مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
اقتدارگرایی
منبع:
دولت پژوهی سال سوم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۰
185 - 219
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی زمینه های فکری تکوین و تداوم دولت اقتدارگرا در چین در پی پاسخگویی به این پرسش است که چرا جامعه سیاسی چین از ابتدا مولد و میزبان دولت های اقتدارگرا بوده و این اقتدارگرایی در تمامی اعصار حتی در جهان امروز که بسیاری از جوامع تجربه ای هرچند شکلی از دموکراسی داشته اند تداوم یافته است؟ به منظور پاسخگویی به سؤال، این مقاله با مفروض گرفتن عواملی همچون سرزمین پهناور، اقتصاد کشاورزی و یا تهاجم خارجی با برجسته کردن وجه فکری، این فرضیه مورد سنجش قرار می گیرد که بررسی زمینه های فکری و اندیشه سیاسی چین در سه دوره باستان، معاصر و میانه نشان می دهد که توجه به سنت دولت اقتدارگرا، امری ریشه دار و متناسب با زمینه های فکری جامعه چین بوده است. حتی مولفه های پیش گفته نیز با جریان های فکری مولد اقتدارگرایی رابطه ای تکمیلی داشته اند. یافته های این پژوهش در نتیجه واکاوی سنت فکری و اندیشگی چین نشان می دهد که تاثیر زیاد مکاتب فکری مشوق اقتدارگرایی در دروان باستان و میانه بر فعل سیاسی چین و تداوم سنت گرایی کنفوسیوسی و ظهور کمونیسم در عصر مدرن در واکنش به نفوذ و سلطه غرب منجر به تقویت و تداوم اقتدارگرایی دولت در چین شده است. بحث از سنت دولت قدرتمند و اقتدارگرا در چین، در کنار تمرکز بر مهم ترین ویژگی های فکری و اندیشگی چین در ادوار باستان، میانه و معاصر در قالب مهم ترین مکاتب فکری- فلسفی و اندیشمندان مهم منتسب به هر یک از این نحله ها، بخش های اصلی این نوشتار برای بررسی فرضیه را تشکیل می دهند.
توسعه نامتوازن و ناآرامی سیاسی در سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از سال 2011 یعنی شروع ناآرامی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا تاکنون کشور سوریه به طور مستمر دچار بی ثباتی، ناآرامی و جنگ داخلی بین دولت و گروه های مخالف بوده است. قضیه سوریه اکنون به یک معمای پیچیده برای جامعه بین المللی تبدیل شده است. بحث در خصوص ریشه ها و عوامل ناآرامی در سوریه از زمان وقوع این حوادث در محافل آکادمیک مطرح بوده است. با توجه به شرایط پیچیده حاکم بر این کشور، هر دیدگاه و رویکردی فقط می تواند بخشی از موضوع را تبیین کند. نویسنده در این مقاله از منظر تئوری «توسعه نامتوازن» به تبیین چرایی وقوع اعتراض ها و ناآرامی ها در سوریه می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که در دوره حکومت بشار اسد آهنگ توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی هماهنگ و متوازن نبوده است. یعنی در حالی که در طول دوره اصلاحات اقتصادی، دولت به سمت لیبرالیزه کردن اقتصاد پیش رفت، اما برعکس، روند توسعه سیاسی به سمت اقتدارگرایی سوق داده شد. این عدم توازن و تعادل نیز به واکنش جامعه در قالب شورش، اعتراض و به تبع آن بی ثباتی و ناآرامی در سوریه منجر شد. البته در کنار این عامل زیربنایی یعنی شرایط ایجاد شده در اثر توسعه نامتوازن، نقش عوامل خارجی شامل بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای (از طریق حمایت از نیروهای داخلی یا برعکس دولت سوریه) نیز در تشدید و تداوم بحران مذکور حائز اهمیت است.
