجوانان و به تبع آن پیشگیری از آسیب های ناشی از آن خصوصاً افت تحصیلی می توان مداخلاتی برای اصلاح سبک فرزندپروری مادران طراحی و اجرا نمود.
مقایسه تنظیم شناختی هیجان و کارکردهای اجرایی در دختران نشانگان شکست در عشق و دختران عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم شهریور ۱۳۹۷ شماره ۶ (پیاپی ۲۷)
183-204
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف مقایسه تنظیم شناختی هیجان و کارکردهای اجرایی در نوجوانان دختر با و بدون نشانگان شکست در عشق در قالب یک طرح پژوهشی پس رویدادی علی- مقایسه ای انجام گرفته است. نمونه مورد بررسی شامل 66 دختر (33 نفر دارای نشانگان و 33 نفر بدون نشانگان) متوسطه ی نوبت دوم شهرستان خورموج در سال تحصیلی 94-95 بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ضربه عشق راس، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران و نرم افزارهای کامپیوتری ویسکانسین، عملکرد مداوم و استروپ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان می دهد که بین نوجوانان دختر دارای نشانگان و بدون نشانگان در همه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (جز توسعه دیدگاه) تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین مولفه های بازداری و انعطاف شناختی در افراد دارای نشانگان به صورت معناداری پایین تر از افراد نرمال بود. اما در مولفه توجه مداوم تفاوت معناداری وجود نداشت. نتایج نشان دهنده ی لزوم توجه به راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، بازداری و انعطاف پذیری شناختی در نوجوانان دختر دارای نشانگان هم در جهت درمان و هم پیشگیری است.
رابطه عملکرد خانواده و تصویر بدنی در دختران نوجوان: نقش واسطه ای کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه عملکرد خانواده و تصویر بدنی در دختران نوجوان با نقش واسطه ای کمال گرایی اجرا شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر تهران بود که 300 نفر دانش آموزان به روش خوشه ای چند مرحله ای در سطح مدارس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه عملکرد خانواده ( FAD )، مقیاس نگرانی درباره ی تصویر بدنی ( BIWS )، مقیاس چندبعدی کمال گرایی فراست ( FMPS )، بودند. نوع مطالعه، توصیفی از نوع همبستگی بود و افزون بر شاخص های توصیفی، برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون همزمان و رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین مولفه عملکرد خانواده با تصویر بدنی رابطه مثبت معناداری وجود دارد و خرده مقیاس های ارتباط، نقش ها و کارکرد کلی پیش بینی کننده تصویر بدنی می باشند. هم چنین رابطه مثبت معنادار بین کمال گرایی با تصویر بدنی وجود دارد. طبق نتایج بین عملکرد خانواده با کمال گرایی نیز رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. در آخر، نقش واسطه ای کمال گرایی در پیش بینی تصویر بدنی در دختران نوجوان بر اساس عملکرد خانواده مورد تائید قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان می دهد که عملکرد خانواده از مسیر افزایش کمال گرایی در نوجوانان می تواند تصویر بدنی را تحت تاثیر قرار دهد.
نقش جهت گیری مذهبی مادران در پیش بینی نگرش مثبت و منفی نوجوانان پسر به بزهکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم اسفند ۱۳۹۷ شماره ۱۲ (پیاپی ۳۳)
199-212
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش جهت گیری مذهبی مادران در پیش بینی نگرش مثبت و منفی نوجوانان پسر به بزهکاری انجام شده است. برای انجام این پژوهش توصیفی - همبستگی، از بین مادران ساکن در شهر همدان و فرزندان آن ها، نمونه ای به حجم 200 نفر (100 نفر مادر و 100 نفر فرزند) با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد و مادران پرسشنامه ی جهت گیری مذهبی آلپورت و فرزندان آن ها پرسشنامه سنجش نگرش به بزهکاری را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که جهت گیری مذهبی درونی مادران با نگرش مثبت نوجوانان به بزهکاری رابطه منفی و با نگرش منفی آنها به بزهکاری رابطه مثبت دارد و بین جهت گیری مذهبی بیرونی مادران و نگرش منفی و مثبت فرزندان آنها به بزهکاری رابطه ای مشاهده نشد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که جهت گیری مذهبی درونی مادران 23 درصد (23/0-= ß ) از واریانس نگرش مثبت نوجوانان به بزهکاری و 47 درصد (47/0= ß ) از واریانس نگرش منفی آنها به بزهکاری را تبیین می کند. این نتایج نشان می دهد که جهت گیری مذهبی درونی ضعیف خانواده و مخصوصاً مادر می تواند یکی از عوامل خطر در گرایش نوجوانان به بزهکاری باشد و برای پیشگیری از آسیب های مختلف اجتماعی در بین نوجوانان و به ویژه پیشگیری از بزهکاری آنها می توان از ظرفیت جهت گیری مذهبی مادران استفاده نمود.