کودتای 15 جولای 2016 ترکیه بر اساس نظریه شکاف های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال چهارم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
175 - 210
حوزه های تخصصی:
حزب عدالت و توسعه به رغم اعمال سیاست های پراگماتیستی و تحقق اصلاحات وسیع در راستای توسعه اقتصادی ترکیه، کماکان در روند دموکراتیزه کردن ساختارهای سیاسی این کشور با بحران های عمیقی مواجه بوده است. در واقع، مسئله اصلی مقاله حاضر اینست که اقتدارگرایی اردوغان و حزب عدالت و توسعه، با روندی پرشتاب ادامه دارد و در این میان، طیف های اپوزیسیون در این کشور، به ویژه نیروهای نظامی با گرایشات کمالیستی رادیکال که از مخالفان جدی سیاست های اردوغان و حزب وی بوده اند، با طرح و اجرای کودتایی هرچند نافرجام، به تقابل وی مبادرت نمودند. در این مقاله، مساعی نویسندگان حول ارائه پاسخی متقن و علمی بدین سوال است که مهم ترین عوامل بسترساز کودتا از سوی نظامیان ترکیه چه بوده است؟ و چرا کودتا نافرجام ماند؟ سیاست های داخلی و بین المللی آنکارا به کدامین سمت متمایل خواهد شد؟ نتایج مقاله با بهره گیری از نظریه شکاف های اجتماعی، نشان می دهد که اتخاذ و اجرای سیاست های اقتدارگرایانه حزب عدالت و توسعه شکاف های اجتماعی و سیاسی را در کشور ترکیه توسعه بخشید و این امر وقوع کودتا را از سوی نظامیان و دیگر مخالفین اردوغان سبب گردید. در ادامه اما به رغم سیاست های اقتدارگرایانه این حزب، وجود برخی ساختارها پیروزی کودتاچیان و سقوط دولت اردوغان را ناتمام باقی گذارد. روش تحقیق مقاله کنونی نیز مبتنی بر روش جامعه شناسی تاریخی می باشد.
ماهیت فلسفه سیاسی در ایران دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۱ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴
1 - 19
حوزه های تخصصی:
فلسفه سیاسی در ایران دوره اسلامی به دو دوره؛میانه و معاصر تقسیم می شود. در دوره میانه که به انقلاب مشروطه ختم می شود فلسفه سیاسی به یگانگی با دین تمایل دارد و قواعد تولید تفکر و فلسفه سیاسی، مبتنی بر سلطه متون دینی بوده و اهمیت عقل در توضیح بی تذکر آرای گذشتگان خلاصه می شود و به نوعی فلسفه سیاسی به ارشاد نامه نویسی، سیاست نامه نویسی و شریعت نامه نویسی تبدیل می شود. در عین حال، فلسفه سیاسی تفسیری اقتدار گرایانه به خود می گیرد. در دوره دوم به تبعیت از دوره اول به دنبال احیاء مفاهیم سنتی هستند و عقل و اندیشه به دنبال شرح و تفسیر است ولی در عین حال، اقتدار گرایی در آن از بین می رود. به عبارت دیگر، در دوره دوم هم در زمینه فلسفه سیاسی و هم در زمینه اقتدار گرایی با نوعی خلأ مواجه هستیم.
تأثیر توسعه انسانی در گذار دموکراتیک در مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۵ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
249 - 265
حوزه های تخصصی:
شاید بتوان مهم ترین تحول منطقه خاورمیانه در دو دهه اخیر را در مجموعه تحولات موسوم به «بهار عربی» جست وجو کرد. بدون تردید، این تحولات، چه در سطح نظری و چه در سطح عملی، موجب تغییرات زیادی در حوزه مطالعات خاورمیانه شده است. این کشورها که یا همانند دولت های خلیج فارس ماهیتی سنتی، یا همچون مصر ماهیتی بوروکراتیک نظامی دارند، به شدت تحت تأثیر این جنبش مردمی قرار گرفته اند. بااین حال، امروز به طورتقریبی بعد از سرکوبی این جنبش ها، به ویژه در مصر، چشم انداز مناسبی برای گذار دموکراتیک دست کم در کوتاه مدت وجود ندارد و باید منتظر تحولات آینده شد. سؤال این است که چرا با وجود حمایت های همه جانبه جهانی و بین المللی از فرایند دموکراتیک کردن این کشورها، هیچ گاه نتوانسته اند گذار موفقیت آمیزی به دموکراسی و ثبات سیاسی داشته باشند؟ یا چرا پتانسیل خشونت و اقتدارگرایی در آن ها تا این حد بالاست؟ در این مقاله می کوشیم با تمرکز بر نظریه آمارتیا سن (توسعه به مثابه آزادی ) به بررسی این موضوع بپردازیم که چرا این کشورها، به رغم برخورداری از رشد اقتصادی مناسب، به واسطه پیشرفت نداشتن در شاخص های توسعه انسانی با این موضوع دست به گریبان هستند.
ویژگی های پان شیعیسم جریان صدر در عراق پساداعش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از برگزاری انتخابات پارلمان عراق در 12 مه 2018، ائتلاف سائرون به ریاست مقتدی صدر با در اختیار گرفتن بیشترین کرسی های پارلمان عراق، سعی در تشکیل دولتی هدفمند و اعمال سیاست هایی داشته است که کشور عراق را به سمت ثبات، توسعه و امنیت سوق دهد. در این مقاله، هدف نویسندگان ارائه پاسخ بدین سؤال است که اصولاً مهم ترین ویژگی ها و کارکردهای پان شیعیسم جریان صدر در عراق پساداعش چیست؟ یافته های مقاله که بر اساس تئوری شکاف های اجتماعی است، حکایت از این مسئله دارد که سه رویکرد کلان در سیاست های جریان صدر دیده می شود. نخست اقتدارگرایی شخصی صدر، دوم سیاست های پراگماتیستی وی در گفتگو با اهل سنت و جریان وهابیسم سعودی و رویکرد کلان سوم حاکی از ناسیونالیسم افراطی وی دارد. در کنار این سه علت اصلی، سه عامل دیگر نیز به منزله دلایل تسهیل کننده در نظر گرفته شده اند که عبارتند از: عدم دخالت مرجعیت نجف در مسائل سیاسی، چالش با نیروهای حشدالشعبی و اتخاذ مواضع مبهم و دوپهلو در قبال جمهوری اسلامی ایران و سوریه. روش تحقیق مقاله حاضر تبیینی و بهره گیری از منابع مکتوب و مجازی است.
بررسی ماهیت اقتدارگرایی در فلسفه سیاسی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقتدارگرایی، یکی از گونه های جدید حکومت است که از رژیم های دیکتاتوری کلاسیک تمایز دارد. این مقاله با هدف نشان دادن جامعیت نظریه فیلسوفان کلاسیک مسلمان در تقسیم بندی حکومت ها، از روش توصیفی و تحلیلی استفاده کرده، تا ماهیت اقتدارگرایی را در فلسفه سیاسی اسلامی بررسی کند. زمینه ایجاد اقتدارگرایی، روش و هدف اقتدارگرایی، اموری هستند که براساس منابع کلاسیک فلسفه سیاسی اسلامی بررسی شده اند. فرضیه این مقاله آن است که «مدینه تغلّب» که از گونه های مدینه جاهله است، با اقتدارگرایی انطباق دارد. بنابراین برای تحلیل ماهیت اقتدارگرایی در فلسفه سیاسی اسلامی، باید «مدینه تغلّب» را بازخوانی کرد.
تبیین علل تغییر رفتار حزب عدالت و توسعه نسبت به کردهای ترکیه بر اساس نظریه پیوستگی جیمز روزنا
حوزه های تخصصی:
با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در سال 2002 نگاه تازه ای به مسئله کردها در ترکیه شکل گرفت. در مدت زمامداری این حزب تا سال 2014 روند رسیدن به یک صلح نهایی با کردها در مسیری دنبال می شد که بسیار امیدوارکننده بود؛ اما از این سال به بعد به یکباره جریان صلح و حل مسئله کردها روندی معکوس به خود گرفت و ناآرامی در بسیاری از مناطق کردنشین را به همراه آورد. سوال اصلی پژوهش این است که علل تغییر رفتار حزب عدالت و توسعه نسبت به کردها پس از سال 2014 چه بود؟ فرضیه پژوهش بر افزایش قدرت اردوغان و سوق یافتن وی به سمت اقتدارگرایی تاکید دارد. برای انجام این پژوهش از نظریه جیمز روزنا و روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد اگرچه اقتدارگرایی اردوغان پس از سال 2014 و راه یابی حزب دموکراتیک خلق ها به پارلمان این کشور در بوجود آمدن این وضعیت نقش برجسته ای داشته است اما نمی توان نقش عوامل خارجی در این باره را نادیده گرفت. ظهور داعش و قدرت گرفتن کردهای سوریه در بخش های شمالی این کشور و ناامیدی از روند پیوستن به اتحادیه اروپا ازجمله عوامل مهم خارجی در این خصوص می باشند. لذا طبق نظریه پیوستگی جیمز روزنا دو متغیر فرد و نظام بین الملل بیشترین تاثیر را بر رفتار دولت ترکیه نسبت به کردها گذاشته است.