کارکرد خانواده و گرایش به سوءمصرف مواد در نوجوانان: نقش واسطه ای انسجام و آشفتگی هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده افزایش روزافزون گرایش به سوءمصرف مواد مخدر در بین نوجوانان و جوانان، سال های متمادی است که توجه روانشناسان را به خود جلب کرده است. تاکید محققین در زمینه علل گرایش به مواد مخدر بر تعامل فرد و خانواده بوده و مطالعه کنش متقابل این دو با اهمیت پنداشته شده است. در همین رابطه هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط کارکرد خانواده و گرایش به سوء مصرف مواد در نوجوانان و مطالعه نقش واسطه ای هویت بود. 208 نوجوان بین سنین 15 تا 18 سال به ابزارهای پژوهش شامل مقیاس انسجام و انعطاف پذیری خانواده (FACES-IV)، سیاهة مراحل روانی اجتماعی اریکسون و مقیاس استعداد اعتیاد (APS) پاسخ دادند. یافته های پژوهش نشان داد که رابطه معکوسی بین ابعاد متوازن، رضایت و تعاملات خانوادگی با گرایش به اعتیاد وجود دارد و ابعاد نامتوازن کارکرد خانواده با گرایش به اعتیاد، به جز بعد نامنعطف رابطه مستقیمی داشت. در ادامه انسجام هویت رابطه معکوس و سردرگمی هویت رابطه مستقیم معناداری با گرایش به اعتیاد داشتند. همچنین اثر کارکرد نامتوازن خانواده با واسطه سردرگمی هویت بر گرایش به اعتیاد معنادار بود. نتایج این مطالعه مطرح می سازد که ارزیابی و مداخلاتی که هم بر خود و هم بر بافت خانوادگی متمرکزند، احتمالا در پیشگیری یا کاهش مصرف مواد در نوجوانان مؤثرترند.
اثربخشی برنامه والدگری ذهن آگاهانه بر تنیدگی والدگری و خودکارآمدی والدینی در مادران نوجوانان با تعارض بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین برنامه اثربخشی والدگری ذهنآگاهانه بر کاهش تنیدگی والدگری و افزایش خودکارآمدی والدینی در مادران نوجوانان پرتعارض انجام<br />483 دانشآموز دختر از سه دبیرستان دوره اول متوسطه داوطلب مورد سنجش ،( شد. با استفاده از پرسشنامه تعارض رفتار فرم نوجوان (رابین و فاستر، 1989<br />قرار گرفتند و 157 نوجوان که نمره تعارض آنها در رابطه با مادر یک انحراف استاندارد بالای میانگین ( 50 به بالا) بود، مشخص شدند. پس از اعمال استانداردهای<br />ورود و خروج، 32 مادر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه 16 نفری جایگزین شدند. شرکتکنندگان گروه آزمایش، مداخله والدگری<br />ذهنآگاهانه را بر اساس بسته بوگلس و رستیفو ( 2014 ) دریافت کردند. آزمودنیها در سه مرحله توسط پرسشنامه تنیدگی والدگری (آبیدین، 1995 ) و خودکارآمدی<br />والدینی (دومکا، 1996 ) ارزیابی شدند. نتایج تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نشان داد که در گروه آزمایش، تنیدگی والدگری به شکل معناداری کاهش و<br />خودکارآمدی والدینی افزایش یافته است. نتایج پژوهش حاکی از این است که رویآورد والدگری ذهنآگاهانه بر متغیرهای مرتبط با والدگری مادران تأثیرگذار<br />است.<br />واژههای کلیدی: تنیدگی والدگری، تعارض، خودکارآمدی والدینی، نوجوان، والدگری ذهنآگاهانه
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی در تکانشگری نوجوانان دختر دارای علائم اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۳۱
227 - 254
حوزه های تخصصی:
برای حل مشکلات روزافزون در کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک، برنامه های درمانی مختلفی ابداع شده است، که از جمله مهم ترین آن ها می توان به مواردی مانند مداخلات رفتاری؛ آموزش مهارت های اجتماعی؛ آموزش خانواده و خانواده درمانی و مداخلات دارویی اشاره کرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش مهارت های ارتباطی در تکانشگری نوجوانان دختر دارای علائم اختلال سلوک، طراحی شده است. نخست به مدارس راهنمایی دخترانه استان البرز که در دسترس بوده، مراجعه شده و در مقطع راهنمایی (محدوده سنی 12 تا 15 سال)، پرسشنامه اختلال سلوک اجرا شد. پس از این که افراد دارای نمرات بالا در پرسشنامه اختلال سلوک (افرادی که پس از محاسبه ی نمرات تمام مقیاس ها و رسم نیمرخ CBCL، قله ی نیمرخ شان در طیف بالینی قرار گرفت)، از بین مجموع 90 شرکت کننده انتخاب گشته و تحت مصاحبه ساختار یافته بر اساس DSM_IV_TR قرار گرفتند، در نهایت 30 نفر که ملاک های ورود به مطالعه را تأمین کردند، به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. سپس این 30 نفر به طور تصادفی به دو گروه پانزده تایی آزمایش و کنترل تقسیم گشته و هر دو گروه به نسخه ی فارسی پرسشنامه های تکانشگری (BIS) پاسخ دادند. گروه آزمایش، آموزش مهارت های ارتباطی را به شکل گروهی دریافت نموده و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. مداخلات آزمایشی طی 10جلسه برای گروه آزمایش به اجرا درآمد. در پایان جلسه دهم، مجدداً هر 30 شرکت کننده به پرسشنامه ی تکانشگری مرحله نخست، پاسخ دادند. نتایج به دست آمده نشان داد که در سطح معناداری 5% خطا، ارتباط معناداری بین آموزش مهارت های ارتباطی و کاهش علائم تکانشگری نوجوانان دارای اختلال سلوک وجود دارد. بنابراین آموزش مهارت های ارتباطی موجب کاهش علائم تکانشگری (مؤلفه های شناختی و بی برنامگی آن) می گردد.