ضرورت نوسازی اقتدارگرا از نگاه "مرد آزاد"
حوزه های تخصصی:
یکی از خصایص اصلی ادبیات سیاسی- اقتصادی ایران در سال های پس از کودتای 1299ش غلبه ی گفتمان استبداد مٌنّور (نوسازی اقتدارگرا) در میان روشنفکران تجددخواه نسل سوم است. سرخوردگی از انقلاب مشروطه در میان برخی از کنشگران سیاسی، بحران های متعدد سیاسی- اجتماعی به جا مانده از جنگ جهانی اول در ایران و نیز رواج اندیشه ی دیکتاتور مصلح در برخی از کشورهای توسعه نیافته از جمله ترکیه را می توان عوامل اصلی تغییر گفتمان سیاسی از مشروطه به استبداد مٌنّور دانست. در همین راستا ضرورت نوسازی و تشکیل دولت مقتدر در میان غالب نشریات آن دوره بازتاب گسترده ای داشته است. "مرد آزاد" که به وسیله علی اکبر داور در سال 1301ش انتشار یافت از نشریات طرفدار حکومت مقتدر بود که به نقش قدرت دولت مرکزی در نوسازی ساختار اقتصادی، اداری و فرهنگی باور عمیق داشت و اصلاحات را تنها از طریق اجبار ممکن می دانست. در این مقاله تلاش شده است با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و بازخوانی برخی از مقالات روزنامه "مرد آزاد" به معرفی و بررسی اندیشه های این نشریه در خصوص ضرورت نوسازی اقتدارگرا در ایران پرداخته شود.
«دمکراسی لیبرال» در «جهانِ پس از کرونا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
1-29
حوزه های تخصصی:
«جهانِ پس از کرونا» ناگزیر به «فلسفه سیاست» جدیدی نیازمند است و این مقاله می کوشد آینده «دمکراسی لیبرال» را در آن نشان دهد. این مقاله نشان می دهد «دمکراسی لیبرال» با یک «بحران جهانی» روبه رو است که پیشتر آغاز شده است، اما «همه گیری ویروس کرونای جدید»، چونان مانعی برای آن، بر شدت این بحران می افزاید. «لیبرالیزم» و «دمکراسی»، که به باور «فیلسوفان سیاست» سال ها دوشادوش هم بوده اند، اینک در حال جدایی از یک دیگرند و ارزش های «لیبرالِ» «دمکراسی» دچار فرسایش شده اند. این مقاله، برای یافتن چرایی و چگونگی این جدایی، «اقتدارگرایی»، «توتالیتاریانیزم» و شرور و کژی های «دمکراسی» را، که باعث افزایش فرسایش «ارزش های لیبرال» می شوند، واکاوی می کند. یافتن نقطه بهینه میان ارزش های «لیبرال» و «اقتدارگرایانه» کار دشواری است و این مقاله نشان می دهد، پس از تجربه «ویروس کرونا»، «دمکراسی غیرلیبرال یا اقتدارگرا» احتمالاً قوی تر خواهد شد.
آسیب شناسی اقتصادی و سیاسی دولت های رانتیر در خاورمیانه، مطالعه موردی کویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۱
139 - 177
حوزه های تخصصی:
دولت های رانتیر به دلیل وابستگی شدید به درآمدهای رانتی، در جنبه های اقتصادی و سیاسی خود دچار آسیب هایی شده اند و به نظر می رسد این آسیب پذیری خصلت لاینفک دولت های مذکور است. دولت های رانتیر در وجه سیاسی به دلیل تفکیک منابع درآمدی خود از جامعه دارای خصلتی اقتدارگرا و غیردموکراتیک می باشند. در وجه اقتصادی نیز ویژگی بارز این نوع دولت ها؛ تک محصولی، اقتصادی تورم زا همراه با بیکاری و کسری بودجه می باشد. این پژوهش با مطالعه موردی کویت، بسان دولتی رانتیر درصدد آنست به آسیب شناسی اقتصادی و سیاسی آن بپردازد. در وجه اقتصادی؛ کویت برای تنوع در اقتصاد تک محصولی خود، تلاش هایی کرده است اما همچنان بخش قابل توجهی از اقتصاد آن از درآمدهای نفتی عاید می شود. وِیژگی دولت رانتیری ازجمله کویت، توام بودن اقتصاد آن با کسری بودجه، تورم و بیکاری است. این ویژگی به زعم خود سبب شد به تدریج به سمت اقتصادی وارداتی و وابسته، گرایش پیدا کند. یافته های پژوهشی نشان می دهد عامل اصلی بی ثباتی در اقتصاد کویت، نوسانات قیمت نفت از یکسو و وابستگی شدید به درآمدهای نفت از سوی دیگر بوده است. در وجه سیاسی هم ویژگی اصلی این دولت، عدم مالیات ستانی و عدم نمایندگی است که آن را به سمت دولتی اقتدارگرا و غیردموکراتیک سوق می دهد؛ زیرا دولتمردان این کشور با حمایت های مالی درصدد خرید سیاسی و به تعویق انداختن دموکراسی هستند. به نظر می رسد با تداوم چنین بحران هایی، دولت کویت با چالش های سیاسی و اقتصادی مشهودی درآینده خود روبرو شود.
پیش نیازهای رفتارهای غیر اخلاقی در شرکتها: ویژگی های پیروان همدست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سه عامل مهم به عنوان پیش نیاز تخلف در شرکتهای بزرگ شامل ویژگی های شخصیتی رهبران مخرب سازمان، ویژگی های زیر دستان در سازمان و ویژگی های محیطی است. اکثر رسوایی های مالی در نتیجه همدستی حسابداران با رهبران مخرب رخ داده است، در حالی که اکثر پژوهش ها بر رهبران مخرب تاکید داشته و مطالعات اندکی به بررسی پیروان همدست پرداخته اند. لذا هدف این پژوهش بررسی تاثیر سه مشخصه اصلی پیروان همدست شامل تکانشگری، اقتدارگرایی و پویایی بر توانایی شناخت معضل اخلاقی (آگاهی اخلاقی )دانشجویان کارشناسی ارشد حسابداری است. نمونه پژوهش شامل 87 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد حسابداری دانشگاه های استان خراسان جنوبی در نیم سال اول سال تحصیلی 95- 96 می باشد که به روش تصادفی انتخاب شده اند. روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی است و از روش رگرسیون خطی چند متغیره برای آزمون فرضیه ها استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که تکانشگری با آگاهی اخلاقی رابطه منفی دارد و اقتدارگرایی با آگاهی اخلاقی رابطه مثبت دارد. همچنین مشخص شد که متغیر پویایی ، جنسیت و سن هیچ تاثیری برآگاهی اخلاقی افراد ندارد. به این معنا که با افزایش تکانشگری توانایی شناخت معضل اخلاقی کاهش می یابد و افزایش اقتدار گرایی باعث افزایش توانایی شناخت معضل اخلاقی می گردد. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود حرفه ی حسابداری مکمل های آموزشی برای کارکنان به خصوص کارکنان به تازگی استخدام شده در نظر بگیرد تا روند شناخت دقیق معضلات اخلاقی را آموزش دهد.
بازی تاج وتختِ کرونا؛ آموزه ای برای سیاست ورزی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کروناویروس، به شتاب پدیدار گشت، بسیارپُردامنه بر زیست جمعی بشر، کارساز شد و جهان را بر آستانه ی آشوب/دگردیسیِ ژرف نهاد. با کروناویروس، نشانه های یک جهانِ درحالِ دگرش و «درمرزافتاده»، آشکار شده و بزنگاهِ دگرسانی پدیدار آمده است. دنیای سیاست نیز، از دگردیسی ها و فرگشت های برآمده از کرونا، برخوردار شده است. نگارنده، با پذیرشِ پیش انگاره های سه گانه ی (دوکسا/اپیستمه ی افلاطون، دانشمند/سیاستمدارِ وبر و پایان دموکراسیِ رانسیمن) و با بهره گیری از رویکرد انتقادی و رهیافت «تاریخِ اکنون» به همراهِ روش تبیینِ «چرا - باید» کوشش کرده است تا این انگاره را پدیدار و پایا سازد که سیاست ورزیِ برپایه ی زمامداران (دموکراتیک یا اقتدارگرا) همآوردانی نوین یافته است که استوار بر اپیستمه هایی با سرشت و گوهرِ غیرسیاسی اند. کروناویروس، سیاست ورزی جاافتاده بر شالوده ی «دوگانه های اقتدارگرایی/دموکراتیک» را برهم زده و نیروهای تازه ای را به گستره ی سیاست کشانده است که پیش ازاین، داو و خواسته ای در سیاست ورزی نداشتند. اکنون با کرونا، گونه ی تازه ای از حکومت گری به نامِ «دموکراسی اپیستوکراتیک» یا «اقتدارگرایی اپیستوکراتیک»، درحالِ ریخت گرفتن است. سیاست در ایرانِ آینده نیز، جدای از آموخته های آزمونِ جهانی شده ی کروناویروس نیست.
تحلیل جامعه شناختی علل و پیامدهای خشونت خانگی (مورد مطالعه: شهرهای زلزله زده تازه آباد و جوانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
125 - 148
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی علل به وجود آورنده و پیامدهای ناشی از آن، در میان عاملان خشونت خانگی در شهرهای تازه آباد و جوانرود در استان کرمانشاه، بعد از زلزله سال 1397 می باشد. هدف این پژوهش بررسی درک عاملان خشونت از علل، شرایط مداخله گر و زمینه های شکل گیری خشونت خانگی و پیامدهای آن می باشد. روش پژوهش نظریه داده بنیاد می باشد که داده های مورد نیاز آن از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافت با 11 نفر از عاملان خشونت های خانگی، به دست آمده است. شیوه انتخاب مشارکت کنندگان، هدفمند و تعیین تعداد آن ها با رسیدن به مرحله اشباع، مشخص گردید. از مجموع 468 داده ی خام، 298 مفهوم، 39 خرده مقوله و 14 مقوله اصلی از داده های اولیه استخراج گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سردی روابط و پیامدهای منفی خانوادگی از جمله تبعات خشونت ناشی از اقتدارگرایی و احساس ندامت و آسیب های شخصیتی، از جمله پیامدهای پدیده کتمان ناتوانی می باشد.
کرونا و بازتولید اقتدارگرایی در دولتهای دمکراتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با شیوع پاندمی کرونا، از جمله مسائلی که در حوزه سیاست بحث برانگیز شده است، تأثیر این بیماری بر ویژگی های دموکراتیک کشورهاست. ازآنجایی که برخی دولت ها بحران را عاملی برای انسجام داخلی و تحکیم قدرت خودارزیابی می کنند این احتمال مطرح است که شیوع کرونا بتواند نوع حکمرانی در جهان را به سوی پوپولیسم و اقتدارگرایی سوق دهد. در چرخش به اقتدارگرایی، نظارت دولت بر شهروندان با استفاده از فناوری های نوین تشدید می شود، مکانیسم های پاسخگویی، نظارت و تقسیم قدرت دچار اختلال شده و حقوق اساسی شهروندان همچون آزادی بیان و جریان شفاف اطلاع رسانی با تهدید مواجه می شوند و موضوع سانسور رسانه ها قوت می گیرد. شرایطی که درصورت امکان استقرار به توده ای شدن جوامع می انجامد. نوشتار حاضردر تبیین این جدال، با نظر به مکانیسم های خودسامان بخش خرد سیاسی مدرن در قالب لیبرالیسم، امتناعی بودن چرخش به اقتدارگرایی از نوع چینی و در مقابل درونی کردن و ترویج نوعی خودکنترلی و بسط نوعی اقتدارگرایی مدرن را مورد نشان می دهد و تأکید دارد که در جهان مدرن امروز تنها نظام مردم سالاری دینی می تواند بدون گرفتار آمدن در دوگانه اقتدارگرایی/ حفظ آزادی های فردی، می تواند تناسب گفتمانی خود را حفظ کند و این بیماری را کنترل نماید.
بازبینی رابطه دینداری و نامداراگری (مورد مطالعه: شهر کاشان)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
155 - 188
حوزه های تخصصی:
پرسش اساسی مقاله حاضر، این است که آیا دینداری ذاتاً منجر به نامداراگری می شود؟ با مرور ادبیات موجود، دیدگاه روابط میان گروهی و دیدگاه تفاوت های فردی درباره رابطه بین دینداری و (نا)مداراگری اجتماعی بیان گردید. استراتژی تحقیق از نوع قیاسی، طرح تحقیق از نوع همبستگی و ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه های استاندارد و محقق ساخته می باشد. جامعه آماری، شهروندان 18 سال به بالای شهرستان کاشان و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 531 نفر می باشد که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده است. به منظور تضمین اعتبار سنجه های تحقیق، از روش اعتبار محتوا استفاده گردید و به منظور بررسی پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد بین دینداری و مداراگری یک رابطه منفی و معنادار وجود دارد. با این حال، نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد با ملاحظه اثر تعاملی متغیر اقتدارگرایی، رابطه منفی مشاهده شده در تحلیل دو متغیره به یک رابطه مثبت تبدیل می گردد. نتیجه گیری نهایی این است، در مورد رابطه دینداری و نامداراگری، دین و دینداری فی نفسه مسئله نیست؛ بلکه، مشکل با شیوه ای است که برخی از افراد دیندار هستند. بنابراین، دینداری، ذاتاً منجر به نامداراگری نخواهد شد.
آزادی مثبت و لیبرالیسم در فلسفه سیاسی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵
182 - 202
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله تحلیل مفهوم آزادی به عنوان یکی از مسائل بنیادین اندیشه سیاسی در فلسفه کانت است. با توجه به گونه شناسی آیزایا برلین در مورد برداشت های مختلف منفی و مثبت از آزادی در تاریخ فلسفه، در این مقاله موضع کانت در باب آزادی در قالب دو برداشت فوق بررسی می شود. در دیدگاه کانت، عمل اخلاقی عملی با انگیزه صرفاً اخلاقی و احترام به قانون اخلاقی، بدون همراهی تمایلات انسانی است. نوعی تقابل بین تمایلات و انگیزه اخلاقی در نظریه اخلاقی کانت دیده می شود. آزادی در دیدگاه کانت به معنای کنارگذاشتن تمایلات و عمل به وظیفه اخلاقی است. تمایلات درونی در دیدگاه کانت به مثابه مانع درونی عمل اخلاقی و آزادی هستند که باید رفع یا حداقل کنترل شوند. مفهوم آزادی جایگاهی محوری در نظریه اخلاقی کانت دارد، به گونه ای که آزادی محصول تبعیت از وظایف اخلاقی است، و این مفهوم ایجابی، برخلاف ادعای برلین، با توجه به ظرفیت هایی چون فردگرایی و ضابطه مند بودن کاربست آن در قالب اوامر قطعی به استبداد منجر نمی شود.
عامل های ظهور و تقویت اقتدارگرایی در آسیای مرکزی پساشوروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور رفتار سیاسی اقتدارگرایی در قالب سیاست های طایفه ای در آسیای مرکزی پساشوروی که نزدیک بر یک سده کمونیسم بر آن حاکم بوده است، رفتاری نبود که سیاست مداران و دانش پژوهان این حوزه و منطقه آن را پیش بینی کرده باشند. اقتدارگرایی همواره رشد فزاینده ای داشته است و در برخی از کشورهای آسیای مرکزی با شدت بیشتری نیز نهادینه شده و ماهیت رفتار سیاسی این واحدها را شکل داده است. در این نوشتار با روش توصیفی و با بهره گیری از مفهوم اقتدارگرایی، تمرکز خود را بر واحدهای سیاسی آسیای مرکزی قرار داده ایم و می خواهیم ریشه های اقتدارگرایی فزاینده و تقویت شونده در کشورهای این حوزه را تحلیل کنیم. در اینجا این پرسش مطرح است که عامل های ظهور و تقویت اقتدارگرایی در آسیای مرکزی پساشوروی چیست؟ در پاسخ، نشان می دهیم که عامل های ظهور و تقویت اقتدارگرایی در آسیای مرکزی از دو دسته عامل های داخلی و خارجی سرچشمه گرفته اند. عامل های داخلی خود به سه زیرمجموعه عامل های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تقسیم می شوند و بر جامعه پذیری سیاسی حاکمان و شهروندان منطقه به واسطه سلطه حکومت اقتدارگرای اتحاد شوروی تأکید می کند. عامل های خارجی نیز به دو زیرمجموعه سطح ارتباطات خارجی و ماهیت ارتباطات خارجی تقسیم می شوند. برایند این عامل ها نشان می دهند که رژیم اقتدارگرا با شدت های متغیر، ماهیت سیاسی واحدهای آسیای مرکزی است و با وجود شباهت های بسیار زیاد واحدهای این منطقه در زمینه عامل های داخلی که سبب شده است آن ها را اقتدارگرا بنامیم، عامل های خارجی به ویژه ماهیت ارتباطات خارجی سبب ایجاد تفاوت هایی از نظر شدت اقتدارگرایی در میان آن ها شده است.
دموکراسی و آموزش: آزمون دیدگاه های رقیب مطالعۀ تطبیقی داده های بینکشوری در دورۀ زمانی 1970 تا 2018(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهشگران از مدت ها پیش به ارتباط بین نوع رژیم سیاسی و نظام آموزشی توجه کرده اند. در این زمینه دست کم چهار دیدگاه رقیب مطرح است: آموزش به عنوان پیش شرط دموکراسی، خدمات آموزشی در دولت های دموکراتیک، ارتباط بازتولیدی و ارتباط کاذب ناشی از زیربنای اقتصادی بین آموزش و دموکراسی. هدف مقالۀ حاضر آزمون هر یک از این دیدگاه ها با استفاده از داده های بین کشوری است. روش استفاده شده از نوع تحلیل ثانویۀ داده های گردآوری شده برای 208 کشور در بازۀ زمانی 1970 تا 2018 بود. به طور کلی نتایج نشان دادند بین نوع رژیم سیاسی و شاخص های آموزشی ارتباط وجود دارد و در این میان، تأثیر دموکراسی بر آموزش بیشتر است. ازطرف دیگر، نقش واسطه ای نابرابری طبقاتی به تنهایی تأیید نشد؛ ولی این متغیر در کنار متغیرهای دیگر نظیر نسبت دانش آموز به معلم و دانش آموزان محروم از تحصیل، تأثیر معنی داری بر ارتباط بین دموکراسی و آموزش داشت.
تأثیر ژئوپلیتیک بر رفتار دولت در تاجیکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال هفتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
1 - 26
حوزه های تخصصی:
عوامل ژئوپلیتیک با توجه به مانایی و پایایی اثراتشان، همواره نقش قابل توجه در عرصه سیاست و رفتار دولت ها دارند؛ در تاجیکستان نیز با توجه به ویژگی های ژئوپلیتیکی این کشور، بررسی و توجه به این عوامل و تأثیرات آنها، نقش بسزایی در شناخت و پیش بینی سیاست ها و رفتار دولت این کشور داشته و طبیعی است که این مهم با توجه به همسایگی و اشتراکات فراوان این کشور با جمهوری اسلامی ایران، اهمیتی مضاعف نیز می یابد. لذا نظر به این مهم، در این پژوهش با هدف تحلیل سیاست و رفتار دولت تاجیکستان، پرسش پژوهش بر این مبنا شکل گرفته که ژئوپلیتیک تاجیکستان چه تأثیری بر سیاست و رفتار دولت این کشور دارد؟ در مقام پاسخ، فرضیه تحقیق این است که ویژگی های ژئوپلیتیک تاجیکستان عواملی تنش زا هستند که در کنار ضعف این عوامل برای این کشور، به طور مستقیم و غیرمستقیم با ایجاد تهدید و مواردی مانند تنش، بی ثباتی و ناامنی بر سیاست و رفتار دولت تاجیکستان اثر داشته و باعث اقتدارگرایی و تمرکزگرایی دولت در عرصه داخلی و تسلط پذیری آن در عرصه خارجی شده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی انجام شده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای می باشد.